⚫️⚫️ #فاطمیه
🔘پیامبر اڪرم صلىاللهعليه و آله فرمودند:
مَلعُونٌ مَلعٌونٌ مَن يَظلِمُ بَعدِي فَاطِمَةَ ابنَتِي وَ يَغصِبَهَا حَقَّهَا وَ يَقتُلَهَا.
🔘 ملعـون است، ملعـون است هر ڪسی ڪه پس از من به دخترم فاطمه سلاماللهعلیها ظلم ڪند،
☑️ و حقش را غصب ڪند، و او را به شهادت برساند.
📓بحارالأنوار، ج۲۹، ص۳۴۶
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #حضرت_زهرا
اين شب و روزها فقط بي بي گريه ميكنه،همه گفتن ارباب مقاتل، اين هفتاد و پنج، نود و پنج، هر چند مدتي كه بعد از اون اتفاق تا شهادت، فقط بي بي گريه كرد.يه جا خنديد بي بي تو همين روزها،كجا؟چه طور؟چه خبر ِ خوشحال كننده اي بهش دادن خنديد؟اونم روزي بود كه اسماء تابوتش رو نشونش داد،تا چشمش به تابوتش افتاد،ديدن بي بي مي خنده*
چه خورشیدی که چون خورشید محشر سایه اندازد
تمام آفرینش دست مییازد به دامانش
*زهراست،همه فرداي قيامت محتاج او هستند،انبياء همه سرپا ايستادند،يه نفر فقط سواره وارد صحراي محشر ميشه،اونم مادر، هزار فرشته اطرافش، چپ و راست، از جلو از پشت سر ناقه،همه جا، جبرئيل و ميكائيل و مقربين ِ عالم ِ بالا، ندا بلند ميشه:يا اهل المحشر! غُضُّوا اَبْصارَكُم. نگاهتونو جمع و جور كنيد،بي بي داره ميآد،الهي قربونت برم بي بي جان.*
گر شعب ابیطالب، اگر غصب فدک باشد
محال اس آری آری بگذرد از عهد و پیمانش
نمیسازند با سازش هوادارن راه او
گواه من وصیتنامه ي سرخ شهیدانش
*با دشمن حضرت زهرا عمراً،از آل سعود و خليفه هاي داعشي،گنده هاشون،اسرائيل و آمريكا.*
گواه من وصیتنامه ي سرخ شهیدانش
*نگاه كنيد هر روز تشييع ميشن شهداي حرم،مدافع حرم زينب ِ كبري،جان عالم قربون بي بي جان،اين همه دلداده و جون به كف و عاشق،كه از اينجا صدها كيلومتر مي زنند به هر وسيله اي برسن به اون ور دنيا از حرم حضرت زهرا دفاع كنند و حمايت كنند،اين راه حضرت زهراست.*
مدینه گرچه قبرش را نشان کس نخواهد داد
زیارتنامه میخواند کنار قبر پنهانش
همان قبری که از تشییع پنهانی خبر دارد
از اندوه علی از دلپریشانی خبر دارد
*اين چند بيت به بعد مرثيه است،شماهايي كه دل آماده داريد و براي گريه ي به مادر دل تنگ ميشيد،بسم الله*
چه اندوهی که شب خالی ز عطر یاس و شببو شد
زمان یک سر بدآهنگ و زمین یکباره بدخو شد
نمیدانم چه در شهر مدینه اتفاق افتاد
که هر شب ناله ي «عجل وفاتی» سهم بانو شد
*به عزيزانش فرمود:دستاتون رو ببريد بالا،حسنش دستاش رو برد بالا،حسينش، زينبش،يه دفعه صداي بي بي بلند شد،خدا مرگ من رو برسون. فقط شما مجسم كنيد اگه جز اين يه بيت چيز ديگه در مرثيه نگم كفايت مي كنه،آي گريه كن هاي مادر،غم و عجل وفاتي و همه ي اينها به جاي خود، آدم خسته ميشه،بيمار كه بيمار ِ،ديدي به يكي ميگي چه طوري؟ خوبي؟ديشب خوب خوابيدي؟ميگه:چه خوابي،مگه اين درد ميذاره من بخوابم.*
چه خوابی تا سحر پهلو به پهلو میشود اما
مگر با درد پهلو میشود پهلو به پهلو شد
*از هر طرف مي چرخه پهلو درد ميكنه*
دلش میخواست دست و بازویش وقف علی باشد
غلاف تیغ اما میهمان دست و بازو شد
همه دیدند دست او دگر بالا نمیآمد
به هر زحمت ولی در روز آخر خانه جارو شد
همان دستی که بعد از غسل بیرون از کفن آمد
یتیمان را در آغوشش گرفت و خوب دلجو شد
*گريه كن ها،جوونها،غسل داد علي،بندهاي كفن رو بست،نگاه كرد ديد بچه هاش دارن دق مي كنند،فرمود:پاشيد يه بار ديگه بياييد مادر رو ببينيد، خودشون رو انداختن رو بدن مادر،خود اميرالمؤمنين ميگه: ديدم بندها باز شد،دستا بيرون اومد،بچه هاش رو بغل كرد،ندايي از آسمان اومد:علي!آقا بچه هارو بردار،بالايي ها نميتونن نگاه كنند اين منظره رو،عالم بالا به هم ريخته بچه هارو بردار آقاجان. امروز جاش هست من بگم يا نه؟ آي بالايي ها،دوتا آقازاده ي مولا كنار مادر،هيچكي نبود اذيت كنه،فقط با مادر وداع مي كنند،شما نتونستيد تحمل كنيد،بالايي ها كربلا چه خبر بود،وقتي يه كوچلوي سه ساله رو از كنار بابا زدن جدا كردن، اين دستاش رو روي سرش گرفته بود.*
هي گفتم بهش ميام ميام ميام
موهامو نكش ميام ميام ميام
*حسين....دستاتون رو بياريد بالا، خداي ِ حضرت زهرا،خداي ِ امام رضا،خداي ِ ابي عبدالله، خداي ِ رقيه،به دستاي رقيه،به انگشتاي رقيه،كه با لب هاي بابا بازي مي كرد،
عجل لوليك الفرج*
Vaezi-Shahadate-Hazrate-Zahra-45-Roz-94-002.mp3
3.81M
🔸فرمود:پاشيد يه بار ديگه بياييد مادر رو ببينيد، خودشون رو انداختن رو بدن مادر،خود اميرالمؤمنين ميگه: ديدم بندها باز شد،دستا بيرون اومد،بچه هاش رو بغل كرد...
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #حضرت_زهرا
امشب اول علی آستینو بالا زد ، شروع کرد اول غسل سر ،صورت ،سمت راست ، سمت چپ .... اول سر و صورتو شست ، بسم الله ... جای مهر رو شست ، صورت کبود و شست یه ناله ... ، نالش بلند شد ، ساکتش کردن همچین که دستش به بازو رسید یه وقت دیدن آقا داره داد میزنه ...
فقط اینجا غسل قطع نشد ، همچین به زخم پهلو رسید آخه خانم گفته بود منو از زیر پیرهن غسل بده ،چشم نمی بینه چه خبره، به گودی زخم سینه رسید .... وای ..... تو غسل باید بدن رو برگردنن به چپ و راست همچین که بدن رو برگردون ، زخم های بستر سر باز کرد ... ، حالا تازه خود بی بی خودش رو غسل داده این خون آبه ها رو شسته ... اسما میگه پرسیدم خانم چرا این کار رو می کنی ؟ فرمود آخه شستن خون خشک سخته ، برا علی سخته ، میخوام کار آقام راحت تر بشه ..... آی .....آی....
خون سینه بند میاد ، خون زخم بستر جاریه ، کفن گلگونه ، آخه این شهید ، شهیده معرکس از زیر مفصل همینطوری داره خون میاد ،بچه های فاطمه دارن آستین شون رو تو دهان می کنن، آخ ناله میزنن ....
دیدن حسن ساکت نمیشه " زینب اومد داداش الهی فدات شم ، تو بزرگتر مایی ، باید مارو آروم کنی ... حسین اومد عزیز برادر ، علی اومد ، اسماء اومد ، مگه حسنش خدای صبره ساکت میشه ! حسین گفت داداش تو بایدم ناله کنی ،اما! تو بزرگتر مایی ، امروز گریت یه جور دیگه ست ، گفتن چرا ناله می زنی ؟ گفت آخه شما که تو کوچه نبودید ،من بودم نامرد یه جوری زد ، مادرم یه سیلی از او خورد ، یه سیلی از دیوار ...
گوشواره ی مادر گم شد .....
این گوشواره اینجا افتاد .... بمیرم برا اون دختری که دامنش آتش گرفته ....
ای وای ..... ای وای .....
اومد به عمه گفت ،عمه جان گوشم پاره شد....."
حسین .....
.
4_659211483468530079.mp3
1.38M
🔹امشب اول علی آستینو بالا زد، شروع کرد اول غسل سر، صورت ،سمت راست، سمت چپ ....
•••
سبک واحد سنگین(شیرازی سنتی)
شهادت حضرت زهرا(س)
شعر از:کربلایی محمد علی رضایی
باز که جارو به دست توی حیاطی
کشتی حیدر رو با عجل وفاتی
نمیدونم چی دید تو کوچه بچه
نکنه نانجیب راهت رو بسته
رو میگیری از شوهر
یاس من شدی پرپر
کاش نبودی پشت در
جای چیه رو بازوت
چهل نفر و یک زن بود
حیدر و غم پهلوت
امون از دل حیدر
با غمت خونه رو غمخونه کردی
باز نبودم تو کار خونه کردی
خانومم یک ذره فکر خودت باش
باز که موی حسن رو شونه کردی
فضه میپزه واسه
بچه ها غذا باشه
زینبم که همراشه
دستت نمیاد بالا
بنشین جون من زهرا
همه با خودم کارا
امون از دل حیدر
.
میری نمیگی همسرت دق کرده حالا حیدرت
از داغ تو فاطمه
تازه جوان من بمان ای قدکمان من بمان
ای اف بر این فاصله
تنها میذاری حیدر و میری کجا
تازه جوانم خانومم پیری چرا
میشه اگه جان علی ترکم نکن
زوده عزیزم از برم میری کجا
مظلومه زهرا
......................................
عجل وفاتی رو لبت ماتم گرفته زینبت
شد موسم غسل تو
بازوت کبوده چه کنم دنده ت شکسته چه کنم
شد موسم غسل تو
تا که خبر داد بم حسن رفتی همین
میدونی چندباری توراه خوردم زمین
دورت بگردم هی برام سو سو زدی
واسم به انصار و مهاجر رو زدی
با بچه هات تنها شدم همخونه ی غمها شدم
فکر حسین تو سرم
میره سرش به نیزه ها دور از وطن تو کربلا
فکرم همش دخترم
زیر سم اسبا تنش پاماله و
باور ندارم که ته گوداله و
دورش پر از گرگ و خودش تنها میشه
بچم اسیر گرگای صحرا میشه
.
روضه خوانی
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها توسط آیت الله مجتهدی تهرانی
اینهایی که از دنیا می خوان برن،معمولاً اون روز آخر حالشون جا می آد،تجربه شده،یه دو سه ساعتی،حالشون خوبه،با بستگانشون صحبت می کنن،حرف می زنن،یهو دوباره حالشون بهم می خوره از دنیا می رن،معموله ،نمی دونم دیدید یا نه،حضرت زهرا سلام الله علیها،پاشدند،بنا کردند به کار کردن،لباس بچه هاشونو شستند،
امیر المومنین یه موقعی وارد منزل شد،این و حاج واعظ قزوینی،نود سالش بود خونه ی حاج سید جواد صدیقی چهل سال،پنجاه سال پیش رو منبر گفته یادمه،
گفت:وقتی امیرالمومنین وقتی سر زده وارد شد،دید که حضرت زهرا جارو دستشه،اما وقتی داره حیاط و جارو می کنه،یه دستشم به کمرشه،از درد پهلو خیلی رنج برد،این منظره،با دل مولا چه کرد،این همه غزوات،این همه جنگ ها، هیچی امیرالمؤمنین رو به زانو در نیاورد،ولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمؤمنین رو به زانو آورد،دو رکعت نماز خوند،دستشو بلند کرد،گفت:خدایا صبرم بده،از خدا صبر خواست،لباس بچه هاشو شست و حیاط و جارو کرد و آماده شد،ظاهراً اوایل ظهر حضرت از دنیا رفتند،که رفتند امیرالمؤمنین رو خبر کردند،امیرالمونین بیا که دیگه فاطمه رو زنده نمی بینی،
امیرالمؤمنین علیه السلام به عجله آمدند،وقتی آمدند،دیدند حضرت از دنیا رفتند،پارچه ای روشون کشیدند،ولی وصیت نامه شون رو سینه شونه،کاغذ رو باز کردند،این وصیت نامه فاطمه سلام الله علیهاست،شهادت به وحدانیت خدا میدهم،شهادت به رسالت پدرم،امامت شوهرم،شهادت می دهم بهشت حقه،آتش جهنم حقه،سوال نکیر و منکر حقه،همه رو شهادت داد،ب
عد نوشت :یا علی تو سزاوارتری به من،تا تو هستی،من کی رو وصی کنم،تقاضام اینه که،غسلنی و کفنی و دفنی باللیل،منو شب غسلم بده،همه دلشون می خواد روز تشییع بشن،شما خودتون میگید مارو روز تشییع کنید که رفقامون بیان،در دنیا فقط یه زنه،می گه من و شب تشییع کنید،شب غسلم بدن،شب منو کفن کنند،شب منو به خاک بسپار،حضرت به وصیت نامه عمل کرد،گفت:منو شب غسل بده،شب کفن کن،شب منو دفن کن
اسماء می گه من آب می ریختم،آقا بدنو غسل می داد،اما یه وقت دیدم،آقا دست از غسل برداشت رفت،سر به دیوار خانه گذاشت،های های گریه کرد،قصه ها داره،
خدا رحمت کنه،آیت الله امینی رو،فرمودند:مدینه،صدای ناله ی زهرا سلام الله علیها رو کوچه های مدینه می شنیدند،احتمال داره زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعال فرجه الشریف، که علم بیست و حرفه،دو حرف ظاهر شده،بیست و پنچ حرف زمان حضرته،این صدا رو زمان حضرت از جو بگیرند،تلویزیون زمان امام زمان پخش کنه،
شما صدای ناله رو زنده باشین بشنوید،اون وقت گریه می کنید،ضبطه الان تو آسمون هست، زمان ظهور حضرت،این صدارو می گیرند،به تلویزیون زمان حضرت وصل می کنند همه شما این صدارو میشنوید،همه تون غش می کنید،بعضی هاتون هم می میرید،سیدا که میمیرند،بچه سیدا وقتی صدای مادرشونو بشنوند می میرند،بچه سیدا می میرند،قبرش کجاست سیدا،اونایی که مدینه رفتید قبرشو پیدا کردید؟
➖➖➖➖➖➖➖
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها...... توسط حاج منصورارضی
قبل ازاینکه کسی دست یتیمی به سر اینها بکشه،خودم می خوام بکشم،فضه می گه هر چی خانم گفت:گوش کردم،آب گرم کردم،حسنین و زینبین و آروم می شست،دست می لرزه،جوان هیجده ساله دستش داره می لرزه،بچه ها رو که شست، غذا تهیه کرد،غذاشون چی بود،چند قرص نان ؛دو پسرهارو فرستاد مسجد، دخترم فرستاد خانه فامیل کنار خونه خودش،بعد فرمود فضه آب داریم،آره بی بی جان؛فرمود:می خوام خودمو شستشو بدم،این خونها رو پاک کنم،فضه می گه دیدم آب هی می ریخت،کمک می کرد این پیراهن از بدن جدا بشه،پیراهن چسبیده بود به زخم،فضه میگه من جرأت نمی کردم،دست بزنم،هی آب می ریخت از زیر پیراهن،بدن و شستشو می داد،می فرمود،امشب اگر علی خواست بشوره،باید همینطوری که خودم شستم،بشوره،لباس نو براش آوردم،فرمود: من خوب بدنمو شستم،به هر قدرتی است مواظبت کن تو و اسماء،علی این پیراهن رو در نیاره،از زیر پیراهن منو شست و شو بده،فضه می گه بدن مبارکشو شست،پیراهن شو به هر طریقی عوض کرد، فضه می گه:زهرای مرضیه سلام الله علیها،فرمود:من نماز مغرب و می خونم،بعد از نماز رو به قبله دراز می کشم،روپوشی رو صورتم می اندازم،لحظاتی که گذشت،بیا منو صدا کن،اگه جوابتو ندادم،زود برو مسجد علی رو بگو بیا،فضه می گه دیدم آروم دراز کشید،رو به قبله بعد از نماز،لحظاتی گذشت دلم پریشون بود،اومدم صداش زدم،یا بنت خیرخلق الله، یا بنت رسول الله،یا فاطمه،یا اُم الحسن و الحسین،دیدم جواب نمی ده،روپوشو از صورتش برداشتم،وای،وای
شعر…..
فضه می گه دویدم در مسجد،صدا می زدم،علی پاشو بیا فاطمه ات از دنیا رفت
سلمان می گه من نشسته بودم کنار آقا،آقا وقتی صدای فضه رو شنید،بلند شد که بیاد به سمت در یه وقت دیدم از پشت رو زمین اُفتاد،آی…لحظاتی گذشت،حالش به جا اومد،هی می گفت:بمن العذا،کیه دیگه به من تسلی بده.
تب غم ناله اش در جوش می رفت
همان خیبر شکن از هوش می رفت
به هوش آمد سوی خانه روان شد
به سوی نعش مظلومه دوان شد
رسید و دید یارش بر زمین است
همه دار و ندارش بر زمین است
نشست و خیمه زد بر جسم بانو
سر بانو نهاده روی زانو
فرمود:من علیم،کلمینی یا فاطمه ،تا ابر ولایت شد،زهرایی که جان داده بود،دوباره رجعت کرد،صدای علی دوباره زنده اش کرد،
تلطف کرد با آن باغ چیده
تکلم کرد با یار شهیده
که ای خورشید بی همتا
علیم لب از لب باز کن زهرا
سخن های علی اعجاز می کرد
که زهرا چشم بر او باز می کرد
به آنچه بین عشاق است مرسوم
نگاهی کرد مظلومه به مظلوم
فرمود: از پدرم شنیدم،همه جوره کمک مظلوم کنید،دستمو بلند کن می خوام اشکاتو پاک کنم.
#روضه
➖➖➖➖➖➖➖
بسمالله الرحمن الرحیم🌹
نوحه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
زهرا شده عمرت خزانی
حامی شدی با جان فشانی
یک شب دگر کن تو مدارا
یاری کن این مولای تنها
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه زهرای مظلوم
مظلوم عالم ای علی جان
امشب شدی زار و پریشان
دل؛ پر ؛ غم است و پر بهانه
تشیع پیکر شد شبانه
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه. زهرای مظلوم
پیش علی با روی زردت
کردی دعا با زخم و دردت
این گونه ات شد رنگ نیلی
بر صورت گل خورده سیلی
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه زهرای مظلوم
اللهم عجل لولیک الفرج
1731140875071_-2147483648_-214159.ogg
815.5K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
🎤کربلایی محمود سلطانی
✍شاعر:خادمه راحیل
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
(سبک : شبهای جمعه حضرت زهرای مرضیه)
گلها همه گریان ز داغ بانوی گلشن
انسیه ی حورا کجا و سیلی دشمن
گردیده یا الله گریان رسول الله
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتش زبانه میزند از خانه ی قرآن
با ناله ی کوثر بگرید سوره ی انسان
مظلومه و مظلوم هر دو زحق محروم
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حبل المتین خانه نشین شد بعد پیغمبر
بسته شده از کینه دست فاتح خیبر
محشر شده برپا از غربت مولا
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
(سبک : شبهای جمعه حضرت زهرای مرضیه)
گلها همه گریان ز داغ بانوی گلشن
انسیه ی حورا کجا و سیلی دشمن
گردیده یا الله گریان رسول الله
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتش زبانه میزند از خانه ی قرآن
با ناله ی کوثر بگرید سوره ی انسان
مظلومه و مظلوم هر دو زحق محروم
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حبل المتین خانه نشین شد بعد پیغمبر
بسته شده از کینه دست فاتح خیبر
محشر شده برپا از غربت مولا
واویلا واویلا
یا زهرا یا زهرا
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باعث خلقت احمد و حیدر منم
حافظ خانه ی فاتح خیبر منم
گرچه دستم شکست_این شعار من است
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امر "کن فیکون" بود به فرمان من
رزق هفت آسمان رسد ز دستان من
من کجا ای فلک _ داغ غصب فدک
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ذوالفقار علی است خطبه ی غرای من
گریه ی من بود گریه ی بابای من
زیر بار ستم _ قامتم گشته خم
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بین دیوار و در من سپر حیدرم
در سپاه علی یک تنه یک لشکرم
کشته شد محسنم _ ذکر من دم به دم
علی علی جان
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باعث خلقت احمد و حیدر منم
حافظ خانه ی فاتح خیبر منم
گرچه دستم شکست_این شعار من است
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امر "کن فیکون" بود به فرمان من
رزق هفت آسمان رسد ز دستان من
من کجا ای فلک _ داغ غصب فدک
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ذوالفقار علی است خطبه ی غرای من
گریه ی من بود گریه ی بابای من
زیر بار ستم _ قامتم گشته خم
علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بین دیوار و در من سپر حیدرم
در سپاه علی یک تنه یک لشکرم
کشته شد محسنم _ ذکر من دم به دم
علی علی جان