فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️شهید مدافع حرم در حال احوال پرسی تصویری با پدر و مادرش هست که از ناحیه سر هدف تک تیرانداز داعش قرار می گیره😭💔🖤
شادی روح این شهید مظلوم، الفاتحه مع الصلوات ...
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌸
🔴 معجزه ای برای آخرالزمان
اینکه ۲۲ میلیون نفر در راهپیمایی #اربعین نه گرسنه بمانند و نه تشنه و نه بی سرپناه، از هیچ سازمان و اتحادیه و دولتی بر نمی آید.
این اگر اسمش معجزه نیست پس چیست؟!!
معجزه ای که آقا اباعبدالله برای مردم حق طلب آخرالزمان به ارمغان آورده اند ...
#امام_حسین
#امام_زمان
✍.
وطن #امام_حسین(ع) در #مدینه بود
اما در #کربلا به #شهادت رسید
این یعنی برای
حفظ #انقلاب_اسلامی
باید از استراتژی نبرد با دشمن
در خارج از مرزهایت استفاده کنی
#مدافعان_حرم
.
با سلام و احترام
بنا به خواهش چند تن از ذاکرین عزیز..
متن روضه و نوحه های بازگشت کاروان اسرا به مدینه رو تقدیم میکنم..
👇👇👇
4_5951703148920834300.mp3
617.3K
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
ای مدینه ازسفر بر گشته ام من
چون بگویم بی برادر گشته ام
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
مانده داغ یاس و لاله روی دوشم
یک نیستان ناله دارم روی دوشم
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
دیده ام من باغ در آتش کشیده
قتله گاه و خنجر و حلق بریده
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
پیش چشمم هستی ام را سر بریدند
پیکر پاکش به خاک وخون کشیدند
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
یک گلستان لاله بردم من ز کویت
دست خالی آمده زینب به سویت
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه2
🥀آه و صد آه و واویلا
جسمم این جا کربلا باشد دل من
رفته از کف ای مدینه حاصل من
ای مدینه ناله دارم
داغ هجده لاله دارم
ای مدینه ای مدینه 2
🥀آه و صد آه و واویلا
.
چقدر ﺍﻳﺪﻩ ﺑﺪی ﺑﻮﺩﻩ ، ﺩﺍﻳﺮﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ! ﺍﺣﺴﺎﺱ می کنی که ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻫﺴﺖ
اما ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭﻭﻍ میگوید، ﺯﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻳﮏ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻧﻤﯽ ﭼﺮﺧﺪ
ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺧﻄﯽ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ میدود ﻭ هیچگاه ، هیچگاه ﺑﺎﺯ نمی گردد
ﺍﻳﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺩﺍﻳﺮﻩ ، ﺍﻳﺪﻩ خوبی نبوده
ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺏ ، ﺳﺎﻋﺖ شنی ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭی می کند ﮐﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍی ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩد.
قدر لحظههای زندگی و با هم بودن هایمان را بدانیم.
خدای ناکرده چندسال دیگه حسرت لحظات را به دل نداشته باشیم
.
جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا صل الله علیه و آله بودند
حضرت فرمودند: می خواهید کسل ترین ، دزدترین ، بخیل ترین ، ظالم ترین ، و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
عرض کردند بفرمایید
پیامبر صل الله علیه و آله فرمود:
کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبان ذکر خدا نمیگوید
دزدترین مردم کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
بخیل ترین مردم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد و به او سلام نمیکند
ظالمترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد
و عاجزترین مردم کسی است که از دعا درمانده باشد.
داستان های بحارالانوار جلد ۹
.
🕊﷽🕊
#سینه_زنی_پیامبر_ص
#سینه_زنی_پنج_تن
🎤 #آقای_بنی_فاطمه
صل علی سیدنا المصطفی خاتمه ی سلسله ی انبیا
رحمت محض خدا بخشش بی انتها
جان و دل مرتضی تاب و تب حضرت خیر النسا
نام بلندش به لب مجتبی
هستی خون خدا
ما کجا لطف زبانزد کجا
دل کجا دلبر و دلدار سرآمد کجا
تا نظر دوست بیوفتد کجا
خاک قدم های محمد کجا
گرچه دو عالم همه در دایره ی حیدر است
گرچه علی از همه دنیا سر است
یک تنه یک لشکر است
فاتح بدر و جمل و خیبر است
حضرت حیدر خودش گفت علی بنده پیغمبر است
سلام آقا رسول الله
پناهم یا رسول الله
تمام هستی زهرا رسول الله
نگات مشکل گشایی کرد
چشات کار خدایی کرد
دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد
حرمت محبوب خداوند چه آسان شکست
تا سر پیغمبر است سنگ حسودان شکست
هم دل و زهرا و هم گوهر دندان شکست
گرچه بلا پشت بلا می رسید
بار امانت به سر شانه خود می کشید
دیده این دهر دیگر مثل محمد ندید
او در این راه دین جان خودش را گذشت
بار سفر بست و رفت
عطرت قرآن خودش را گذاشت
چند سوایی گذشت
کوچه پر از نعره ی مردم شد و
صحبت آوردن هیزم شد و
ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و
آینه مصطفی زیر قدم ها شکست
چند سوایی گذشت بر سر سجاده ی خون بوتراب
چهره اش از خون سرش شد خزان
با همه ی غصه و اندوه و غم بی حساب
از قفس روزگار جان علی پر کشید
چند سوایی گذشت
زهر گریبان حسن را گرفت
قوت دستان حسن را گرفت
آه ولی داغ همان کوچه ها
جان حسن را گرفت
چند سوایی گذشت
رفت غریبانه به میدان حسین
با لب عطشان حسین
بی کفن افتاد به آغوش بیابان حسین
آه جدا شد سرش
آه دل خوهرش اشک روان از نظر دخترش
رفته به یغما همه ی پیکرش
دست سیاهی ربود از سرش امامه پیغمبرش
تک و تنها حسین تو
در این صحرا حسین تو
لب تشنه لب دریا حسین تو
دل زینب به شور افتاد
برش از تن به دور افتاد
سری که عاقبت به زیر کنج تنور افتاد