#امام_علی #مدح_امام_علی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
هر که شد در عمر خود یکبار مهمانِ علی(ع)
دل به دستش داد و شد همواره حیرانِ علی(ع)
عاشقش شد! خاطرش را خواست و بود از ازل
جان پیغمبر(ص) دمادم بسته بر جانِ علی
پیشِ من از سفره های این و آن حرفی نزن
چونکه میسازد به من تنها فقط نانِ علی(ع)
داد انگشتر بدونِ وقفه در حال رکوع
بیشتر از سطح درک ماست احسانِ علی(ع)
بی خبر، آهسته، نیمه شب، بدون های و هو
بود بی رنگ و ریا احسانِ پنهانِ علی(ع)
نیست شکی در مسلمان بودنم اما هنوز
میخورم حسرت که باشم کاش سلمانِ علی(ع)
سنجشَش در حشر بی تردید حبّ فاطمه ست(س)
نقش بسته ذکر یازهرا(س) به میزانِ علی(ع)
تا خدا عشق مرا نسبت به خود باور کنَد
میخورم سوگند در محشر به قرآنِ علی(ع)
دور تا دور ضریحش، دور تا دورِ نجف
شد معطر امشب از عطر گریبانِ علی(ع)
تشنهٔ ایوان-طلایم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی(ع)!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
______
#امام_علی #مدح_امام_علی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
غدیر آمد و موسمِ دلبری ست
چه نیکوست آنکه دلش حیدری ست
فرازِ غدیر ایستاد آفتاب
ز جانِ نبی آمده این خطاب
من از کعبه می آیم ای امتم
که از سوی حق بر شما دعوتم
طنینِ صدای نبی شد بلند
بیا بر علی(ع)عهد و پیمان ببند
بنوش از لبِ جامِ قَدر و غدیر
بده دستِ بیعت به دستِ امیر
که عدلِ مجسّم علی بود و هست
امیرِ دو عالم علی بود و هست
ز نای دلِ پُر نوای علی(ع)
به آن نامِ پاکِ خدای علی(ع)
به انبوهِ حجّاجِ دشتِ کویر
که شد محضرِ مِهر و مَه سر به زیر
زمین و زمان صحنه را شاهدند
دو نوری که در جلوه یک واحدند
که من کنتُ مولا ز بانگِ رسا
که پیچیده بر کلِ ارض و سما
علی خلعتِ نور بر تن گرفت
خدا عهدِ او را به گردن گرفت
ندیده به مثلِ علی کوکبی
تجلیِ خورشید را در شبی
به وجد آمده جمله ی کائنات
تبسّم زده نورِ حق بر حیات
که این دست آن دستِ پاکِ خداست
محمّد(ص) نبی و وصی مرتضاست
ردای خلافت بُوَد زینتش
بهشتِ خدا مژده ی بیعتش
زمین و زمان محوِ این انتخاب
امیرِ دو عالم شده بوتراب
که قرآنِ ناطق شد آیاتِ او
تجلیِ حق جلوه در ذاتِ او
اصول و فروعِ همه گشته این
علی شد امامِ همه بر زمین
علی(ع) از خدا تا موید شده
به حق جانشین محمد(ص)شده
شد اِتمامِ نعمت وَ اِکمالِ دین
خدا گفته بر حجتش آفرین
هر آنکس رضای خدا طالب است
قبولِ ولایت بر او واجب است!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
______
#امام_علی #مدح_امام_علی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
ما عاشق و دلداده ات از روز غدیریم
عمریست که اندر خم یک کوچه اسیریم
از روز ازل تا به ابد ، شکر خداوند....
ما ریزه خور و نوکر دربست امیریم
گر حُبّ علی کم شود از نامه ی اعمال
اندر صف محشر همه بی چیز و فقیریم
بر قرص قمر نام شما حک شده مولا
هر چاردهم منتظر ماه منیریم
مولای مرا گر پدر خاک شناسند
پس ما همگی ذرّه ای از گَردِ مسیریم
یک گوشه ی چشمی ، نظری ساقیِ کوثر
ما جمله مریدان شما همچو کویریم
تبلیغ غدیر است به هر شیعه چو واجب
تا خون به رگ ماست به این امر خطیریم
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
__
#امام_علی #مدح_امام_علی #رباعی_و_دوبیتی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
الـهی شکر ، ایامم ، به کـام است
امیـرالمومـنین بر من ، امام است
به فتوای ِ صَریـح ِ عشـق ، مردم
نفس بی حب او ، "شرعاً حرام است"
****
تو خورشید نمیرای غدیری
ابرمرد ِ جهانی ، بی نظیری
به قول جرج جرداق مسیحی
ندارد مثل تو ، دنیا امیری
****
هر کس به ضریح تو نظر اندازد
ناخواسته روی خاک ، سر اندازد
با این جبروتی که تو داری باید
خورشید هم از بهت سپر اندازد
****
این خیر کثیر منجلی خواهد شد
یا فاطمه بین المللی خواهد شد
اسم همه دختران عالم زهرا ...
نام پسر همه ، علی خواهد شد
****
خاک از نظر محبتش گل می شد
پیش قدمش خار گلایل می شد
هر چند که دنیا به کفش بود ولی
مولای جهان سوار دلدل می شد
****
هر چند که معصوم تر از معصوم است
در بین زمین و آسمان مظلوم است
اینها همه هست و اینهمه تنها نیست
در ذات ِ علی ، نور خدا معلوم است
****
با عشق علی عذاب را می نوشم
این لذت شرب ناب را می نوشم
گفتند که مست از مسلمانان نیست
من مؤمنم این شراب را می نوشم
****
با نسخه ی مخصوص خدا ظاهر شد
با آیه ی سبز هل اتی ظاهر شد
همراه ِ تمام ِ انبـیا بود ، ولی
در نقش وصی به مصطفی ظاهر شد
****
تأکید به خدمت علی ، فرمودند
هر آیه ز مدحت علی ، فرمودند
"قَد اَفلَحَ مُؤمِنون "که در قرآن هست
در شأن ولایت علی ، فرمودند
****
بی واهمه ، یا علی مدد می گوییم
با فاطمه ، یا علی مدد می گوییم
وقتی که اجل رسد هم ان شاالله
در خاتمه ، یا علی مدد می گوییم
🔸شاعر:
#روح_الله_قناعتیان
______
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
از علی گویان دنیا باش در روز حساب
نام حیدر بر خلائق حکمرانی می کند
سفره داری کن برای حضرت شاه نجف
همسرش زهرا قیامت میزبانی می کند
https://eitaa.com/Arbabhosyn
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
کیست این معنی اشراق ازل
کیست این لطف خدا عزوجل
کیست این صوم و صلوة و صلوات
کیست این حی علی خیر العمل
کیست او همهمهی دِیر و کنشت
کیست او زمزمهی تاج محل
کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین
فاتحِ خیبر و صفین و جمل
هرچه در عین علی فکر کنی
میرسی باز به جای اول
عقل یا عشق چه پاسخ دارند
به سؤالی که بود لاینحَل
که بشر می شود اینگه مگر*
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
عشق باید به جگرها برسد
تا که از یار خبرها برسد
دل که عاشق بشود شوقِ جنون
اثرش زود به سرها برسد
سنگ هم باشی اگر آب شوی
از دمِ عشق اثرها برسد
خطبهی روز غدیر ارث خداست
از پدرها به پسرها برسد
چقدر نام علی می چسبد
از نجف بارِ شکرها برسد
وقت مدحش شده و جامهدَران
شعر از بین هنرها برسد
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
بر جهاز شتران بالا رفت
نه که از کُون و مکان بالا رفت
دست در دست علی پیشِ همه
حضرت جانِ جهان بالا رفت
چشم حجاج یکی را میدید
در دو تن یک دل و جان بالا رفت
از ملک تا به فلک نادِ علی
از کران تا به کران بالا رفت
وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ
از لبِ پیر و جوان بالا رفت
در حدیث است که هنگام غدیر
بانگ جبریل چنان بالا رفت
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
شب معراج به بالا که رسید
نوبت سورهی اِسرا که رسید
رفت بر پشت بُراقی تا اوج
از ثرا تا به ثریا که رسید
یک شمایل همه جا دید فقط
یک نفر بود به هرجا که رسید
خویش را دید در آئینهی خویش
این معما به کجاها که رسید
یک صدا بود فقط در گوشش
چشم وقتی به تماشا که رسید
همه جا حرف علی بود علی
گفت در پیش خدا ، تا که رسید
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
لشکر کفر پشیمان میشد
هرچه صف بود پریشان میشد
بانگ حق بود که ماشاالله
لحظههایی که به میدان میشد
جمع میکرد همه سرها را
ذوالفقاری که به جولان میشد
وقت میداد اگر ضربِ علی
عَمرووَد نیز مسلمان میشد
عمر و عاص است به اوحق بدهید
به خودش دست به دامان میشد
آنقدر جذبهی مولا میدید
ملکالموت رجز خوان میشد
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
عقل مبهوت از آن جاه و جلال
چشم کور است و زبان الکن و لال
درکِ او بیشتر از حد خلیل
فهم او دورتر از صید خیال
کیست او مغبض هر صُلبِ حرام
کیست او معنی هر نان حلال
میشود عینِ علی آید؟ خیر
مثل او نیز؟ نه با فرض محال
ما شرابیم از انگور ضریح
ما گدائیم گدایِ سرِ سال
از ازل روح قُدُس درگیر است
تا ابد هست چنین غرق سوال
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
به شکوهِ جبروتش سوگند
به کلامش به سکوتش سوگند
به رکوعش که گدا فیض گرفت
به نماز و به قنوتش سوگند
پدر خاک به خاک نجفش
به بلندی هبوطش سوگند
به همان تکهی نان خشکش
به همین برکت قوتش سوگند
به عرقهای جبینش در کار
به نسیم ملکوتش سوگند
به همان مُصحف نوری که نوشت
به کتابش به خطوطش سوگند
که بشر می شود اینگو نه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
آنکه در شرح مقامش قرآن
آنکه از فرط ظهور است نهان
خلوتی داشت خدا با او که
بود از چشمِ دو عالم پنهان
جای آدم اگر او را میدید
سجده میکرد به پایش شیطان
تیغ او بود برای اسلام
شانهاش بود برای طفلان
از مناجات ، علی را بی جان
دید سلمان دلِ یک نخلستان
رفت این واقعه با فاطمه گفت
پاسخش داد چنین بیبی جان :
که بشر میشود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
چه خیالیست که دشمن داریم
ما که این نام مُطَنطن داریم
خط سرخ من و تو نامِ علیاست
پای او یک رگِ گردن داریم
حرزِ زهراست برای این خاک
شُکر از فاطمه جوشن داریم
خاک ما از نجف ، آباد شده
باز هم حسرت رفتن داریم
اربعین آرزوی ماست ببین
شعلهایم و همه خرمن داریم
باید او مدح خودش را گوید
به علی دست به دامن داریم
که بشر میشود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر...
🔸شاعر :
#حسن_لطفی
========================
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
عقل گفت از باغ فردوس آرزو داری کجا را؟
حور می خواهی ز جنت یا مقام کبریا را؟
گفتمش رضوان و انعام کثیرش سهم خوبان
جز نمی از آب کوثر که به وجد آورده ما را
با تعجب گفت آخر آب؟ گفتم آب آری…
نیست پاداشی از این جذاب تر روز جزا را
گفت در فردوس نهری از عسل جاری ست! گفتم
آنچه از دست علی باشد لذیذ است و گوارا
حوض و آبش هر دو معمولی ست، ساقی بی نظیر است
آخرش از شوق در صف می کشاند انبیا را
منتظر می مانم آن دنیا چون اسکندر بیاید
پای حوض آخر نشانش می دهم آب بقا را
خواست بشناسد علی را، گفتمش کو عقلت ای عقل؟
جز خدا و خاتمش نشناخت قدر مرتضی را
هیچکس نشناخت مولا را، ولی او می شناسد
شب به شب کوچه به کوچه سائل دردآشنا را
گفت شاه ماسوا بودن کجا و زاغه گردی؟
گفتم او خود دوست دارد هم نشینی با گدا را
او که دائم انبیا را در خفا یاری نموده
بوده یار مصطفی هم چند روزی آشکارا
کار جبرائیل اگر آوردن پیغام وحی است
پس خدا روز احد فرموده باشد لافتی را
نشنو از من مدح تیغ ذوالفقارش را که حیف است
بشنو از مرحب که می گوید به حیدر مرحبا را
منقلب شد، مست شد، گفتم نجف را بنگر ای عقل
تا از انگور ضریحش خود بفهمی ماجرا را
هرکسی شد مبتلایش، می رود بالا بهایش
آری ایوان طلایش، قیمتی کرده طلا را
چون منی در بحر عشقش دست و پا خواهد زد ای کاش
روز حشر از خود نراند بنده بی دست و پا را
از همین حالا به فکر توشه روز حسابم
من که از این شعر نفروشم به عالم یک هجا را
در قیامت نامه ها بی مِهر او مُهری ندارد
جز صراط مستقیمش نیست راهی بنده ها را
باز هم شعرم کم آورده است در توصیف حیدر
انتهایش هم رسید و من نگفتم ابتدا را…
🔸شاعر :
#سید_جعفر_حیدری
========================
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
ماجرا چیست چه روزیست چه آیا امروز ؟!
مگر آخر ، چه خبر هست ، خدایا امروز ؟!
چه قدر شوق و شکوه و هیجان می بینم
این چه شوریست که در جان جهان می بینم
من شب قدر هم این شور نمیدیدم نه
این همه نور ، به منشور ، نمی دیدم نه
من خودم نیز ، نمیدانم و غرق طربم
شاه بیت ِ شب این واقعه را در عجبم
نخلها مویپریشان شده و می رقصند
ابرها یکسره باران شده و می رقصند
بادها در دل صحرا ، به اذان افتادند
رودها مست چرا ، در جَرَیان افتادند
ایستاد از سر بهتش ، به تماشا دریا
کوه ها آمده بودند ، میان ِ صحرا
ماجرایی وسط معرکه ، طوفان کرده
ماهوخورشیدوفلک را همه حیران کرده....
ظهر محشر شده باشد ، به گمانم ، آری
آنچنان هست ، که در ذهن نمی پنداری
قافله قافله ی عشق ولی در راهند
همه مشتاق نسیم سر زلف ماهند
دشتها از نفس عطر علی پر شده است
نان ِ بت های سقیفه همه آجر شده است
چه نشستید بیایید ، که هی در بزنیم
سر به خمخانهی شاهانهی حیدر بزنیم
ها علی بشر ، کیف بشر ، " یا حیدر"
ربه فیه ِ تجلی ، و ظهر ،" یا حیدر "
آیه آیه به زمین نور ، فقط می بارد
جبرئیل آمده ، انگار که حرفی دارد ...!
آی ، اکملت لکم ، دین شما شد ، بالغ
یا رسول الله ، بسم الله ، بَلِّـغ _ بَلّـِغ
چه قدر صورت خورشید ِعلی ماه شده
_ اسدالله که حالا ، ولی الله شده _
مرحبا سال دهم ، وه که چه سال ِ ماهی
این همه سال گذشته ست ولی در راهی
ما هم آن سال همان فاصله ایجاد شدیم
از شراب ِ خُم ِ این میکده آباد شدیم
چه امیری چه دلیری چه مسیریست غدیر
واژه در واژه نشسته ، به مراعات نظیر
یکنفر هست ولی ، اینهمه شاعر دارد
چقدر نام علی ، لـذت ِ وافـر دارد
ماجرا را ، همه حجاج ، گزارش کردند
کاتبان ، با قلم ِ عشق ، نگارش کردند
که از آن پس تب عشقش به جهان غالب شد
_ ولی الله ، علی ِ بن ِ ابی طالب شد _
سوره ی ِ شاهد ِ اسرار علی ، مائده است
راه جز راه علی ، عاطل و بی فایده است
مُتغن و مستند و مستدل و معلوم است
طالع ِ منکر این واقعه بیشک شوم است
🔸شاعر :
#روح_الله_قناعتیان
========================
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
سرّ توحید احمدی اینست:
که علی را فقط خطاب کند
عرصهی جنگ هم که تنگ شود
روی حیدر فقط حساب کند
آی مرحب! برو کنار بایست،
هدف انگار کندن در نیست
شیر حق اینچنین که میغرّد
آمده قلعه را خراب کند
روح از این صحنه جان تازه گرفت،
آمد از فاطمه اجازه گرفت
تا که در عرش، عکسِ حیدر را
درِ قلعه به دست ـ قاب کند
میپری آن طرف سواره ولی
عمرو! آن سوی خندق است علی
جنگجویی ندیدهام چون تو
سوی مرگش چنین شتاب کند
تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر
آنچنان زد که حضرت داور
ضربهی روز خندقِ او را
بهترین ضربه انتخاب کند
همه دیدند امیر میآید
زودتر از غدیر میآید
کی شود یک امینی دیگر
شرح این ضربه را کتاب کند؟
در میان عرب خبر پیچید
در دلش هر مبارزی فهمید
خاک خود را به باد خواهد داد
رزم اگر با ابوتراب کند
بیشتر بین عاشقانِ علی
حرف سلمان و مالک است ولی
رقص خرمافروش بر سرِ دار
دل ما را همیشه آب کند
بعد یک عمر ذکر یا حیدر
مطمئنیم ساقی کوثر
به دل کوزهگر میاندازد
خاک ما را خم شراب کند
قلب را در لحد که میبویند
به رقیب و عتید میگویند
میهمان علیست بگذارید
او بیاید خودش حساب کند
شعرم از برق ذوالفقار رسید
روشن و گرم و بیقرار رسید
تا به ذره نگاه یار رسید
میرود کار آفتاب کند
🔸شاعر :
#قاسم_صرافان
___
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین
السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین
کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش
کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین
ای امام انبیا ای آبروی اولیا
آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین
حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا
ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین
حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله
ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین
وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار
لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار
در مدار چشم هایت ماه کامل می شود
هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود
حضرت جبریل در عرش معلای خدا
می برد نام تو را تا کار مشکل می شود
فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین
کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود
وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی
خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود
ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم
عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود
عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون
زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون
ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو
جان به لب آمد ز دوری تو وایوان تو
وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی
جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو
روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو
یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو
چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد
می خورد کل فلک از سفره و از نان تو
ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد
می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو
هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد
یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد
میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف
تا که بنویسند من را ابر باران نجف
میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود
سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف
در روایات آمده کار فلک دست علیست
مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف
روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست
میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف
آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا
آخرش هم می روم یک روز قربان نجف
در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست
در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست
🔸شاعر :
#آرمان_صائمی
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
علی که رشته ی خلقت به دست قدرت
اوست
مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست
مقام او به تصور نمی رسد که خیال
شکسته بال تر از اوج بی نهایت اوست
علی که هرچه که خوبی است توأمان دارد
علی که هر چه که پاکی است در طریقت اوست
علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضا ست
علی که آینه ی کفر و دین مودت اوست
علی که نقطه ی باء است باء بسم الله
علی که شرط قبول عمل ولایت اوست
غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر
که حرف اول آخر فقط محبت اوست
نهاده کیسه خرما به دوش در پی کیست؟!
شهی که تکه ای از نان خشک قسمت اوست
لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست
که همترازی با اهل فقر عادت اوست
همان علی که به هنگامه ی رکوع نماز
زکات چشمه جوشنده ی سخاوت اوست
همان علی که برای نشاط طفل یتیم
خمیده مرکب بازی بلند قامت اوست
همان علی که علمدار فتح خیبر شد
همان علی که ظفر وام دار رٱیت اوست
همان که تیغ اگر خورد پای پس نکشید
همان علی که احد جلوه ی اطاعت اوست
چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد
که ذوالفقار برازنده ی شجاعت اوست
دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر
امیر مقتدری که کرم سجیت اوست
همان علی که به خندق خلوص ضربت او
نماد روشنی از قله ی عبادت اوست
حماسه واژه ی گنگی است در نبرد علی
به وقت جنگ زمین عرصه ی قیامت اوست
همان علی که اگر فتح کرد یک تنه کرد
همان که چشم فلک خیره بر رشادت اوست
اگرچه خفته جهان بود خفت جای نبی
که ترس واژه ی بی معنی هویت اوست
به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی است
علی که نور تر از نور واقعیت اوست
کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال
چکیده از سر انگشت با کرامت اوست
خدا که گنج نهان است رخ نموده در او
علی تجلی انسانی حقیقت اوست
حقیقتی که به خون غرقه گشت در شب قدر
حقیقتی که به دلها غم شهادت اوست
به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا
از آن امیر دلیری که عدل خصلت اوست
زن یهودی و خلخال و آه تلخ علی
دلیل تلخی این آه تلخ غیرت اوست
نه از علی نتوان دید ظلم بر موری
از آن علی که جهان در کف کفایت اوست
عقیل عدل علی را چشیده است و زمان
هنوز در عجب از جلوه ی عدالت اوست
به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل علی
به گونه ای که بیان قاصر از فصاحت اوست
علی که هر چه که گفتیم از فضایل او
به قدر سایه ای از کاروان شوکت اوست
به جز کلام خدا ,آیه های روشن وحی
کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست
جهان ندیده چنان او امام مظلومی
هر آنچه مانده ز اسلام رنج ومحنت اوست
به شقشقیه قسم خار در میانه ی چشم
چو استخوان به گلو باز گوی غربتت اوست
چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود
چه غربتی که فقط مرگ خواب راحت اوست
به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید
چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست
گرفته قاطبه کفر تازیانه به دست
به خون کشیدن آیات وحی نیت اوست
کسی نبود بگوید مزن حرامی پست
که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست
علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید
تلاش دشمن غدار هتک حرمت اوست
از این عریضه ی غم بار و تلخ می گذرم
از این عریضه که مردن سزای صحبت اوست
نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست
بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست
هزار شکر خدا را که شیعه ایم و هنوز
هر آنچه لطف به ما می رسد به برکت اوست
به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت
که نام فاطمه باب شروع رافت اوست
🔸شاعر :
#حسن_شیرزاد
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
خواست تا آینه را محو تماشا بکشد
دست عشقی به سر و روی تولا بکشد
یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد
کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد
بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد
((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد))
عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست
یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست
گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست
عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست
باید عاشق شوی و تابع قانون باشی
((شرط اول قدم این است که مجنون باشی))
زندگی را بجز از حب علی نیست هدف
داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف
منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف
حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف
من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم
((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم))
از ازل تا به ابد سر نهانیست علی
آفرینش همه را باعث بانیست علی
شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی
همه جا هست بگوئید کجا نیست علی
مدح بابای بشر جور دگر باید گفت
((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت))
یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است
روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است
زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است
خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است
حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه
((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله))
چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد
کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد
نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد
با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد
نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست
((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست))
محو حالات تو آیات نماز است علی
بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی
یک شب از عمر تو منظومه راز است علی
چه بگویم سر این رشته دراز است علی
نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست
((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست))
نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی
آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی
کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی
اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی
دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو
با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو
با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو
با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو
این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست
((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست))
تو فقط محرم اسراری و محروم تویی
ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی
حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی
جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی
جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی
((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی))
همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست
تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست
از مقام تو سرودن نه به این آسانیست
شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست
مثل گیسوی پریشان رها در بادم
(( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم))
🔸شاعر :
#حسین_محسنات
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
رها کن جسم را یکلحظه و جان را تماشا کن
در این حسرتسرا عقل پشیمان را تماشا کن
جوانی رفت و پیری نیز کمکم میرسد از راه
دمی از خود بیا بیرون و دوران را تماشا کن
تفرج کن به باغ و بوستان و جنگل و صحرا
هزاران شاخهی گل در گلستان را تماشا کن
به امیدی که شعر تازه و نابی بپردازی
اگر لازم شود هفتاد دیوان را تماشا کن
به مدح حیدر کرار بعد از آن زبان بگشا
و لبخند رسولالله را هر آن تماشا کن
علی اول، علی آخر، علی ظاهر ، علی باطن
تجلی صفات حق در انسان را تماشا کن
در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او
صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن
به گوش جان و دل بشنو کلامالله ناطق را
علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن
به نخلستان بیا و نیمهشب روح عبادت را
برو در جنگها و شیر میدان را تماشا کن
زمانی که علی تکبیرهالاحرام میگوید
تو در عرش خدا آیینهبندان را تماشا کن
در آن انگشتری که در رکوع خود به سائل داد
کمی دقت کن و ملک سلیمان را تماشا کن
برو در خانهی مردی که نان جو طعام اوست
تمام مردم بر سفره مهمان را تماشا کن
علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم!
تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن
اگر روزی حدیث میثم تمار را گفتی
به روی دار سرهای پریشان را تماشا کن
چو دیدی نعرهی"هل مِن مبارز؟"میزند در جنگ
یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن
همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد
فرار مرحب و عَمر هراسان را تماشا کن
اگر روزی کف دست علی را بوسه میدادی
جواب کامل هر راز پنهان را تماشا کن
برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی
علیجان را، علیجان را، علیجان را تماشا کن
علی را فارغ از هر دین و آیین دوست میدارند
یهودی و مسیحی و مسلمان را تماشا کن
یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟
علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن
کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی
هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن
خدا مانند حیدر بود یا مولا شبیه رب؟
در اوصاف علی هر عقل حیران را تماشا کن
اگر دلتنگ ایوان نجف بودی برو مشهد
حریم قدسی شاه خراسان را تماشا کن
از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ میبینیم
برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن
🔸شاعر :
#مجتبی_خرسندی
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
هست این تقاضای روشن قبل از غدیر از محرم
نوحه نگوید ادیبی، شعری نسازد فراهم
وقتش می آید؛ نمایی غمنامه را رونمایی
بگذار سربسته باشد در سینه قبل از محرم
عشق خدا عشق آدم عشق زمین عشق افلاک
در داستان غدیر و آن برکه باشد مجسم
صبح می و مستی آمد، خم غدیر است در دست
خم را غدیری بچرخان در کعبه همپای زمزم
با این که هست آفتابی این جاده را کن چراغان
وقتی نمانده قدم را در راه بگذار محکم
کاری بکن که مسافر وقتی می آید نبیند
در شاهراه ولایت یه نقطه ی گنک و مبهم
دیدی؛ غدیری که داری از کربلا کم ندارد
جایی ندارد؛ بگیری در عید این گونه ماتم
بگذار علم بسته باشد تا چند روزی علمدار
با بچه ها، هیاتی ها باشند در بزم باهم
ساقی سرش گرم گرم جشن غدیر است حالا
پیش از شما با عنایت بر جام ها می زند دم
خم غدیری خداوند داده به این آفرینش
ساقی می آید ببیند؛ چیزی ندارد زمان کم
فردا نه، امروز برخیز خلعت بپوشان به گل ها
بنواز چنگ و دف و نی در گوش گل ها منظم
بوی محمد می آید با کاروان کن توقف
دست علی را ببوس و با فاطمه باش محرم
رزق محرم گرفته شاعر ز خم غدیرش
دریا رسیده به دستش در زیر باران نم نم
در نجف را نشانده در این غزلواره سید
این جرعه از آبرو را دارد ز مولا مسلم
سربسته این نکته ی ناب از آشنایی شنیدم
"می گفت اگر بی غدیری هر روز داری محرم
وقتی که عمار باشد جنس بشر جور جور است
چشم بصیرت نیاز است چشم علی بین میثم"
این است عیدی سید جز شعر چیزی ندارد
از او شما می پذیرید این بیت از شعر کم کم
باقیست "من کنت مولا"در کوه و در دشت و دریا
ماندم چرا رفته بیرون، این حرف از گوش آدم
🔸شاعر :
#سید_علی_میری_رکن_آبادی
___
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
از عهده اوصافتان حق بر بیاید
مدح شما از دست پیغمبر بیاید
ای اولین و آخرین سر الهی
هفت آسمان در محضرت با سر بیاید
صد بار اگر عالم شود خلق مجدد
بالله قسم که مثل تو دیگر بیاید
تو با بسم اللهی و پشت سر تو
زهرا به شکل سوره کوثر بیاید
یک قطره از دریای فضل بیکرانت
در قالب صد مجلس و منبر بیاید
تو ذوالفقارت را اگر در دست گیری
از هیبتت جان بر لب لشگر بیاید
غرق عبادت میشود لحظه به لحظه
نام علی از هر دهانی در بیاید
مولا فقط بر قد و بالای شما و
نوکر به قد و قامت قنبر بیاید
بعد از هزار و چارصد سال از نبردت
فریاد حیدر حیدر از خیبر بیاید
عشق علی در سینه ما جا گرفته
مثل عقیقی که به انگشتر بیاید
روز قیامت در کنار حوض کوثر
شیعه به همراه تو در محشر بیاید
بر غاصب حق علی گویید تنها
رخت خلافت بر تن حیدر بیاید
ما با صد و ده الفتی دیرینه داریم
از غاصبان حق مولاکینه داریم
🔸شاعر :
#ابراهیم_میرزایی
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
به نام نامی حیدر قلم کند پرواز
به روی دفتر شعرم مخمسم آغاز
که با وجود علی کوک می شود هر ساز
وهردری بشود بر محب حیدر باز
شروع میکنم هر کار را به نام علی
علی کسی که نشان داده معنی ایمان
برای علت دنیا علی بود برهان
علی کسی که کُند پایه های دین بنیان
وخال روی لب او خلاصه ی قرآن
نشسته مرغ دل من به روی بام علی
وحب حیدر کرار دُر درون صدف
رسیدن به علی می شود تمام هدف
برا اینکه شوم عبد مخلصی و خلف
نمازخوانده ام هربار من به سمت نجف
که بند گشته قیامت به یک قیام علی
علی که بود به معنای واقعی حیدر
علی که بود همان یار غار پیغمبر
علی که بود کسی که بَرد دل از کوثر
علی که بود همان شیر غزوه ی خیبر
من ایستاده بمیرم به احترام علی
علی کسی که به میدان جنگ شیر و دلیر
علی کسی که گرفته همیشه دست فقیر
علی کسی که پیامبر به او بگفته امیر
ویک دهه همه شادیم برای عید غدیر
که جانشین پیمبر فقط امام علی
علی همان که قمر رو گرفته با نورش
تمام عالم بالا شدند محسورش
تمام جن و ملک پا رکاب و مامورش
و شیعیان همه مست ضریح و انگورش
خمار باده ی عشقم خمار جام علی
من آن کسی که شده عبد آن مرام علی
که صبر و غیرت و مردانگی پیام علی
همیشه شامل من لطف مستدام علی
منم محب و غلام علی الدوام علی
علی امام من است و منم غلام علی
🔸شاعر :
#محمد_خلیلی_جویباری
_______________
_______________
🔹#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
غدیر آیت عظمای حی لم یزلی ست
غدیر روز خدا و نبی و روز علیست
غدیر محور توحید و اصل ایمان است
که روی دست نبی دست کردگار ولی ست
علیست آینه ی حق نمای رب جلی
علی به مثل محمد، محمد است علی
علیست قبله نمای تمامی عالم
علی ظهور خداوند حی لم یزلی
علی ز قبل رسولان همیشه بوده و هست
علی کنار نبی پیش کردگار نشست
علی به امر خدا در کلام وحی آمد
علیست ساقی کوثر علیست باده پرست
به روی دست نبی دست مرتضی بالاست
علی حقیقت سبحان ربی الاعلاست
ولای حیدر کرار بر همه واجب
تمام فخر علی اینکه همسرش زهراست
علیست نقطه بسم آله کتاب خدا
علیست صاحب عصمت علیست اصل ولا
علی معلم جبریل، امین وحی خداست
لوای حیدریش در دو عالم است بالا
علیست ساقی و من جرعه نوش جام علی
کبوترم که نشستم به روی بام علی
فدای مصرع این بیت با وقار و بلند
که گفته شاعرِ باعشق در مقام علی
(علی امام من است و منم غلام علی)
هزار جان گرامی فدای نام علی
🔸شاعر :
#مرتضی_محمودپور
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
آنکه را حُبِّ علی(ع) نیست به دل، از ما نیست
هرکه شد شیفته ی عشق علی(ع)، تنها نیست
سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم
جز علی(ع) هیچکسی بر دل ما مولا نیست
مدد از حیدر کرار(ع) فقط می جوییم
أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست
گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا
آنکه بر لوح دلش حُبّ علی(ع) پیدا نیست!
ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم
زندگی بی علی(ع) و آل علی(ع) زیبا نیست
🔸شاعر :
#محسن_زعفرانیه
_______________
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
اهل این خاک مگو،ساکن بالاست،علی.
صورتِ دیگری از رب معلی ست،علی.
پایِ حرف وعملش راهیِ یک مقصد بود؛
نکته ی برتری اش نیز همین جاست،علی.
در رَگش خونِ عدالت جریان داشت،مُدام
در نفس بخشیِ حق به زِ مسیحاست،علی.
چون سحابی زِ کَفَش سیلِ کَرَم می بارد؛
آسمانی ست که در پیکرِ دریاست،علی.
تیغ او رقص کنان شیهه ی هوهو می زد؛
چون گُهر در صف پیکار،هویداست،علی.
در همه عمر دَمی را طلبِ جاه نکرد
هر زمانی تُهی از لغزش و پَرواست،علی.
درد دل کرد اگر با دهن چاه زِ داغ،
سینه اش جای غم حضرت زهراست،علی.
در غدیر آمده دستش به بلندای اُفق
مثل تصویرِ طلوع است،چه زیباست،علی
همه دیدند نبی خواند،ولی اَش به وضوح،
از چه با این سندش یکه وتنهاست،علی؟
🔸شاعر :
#محمد_حسن_جنتی
___
🔹
enc_16883183490391081798728.mp3
4.6M
سنگ علی رو هر کی زد به سینه
هوادارش فاطمه است
هر کی تو دنیا طرف علیه
طرفدارش فاطمه است
🎙 #ابوذر_روحی
#️⃣ #عید_غدیر_خم
526942_836 (1).mp3
2.92M
۩ نمایش صوتی
۩ هـشت روایت تا غدیر
۩ زره امام و مسیحی
۩ قسمت سوم
۩ تولید موسسه شهرآرا
┄𑁍┄┄┄┄┄┄┄┄
https://eitaa.com/Arbabhosyn
|⇦•تموم صفات،شده مُنجلی..
سرود و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام
تموم صفات، شده منجلی
ملائک میگن، علی یا علی
پُر از هلهله ست، دو عالم ولی
میخونه خدا، علی یا علی
من عبدِ درگهِ توأم آقا
ممنون که شیعه ی توأم جانا
صلی اللهُ علیکَ مولانا، یا مولانا
دل از، بدو تولداسمِ تو رو بلد شد
حرفای اول من ذکر علی مدد شد،
برای پرواز تا خدا تو دلت بگو یا مولا
یا ساقی کوثر یا مولا
یا علی یا حیدر یا مولا
یا حیدر یا حیدر یا حیدر، یا مولا
دلم پر کشید تا بیتُ الشَرف
هوایی شدم هوای نجف
پُر از عشق و شوق
پُر از شوق و شور
دلم میتپه برای نجف
این شوره عاشقونه از دلها
میره تا اوج عالمِ بالا
صَلی الله علیک مولانا، یا مولانا
اسم مقدس تو با عهدِ ازلی بود
تا هست عالم علی هست
تا بود جهان علی بود
برای پرواز تا خداتو دلت بگو یا مولا
شده عرش منور یا مولا
یا علی یا حیدر یا مولا
یا حیدر یا حیدر یا حیدر،یا مولا
علی علی علی....
برای پرواز تا خدا تو دلت بگو یا زهرا
یا ساقی کوثر یا مولا
یا علی یا حیدر یا مولا
یا حیدر یا حیدر یا حیدر، یا مولا
تو اسمت دواست برا قلب من
تموم دلا به نامت شدن
همه اولیا مرید توأَن
از عُشّاق توحسین و حسن
ای روحِ، حَیّنا و مَوتانا
یا حیدر دینِنا و دُنیانا
صَلی الله علیک مولانا، یا مولانا
محبوبِ درگه تو محبوبِ عالمینه
از خیلِ عاشقانت اربابِ ما حسینه
برای پرواز تا خداتو دلت بگو یا مولا
حبیب پیمبر یا مولا
یا علی یا حیدر یا مولا
یا حیدر یا حیدر یا حیدر، یا مولا
علی علی، علی ..
↫.
مشکلاتِ زندگی
مثل پیچهای یه جاده هستن؛
تا از اونا عبور نکنی به مقصد نمیرسی..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مدح و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام
پادشاهی که کنیزش خاک را زر می کند
رزقِ این حداقل را حداکثر می کند
خضرِ پیغمبر نشسته گوشه ای و سالها
روز و شب در مدحِ مولا شعر از بَر می کند
راهِ مسجد بسته شد بر دیگران چون که خدا
هر عبادت را قبول از راهِ حیدر می کند
می رود با اسبِ چوبی در جهنم هر کسی
صحبت از غیرِ علی بالایِ منبر می کند
احتیاطاً یا علی را با وضو گفتیم چون
واجبِ شرعیست کاری که پِیمبر می کند
غالباً هم کارهایِ پیشِ پا افتاده را
در نبودِ مردِ صاحب خانه نوکر می کند
روزهایی که علی مشغولِ صحبت با خداست
معجزاتش را به اذنِ الله قنبر می کند
از مقامش گفتم و در گوشِ دشمن ها نرفت
نطفۀ ناپاک گاهاً گوش را کَر می کند
کافران را شیوۀ جنگیدنش مجبور به
اختیاری گفتنِ الله اکبر می کند
گوشه ای از مسجدِ کوفه سحر قبل از نماز
مینشیند رزقِ عالم را مقرر می کند
حرفِ خود را میزنم راحت به زُوّار نجف
حرف یک دیوانه را دیوانه باور می کند
آنقدر که مزه دارد دورِ این گنبد طواف
جبرئیل اینجا خودش را شکلِ کفتر می کند
خوردنِ چایِ عراقی با دِهینی از نجف
خستگی را از تنِ هر نوکری در می کند
از علی تا عرش گویند جانم رویِ چَشم
بینِ خانه فاطمه وقتی که لب تر می کند