eitaa logo
ذاکرین آل الله
294 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما ذاکرین عزیز آل الله متن اشعار؛ روضه ها و نوحه های ایام فاطمیه اول و دوم... (روایت ۷۵ روز و ۹۵ روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ) تقدیم حضور شما عزیزان... 👇👇👇👇 التماس دعای ویژه دارم .. با تشکر.... سالار
بعد پیغمبر علے طعــم غریبــے را چشـید دشمن قرآن و عترت پرده از رخ بر کشید از سقیفــه توطئـــه ها بهر دیــن آغاز شد بدعتـے در دشمنــے با آل عصـمت باز شد حق زهـــرا وعلــے شـد پایمال غاصبـیـن از همانجا انحراف افتـاد در شـــرع مبین دیده پیغمبــر مصیبتهـاے بعد خویش را فتنه هاے ایـن خواص شوم بداندیش راه راز هاے بعــد خــود را با علـے افـشا نمود مصحــف تنهائــے قـرآن و عترت را گشـود این سفـارش از نبے بر قهرمان خیبـر است در بقاے این شریـعت صبـر امر داور است امــر یکتـا ونبـے و صبـر حیــدر آن زمـان فرصتــے شـد از براے فتنه هاے غاصـبان تا نفاق اگــه شـد از اســرار صبــر مرتـضا فرصتــے پیدا نمـوده بهـر هر جـور و جفا شهـــر پیغمبــر مدیـنه مهبـط روح الامین گشتـه اینڪ پایـگاه جاهلـین و فاسقـین واے اگر جهل و ستم بر ملتے حاکـم شود لایــق در یــوزگــے و حـاکــم ظالـم شود اولین طــرح سقیــفه در جـهان آغـاز شد شاهـــراه ظلــم بــر آل محـمد ص باز شد شـد غریبسـتان مدیـنه بهـر زهـرا و علـے سیلـے از شیطان خورد محبوبه رب جلـی جاهلان و دین فروشان آتشے افـروخـتند در شــرارستان کینه بیت حق را سوختند فاطمه جـان خاکیان قدر تو را نشناختند قدسیان درزیرپایت بال خویش انداختند میکنـد پــرواز سیمـرغ علــے تا کهکــشان پهلــوے بشکسـته رخ نیلے و بازو ناتوان وقت غـسل فاطمــه بیتاب شد مولا علے دیـده نیلــے بـازوے محبــوبـه رب جلے بعد از آن همرازحیدر چاه نخلستان شده اے خــدا رکـن علــے مــرتضا ویران شده گریه کن آے اهل دل بــر غربت شیر خدا اے "کیانے" نالـه کــن بر دردهـاے مرتضا «یا فاطمه مولاتے اغیثیـنے» 🖊شاعر: استاد کیانی
Untitled 12.mp3
21.55M
‌‌‌‌﷽ دست تا روی چشم ما نکشد روزی ما بـــــکاء نخواهـــــد شد نکنه امشب دست رو چشم ما کشیدی آقا !!! وگرنه من کجا گریه کجا مـــا نباشیـــــم دیگـــــران هستـــــند خلوت این روضه ها نخواهد شد کار آنکس که شاه هردو سراست لنگ امــثـــال مـــــا نخواهـــــد شـــــد هرکی میتونه گریه کنه من آروم میگم تا صدا ناله تو برسه ما برای حسیــــــــن میمیـــــریم ای کاش گودال بودیم حداقل برات شمشیر میخوردم آقاجان ما برای حسیــــــــن میمیـــــریم مرد حرفش دوتا نخواهد شد روضه بخونم آخر مجلس با روضه تموم بشه هیچ کس غیـر سیدالشهدا کفنــش بـوریـــا نخواهد شد مثه امشب(شب شهادت حضرت زهرا) کاشکی زودتر این پیرهن آماده شود علی کفن نداره حسینم زینب این پیرهن باشه برا روز مبادا ... .
مادرم فاطمه یاور حیدر تویی بانوی عالم و عشق پیامبر تویی بانوی عالمین مادر شاه حسین یاس حیدر یاس حیدر ..... تسلیت میدهد ضربه دیوار و در مادرم پشت در به ضربه شد خون جگر یاور حیدری لاله ی پرپری یاس حیدر یاس حیدر ..... میکشیدن علی رو عده ای بی حیا ناله زد فاطمه فضه به پیشم بیا محسنش شد شهید ناله از دل کشید ....... توی کوچه یکی آمده و سد شده ضربه از روی قامت حسن‌رد شده روضه ی سیلی است روی او نیلی است ...... من‌ گدای تو ام ای بانوی بی بدیل همه ی عالمی گشته به چادر دخیل محشر محشری کوثر کوثری ........ صحبت از ظلمت شهر مدینه شده صحبت از غربت حیدر و کینه شده بین کاشانه اش سوخت پروانه اش ....... موسم روضه ی ام ابیها شده این شبا مرتضی خسته و تنها شده مرتضی شد غریب اشک غم شد نصیب ....... نیمه شب موقع رفتن زهرا شده اشک غم دیده ی حضرت مولا شده میرود یاورش خسته تن از برش .
. هرکس که در مقابلتان تا نمی شود در روز حَشر نامه اش امضا نمی شود هر کس که دم زند ز شما مهزیار نیست هر قطره ای که راهی دریا نمی شود هرکس که روی ماهِ تو را دید شد خَموش این رازِ سر به مهر که افشا نمی شود اصلاً دلیلِ خلقتِ عالم وجود توست دنیای بی امام که دنیا نمی شود شکرِ خدا که سمتِ تو افتاد راه ما بهتر از این مسیر که پیدا نمی شود یوسف زیاد دیده به خود این جهان ولی "هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود" باید تو را قسم بدهم جانِ مادرت بی نام فاطمه گِرِهی وا نمی شود آقا بیا به خاطر زهرا ظهور کن این قلب های شب زده را غرق نور کن ✍ .
«بسم ربّ الفاطمــه» باز این چه روضه ایست که مثل محرم است باز این چه نوحه ایست که تصویر ماتم است باز این چه ناله ای ایست که می خیزد از زمین یا این چه گریه ایست که از عرش اعظم است گویا که دم گرفتــه زمیــن رو به آسمان عرش برین و فرش ، سیه پوشِ این غم است از غــــربت شبـــانهٔ تشیــیع آسمــــان گویا که زلزله ای به ارکان عـــالم است صحبت از آتش است و در و بیت فاطمه این فتنــه ها برای شروع محـــرم است ✍
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از فاطمـــه گفتــم دل آیینــه شکـست گَرد غـــم او بــر رُخ مهتـــاب نشـست راه نفســــم گــرفت وقتــــی گفتنــــد در کوچه، غلاف آهنین خورد به دست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اذن  نگاه خواهم گفتم شبی به مهدی مولای من نگاهی گفتا  نظر   نباشد  زیرا  که  پر گناهی گفتم   عزیز    زهرا   اذن نگاه خواهم گفتاکه من ز چشمت ترک گناه خواهم گفتم فدای  نامت مولا  به داد ما رس گفتا همیشه یارم  بر بینوا و  بی کس گفتم که دست خالی من آمدم پشیمان  گفتا  که  توبه باشد راه گریز و  درمان گفتم  چرا   نهانی  مولای   من کجایی گفتا  که  با  دعایت  قفل  فرج گشایی گفتم  به  انتظاریم  داد از غم جدایی گفتا  صبور   باشید   آیم   برای  یاری گفتم  که  ما  شما را تنها نمی گذاریم ما (بیقرار) و خسته مولا به انتظاریم بیقرار  اصفهانی یا علی مدد
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍
4_5771800695606876523.mp3
26.56M
هرگزم نقش تو، از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود آنچنان مهر تو اندر دل و جان، جای گرفت که اگر سر برود، از دل و از جان نرود هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم   به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم   حکایتی ز دهانت به گوش جان آمد دگر نصیحت مردم، حکایت است به گوشم مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم   من رمیده دل آن به که در سماع نیایم که گر ز پای درآیم به در برند به دوشم بیا به صلح من امروز و در کنار من امشب که دیده خواب نکرده است از انتظار تو دوشم مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم مرا بگوی که سعدی طریق عشق رها کن سخن چه فایده گفتن چو پند، می ننیوشم به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم ........... آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند فرزند و عیال و خاندان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه‌ی تو، هر دو جهان را چه کند یا صاحب الزمان...
Fatemie 45 Roz 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
3.26M
🎤 ماهم قرار بود بمونی همراهم بمون که من اول راهم بمون بزرگ کنیم بچه هامونو با هم برای من نفس بکش به جای تو میمیرم به جای من نفس بکش از نفس افتاده مجتبای من نفس بکش مادر مظلوم بچه های من نفس بکش لا به لای نفسم لخته ی خون میبینم از همان روز که بر سینه ام آزار رسید شعله ای حلقه زد و چادر من را سوزاند ناله ای تا که زدم خنده ی انظار رسید **** زوده علی و التماس بیهوده هنوز حیاط خونمون دوده خیال میکردم حال و روزت رو به بهبوده به جون من نفس بکش فاطمه ی پوست و استخون من نفس بکش کجا داری میری تو بدون من نفس بکش داغ تو پیرم کرده جوون من نفس بکش جان علی زهرا زهرا زهرا **** درده علی بمیره دست و پات سرده آخه برا چی صورتت زرده گفتن علی بیا که فاطمه تموم کرده تو رو خدا نفس بکش پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا نفس بکش با صورت افتادم توی کوچه ها نفس بکش نرو که تنهاتر میشه مرتضی نفس بکش جان علی زهرا زهرا زهرا .