eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم
السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی أیها التقی الجواد درد بسیار و نیست دارویم خون شد از غم دل خدا جویم می فشانم سرشک و می گویم یا جواد الائمه ادرکنی (۳) هر کی باهاش کار داره وا... یا جواد الائمه ادرکنی.... ان شاء الله کاظمین بگی ها یا جواد الائمه ادرکنی... چی می‌خوای شب آخر ماه ذی‌القعده است رزق عرفه ات رو امشب امام جواد بده عزت عالمین می‌خواهم سفر کاظمین می‌خواهم طوف قبر حسین می‌خواهم یا جواد الائمه ادرکنی من فقط اشاره کنم فیض آماده است اینجا امام رضا تا صبح گهواره جنبان جوادالائمه‌اش بود هی می‌گفت بابی انت و امی من یه گهواره جنبانی هم می‌شناسم که تا صبح گهواره حسینش رو تکان می‌داد چی می‌گفت فاطمه هی می‌گفت کربلا....کربلا.... ما زِلتُ مِنهُ کـَربٌ وَ بَلا... حسین.... ====================
Esteghbal_Moharam_Mirzamohamadi.mp3
14.33M
▪️باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم ▪️از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم ▪️بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم ▪️در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم ====================
▪️باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم ▪️از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم ▪️بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم ▪️در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم ▪️سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد ▪️در باز شود باز اگر نامه بگیرم ▪️ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد ▪️در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم ▪️چاووش عزا موکب غم را حرکت داد ▪️میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا، ▪️ای همسفران قافله را تند نرانید ▪️کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم (۲) ▪️شمیم پرچمش میاد ▪️بوی محرمش میاد ▪️چه بلایی سرش میاد ▪️صدای مادرش میاد ببینم از این بند چی برداشت می‌کنی ... ▪️یکی میاد یکی میره ▪️شهید میاد اسیر میره ▪️جوون میاد و پیر میره... حسین... ابی عبدالله رسید منزل ثَعلَبیّه ، اونجا اتراق کردند دوتا قاصد از کوفه میومدند حضرت پرسید :از کوفه چه خبر؟! گفتند ،همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند تا این خبر رو دادند فَبَکی الحُسین... ارباب ما گریه کرد فرمود رَحِمَ الله مُسلِما انّا للّه و انّا الیه راجعون بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند مسلم توی کربلا ۵ تا شهید داره دوتا آقازاده‌اش توی خود کربلا کشته شدند که حضرت در ناحیه مقدسه به اون‌ها سلام میکنه دوتا آقازاده‌اش ،محمد و ابراهیم اند که در مُسَیّب کشته شدند یه دختر هم داره به نام حمیده ، که در ماجرای شام غریبان کشته شده، این دختر رو صدا زد بغلش کرد ابی عبدالله دایی این دختره... یه جوری نوازشش کرد... که این دختر فهمید یتیم شده... حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی من هستم.... خواهران و دختران من هستند... سکینه این صحنه رو به خوبی داره می‌بینه، گذشت تا عصر روز عاشورا با همه وداع کرد ، همه رو آروم کرد ، این زن و بچه و خواهر رو به خیمه‌ها راهی کرد ، سوار ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی‌کنه ، یه نگاه کردید ذوالجناح سرش رو پایین انداخته، سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده، از اسب پیاده شد ، این نازدانه رو بغل گرفت، یا الله نمی‌دونم این نازدانه چه جوری حرف می‌زد دل حسین رو به لرزه انداخت فرمود لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَةً مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی‏ یعنی تا زنده‌ام دلم رو آتش نزن.... هان هرجوری بود این دختر در دل بابا آرام گرفت دسته نوازش بابا روی سر دختر قرار گرفت هرجوری بود دختر رو آرام کرد اما بمیرم عصر روز یازدهم این نازدانه اومد کنار گودال قتلگاه هرچی گشت بلکه یک بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه ، دست نوازش بابا رو روی سرش بیاره هر کاری کرد نتونست می‌دونی چرا ؟! هر طرف بدن رو که برداشت ، طرف دیگه متلاشی شد.... بدن امام احترام داره هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی می‌شه آخرالامر بدن رو روی زمین گذاشت فَانْكَبَّتْ عَليهِ بر آن بدن سجده کرد این لب‌ها رو گذاشت روی رگ‌های بریده ... یه وقت شنید از اون حنجره ی خونی بابا، این صدا بلند شد سکینه جان ، به شیعیان من سلام منو برسان بگو بابام رو لب تشنه کشتند... ای حسین.... ▪️شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکرُونِی ▪️أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی اگه من و تو روضه خون شدیم ، از اثر اون سلامی که از حنجره اربابمون به ما رسیده روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد سکینه جان به اونا بگو ▪️لَیتَکُم فی یوْمِ عاشُورا جمیعاً تَنْظُرونی ▪️کَیفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبَوْا أَن یرْحَمُونی حسین... بابی المُستضعف الغریب یا قتیل الله یا أبا عبدالله ▪️لطفی که تو کرده‌ای به من مادرم نکرد ▪️ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین بالحسین یا الله ====================
1_5812573515.mp3
9.67M
▪️تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین ▪️لطف زهرا بوده الان نوکرت هستم حسین ====================
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ نکنه این آخرین سلامی باشه که دارم میدم اگ آخریه قبول کن اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ حنجرتو خرج حسین کن ▪️تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین... هان تمرین کن حسینش رو بگو ▪️تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین ▪️لطف زهرا بوده الان نوکرت هستم حسین ▪️نوکرت عباس باشد می‌کنم این اعتراف ▪️نوکرت نه، من سیاهی لشکرت هستم حسین ▪️هر کسی را عشق لیلایی به صحرا می کشد ▪️من که سرگردان موی اکبرت هستم حسین ▪️رو سیاهم خوب میدانم ولي ردم نکن ▪️از طفولیت گدای این درت هستم حسین الحمدلله دلاتون آماده تره، مقدمه نمیخواهید ▪️من نمی‌دانم... تاقیامت روضه بخونی بخدا، نمیفهمی ▪️من نمی‌دانم چه شد بر جسم تو در قتلگاه ▪️دائما در فکر رأس و پیکرت هستم حسین الجِسمُ مِنه بِکربلا مُضَرَّجٌ وَ الرَّأسُ مِنهُ عَلي القَناةِ يُدار فقط یه اشاره کنم رزق محرم مون رو امضا کنم ▪️زینبت که پیر شد آنجا به روی تل ولی ▪️من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین .
1_1659232078.mp3
30.28M
▪️حال عاصیت یارب نظر کن خوب نیست توبه کن یه مقداری باهاش حرف بزن ،اینجوری وارد محرم نشی ▪️دیگر این بنده خدایا بنده ی محجوب نیست ▪️بار من را تو بخر گر چه دگر مرغوب نیست ▪️حاصل عمرم بجز پرونده ی معیوب نیست ✍.
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ اصلا باور نمیکردم زنده بمونم محرم تو رو درک کنم يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ در این سحر شب جمعه ی آخر سال،دست گداییتو بالا بیار بالحجة الهی العفو ▪️حال عاصیت یارب نظر کن خوب نیست توبه کن یه مقداری باهاش حرف بزن ،اینجوری وارد محرم نشی ▪️دیگر این بنده خدایا بنده ی محجوب نیست ▪️بار من را تو بخر گر چه دگر مرغوب نیست ▪️حاصل عمرم بجز پرونده ی معیوب نیست آخرین شب جمعه آخرین ماه سال قمری پرونده تو جمع و جور کن ▪️من پناه آورده ام برتو الهی نیمه شب ▪️من پناه آورده ام یارب نگاهی نیمه شب ▪️من پناه آورده ام با اشک و آهی نیمه شب ▪️خوش بحال آنکه از این سفره برکت می‌برد ▪️بخل هم از این کرمخانه سخاوت می‌برد ▪️هر کسی که آمده از سفره راحت می برد ▪️شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت می‌برد ▪️این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است ▪️بد به حال آنکه در قلبش محبت نيست نیست ▪️بین او با صاحب خانه رفاقت نیست نیست ▪️کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست ▪️با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست ▪️صبح محشر کار دست بچه های حیدر است حسین‌شو تو بگو ▪️هر که پرسد اعتبارت را بگو داده حسین ▪️خوش ب حال آنکه عشقش را به او داده حسین ▪️خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین ▪️جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین ▪️بر سر هر کوچه رنگ مشکی غم آمده ▪️ماه روضه ماه خوب اشک و ماتم آمده ▪️ماه آقای غریب هر دو عالم آمده ▪️بوی سیب و عود و اسپند محرم آمده ▪️یک حسینیه میان سينه ام شعله ور است ▪️آمده ماه عزا قلب همه دنیا گرفت ▪️هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت ▪️روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت ▪️قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت چی میگه مادر؟ ▪️اهل عالم این حسین من غریب مادر است از همین امشب ،سحر، اشک بخواه ازش، بدون اشک وارد ماه محرم بشیم ، ضرر کردیم. ▪️خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید ▪️ناله های آب آب شاه عطشان را که دید ▪️رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید ▪️چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید ▪️گفت شرمت باد او زینت پیغمبر است ▪️آسمان نیلی شد و مهتاب می‌ریزد زمین ▪️مثل تسبیحی که در محراب می‌ریزد زمین ▪️آیه آیه پیکر ارباب می‌ریزد زمین ▪️نانجیبی پیش چشمش آب می‌ریزد زمین ▪️طعنه و زخم زبان از زخم خنجر بدتر است حسین، مگه نگفتی بابات ساقی کوثره، بگو بیاد سیرابت کنه.... شاید نبودیم تا عاشورا، امشب همه روضه ها رو اشاره کنم ▪️یک نفر عمامه یک تن پیرهن را می‌کشید... یا صاحب الزمان ▪️آن طرف تر یک نفر خلخال زن را می کشید ▪️یک نفر با زور نیزه هی بدن را می کشید ▪️نانجیبی گیسوی ارباب من را می‌کشید ▪️این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است ▪️پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت ▪️آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت ▪️کفر زد خنجر و ایمان به روی خاک ریخت ▪️هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت ▪️شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است از گودال فاصله بگیرم فردا شب یه خسته نباشید به ابی عبدالله بگو، شیش ماهه که با زن و بچه تو این مسیره میاد، جلوتر ما بریم کربلا، به استقبال این قافله ی خسته.... اگر چه محاصره کنان بردنش، نزاشتند کنار فرات خیمه بزنه، نزاشتند زیر سایبون خیمه بزنه ، دست گداییتو بیار بالا، هر چی عزته برا نوکر، اربابی که بدنش زیر سم مرکب رفته داده، ▪️دست منو تو نیست اگر نوکرش شدیم ▪️خیلی حسین زحمت ما را کشیده است بالحسین الهي العفو ====================
▪️سلام من به تو و بر محرم جدت ▪️سلام من به تو و روضه ی غم جدت ▪️فدای شال سیاهت که پرچم روضه است ▪️دوباره آمده ام زیر پرچم جدت ▪️به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم ▪️شدیم سینه زن داغ ماتم جدت ▪️قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت ▪️که اشک گریه کنان است، مرهم جدت همین روز اول آرزو میکنم ▪️خدا کند که بمیرم غروب عاشورا ▪️میان ذکر مصیبات اعظم جدت باامام زمان بریم پای روضه ی جد غریبش ابی عبدالله گریه کنیم از روز اول، خوش بحال اونایی که اینجوری اند، اشکشون رو با اشک چشم امام زمان گره میزنند ▪️هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار ▪️رسیده ایم به آن جسمِ دَرهَم جدت ▪️رسیده ایم به دست بدون انگشتر ▪️رسیده ایم به آن پیکر کم جدت حالا چی میخای روز اول ▪️بیا به مجلس روضه به خاطر عباس ▪️بیا به حق همان قامت خم جدت یا بن الحسن... السلام علی ابن خاتَمِ الاَنبیاء السلام علی ابن سیدِالاوصیاء السلام علی ابن فاطمة الزهراء السلام علی ابن خدیجه الکبری السلام علی غَریبِ الغُرباء السلام علی المُرَمَّلِ بِالدِّماء حســــــــــــــــــین بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================
Sokhanrani 01-1.mp3
7.51M
▪️سلام من به تو و بر محرم جدت ▪️سلام من به تو و روضه ی غم جدت ▪️فدای شال سیاهت که پرچم روضه است ▪️دوباره آمده ام زیر پرچم جدت ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
Shab3_Moharam95_Mirzamohamadi_a.mp3
8.31M
▪️دارم امید از کرمت یاری ام کنی ▪️یک گوشه چشم برمن و بر زاری ام کنی ▪️بار گناه هرچه که داشتم دگر بس است ▪️مانند اشک آمده‌ام جاری ام کنی ====================
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️دارم امید از کرمت یاری ام کنی ▪️یک گوشه چشم برمن و بر زاری ام کنی ▪️بار گناه هرچه که داشتم دگر بس است ▪️مانند اشک آمده‌ام جاری ام کنی ▪️شاید خدا خواست و چشمت مرا گرفت ▪️بی‌قیمت آمدم که خریداری ام کنی وَفَدتُ عَلَی الکـَریم بِغَیرِ زاد وَ حَملُ زاد عَلی الکریم اَقبَح ▪️بی‌تو یتیمم ای گل زهرا... هر کی باورشه بدون آقاش ، یتیمه امام عسکری فرمود تر از اون بچه‌ای که پدر از دست داده اون یتیمیه که یَنقَطِعُ عَن إمامِهِ لا یَقدِرُ الوُصول الیه... ▪️بی‌تو یتیمم ای گل زهرا چه می‌شود ▪️در سایه‌سار خویش نگهداری ام کنی اگه من و تو خودمون رو یتیم آقا بدونیم آقا تجسم عینی آیات قرآنه به این آیه عمل می‌کنه که فرمود فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ هرکی می‌خواد آقا به این یتیمیش نظر کنه صدا بزنه ارباب و مولاش رو یابن الحسن..... السلام علی مَن بَکـَتهُ مَلائکةُ السّماء السلام علی الاَجساد العاریات السلام علی الشِّفاهُ الذّابلات اما روز سومی چی بگیم أَبَتاه مَن الَّذی أیتَمَنی علیٰ صِغَرِ سِنّی ▪️چنان گرسنگی شام ، کرده مدهوشم ▪️که تشنگی کربلا شد فراموشم حسین.... ====================
11.mp3
28.43M
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان شرار دارم من ====================
متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم -
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند کنار حرم با صفای ابی عبدالله... 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد 🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله 🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم 🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله شب عاشوراست امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا صدای هلهله دشمن بلند شد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید... صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم میخواهی بری برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... صدا زد: و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه یا زینب و یا فاطمه، یا ام‌کلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند دور حضرت را گرفتند ... دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه... صدا زد زینبم خواهرم... تا صدای تکبیر منو میشنوید... بدونید من هنوز زنده ام ... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند راوی میگه دیدند یک خانمی... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه...‌ وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل بی بی زینب... صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم -.
🔸دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب 🔸دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب 🔸حسرت به دل نشسته ام و زار می زنم 🔸در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب 🔸عمری است بین هیئت تو خو گرفته ام 🔸با بیرق عزای تو یا ایهاالغریب 🔸ایل و تبار من همگی نوکر تواند 🔸من هم شدم گدای تو یا ایهاالغریب 🔸شکر خدا که بینِ سلاطینِ این جهان 🔸افتاده ام به پای تو یا ایهاالغریب 🔸لعنت به آن کسی که سرت را بریده است 🔸در پیش بچه های تو یا ایهاالغریب 🔸تنها شدی و پیروهنت پاره پاره شد 🔸ای جان من فدای تو، یا ایهاالغریب روز عاشوراست... روز مصیبت عظمی است... امروز زمین و آسمان در عزای شما گریه می‌کنند یااباعبدالله... امام صادق علیه السلام فرمود... أَبَا بَصِيرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ لَتَبْكِيهِ وَ تَشْهَقُ  مادرم فاطمه دائما در عزای حسینش گریه میکنه...  أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ‏ يُسْعِدُ فَاطِمَةَ آیا دوست داری مادرم زهرا رو یاری کنی یا نه... دلت آماده است بریم کربلا... آخه امروز زهرای مرضیه میاد کربلا... 🔸مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم 🔸بردن نام تو غوغاست اباعبدالله 🔸مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد 🔸بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله سید بن طاووس میگه... فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً... از شدت‌ تشنگی و خستگی..‌. لحظه ای ایستاد استراحت کنه.‌.. نانجیب با سنگ بر پیشانی حضرت زد... پیراهن عربی رو بالا زد.... میخواد خون از صورت مبارک پاک‌ کنه... فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ... حرمله تیر سه شعبه از کمان رها کرد... تیر آمد و بر قلب عزیز زهرا... صدای غربتش بلند شد... بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 🔸نه سیٌدالشٌهداء بر جدال طاقت داشت   🔸هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 🔸عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید   🔸بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد 🔸اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد به قصد فرج... بگو یاحسین... -
🔹السَّلام عَلَیکِ یا أُختَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلام عَلَیکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه یا فاطمة المَعصومَة در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت‌ معصومه سلام‌الله‌علیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیه‌السلام وارد قم گردید و قبّه‌ای بر آن مرقد مطهر بنا کرد. 📚تاریخ قم ص۷۱۴ ✍ آه یا حضرت معصومه... حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریف‌تان... حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟! بمیرم وقتی که بنی اسد اومدند دیدند ابدان مطهری روی خاک گرم کربلا.... گفتند قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ ▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است. 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۰ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵ چی دیدند مگه چه بر سر این بدن ها اومده بود که این جمله رو گفتند ، بماند.... یه وقت دیدند یه سواری داره از دور میاد رسید یکی یکی بدن های شهدا رو معرفی کرد بدن ها رو یکی یکی به خاک سپردند بنی اسد بالا یه بدن متحیر موندند امام سجاد فرمودند این بدن ، بدن بابامه چی شده که این بدن قابل شناسایی نبود بگم و رد شم فقط همین رو بگم عصر عاشورا یه عده سواره بر این بدن تازاندند ناله بزن یا حسین... ====================