eitaa logo
ذاکرین آل الله
289 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ابعاد شخصیت امام حسن مجتبی .pdf
739.2K
🔖منبر کامل 🔖 🔻موضوع 🔻 📌ابعاد شخصیت امام حسن مجتبی سلام الله علیه علیه السلام
شهادت امام حسن-فرحزاد.pdf
1.51M
‼️سخنرانی مکتوب با موضوع شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام استاد فرحزاد ♦️متن این سخنرانی کاملا تایپ شده ودارای فهرست بندی می باشد ضمنا ویراستاری و منبع شناسی انجام شده است و تمامی منابع ذکر شده است . علیه السلام مناسبت: آخر ماه صفر/شهادت امام رضا علیه السلام مخاطب: عام موضوع: کرامت امام حسن مجتبی علیه السلام برگرفته از سخنان استاد فرحزاد تعداد جلسات: ۱ جلسه تعداد صفحات : ۴۹ صفحه مشاهده فهرست 🔸خطبه ابتدایی         🔸کریم بودن خداوند         🔸داستان اعرابی       🔸گمان خوب     🔸کریم و وعده اش   🔸کریم و بخشندگی اش  🔸مرد شامی و امام حسن علیه السلام         🔸هفت صفر       🔸توسل به امام حسن علیه السلام       🔸روضه  
راز غربت نبی.pdf
282K
🔖فیش منبر ویژه دهه آخر صفر 💠 با عنوان: "راز غربت نبی(صلی اللّه علیه وآله)" 🔹عناوین : ▫️از اول دعوا سرِ چه بود؟ ▫️آیا پیغمبر در میان شهری لامذهب و بی‌دین مبعوث شد؟ ▫️مردم مکه منتظران ظهور آخرین پیغمبر بودند ▫️شهر مکه مذهبی ترین شهر دوران قبل از ظهور اسلام ▫️فهرستی از خوبی‌های مردم مذهبی مکه ▫️معنای بت‌پرستی در دوران جاهلیت؛ این نبود که بت خالق و خدای من است ▫️معمّا کم‌کم حل می‌شود ▫️چرا دعوا سیاسی بوده است؟ ▫️غربت نبی در اوج قدرت برای حفظ آزادی
بیان برخی از مصائب پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله:
مصیبت پیامبر اعظم مصائب رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ای علی هر که به مصیبتی گرفتار شد مصیبت خود به من را به یاد آورد که آن از بزرگترین مصیبت ها است. قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَا عَلِیُّ مَنْ أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ فَلْیَذْکُرْ مُصِیبَتَهُ بِی فَإِنَّهَا مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِبِ.
خدایا خانواده ام ... ! انس نقل می کند: رسول خدا در بستر افتاده بود که فاطمه زهرا سلام الله علیها به همراه حسنین وارد خانه شدند. فاطمه خود را بر پیکر رسول خدا انداخت و رسول خدا را در آغوش گرفت و شروع به گریستن نمود. پیامبر خدا فاطمه را از گریه بازداشت و آرام کرد. فاطمه به خانه بازگشت. در این هنگام رسول خدا با چشمانی اشکبار عرضه داشت: «خدایا خانواده ام... [یعنی خانواده ام را به تو میسپارم] و سه بار فرمود: من آنان را به نزد تک تک مومنان به امانت گذاردم. عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَنَسٍ قَالَ: جَاءَتْ فَاطِمَةُ وَ مَعَهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ علیهم السلام إِلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فِی الْمَرَضِ الَّذِی قُبِضَ فِیهِ فَانْکَبَّتْ عَلَیْهِ فَاطِمَةُ وَ أَلْصَقَتْ صَدْرَهَا بِصَدْرِهِ وَ جَعَلَتْ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا النَّبِیُّ یَا فَاطِمَةُ وَ نَهَاهَا عَنِ الْبُکَاءِ فَانْطَلَقَتْ إِلَی الْبَیْتِ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وَ یَسْتَعْبِرُ الدُّمُوعُ اللَّهُمَّ أَهْلَ بَیْتِی وَ أَنَا مُسْتَوْدِعُهُمْ کُلَّ مُؤْمِنٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ [۱] . [۱]: بشارة المصطفی: ۱۵۴. و فیه: مؤمن و مؤمنة.
🔰 حرمت خدا شکسته شد! وای مادرم! کتاب الطرف سیّد علی بن طاووس: از امام موسی کاظم از پدرشان علیهما السلام چنین نقل شده است: هنگامی که زمان وفات رسول خدا نزدیک شد انصار را فرا خواند و فرمود: ای گروه انصار! زمان فراق من با شما نزدیک شده است و از جانب خدا دعوت شدم و دعوت حق را لبیک می‌گویم. [ ... تا آنجا که فرمود:] آگاه باشید درب فاطمه درب من است، خانه اش خانه من است. هر کس حرمت آن منزل را حفظ نکند حجاب خدا را دریده است. » عیسی گفت: امام موسی بن جعفر علیه السلام پس از بیان این حدیث، گریه سختی کرده و از سخن بازماندند. پس از آن فرمود: به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. به خدا سوگند حجاب خدا دریده شد. ای مادر! ای مادر! أَلَا فَاسْمَعُوا وَ مَنْ حَضَرَ أَلَا إِنَّ فَاطِمَةَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجَابَ اللَّهِ قَالَ عِیسَی فَبَکَی أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام طَوِیلًا وَ قَطَعَ بَقِیَّةَ کَلَامِهِ [۴] وَ قَالَ هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ هُتِکَ وَ اللَّهِ حِجَابُ اللَّهِ یَا أُمَّهْ [۵] صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا ---------- [۴]: فی المصدر: و قطع عنه بقیة حدیثه و أکثر البکاء. [۵]: فی المصدر: یا أمه یا أمه.
ای پیامبر به علی بگو که حرمت او شکسته خواهد شد! امام کاظم علیه السلام در ضمن حدیثی از پدر گرامی خویش نقل می فرماید: ولیکن چون وقت وفات رسول خدا شد جبرئیل به همراه فرشتگان امین خداوند تبارک و تعالی نامه ای نوشته شده از سوی خداوند آورد. [... تا آنجا که نقل می فرماید:] رسول خدا فرمود: ای علی می‌خواهم بر تو گواه گیرم که چون در روز قیامت به نزد من آیی برای من گواهی دهند که حجّت را بر تو تمام کردم. علی علیه السلام فرمود: بله گواه بگیر. رسول خدا فرمود: جبرئیل و میکائیل با ملائکه مقرب درگاه حق حاضرند و میان من و تو گواهند. علی علیه السلام فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد. بله بر من گواه شوند و من نیز ایشان را گواه می‌گیرم. پس پیغمبر ایشان را گواه گرفت. از جمله آنچه پیغمبر بر علی به دستور جبرئیل و فرمان خدای عزّوجلّ شرط کرد این بود که به او گفت: ای علی! به آنچه در این وصیت است عمل می‌کنی از دوست داشتن کسانی که خدا و رسولش را دوست دارند و بیزاری و دشمنی نسبت به کسانی که با خدا و رسولش دشمنی می‌کنند و اینکه بر آنها شکیبا باشی و خشمت را نسبت به آنها بروز ندهی هر چند که حقت از میان برود و خمست غصب گردد و پرده احترامت دریده شود. علی علیه السلام فرمود: آری حاضرم ای رسول خدا! سپس امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: سوگند به آنکه دانه را شکافت و انسان را آفرید که من از جبرئیل شنیدم که به پیغمبر می‌گفت: ای محمد! به علی بفهمان که پرده احترام او که همان احترام خدا و رسول خدا است دریده می‌شود و این که هتک حرمت او را خواهند کرد و ریش او را از خون تازه سرش رنگین خواهد شد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چون این سخن را از جبرئیل امین شنیدم مدهوش شدم و بر زمین افتادم و گفتم: بله قبول دارم و راضی شدم. اگر چه هتک حرمت من کنند و به سنت‌ها عمل نکنند و قرآن پاره شود و خانه کعبه ویران گردد و ریشم از خون تازه سرم رنگین شود. در همه احوال صبر خواهم کرد و همه را به حساب خدا می‌گذارم تا بر تو وارد شوم.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا عَلِیُّ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُشْهِدَ عَلَیْکَ بِمُوَافَاتِی بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَقَالَ عَلِیٌّ نَعَمْ أَشْهِدْ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إِنَّ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ الْآنَ وَ هُمَا حَاضِرَانِ مَعَهُمَا الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ لِأُشْهِدَهُمْ عَلَیْکَ فَقَالَ نَعَمْ لِیَشْهَدُوا وَ أَنَا بِأَبِی وَ أُمِّی أُشْهِدُهُمْ فَأَشْهَدَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ کَانَ فِیمَا اشْتَرَطَ عَلَیْهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِأَمْرِ جَبْرَئِیلَ علیه السلام فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ قَالَ لَهُ یَا عَلِیُّ تَفِی بِمَا فِیهَا مِنْ مُوَالاةِ مَنْ وَالَی اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَةِ وَ الْعَدَاوَةِ لِمَنْ عَادَی اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ عَلَی الصَّبْرِ مِنْکَ عَلَی کَظْمِ الْغَیْظِ [۲] وَ عَلَی ذَهَابِ حَقِّکَ وَ غَصْبِ خُمُسِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ فَقَالَ نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَبْرَئِیلَ یَقُولُ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله یَا مُحَمَّدُ عَرِّفْهُ أَنَّهُ یُنْتَهَکُ الْحُرْمَةُ وَ هِیَ حُرْمَةُ اللَّهِ وَ حُرْمَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلَی أَنْ تُخْضَبَ لِحْیَتُهُ مِنْ رَأْسِهِ بِدَمٍ عَبِیطٍ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَصَعِقْتُ حِینَ فَهِمْتُ الْکَلِمَةَ مِنَ الْأَمِینِ جَبْرَئِیلَ علیه السلام حَتَّی سَقَطْتُ عَلَی وَجْهِی وَ قُلْتُ نَعَمْ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ إِنِ انْتُهِکَتِ [۱] الْحُرْمَةُ وَ عُطِّلَتِ السُّنَنُ وَ مُزِّقَ الْکِتَابُ وَ هُدِمَتِ الْکَعْبَةُ وَ خُضِبَتْ لِحْیَتِی مِنْ رَأْسِی بِدَمٍ عَبِیطٍ صَابِراً مُحْتَسِباً أَبَداً حَتَّی أَقْدَمَ عَلَیْکَ ---------- [۲]: فی المصدر: و علی کظم الغیظ. [۱]: انتهکت خ ل.
(ص) (ع) (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. 🔶آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار 🔶تا بگیرم همچو جان قبر نبی را درکنار 🔶دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش 🔶سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار 🔶با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم 🔶بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار 🔶اجرومزد همه شما با پیامبر اسلام (ص) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا دلها را روانه کنید مدینه 🔸نبی در بسترو زهرا کنارش 🔸عزیزقلب او شد بی قرارش 🔸بگوید دخترم  کمتر نوا کن 🔸برای  رفتن   بابا  دعا   کن 🔸 نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منه. آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات.بعد از شما   ◼️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن.. اما بیمرم به جای گل درب خونه شه آتیش زدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم بعد هم روضه امام رضا برات بخونم عزیزان آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه ◼️یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد ◼️از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید . تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد ◼️خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست غریبم من غریبم من غریبم نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن غریبم من غریبم من غریبم ◼️اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ،