|⇦•اسم بقیع روتا میارم....
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
اسم بقیع رو تا میارن
دلایی که طاقت ندارن
یاد حرم های بی نشون
غریبونه بارون میبارن
این غربت رو کی فهمیده
کی جنّت رو، خاکی دیده
داغش قلب و آتیش میده
تنها نسیمه که روضه میخونه توهوای بقیع
خورشید میسوزه با هر نفس توی تب برای بقیع
امون ای دل....امونای دل ..
عمری که غم مهمونشه
عرش خدا هم دل خونشه
اسیرِ تو فریادِ سکوت
خونه ی خودش زندونشه
اینجا آه و شیوَن ممنوع
نوحه خوندن اصلاً ممنوع
حتی شمعِ روشن ممنوع
جز آسمون و زمین که صحنو رواق نداره بقیع
انگار نشسته خزون رو هرگوشه از بهارِ بقیع
سهم زیارت زائر از حرمه غبار بقیع
امون ای دل...امون ای دل..
درد ما دوا میشه یه روز
حاجتا روا میشه یه روز
با نابودی آل سعود
دَرِ بقیع وا میشه یه روز
میبینه اون روز و دنیا
بارِگاهِ آل طاها
تو مدینه میشه برپا
امون ای دل ..امونای دل..
.
علامه حسن زاده آملی:
"گوشتان به دهان رهبر باشد.
چون ایشان گوششان به دهان
حجتبنالحسن(عج) است..."
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•ما لشکریان آماده ی...
#روضه وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
ما لشکریان آمادهی آمدنیم
ما کارگرانِ حرم امام حسنیم
جانمان مالمان زندگیمان
وقف حسنستان
هرکه پرسیده از عشقِ دوران
گفتیم حسن جان
چهار گنبد طلا، به دستِ ما بنا شود
به یاری امام حسین، بقیع کربلا شود
"نَحنُ خُدّامُ ائمةِ البَقیع"
اینجاست همان دروازهی فتح جهان
آباد شود با مددِ امامِ زمان
میشود از تبِ غیرت ما دنیا متحیر
در مدینه بپیچد طنینِ اهلاً یا زائر
بنا به امر فاطمه، چه محشری به پا شود
شبیه ظهر اربعین، بقیع کربلا شود
"نَحنُ خُدّامُ ائمةِ البَقیع"
این تازه شروع رزم حِماسی ماست
بیداری ما صدقه سریِ شیر خداست
بدر و احزاب و خیبر که دیدید
کرّارِ جهان را
وقت فتح عربستان ببینید
پیروزیمان را
پشت و پناه ما علیست، یاور ما خدا شود
صبح ظهورِ منتقم، بقیع کربلا شود
"نَحنُ خُدّامُ ائمةِ البَقیع"
«نماز صبح را در مسجدالاقصی نمیخوانم
مگر روزی که از صحن حسن بانگ اذان آید»
.
شیطون واسه افرادی که بچه مذهبی هستن بیشتر دام پهن می کنه!
اون خودش یه بچه مذهبی بود که عاقبت به شَر شد ..!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•ما گدایان و فقیر ...
#روضه وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
"صَلَّ اللّهُ عَلیکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا "
ما گدایان و فقیرِ سر راه حسنیم
ما همه شیفتۀ نیمه نگاهِ حسنیم
همه هستیم سیاهیِ سپاهی که نداشت
پیش مَرگان علمدارِ سپاه حسنیم
گر ندیدیم به دنیا رُخ زیبایش را
وقتِ جان دادن خود، چشم به راه حسنیم
*عَبدُالزهرا روضه خون بود، خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دید، دید بی بی دلخوره...
گفت: خانم! من روضه خوان شما هستم، چرا دلخور هستید از من؟ حضرت فرمود: چرا روضه ی حسن من رو نمیخونی*....
بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما
ما هدایت شدۀ چهرۀ ماهِ حسنیم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همه عُمر بدهکار نگاهِ حسنم
آبرو داده به ما یار، خرابش نکنیم
با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم
تا توانسته جواب دل ما را داده
حال، ما را به بغل خوانده جوابش نکنیم
مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب
کاش ما بیشتر از این دگر آبش نکنیم
بر روی تک تک ما مادرِ او کرده حساب
گفته هر کس حسنی نیست حسابش نکنیم
*رسول خدا فرمود: چشمی که برا حسنم گریه کنه، روز قیامت گریه نمیکنه...
امام حسن و امام حسین داشتن کُشتی می گرفتن، سن و سالی نداشتن، مادر تشویقشون میکرد، میفرمود: آفرین حسینم.. امیرالمؤمنین نگاه می کرد.. همه ی عالم میدونن زینب حسینیه، زینبممیگفت:حسین! در خونه رو زدن پیغمبر اکرم صلوات الله وارد شد. دید بچه ها دارن بازی میکنن، صدا زد: آفرین حسنم... حضرت زهرا سؤال کرد: بابا جان! شما خودتون فرمودین کوچکتر رو تشویق کنید. فرمود: تو کوچه می آمدم دیدم ملائکه جمع شدن همه میگن: حسین ... دیدم حسنم کسی رو نداره...*
#شاعر : مجتبی شگریان همدانی
.
|⇦•بقیع وصحن خلوتش...
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
بقیع و صحن خلوتش ، غربتِ بی نهایتش
کاشکی یه روزی پا بده، با هم بریم زیارتش
بمیرم من! شکسته قلب زائرا
بمیرم من! برای بچه شیعه ها
بمیرم من! برا امام مجتبی
یه بقیع و یه دنیا، غم و درد نهفته
یه بقیع و یه دنیا، روضه های نگفته
«یاحسن یاحسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
قطعه ای از خاکِ بهشت تربت آقام حسنه
غربتِ شبهای بقیع غربتِ آقام حسنه
بقیع تو! قبله ی اهل عالمه
بقیع تو! پُر از غریبی و غمه
بقیع تو! شاهد اشک فاطمه
روی خاکا نوشته که حریمت بهشته
گِل مارو خدا با تربت تو سرشته
«یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
حسرتِ قلبِ زائرا صحن تو رو ندیدنه
آرزوی کبوترا رو گنبدت پریدنه
میاد اون روز که دردمون دوا بشه
میاد اون روز حاجتمون روا بشه
میاد اون روز صحن تو کربلا میشه
میاد اون روز که صحنت مملو از زائرات شِه
صحن تو مثل صحن علی موسی الرضا شِه
«یا حسن یا حسن، ذکرِ لبِ شَه بی کفن»
.
اون دری که خدا برات باز میکنه
بندهی خدا، نمی تونه ببنده ...
با خدا دادگان ستیزه مجوی
که خدا داده را خدا داده!
کاش بفهمیم...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•صحبت از خوان کریم است..
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..
صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما
دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز
گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است
قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز
دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید
*اونایی که مدینه رفتن بهتر متوجه میشن .. دو نوبت بیشتر درِ بقیع رو باز نمیکنن .. یکی هنوز هوا تاریکه بعد از نمازِ صبح درای بقیع باز میشه باید بیای پشتِ این میله ها بایستی آروم آروم گریه کنی .. نه ضریحی، نه گنبدی، نه رواقی ..*
دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید
مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم
بیشتر حرف حسن بود میان سخنم
اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم
*چه شلوغه باب الحسین
ولی حسن یه زائرم نداره ..
چه ضریحی داره حسین
ولی حسن یه سنگِ قبر نداره ..*
خاک گر نام حسن داشت به لب، دُر میشد
نام او را به روی سنگ یمن بنویسید
بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می کرد
تا به روی کفنش نام حسن بنویسید
جگر سنگ شود آب اگر گریه کند
شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را
روضه اش کوچه تنگی است نمیداند که
میخ را گریه کند یا که در سوخته را
بیت الاحزانِ نگاهش شده راوی غم
قصۀ رَد شدنِ آینه و کینۀ سنگ
با کنایه بنویسید که آیینه شکست
دست سنگین و فدکنامه و یک کوچه تنگ
گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد
گرچه او در غم غارت شدن خلخال است
تن غارت زدۀ شاه شهادت بدهد
روزِ هجر حسنش سخت تر از گودال است
شاعر : #محسن_حنیفی
*ایام تخریب بقیعِ .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونهشُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینهش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همهتون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن ..
اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین ..
دو تا سرُ رو به نیزه بسته بود .. شاید یکیش سرِ این شیرخواره بوده ..یکی دیگه شم بگم صدا ناله تون بلند بشه .. دیدن یه سری رو هر کاری میکنن رو نیزه نمی ایسته .. میدونید سرِ کی بود؟ سرِ علمدارِ کربلا .. آخه نامرد چنان با عمود آهن به سر زده بود .. صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ..
منبع:
1) طبری آملی، ص۱۳۶-۱۳۷،
مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۷۱–۱۷۲،
کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۷۱–۸۷۲
.