eitaa logo
ذاکرین آل الله
272 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه های فاطمه.mp3
6.95M
. امام حسن عسکری علیه‌السلام: هيچ با عزّتى حق را رها نكرد مگر اينكه خوار و ذليل شد، و هيچ خوار و ذليل حق را نگرفت مگر اينكه عزّت يافت. 📚 بحارالانوار ۷۸: ۳۷۴ ح۲۴
|⇦•خیر بیمار زمین‌خورده... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ!. بِمُوالاتِكُم عَلَّمَنَا اللّه ُ مَعالِمَ دينِنا ، وأصلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِن دُنيانا" خیر بیمار زمین خورده اگر تسکین است بغلم کن که مرا مرهَم وتسکین این است مهربانی بقیه به مذاقم تلخ است جان به قربان تو، دعوای تو هم شیرین است «یابن الحسن! گر سلامم را نمی گویی در جواب بنده دشنامی بگو» کنده ام از همه تا که به تو رو بزنم بده در راه خدا پشت درت مسکین است بِشِکن بغض مرا تا که سبک تر بشوم بغضِ مانده به گلویم چقدر سنگین است آقا جان! همه جا خیر دعای تو نجاتم داده گر چه این نوکر بد مستحق بد نفرین است باز هم پیش تو شرمنده می آیم آقا باز هم پیش تو ای دوست سرم پایین است هر کسی کرب و بلایی است تو امضا کردی کربلا رفتن من از کرمت تضمین است من اگر کافر و گمراهم اگر شیخ طریق قبله ام روی حسین است همین است *شب شهادت ای کاش سامرا بودیم..چه سامرایی درست کردن چه صحن و سرایی درست کردند.. ما یه امام حسن داریم تو بقیع نه صحنی نه شمعی نه چراغی.. آیا جلو چشم شما عمه اتون رو زدن؟ نه والله.. امام عسکری من رومو کردم به سرداب حضرت حجت گفتم مادرش نرجس خاتون هم اینجا خوابیده چه صحنی چه بارگاهی.. من نشنیدم مادرتو رو زده باشن اما اینو‌میدونم مادرمون حضرت زهرا رو زدن.. امام زمان علیه السلام اومدن آب بهش بدن از بس که این زهر رو‌بدنش اثر گذاشته بود می لرزید دندونا میخورد به این ظرف، میپاشید هرکاری کرد نتونست آب بخوره.. بیست و هشت سالشون بود با سختی هم جون داده.. خیلی امام زمان تنهایی گریه کرده..ولی هرچی بود آب به لبش رسید لذا روضه امام عسکری همینه.. عمه اتون رو زدن نه ،مادرتون رو زدن نه،باباتون رو زدن نه...* پا از گلیم بیشتر انداخته گدا وقتی به خاک پات سر انداخته گدا . اطراف صحن بال و پر انداخته گدا گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا دارد شبیه کرب و بلا عشق می کند با گنبد جدید شما عشق می کند . در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود انسان رسیده یا که نه حیوان مهم نبود سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود این چیزها برای کریمان مهم نبود پای سفره تو نشستیم یا حسن ما اهل سامرای تو هستیم حسن هر چند ابری است هوای زیارتت دلها به حسرت است برای زیارتت لبها گرفته اند هوای زیارتت یادی کنیم از شهدای زیارتت قربان زائران تو که در سفر خوشند راه تو پر خطر شده و با خطر خوشند ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی راهی پادگان نشود مثل تو کسی بیمار و ناتوان نشود مثل تو کسی اطراف خانه ی تو چه شب ها به خط شدند سرباز ها مزاحم آرامشت شدند ↫
787f111a6d20841ac2c34a4a2e191ddc.mp3
17.44M
.امام حسن عسگری (ع) : کسی که “پارسایی” خوی او، و “بخشندگی” طبیعت او و “بردباری” خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند .
|⇦•خشک است کام‌ تو.. و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خشک است کام تو ولی از قحط آب نیست هستی اسیر گرچه به دستت طناب نیست از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست بر پیکر شما اثر آفتاب نیست با نیزه بند بند تنت که جدا نشد جسمت سه روز بین بیابان رها نشد سنگین که شد سرت به روی نیزه ها نرفت آوای استغاثه تو هر کجا نرفت دیگر سَنان(نیزه) میان دهان شما نرفت ناموستان به کوفه و شام بلا نرفت دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد اصلاً عصا به این بدن نیمه‌ جان نخورد *راوی میگه دیدیم اونهایی که نیزه نداشتند،سنگم نداشتن دیدم پیره مرده با عصا اومد کنار گودال هی عصا رو فرو میکرد به بدن...*
5b3500e0c66063ba8e1c58967e5a885d.mp3
4.41M
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند .
|⇦•فرمود امام‌ عسکری... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج علی استاد هاشمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرمود امام عسکری شاه ضمن از بعد من است امامتان مهدی من یعنی گل نرگس در این باغ و چمن بر آل علی بود چنان روح به تن بر خدمت حضرتش کمی همت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن فرمود که بر ابوالادیان آنکس که بود زبعد من بهر تو امام آنکس که نماز گذارد بر من به عیان نادیده بگوید چه بوَد در همیان او هست امامت به درش خدمت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن *ابوالادیان گفت: آقا! چه نشانه ای پیدا کنم بعد از شما؟ گفت آن کسی که از تو بپرسد داخل همیانت چیست و بدون اینکه تو بگی همه داخل همیان رو به تو بگه امام توست. او که بر من امام عسکری نماز بخواند اوست. و لذا ابوالادیان آمد و دید که جعفر آماده میشه برا نماز خواندن تعجب کرد! او که کذبش آشکار بود و فسق آشکار داشت اما دید ناگهان پسر پنج ساله ای آمد و عمو را کنار زد فرمود: کنار برو من باید بر پدرم نماز بخواند..* ما راست امام مهدی آن جان جهان آنکس که کند روزی از کعبه قیام چون ختم رسل بوَد وِرا کنیه و نام شاد از عملت تمامی عترت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن ای سرا پای حُسن حیِّ ذوالمنن سومین ابن الرّضا دوم حسن ای هزاران آفتابت مشتری یا اب المهدی امام عسکری دُرِّ ده دریا و بحر یک گُهر آن گُهر خود حجت ثانی عشر *خودش دُرِّ ده دریا بود اما بحر یک گُهری بود مثل امام زمان ..عظمت امام عسکری سلام الله علیه این بود که حفظ جان این امام کند. بقیة الله اون امامیه که وعده پرودگار است.. * سامره از داغ تو شد رستخیز مهدیت شد داغدارت دل غمین وای من وای من... گفتم از جان دادن ابنُ الرضا حال گویم از شهید کربلا گر چه بودت اشک دامن دامنت کی بوَد زنجیر و غل بر گردنت پیکرت زخم از دم خنجر نداشت اما پیکر جد غریبت سر نداشت آه از آن ساعت که زین العابدین قبله گاه عابدین و ساجدین دید در گودال خون در خاک و خون پیکر پاک پدر را لاله گون دید خواهر اشک ریزد از دو عین مادرش فریاد میزد یا حسین.. *لحظه آخر پسر آمد آب به دست بابا داد اما دلها بسوزه برا اون آقایی که هی صدا می زد..جگرم از تشنگی میسوزه..* ای ذوالجناح رو به حرم گو به دخترم تا آخرین نفس پدرت گفت آب آب میسوزد از زهر جفا پا تا سر من چون شمع آتش دیده سوزد پیکر من خون شد ز غمها جگرم بیا به بالین پسرم مهدی کجایی؟؟ گرد یتیمی بر سر و رویت نشسته داغ پدر بر قلب حق جوییت نشسته در این عزا و این مِحن صبراً لکَ یا ابالحسن مهدی کجایی ؟ چشم پدر به راه بود ای پسر بیا تا جان نرفته از تن من زودتر بیا صاحب عزا به ختم، حضورش مسلَّم است مردم تمام منتظر ای منتظر بیا.. ↫
8381ece5c7bb15b046c34278879fb2d754924872-144p_۰۳۰۹۲۰۲۴.mp3
16.67M
امام عسکری علیه السلام: پـارسـاتـریـن مـردم کسـى است که در هنگـام شبهه تـوقف کنـد. عابـدتـریـن مـردم کسـى است که واجبـات را انجـام دهـد. زاهـد تـریـن مـردم کسـى است که حـرام را تـرک نمـاید. کـوشنـده تـریـن مـردم کسـى است که گنـاهـان را رهـا سازد. .
روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سیدمجید بنی فاطمه •ೋ "بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم" "اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً" یا صاحب الزمان... صبا اگر گذری اُفتدت به کشور دوست بیار نفحه ای از گیسوی مُعَنبَرِ دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از برِ دوست *یابن الحسن!...* وَ گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از دَرِ دوست مَنِ گدا و تمنایِ وصلِ او هیهات مگر به خواب ببینم خیالِ منظر دوست دلِ صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرتِ قد و بالایِ چون صنوبرِ دوست *امشب شبِ شهادتِ پدرت اومدیم یه حرفی بزنیم بهت آقا...* اگرچه دوست به چیزی نمی خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سَرِ دوست *صدا بزن: یابن الحسن...* .
Banifateme_shahadat_Askari_1.mp3
2.92M
. برا مباحثه، و لازمه نه هوچی گری و ادبیاتِ سخیف !! اینو از مناظراتِ ❤️ فهمیدم" .
اول به نام عشق به نامت به نام حُسن ما که تَحَیُّریم همه در مقام حُسن روی تو حَسن خوی تو حَسن ای تمام حُسن نامت حَسن شده که باشی امام حُسن دلدادگان نام توییم از قدیم ها هم نام مجتباست کریمِ کریم ها ای ذوالفقار منتظر در نیام تو ای قبلۀ نرفته به بیت الحرام تو آیینه ی تمام قدِ ده امام تو روزِ ظهور آید و رُکنِ قیام تو آری جهاد معنی ذکر قنوت توست فریادِ مهدی ات ز حدیثِ سکوت توست آه ای غریب! از وطنت دور بوده ای در بندِ حلقه های زر و زور بوده ای در خانه ات اگر چه که محصور بوده ای خورشید اسیرِ بند نشد، نور بوده ای زندانِ تنگ خانه ات آری حرای توست دیدیم سامرا همه اش کربلای توست ای دل ز داغ غربت آقا چه می کنی آتش میانِ سینه ی مولا چه می کنی دنیای بی امام، تو حالا چه می کنی ای سَم! به جانِ زاده ی زهرا چه می کنی آه ای غریب داغِ تو تا بی کرانه رفت دشمن به زهرِ خود جگرت را نشانه رفت *همچین که گوشه کنار محفل داری گریه میکنی، زیر لب بگو: یابن الحسن! ماه صفر تموم شد، بعضیا زود لباس سیاه شون رو درآوردن، اما من نگه داشتم، گفتم شب شهادت بابات میام، نکنه غافل باشم، امام زمانم شهادت باباش گریونه، من لبم خندون باشه، آقا جان سرت سلامت...* ای باغ حُسن دست خزان کرد پرپرت هر آنچه داشت دشمنت آورد بر سرت از زهر کینه آب شده جسم اطهرت گفتند تشنه لب شده ای روز آخرت گفتی به زیر لب تو در آن لحظه یا حسین ای تشنه لب تر از همه ی تشنه ها حسین لب تشنه بود سنگ به لبهای او زدند دستی به آیه های خدا بی وضو زدند نیزه به رویِ مخزنِ راز خدا مگو زدند با خنجری که کُند شده بر گلو زدند کردند بی ملاحظه با آن بدن چکار میخواهد این تنِ پُرِ نیزه کفن چکار *قربون مظلومیت برم آقا، حرمت رو خراب کردند، بازم شیعه ها، ایرانیها، عرب وعجم نداره، همه آمدند براش زود بارگاهش رو درست کردند... الهی برات بمیرم، ما دوتا حَسن داریم، یکی حرم داره، یکی یه سایه بون هم بالا قبرش نداره... وقتی امام حسن عسکری رو زهر دادن، تاریخ میگه: رعشه به بدن حضرت انداخت، میلرزید بدن، غلامش رو صدا زد: برو تو حجره جگر گوشه ی من مهدی رو بگو بیاد، میگه: وارد حجره شدم دیدم یه آقازاده صورت رو خاک گذاشته داره مناجات میکنه، برا باباش دعا میکنه، گفتم آقازاده باباتون صداتون میکنه، همچین که صورتش رو از روی خاک برداشت، چهره پر از نور بود...اومد کنار بابا، بله باباجان! صدا زد: پسرم! تشنه ام... حجت بن الحسن! سرت سلامت آقا، کجا برا بابات مجلس عزا گرفتی؟ اگه ما بشنویم یکی سر قبر بابامون رفته، یه خوره آب ریخته دوتا خرما پخش کرده، هرجا ببینمش احترامش میکنیم، میگیم این کسی که یه کاری برای قبر بابامون کرده... یابن الحسن! این مَردم برای بابات اومدن زار می‌زنند، امشب آقا یه نگاهی بکن. تاریخ میگه امام زمانِ من وشما کاسه ای رو آب کرد جلوی دهان بابا می‌گرفت، اما اینقد بدن رعشه داشت، نمیتونست آب رو بخوره، هی این لبِ کاسه ی ظرف آب به دندون حضرت می‌خورد.... آقا میدونم نتوستی درست آب بخوری، اما هرجوری بود آقازاده ات آب رو جلو دهانت گرفت، من بمیرم برا جَدِّ غریبت، گفت: آب دارن میبرن برا حسین تو گودال، بدن زخمی، لبا مثل دوتا چوب خشک بهم میخوره، گفتن: الان به حسین آب میدن، اما دیدن نامرد آب رو می‌ریخت رو زمین، می‌گفت حسین من این آب رو میریزم اما نمیزارم قطره ای به لبهات برسه...* هرچه ميگفت كه من تشنه لبم، سنگ زدند ناله اش در دل كوفي اثري داشت نداشت .
Banifateme_shahadat_Askari_2.mp3
4.3M
یک نفر از برادران رو معرفی کنید، که با ادبیات این آقایون تندرو شده باشه!!
زهر افتاده به جانِ جگرم ، مهدی جان لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر جرعه ی آب گوارا برسان که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک غم لبهای حسین زد شررم مهدی جان قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود واقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب ؟ خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان میدرخشید رخ ماه تو به یاد آوردم سر نورانی هجده قمرم مهدی جان *یابن الحسن! آقاجانم ..میخوام عرض کنم برا شما سخت بود تو سن خردسالی باباتون رو از دست دادید ..اما آقاجان باباتون رو کفن کردید ..شما سن وسالی نداشتید براشما سخت گذشت ..اما برا باباتون راحتر بود موقع جون‌دادن سرش رو‌پاهای شما بود ..دستِ کوچیکتون رو صورت بابا بود، چون برا همه باباها سخته یه وقت زمین خوردن یا جون‌دادن بچه هاشون رو ببینن ..بابا برات دعا کرد یابن الحسن ..شما اومدی بالاسر بابا، اما کربلا به حسین‌ چی گذشت ..گاهی اومد کنار بدن علی اکبر صورت روی صورت علی گذاشت "ولدی..‌" یه جایی هم قنداق بچه اش رویِ دستش بود، یه وقت دید بچه اش داره رو دستش بال بال میزنه..‌‌. یابن الحسن! سر بابات روی زانوهات بود دست میکشیدی بابات آروم آروم باهات حرف میزد دلت رو آروم میکرد.. میگفت:عزیزم غصه نخور.. من دارم‌ میرم، بابا تو هم باید از چشمای نامحرمای زمانه دور بشی، یه روزی میاد تو‌ میای اولین کاری میکنی بابا انتقام سیلی مادرم رو بگیر پسرم ..تو‌کسی هستی که مادرم بین در ودیوار صدات زد .. میرسه روزی که تکیه به کعبه میدی صدا میزنی: من پسر حسینم .."انا بقیة الله" عزیزم انتقام‌حلقوم بریده جدت رو بگیر بابا... سر بابا تو بغلت بود آروم آروم باهات حرف میزد تا اینکه از دنیا رفت ..‌‌..من یه دختری سراغ دارم هرچی سر بریده رو بغل گرفت هی سر رو‌ میگردوند میگفت: بابا! تابه حال نشده باهات حرف بزنم‌جوابمو ندی ...* با لبت بازی کنم اما نه بازی چون یزید او به چوب خیزران و من با دست کوچکم حسین... .
Banifateme_shahadat_Askari_3.mp3
3.01M
النَّبِیُّ أَولی بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم وَ أَزواجُهُ أمَّهاتُهُم... (اَحمقِ پَلَشت) را تفسیر کردند! دیدند معنی‌ اش می‌شود آن کسی که به همسرِ پیامبر میگوید حرامزاده! اینکه همسر پیامبر، اینگونه خطاب شود که مداحی نیست! خیانت است، خیانت .. .
و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج منصور ارضی •ೋ نشد که غوره ی نارس شراب ناب شود ضریح دامن او دست این گدا نرسید نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف شکسته باد ، پرم چون به سامرا نرسد غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت *پای رکاب رهبری اینهمه جوان وایسادن، چجوری دارن از آقا حمایت میکنن، اما امام عسکری هیچکی رو نداشت، آدم داریم یازده امامی، یهو کفر میگیردش،جعفر کذاب ادعاکرد، دوازدهمی راقبول نکرد، خیلی بترسیم. چطور ازفساد و بی حجابی و... در جامعه می‌ترسیم از اینم بترسیم نکنه ماهم پامون لغزشی پیدا کنه، داری میگی ابی عبدالله یه زهیری داشت پا رکابش وایساده بود، به همه گفت برید به اباالفضل هم گفت تو هم برو،اینجا بود گفتن: کجا بریم تازه ما اومدیم.* غریب کربلا لااقل زهیری داشت کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید ز درد در وسط حجره دست و پا میزد برای مرهم زخمش برای تسکینش بلند مادر خود را فقط صدا میزد همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت شراره می زد و داغی دوباره شد تازه دوباره کوچه و نامحرم و فدک نامه و زخم گم شدن گوشواره شد تازه همین که او دم آخر لبش عطش نوشید برای تشنگی اش قدری آب آوردند هنوز خاطر او مانده است این روضه برای حضرت هادی شراب آوردند *برا باباش شراب آوردند ،اگر هزار مرد رو اینجوری ببرن تو مجلس شراب، میگن مرده و جواب میده، ولی عمه جان ما رو بردن ،این بچه کوچیک ها بهم دیگه نگاه میکردند، میگفتن این چیه تو دست یزیده؟ هی می‌ریزه کنار سر بابامون...* غریب بوده ولیکن امام بعد از او سحر به پیکر پاکش نماز می خواند کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد شبیه ناحیه او روضۀ باز می خواند فدای تو پدر و مادرم حسین غریب فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود *توی سامرا که میری، قشنگ دور امام عسکری، همسرشِ، خواهرشِ، عمه ی آقا هم هست ،پدر بزرگوارشون، همه یه ضریح دارند... آقاجان! یا امام عسکری! به عمه ی شما حکیمه خاتون بهش یه اهانت هم نشد ، نشنیدی کسی اهانت کنه به مادرِ امام زمان، بمیرم برای اون خانمی که تمام اون کسایی که قرآن ازش یاد گرفته بودن ، این خیلی درده، اومده بودن کنار ناقه ی زینب، هر چی از دهنشون در اومد گفتن، تازه یکی اومد گفتن این چیه آوردی؟گفت: نان و خرماست آوردم صدقه بدم...ای حسین...* .
Arzi_shahadat_Askari_1.mp3
3.14M
. بر منکرِ و تا صبح قیامت لعنت .. ولی چیزِ خوبیه!!
. مناجات مهدوی علیهاالسلام آقا دوباره نوکر تو خون جگر شده در این زمانه صبر و تحمّل، هنر شده در این زمان که فتنه بریده امان ما از قبل، داغ دوری تو بیشتر شده خیلی بدم درست، ولی شاه بی کسم عمرم در انتظار ظهور تو سر شده هر صبح جمعه، شام شد و دیده نوکرت باز انتظار دیدن تو بی ثمر شده آیا مقدّر است ببینم که جمعه ای دل از بهار آمدنت باخبر شده؟؟ صاحب عزا به مجلس ما یک سری بزن وقت مرور روضه و داغی دگر شده مجلس به نام عمّه ی پاکت سکینه است پس آتش شرار دلت شعله ور شده او هم کنار گودی مقتل رسیده است بر روی سینه ی پدرش محتضر شده او هم شنیده امر  ِ عَلَیْکُنَّ بِالْفَرار پس شاهد هجوم هزاران نفر شده تنها برای مردن ما جمله ای بس است با شمر و زجر، عمّه ی تو همسفر شده از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام ناموس اهل بیت، چرا دربه در شده؟ در کوچه های شام، عمو را صدا زده آهش دلیل خنده ی هر رهگذر شده بازار رفته و وسط شامیان مست بر روی نیزه شاهد اشک قمر شده از خیزران  ِ بزم شراب است روضه خوان هر ضربه ای به روی دلش، صد شرر شده او دیده وقت پاشدنش روی پنجه ها با خون،لبان خشک و ترک خورده، تر شده از نسبت کنیزی  ِموسرخ  ِپست  ِشام تا وقت مرگ، عمه ی تو خون جگر شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
|⇦•هم‌دختر حسینی... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیه اجرا شده ۵ ربیع به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هر چند آمنه است و امینه ولی حسین نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب *آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....* درباره ی مقام بلند تو گفته اند ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب *میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،این‌خانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...* از آن زمان که راوی شیعتی شدی "شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی" *به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....* "اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني" من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم *"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟ "و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...*
4_5904676117477854629.mp3
16.85M
. از بیانات رهبر معظم انقلاب.. همان «سکینه کبری»یی که شما اسمش را در کربلا شنیده‌اید و دختر امام و برادرزاده و شاگرد زینب است کسانی که اهل تحقیق و کتابند، نگاه کنند او یکی از مشعلهای معرفت عربی در همه تاریخ اسلام تا امروز است.
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه گلی ز گلشن ولایی تو سفیر دشت کربلایی تو عمری به شور و در نوایی تو بوده در دلت داغ کربلا بر لبت ناله ی وا غربتا رفتی از این جهان گل حسین راحت گردیدی از رنج و بلا صلی الله علیک سکینه جان۴ یا سکینه تو دیده ای رنج و بلا و غم تو دیده ای به کربلا ماتم قامت تو زین همه غم شد خم دیدی مولاتی در دشت جنون ظلم و کین دشمن شده فزون در روز عاشورا به کربلا دیدی مصیبت ها با دل خون صلی الله علیک یا سکینه جان۴ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه تو دیده ای غرق به خون اکبر نقش زمین گشته گل پرپر غرقه به خون حلق علی اصغر تو دیده ای سقا فدا شده دستانش از پیکر جدا شده دیده ای با عمود آهنین فرق او از کینه دو تا شده صلی الله علیک سکینه جان۴ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه تو دیده ای کرب و بلا غوغاست غرقه به خون تمام آن صحراست فتاده بر زمین گل زهراست تو دیدی حرمتش دریده اند سوی او با خنجر دویده اند پیش چشمان عمه زینبت سرش را از قفا بریده اند صلی الله علیک سکینه جان۴ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144239435010128733.mp3
20.94M
🏴 🎙 این روزگار ازت گرفت پناهتو شنیده آسمون هفتاد سال آهتو یه عمر گذشت ولی یه روزِ پیرشدی پیر شدی اون روزی که تو اسیر شدی پیر شدی وقتی که دیدی برادرت اربا اربا شده وقتی دیدی سر داداش جون اصغرت رو نیزه جا شده پیر شدی وقتی صدای باباتو شنیدی از حنجره بریده وقتی که دیدی ساربون نامرد نقشه برا انگشترت کشیده بگم که زخم تو چطور نمک زدند رقیه رو جلو چشات کتک زدند
▪️راوی کرب و بلا دارد روایت می کند ▪️از جدایی سر و تن ها حکایت می کند ▪️شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین ▪️بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند 🔳 5 ربیع الاول سالروز (س) دختر امام حسین(ع) تسلیت باد.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (س) امام عسکری(ع) بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را 🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را 🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را 🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان 🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را 🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد 🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را 🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست 🔶برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را 🔶ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید 🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را 🔶به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم 🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را 🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست 🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… دیدن ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهید ش کردند یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند دراستانه شهادت امام عسکری قرارداریم گریزی هم در این این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴