مـا کویر و نگاه تـو دریا
پس کرم کن بـه خشکسالی مـا
روزه داران یک نگاه توایم
سفره دار قدیمی دنیا
تـو رسیدی و کوچه بند آمد
بار دیگر ز ازدحام گدا
بین این خانواده تنها تـو
می شوی عشق ارشد مولا
پسرانش اگرچه مادری اند
از هـمه مادری تری آقا
وقت تقسیم نان و خرمایت
سمت تـو دست آسمانی ها
ولادت با سعادت امام حسن مجتبی «ع» خجسته باد
عشق بی حد و مرزم تو هستی
طپش قلب و نبضم تو هستی
تو دم و بازدم و نور دیده
یا حسن اسم اعظم تو هستی
حسن یعنی تمام هست زهرا
حسن یعنی کریم هردو دنیا
حسن یعنی سکوت و رازداری
حسن یعنی شب و دل بی قراری
گلی زیبا نمایان در چمن شد
شب میلاد مولایم حسن شد
شدم امشب سراپا مست نامش
یقین مرغ دلم گردیده رامَش
میلاد کریم آل طاها آمد
از بهر همه ی روح مسیحا آمد
درپیش قدومش همگی برخیزید
گفتند که چون یوسف زهرا آمد
تشنه ام تشنه مرا آب حیاتی بفرست
بـه دل سوخته ی من برکاتی بفرست
شام میلاد کریم اسـت کریمانه بیا
ماه برنیمه ی رسیده صلواتی بفرست
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ی ماه رمضان فیض حَسن
بخشیده به عرش و فرش، نعمت، صلوات
امشب ز سما نور خدا می آید
سر منشاء احسان و عطا می آید
در دهر تمام شیعیان مسرورند
زیرا که امام مجتبی می آید
اشعار ولادت امام حسن مجتبی (ع)
ما را غلام کوی حسن آفریده اند
مبهوت و مات روی حسن آفریده اند
ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند
مست از خم و سبوی حسن آفریده اند
خورشید را به این همه نقش و نگارها
از طلعت نکوی حسن آفریده اند
روشن ز نور روی مهش گشته روزها
شب را اسیر موی حسن آفریده اند
آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت
گل را ز رنگ و بوی حسن آفریده اند
از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین
مدهوش خلق و خوی حسن آفریده اند
میل نگاه هر چه گدایان شهر را
ولله سمت و سوی حسن آفریده اند
میلاد یعقوبی
دار و ندار حضرت دادار مجتباست
سبط نبی ومخزن الاسرار مجتباست
گویند هر کسی نظری سویش افکند
کافر شود که احمد مختار مجتباست
اولاد فاطمه همگی شبه حیدر اند
اما به واقع حیدر کرار مجتباست
تضمین کنم برای حسن شعر بهتری
زیبایی تمامی اشعار مجتباست
عباس هم بدست حسن مرد رزم شد
استاد فن رزم علمدار مجتباست
جنگ جمل بدست حسن ختم گشته است
از قاتلان لشگر کفار مجتباست
برتن زره نکرده به مانند مرتضی
وقت نبرد مرد جگردار مجتباست
از لطف اوست اشک دوچشم حسینیان
درمجلس حسین میاندار مجتباست
مطلع شعر من از عشق تو حیران شده است
بیت در بیت دلم بی سر و سامان شده است
عالم پیر دگر باره چه در بر دارد
گوئیا شور جوانیست که در سر دارد
لحظه آمدنش غصه نهان خواهد شد
"عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد"
وخدا خواست که یک برگ دگر رو بکند
جهت قبله نما روی به آن سو بکند
مژده آمدنش تا به پیمبر دادند
همه ذرات جهان در تب و تاب افتادند
نور خورشید ز دامان قمر می آید
چقدر طفل به مادر به پدر می آید
چهره اش ، ناز نگاهش به پیمبر رفته
کرم و عاطفه اش نیز به مادر رفته
این پسر کیست چنین جلوه محشر دارد
از همین کودکی اش هیبت حیدر دارد
ماه مهمانی حق نیز به مهمانی اوست
امشب افطار علی بوسه به پیشانی اوست
و در آن لحظه که این کودک شیرین آمد
شک ندارم که خدا نیز به تحسین آمد
تا در آئینه ی او حُسن خدا را دیدند
نام او را ز سماوات حَسن نامیدند
بر لبان علی و فاطمه لبخندآمد
کوچه امشب به تماشای حسن بند آمد
و خداوند روی سر در افلاک نوشت
هست او سید و آقای جوانان بهشت
دشمنش خوار و ذلیل است مریض است مریض
پسر حیدر و زهراست عزیز است عزیز
در شجاعت که شده فاتح پیکار جمل
و شهادت شده در کام پسرهاش عسل
مادرش نام مرا سائل این خانه نوشت
روزی شعر مرا نیز کریمانه نوشت
پدرش گفت بیاییم و گدایش باشیم
کاش امشب همه مشمول دعایش باشیم
دلخوش از مستحبی هستم و شد ورد لبم
چون که واجب شده پاسخ بدهی مستحبم
با لب روزه تو را می دهم ای یار سلام
که کریمانه بگویی به من زار سلام
سائل خانه ات از حد و عدد بیرون است
آسمان نیز به درگاه شما مدیون است
نظری کن که در این ماه مسلمان بشویم
کاش بر سفره ی افطار تو مهمان بشویم
جانم امام مجتبی (علیه السلام)
مهدی چراغ زاده
تو آمدي، رمضان سفره ضيافت شد
شب تولد تو تازه ماه رؤيت شد
همين كه در دو جهان كار تو كرامت شد
خيال من دگر از روز حشر راحت شد
به شكر آنكه براي خدا حسن شده اي
چهار ركعت يوميه هاي من شده اي
هميشه پشت در خانه تو مهمان است
بيا ز خانه كه در كوچه راهبندان است
هرآنكسي كه گدايت نشد، پشيمان است
الا كه گوشه اي از سفره ي تو ايران است
چه خوب ميشد اگر قبر تو در ايران بود
شب ولادت تو صحن تو چراغان بود
محمد رسولی
🔹دعای روز چهاردهم ماه مبارك رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِكَ یا عزّ المسْلمین.
خدایا مؤاخذه نكن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها وبیهودگیها وقرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها وآفات ای عزت دهنده مسلمانان.
.
از آقا امام حسن علیه السلام سوال کردند چرا شما هیچ وقت فقیری را مأیوس بر نمی گردانید؟
آقا امام حسن علیه السلام فرمود:
من خود ، نیازمند خداوند هستم و به الطافش امید دارم.
به همین دلیل شرم دارم، خود فقیر باشم ، ولی فقیری را مأیوس کنم
خدا، مرا عادت داده است که نعمت هایش را به من ارزانی دارد ، و من هم او را عادت داده ام ،
که نعمت هایش را به مردم ببخشم
طبقات الکبری ، جلد ۱ ، صفحه ۲۳
!
.
‹اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ
الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ›
جز کوی تو . . .
دل را نبُوَد منزلِ دیگر
گیرم که بُوَد کوی دگر، کو دلِ دیگر!؟
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•کنونکه راه نداریم...
#مدحوتوسل ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
کنون که راه نداریم؛ از حرم به حسن
سلام میدهم از دور دَم به دَم به حسن
بدان که دَم زدن از او به عزم شاعر نیست
به اذن وحی ادب میکند قلم به حسن
من از قدیم خدا را چِنان که یادم هست
همیشه وقت دعا داده ام قسم به حسن
به دلبران زمان یک کلام گفتم لا
هزار بار ولی گفته ام نِعَم به حسن
بهشت محوِ تماشای خود نخواهد کرد
مرا که هم به حسین است چَشم هم به حسن
مُریدِ خُلقِ کریمش مَکارمُ الاَخلاق
و می کند همه جا اقتدا کرم به حسن
و سالهاست که در قِصِّه ی حرم سازی
به جای مانده بدهکاری عَجم به حسن
چگونه است که از کوچه های تنگِ خیال
همیشه راه گریزیست لاجرم به حسن
چه قِصِّه ایست که من بین واژه ها هر بار
به کوچه میرسم انگار میرسم به حسن
دلم پُر است از آن بی وفای عهد شکن
همان زنی که جفا کرد و داد سَم به حسن
°یک دفعه جُعده دید رنگ امام حسن زرد شد و حالش وخیم شد گریه کرد. حضرت فرمود:جُعده من بد شوهری بودم؟ بعد فرمود: از اون در برو بیرون تا دست زینب و عباسم بهت نرسه مردم امام حسن راه فرار به قاتل نشون داد....*
همان زنی که سخن های ناروا گفته است
عَجوزه که روا داشته سِتم به حسن
و نادِمیم قیامت به احتمالِ زیاد
از اینکه این همه پرداختیم کم به حسن
#شاعر:مرتضی متولی
.
سرودویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
ای وارث خلق و خوی و خصالِ محمد
تو چهره ی تو هویدا جمالِ محمد
نذر قدومت میخونیم دَمادم
صَل اللّهُ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد
اذون اول و نبی کوتاه میگه
دَرِ گوش تو فقط از وَلی اللّه میگه
این شبهای ماهِ خدا افطار و جایی قول نده
دعوتیم به خونه ی علی آقازاده دنیا اومده
عمری مدیونِ حسنم حسنم
هر شب مهمونِ حسنم حسنم
سن شوره زار جهاندا عسلسن
مضمون بکر و شکوه غزلسن
سن ناقه ی فتنه نی پیلین سن
سردار با عزت و اقتدار جملسن
سنیدون جنگیده اقتدارِ علی
سنه افتخار ادر ذوالفقارِ علی
تا سسلندی یا فاطمه میداندا دوشدی همهمه
اورکندی او گون رزمینی سنن سردار علقمه
ای جانیم فدا حسنه حسنه حسنه
فخر ایلر خدا حسنه حسنه حسنه
نوکر شدم با دعای حسن جان به قرآن
ذِکر حسن آبرو داده به اهلِ ایمان
خوشحال میشه مجتبی هم با ذکره
صَلی اللّهُ عَلیکَ یا سَیدی یا حسین جان
رگ و خونم حسن، ضربانم حسین
تا که میگم یا حسن جان میگه جانم حسین
+ میدونی بدترین صحنه چیه؟
#امام_زمان(عج)
با اشک به پروندت نگاه کنه و بگه :
این که قول داده بود . . .
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مدحوتوسل ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
اگرچه عاشقِ ناقابل شماست دلم
بیا به خانه ی خود منزلِ شماست دلم
اگر که شیعه شدم از دلِ شماست دلم
و از اضافه ی آب و گلِ شماست دلم
من آفریده شدم تو دل مرا ببری
طُفیلِ هستی عشق اند آدمی و پری
تو آمدی رمضان سفره ی ضیافت شد
شبِ تولد تو ماه رؤیت شد
همین که در دو جهان کارِ تو کرامت شد
خیالِ من دگر از روزِ حشر راحت شد
به شکر آن که برای خدا حَسن شده ای
چهار رکعتِ یومیه های من شده ای
همیشه پشتِ در خانه ی تو مهمان است
بیا زِ خانه که در کوچه راه بندان است
هر آن کسی که گدایت نشد پشیمان است
الا که گوشه ای از سُفره ی تو ایران است
چه خوب میشد اگر قبرِ تو، در ایران بود
شبِ ولادت تو صحن تو، چراغان بود
سه بار زندگی ات را به این و آن دادی
جُذامی آمده و روی خوش نشان دادی
به آن که گفت به تو ناسزا امان دادی
گرسنه بود و به او قرص های نان دادی
هِزار سفره اگر چه فراهم آورده
کَرم کنارِ کریمی تو کم آورده
ازل ندیده دگر تا ابد همانندت
غزل چه هست به جز بندهای دربندت
جمل شکسته شده فتنه اش زِ ترفندت
عسل شده ست چه شیرین زِ کام فرزندت
تو از حوادثِ کرب وبلا خبر داری
برای روز مبادا دوتا پسر داری
سفید نیست که سرخ است پرچمِ صلحت
و نیست صحبتِ سازش در عالم صلحت
نبود تیغ بُرنده تر از دَم صلحت
بِپاست کرب و بلا از مُحَرمِ صلحت
سکوتِ تو ثمرش میشود قیام حسین
شما امام حسن هستی و امامِ حسین
گدا اگر که دَمی با شما قدم بزند
غنی شود برود خانه ی کَرم بزند
کجاست آن که تَه قصه را رقم بزند
بیاید و برای شما حرم بزند؟
بیا که جمعه ی ما موعد قیام بشود
بیا که ندبه ی أَین الحَسن تمام شود
|⇦•بهنامخدای کرمها ....
#مدحوتوسل ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
به نام خدای کرم ها حسن
نوشته به روی دل ما حسن
چنان عشق را کرده معنا حسن
که ماییم مجنون و لیلا حسن
نداریم معشوقی الا حسن
شعف با دلِ شیعه راه آمده
چه نوری زِ عرش اله آمده
سحرگاه شامِ سیاه آمده
شب نیمه ماه، ماه آمده
به خورشید گویند حالا حسن
چِنین چشم های تری، دیده ای؟
شبیه پرش شه پری، دیده ای؟
همانند او دلبری، دیده ای؟
پسر اینقدر مادری، دیده ای؟
خلاصه کنم جانِ زهرا حسن
زَر و سیم سربار این طایفه است
گدا پس زدن عار این طایفه است
فقیر محل یار این طایفه است
نمک پروری، کار این طایفه است
به بازی گرفته کرم را حسن
قدم های آغازی اش را نگاه
پر و بال پروازی اش را نگاه
دلِ از خدا راضی اش را نگاه
بیا دست و دل بازی اش را نگاه
گدا را نشانده است بالا حسن
دو خط مدح در وصف دریا بگو
کمی از مرامش به دنیا بگو
رفیقِ جذامی شدن را بگو
غذا دادنش را به سگ را بگو
به والله آقاست آقا حسن
منم سائلِ مجتبیِ علی
فدای همه بچه های علی
نجف آرزوی گدای علی
رسیدی به ایوان طلای علی
بگو یا حسین و بگو یا حسن
به تو دِینِ خود را ادا میکنیم
میان بقیعت چه ها میکنیم
شبت را شب کربلا میکنیم
ضریحی برایت بنا میکنیم
به زیبای مشهد ما، حسن
|⇦•دل پیمبر شاده ..
#سرودویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
دل پیمبر شاده، صَلَوَات رَبی علیه
شبِ مبارک باده، صَلَوَات رَبی علیه
خدا به مولا امشب، صَلَوَات رَبّی علیه
امام حسن رو داده، صَلَوَات رَبّی علیه
مدینه گل بارونه، صَلَوَات رَبّی علیه
لبِ همه خندونه، صَلَوَات رَبّی علیه
حضرت زهرا داره، صَلَوَات رَبّی علیه
وَ اِن یَکادْ میخونه، صَلَوَات رَبّی علیه
امشب که غرقِ تولایی
داری به دل چه تمنایی
وقتی که یار حسن باشد
مهمونِ سفره ی مولایی
یه اسمِ پر آوازه، صَلَوَات رَبّی علیه
یه عشقِ بی اندازه، صَلَوَات رَبّی علیه
خودت رو بسپار دستش، صَلَوَات رَبّی علیه
زندگیت و می سازه، صَلَوَات رَبّی علیه
همه گدا وسائل،صَلَوَات رَبّی علیه
پناه هر گمراهه،صَلَوَات رَبّی علیه
به خوب وبد میبخشه،صَلَوَات رَبّی علیه
کریم آل والله، صَلَوَات رَبّی علیه
کریمِ آل فاطمه حسن ...
.
محبوب من!
کاش می توانستم تنهایی ام را بیاورم کنارِ تنهایی شما ...
#امام_زمان
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
خدایا هروقت تو را خواندم با تمام عظمتت نگاهم کردی،
وهرگاه تو مرا باتمام کوچکیم خواندی من تو را فراموش کردم...
+راستی رفیق نیمه راه نمیخواهی؟!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•ای برکت ماهِ بندگی..
#سرودویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
ای برکتِ ماهِ بندگی مولا، حسن مولا
ای شوقِ وامید زندگی مولا، حسن مولا
از کریم بگم
با نرمی و لطافتِ نسیم بگم
نشستم از ارادت، از قدیم بگم
من از بقیع و نور اون حریم بگم
از عشقم از تموم زندگیم بگم
ندیده مثلش و دیگه، این دنیا
تا اسمی از کرم میاد، توهر جا
بی اختیار آروم میگم، زیر لب
کریم آل مصطفی، مجتبی
کی مثه حسن برا سائلا بی قراره
زندگیشو داده تو راه خدا سه باره
هر کسی نمونه شو دیده اگه بیاره
از غزل بگم
با طعمِ ناب اَحْلی مِن عسل بگم
من از شروع عشقم، از ازل بگم
ارادتم رو بهترین عمل بگم
بشین تا از دلاورِ جمل بگم
چه فرقی داره واسه اهــــلِ ایمان
که از حسن بگیم وَ یا، از قرآن
دوشنبه ها رو دوست داریم، چون بیشتر
شنیده میشه ذکرِ یا، حسن جان
دنیا بی مُحبتش که دلخوشی نداره
عشقِ ما به مجتبی، عشقِ ادامه داره
به قول جوونا امشب صفا برقراره
امشب درِ خونه شو زدن عشقه، حسن عشقه
یک کربلا از دست حسن عشقه، حسن عشقه
#شاعر :سرود عبدالله باقری
.
[ یا حسن مجتبی(ع) ]
یگانه ای و نداری شبیه و مانندی
که بی بدیل ترین جلوه خداوندی
معطل اند هزاران فرشته کاسه به دست
عسل بیاوری از آن لبی که می خندی
به قصد کشتن شاعر شدند هم پیمان
دوچشم مست تو با ابروان پیوندی!
تمام عرش خدا در طواف گهواره
نگاه خیره ی زهرا به طفل دلبندی
به نیمه رمضان و میان صوت اذان ...
رطب رسیده به دستان آرزومندی
نمی شناخت رسول خدا سر ازپایش
نمی رسید به آن لحظه ی خوشایندی
نوشته اند تو را از بهشت آوردند
نوشته اند ز عطری که می پراکندی
لبان فاطمه خندان و چشم مولا اشک
نوشته اند تو مولود اشک و لبخندی
برای خیل غلامان چه خوب مولایی!
برای حیدر و زهرا چه ناز فرزندی!
گدا که فرق ندارد تو سفره ات پهن است
درِ امید به روی کسی نمی بندی
هادی ملک پور