eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹صحیفۀ صلوات🔹 امشب شکوه عشق جهانگیر می‌شود روح لطیف عاطفه تصویر می‌شود امواج سربلندی و آزادی و شرف از هر کران مکّه سرازیر می‌شود قرآن ببوس و «اَشرَقَتِ‌الاَرض» را بخوان این آیۀ مبارکه تفسیر می‌شود تبریک باد آمنه را کز حریم او نور است و نور و نور که تکثیر می‌شود.. از انعکاس نور وی از مکّه تا به شام هر سنگ خاره، آینه‌تأثیر می‌شود الله اکبر از نفسش کز فرشتگان هر سو بلند نغمۀ تکبیر می‌شود.. چون کاخ باشکوه مدائن، ز هیبتش در لرزه کاخ فتنه و تزویر می‌شود.. داروی دردها و جواب سؤال‌هاست قرآن کتاب او که جهانگیر می‌شود.. در سایۀ عدالت و اخلاص و وحدت است تکبیر او که چیره به شمشیر می‌شود.. در آسمان، تجلی هر روز آفتاب خُلق عظیم توست که تصویر می‌شود.. گردد صحیفۀ صلوات فرشتگان بر صفحه‌ای که نام تو تحریر می‌شود.. تنها همین نه آیۀ تطهیر مدح توست یادت همیشه مایۀ تطهیر می‌شود نام تو زنده‌تر شده، یاد تو تازه‌تر چندان که دهر، کهنه، جهان‌، پیر می‌شود.. محتاج یک نگاه توأم ای که هر کجا خاک از نگاه لطف تو اکسیر می‌شود.. 📝
@simaye_haram1_14004471855.mp3
زمان: حجم: 2.5M
#⃣ #⃣ در طاعت از رهبر،شاگردِ عمارم از نسلِ حیدر هستمُ عشقِ ولی دارم ... چفیه و سربندِ یازهرا می بنده اونکه دلش از عشقِ رهبر شد آکنده مثلِ کوفیا مسلمُ تو،پریشون حالی نمیزاریم آتیش به اختیاریمُ پس،عرصه رو خالی نمیزاریم ‌‌‌‌‌‌‌‌یه تنه من عابسِ رهبرم آقا به جونِ پدر و مادرم پاش بیفته واسۀ این انقلاب یه روزی هم از سر می گذارم ... لبیک یا سیدَ العَطشان . امشب چه محبوبه،حالِ دلم خوبه اسراييلِ اونکه امشب غرقِ آشوبه . در راه رهبر رو،بی پا و بی سر رو آره تمومه دیگه دورانِ بزن در رو گفته بودیم یه روز میبینی،رو صورتت سیلیِ ما رو گفته بودیم که ما میگیریم،انتقامِ حججی ها رو رسیده روز غم و عذابتون حالا برید بگید به اربابتون راسته اینکه ایرانیا هی میگن سخت و خشنِ پاسخ ما بِتون لبیک یا سیدَ العَطشان . پیروزیِ امروز آن فتح دل خواه است یک جلوه از نورِ نصرمن الله است ما پیرو راهِ کربُبَلا هستیم با حضرتِ مولا هم عهد از اَزل هستیم اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم اینو تویِ سوریه دیدیم طعم شیرین نصرتش رو ما تویِ جبهه ها چشیدیم ماتیغِ ذوالفقار حیدریم غیرتِ عباس آب آوریم به یک اشارۀ رهبر همه آخر یه روز از سر میگذریم لبیک یا سیدَ العَطشان گرچه افتاده دستِ شیطان ها قبله های مسلمان ها شرشان کنده میشود یک روز ابنِ مرجانه ها و مروان ها فاتحِ شهرِ مکه و قدس میگردد لشکرِ یمن و ایرانی ها اطریق العتبة الحَسَنیه میشود نصب در خیابان ها موکبِ کربلاییان آنجا میشود میزبانِ مهمان ها ذکرِ زیبایِ یا حسن جانم میرسد از تمامِ ایوان ها بَه که حتی تصورش زیباست آیینه کاریِ شبستان ها .
جانِ آن دخترکِ گمشده در دشت بیا آن سه‌ساله که حریمش همه دنیای من است گفت ای سر که پدرجانِ منی دستت کو؟ شوق لمسِ تو فقط حسرتِ موهای من است من هم شبیهِ بابا، در این مسیر هستم قبلاً عزیز بودم، حالا اسیر هستم من هم شبیه عمه پاهای خسته دارم چشمان باز دارم، دستان بسته دارم من هم شبیه داداش، بر گردنم طناب است چیزی که درد دارد، گرمای آفتاب است من هم شبیهِ هرکس که توی کاروان است حالم بد است اما، چشمم به عمّه‌جان است عمّه‌جانم عمّه‌جانم، عمه جانِ مهربانم عمه‌جانم عمه‌جانم، عمه‌جان قدکمانم عمه‌جانم عمه‌جانم، نگرانم نگرانم چندین نفر شنیدم، به من یتیم گفتند چندین نفر به بابام، ذبحِ عظیم گفتند معناش چیست بابا، این واژ‌های غمگین این حرف‌های بی‌ربط، این حرف‌های سنگین من اشتباه گفتم اصلاً گلایه‌ای نیست بَه‌بَه چه آفتابی، هرچند سایه‌ای نیست من هم شبیهِ زهرا، مادربزرگِ خوبم قدم فقط خمیده، باور کنید خوبم من هم شبیهِ بابا، در راه شام رفتم اصلاً کتک نخوردم، با احترام رفتم حالم خوش است اما بابای من کجایی خوابم نمی‌بَرد تا تو از سفر بیایی خواب بودم یه خُرده بد بیدار شدم یکی داشت نعره میزد بیدار شدم رو سرم دست می‌کشیدی پا بشم بعدِ تو، هی با لگد بیدار شدم بعد رفتنِ تو مهربونِ من خواهرت میشد بلاگردونِ من می‌شینم با دندونام قصّه میگم یکی بود یکی نبود دندونِ من دستایِ مردایِ شامی سنگینه بعدِ سیلی چشِ من تار می‌بینه تاری چشام فدا سرت فقط تورو خوب نمی‌بینم بدیش اینه کاش میشد تو رو شریک راز کنم خیلی حرفارو برا تو باز کنم کاشکی دردِ دست و گردنم می‌ذاشت برا باباییم یه خُرده ناز کنم بازوی شکسته بازو نمی‌شه دردی مثل دردِ پهلو نمی‌شه دوست دارم ناز بکنم برات ولی نازِ دختر بدونِ مو نمی‌شه غم رفیقِ چشمای تَرَم میشد سفرت داشت دیگه باورم میشد خواهرت اگر نبود موهای من از اینی که مونده کمترم میشد بینِ موهام سوره‌ی فجرو نگاه سه‌ساله دخترتم اَجرو نگاه دنبال موهام روی سرم نگرد لابه‌لای پنجه‌ی زَجرو نگاه همیشه پدر عزیزِ دختره به‌خدا که همه چیزه دختره من کبودیام سرِ تازیونه‌‌است بگو هی نگن مریضه دختره دشمنای تو امونم نمیدن زیرِ آفتاب سایبونم نمیدن به کنیزا اینجا نون خشک میدن باباجون به من همونم نمیدن رسیده آخر کارم بابایی پُرِ پاییزه بهارم بابایی هرچقدر دلت می‌خواد آیه بخون من‌که خِیزرون ندارم بابایی زخمای سرت منو پیر می‌کنه آیه‌های غمو تفسیر می‌کنه دست نبردم تو موهات درد نکشی تو موهای سوخته دست گیر می‌کنه دورِ گردنم غُل انداخته بودش همونی‌که چهارقُل انداخته بودش چقَدَر زود می‌خوای از پیشم بری تازه حرفامون گل انداخته بودش بی‌تو من بایدم آشفته باشم این اسیری رو پذیرفته باشم این دفعه خواستی بری منم ببر بدونِ من نمیری گفته باشم حرمله میزد دستمو می‌کشید و تو قافله میزد خسته نمی‌شد و سرِ حوصله میزد منو سکینه‌ رو تو چند مرحله میزد از بس که زده لبی نمونده دندونی برام نمونده بابا وقتی اومدی که تار می‌بینم سویی به چشام نمونده بابا قدم خمیده سه‌ساله‌ای شبیه من کسی ندیده بس‌که گرسنمه بابا رنگم پریده ببین که دونه دونه‌ی موهام سفیده داره موهام یواش یواش شبیهِ مادرت سفید میشه سرم شکسته عمو که رفته حُرمتِ حرم شکسته افتادم از رو ناقه و پرم شکسته پهلوی من شبیه مادرم شکسته
بمیرم چقدر آروم گرفتی خوابیدی روی بازوم گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه‌جون بمیرم چقدر مظلوم گرفتی خوابیدی چقدر معصوم گرفتی خوابیدی شدی مصدوم گرفتی خوابیدی چقدر خانوم گرفتی خوابیدی دیگه تموم شد نترس عمه‌جون (عمه قربونت بره راحت بخواب عمه قربونت بره لالا لالا) ۲ این‌جا تاریکه ولی زجر نمیاد داری میری عمه‌جون پیش بابات بمیرم من چقدر تازیونه خوردی بمیرم من که از درد و غم می‌مُردی بمیرم من گلِ یاسِ من پژمردی (بمیرم برات عمه، بمیرم برات عمه) تو بودی که من آروم گرفتم خوابیدم منِ مظلوم گرفتم خوابیدم هوامو داشتی چقدر عمه‌جون با درد سر و بازوم گرفتم خوابیدم کبوده روم گرفتم خوابیدم هوامو داشتی چقدر عمه‌جون عمه قربونت برم تو هم بخواب چند شبه که خواب نداری عمه‌جونم اگه نبودی صددفعه مرده بودم بخواب یه ذره عمه‌ی مهربونم حلالم کن تورو می‌زدن جای من حلالم کن شکستی با زخمای من حلالم کن تورو جون بابایِ من (بمیرم برات عمه، بمیرم برات عمه) بمیرم برات بابا شکسته دندونت پر از زخمه لبایِ پُر خونت خودم می‌دیدم تورو می‌زدن بگم از کجا بابا برا تو دردامو ببین بابا تمومه زخمامو خودت می‌دیدی منو می‌زدن بابا قربونت برم حرفی بزن تنگه دلم برا رقیه گفتنت الهی من فدا لبِ زخمی‌ِ تو الهی من فدا رقیه گفتنت بمیرم من برای سر تو بابا بمیرم من کجاست پیکرِ تو بابا بمیرم من چی اومد سر تو بابا (بمیرم برات بابا، بمیرم برات بابا)
(غم منو باید کتابش کرد آه از دلم دنیا کبابش کرد) ۲ (به‌روی خاک نوشتم اسمت رو سنان رسید با پا خرابش کرد) ۳ (نگاه به این زجر و طنابش کن بابا یدونه زد صدتا حسابش کن بابا) ۲ فقط همین این حال و روزمه ببین (یدونه زد صد دفعه من خوردم زمین) ۲ عمه شکست غم تو آبش کرد یکی سرو روتو خضابش کرد دم حرم شونه زدم موتو (تو قتلگاه شمر خرابش کرد) ۲ بی‌رحمه شمر بلای جونته هنوز روی عباش لکه‌ی خونته هنوز منو زدن خواستن چیو ثابت کنن کاشکی فقط حرمله رو ساکت کنن
اسم تو برام پر پروازه رو لبهام قشنگترین آوازه از وقتی که یا رقیه گفتم دیدم که خدا برام میسازه ای سوره کوثر اباعبدالله ای نازنین دختر اباعبدالله ناز تورو میخره اباعبدالله یا رقیه یا رقیه یا رقیه دینم رقیه آیینم رقیه توی دلواپسیا تسکینم رقیه جانم رقیه ایمانم رقیه توی سختیا پشتیبانم رقیه مولاتی یا رقیه **** کار روضه های تو اعجازه رنگ و بوی روضه هات ممتازه من از معجزات تو فهمیدم دستت توی هر دو دنیا بازه ای دلبر محشر اباعبدالله آیینه ی مادر اباعبدالله صدیقه ی اطهر اباعبدالله یا رقیه یا رقیه یا رقیه یکتا رقیه بی همتا رقیه تا حسین راهی نمیمونه با رقیه اعلا رقیه ای والا رقیه دوا درمون تموم دردا رقیه مولاتی یا رقیه **** اشکام با تو آبرو میگیره این اشکا نشونه ی تطهیره اسم مکتب پر از آوازت پیروزی گریه بر شمشیره تلفیقی از حیدر و زهرایی تو با سن کم لشکر بابایی تو بنیان کن دولت اعدایی تو یا رقیه یا رقیه یا رقیه مکتب رقیه مشق شب رقیه دانش آموز کلاس زینب رقیه غوغا رقیه بی پروا رقیه وقت جنگیدنه یک پا سقا رقیه مولاتی یا رقیه
چتر مهربونیتو از رو سرم جمع نکن سفره‌ی اشکو از این چشم ترم جمع نکن من می‌خوام مثل حمید مرادی عاشق بشم بساط عاشقیمو دور حرم جمع نکن به من مثل چگینی کمی لبخند بزن مثل شیری دلمو به دریا پیوند بزن بذار پای روضه‌ها پیر شم و آخرش مهر عشقو پای نامه‌م مثل رشوند بزن بذار نوکرت باشم سیاه لشکرت باشم تو واسم پدر باشی علی اکبرت باشم حسین جان حسین جانم... کاش می‌شد قلبمو از غیر خودت بکنم کاش شبیه گل محمد ببینم خوابتو مثه فرمانده محمد رضایی پاک بشم مثه باقری ببینم روی مهتابتو می‌خوام از مانع سیم خاردار نفس رد شم و مثه عصمت شکوهی عشق شهادت باشم شبای جمعه دلم تنگ حرم باشه و (مثل حجت اسدی خادم هیئت باشم) ۲ (هنوز حسرت دیدارت توی این دلم مونده)۲ داره می‌زنه باز در یه مهمون ناخوونده حسین جان حسین جانم... من می‌خوام اهل نماز اول وقت بشم با اذون ملکوتی رسول پورمراد برسم به داد مشکلات مردم مثه اسداللهی بشم اهل تلاش و جهاد رابطه‌م با شهدا باشه صمیمی خوبه تشنه باشم مثل مرتضی کریمی خوبه عاقبت مثل اینانلو دلمو پر بدم جون بدم مثل روح الله رحیمی خوبه تنفس چه شیرینه شهادت چه شیرین تر می‌شه عشقو معنا کرد با یه پیکر بی‌سر حسین جان حسین جانم...
(بیاین به روضه که حسین دوباره وا کرده بغل) ۲ ملائکه پای علم سینه زدن روز ازل منادی می‌زنه صدا (حی علی خیرالعمل) ۲ درای حسینیه رو باز خود فاطمه اش وا می‌کنه نوکرای حسینو داره دونه دونه صدا می‌کنه (الله اکبر برکت دعوات زهرارو ببین الله اکبر خیل نوکرای آقا رو ببین) ۲ الله اکبر بیا توی روضه با چشم دلت (حرم ابی عبدالله رو ببین) ۲ الله اکبر ماشاءالله به نوکرای ابی عبدالله ابی عبدالله... اگر می‌خوای که تلخی زمونه رو کنی عسل برا غمای روزگار اگه می‌خوای یه راه حل بیا به روضه‌ی حسین (حی علی خیر العمل) ۲ بخدا که زهرا می‌خره همه‌ گریه کنارو یه جا واسه جبران نوکریا می‌بره مارو کرب‌وبلا الله اکبر برکت روضه آقا رو ببین الله اکبر کرم و بخشش زهرا رو ببین الله اکبر بیا توی روضه با چشم دلت (جلوه‌ی جنت الاعلا رو ببین) ۲ حرم ابی عبدالله رو ببین الله اکبر ماشاءالله به نوکرای ابی عبدالله ابی‌عبدالله....