eitaa logo
ذاکرین آل الله
275 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
209.5K
نوحه حضرت رقیه ع ............................... رقیه تب ُ تاب دلم رقیه همه ء حاصلم رقیه بر دَرت یه عمری رقیه نوکر ُ سائلم منم گرفتارت عاشق ُ بیمارت عُمری عزادارت یارقیه مونس ُ محبوبم با نِگهت خوبم دَرِت رو می کوبم یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه 3 .................................... رقیه بی تو از جان سیرم رقیه در عذات دلگیرم روز ُ شب حرف قلبیم اینه الهی در غمت بمیرم ای عشق دیرینم شهیده ء دینم ای کوکب سینم یا رقیه کبودشده رویت ای سُوخته شدمویت شکسته بازویت یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه .................................... رقیه ای گرفتار بلا رقیه شارح کرببلا رقیه نائب الزینبی ُ سفیرِ میر شاه سر جدا سَرو قدت تا شد غم بدلت جاشد ذکر تو بابا شد یا رقیه درد دلت خیلی ماهِ رُخت نیلی زدن بتو سیلی یا رقیه سه ساله سالار همه رقیه بنت حسین فاطمه رقیه ....................................
ببار ای آسمون که بی قرارم منم مثل تو خیلی گریه دارم شب جمعه است و دورم از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار ای آسمون جای رقیه به یاد داغ بابای رقیه به یاد خشکی لبهای اصغر به یاد اشک چشمای رقیه ببار ای ابر دلها بی قراره خرابه پا به پات میخواد بباره ببار اما بدون ای ابر امشب رقیه با تو خیلی حرف داره کجا بودی علی اصغر فدا شد کجا بودی قیامت کربلا شد برای چند قطره آب ای ابر عمو عباس دو تا دستاش جدا شد شعر: امیر علی شریفی 🔻زمزمه / روضه ▪️مداحی جدید شب پنجم ماه صفر 1403 شهادت حضرت رقیه جدید ای بی مروت بارون
Namahang Bi Morovat Baron Rasoli 1403 [Mohjat_Net].mp3
1.57M
▪️مداحی جدید شب پنجم ماه صفر 1403 شهادت حضرت رقیه جدید ای بی مروت بارون
370.6K
نوحه بی بی جان رقیه علیها السلام .................... رحمت لایزالی _ عزّت ُ کمالم بداشتنت همیشه_ تا ابد می بالم فَر ُ زیبِ اِله همه تکیه گاهم اومدم بر درت تا بدی پناهم ذکرلبم سوز ُ گُداز هر شبم ، دختر اربابم بیادغمهای تومن جون بلبم، دختر اربابم عشق تواز روز ازل قرار من ، دختر اربابم درهمه جایاور ُ غمگسارمن، دختر اربابم دُرّ نایابی ای بدلاتابی به چشا خوابی یا رقیه تار ُپود من ذکر سجود من همه بود من یا رقیه مددی رقیه مددی رقیه یا رقیه (۳) ....................................... لیله ء قدر همه روشنی دیده کسی بخوبی شما بخدا ندیده ولی شنیدم توشام دلتون رُوخَستَن یهودیهای شامی دستاتون روبَستَن من باچشای بارونی برات دعاخونم ای دختر اربابم خدامی دونه که چقدبراتودلخونم ای دختر اربابم عشق منی ُ تا به ابد عاشق ُ مجنونم ای دختر اربابم مهر تو بسته به دل و جونم ای دختر اربابم‌ دُرّ نایابی ای بدلاتابی به چشا خوابی یا رقیه تار ُپود من ذکر سجود من همه بود من یا رقیه مددی رقیه مددی رقیه یا رقیه (۳) .......................................
یه گوشۀ خرابه آروم خوابیدی دیدی سر باباتو آخر بوسیدی همه نشستیم دور مزارت، روضه گرفتیم با هم کنارت دیگه تموم شد، غم اسارت خوشابحالت، می‌خوابی راحت دیگه کسی با سیلی بیدارت نمی‌کنه دیگه کسی راهیِ بازارت نمی‌کنه دیگه نمی‌بینی پاهای پر آبله رو دیگه نمی‌بینی شمر و زجر و حرمله رو آه، رقیه‌جانم ........................ امانت حسینم زیر خاکایی کاش بودی و می‌خوندم واسه‌ت لالایی صدای گریه‌ت، تُو گوشمونه ضجرت می‌دادن، با تازیونه درد کشیدی، این‌همه روزه هی گفتی عمه، پاهام می‌سوزه دیگه نمی‌خواد زخمای پاتو نگا کنی دیگه نمی‌خواد هر شب باباتو صدا کنی دیگه کسی دستش به روی تو نمی‌رسه شعله‌های آتیش به موی تو نمی‌رسه آه، رقیه‌جانم ........................ همش جلوی چشمام بابام حیدر بود روضۀ تو عزیزم عین مادر بود دوباره دیدم، غسل شبونه تن نحیفت، یادم می‌مونه چقد شبیه فاطمه بودی دست و پاهات شد، پر از کبودی دیگه پیش زهرایی درداتو، بگو بِهِش دیگه توی آغوشش یه نفسِ، راحت بکش دیدم‌ ملائک واسِ دفن تو، میومدن فاطمه می‌بوسه هر جاتو که، کتک زدن آه، رقیه‌جانم
|⇦•شور احساسی ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام درختِ عمر من از ریشه میسوزه دلم وقتی برات تنگ میشه میسوزه حسین... به این اشک و به این روضه پریشونم شبیه مادرت با گریه می خونم حسین... بُنَیَّ کربلا پیشِ تنت حاضر شدم دیدم بهت آبم نمی دادن،نگو نه من خودم دیدم حسین...ایها العطشان... شبای جمعه واست روضه می گیرم می بندم چشمامو تو حرمت میرم حسین... چراغ سرخ مقتل تا سحر روشن داره میره تو گودال شمر ذی الجوشن حسین... بُنَیَّ کشتنت مادر منو زینب صدا می زد عدو دید مادرت اینجاست چرا تیغ از قفا میزد
🥇 تا اسم مدال میآد همه ما به فکر مدال طلا می‌افتیم همیشه مدال‌ها از جنس طلا نیست! بعضی وقت‌ ها از جنسِ خون جگر است و داغِ دل ... 📷 تصویر آقای حسنعلی ضرغام پور پدر ۵ شهید که عکس فرزندان ش رو مثل مدال به سینه چسبانده...
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج‌میثم‌مطیعی •✾• بیا و ببین دختر تو، چه شبها که خوابش نبرده چه شبها كه جاي ستاره، فقط زخم خود را شمرده نوازش نشد جز به سيلی، كه رنگی نمانده به رويش كسي هم نزد بعد تو آه،بجز شعله شانه به مويش امان از يتيمی، امان از اسيری قيامت شد و من، رسيدم به پيری «دل تنگم، آه ای بابا...» بماند چه ها كه نديدم، بماند چه ها كه شنيدم چه گويم از اين روی نيلی،چه گويم ز موی سپيدم بگو مادرت را كه من هم،كمی از غمش را كشيدم كه من ضرب دست عدو را، چشيدم چشيدم چشيدم ببر با خود امشب، مرا هم از اينجا ببر با خود آری،به ديدار زهرا «دل تنگم، آه ای بابا...» خدايا به عشق و به سوز غم مادران شهيدان به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهيدان كه يك دم مگير از دل ما، ره مهر و رسم وفا را مبادا كسي بشكند آه، دل پاك آلاله ها را كه خون شهيدان، به ما آبرو داد كه ياد شهيدان ، به دل رنگ و بو داد «ياحسين يابن الزهرا...» : مهدي سيار و ميلاد عرفان پور
Shab3Moharram1392[05] (1)(1).mp3
9.83M
امان از يتيمی، امان از اسيری قيامت شد و من، رسيدم به پيری .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾• روشنه روزای تاریکم با نور گنبد ماهِ تو دوست دارم سه ساله بانو جان جونمو بدم تو راه تو اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه خونه کردی تو دلم رقیه هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه حل مشکلی ای جانم شور هر دلی ای جانم نور منجلی ای جانم نوه ی علی ای جانم بابای تو خود قرآنه تو خودت سوره ی یاسینی شک ندارم که الان داری دونه دونه ما رو میبینی راز ناز اهل بیت، بهاره ی حسین رقیه همه کاره ی حسین رقیه ای ستاره ی حسین رقیه، رقیه، رقیه مثل حیدری ای بانو گرچه دختری ای بانو از همه سری ای بانو دل رو میبری ای بانو همه ی هستی امو میدم تا یه نفس هم نفست باشم واسه رفتن تو دل زهرا کافیه تو دل تو جا شم زهرای سه ساله ای جونم فدای تو رقیه میمیرم برای تو رقیه سر میدم به پای تو رقیه، رقیه، رقیه من از عشق تو مجنونم پای عشق تو میمونم تا ابد ازت میخونم جونمو بهت مدیونم .
شور(1).mp3
12.36M
↻ اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه خونه کردی تو دلم رقیه هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها هر کی که اسممو بیاره اسمشو میگم به بابایی کار شما سینه زدن شد کار منم گره گشایی من نوه ی فاطمه هستم کی گفته دختری اسیرم من خودم از بابام براتون کرب و بلاتونو میگیرم زائر من میشید کنار گنبد عین قرص ماهم برای دیدن شماها منم خدایی چشم به راهم بابایی! بابایی! باید زائرامو ببینی خودت کارشون رو بچینی بشن زائر اربعینی... دلم میخواد مث قدیما رو زانوی بابا بشینم بابا که موهامو میبافه صورت ماهشو ببینم رو شونه ی عموم اباالفضل تمام دنیا زیر پام بود دلخوشیِ تمام عالم توی دل و توی چشام بود اما تمام این سه سالو تو این شبا ازم گرفتن دلخوشیای روزگارم رنگ سیاه غم گرفتن بابایی! بابایی! نبودی ببینی پرم سوخت نبودی ببینی حرم سوخت نبودی ببینی سرم سوخت بابا ببین یاس سفیدت حالا دیگه یاس کبوده تنها گناه من تو دنیا عشق و محبت تو بوده از روی نیزه هم میشه دید غمی که تو چشام نشسته سنگی که خورد به صورت تو شیشه ی عمرمو شکسته نپرس ازم باهام چه کردن که یک شبه موهام سفید شد مثل برادر و پسرهات دخترت هم برات شهید شد بابایی! بابایی! چه خوبه امیدت شدم من آره رو سفیدت شدم من نمردم شهیدت شدم من .
زمینه.mp3
10.23M
هر کی که اسممو بیاره اسمشو میگم به بابایی کار شما سینه زدن شد کار منم گره گشایی
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• من آن شمعم که آتش بس که آبم کرد خاموشم همه کردند غیر از چند پروانه فراموشم اگر بیمار شد کَس گل برایش می‌برند و به جای دسته گل باشد سر بابا در آغوشم پس از قتل تو ای لب تشنه آب آزاد شد بر ما شراره آتش است این آب بر کامم نمی‌نوشم تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد به جان مادرت هرگز کفن بر تن نمی پوشم ز زهرا مادر خود یاد دارم رازداری را از آن رو صورت خود را ز چشم عمه میپوشم دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم فِراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن من آخر کودکم این کوه سنگین است بر دوشم سپر میکرد عمه خویش را بر حفظ جان من نگردد مهربانی های او هرگز فراموشم دو چشم نیمه بازت می‌کند با هستی ام بازی هم از تن میستاند جان هم از سر میبرد هوشم جان به قربان سیدالشهدا دیده گریان سیدالشهدا ما که عمری نشسته ایم سرِ خوان احسان سیدالشهدا .
03041811-1.mp3
11.92M
دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها بازم تنها تو خرابه نشستم حالم خرابه چقدر سرده کجاست خورشید که به ویرونه بتابه نمیدونی که من بی تو چه شب هایی بی قرارم دلم میخواد سرم رو باز رو زانوی تو بذارم بارون، روی گونه ام میشینه قلبم از این دوری غمینه سیلی، یه کاری کرد چشام دیگه نبینه «بابا!.. بابا حسین.. بابا!..» نگم موهامو کشیدن نگم گوشم رو دریدن نمیدونی چقدر سخته همش رو خارا دویدم تنم کردم غریبونه لباسای پاره پاره دو تا چشمام مث ابره همیشه بارون میباره ولی بابا چشای من بازم میل گریه داره «بابا!.. بابا حسین.. بابا!..» .
واحد1 شب سوم.mp3
4.21M
↻ بازم تنها تو خرابه نشستم حالم خرابه چقدر سرده کجاست خورشید که به ویرونه بتابه .
وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید مجید بنی فاطمه من آن مجاهد نَستوه و خردسال و اسیرم که شمع محفل آزادگی ست روی مُنیرم پیام خون خدا خیزد از زبان خموشم که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم رخم کبود ز سیلی، به چشم دوست چراغم قدم کمان ز فراق و به قلب خصم چو تیرم پناه هفت سپهرم، که گفته دختِ یتیمم؟ شفیعه ی دو سرایم، که خوانده طفل صغیرم عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم اگرچه در دل شب گوشه ی خرابه بمیرم مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم پیام آور خون شهید تا صف حشرم ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه ز زعم آنکه شمارد میان خلق حقیرم کجاست تا نِگرد در همین خرابه ز عزت پناه طفل صغیر و مَطاف شیخ کبیرم به سن کوچک من منگرید کآمدم اینجا نه دست زائر خود بلکه دست خلق بگیرم اگرچه آمده مشهور نام من به رقیه به سان فاطمه در عزت و جلال شهیرم قسم به دامن پاک حسین پرور زهرا که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم خدا گواست کتک خوردم التماس نکردم مگر نه دختر ناموس کردگار غدیرم ز سوز سینه ی من گل کند کلام تو میثم سروده های تو باشد ترانه های ضمیرم .
03041805-1.mp3
14.1M
↻ مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم پیام آور خون شهید تا صف حشرم ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم .
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾• اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه ی نگفته داری سلام خانم! شرمنده اتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم *هشتاد و چهار زن و بچه با زین العابدین و حضرت زینب رفتن کوفه، چهل منزل اسیر بودن، برگشتن مدینه چند تا بچه ی قد و نیم قد بیشتر باقی نمونده بود، حالا تو این همه هشتاد و چهار نفر رقیه یه چیز دیگه ست... سند اسارت آل الله حضرت رقیه سلام الله علیهاست..* با تمام این اسیران فرق داری قصه چیست هر کسی آمد به احوالت بخندد گریه کرد ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد مادرم نذر تو را هر وقت هم زد گریه کرد موقع غسلت به زخم تو نمک پاشيده شد آن زن غساله هم وقتی که آمد گریه کرد *کجاست بدنی که میگفتین؟ دل شب منو از خواب بیدار کردین، تا بدن نحیفشو دید.. گفت این بدن که شستنش زمان نمیبره، تا لباس اسیری رو داد بالا برگردوند سر جاش، گفت بگید ببینم مادر یا پدر این دختر کیه؟ یه وقت زینب کبری اومد جلو گفت: زن شامی چرا غسلش نمیدی؟ مگه نمیبینی خواهراش دارن خیره خیره به بدن بی جانش نگاه میکنن؟ گفت خانم شما کی هستی؟ گفت من عمه اشم همه کس و کارشم.. این دختر یتیمه بوده چرا غسلش نمیدی؟ گفت به من بگو ببینم به چه مریضیی از دنیا رفته؟ خواستم از هر جای بدن آب بریزم دیدم کبود و سیاهه، یه وقت گفت: زن شامی برو کنار اینا جای مریضی نیست، چهل منزل هر جا گفت: بابا..زدنش... اونایی که دختر دارن میدونن بیدار کردن دختر با پسر فرق میکنه، یه وقت دختر خودشو به خواب میزنه دنبال بهونه است بابا بیاد بوسش کنه از خواب بیدار بشه..* گفت بابا! عوض بوسه ی تو حرمله بیدارم کرد با همان ضربه ی پا، دست به دیوارم کرد الهی طفل بی بابا نباشد اگر باشد در این دنیا نباشد بگو به عمو بعد مردنم باید برای غسل من آبی بیاورد * زین العابدین دید چند شبیه عمه اش نشسته نماز میخونه، گفت: عمه جان نشسته نماز نافله رو میخونی، گفت: غذایی که بین ما میدن کفاف یتیما رو نمیکنه، سهم خودمو به بچه های حسین دادم...* گفت بابا ! ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم * دستاتو بیار بالا، درِ خونه ی باب الحوائج حسینو در زدی، اهل بیت نیاز به واسطه ندارن، اما برا تقریب به ذهن میگم، درِ خونه ی هر کیو میزنی اگه چیزی نداشته باشه، دختر درو باز کنه واسطه بشه بابا نه نمیگه، خیلی حسین دوست داره این دخترو، بگو رقیه جان! شنیدم اربعین کربلا نبودی، امسال اربعین هر کی آرزو داره هنوز کربلا نرفته براش بنویس...* * ابا عبدالله رحمة الله الواسعه است.. وقتی شمر ملعون رو سینه ش نشست گفت اگه پا شی خودم شفاعتتو میکنم، حسین جان لحظه ی آخر هم به فکر دستگیری بودی، ببین این دستا برا رقیه ت به سر و سینه زدن...* .
شور2 شب سوم.mp3
9.63M
سلام خانم! شرمنده اتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم .
شور حضرت رقیه .س. ثابت شده به نوکر بهامیده رقیه بادستای کوچیکش شفامیده رقیه رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه ناامیدی حرومه نه بشنوی محاله جواب میگیری حتما ازبی بی سه ساله رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه مسلمونا میدونن یتیم زدن نداره آی اهل گریه ،گریه بی بی کفن نداره رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه سخته برا یتیمی اشکشو دربیارن بگه بابامو میخوام واسش یه سربیارن رقیه جان رقیه ..رقیه جان رقیه علی آقامحمدی (ایلیا) قم المقدسه ۱۴۰۳/۵/۱۸
138.5K
🎤 علی آقامحمدی
98.1K
بندوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mehdi Ranaie - Chand Vaghte Ke Nadidamet.mp3
6.68M
چند وقته که ندیدمت دلم هواتو کرده ༝♫༝ عمه میگه غصه نخور بابایی برمیگرده ༝♫༝ به یاد تو چشمام هر دم میباره ༝♫༝ داغ دوریت غم رو غم هام میزاره ༝♫༝ بی تو روزام تاریکه و غمباره کی از دلم خبر داره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره یتیمی درد سر داره یتیمی درد سر داره ༝♫༝ از بس رو خارها دویدم حسی نداره پاهام ༝♫༝ر سه سالمه ولی بابام شبیه پیر زن هام ༝♫༝ جای زنجیر روی شونم میسوزه جای سیلی روی گونم میسوزه ༝♫༝ به جون تو همه جونم میسوزه نه گوش دارم نه گوشواره یتیمی درد سر داره کی از دلم خبر داره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره واسه ی دیدنت دلم ༝♫༝ لبریز اشتیاقه ༝♫༝ خوب شد نبودی ندیدی ༝♫༝ افتادم از رو ناقه ༝♫༝ واسه مجنون هیچ کی لیلی نمیشه ༝♫༝ بی تو عقده از این دل وا نمیشه ༝♫༝ واسه دختر هیچکی بابا نمیشه بیا رقیه بیداره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره کی از دلم خبر داره یتیمی درد سر داره ༝♫༝ 🎤 مهدی رعنایی