#مدح_پیامبر_ص
#بانوان_خادم
🔹صحیفۀ صلوات🔹
امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
امواج سربلندی و آزادی و شرف
از هر کران مکّه سرازیر میشود
قرآن ببوس و «اَشرَقَتِالاَرض» را بخوان
این آیۀ مبارکه تفسیر میشود
تبریک باد آمنه را کز حریم او
نور است و نور و نور که تکثیر میشود..
از انعکاس نور وی از مکّه تا به شام
هر سنگ خاره، آینهتأثیر میشود
الله اکبر از نفسش کز فرشتگان
هر سو بلند نغمۀ تکبیر میشود..
چون کاخ باشکوه مدائن، ز هیبتش
در لرزه کاخ فتنه و تزویر میشود..
داروی دردها و جواب سؤالهاست
قرآن کتاب او که جهانگیر میشود..
در سایۀ عدالت و اخلاص و وحدت است
تکبیر او که چیره به شمشیر میشود..
در آسمان، تجلی هر روز آفتاب
خُلق عظیم توست که تصویر میشود..
گردد صحیفۀ صلوات فرشتگان
بر صفحهای که نام تو تحریر میشود..
تنها همین نه آیۀ تطهیر مدح توست
یادت همیشه مایۀ تطهیر میشود
نام تو زندهتر شده، یاد تو تازهتر
چندان که دهر، کهنه، جهان، پیر میشود..
محتاج یک نگاه توأم ای که هر کجا
خاک از نگاه لطف تو اکسیر میشود..
📝 #سیدرضا_مؤید
#مدح_پیامبر_ص 🤞🤞
🔸مداح.حاج آرمین غلامی
☀️☀️☀️☀️
خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد
ناگهان کُنگرهیِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد
خبرت هست ستونهای یَهودا اُفتاد
خبرت هست هُبَل خورد شد عُزیٰ اُفتاد
خبر این است زمین پُر شده از آب حیات
آی بر احمد و بر آلِ محمد صلوات
یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد
پرده از منظرهی باغ جنان بردارد
تاکه از گُردیِ ما یوقِ گران بردارد
از کران تا به کران بانگِ اذان بردارد
آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد
چهارده تَن همه با نامِ محمد آمد
شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد
عشق برقی زد و بر هر دلِ بی تاب آمد
جبروت و ملکوتیست که در قاب آمد
فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد
"گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایهی آن سَروِ روان ما را بس"
صبح آن روز که آن حضرت متولّد شد: هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتاده بود. از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت شده است که چون آن حضرت متولّد شد بت ها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند، و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که:
جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً.(إسراء،81)
ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهارده کنگره آن افتاد.
دریاچه ساوه که سالها آن را می پرستیدند فرو رفت و خشک شد.
وادی سماوه (محلی بین کوفه و شام ) که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود، آب در آن جاری شد.
آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد.
داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شتر صعبی چند، اسبان عربی را می کشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند، و طاق کسری از میانش شکست و دو حصّه شد، و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید.
نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید.
تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود، و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمی توانستند گفت.
علم کاهنان بر طرف شد.
سحر ساحران باطل شد.
هر کاهنی که بود میان او و همزادی که داشت که خبرها به او می گفت جدایی افتاد.
قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را آل اللّه گفتند زیرا که ایشان در خانه خدا بودند.
حق بده دیدنِ این معجزه حیرت دارد
فقط این ابر به باریدنش عادت دارد
نفسش گرم خدایا چه حرارت دارد
سایهاش نیست و در سایه قیامت دارد
انبیا را بنویسید پیمبر این است
قبلهی روز و شبِ حضرت حیدر این است
کیستی ای نفَسَت پاکتر از پاکی ها
غرقِ تسبیحِ بزرگیِ تو افلاکی ها
اَشهَدُ اَنَّ که حیرانِ تو بی باکی ها
نوری و نورِ پراکنده بر این خاکی ها
ای نَفَسهای علی ای همه هستِ زهرا
عالمی دستِ تو بوسید و تو دستِ زهرا
تو درخشیدی و انوارِ حیات آوردی
سیزده رشته قنات از عرفات آوردی
سیزده چشمهی جوشان نجات آوردی
سیزده مرتبه بانگِ صلوات آوردی
آخرین بادهات از این همه خُم میآید
با دُعایت عَلَم چهاردهم میآید
ششمین آینهات آمد و پروانه شدیم
سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم
مَردِ این راه نبودیم که مردانه شدیم
شیعهیِ جعفریِ خادم این خانه شدیم
آسمان را کلماتش سخنش پر کرده
و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده
گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد
چقدر دور و برت شهر منافق دارد
چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد
دلِ زهراییِ تو صحبت صادق دارد
تو بشیری و به شور ازلی میآیی
سرِ هر صبح به دیدارِ علی میآیی
باز پیچیده در این شهر پیامت آقا
پشتِ یک خانه تو هستی و قیامت آقا
عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا
و سلام است فقط تکه کلامت آقا
از تو داریم سلامی پُر عطر و برکات
باز بر احمد و بر آل محمد صلوات
.
#مدح_پیامبر_ص
#عید_مبعث
✼══
ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)
سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد (ص)
وعده دیدار هر کسی به قیامت
لیله اسری شب وصال محمد (ص)
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد(ص)
عرصه گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد (ص)
و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد (ص )
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد (ص )
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد (ص )
شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
پیش دو ابروی چون هلال محمد (ص)
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمی گیرد از خیال محمد (ص )
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)
.