eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال متن روضه مجمع الذاکرین نماهنگ زخم دل.mp3
زمان: حجم: 3.72M
🎤کربلایی محمد اسداللهی زخم دلم بهتر نمیشه حیدر اون حیدر نمیشه زخم سرم هر چی که باشه زخم میخ در نمیشه زخم پهلوی زن پا به ماه نکنه هنوز نشد رو به راه روضه هاشو گفتم هر شب به چاه پشت در افتاده بود بی گناه کشتنش اما میگفتن که خودش مرد خودش حتما یه روز محکم به در خورد خودش خورده به جایی چشم و گونش خودش آتیش گرفت لابد تو خونش ای وای من ای وای من زهرا ... از بعد تو گفتم همیشه این خونه اون خونه نمیشه سی ساله شاید بعد دستاش محاسنم شونه نمیشه روضه میخوندی همش با حسین بگو من غریب ترم یا حسین زنده بودم پیش چشمای من زنمو زدن اما حسین زینبو اهل حرم دل نگرانند حسین تا هست زن ها در امانند حسین تا هست خیمه روبراهه غم ناموس بعد از قتلگاهه تنها شدی و جنگیدی تنها ابی عبدالله کشتن تو رو مقابل زن ها ابی عبدالله لب میگزیدی و شدی مأیوس ابی عبدالله کشتن تو رو با غصه ناموس ابی عبدالله سید مظلوم حسین جانم
کانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
زمان: حجم: 1.26M
حضرت زهرا سلام الله علیها تک واحد ➖➖➖➖➖➖➖ یاور شیر خدا مادر کرب و بلا دست تو را بوسه زده مصطفی تو عصمت داوری تو قدری و کوثری باعث خلقِ احمد و حیدری بر لب اولیا و انبیا زمزمه ذکر یا فاطر و دعای یا فاطمه حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ به نورحق ، نورعین شافعِ در نَشأتِین سَیِّدةُ النِّساءِ فِی الْعالمین سِّرِ خدا در حجاب ای سپر بوتراب به یازده قمر تویی آفتاب به قنوتت قسم به آن نماز شبت رَب کند افتخار به نغمه ی یا رَب ات حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ هم نفسِ ذوالفقار عصتِ پروردگار نام تو میدهد امانم زِ نار بیت تو بیت خداست زائر آن مصطفی ست خاک روی چادر تو کیمیاست به طهارت قسم ، قسم به پاکیِ تو رزق عالم دهد چادر خاکیِ تو حجت بر حجج کن دعا بر فرج یا مولاتی .
هیأت سفیران زینب س6_144246032270923782.mp3
زمان: حجم: 3.69M
🏴 🎤•| |• آتیش زدن به در تا مادر بسوزه هم زهرا بسوزه هم حیدر بسوزه مادر مجتبی پاشو ببین چقدر مضطره مجتبی پاشو ببین گذشت دست حرومی از رو سر مجتبی گم میکنی چرا راه خونمونو مادر توی راهه دیدم رد خونو حقه توئه فدک به زخم کهنه تو میزنن نمک حقه توئه فدک ولی جلو حسن میزدنت کتک ای مادر حسین مظلومه حسینت از مهریه تو محرومه حسینت بین دو نهر آب تشنگی حسین میده تو رو عذاب بین دو نهر آب داغ علی تو موند رو دل رباب سر لباس کهنه اش هم دعوا گرفتن سر بریده شو جلو زن ها گرفتن .
هیئت سفیران زینب(س)6_144246032279435332.mp3
زمان: حجم: 15.41M
🏴 🎤•| |• کارِ دنیا رو می بینی فاطمه چه جوری با من و تو تا می‌کنه تا می‌خوایم یکم باهم حرف بزنیم زخمای تَنِت دهن وا میکنه خنده‌های تو همه دل خوشیمه من همون علی خوش‌روی توأم به خدا درد تو هم درد منه نگرانِ زخم پهلوی توأم با خودم میگم کی فکرش و می‌کرد یه روزی تو از علی رو بگیری تو زنِ جوون خونه‌ی منی مجبوری که دست به پهلو بگیری نزدیکه سه ماهه از خونه‌ی ما صدای بگو بخند نیومده نَفَست بند اومده اما هنوز خونِ زخم سینه بند نیومده
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 1_14928818340.mp3
زمان: حجم: 7.99M
در غریبی نیمه شب می‌رود خیر النساء روی دوش مرتضی خون‌تازه می‌چکد از زیر تابوت ای خدا روی دوش مرتضی
اگه بمونی فاطمه چی میشه تنها دلدارم با من بمون یا فاطمه ببین تو زهرا اصرارم چه زود گرفتنت ازم جدا شدی از من خانوم حالا میخای که قبرتم باشه یه جایی نامعلوم چهل نفر به یک نفر رسم مردونگی اینه؟؟؟ شبا نمیخوابی گلم از شکستگی سینه حسین یه ور زینب یه ور حسن یه گوشه کز کرده دستای سنگین عدو صورتت رو قرمز کرده قد خمت پیرم کرده از زندگی سیرم کرده زهرا زمینگیرم کرده یا فاطمه واویلتا مادر مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ نمیده هیچکی فاطمه جواب سلامم رو اینجا این پهلوون نیمه جون غریبه تو شهر اینها بمیره حیدرت دوتا دستای تو بسته پینه معلومه از زخمات چقدر زده ضربه ش رو با کینه برگای تو یاس علی از زیر دست و پا جمع شد تو کوچه ها میگن همه قد حیدر دیگه خم شد قلبم شکست یاسم آخه تو قلب من ریشه داری تورو زد و حتی نگفت شاید بار شیشه داری بازوت ورم داره زهرا چشمات چرا تاره زهرا این کاره اغیاره زهرا یا فاطمه واویلتا مادر مادر .
هیئت سفیران زینب(س)هیئت سفیران زینب(س)..mp3
زمان: حجم: 9.13M
🏴 🎤•| |• با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت .
هیئت سفیران زینب (س)JamadioSani 1402.09.26 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
زمان: حجم: 22.61M
🏴 🎤•||• دارد دل و دین می‌بَرد از شهر شمیمی افتاده نخ چادر او دست نسیمی تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم با دست خودش داده اناری به یتیمی حتی اثر وضعیِ تسبیح و دعا را بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی! در خانه‌ی زهرا همه معراج نشینند آن جا که به‌جز چادر او نیست گِلیمی ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم می‌سوخت حریم دل مولا، چه حریمی! آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی حالا نکند پنجره را وا بگذاریم پرپر شود آن لاله‌ی زخمی به نسیمی .
هیئت سفیران زینب (س)4_6050874832843707996.mp3
زمان: حجم: 24.53M
🏴 🎤•||• گفتم: بدون مایه فطیر است کارمان بی مرتضی و فاطمه گیر است کارمان گفتم: ز یار غار حمایت کند علی باید به زور هم شده بیعت کند علی از این جهت روانه شدم سمت خانه‌اش گرد آمدیم پشت در آشیانه‌اش پشت سرم مهاجر و انصار آمدند حتی به یاری‌ام در و دیوار آمدند هر لحظه لحظه بیشتر و بیشتر شدیم در پیش چشم فاطمه سیصد نفر شدیم گفتم: علی خانه‌نشین را خبر کنید مثل بقیه بیعت بی‌دردسر کنید گفتم: که ختم قائله در دست حیدر است بیعت علی اگر نکند کار ابتر است آمد صدای فاطمه از پشت در به گوش می‌گفت از امامت و حق پسر عموش حکم ولایت ازلی را به ما نداد یک تار موی شخص علی را به ما نداد گفتم به حال خویش نباید رها شود وقتش رسیده شعله‌ی آتش به پا شود در بین دود فکر علی بود فاطمه همواره گرم ذکر علی بود فاطمه گرم حمایت از علیش عاشقانه بود تنها علاج کار فقط تازیانه بود کاشانه‌اش همین که پر از بوی دود شد با تازیانه بازوی زهرا کبود شد این سو مغیره گرم بگو و بخند شد آن سو صدای ناله‌ی زهرا بلند شد چیزی نمانده بود فضا ملتهب شود با گریه‌های فاطمه دل منقلب شود اما علی و شوکتش آمد به خاطرم شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرم تیغ دو دم به خاطرم آمد چه کار کرد اهل قریش را به مصیبت دچار کرد پس با تمام کینه و بغضی که داشتم آنجا همه توان خودم را گذاشتم بر سینه‌ی زمین و زمان دست رد زدم بر درب نیم سوخته محکم لگد زدم طوری لگد زدم که همان پشت در نشست طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست .