#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع
ظهـر فردا بدنش زیر سـم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع
@nohe_sonati
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
این شـبِ آخر عمـر شه مظلومان است
گوشه ای چهرة مردان خدا خندان است
روی لب صوت خوش و زمزمة قرآن است
دیـدة اهـل حرمخانـه ولی گریان است
مکن ای شمـس فروزنده طلوعـی دیگر
تا نمایـان نشـود صبـحِ شروعـی دیگر
همه مشـغـول نمازنـد و رکوعـی دیگر
فکـر مـیـدان جهادنـد و فروعـی دیگر
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
امشبی را...
@nohe_sonati
میزبان در شب آخر شده همچون مهمان
فکـر صحـرای بلا باشـد و بـزم میدان
شوق رفتـن به دل افکنده به اوج ایمان
که سر و جان بسپـارد به هـوای پیمان
مثـل پروانـه ، همه گرد رخ یک شَمعـند
دور تا دور حسین اهل و عیالش جَمعـند
کودکانی که در این غصّه کثیـر الدَمعـند
گوش بر صحبـت بابا و سـراپا سَمعـند
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
امشبی را...
@nohe_sonati
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
سخنـان شهِ لـب تشنـه شنیـدن دارد
حال یـاران حسیـن لـذت دیـدن دارد
هر کسی در سر خود شوق پریـدن دارد
میـل دل از دلِ ایـن خانـه بریـدن دارد
وارث شیر عرب حضرت عبـاس امشب
می دهد گِردِ حریم علـوی پـاس امشب
اکبر و قاسم و عُون از سر اخلاص امشب
می کنند حال گل فاطمه احساس امشب
امشبی را...
@nohe_sonati
حرم خـون خـدا حال و هوای دگریست
شاهد گریة یک دختـر و اشک پدریست
آخر عمـر پـدر ، اول یک در به دریست
با سکینه چه بگوید که گُل خونجگریست
سروری از شب پایان حسیـن می گوید
از حـرمخانـة گریـان حسیـن می گوید
از صفـای دل یــاران حسیـن می گوید
کربـلا ، وادی پیمـان حسیـن می گوید
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
امشبی را...
@nohe_sonati
✍محمد رضا سروری
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#دودمه
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع،مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
*
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است، عید قربان من است
مادرم زهرا در این گودال مهمان من است
عید قربان من است، عید قربان من است
*
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
314.6K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#امامحسین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است
فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است
@nohe_sonati
امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني
فردا تن بيدست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوشمنظر
فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب بُوَد قاسم ميان خيمهگه شادان، از خواندن قرآن
فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب گُلان مصطفي از تشنگي بيتاب، در گفتگوي آب
فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
43559_1397628161127_235614.ogg
235.6K
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#واحد #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی)
شب آخر شد بیا بنشین خواهر من
بیا بنشین نور هر دو چشم تر من
بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من
رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من
تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی
تحمل کن خواهر زارم درد دوری
که سهم تو گشته از دنیایت صبوری
الوداع،خواهر زار و غمینم...
@nohe_sonati
بیا تا با تو وصیت گویم نگارم
خزان گردد عصر فردا فصل بهارم
ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من
مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن
خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر
سلامت را می رسانم بر مادر خود
سپارم دست تو طفلان و دختر خود
الوداع،خواهر زار و غمینم...
@nohe_sonati
✍وحید زحمتکش شهری
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
124.9K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #واحد #زمزمه
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
@nohe_sonati
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
✍مرحوم چایچیان (حسان)
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
183K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
# زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
فردا حسین سر میدهد
عباس و اکبر میدهد...
@nohe_sonati
شش ماهه اصغر میدهد
هم عون و جعفر میدهد
امشب حسین دلداریِ
فرزند خواهر میدهد
فردا سر و دست و بدن
در راه داور میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب شه دنیا و دین
با قلب مجروح و غمین
گوید به زین العابدین
باشد وداع آخرین
ای دل غمین حالم ببین
از جور قوم مشرکین
فردا یقین شمر لعین
آبم ز خنجر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب کند لیلا فغان
زینب بوَد بر سر زنان
این از غم سلطان دین
آن از فراغ نوجوان
این در صدای الحذر
آن در نوای الامان
این با برادر در سخن
آن دل به اکبر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب حسین در کربلا
گردد به دور خیمه ها
گاهی به بانگ یا نبی
گاهی به صوت یا اخا
گاهی به فکر کودکان
گه در نماز و در دعا
فردا به راه امتحان
سر را به کافر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب همه اطفال او
با تشنگی در گفتگو
غم در دل و خون در گلو
بشکسته سر بگشاده مو
باشد برادر در سخن
گه با پدر گه با عمو
فردا حسین این جمله را
تسلیم خواهر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب سکینه از عطش
بگرفته دامان پدر
هر دم زند بر سینه و
گاهی به پهلو گه به سر
گوید که ای جان پدر
عزم سفر داری مگر
سید چو مجنون با قلم
تشکیل دفتر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
57905_139861820-AudioConverter.mp3
563.1K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تاسوعا
#تک_ضرب #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
▪️نوحه شب عاشورا
مکن ای صبح طلوع که بی برادر شوم
مکن ای صبح طلوع بی سایه ی سر شوم
چون به تاب و تبم
خون جگر زینب
وای من وای من ۲
@nohe_sonati
خیمه در خیمه در ذکر و نماز و دعا
ظهر فردا شهید سر ز تن ها جدا
همه حاجت روا
ای خدا ای خدا
وای من وای من
@nohe_sonati
شده عباس نگهبان همه خیمه ها
همه جا آروم و تو خواب ناز بچه ها
فردا دل غمینند
روی خار مینشینند
وای من وای من
@nohe_sonati
✍ روح الله گائینی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
65672_139968192333_347678.mp3
441.8K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
شام وداع و، حالی عجیب است
ذکر مداوم، امن یجیب است
امشب شبی زیبا برای مومنین است
شام تلاوتهای قرآن مبین است
مظلوم حسین مظلوم حسین، مظلوم حسین جان...
@nohe_sonati
سر حسین و، دامان زینب
سرّ مگوها، در آخرین شب
گوید حسین وزینبش گردیده گریان
از غصه ی فردا شده سر در گریبان
مظلوم حسین مظلوم حسین، مظلوم حسین جان...
@nohe_sonati
عباس امشب، باشد نگهبان
آرام جان، زنان و طفلان
فردا شود دستان او جدا ز پیکر
گردد شهید راه اسلام و برادر
مظلوم حسین مظلوم حسین، مظلوم حسین جان...
@nohe_sonati
امشب رباب است، گهواره جنبان
آرام اصغر، در بین طفلان
فردا شود پرپر بروی دست بابا
این غنچه با تیر عدو گردد شکوفا
مظلوم حسین مظلوم حسین، مظلوم حسین جان...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
57903_1398618192855_446297.mp3
540.3K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
امشب شب آخرِ شاه دین باشد۲
شام وداع همه مومنین باشد۲
واویلا واویلا واویلا واویلا...
@nohe_sonati
آمده حسین امشب در بر خواهر
تا گویدش آنچه را باشد مقدر
گفتا ولی زینبش طاقت نیاود
رفته زهوش اندر آغوش برادر
واویلا واویلا واویلا واویلا...
@nohe_sonati
امشب حرم،پاسبانی دهد عباس
به کودکان سرزند این روح احساس
فردا که سقا شود از بهر طفلان
گردد جدا دست از تنِ اشجع الناس
واویلا واویلا واویلا واویلا...
@nohe_sonati
امشب علی اصغر، میان گهواره
خوابست ومادر کند اورا نظاره
فردا سه شعبه خورد زیرگلویش
گلوی این شش ماهه می شود پاره
واویلا واویلا واویلا واویلا...
@nohe_sonati
بر بنی هاشم چوشمعست علی اکبر
عجب قرآنی خواند الله اکبر
فردا به میدان رود این گل لیلا
ارباً اربا می شود شبه پیمبر
واویلا واویلا واویلا واویلا...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
57899_1398618131932_600942.mp3
694.9K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
شام عاشورا رسیده
شام جان افزا رسیده
زینبی سر به زانوی حسینش
گرم صحبت بود با نور عینش
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
خیمه های اهل ایمان
در دعا و صوت قرآن
صوت قرآن اکبر دلنشین است
لیک فردا تنش روی زمین است
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
اصغری دست رباب است
غنچه ای در حال خواب است
ظهر فردا گلویش پاره گردد
پدرش مانده و بیچاره گردد
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
امشبی با شور و احساس
پاسبان خیمه عباس
می شود مقتل او نهر علقم
می کند خیمه ها را غرق ماتم
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
مناجات و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام #شبِ_دهم_محرم به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
حالا که زائر نیستم؛ بگذار
در روضهها دور و برت باشم
دستِ مرا هم بند کن جایی
بگذار، من هم نوکرت باشم
چشم و چراغ روضهات روشن
از گریهکنها دعوتت با من
حالا که دور از گنبدم؛ بگذار
تا کفترِ نامهبرت باشم
هر جا که رودِ اشک، جاری بود
از چشم ابر انداختم خود را
میخواستم یک گوشه از دریا
جزو سیاهی لشکرت باشم
از خوبهایت نیستم؛ اما
نامِ مرا بنویس، در بدها
خوشبختی محض است، بگذاری
تا لابلای دفترت باشم
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم...
*اسمم رو خط نزن آقا جان!
خدا اون روز رو نیاره اسمم از قلم بیوفته، چجوری چشمای خیسم دوباره به حرم نیوفته...*
در جمع سرسبزانِ پُربارت
این شاخهی خشک است، سربارت
ختمِ به خیرم کن؛ مرا بشکن
تا تکهای از منبرت باشم
* ابی عبدالله! شاخه خشک هم که باشم یه روزی به دردت میخورم*
خاکم کن و گِل کن؛ خرابم کن
شرمندهام؛ یک کاسه آبم کن
بگذار، وقتی آب مینوشی
من ساغرِ آبآورت باشم
سنگم؛ ولی سنگی که میخواهد
یک تکه از فرشِ حرم باشد
اهلِ بهشتم کن؛ شبی بگذار
تا زیر پای مادرت باشم
اینکه تو را دارم؛ اگر رویاست
از خواب، بیدارم نکن دیگر
ترکم نکن رویای خوابآور!
بگذار، تا در محضرت باشم
#شاعر رضا قاسمی
|⇦•دم غروبه تو قتلگاه..
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تا شنیدم یه لحضه هم خيمه نموندم
میبینی با چه حالی داداش خودم رو تا اینجا کشوندم
چرا جلو چشمای مادر چکمش رو روی سینه میکوبه
نفس نفس نزن به سختی تا فکر کنم حال تو خوبه
دم غروبه تو قتلگاه قیامته
فکر نکنم شمر دنبال غنیمته
با خنجر کُند گلوی تو اذیته
دم غروبه از قاتل تو دلخورم
دوازده نفس ضربه ها رو من میشمرم
جا پای شمره که مونده روی چادرم
همش تو گوش من میپیچه
صدای استخون شکسته
دم غروبه هرکه یه چیزی میبره
حتی یکی هم از گهواره هم نمیگذره
تو این شلوغی خولی به دنبال سره
دم غروبه رقیه ترسیده حسین
یکی تو گودال انگشتر رو دیده حسین
سنان ملعون عباتو دزدیده حسین
*آمد انگشتر رو در آره، دست ابی عبدالله ورم کرده، خون آلوده، انگشتر چسبیده، انگشتر خون آلوده، هر کار کرد در بیاره نتونست، خنجرشو در آورد... انگشت رو با انگشتر برد... شاید همین انگشترِ ابی عبدالله رو تو دستش کرد با همین دست با همین انگشتر سیلی به صورت بچه های ابی عبدالله زد ...*
|⇦•غریب گیر آوردنت..
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دور ورت جنجاله
تنت چقدر بی حاله
رفتن همه اما شمر
هنوز توی گوداله
برای بار چندمه
میزنه خنجر و
فدات شه خواهر و
غریب گیر آوردنت
تشنه سر بریدنت
با اسبا رفتن روی تنت
با نیزه زد تو دهنت
ای کوفیان خیره سر
چند نفر به یک نفر
*زینب اومد رو تل زینبیه، تا نگاه کرد
"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" شمر روی سینه ی حسین نشسته، صدا زد" وامـحمـداه صلّى عـلیك مـلیك السّمـاء هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء..." یا رسول الله! دشت پر از حسینه... گفت: حسین من!...*
تورا به خاطر دِرهم چه درهمت کردند
چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد
ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد
آنقدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتب شد
*یکی از اصحاب شنید صحبت های حضرت زینب سلام الله علیها تو خيمه با ابی عبدالله رو، میگفت: حسین جان! اصحابت باهات تا آخر هستن یا نه؟ یاریت می کنن یا نه؟
اینو شنید و اومد پیش حبیب،
حبیب! خانم زینب نگرانه، پاشدن چند نفری از پشت خيمه بی بی رو صدا زدن...
بی بی جان! ما که نمردیم، ما تا آخرین قطره خون با حسینیم... بی بی دعاشون کرد...
امشب یه وقت تو تاریکی بیبی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمیداره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره...*
↫
|⇦•داره شروع میشه...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گریهکنا! یه شب دیگه، امام حسین مهمون ماست
فردا سر امام ما، این موقعها رو نیزههاست
بمیرم، چه تنهاست
گریه کنا! قبولِ حق، ده شب عزاداریاتون
شما میرید به خونه و، زینب میمونه نیمهجون..میون بیابون
تازه شروع میشه غمِ زینب
شروع میشه محرم زینب
امون از اون قدِ خمِ زینب
*خدایا فردا سر آقای ما رو می بُرن عاشورا فقط عاشورای سال شصت ویک هجری نیست. هر سال دوباره زمان تکرار میشه...هرسال دوباره روز دوم محرم همه با احترام پیاده میشن، همه برای زینب احترام میکنن.یکی پرده کجاوه رو کنار می زنه،یکی زیر بغل های خواهر رو می گیره،یکی برای عمه رکاب می گیره زانو میزنه. علیا مخدره زینب وارد کربلا میشه.عصر روز یازدهم همه چی برعکس شد. زینب همه رو سوار ناقه های عریان کرد. زین العابدین رو سوار کرد...حالا حرومی ها دارن نگاش می کنن چه جوری میخواد سوار بشه...*
تازه شروع میشه غمِ زینب
شروع میشه محرمِ زینب
امون از اون قدِ خمِ زینب
شما میرید به خونه ها ای وای
زینب و تازیونهها ای وای
کبودیِ رو گونهها ای وای
*امام زمان من و ببخش...از فرداشب عمه جانت رو تازیانه میزنن.دخترا رو سیلی میزنن..."صلی الله علیک یا سیدتی و یا مولاتی یا فاطمه الزهرا..."قصه از همونجا شروع شد.خودش فرمود:"وَ رَکَّلَ البابَ بِرِجلِه..."چنان با لگد به در زد"فَسَقَطتُ بوجهی"منِ زهرا با صورت به زمین افتادم.
آمد بالای سرم "فَیَضرِبُنی بِیده"چنان به صورت من سیلی زد"حتّی انتَثَر قُرطی من اُذُنی"گوشواره ام شکست، پراکنده شد...*
شما میرید به خونه ها ای وای...
زینب و تازیونهها ای وای...
کبودیِ رو گونهها ای وای...
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
*فردا قبل از اذان ظهر که هنوز خیلی از اصحاب بودن، بنی هاشم همه بودن...راوی میگه: شمر ملعون خیمه ها رو دور زد.از پشت به خیمه های امام حسین حمله کرد. نیزه رو به این خیمه فرو کرد...صدا زد:"علیَّ بالنار"آتیش بیارید...میخوام خیمه ها رو بسوزونم. راوی نوشته:زن ها همه فریاد زدنداز خیمه ها بیرون دویدند.حُمیدبن مسلم راوی لشگر دشمنه.میگه من اومدم صدا زدم:ای شمر! این کارو نکن.تو همین که داری حسین بن علی رو میکشی امیر ازت راضی میشه...دیگه خیمه هاشو نسوزون.من رو تهدید کرد.اسم من رو پرسید...ترسیدم،اسمم رو نگفتم...گفتم:برام درد سر درست میکنه...شبث ابن رِبعی ملعون اومد نگاش کرد...گفت:خجالت بکش! زن ها که گناهی ندارن...خجالت کشید، برگشت...اما بمیرم برا مادرت که اون ملعون گفت:هیزم بیارید مردم چی گفتن؟اِنَّ فیها فاطمَه"تو این خونه فاطمه هست"قالَ:وَ اِن..."باشه هم باشه..*
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
#قسمت_دوم#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*فردا خودش اراده ی میدان کرد وقتی تنها شد"وَ عَزِمَ عَلی لِقَاءِ القَوم لِمُهْجَتَه"اراده کرد بره میدان خونش رو فدا کنه...با همه وداع کرد.یه وقت دید اسب حرکت نمیکنه..یه نگاهی انداخت دید دختر آمده دستا رو دور دست اسب حلقه کرده.اجازه نمیده.. از سر مهربانی و شفقت یه نگاه به دختر انداخت. دختر بابا رو نگاه کرد یه سؤال کرد"یَا أَبَ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْت؟"بابا! آیا تسلیم مرگ شدی؟ فرمود:دخترم ! "کیف لایَستَسلِمُ لِلموت ؟! "چطور تسلیم مرگ نشه اون کسی که"مَن لا ناصر و لامعین"اون کسی که غریب وتنها شده، کسی رو نداره، چطور تسلیم مرگنشه؟! دخترش انگار سریع قبول کرد..فقط یه دخواست غیر ممکن کرد.صدازد.."یا أَبَ رُدَّنا الی حَرَمِ جَدِّنا..." حالا که اینجوریه ما رو برگردون مدینه... آقا شروع کرد گریه کردن ..*
*فردا عصر از کنار گودی قتلگاه ذوالجناح برگشت سمت خیمه ها،زینش واژگون شده، بدنش پر از تیر شده، خون اباعبدالله روی گردنش ریخته...این دختر دوباره آمد جلو یه سوال کرد: فرمود: ""یَا جَوادَ أبِی!"ای اسب پدر! من یه سوال دارم!من که میدونم بابامو کشتن..." هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً؟فقط به من بگو به بابای من آب دادن یا نه...؟*
*چه تعبیری داره سیدبن طاووس:"لهم دویٌّ کدویِّ النَّحل"مثل صدایی که از کندوی زنبور عسل شنیده میشه،صدای مناجات شنیده میشد..."مابین قائمٍ و راکعٍ و ساجد..."یکی در قیام بود...یکی در رکوع بود...یکی در قنوت بود...یکی در سجده بود..*
حالا دخترش داره میگه...*
دارم تصور میکنم، این ماجرا عوض بشه
سری نره رو نیزهها، تقدیر ما عوض بشه
خدایا! کمک کن...
خدا خودت یه کاری کن، که فردا بارون بباره...
دیگه نیازی نباشه، عمو بخواد آب بیاره
خدایا! کمک کن...
*امشب حال رباب رو تصور کن...همچین که علی رو میخوابونه؛میگه پسرم غصه نخور! روزای سخت تموم میشه...پسرم خدا تو رو تنها نمیذاره...اما فرداشب این موقع رباب هم همسر شهیده هم مادر شهید...*
چی میشه شرمنده نشه سقّا
عمو که رفت زودی بیاد اینجا
خیره نشه کسی به سویِ(روی) ما
چی میشه مشکا پر بشه از آب
چی میشه که اصغر بشه سیراب
الهی که، رباب نشه بی تاب
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
#قسمت_پایانی#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دارم تصور میکنم
تموم بشه غصه و آه
نبُـرّه اون خنجر کُند...
شمر نره توو قتلگاه...
خدایا! کمک کن...
«شمر مرو به قتلگه...
فاطمه می کند نگه...»
*ای کاش خنجرت رو تیز کرده بودی نامرد...*
دارم تصور میکنم، هیشکی نبینه اشکامو
نتونه هیچ غارتگری؛ بدزده گوشوارهامو
خدایا! کمک کن...
برگرده کاش معجری که رفته...
برگرده انگشتری که رفته...
عموی آب آوری که رفته...
الهی که نریم به سوی شام
سنگی نیاد رو سرِ ما از بام
چوب نزنن به دندونِ بابام
«سیدناالغریب حسین جانم »
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
شب های جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشتِ کربلا
آید به دشت نینوا
*هرشب جمعه مادرش کربلا صدا میزنه:
بُنَیَّ ...بُنیَّ...* مادرت کنار قتلگاه صدا میزد:
آه..آه.."بُنیَّ قتلوک،ذبحوک و من الماء منعوک..."
شب های جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گوید حسین من چه شد؟!
نور دوعین من چه شد؟!
گردد به دور خیمه گاه
آید میان قتلگاه
گوید حسین من چه شد؟!
نور دوعین من چه شد؟!
شبهای جمعه مصطفی
با مجتبی و مرتضی
آیند به دشت کربلا
گویند به صد شور و نوا
مظلوم حسین من چه شد؟!
مگر کسی که کشته شد
تنش برهنه می کنند...؟!
مگر کسی که کشته شد
سرش به نیزه می کنند...؟!
حسین من حسین من
ضیاء هر دو عین من....
یه دختری رو محملا
خواب اسیری می بینه
خواب می بینه رو صورتش
گردِ یتیمی میشینه
رباب لالایی می خونه
الهی اصغر نمیره
«همه صدا بزنید...حسین....»
#شاعر: رضا یزدانی
↫
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
#شبِ_دهم_محرم به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
مشک اشک من همیشه کار زمزم میکند
هرنمش دارد گناهان مرا کم میکند
بیگمان محکم در آغوش خودت میگیریش
ریسمان پرچمت را هر که محکم میکند
کتریت یک جور پیر روضه خوان هیئت است
اشک را در استکانِ چشم ما دم میکند
نذری ارباب ها از دخل رعیت میرسد
این همان کاریست که ماه محرم میکند
سائلِ پشت درت بار خودش را بسته است
با همین فقری که دارد کار حاتم میکند
زخمهای او زیاد و اشکهای ما کم است
میپذیرد باز از ما این بضاعت را حسین
دست و پا میزد اگر در خون میان قتلگاه
دست و پا میکرد اسباب شفاعت را حسین
از رسولِ ترکها حر ساختن کار شماست
آدمت بودن مرا یک روز آدم میکند
خم نخواهد شد سرش در پیشگاه این و آن
هرکه سر را با تباکی کردنش، خم میکند
دستِ عباس تو میافتد حساب محشرش
آن میانداری که صفها را منظم میکند
هر زمانی از ته دل گفتهام جانم حسین
مطمئنم حضرت زهرا نگاهم میکند
گوشه گیرم، گوشهٔ شش گوشهٔ من را بده
نوکرت خود را کنار تو مجسم میکند
ای که جمع و جور کردی زندگیم را حسین
اما پیکرت را نیزه و شمشیر دَرهم میکند
جسمِ تو مثل سرابی روی خاک افتاده است
نعل مرکبها تنت را سخت مبهم میکند
سایهات بر سر من هست ولی فردا نه
احترام پَرِ من هست ولی فردا نه
مشک خالی ست ولی شُکر سقا داریم
دست آب باور من هست ولی فردا نه
چشم بد دور ز قد منو زنهای حرم
دورِ من اکبر من هست ولی فردا نه
تا کنون پای غریبه به حرم وا نشده
حرمتِ محضر من هست ولی فردا نه
بقچهٔ کهنهٔ ما هست لباست هم هست
هدیهٔ مادر من هست ولی فردا نه
حسینجان بشین خوب ببین چادر من را
حالا چادرم بر سر من هست ولی فردا نه
گوشواری که خودت دادهای الان دارم
محرمم زیور من هست ولی فردا نه
شده لحظهٔ خون جگری
امون از غم دربدری
تو رو جون رقیه فقط
نمیشه که بمونی نری
پر غصه شدم، اسیرم
کنارم باشی جون میگیرم
نفسم دیگه در نمیاد
آرومم نکنی میمیرم
منو بارون و چشمای تر
بَدم اومد از هرچی سفر
میشه نه نگی جونِ رباب
بیا ما رو مدینه ببر
نذار غم تو دلم بشینه
گریههاتو رباب نبینه
نگو وقت جدایی رسید
داره دق میکنه سکینه
به خدا اگه من بتونم
چه جوری بی تو من بمونم
بیا و پیرهن و پاره نکن
همینُ هم میبرن میدونم
الهی خواهرت بمیره
فکر من کجاها نمیره
نکنه بیحیاشه سنان
موهای تو رو دست بگیره
شمر و خولی ادب ندارند
اینا سر به سرت میذارن
وقتی تشنته جون میکنی
ادای تو رو در میارن
اومدن شَرَرِت بزنن
نیزه به کمرت بزنن
پیرمردا عصا کشیدن
نکنه تو سرت بزنن
بگو سنگ زنی نکنن
نیزه تو بدنی نکنن
اگه خنجرشون نبرید
دیگه بد دهنی نکنن
میگن پیر عرب رو ببین
خولی شمر رو بزرگ میدونه
میگه روی سینه تو بشین
آخه پس کفنت چی میشه
خون تو دهنت چی میشه
تیغ و نیزهها کافی نبود
زیر سم بدنت چی میشه
اونا که سرتو بریدن
موی دخترتو کشیدن
خولی أَخنس و شمر و سنان
همشون به حرم رسیدن
غم من غم تازهتر
جون بچهها در خطره
یکی معجر دخترتو
توی سوغاتیهاش میبره
اینا پست حقیر و بَدن
هرچی شر که بگی بلدن
روسریم اگه سوخته بدون
اینا خیمه رو آتیش زدن
شده خورشید بی فروغ
الهی همه باشه دروغ
دارن ناموستو میبرن
توی کوچهٔ شهر شلوغ
همه سمت ما حمله ورن
نمیشه بگی چند نفرن
ما رو تو دل بازاراشون
مثل بردهها راه میبرند
کوچهها شده کابوس من
سرا محو سه ساله شدند
سر عباسو هرجا که دید
به عموش میگه زجر و بزن
ماها قحطی آب ندیدیم
ماها رنج و عذاب ندیدیم
هرچی دیده باشیم به خدا
دیگه بزم شراب ندیدیم
57899_1398618131932_600942.mp3
694.9K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
شام عاشورا رسیده
شام جان افزا رسیده
زینبی سر به زانوی حسینش
گرم صحبت بود با نور عینش
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
خیمه های اهل ایمان
در دعا و صوت قرآن
صوت قرآن اکبر دلنشین است
لیک فردا تنش روی زمین است
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
اصغری دست رباب است
غنچه ای در حال خواب است
ظهر فردا گلویش پاره گردد
پدرش مانده و بیچاره گردد
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
امشبی با شور و احساس
پاسبان خیمه عباس
می شود مقتل او نهر علقم
می کند خیمه ها را غرق ماتم
وای امان از دل خونین زینب...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
۲۳
#نوحه
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
در کرب و بلا یاران(امشب شب عاشوراست)۲
شوری شده برپا و(امشب به حرم غوغاست)۲
اصحاب و بنی هاشم در مناجات
در کنار حسین عمه ی سادات
واویلا واویلا از صبح فردا۲
اصحاب و بنی هاشم(در شور و نوا هستند)۲
در خیمه ی عشق و نور(در حال دعا هستند)۲
در خیمه ها بود شور و نوایی
بر جان ها می رسد بوی جدایی
واویلا واویلا از صبح فردا۲
گل های رسول الله(عطشان و بدون آب)۲
از فرط عطش اصغر(در خیمه بود در خواب)۲
رباب دلشکسته در تب و تاب
در خیمه ها گردد به دنبال آب
واویلا واویلا از صبح فردا۲
قرآن خدا زیباست(با صوت علی اکبر)۲
گرید ز غمش زینب(فردا بشود پرپر)۲
امشب مشغول دعا گل لیلا
فردا پیکرش شود اربا اربا
واویلا واویلا آه و واویلا۲
شور دگری برپاست(در خیمه ی خیر الناس)۲
چون که بود از رحمت(پاسدار حرم عباس)۲
سقای حرم است و میر لشکر
فردا دستش جدا گردد ز پیکر
واویلا واویلا از صبح فردا۲
یک خواهر غمدیده(در تاب و تب است امشب)۲
در خیمه ی خود گریان(جانش به لب است امشب)۲
زیر لب می گوید امان از فردا
در بین دشمن ها می شوم تنها
واویلا واویلا از صبح فردا۲
با نور دلش زینب(گرم سخن است امشب)
می نالد و گرید در(رنج و محن است امشب)۲
ای برادرجانم امان از فردا
پیکرت بر زمین سر بر نیزه ها
واویلا واویلا از صبح فردا۲
زینب گل دین امشب(همراه حسین باشد)۲
با یاد غم فردا(در شورش و شین باشد)۲
گوید برادرجان من بی شکیبم
فردا پس از تو تنها و غریبم
واویلا واویلا از صبح فردا۲
#شب_عاشورا
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
۲۰
#نوحه
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_طفل_یتیمی_ز_حسین_گمشده
امشب شب قتل حسین زهراست
واویلا واویلا
اندر جنان در غم وجود طاهاست
واویلا واویلا
اصحاب ثار الله به خیمه جمعند
واویلا واویلا
پروانه سان همه به دور شمعند
واویلا واویلا
امشب همه گرد شه غریبند
واویلا واویلا
از بهر فردا جمله بی شکیبند
واویلا واویلا
امشب همه در ذکر و در سجودند
واویلا واویلا
با گریه شور عاشقی سرودند
واویلا واویلا
امشب همه در شور و در نوایند
واویلا واویلا
فردا همه شهید و سرجدایند
واویلا واویلا
امشب بریزند اشک غم چو دریا
واویلا واویلا
فردا شوند کشته ز ظلم اعدا
واویلا واویلا
امشب همه در ذکر و در دعایند
واویلا واویلا
فردا به روی خاک کربلایند
واویلا واویلا
امشب همه با خالق مجیدند
واویلا واویلا
فردا همه در راه دین شهیدند
واویلا واویلا
اهل حرم امشب چه بی قرارند
واویلا واویلا
درون خیمه ها در انتظارند
واویلا واویلا
امشب بنی هاشم به شور و شینند
واویلا واویلا
فردا همه فدایی حسینند
واویلا واویلا
امشب همه ریزند سرشک دیده
واویلا واویلا
فردا به نی بینند سر بریده
واویلا واویلا
امشب همه دل ها بود پریشان
واویلا واویلا
فردا بدن ها زیر سم اسبان
واویلا واویلا
امشب بود در خیمه شور دیگر
واویلا واویلا
فردا بریزد خون پاک اکبر
واویلا واویلا
امشب علی به دامن رباب است
واویلا واویلا
فردا درون خیمه قحط آب است
واویلا واویلا
امشب زند لبخند علی اصغر
واویلا واویلا
فردا شود از کین بریده حنجر
واویلا واویلا
امشب گل زهرا در التهاب است
واویلا واویلا
فردا تنش در زیر آفتاب است
واویلا واویلا
امشب حسین جانش رسیده بر لب
واویلا واویلا
فردا زند بر سر و سینه زینب
واویلا واویلا
پیچیده در دشت بلا بوی یاس
واویلا واویلا
به دور خیمه ها بگردد عباس
واویلا واویلا
کس همچو زینب رنج و غم ندیده
واویلا واویلا
فردا شود زینب قدش خمیده
واویلا واویلا
خدا کند امشب سحر نگردد
واویلا واویلا
دخت سه ساله بی پدر نگردد
واویلا واویلا
#شب_عاشورا
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام #شبِ_دهم_محرم به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
دور ورت جنجاله
تنت چقدر بی حاله
رفتن همه اما شمر
هنوز توی گوداله
برای بار چندمه
میزنه خنجر و
فدات شه خواهر و
غریب گیر آوردنت
تشنه سر بریدنت
با اسبا رفتن روی تنت
با نیزه زد تو دهنت
ای کوفیان خیره سر
چند نفر به یک نفر
*زینب اومد رو تل زینبیه، تا نگاه کرد
"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" شمر روی سینه ی حسین نشسته، صدا زد" وامـحمـداه صلّى عـلیك مـلیك السّمـاء هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء..." یا رسول الله! دشت پر از حسینه... گفت: حسین من!...*
تورا به خاطر دِرهم چه درهمت کردند
چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد
ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد
آنقدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتب شد
*یکی از اصحاب شنید صحبت های حضرت زینب سلام الله علیها تو خيمه با ابی عبدالله رو، میگفت: حسین جان! اصحابت باهات تا آخر هستن یا نه؟ یاریت می کنن یا نه؟
اینو شنید و اومد پیش حبیب،
حبیب! خانم زینب نگرانه، پاشدن چند نفری از پشت خيمه بی بی رو صدا زدن...
بی بی جان! ما که نمردیم، ما تا آخرین قطره خون با حسینیم... بی بی دعاشون کرد...
امشب یه وقت تو تاریکی بیبی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمیداره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره
.
#شب_دهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
شب عاشورای جد غریبتون حسینه...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
امسال هم محرم ما بدون شما گذشت...
امسال هم عاشورای ما بدون شما...
صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید...
برای جد غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی
🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند...
یا جدا...
اگه کربلا نبودم یاریت کنم...
اما صبح و شام برات گریه میکنم...
لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
اگه اشک چشمم تمام بشه...
خون گریه میکنم حسین...
🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد...
خانم زینب کبری خوشحال شد...
الحمدلله برادرم حسین تنها نیست...
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
-
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است
🔸فردا زمین کربلا، دریای خون است
شب عاشوراست...
شب مصیبت عظماست...
🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش
🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش
امشب بگیم خدایا شکرت...
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه حسین...
نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه...
امشب باید خوب عزاداری کنی...
امشب باید بلند ناله بزنی...
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم...
خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما...
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
🔸امشب کند در خیمه زینب بیقراری
🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری
از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه...
دید صدای هلهله دشمن میاد...
اومد کنار برادر عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
قراره چه اتفاقی بیفته...
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
ایی وای.. ای وای..
🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
🔸مکن ای صبح طلوع
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی...
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید...
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم م میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا...
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند
کنار حرم با صفای ابی عبدالله...
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
شب عاشوراست
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا صدای هلهله دشمن بلند شد...
اومد کنار برادر
عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید...
صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم میخواهی بری برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
صدا زد:
و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه
یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام
اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند
دور حضرت را گرفتند ...
دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه...
صدا زد زینبم خواهرم...
تا صدای تکبیر منو میشنوید...
بدونید من هنوز زنده ام ...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-.
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*يه گوشه حضرت زينب نشسته داره نگاه ميكنه:...*
بنا چه بود؟ بیاید به او سلام کنند
بنا چه بود؟ که همراهی امام کنند
رسید آن همه نامه، از آن همه لبیک
بنا چه بود؟ که همراه او قیام کنند
بنا چه بود؟ بجنگند با فسادِ یزید
که در رکابِ ولی کار را تمام کنند
حسین با زن و فرزند راه کوفه گرفت
بنا چه بود؟ به ناموسش احترام کنند
بنا نبود بیاید به قتلگاه، حسین
که دور او ته گودال ازدحام کنند
*تاريخ نوشته چهارصد پيرمردِ كه به اصطلاح مُفتي و صاحبِ فتوا هم بودند، به صف شده بودن، قربةً الي الله مي زدن...*
بنا نبود که پیران بر او عصا بزنند
چنین به زخم قدیم خود التیام کنند
*از اينجا به بعد رو خودِ امام زمان گريه ميكنن و داد مي زنند...*
بنا نبود که از کوفه تا خرابه ی شام
نگه به خواهر او از فرازِ بام کنند
بنا نبود به اجبار نیزه و شمشیر
ورود عائله در مجلس حرام کنند
شاعر: #محسن_ناصحی
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه میخُورَد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود
دور و بَرِ تو، دور و برم ازدحام شد
کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر
با شمر بد دهن، سَرِ تو همکالم شد
حسين...اي تشنه لب حسين
حسين...عشقِ زينب حسين
حسين...اي بي كفن حسين
حسين...بي پيرُهَن حسين
آن دَم بريدم من از حسين دل
كآمد به مقتل شمرِ سيه دل
او مي دويد و من مي دويم
او سويِ مقتل من سويِ قاتل
*اي واي حسينم... چقدر امروز زينب اين مسير رو مي دَويد، يا كنارِ بدنِ علي اكبر، يا كنارِ بدنِ قاسم، هي مي اومد بالايِ تَل...*
او مي نشست و من مي نشستم
او روي سينه من در مقابل
* وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك... وَالشِّمرُ جالِسٌ، نَفَسِ مادرم گرفت...*
او مي كشيد و من مي كشيدم
او خنجر از كين، من آه از دل
*صداي هلهله داره مياد، يه عده دارن كف ميزنن، يه عده دارن تكبير ميگن، زمين كربلا داره ميلرزه، حضرت زينب سلام الله عليها اومد پيش امام سجاد، آقا داره توي تب ميسوزه، پرده ي خيمه رو كنار زدن، نگاه كردن... سري به نيزه بلند است در برابر زينب...
هلال بن نافع ميگه: ديدم لب هاي حسين داره بهم ميخوره، نزديك اومدم، مي دونستم حسين نفرين كنه همه زير و رو ميشن، گفتم: بذار خيالم راحت بشه، اما ديدم داره ميگه: جگرم داره از تشنگي ميسوزه، تشنگي داره منو ميكشه... گفت: دلم سوخت رفتم سپرم رو پر از آب كردم، به سختي همه رو كنار زدم، نزديك گودال شدم، ديدم شمر با لباس هاي غرق خون از گودال بيرون اومد، گفت: هلال كجا داري ميري؟ گفتم: دارم برا حسين آب مي برم، گفت: دير اومدي كار تموم شد... دامن عربيِ شو كنار زد: ديدم سر حسينِ، گفتم: نانجيب! بالاترين جنايت رو كردي، چرا تن و بدنت داره ميلرزه؟ گفت: هلال! لحظه هاي آخر حسين، گوشه ي گودال هيچ زني نبود، اما يه صدايي ميشنيدم، يه خانومي هي مي گفت: "بُنَيَّ!" مادر!...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop