👤 #احمد_واعظی
🎙 #زمینه
🥀 #حضرت_زهرا
🏴 #فاطمیه
🔆جدید ۱۴۰۳🔆
این شب و روزا تمام وقت بی تابی
روزها بیداری و شب ها نمی خوابی
هی از این پلو به اون پهلو عزیز من
گاه چون خورشید گاهی رنگ مهتابی
خودم دیدم که پژمردگی به پیش من زمین خوردی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
دیدمت از دور غم دیده در این خانه
خواستی تا موی زینب را کنی شانه
دست تو بالا نمی آمد دلم خون شد
وای از آن ضربه ها که خورده بر شانه
چه با دستت ستم کرده
که بازویت ورم کرده
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
آمدی از کوچه بودی غرق غم خیلی
روی تو دیدم ز کنج چادرت نیلی
از حسن پرسیدم ای نور دلم چون شد
زیر لب می گفت بابا مادرم سیلی
دل و روحت ز غم شاکی
لباس تو شده خاکی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
در هجوم خصم سرکشته دیدمت ای وای
در میان دود و آتش دیدمت ای وای
با تن مجروح و با پهلوی بشکسته
با چهل تن کشاکش دیدمت ای وای
تو افتادی من افتادم
همان لحضه جان دادم
« حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
1_15199243602.mp3
15.56M
#احمد_واعظی
#زمینه
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🔆جدید ۱۴۰۳🔆
این شب و روزا تمام وقت بی تابی
روزها بیداری و شب ها نمی خوابی
هی از این پلو به اون پهلو عزیز من
گاه چون خورشید گاهی رنگ مهتابی
خودم دیدم که پژمردگی به پیش من زمین خوردی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
دیدمت از دور غم دیده در این خانه
خواستی تا موی زینب را کنی شانه
دست تو بالا نمی آمد دلم خون شد
وای از آن ضربه ها که خورده بر شانه
چه با دستت ستم کرده
که بازویت ورم کرده
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
آمدی از کوچه بودی غرق غم خیلی
روی تو دیدم ز کنج چادرت نیلی
از حسن پرسیدم ای نور دلم چون شد
زیر لب می گفت بابا مادرم سیلی
دل و روحت ز غم شاکی
لباس تو شده خاکی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
در هجوم خصم سرکشته دیدمت ای وای
در میان دود و آتش دیدمت ای وای
با تن مجروح و با پهلوی بشکسته
با چهل تن کشاکش دیدمت ای وای
تو افتادی من افتادم
همان لحضه جان دادم
« حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
.