eitaa logo
ذاکرین آل الله
275 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
http://www.telewebion.ir/episode/0x7d3afb5 مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین - موکب آل حیدر. ..تهران ولنجک ..سال ۱۴۰۲
مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین - 27 تیر 1403 https://telewebion.com/episode/0xe1e4586
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسی تماشایی ناهید کیانی به کیمیا علیزاده نماینده بلغارستان😆😄 ✅این از نتیجه وطن فروشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صعود «ناهید کیانی» با شکست «کیمیا علیزاده» ناهید کیانی در یک‌هشتم وزن -۵۷ کیلوگرم مسابقات تکواندو المپیک ۲۰۲۴ پاریس مقابل کیمیا علیزاده از بلغارستان در دو راند به پیروزی رسید و راهی یک‌چهارم نهایی شد.
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج رضا نبوی •✾• پا به پای سرت حسین میدود دخترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پدر از روی نیزه بنگر که مرا میزند ستمگر تو دعا کن که زجر ملعون نزند تازیانه دیگر به تن بی جان رقیه دختر کوچکترت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پا به پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین سر اطهرت به نیزه بدنت به قتلگاهی پدر از فراز نیزه به رقیه کن نگاهی شکند دست نانجیبی که سرت را شکسته گاهی جان من قربان چشمت فدای چشم ترت حسین پابه پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین پدر ای آرام و قرارم گل خوشبوی لاله زارم چه کنم با درد یتیمی که دیگه من پدر ندارم بشکند دستی که زد تیر و نیزه برپیکرت حسین گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین پا به پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین .
1_6124269026
2.14M
↻ پا به پای سرت حسین میدود دخترت حسین چه کند با درد یتیمی دختر غم پرورت حسین .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ کربلایی رضا پیروی •✾• سلام بابای رقیه...دنیای رقیه... بابای رقیه...بابای رقیه... دنیای بی حسین، معنایی نداره عشقم اون حسینه رو نیزه سواره رو نیزه سواره... سلام بابای رقیه...دنیای رقیه... بابای رقیه...بابای رقیه... دنیای بی حسین معنایی نداره دنیام اون سره که دست نیزه داره... دست نیزه داره.. .
reza_peiravi_salam_babay_roghaye 128.mp3
3.91M
↻ دنیای بی حسین معنایی نداره دنیام اون سره که دست نیزه داره... دست نیزه داره.. .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها گفت بزرگ این قافله کیه؟یه وقت دیدن یه خانوم قد خمیده داره میاد جلو.. چادر رو اینجوری انداخت رو بدن رقیه گفت: من غسلش نمیدم چرا غسلش نمیدی؟ گفت من دستم به مریض نمیخوره شاید واگیر داشته باشه من دست نمی‌زنم. گفت: زبونت لال، چی داری میگی. گفت: خانم پاها پره آبله است. چرا یه وری جون داده چی شده مگه پهلوش؟..* گفت: بابا! عمر دخترت بابا به نگاه تو بستگی دارد گر بر پای تو برنمی‌خیزم چند جایم شکستگی دارد *دختر زمین می‌خوره چطور بلندش می‌کنی شما؟ مخصوصاً اگر بدونی یتیمه گفت بابا تو که رفتی حرمت‌ها شکسته شد..* بگو اینقدر گله مندم نکنن تو خرابه غل و بندم نکنن به خدا خیلی سرم درد می‌گیره.. چرا ؟؟ بگو از موهام بلندم نکند *وقتی دختر باباش از سفر میاد بغلشو وا می‌کنه خیلی راحت شیرین زبونی می‌کنه برا باباش.. گفت یادته از مدینه که حرکت کردیم اصلاً پای رقیه ات رو زمین نیومد. گفت: تو این محفل‌ها و این جاهایی که چادر می‌زدن اگر غریبه‌ای بود زود رقیه جان صورتش رو می‌پوشوند. گفت: بابا اینا همه تا لحظه‌ای بود که سایه ات روی سرمون بود.. تا پرده را از رو طبق زد کنار، یه نگاه به این سر انداخت.. چه سری.. لب‌ها ترک ترکه چرا موهات سوخته است؟یه نگا کرد چقدر بد بریده این گلو رو... گفت: بابا ! تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چانه برخورده به من چرا نبوده برخورد کسی مؤدبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شراب خواران رفتم تو بازار یهودیا با نامحرم‌ها روبرو شدم تا حرف کنیزی اومد وسط خیلی چشم به راه عمو شدم آخ سرم بابا! از بس زدنم کمرم بابا.. «ای حسین..» .
روضه پاياني (1).mp3
6.44M
↻ گفت: بابا! عمر دخترت بابا به نگاه تو بستگی دارد گر بر پای تو برنمی‌خیزم چند جایم شکستگی دارد .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• نام تو را هر جا شنیدم گریه کردم هر وقت دختربچه دیدم گریه کردم دلسنگی ام شهره است اما ناخودآگاه تا ماجرایت را شنیدم گریه، گریه کردم پیش تو در رؤیا برایت روضه خواندم وقتی به پهلویت رسیدم گریه کردم از خواب خوش با تازیانه می‌پریدیم اسفندوار از جا پریدم گریه کردم در مقتلی خواندم لباست پاره بوده ست پیراهن خود را دریدم گریه کردم آتش گرفتم تا شنیدم گیسویت سوخت آه جگرسوزی کشیدم گریه کردم *بدونید این خونواده رو چجور وارد کردن، مثل اسیرای رومی وارد کردن، یعنی غل و زنجیر به گردن همه اشون انداخته بودن. برا همین بود گریه میکرد میگفت: بابا شترا آروم میرفتن ما رو میزدن، بابا دنبال بهونه بودن فقط ما رو میزدن بابا...گفت بابا ازت یه سوال دارم مگه تو چیکار کرده بودی، هر جا اسمتو میاوردم انقد کتکم میزدن..؟* .
03041804.mp3
15.5M
. در مقتلی خواندم لباست پاره بوده ست پیراهن خود را دریدم گریه کردم آتش گرفتم تا شنیدم گیسویت سوخت آه جگرسوزی کشیدم گریه کردم .
🍃 آنسوی پنجره زیباست اگر بگذارند 🍃 چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند 🍃 من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم 🍃 عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند و خدا عاشق او شد.. سالگرد شهادت وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: (خواهر شهید) وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ 👇 ♨️بعد از کربلا چه گذشت👇
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت1⃣ شام غریبان کربلا نخستین شب عزای خاندان پیامبر پس از شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیرالمؤمنین علیه‌السلام شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه‌السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. ❶ حرکت اسرا از کربلا عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر ﷺ را بر شتران بی‌جهاز سوار کردند. و امام سجاد علیه‌السلام را نیز با غل و زنجیر بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه‌السلام افتاد، لطمه‌ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند...[1] ❷ تشکیل مجلس ابن زیادن روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اِذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس سر مطهر امام حسین علیه‌السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می‌کرد و تبسم می‌نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می‌نمود.[2] ❸ حرکت اهل بیت امام حسین علیه‌السلام به سوی کوفه عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه‌های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد و بسان فرمانده‌ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد.[3] ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: [1] مقتل الحسین علیه‌السلام، صفحه۲۰۳ تاریخ طبری، جلد۴، صفحه۳۴۸ [2] ارشاد شیخ مفید ،جلد۲، صفحه۱۱۴ در کربلا چه گذشت، شیخ عباس قمی اعلام الوری جلد۱، صفحه۴۷۱ [3] تذکرةالشهداء، صفحه ۴۴۵،۴۴۷ علی‌اکبر علیه‌السلام "مقرّم" صفحه۹۴
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت2⃣ ❶ دفن شهدای کربلا روز دفن بدن‌های مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت به یاری جمعی از بنی‌اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه‌السلام ڪه به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت[1] ❷ ورود اهل بیت به کوفه روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند در این روز ابن زیاد فرمان داد ڪه احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه‌ها و بازارها موکل گردانید ڪه احدی از شیعیان امیرالمؤمنین حرکتی نکند. سپس فرمان داد سرهایی را ڪه در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند. مردم با دیدن حالت زار ذریّهٔ پیامبر و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودج‌های بدون پوشش صدا به گریه بلند نمودند زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند ڪه عده‌ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند[2] سر حسین ابن علی علیه‌السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت، با چوب بر لب و دندان اباعبدالله می‌زد و می‌خندید... زید ابن ارقم ڪه از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله وارد می‌کند! صدا زد: ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین بردار ڪه بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا این لب‌ها را می‌بوسید، سپس شروع به گریستن کرد ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند ڪه برای پیروزی خدا گریه می‌کنی! اگر نبود ڪه پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده‌ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود ڪه پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد! حضرت زینب سلام الله علیها در گوشه‌ای از مجلس ابن زیاد نشست، زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. ابن زیاد سه بار پرسید: این زن ڪه این چنین گوشه‌نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس ڪه شما را کشت و حرکت‌تان را باطل گردانید. زینب کبری فرمود: خدا را حمد می‌کنم ڪه به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت و از پلیدی‌ها پاک ساخت، همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب فرمود: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند ڪه خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند. و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع می‌کند و با تو مخامصه می‌کنند آنگاه خواهی دید ڪه پیروز کیست؟ مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه ابن زیاد از نحوهٔ پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد. عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید او را مواخذه کرد سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ امام سجاد فرمود: برادر دیگری داشتم به اسم علی ڪه شما او را کشتید ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! امام سجاد فرمود: آری خدا جان هر کس را هنگام مرگ می‌گیرد و هیچکس نمی‌میرد مگر به اذن او جسارت و حاضر جوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تو را چنین جرأت است ڪه جواب مرا می‌دهی!!جلاد نفسش را بگیر! حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خون‌هایی ڪه از ما ریختی کافی نیست برایت؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر می‌خواهی او را بکشی اول مرا بکش! ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود ❸ روز شهادت امام سجاد علیه‌السلام بنابر قولی در این روز در سال 94 هجری در سن 57 سالگی واقع شده است. و قول دیگر 25 محرم است. ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: [1]تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷ [2]لهوف، صفحه ۲۰۰ 📚بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۱۴ 📘ارشاد القلوب، صفحه۲۲۸ 📓طبری، ۳۷۱/۱ 📗 نفس المهموم صفحه۴۰۴ 📙 کامل ۸۱/۴
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت3⃣ بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با اباعبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود دستور داد سر حسین علیه‌السلام و سایر شهداء را در کوچه‌های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! 📢 منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب... زید ابن ارقم می‌گوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه‌ها می‌گردانند شنیدم که آیه‌ای از سوره کهف می‌خواند: آیا گمان می‌کنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست! از شنیدن این آیه از سر بریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی‌اختیار صدا زدم: یابن رسول الله!!! حرف زدن سر تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیب‌تر است! پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه‌السلام پنج سال برخوردار بودند از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان می‌رسید دشمنان اباعبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی می‌کرد گفت: هیچکس نزد خانواده‌اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته‌ام از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم ⤵️ بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیک‌ترین بستگان عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی می‌زدند ولی حسین کشته نمی‌شد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمی‌نشست مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول ﷺ را کشتی! بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد می‌کرد و از او کناره گرفت مردم هرگاه عمر بن سعد را می‌دیدند او را لعنت می‌کردند و هرگاه وارد مسجد می‌شد از مسجد خارج می‌شدند حصین ابن عبدالرحمن می‌گوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود: بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا آنها را بسیار دوست می‌داشت و با دست خود لقمه بر دهانشان می‌نهاد سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلّت و خواری است برای ملتی که فرزند زنازاده، فرزند پیغمبرش را بکشد بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام می‌گیرند حتی عده‌ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در آن شهید می‌شود سکنی نمی‌گزینیم ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📓 حیات الحسین، جلد۳، صفحه۱۱۹ 📔ارشاد مفید، صفحه۲۲۹ 📚 بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۸ 📒 طبری، جلد۷ صفحه۳۸۵
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۱۸ مرداد ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 08 August 2024 قمری: الخميس، 3 صفر 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️17 روز تا اربعین حسینی ▪️25 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام ▪️27 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️32 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
. 🎪 آدرس تعدادی از موکب‌های ایرانی در مسیر نجف به کربلا و نوع خدمت رسانی آن‌ها که تا کنون اعلام شده است: *1. موکب مختار ثقفی عمود ۷۰* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی *2. موکب اولاد زهرا عمود ۱۰۴* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی *3. موکب میثم تمار عمود ۱۲۵* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی *4. موکب حضرت علی اکبر عمود ۱۴۵* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی با امکانات بهداشتی *5. موکب معزی الزهرا عمود ۱۵۲* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی *6. موکب احباب الحسین عمود ۱۸۰* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی *7. موکب حضرت فاطمه زهرا عمود ۲۰۲* یکی از بزرگترین موکب های اربعین امکانات: ظرفیت اسکان  ۵۰۰۰ زائر خانم و آقا پذیرایی ۶۰۰۰ زائر در هر وعده، فضای مجزا و پوشیده برای بانوان و مهدکودک، امکان تماس تلفنی رایگان با ایران، اینترنت رایگان، غرفه شیعیان ترکیه، درمانگاه خشک شویی، تعمیرات لباس و چرخ دستی، چایخانه، نانوایی بربری و لواش *8. موکب باب الرضا عمود ۲۰۴* امکانات: خدمات درمانی، فرهنگی ، پذیرایی: صبحانه و شام *9. موکب طرف البراق عمود ۲۱۶* امکانات: جهت استراحت و امکانات بهداشتی *10. موکب حسینیه قبا عمود ۲۱۶* امکانات: جهت استراحت و امکانات بهداشتی *11. موکب امام رضا عمود ۲۸۵* بزرگترین موکب ایرانی در کربلا امکانات: اسکان، امکانات فرهنگی، اینترنت، هلال احمر *12. موکب انوار الحسین عمود ۳۱۶* امکانات: روزانه تا ۱۴ هزار ساندویچ در این مکان توزیع می‌شود *13. موکب طریق الاحرار عمود ۳۴۵* امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان *14. موکب امام حسن مجتبی عمود ۳۷۴* امکانات: پذیرایی و اسکان، نانوایی *15. موکب ابناء الحسین عمود ۴۰۵* امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان *16. موکب حضرت الزهرا عمود ۴۶۰* امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان *17. موکب قاسم ابن الحسن عمود ۴۹۲* امکانات: پذیرایی و استراحت و امکانات بهداشتی *18. موکب حضرت ابوالفضل خرم آباد عمود ۴۹۴* امکانات: پذیرایی و اسکان *19. موکب خدمه الزوار الحسین عمود ۵۳۸* امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان *20. موکب خامس آل عبا عمود ۵۵۰* امکانات: پذیرایی، اسکان، چایخانه، اجرای ویژه برنامه‌های فرهنگی و رسانه‌ای *21. موکب درمانی بیمارستان حیدریه عمود ۵۷۶* امکانات: از موکب های درمانی مستقر در مسیر نجف به کربلا (شهر حیدریه) *22. موکب بقعه الرسول عمود ۶۱۹* امکانات: پذیرایی و استراحت *23. موکب هانی ابن عروه عمود ۶۵۵* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت و بهره‌گیری از امکانات فرهنگی *24. موکب احباب الرضا عمود ۶۵۵* امکانات: پذیرایی و اسکان *25. موکب علی بن موسی الرضا عمود ۶۵۷* امکانات مناسب، برنامه فرهنگی، بهترین موکب برای اسکان رایگان در کربلا، حمام های متعدد و تمیز، اینترنت رایگان *26. موکب بسیج شهرداری تهران عمود ۷۰۷* امکانات: پذیرایی و اسکان *27. موکب امام حسن مجتبی عمود ۷۱۵* امکانات: پذیرایی و استراحت *28. موکب صاحب الزمان عمود ۷۲۸* امکانات مناسب، اسکان مناسب، خدمات لازم فرهنگی و بهداشتی *30. موکب شهدای گمنام از تهران عمود ۷۵۳* امکانات: پذیرایی و اسکان *31. موکب دانشجویان بین المللی امت محمد (ص) عمود ۷۷۰* امکانات: درمانی، فرهنگی (غرفه کودک، بین الملل و …)، پذیرایی (دو تا سه وعده غذا)، ایستگاه صلواتی *32. موکب سید الساجدین عمود ۸۲۳* امکانات: جهت پذیرایی و استراحت *33. موکب صاحب الزمان ۲ عمود ۸۲۸* امکانات: برنامه فرهنگی و اسکان مناسب راهنمای زائر *34. موکب احباب الرضا عمود ۸۴۰* امکانات: جهت اسکان و پذیرایی *35. موکب شباب القاسم عمود ۸۹۰* زمینه اسکان و امکانات بهداشتی فراهم است *36. موکب احباب الرضا عمود ۹۰۷* امکانات: برنامه های فرهنگی، پذیرایی، اسکان *37. دار الشفاء محبان المهدی عمود ۹۵۲* خدمات پزشکی درمانی رایگان *38. موکب امام حسین اصفهان عمود ۹۹۰* امکانات: اسکان، پذیرایی (سه وعده غذا، انواع شربت‌های گیاهی، آب)، خدمات فرهنگی (نماز جماعت، سخنرانی، مداحی، پرسش و پاسخ اعتقادی و احکام)، خیاطی، کفاشی، پزشکی، تعمیر ویلچر، تعمیر کیف *39. موکب حسینیه الاحسان عمود ۱۰۰۰* امکانات: جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی *40. موکب نهج الحسین عمود ۱۰۱۷* امکانات: جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی 🍃🏴🍃🏴🍃
403.8K
نوحه حضرت رقیه (ع) جا بروم به بهانه مرغ روحم ای تمام جان من بابای خوب و ناز من همرهت بودم ولی خسته شده این جان و تن گوشواره 👈. بابا حسین جانم بابا حسین جانم گر نگر این دختر زیبای تو بین عدو من صدایت میزدم بابا حسین در جستجو بابا حسین جانم بابا حسین جانم تا صدایت میزدم می‌کشیدند موی من زد عدو سیلی به من گلگون شده است روی من بابا حسین جانم بابا حسین جانم در جوابم می‌شنیدم هی صدای ناله ها گریه های عمه زینب می‌رسد سوی خدا بابا حسین جانم بابا حسین جانم ماجرای کربلا را میبرم شام بلا تا بگویم ای خدا این ماجرا تا ناکجا بابا حسین جانم بابا حسین جانم .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضه‌یِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها) باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است ماهِ صفر... اِدامه‌یِ آهِ مُحرّم است سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزه‌ها بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است کشتی شکست خورده‌یِ طوفانِ شهرِ شام پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است از آب هم مُضایقه کردند کوفیان آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است این کُشته‌یِ فِتاده به هامون که می‌زنند... با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است از کربلا و کوفه گُذر کرد  قافله حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله سنگین‌تر است وزنِ نگاهِ حرامیان از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله بر پیکرِ همه اثرِ تازیانه‌هاست تاول به دست‌ها و رویِ پاست آبله زخمِ زبان زدند به دُردانه‌یِ حرم تنها برایِ خنده‌یِ خولی و حرمله شد عمّه‌یِ سه‌ساله‌یِ سادات روضه‌خوان هر نیمه‌شب میانِ قنوتش به نافله زینب کجا و طعنه‌یِ نامحرم و طناب؟! زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟! سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی... زخمِ زبان و طعنه مرا می‌دهد عذاب این بدترین شکنجه و سنگین‌ترین غم است همراهِ شمر و حرمله‌ها... زینب و رباب ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خنده‌ها پایِ سرِ بریده‌یِ در مجلسِ شراب با ناله‌هایِ دخترِ دردانه‌یِ حسین شد  کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب عالَم فدایِ ناله‌یِ دردانه‌یِ حسین شد دخترِ سه‌ساله که پروانه‌یِ حسین .... کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانه‌یِ حسین دختر زبان گرفت و همه ناله می‌زدند جان می‌گرفت روضه‌یِ جانانه‌یِ حسین با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و... خوابید رویِ رگ... نَه   سرِ شانه‌یِ حسین دِق کرد و هِق‌هِقش دمِ جاءَالحقی شد و... گفت العجل  تمامیِ افسانه‌یِ حسین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها پیشِ طبق دِق کردنم حتمی‌ست امّا .... در روضه مُردن اصلِ خوشبختی‌ست بابا امّا بگو از پیکرت کی سر بریده؟! دردِ یتیمی غصّه‌یِ سختی‌ست بابا باید بدانی بر سرِ ما چه گذشته خاک وُ خُلِ ویران عجب تختی‌ست بابا چشمَم نمی‌بیند ولی حس می‌کنم که .... رویِ لبِ خشکیده‌ات لَختی‌ست بابا بر دامنم راحت بخواب اینجا اگر سنگ … آمد به سویت مانعش دستی‌ست بابا جز من کسی پیشِ سرِ تو جان نداده الحمداللّه این عجب بختی‌ست بابا آرام می‌گیرم کنارِ تو موقّت آرامشِ قطعیِ من وقتی‌ست بابا … که یوسفِ زهرا بگیرد انتقامت وقتی بیاید فصلِ خوشبختی‌ست بابا
: به سمت گودال از خیمه دویدم من... (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهـل روزه داداش تـو رو صـدا کردم ســرت به نِــی دیدم فقــط دعا کردم که تــا ببــینم باز کــرب و بــلای تو بپــا کنـــــم بــزمِ عـــزا بـــرای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمبـــارت مونده به دل،داداش،حسـرت دیدارت چــه غــــربتی داره کـــرب و بـلای تو خــواهــر گـریـونـت بشــه فـــدای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ پاشـو ببیـن ، زیـنب خمیـــده از داغت جون به لب خــــواهر رسیده از داغت سفید شده از غـم، مـوی ســرم داداش آتیـــش زده داغـت بـر جـگــرم داداش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ روی دلـم داداش یـه بغـض سنگــینـه دلخـوشـی من ایـــن پیــرهن خـونینه به غیــرِ پــــیراهن ، چیــزی نـدارم من ســرِ مــــزار تو هـــدیـــه بیـــارم من غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیــده ام امــا رقیـــه جــــا مــونده خــــرابه و داغــش دلم رو ســوزونده شبونه از بـس که تو رو صدا میکـــرد بـرای دیـدارت خــدا خــدا مـی کــــرد امــان از این غــربت (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه خــرابــه روشــن شــد ز نــور ثــارالله شــدی همــون شب در خـرابه مهمونش ســـرِ تو رو دید و به لب رسید جونـش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهــــل روزه اما دوباره عـاشـــور است توی دلـــم بازم کــرب و بــلا بر پاســت دوبــاره گـــودال و روضـــه و واویــلا بُنَـــیَّ می خــونـه مــادرمـــون زهــــرا غــریب مــادر وای (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
کشته منو دلشوره راه من ازت دوره تو به من حواست هست ولی چشم من کوره تو چقده آقایی نفس مسیحایی یه خواهش ازت دارم نذاری برم جایی همیشه توی اوج سختی بهم یه راه چاره دادی مرده بودم ولی به قلبم زندگی دوباره دادی آقام آقام آقام حسین جان ... یه دل گرفتار و روزای رو تکرارو نکنه زبونم لال دیگه نمیخواهی ما رو بدون تو حیرونم نباشی نمیمونم همیشه پناهم باش الهی فدات جونم رفیق روزگار سختی که زندگیمو از تو دارم همیشه گفتم آرزومه مادرمو حرم بیارم آقام آقام آقام حسین جان ... دل شده حرم لازم الهی بشم عازم صدقه سر آقا قمر بنی هاشم این روزا که هر باره یه گرهی تو کاره به خدا فقط چاره اش حرم علمداره با اینکه لایقت نبودم دست منو رها نکردی پشت و پناه نوکراتی خلاصه خیلی خیلی مردی آقام آقام آقام حسین جان ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
mohammad.hossein.hadadian-hala.oumadi(128).mp3
17.52M
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی حالا که نمیتونم بگم اومد بابام اومدی حالا اومدی حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی حالا که نمیتونم بگم بابا اومدی حالا اومدی از وقتی که رفتی من کارم به جز هق هق نیست دیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیست قدیم کجا الان کجا عمو کجا سنان کجا ⟣┈┈┈┈┈┉┉⊏•⊐┉┉┈┈┈┈┈⟢
.  (س) *بند اول: (س) *بند دوم: (س) *بند سوم: (ع) *بند اول* دخترت تب داره/این روزا بیماره/زیر پاهاش خاره/داداش... صورتش شد نیلی/بس که خورده سیلی/ارثیه فامیلی/داداش... تا میگفت بابامو میخوام ؛ میزدن بی هوا... مسخره میکردن اونو ؛ تموم بچه ها... گریه کردم وقتی که... پرسید از من یه چیزی... خارجی میگن به ما... چیه عمه کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* مضطر و آشفتم/راه میرم می افتم/شب با گریه خفتم/بابا... تا صدات میزنم/میزنه دهنم/خونیه بدنم/بابا... حوصلم سر رفته بابا ؛ منو هم میبری... نون خشکاشونو میریخت ؛ جلو من دختری... میبینی سرو روومو... ریخته بابایی موهام... شدم مثل مادرت... شکسته استخوونام... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* من فدای زخمات/خونیه گونه هات/ریخته انگار موهات/گلم... دختره بابایی/تو مث زهرایی/موجی از دردایی/گلم... خیلی لاغر شدی گلم ؛ دختره بابایی... جون بابا فدای تو ؛ چرا روو خاکایی... از روو نی میدیدمت... وقتی زد تووی سرت... وقتی موهاتو کشید... زد لگد توو کمرت... ///من الذی ایتمنی.../// -کرج* 👇