1_8521072684.mp3
2.07M
👆سینه_زنی_حضرت_ام_البنین س
سنگین
زمزمه_حضرت_ام_البنین س
آقای_واعظی
من ام البنینم ولی بی بنینم
سراپا پر از درد سراپا حزینم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
از آن روزی که در بیت علی هستم عزیزم من
تمام هستی خود را به پای او بریزم من
برای نوگلان او نه که مادر کنیزم من
دلم غرق خونه غمم از حد فزونه
بهار دل من سراسر خزونه
به ماتم نشستم که رفته ز دستم
تمامی هستم تمامی هستم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
مدینه در وجود من نمانده شور و احساسم
شده پرپر همه گلها نمانده لاله و یاسم
کجا رفته حسین من چه شد سرو دل عباسم
به غم مبتلایم اسیر بلایم
شکسته ز داغ غم کربلایم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
من ام البنینم ولی بی بنینم
سراپا پر از درد سراپا حزینم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
الا یا فاطمه قلبم بود در شور و شین تو
دلم شد پاره پاره از غم نور دو عین تو
نه عباسم همه عالم فدائیه حسین تو
خدایا چه سازم همه سوز و سازم
ز کار ابلفضل به عالم مینازم
🔲واویلا واویلا واویلا واویلا
.
✍
#روضه_حضرت_زهرا_س
#گریز_به_کربلا
چنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
ریختن تو خونه ام با داد و بیداد
این اولین باره دیدم فاطمه افتاد
اون نانجیبه بیشرف پست
سر زنو بچه من میزنه فریاد
*ناله داری بگم..*
اومد زد چه جور بگم چقدر زد
بگم چه دیدم که مو سفیدم
چقدر تو کوچهها همراه مادرم دویدم
چهرهی زردم دستای سردم
روی خاک دنبال گوشواره بودم، پیدا نکردم
واااای غرور واسم نذاشتن
جلو من جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن
* امام باقر فرمود یه جوری زده بود تو صورت مادرم سفیدی چشمش سیاه شد..*
اومدم کمک کنم بهش نذاشتن
دیگه پا نشد یه جوری مادرمو
زدن که مثل قبلنا پا نشد
ضربه پا زدن
مادرم مشغول صحبت بود
که اینا، بی هوا زدن
یه جوری زد بازوم شکست
نعره می کشید قنفذ مست
میگفت بزن فاطمه رو با هر چی که هست
* سیدا گوش میگیرن بگم..*
تازیونه چرخید توی دست
رو ابرو نشست ابروی مادرم شکست
نشد که پا شه بغض تو صداشه
دل مادرم به این خوش بود که یک مرد باهاشه
صدام پیچیدش تو کل شهرو
یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو
وااااااای میدونست پا به ماهه
*صدا زدن علی جان تو برو مسجد بچههارم آماده کرد فرستاد سمت مسجد آره والا بچه نباید جون دادن پدر و مادر رو ببینه..*
تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست
به روی دست خودش دسته ی جارو را بست
بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد
تا نگاهش به نوک تیزی مسمار
این میخ محسنمو ازم گرفت
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
* تو مقتل اومده عین عبارته "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" میگه دیدن سیدالشهدا با گوشهی چشمش داره نگاه میکنه، سکینه داره صدا میزنه.. گرفتی چرا گفت: ای استخوان شکسته حیدر.."فرفسه برجله" ,برید مقتلو بخونید یعنی لگدی که به سینه بخوره میگن "فرفسه"..یه جا دیگه تو گودالم اومده نوشتن جوری به سینهی سیدالشهدا لگد زدن آقای ما با صورت به زمین خورد
روی این صورت زرد و زار
پاتو نذار پاتو نذار پاتو نذار
به گلوی پاره با فشار پاتو نذار
«حسین جان، آقا »
*هزار و چهارصد ساله میگن که خواهرش رفته تو گودال نیزه شکسته ها رو کنار زده شمشیر شکسته ها رو کنار زده..یه سئوال کسی مگه با نیزه شکسته جنگ می ره؟ کسی مگه با شمشیر شکسته جنگ می ره ؟پس چرا میگن نیزه شکستهها رو شمشیر شکستهها را..؟*
نگام به سمت علقمه کجاست برادرم
ببینه دست به دست داره می گرده معجرم
منو زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل
صد نفری زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل
گفت عمه! عمه! یه پارچه بده سرمو بپوشونم اینا نامحرمن.. عمه نزدیک بود
امشب کنیز خانه ای باشم
*یه ضربه تو سینه ی زهرا زدن
من خودمم فکر می کردم پشت در زده دیدم تو مقرّم نوشته یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. زهرا که افتاد رو زمین من نمی گم مُقَرَم میگه اینقده با پا زد.."فرفسه برجله" یعنی خورده تو سینه اش.. تو گودال زدن تو سینه ی ابی عبدالله اما من یه جور دیگه می گم دختر علی دوید تو گودال گفت: دختر علی برگرد اینجا دعوا مردونه اس.. گفت: زندگیم زیر زانواته کجا برگردم؟ عبارت اینه ..شمر یه نیزه برداشت گفت برمی گردی یا نه؟ گفت: زندگیم زیر زانواته یه نیزه زد تخت سینه ی زینب ..*
«یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا مظلوم حسین»
.
#حضرت_زهرا
بوي بهشت عطر نفس هاي اطهرت
فردوس حجره اي ست ز بيت منورت
باغ جنان نشسته به كنج گلِ سرت
خوانده پيمبر از همه خلق برترت
مدحت خدا نموده به آيات كوثرت
اين گونه خوانده از همه عالم فراترت
دردانه ی پيمبر و جانانه ی علي
رخشان ترين ستاره ی كاشانه ی علي
وجه خدا عيان شده بر روي صورتت
خوی خداست جلوه ي زيباي سيرتت
مستور در لطافت محض است فطرتت
بي فايده است جستجو از بهر كثرتت
در بازوي عليست تجلاي قدرتت
گشته رضاي حضرت حق در مسرتت
داخل شوند اهل جنان از قفاي تو
زانو به محضر تو زده ماسواي تو
بالاتر از فراسوي باور فقط تويي
با شان و قدر خويش برابر فقط تويي
شان نزول سوره كوثر فقط تويي
جان علي و ام پيمبر فقط تويي
آري دليل خلقت حيدر فقط تويي
تنها سواره در صف محشر فقط تويي
روز ظهور مي شود آغازِ عصر تو
از آن به بعد جلوه كند فتح و نصر تو
خلقت به دست رب جلي آفريده شد
با علم و حکمت ازلي آفريده شد
بی هیچ نقص یا خللی آفریده شد
گر چرخ و زهره و زحلی آفریده شد
از برکت نبی و ولی آفریده شد
احمد، خودش براي علي آفريده شد
تنها نه صبح و شام براي تو خلق شد
پيغمبر و امام براي تو خلق شد
غیر از تو کیست آن که بهار علی شود؟
غیر از تو نیست آن که قرار علی شود
چشم و چراغ و نقش و نگار علی شود
آینه ي تمام عیار علی شود
چون تو تمام دار و ندار علی شود
با جان خویش یاور و یار علی شود
قبل از شروع خلقت آدم تو بوده اي
از ابتدا دل از دل حيدر ربوده اي
حوريه اي ز جنس بشر كيست غير تو؟
آيينه اي ز حسن پدر كيست غير تو؟
بر مصطفي فروغ بصر كيست غير تو؟
رشك تمام اهل نظر كيست غير تو؟
آن ممتحن به عالم زر كيست غير تو؟
يار ِشهيدِ در پسِ در كيست غير تو؟
در، سنگرِ تو گشته و تو سنگرِ علي
در، گرچه جا زده است، تو ماندي سپر، ولي
نوريه اي و صابره و هم كريمه اي
بدرِ تمام و دُرَّةُ بَيضا، رحيمه اي
عالِيَةُ المَحَلّ و رئوفه، فهيمه اي
رُكنُ الهُدي، شَفيقِه، زُجاجِه، عليمه اي
عذرایی و رشیده، جلیله، حکیمه ای
محزونه ای و باكيه اي و سليمه اي
ريحانه ي رسولي و محبوبه ي خدا
"مَكسورُ ضِلعُها"يي و "مظلومُ بَعلُها"
اي حضرت بتول كه بي بال و پر شدي!
تنها ميان كوچه تو مرد خطر شدي
با جان خويش جان علي را سپر شدي
گرچه سپر شدي تو ولي بي پسر شدي
با هيزم جهنميان شعله ور شدي
آه نهاد سينه ي خيرالبشر شدي
تنها تو بين خلق علي باوري و بس
با پهلوي شكسته بر او ياوري و بس
تعريف كن ز علت جانسوز ناله ات
از رد خون روي تنت، نقش ژاله ات
از گريه هاي دخترك چهار ساله ات
تعريف كن ز قصه ي نشكفته لاله ات
از اولين شهيد علي از سلاله ات
اصلا بگو تو از فدك و از قباله ات
از نابرادران پيمبر چه ديده اي؟
كين گونه از حسين و حسن دل بريده اي!
از بازگشت عصر جهالت به ما بگو
از اتحاد جهل و قساوت به ما بگو
از غاصبان حق خلافت به ما بگو
از چرخ دنده هاي لجاجت به ما بگو
از موسم سكوت جماعت به ما بگو
از آيه هاي اجر رسالت به ما بگو
حتي اگر سفارش ختم رسل نبود
اين گردباد در رمق برگ گل نبود!
اصلا بيا و از دل زينب بگو سخن
از بغض مانده در وسط سينه حسن
از رازهاي مخفي در قلب خویشتن
از دست دوز آخَرَت آن كهنه پيرهن
اين كه چرا کم است در این بقچه يك كفن
از آن شهيد تشنه لب پاره پاره تن
در قتلگاه موي سپيدت خضاب شد
بي سرپناه عترت ختمي مآب شد
رضا جوان بخت
#دوبیتی_شهدا
#شهدا
یکچفّیه،چندتکه استخوان آورده اند
تحفه ای از قد وبالای یلان آورده اند
چون علی اکبر شتابان در شهادتگاه عشق
اربا-اربایی ، علی اصغر- نشان،آورده اند
دکتر فاضلی دوست
گمنام نشسته ای کنارم
آتش زده ای به جسم و جانم
روشن شده جانم از وجودت
نامت چه بود که من ندانم
دکتر فاضلی دوست
نام آوران بی نشان ما،بی نامست
از شهد شراب عشق، شیرین کامست
بر تارک او نوشته با خطی خوش
این دسته گل محمدی،"گمنامست"
دکتر فاضلی دوست
ای روح بلند تو، فراز هر بام
سر داده سرود لاتخف شب هنگام
تو صبح نوید بخش دلهاگشتی
ای قبله ی عشاق، "شهید گمنام"
دکتر فاضلی دوست
انگار فرشتگان نشستندبه بام
نوری زافق هبوط می کردآن شام
پرشدهمه جاعطردل انگیزش،لیک
بر سنگ نوشتند"شهیدگمنام"
دکتر فاضلی
خواهم که در این میکده آرام بمیرم
گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم
عمری است مرا مونس جان نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیرم
برای شهدای تفحص
می گفت: ستاره خفت ، بر می گردم
وقتی که سحر شکفت بر می گردم
سر تا سر خاک جبهه رو باید گشت
دنبال کسی که گفت : بر می گردم
تو سرخ و سپید می شوی می دانم
سیبی که رسید می شوی می دانم
انگار که بو برده ای از باغ بهشت
آخر ـ تو شهید می شوی ـ می دانم!
ناگاه نویدی آمد و او را برد
پرواز سپیدی آمد و او را برد
هر بار که رفت با شهیدی برگشت
این بار ـ شهیدی آمد و او را برد!
سعید حدادیان
اگر مشتی پلاک و استخواناند
رموز هستی و جانِ جهاناند
چو خونی در رگ هستی، رواناند
چو جان، در جسم این امت نهاناند
نشان دولت صاحب زماناند(عج)
کجا آگه شما، از حال مایید
کبوترهای خونینبالِ مایید
صلابت در دلِ خوشحالِ مایید
کمال شوکت امسال مایید
در این دنیای دون، تکخال مایید
از تربت عاشقان فغان آمده است
این کیست که بی نام و نشان آمده است؟
در آتش عاشقی چنان سوخته ام
کز من دو، سه تکه استخوان آمده است
کریم رجب زاده
به شهدای تفحص
ماه از پی دیدنت جنون آور شد
از گریه، گلوی نوحه خوانش تر شد
خم شد که پیشانی تو بوسه زند
ترکید زمین و بوسه اش پرپر شد
هر گم شده ای به عشق مایل نشود
هر تکه کلام ساده ای دل نشود
برخیز شهید دیگری پیدا کن
حیف است که این ترانه کامل نشود!
سید مهرداد افضلی-شهر کرد
ضیافت
مهمان ضیافت خطر، هیچ نداشت
هنگام که می رفت سفر، هیچ نداشت
گمنام ترین شهید را آوردند
جز پاره ای از عشق، دگر هیچ نداشت
وحید امیری
شهید گمنام
پیدا شده! ای شهید گمنام!
نام آوریات زبانزد عام
از نام و نشان فراتری تو
گمنام منم: اسیر یک نام
یحیی علوی فرد
می آید و زخم ناگهانی بر دوش
تصویر دو چشم آسمانی بر دوش
از دشت بزرگ عشق بر می گردد
خاکستر و بار استخوانی بر دوش
بهاره احمدی
تا کاشف غربت شهیدان گشتیم
دنبال پلاک و استخوان در دشتیم
مهدیعجل اله فرجه به خدا اگر مجوز می داد
دنبال مزار مادرش می گشتیم
سید محمد حسین ابوترابی
اینجا شاید، ولی نه! در آنجایید
شاید پایین، ولی نه! بر بالایید
باری غم غربت شما ما را کشت
مانند مزار حضرت زهرایید
سبک: یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
.
آهسته می گوید علی با آه و زاری
ای شهر پیغمبر دگر زهرا نداری
جان داده تنها
مظلومه زهرا
.
.
.
.
ام الائمه چشم خود بر هم نهاده
دست خدا با این خبر از پا فتاده
جان داده تنها
مظلومه زهرا
.
.
.
.
از غربت مولا بود هر جا سخن ها
شد کشته تنها یاورش ، تنهای تنها
جان داده تنها
مظلومه زهرا
.
.
.
.
یا رحمة للعالمین حقّت ادا شد
در خانۀ آتش زده زهرا فدا شد
جان داده تنها
مظلومه زهرا
.
.
.
.
مظلومه بیمار علی دردش دوا شد
وقت ملاقات اجل حاجت روا شد
جان داده تنها
مظلومه زهرا
سبک :سه پنج روزه که بوی گل نیومد
#نوحه_حضرت_زهرا_س
گوشواره
واویلا واویلا وایلا آه و وایلا
*دلِ بی مادران لبریزه درده*
*خدایامادرم کی برمیگرده(2)*
*شبی مادر چنان رفت از کنارم*
*زِ دستم رفت خدا دارو ندارم*
*پرستوی مهاجر در شطِ خون*
*بگریم بهرِ او چون رود جیحون*
*علی از بهرِ او غمگین و خسته*
*زِ داغِ مادرِ پهلو شکسته*
*حسین را دیده ام با چشم گریان*
*حسن زین ماجرا گشته پریشان*
*ببینید ایهاالناس بیتِ حیدر*
*شده غمخانه از هجران مادر*
*خدا صبرت دهد بابای مظلوم*
*که گشتی از غمِ مادر تو مغموم*
*نشسته گَردِ ماتم بر رُخِ من*
*بگیرم دائماً سر را به دامن*
*مرا آتش زده غسلِ شبانه*
*صفا و شادی رفت دیگر زِ خانه*
*الهی بحقِ زهرای اطهر*
*نگردد لاله ای در خانه پرپر*
*بخوانَد(تختشاه)با چشمِ خونبار*
*دلِ بی مادران لبریزه درده*
*خدایامادرم کی برمیگرده(2)*
▪زيارتنامه حضرت زهرا عليها السلام
▪السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِيِّ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبِيبِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَلِيلِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفِيِّ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أَمِينِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ الله وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ البَرِيَّةِ،
▪السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَةَ نِساءِ العالَمِينَ مِنَ الأوَّلِينَ وَالآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ الله، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ الحَسَنِ وَالحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ،
▪السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُها الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُها الرَّضِيَّةُ المَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها الفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها الحَوْراءُ الإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها المُحَدَّثَةُ العَلِيمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها المَظْلُومَةُ المَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُها المُضْطَهَدَةُ المَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ الله وَرَحْمَةُ الله وَبَرَكاتُهُ.
▪صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ، أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفاكِ فَقَدْ جَفا رَسُولَ اللهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ الله صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ،
▪ لأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ، أُشْهِدُ اللهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيْتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفى بِالله شَهِيداً وَحَسِيباً وَجازِياً وَمُثِيباً..
▪ زیارت قبول ، التماس دعای فرج
آیه آیه در کلام خود به قرآنش خدا
از تو و آل تو گفته منقبت یا فاطمه
قاتلت هم در جزا با اذن حیِ ذوالجلال
میشود محتاج عوفت عاقبت یا فاطمه
از غلو شاعرانت بی نیازی چون تورا
بیش از اینها داده خالق مرتبت یا فاطمه
حسنعلی بالایی
#حدیث_کسا
شعر در مورد حدیث کسا
مجلس ِ انسی ست در این خانه، دلدارم کجاست؟
میهمان ِ خانه می گوید، خریدارم کجاست؟
جمع ِ خوبان جمع، در زیر ِ عبای حیدری
مست ِ عشقی ذوالجلالی گفت: خمّارم کجاست؟
ساقی اش زهرا، محمّد با حسین است و علی
از حسن در جمع ِ خوبان، دیده بردارم کجاست؟
مصطفی با خاندان ِ پاک ِ عترت در حضور
شاهد ِ قدسی این مجموع گلزارم کجاست؟
جبرئیل آمد به اذن ِ و اشتیاق ذوالجلال
با تحیّت گفت: جانا خانه ی یارم کجاست؟
"تأذنُ لی یا رسول الله اَدخل جَمعَکُم"
در طلب جبریل پیک ِ حق نگه دارم کجاست؟
خواند جبریل آیه ی تطهیر را بر جمعشان
عصمت ِ بی انتها اینجاست، عیّارم کجاست؟
"اِذهَب عَنهُم رِجسَ طَهِّرهُم اِلهی اَهلَنی"
مصطفی دیباچه ی پاکی ست، تومارم کجاست
عصمت ِ زهرا که عِرضِ کائنات است و زمین
آبرویش صد غزل، دیوان ِ اشعارم کجاست؟
کافری هوشیار، مست از عشق شد بی پرده گفت:
فاطمه نیکوترین زن هاست، انکارم کجاست؟
قبله ی تقوایشان از لیله الکفری گذشت
کافری مؤمن شد و می گفت: زنهارم کجاست؟
مهر او آب ِ بهشت است و زمین کابین ِ او
غصب شد مهریه ی زهرا، علمدارم کجاست؟
ما نمک پروردگان ِ مهر ِ زهرا در زمین
زنده از مهرش به لب داریم، دَیّارم کجاست؟
خانه یعنی مهر ِ زهرا ، دلبرش یعنی حسین
دور ِ این کاشانه باید گشت، سیّارم کجاست؟
#حدیث_کسا
خدمتگزارِ پنج تنِ فاطمه شديم
از لحظه اي كه سينه زنِ فاطمه شديم
مَحض رضاي حضرت زهرا از ابتدا
دربست،بنده ي حَسنِ فاطمه شديم
تا خَرجمان كنند به پاي ولايتش
وقفِ حُسين بي كفنِ فاطمه شديم
آواز ما بلند شد آوازه اش عجيب
روزي كه بُلبلِ چمنِ فاطمه شديم
گفتيم اگر چه صبح و مسا"ياعلي مدد"
همسِنخِ او نه،همسُخنِ فاطمه شديم
مايل بجُز نجف به دياري نبـوده ايم
از آن زمان كه هموطنِ فاطمه شديم
با وِرد و ذكر و چلّه گرفتن نه،اهلِ دل-
-در روضه هاي دل شِكنِ فاطمه شديم
آتش گرفت خُشك و تر از هُرم آهِ ما
چون داغدارِ سوختنِ فاطمه شديم
شاهِد بُوَد "غلاف"كه ما پيرِ روضه ي-
-از مرتضي جُدا شدنِ فاطمه شديم
شاعر: محمد_قاسمی