#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
خوابی و یا بیدار؟! خوبی یا که پردردی؟!
حرفی بزن! جان مرا که بر لب آوردی!
تسبیح را گم کرده ای ! یا گوشوارت نیست؟
با چشم خون مرده به دنبال چه میگردی؟!
با زخمهای سینه ات مردانه جنگیدی..
با دنده ی یک دنده ات مردانه سر کردی…
حتی طبیب از دیدن حال تنت جا خورد!
تب میکنی !میسوزی! اما باز هم سردی…
ماندم چرا از دور رنگ صورتت سرخ است!
وقتی که از نزدیک میبینم تورا زردی!
#سید پوریا هاشمی
#مدح_حضرت_زهرا_سلام الله_علیها
آفرینش ز دولت زهراست
کعبه مات عبادت زهراست
نخل های فدک که چیزی نیست
دو جهان ملک حضرت زهراست
هر که پیغمبر و وصی شده است
بی تعارف عنایت زهراست
همه خدمتگزار فضّه شدند
فضّه اما به خدمت زهراست
پدرش هم که رفت تا معراج
شک ندارم به دعوت زهراست
گرچه با آب روزه اش وا شد
نان عالم ز برکت زهراست
زهد او را ببین که کهنه حصیر
بالش استراحت زهراست
فاطمه در حمایت علی است
و علی در حمایت زهراست
” طاعت مفترض ” که می خوانیم
در حقیقت اطاعت زهراست
ولی امر ماست مثل علی
شیعه دینش ولایت زهراست
شرح و تفسیر داده مادر را
عمر زینب روایت زهراست
راضیه عالمه اغیثینی
مادرم فاطمه اغیثینی
#سید پوریا هاشمی
#مدح_حضرت_زهرا_سلام الله علیها
لحظه های عاشقی پیش تو معنا می شود
قطره با یک گوشه ی چشم تو دریا می شود
از کرامات تو آوردند در تاریخ که
دختر نه ساله ای امّ ابیها می شود
وصف شأنت در حدیث قدسی لولاک حق
یا که در شرح نزول قدر معنا می شود
ای بنازم چادر پر وصله ات را که از آن
یک یهودی خانه اش عرش معلّی می شود
حضرت صدّیقه ای حرفت کلامت حجت است
هر کسی شاهد بخواهد از تو رسوا می شود
عید من روزیست که غم ها به پایان می رسد
مادرم بعد از سه ماه از بسترش پا می شود
جامه ی نو چیست ؟ ما با جامه ی مشکی خوشیم
قفل های بسته با هر یک نخش وا می شود
آب و نان و فکر و ذکر و هستی ما فاطمه ست
لحظه های عاشقی پیش تو معنا می شود
#سید پوریا هاشمی
|⇦•آرومه دلم قبل رفتنت...
#سینه_زنی جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
آرومه دلم
قبل رفتنت منو حلال کن
تو خونه ی من
خیلی زدند منو حلال کن
زهرایِ علی، منو حلال کن
تا آخر عُمر
جالت از تو می کشم
یاس کبود
زیر لب می گم
تو کوچه کاش که دست من بسته نبود
یاس کبود
تنها دار و ندارم، بمونکنارم
بمونکنارم
زهرا اگر بری تو، یاری ندارم
یاری ندارم
وای زهرا...
جان فاطمه علی
گریه نکن ای مرد غیورم
توی این سه ماه
تنها شدی ای سنگ صبورم
شرمنده ام اگه
نشد برای غربتت کاری کنم
شرمنده ام اگه
نمیتونم دیگه تورو یاری کنم
کاری کنم
علی دردت به جونم
ای مهربونم اشکاتو پاک کن
علی تو مخفیانه
امشب شبانه زهراتو خاک کن
وای زهرا...
*امشب گریه میخواد، داد نمیخواد، مثل خونه علی این شبا باید آرومگریه کنی، زانوهاشو بغل کرده، تازیانه دنیامو ازم گرفت .. آتیش آرزوهامو ازم گرفت ... خدا لعنت کنه این مغیره رو مادر بچه هام و ازمگرفت ...*
انتظار را باید
از مادر شهید گمنام پرسید
ما چه میدانیم
دلتنگی غروب جمعه را؟
#شهید_گمنام
#فاطمیه
|⇦•راه ما راه زهراست...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا
راه ما راه زهراست
پرچم شیعه برپاست
ضامن این عَلَم بدونید
که سرخی خون این شهداست
شبیه مادرشون
شهیدا بی نشونن
همیشه شعر جنون
برای ما میخونن
که فاطمیون تو دل خون
پای هم میمونن
توی راه علی سینه سپر بودن همشون
که تا بوده همین بوده مرام فاطمیون
یا زهرا ...یا زهرا
یاد دلای پرخون کارون و هور و مجنون
خاطره دلاورامونکه از دلامون نمیره بیرون
که از شلمچه هنوز صدای زهرا میاد
برای مُرده دلا دَمِ مسیحا میاد
که تا دلامون میشه مجنون باز یه لیلا میاد
اگه میگردی دنبال سعادت و عزت
هنوزممیگذره راه از سه راهی شهادت
یا زهرا ..یا زهرا
واسه ی عاشق این بس که
بدونه که هرکس رفته شهید شده
مسیرش از اشک و عزای فاطمیه است
شهادت هرکی میخواد باید به زهرا بگه
تو روضه حرف دل ومثل شهیدا بگه
براش بمیریم یا بمونیم هرچی مولا بگه
تو این دنیای وانفسا خدارو بندگی کن
اگه میخوای شهید باشی شهید زندگی کن
یا زهرا ....یا زهرا
|⇦•دیگه این زنده بودن...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
دیگه این زنده بودن، به کار من نمیاد
پاشو خانوم خونم، به تو کفن نمیاد
عزیزِ دلم، یعنی دیگه ندارمت؟!
چجوری باید، توی تابوت بذارمت؟!
زهرای من، به خدا میسپارمت
سنگینیه غمِ، زخم رو پهلوت یه طرف
سنگینیه تابوت یه طرف
سنگینیه غمِ، کبودیِ روت یه طرف
سنگینیه تابوت یه طرف
زهرا، خدا نگهدارت...
دیگه دارم میمیرم، نشون به اون نشونی
که دنیا زندگیم و گرفته تو جَوُونی
امیدِ علی، نا امیدم نکن نرو
یادم نمیره، هجوم پشت اون در و
آتیش زدن، گلِ یاس حیدر و
سنگینیه غمِ، آتیش معجر یه طرف
سنگینیه اون در یه طرف
سنگینیه غمِ، محسن پر پر یه طرف
سنگینیه اون در یه طرف
زهرا، خدا نگهدارت
کارِ خونه میوفته، دیگه رو دوش زینب
وای از اون روضه ها که، گفتی تو گوش زینب
میگفتی یه روز، توی گودال قتلگاه
می مونه حسین، زیر نعلای مرکبا
غوغا میشه، میونه عرش خدا
سنگینیه غمِ، ناله ی زینب یه طرف
سنگینیه مرکب یه طرف
سنگینیه غمِ، زخمِ لَبالب یه طرف
سنگینیه مرکب یه طرف
حسین جانم، عزیزِ مادر من
#شاعران : محمدجواد صادقی
یوسف زندیه
|⇦•منی که توی این شهر...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
منی که توی این شهر سلامم بی جوابه
هنوزم روی دستم جای رد طنابه
اما وقتی تو باشی همه دنیا بهشته
نباشی رو سر من همه دنیا خرابه
اگه تو بری خانومم
بی تو من مظلومم
از دیدنت چند روزه
محرومه محرومم
مگه اون دست با این صورت چه کرده ؟
می پوشونی صورتت رو، نفساتم چه سرده
همه جونت پُر درده ،دست نامرد چهکرده ؟
چی میشه فاطمه جان کنارمن بمونی
حرف رفتن نزن تو آخه خیلی جوونی
تو بری من می میرم
قاتلم میشه یادت
خاطرات جسارت
در و دیوار خونه
توهمهکس وکار من، جانِ من یارِ من
رحمی به این حال من، این حال زارِ من
بچه هاتم هنوز کوچیکن و تنهانم
پر خواهش رو لب من ،التماسِ تو چشمام
شد بریده نفسهام، غم یاره توچشمام
اگه تو بری خانومم
بی تو من مظلومم
از دیدنت چند روزه
محرومه محرومم