مدح و توسل ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام .
┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅
رمضان سفره مهمانی مخصوص خداوند ودود است
مه رحمت و جود است
مه ذکر و صلاة است و رکوع است و سجود است و سلام است و درود است
تعال الله از این فکر
که در نیمۀ این ماه دل افروز خداوند تعالی
شده در دامن زهرا مه تابان محمد متجلا
که دمیده است فروغش به دلِ اهل تولا
سر دست علی و فاطمه و شانه مولا
مه هر انجمن است این
ولی ذوالمنن است این
به نبی جان و تن است این
گل یاسمن است این
حسن است این حسن است این
که در این ماه خدا بوسه زند بر سر و رویش
همه محو گل رخسار نکویش
همه دلدادۀ خوی اش همه آوارۀ کویش
همه را دیده به سویش همه دیدند به رخسار خدا منظر او روی خدا را
شب شور و شعف اهل ولا شده امشب
که عیان وجه خداوند تعالی شده امشب
همه عالم چو دل آل علی غرق تجلا شده امشب
که ز هم غنچۀ نو رستۀ زهرا و علی وا شده امشب
گهر بحر شرف فاطمه شد مادر و مولایِ دو عالم علی بابا شده امشب
پسری داده خدایش چه پسر نام حسن
روی حسن خلق حسن
خوی حسن حُسن حسن
بلکه سزاوار بود تا که بخوانند حسن در حَسنش
لحظه به لحظه صلوات از طرف خلق و خدا یکسره بر جان و تنش
وحی الهی سخنش
بوسه گه ختم رسل لعل لبان و دهنش
کیست حسن مظهر حُسن ازلی
هستی زهرا و علی
جان جهان حِصن امان فخر زمان روح و روان
سرّ نهان نور عیان بلکه به هر عصر و زمان برده دل اهل ولا را
مه و مهر و فلک و ارض و سما حور و ملک
جن و بشر در شب میلاد حسن جشن گرفتند
که امشب شب بسیار عظیم است
همانا شب میلاد کریم ابن کریم است
به هم رسانده خداوند علی و زهرا را
نشان دهد به همه لولو دو دریا را
شمایلت نمکین تر ز یوسف است آقا
تو تشنه میکنی از عشق خود زلیخارا
و کافران همه ایمان می آورند به تو
اگر نشان بدهی آن جمال زیبا را
زمان توان گذشتن ندارد از پیشت
چرا که بند میاری همه گذر هارا
فدای آن لب شیرین فقط تو لب تر کن
که سبز میکنی از نخل خشک خرما را
من عاشق حسنم دین و عشق من حسن است
تمام ذکر من امشب حسن حسن حسن است
مبارزی که به دستان تو اسیر شود
عزیز میشود و عاقبت امیر شود
کریم هستی و با احترام میبخشی
نمیشود که گدا پیش تو حقیر شود
همیشه دست گدارا سریع پر کردی
ندیده است کسی بخشش تو دیر شود
کرمات تو همان دفعهی نخست بس است
گدا دوباره محال است که فقیر شود
غذا بدون تو اصلا به ما نمیچسبد
بیا خودت سر سفره فقیر سیر شود
به امر تو شده داماد سیدالشهدا
که قاسم تو به پای حسین پیر شود
بیا دعا کن و ماهم به پاش پیر شویم
به لطف تو در این خانه کاش پیر شویم
نمیشود بشناسیم ما غلام تورا
چگونه درک کند عقل ما مقام تورا
مگر چه کرده ای اقا که جای یا رزاق
صدا زدند فقیران شهر نام تورا
تمام وقت کنارت حسین ساکت بود
برای آنکه فقط بشنود کلام تورا
کسی که صلح تورا جاهلانه سازش خواند
نخوانده معنی تاریخی قیام تورا
کسی که گفت تو ترسیدی و نجنگیدی
ندیده ضربت شمشیر در نیام تورا
غریب شهر همه کینه از علی دارند
نمی دهند اگر پاسخ سلام تورا
تو بودی و به علی لعن کرد بر منبر
نگه نداشت معاویه احترام تورا
بدون شک دم آخر حسین گفت به تو
غریب فاطمه میگیرم انتقام تورا
جا کرد زهر تمام تن تو در تب سوخت
چه دید داخل آن تشت قلب زینب سوخت
شب تولد تو نیستم کنار بقیع
خدا مرا برساند سر مزار بقیع
مزار تو یک شمع نیست روشن نیست
چه ساکت است شب جشن شام تار بقیع
صبا حریم حسن را غبار روبی کن
نشسته روی مزار حسن غبار بقیع
کبوتران خراسان به یک دگر گویند
بیا که پر بگشاییم تا دیار بقیع
خدا بخواهد اگر میرسد زمانی که
سرود جشن بخوانیم در جوار بقیع
┄⊰༻🌼༺⊱┄
قاسم سلیمانی مانع دیپلماسی صلح (#سازش) در منطقه بود و باید حذف می شد !!
این جمله☝️ از کیست؟!
الف) ترامپ
ب) ظریف
ج ) هر دو ✅
#سرطان_اصلاحات
#نامرد_میدان
نام: حاج قاسم سلیمانی
شهادت: ۱۳ دی ۱۳۹۸
ترور: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
فرق #دیپلماسی_انقلابی با #دیپلماسی_انفعالی
در تفاوتِ دیدِ دانش آموختگانِ شلمچه ۶۱ است،
تا مُحَصلانِ ۱۹۸۲ سان فرانسیسکو!!
اگه غم نداری با علی
چیزی کم نداری با حسن
بگو لا فتی الا علی
بگو لا کریم الا حسن
یه نیمۀ ماه خدا با علی
یه نیمۀ ماه خدا با حسن
یه نیمۀ ماه و بگو یا علی
یه نیمۀ ماه و بگو یا حسن
برهانُ الکَرم تویی قرآن الکریم
به عشقِ تو، رمضان شد رمضانُ الکریم
آقا آقا آقا ، آقام حسن ..
شده سورۀ یاسین علی
شده سورۀ طاها حسن
بگو علّم الاسما علی
بگو اَحسن الاسما حسن
افضل الاعمالِ یاد علی
احسن الاعمالِ یاد حسن
از ایوون نجف یه روزی میریم
کنارِ پنجره فولاد حسن
سید الشباب اهل الجنه حسن
کسی به جز تو ندارم تو قیامت حسن
آقا آقا آقا ، آقام حسن ..
شبِ جمعه میریم کربلا
دوشنبه پیش آقا حسن
شب جمعه میگیم یا حسین
همه هفته میگیم یا حسن
اگه خدا بخواد ما ایرانیا
یه صحن با صفا میسازیم برات
یه روزی با النگویِ مادرا
یه گنبد طلا میسازیم برات
ما بین قبر تو و قبر مادرت
میسازه بین الحرمینت رو نوکرت
آقا آقا آقا ، آقام حسن ..
#شایعه،
ابزارِ جنگِ #معاویه
با #امام_حسن(ع) بود!
#ستون_پنجم_دشمن هم،
نقشِ #نفوذ را خوب ایفا میکرد...
#مرد_میدان
#نامرد_میدان
.
#مدح و توسل ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام .
┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اللّهمَ صَّلِ وَ سَلِّم وَ زِد وَ بارِک ، عَلیَ سَیِدالمُجتَبی، وَ الِامامِ المُرتَجی، سِبطِ الُمصطَفی، وَابنِ المُرتَضی، عَلَمِ الهُدی، العالِمِ الَرفیع، ذِی الحَسَبِ المَنیع، وَ الفَضلِ الجَمیل، والشَّرَفِ الَرفیع، الشَفیعِ ابنِ الشَفیع، المَقتولِ بِا سَمِّ نَقیع، اَلمَدفونِ بِاَرضِ البَقیع، اَلعالِمِ بِالفَرائِضِ وَ سُنَن، صاحِبِ الجُودِ وَ المِنَن، کاشِفِ الضُرِ وَ البَلوی وَ المِهَن، ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَن، اَلَّذی عَجَزَ اَن عَدِّ مَضائِهِم لِسانُ الُسَن، اَلِامِ بِالحَقِّ المُوتَمَن، اَبی مُحَمَدِ الحَسَن..
دیشب گذری کردم از کوچه ی میخانه
دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه
ساقیِ بلا جویان شادابُ و لبِ خندان
مِی داد به سَر مَستان پیمانه به پیمانه
من بودمُ تنهایی در حلقۀ شیدایی
دستی زِ کَرم آمد، ناگاه رویِ شانه
گُفتا مَنشین خاموش، در محفلِ ما رِندان
برخیز غزل خوان شو مستانه به مستانه
سَرمست بخوان یاهُو، جایِ نگرانی نیست
مولاست که می بخشد عیدانه ی شاهانه
برخواستمُ خواندم یا مُحسنُ و یا مُجمِل
ما را بنواز امشب ای لطفِ کریمانه
گو هاتفی از یثرب، می گفت دمِ مغرب
افطار بفرمایید از سفره ی جانانه
فرمود :کسی مولا فرموده: بفرمایید
کردند همه طاعت، فرمانِ مُلوکانه
چه سفرۀ رنگینی! گسترده به ایوان بود
بِسمِ اللهِ هنگامِ افطار حسن جان بود
ای خالُ خَط و چشمت تصنیفِ دل آرایی
نامت حَسنُ و حُسنت سرچشمۀ زیبایی
هم قامتِ تو موزون هم صورتِ تو مَحشر
پا تا سَرت ای مولا مجموعۀ غوغایی
افلاک همی گردند گِرد قَد و بالایت
رُخسار جهان افروز، گیسو شبِ یلدایی
ای روزیِ هر روزم وابسته به دستانت
ای کاش که رزقم را همواره بیفزایی
اول قمرِ طاها ، اول پسرِ مولا
اول ثمرِ عشقِ صدیقه ی کبرایی
ای سفره ی گسترده ای رحمتِ بی پایان
ما را بنواز امشب ای رافتِ زهرایی
کو حاتمِ طایی تا پیشِ تو زند زانو
سالارِ کریمانی تو حاتمِ طاهایی
ای حلمِ خداوندی اُستورۀ صبری تو
فرماندۀ بی لشکر، سردارِ شکیبایی
رویایِ شب و روزم خورشیدِ دل افروزم
عمریست که باعشقت می سازمُ می سوزم
ای نامِ گرانقدرت بِسمِ اللهِ طوفان ها
وی جنبشِ لبهایت آرامشِ طوفان ها
هرکس غزلی خواند در مِدحتِ تو جانا
می بندد و می سوزد دیوانِ غزل ها را
خورشیدی و چون خورشید سلطانی تو مُحرز
ای سیطره ات حاکم بر سلطۀ سلطان ها
ای میمنۀ هستی در مِیسرۀ چشمت
وی همچو علی فاتح درعرصۀ میدان ها
در چشم بلا خیزت خونِ همه خوابیده
ای کُشتۀبِالفِطره از حُسنِ تو انسان ها
هم عرش تو را خواند هم فرش تو را خواند
پایی بزن ای عرشی در گوشه ی ویران ها
لب وا کُن و لبیکی آهسته بگو آخر
مُردند به عشقِ تو این پاره گریبان ها
فریاد زنم مَحشر از عمقِ دلِ مَستم
از طایفه ی عشقم ،مجنونِ حَسن هستم
امشب دلِ دیوانه بی تاب حَسن گوید
با دستِ تهی چشمِ پُر آب حَسن گوید
عشقِ تو خیالاتی کرده است مرا آقا
هر شب دلِ آشفته در خواب حَسن گوید
با رحمت و احسانِ چشمانِ پُر از خیرت
این عاشق شیدا را دریاب حَسن گوید
اِمشب همه ذرّاتِ هستی حَسنی هستند
خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حَسن گوید
کِی غُلغُله می اُفتد ، بر جانِ همه عالم
وقتی لبِ عطشانِ ارباب حَسن گوید
ذرّات به توصیفِ اوصافِ تو مشغولند
سجاده و تسبیحُ و محراب حَسن گوید
اِی محورِ بَخشایش در ماهِ عنایت ها
ماهِ رمضان ، رَبُّ اَلارباب حَسن گوید
ای اَحسنِ اَسماءِ حُسنایِ خداوندی
در حُسنِ تو می بینم غوغای خداوندی
.
ای نورِ دو عالم، ای جانِ دو دنیا
ای سِبطِ نَبی ، عشقِ علی ، ای گُلِ زهرا
از روشنیِ نام پُر از حُسنِ تو ای گل همه جا حِصنِ حَصین شد
در ماهِ دعا آمدنت،علتِ بخشودگیِ اَهلِ زمین شد
بر شانه ی خاتم، تو نقشِ نگینی
هم حیدر و احمد، هم روحُ الاَمینی
تو نورِ دو چشمِ همه ی اَهلِ کِسایی
تو ماه ترینی
ای آنکه سَرِ خوانِ تو عُمریست که هم دشمن و هم دوست سهیم است
شَهرُالرَّمَضٰان از کَرَم و پا قَدَمِ توست اگر شهرِ کریم است
حیدر حیدر، چشمانِ تو روشن
شد ماهِ حَق، از ماهِ تو گلشن
عشقِ اَزلی تو، شیرِ جَمَلی تو
در معرکه ها آینه ی جَنگِ علی تو
ای صلحِ تو چون ضربه ی شمشیرِ تو در معرکه کاریست حَسَن جان
در وقتِ دُعا بر لبِ ما نامِ پُرِ از حُسنِ تو جاریست حَسَن جان
دارد دلِ تنگم ،امیدِ عَطایت
بسته ست دخیلم ،بر سبزِ عَبایت
ای حیدرِ کرارِ جَمَل ثانیِ مولا
سرهاست به پایت
تو عشقی و ایمانی و تو معنی قرآنی و تو جانِ جهانی
تو ماهِ زمین ،عشقِ خدا هستی و من عاشقِ بی نام و نشانی
*با یه امیدی اومدم دَرِ خونه ات، آقایِ من! ای کریمِ اهلِ بیت، هیچ فقیری به آقا رو نمی کرد،مگر اینکه آقا بهش عطا میکرد، این رو فقط منابع ما ننوشتن، اَنسابُ الاَشرافِ بلاذری از منابع مهم اهل سُنَّتِ، میگه: هر فقیری به حسن ابن علی رو میکرد، مأیوس نمیشد.
از آقا سؤال کردن چرا هیچ وقت هیچ فقیری از دَرِ خانۀ شما دستِ خالی نمیره؟ فرمود: من خودم دستام به دستانِ خدا بلندِ، من به لطفِ خدا امید دارم، برا همین شرم میکنم، حیا میکنم که خودم فقیر باشم و فقیری رو مأیوس کنم.*
کریم کاری به جز جود و کَرَم نداره
آقام تو مدینه است ولی حَرَم نداره*
تو عشقی و ایمانی و تو معنی قرآنی و تو جانِ جهانی
تو ماهِ زمین ،عشقِ خدا هستی و من عاشقِ بی نام و نشانی
حیدر حیدر، چشمانِ تو روشن
شد ماهِ حق، از ماهِ تو گلشن
#شاعر فرشته حسینی
چشمۀ محبتِ تو، جاریِ تویِ قلبِ منِ
دَم و باز دَمِ نَفَسَم، فریادِ حَسَن حَسَنِ
زیرِ دینِ صبرِ توِ دین و آئین
سلامٌ عَلیکَ یا امامَ المُعِزّین
غریبیِ تو آقا جون ، نشونِ اقتدارتِ
مزار خاکیتُ نبین، سینۀ ما مزارتِ
حَسَن!،ای جانم...
دست بوسِ روز و شبِ تو ، حضرتِ روحُ الْاَمینِ
غیر از تو کدوم شاهی ، تو راهِ گداش می شینه
تویی حقِ مُطلق، تویی باطنِ دین
سلامٌ علیکَ یا امامَ المُعِزّین
اسمِ توِ که عمریِ، قوّتِ بال و پرمِ
به عرشِ اَعلیٰ مْ برسم ، منّتِ تو رو سَرَمِ
حَسَن!، ای جانم...
نیم نگاهِ تو که باشه ، دنیامُ عوض می کنم
تو هر حالتی که باشم، با اسمِ تو حَض می کنم
سَرِ سفرۀ تو ، می شینن مَسٰاکین
سلامٌ عَلَیکَ یا امامَ المُعزّین
ساکنایِ عرشِ خدا ، تو حسرتِ بقیعِ تَن
ملائکه مُقَرَّبَن، اَمر بُکنی مُطیعِ تَن
حَسَن!، ای جانم...