#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
گفتم اُم البنین، دلم وا شد
گره هایی که داشتم وا شد
مادرِ آب را صدا زدمُ ..
خشکسالم شبیه دریا شد
با ادب بود و رویِ دامانش
تا گلِ نازدانه ای جا شد
.. به مدينه نگفت مادر شد
گفت ، مولایِ شهر بابا شد
روضه هایی عجیب میخواند
از شب و روز کربلایِ حسین
با خجالت به زینبش میگفت
پسرانم همه فدایِ حسین ..
از خدا خواست که قدِ من را
ای خدا بیشتر هلالش کن
دست بر دامنِ سکینه گرفت
پسرم را بیا حلالش کن
بعدِ آن مشکِ پارۀ پسرش
شرم دارد از این جا چرا زنده است
هر کجا شیر خواره می بیند
از نگاهِ رباب شرمنده است
*اومد تو خیمه بی بی زینبُ ببینه؛ وارد خیمه شد و برگشت .. یه موقع زینب سلام الله علیها صدا زد مادر بیا درست آمدی ، من زینبم ..*
در کنارِ چهار قبر شریف
آن قدر گریه کرده بی حال است
ظهر امروز باز غش کرده
روضه خوان شهید گودال است
گفت زینب میان مردم شام
فکر رأس برادرت بودی؟
راستی این دفعه جواب بده
راضی از دست نوکرت بودی؟
گفته بودم که روز عاشورا
همه دم پیش خواهرش باشد
قبل از آن که کسی شهید شود
پیش مرگِ برادرش باشد ..
سرِ عباس را به نی دیدی
لبِ او خشک بود یا تر بود؟
خواب دیدم که آب ها را ریخت
نگران لبِ برادر بود
شاعر : مهدی نظری
*سفرۀ فاطمیه رو خانم اُم البنین داره جمع میکنه .. از همه التماسِ دعا .. بشیر وقتی صدا زد که همه پسرهات رو کشتن ، یکی یکی اسم برد ام البنین گفت از حسینم چه خبر؟!.. گفت عباستم کشتن ، خم به اَبرو نیاورد گفت بشیر عباسم ، پسرهام همه فدایِ عزیزِ زهرا .. از حسین چه خبر؟!..
یه وقت بشیر صدا زد خانم حسینم کشتن .. انقده گریه کرد از حال رفت .. وقتی بهوش آمد گفت بشیر تو حرف هات گفتی عمودِ آهن به فرقِ عباسم زدن .. اینو دیگه باور نمیکنم .. چه کسی جرات کرده عمود به سر عباس بزنه .. گفت خانم آخه اول دستاشُ از بدن جدا کردن .. گفت بازم باور نمیکنم ، تیغ به کف عباسم باشه کسی یارایِ مقابله کردنه باهاش رو نداشته و نداره ..عرضه داشت آخه خانم شمشیر به دست نداشت .. سوال کرد مگه کجا بوده؟.. گفت خانم رفته بود آخه آب بیاره نانجیبا دورش کردن ، مشکشُ سوراخ کردن .. یه وقت دیدن رو خاک ها نشست هی صدا میزنه حسین .. زینب جان ، سکینه جان ببخشید من شرمندۀ شما شدم .. عباسمُ حلال کنید .. یه بیت روضه و از همه التماسِ دعا ..
افتادنش زِاسب سبب شد که چوبِ تیر
در بینِ چشم بشکند و جا به جا شود ..
۲۳ آذر ۱۴۰۳
بابُ الحَرَم _حاج علی آینه چی.mp3
7.02M
◈سفرۀ فاطمیه رو خانم اُم البنین داره جمع میکنه...
اومد تو خیمه بی بی زینبُ ببینه؛ وارد خیمه شد و برگشت .. یه موقع زینب سلام الله علیها صدا زد مادر بیا درست آمدی، من زینبم...
•
۲۳ آذر ۱۴۰۳
۲۳ آذر ۱۴۰۳
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین
جان جهان حضرت ام البنینی
مونس و یار امیرالمؤمنینی
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
تو گل گلشن خانه ی حیدری
بر علی مرتضی یار و همسری
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
بر تو می نازد روز محشر فاطمه
نامت گشاید گره از کار همه
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شامل تو گردیده لطف خاص رب
مادری کرده ای بر حسین و زینب
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
لطف خدا را نموده ای تو احساس
تا که آمد به دنیا فرزندت عباس
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
با نثار گل هایت ام الشهیدی
در نزد زهرای اطهر روسپیدی
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
بعد از کربلا عمری در شور و شینی
یاد سوز داغ عباس و حسینی
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای پیکری شد اربا اربا
ندیده ای قامت خم آمد بابا
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای غرق خون گردیده اصغر
ندیده ای بریده تیر کین حنجر
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای دست عباست جدا شد
ندیده ای فرقش از کینه دو تا شد
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای کشته شد ماه علقمه
ندیده ای خون شد جگر فاطمه
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای پیکری در خون تپیده
ندیده ای غرق خون سر بریده
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای آتش زدند بر خیمه ها
ندیده ای سرها بر روی نیزه ها
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای شد رخسار طفلان نیلی
ندیده ای خوردند از دشمنان سیلی
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای زخم زینبت نمک خورد
ندیده ای رقیه از کین کتک خورد
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای ظلم و کین کوفه و شام
ندیده ای سنگ می زدند از روی بام
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای گردیده خون دل زینب
ندیده ای خرابه منزل زینب
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
شنیده ای تشت زر قاری قرآن
ندیده ای بر لب زد با چوب خزران
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
از بس که یاد کربلا غصه خوردی
در غربت و تنهایی چون گل پژمردی
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
ای بانوی پاک بی مثل و قرینه
از داغت خون شد دل اهل مدینه
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
ای بانویی که مقام تو رفیع است
قبر تو در گوشه ی خاک بقیع است
یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲
.
۲۴ آذر ۱۴۰۳
۲۴ آذر ۱۴۰۳
20231226_174414-AudioConverter.mp3
965.2K
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب
▪️زمزمه و نوحه وفات حضرت ام البنین
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
ستاره میبارم، قمر ندارم من
به من نگید مادر، پسر ندارم من
ام البنینم وای...
جسم عزیزم رو، چه زیر و رو کردند
به پیکر عباس، نیزه فرو کردند
ام البنینم وای...
وقتی به خاک افتاد، علقمه شد بی تاب
تا مشک آبش ریخت، شد از خجالت آب
ام البنینم وای...
کجاست علی اصغر، رباب پریشونه
گهواره خالی و، لالایی میخونه
ام البنینم وای...
ای کاروان با این، دلم چه ها کردی
سه ساله ی ما را، چرا نیاوردی
ام البنینم وای...
شد خیمه ها غارت، وقتی علمدار رفت
ناموس آل الله، تو کوچه بازار رفت
ام البنینم وای...
شنیده ام زینب، زد دست غم بر سر
از داغ اون گودال از دست اون خنجر
ام البنینم وای...
.
۲۴ آذر ۱۴۰۳
36.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زمینه
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#ام_البنین_قمرات_رو_کشتن
#سید_مهدی_میرداماد 🎤
┄┅═══••↭••═══┅┄
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی
حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی
حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم
روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم
اُم البنین قمرامُ و کشتن
اُم البنین قمراتُ و کشتن
اُم البنین پسرامُ و کشتن
اُم البنین پسراتُ و کشتن
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، تنها شدم تنها
کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا
مادر نبودی که ، آب و صدا میزد
پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد
اُم البنین بی پر و بال رفتم
اُم البنین دیگه از حال رفتم
ام البنین هر جوری که میشد
از خیمه تا ته گودال رفتم ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو
غوغای غارت رو ، حد جسارت رو
مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم
از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم
اُم البنین اشکامون و دیدن
اُم البنین همه میخندیدن
ام البنین نبودی تویِ شام
دور سر داداشم رقصیدن ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
________
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
۲۴ آذر ۱۴۰۳
ام البنین شدم که شوم یاور حسین
گل پرورش دهم بشود پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در بر حسین
هستند مثل فاطمه در باور حسین
شد شاملم دعای سحرهای فاطمه
روشن شدم به نور قمرهای فاطمه
تاج سر منند گهرهای فاطمه
اولاد من کجا و پسر های فاطمه
هستند هر چهار پسر نوکر حسین
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک تک شان سرجدا شوند
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
جریان گرفته اند کنار ابوتراب
از آل هاشم اند نه قوم بنی کلاب
اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب
عباس من شده به علمداری انتصاب
او هست یک تنه همه ی لشکر حسین
عهدی است بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دل بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین
هرچند او دگر پسر خویش را ندید
غمگین نبود ازینکه اباالفضل شد شهید
دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید:
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب، علی اکبر حسین
کارش دگر نشستن در آفتاب شد
آب زلال در نظر او مذاب شد
شرمنده ی نگاه غریب رباب شد
از اینکه هم قبیله ی شمر است، آب شد
رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین
#شعر_شهادت_حضرت_ام_البنین_س
#علی_ذوالقدر
۲۴ آذر ۱۴۰۳
ای سفرهدار، سفرهی اعیانیات قبول
اُمُّالشهید، لشکرِ قربانیات قبول
ای مشکِ چشمهای تو نذرِ لبِ حسین
ای آسمان، زیارتِ بارانیات قبول
گفتند از خسوفِ قمر، باورت نشد
حیران ماهِ علقمه!، حیرانیات قبول
ای روضهخوانِ چار مزارِ خیالیات!
اُمُّالبقیع!، تعزیهگردانیات قبول
چادر به سر کشیدهای و زار میزنی
ای کوهی از وقار، پریشانیات قبول
شمعِ مزارِ کیستی ای مادر قمر؟
شبگریههای شامِ غریبانیات قبول
فریاد داشت سوزِ دَمت رو به دشمنت:
ای امتِ رسول، مسلمانیات قبول!
#شعر_شهادت_حضرت_ام_البنین_س
#رضا_قاسمی
۲۴ آذر ۱۴۰۳
Fatemieh Dovom 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
#شور_حضرت_عباس
#حاج_امیر_کرمانشاهی
پرچم عشق تا وقتی که باشه
روی دوش ابالفضل رفیعه
پای حرف امامش ابالفضل
بیشتر از کل عالم مطیعه
به کجا رسیدی سلمان و ابوذر
به تو غبطه میخورن
به کجا رسیدی اصحاب پیمبر
به تو غبطه میخورن
روز محشرم میبینی همه محشر
به تو غبطه میخورن
صفین فهمیدن عباس چه غوغائیه
کسی عباسو ندیده بود از این زاویه
هرسری رو که میزد تو یک ثانیه
متلاشی میشد از حدود صد ناحیه
یا ابالفضل یا ابالفضل
****
هم توی دنیا هم تو قیامت
اختیارات عباس وسیعه
این مقاماتو داره واسه اینکه
پای حرف امامش مطیعه
به کجا رسیدی که عابس و اَسلَم
به تو غبطه میخورن
به کجا رسیدی که حبیب و ادهم
به تو غبطه میخورن
به کجا رسیدی که پیمبرا هم
به تو غبطه میخورن
از هر وجهی به حمزه شباهت داره
به تموم شهدا حق ولایت داره
تو هر علمی که باشه درایت داره
بیشتر از کل مراجع هم فقاهت داره
یا سیدی یا عباس
یا ابالفضل یا ابالفضل
****
باد عقب میمونه خیلی وقتا
بسکه تیغ ابالفضل سریعه
بیشتر از هرکسی توی خیمه
پای حرف امامش مطیعه
به کجا رسیدی سلمان و ابوذر
به تو غبطه میخورن
به کجا رسیدی اصحاب پیمبر
به تو غبطه میخورن
روز محشرم میبینی همه محشر
به تو غبطه میخورن
صفین فهمیدن عباس چه غوغائیه
کسی عباسو ندیده بود از این زاویه
هرسری رو که میزد تو یک ثانیه
متلاشی میشد از حدود صد ناحیه
یا ابالفضل یا ابالفضل
#شور
#حضرت_عباس
۲۴ آذر ۱۴۰۳
Fatemieh Dovom 1403 Rasoli [Mohjat_Net] (5).mp3
1.65M
#شور_امام_حسین
#حضرت_زهرا
#حاج_مهدی_رسولی
حرف مشترک شد هر دم هر دقیقه
این چه سِریه تو رو دوسِت دارن
همه با هر سلیقه
خدایی دست و دلبازه
خدا ساخته براش با همه دمسازه
خودت رو غرق نعمت کن
بیا و با امام حسین رفاقت کن
حقیقت اینجاست حسین تو دلهاست
به معنی واقعیِ کلمه
اینه خوشبختی چی میخوام وقتی
خونه ی اجدادی ما حرمه
اباعبدالله اباعبدالله
حسین حسین حسین حسین ثارالله
****
عشق مادرانت دل رو زیر و رو کرد
با وجود تو به دلِ تنگ من یه حس تازه رو کرد
صدام کردی که برگردم
صدام کردی که دنیا رو جواب کردم
نگاهت رو به راهم کرد
خدا رو شکر که مادرم نگاهم کرد
یه حس خوبی تو دل آشوبی
همینکه اسم تو میاد رو لبا
ببین بی تابم خودت دریابم
پناه من فقط تویی به خدا
آنام یا زهرا آنام یا زهرا
آنام آنام آنام آنام یا زهرا
#شور
#امام_حسین
۲۴ آذر ۱۴۰۳
#بنال_ای_دل_که_امشب_دل_غمینم
#حضرت_ام_البنین_س
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
بنال ای دل که امشب دل غمینم
عــزادار غـــم اُم البنینـم
بنال ای دل به همراه مدینه
غـم اُم البنین دارد بـه سینه
خزان افتاده در گلزار احساس
شده روز عـزای اُم العباس
همان مادر که بانوی ادب بود
ولی عمری حزین وجان به لب بود
همان که بهر طفلان عزیزی
بجای مادری کرده کنیزی
همانکه شهره شد دربخشش وبذل
همان که شیر داده به اباالفضل
همان مادرکه گفتا با چه احساس
حسین جانم، فدایت گردد عباس
نمیدانم دراین حکمت چه رازاست
غمش چون داغ زهرا جانگذازاست
غم اُم البنین و داغ زهـرا
به آتش می کشاند سینه ها را
دو تا فاطمه از این خانه رفتند
غریبانه از این کاشانه رفتند
دو تا فاطمه ی در غم نشسته
یکی را دل یکی پهلو شکسته
دو تا فاطمه همراه ولایت
شدند سرباز در راه ولایت
دو تا مادر که دیده داغ فرزند
دو دل شکسته از فـراق فرزند
یکی دل درعزایش بی قرار است
یکی هم از غریبی بی مزار است
دل دو فاطمه در شوروشین بود
غـمشان هم غریبیِ حسین بود
یکی از کربلای غم شنیده
یکی داغ حسین خویش دیده
بگو «مداح» که تا اُم البنین بود
غمش داغ حسین نازنین بود
🏴😭
۲۴ آذر ۱۴۰۳