eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زِینَبُ الکُبرَی(سلام الله علیها)، اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُهَا لِلحُسَینِ(علیه السلام) المَظلُومِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام «حضرت زینب(سلام الله علیها)» آمده است : 1⃣شب عاشورا : امام سجاد(علیه السلام) فرمود : وقتی امام حسین(ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(س) فرمود : حضرت زینب(س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ 📋《لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا》 ♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین(ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋《يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ》 ♦️خواهرم! پرهیز کاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱) 2⃣پس از شهادت : در مقاتل آمده است که حضرت زینب(س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(ع) مواجه شد؛ 📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》 ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. امام حسین(ع)؛ 📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》 ♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲) 3⃣هنگام شهادت : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا استنصار می‌کرد. 📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》 ♦️نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(ع) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود : 📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》 ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب(س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(ع) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳) 4⃣قبل از شهادت : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(ع) در کنار زینب کبری(س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ 📋《فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!》 ♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(س) فرار کرد و خود را به امام(ع) در قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴) 5⃣هنگام وداع : هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً》 ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵) سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ!》 ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶) 6⃣آخرین لحظات حیات در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋《یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟》 ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟!(۷) 7⃣هنگام شهادت : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸) ادامه مطالب :👇
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محسن عراقی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بمیره مادر که بی حالی لبای خشکت ترک داره خدا را شکر چشماتو بستی نبینی بارون نمیباره فدات مادر رمق نداره دستات فدات مادر تکون نخورده پاهات فدات مادر کبود زیر چشمات قدر یک قطره آبم که باشه یه ذره جون میگیری نمیگم زنده میمونی اما یکم توون میگیری لالا لالا لالا لالا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خسته شدی از نخوابیدن خنده زهرا رو میخواستی تو بغلم گریه میکردی بغل بابا رو میخواستی صدای تیر به گوش من رسیده میگن حلقُ از گوش تا گوش بریده همینه که رنگ بابات پریده تا زنده ام بعد تو واسه من آب خنک عذابه پشت خیمه ها قبری رو کنده این خونه ربابه لالا لالا لالا لالا @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمدرضا بذری ✍شاعر:محمد اسداللهی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نیمه شب های مهتابی توی لحظه ی بی تابی میدیدم بخدا مادر که توی بغلم خوابی بودی اما خیالی بود نمیدونی چه حال بود لالایی امو میخوندم من بغلم ولی خالی بود یه مادر وقتی لالایی نخونه میمیمره گوشه ی خونه حال منو کی میدونه یه مادر که زیر سایه نمیره میخواد که تنشنه بمیره لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا سه چهار ساله شدیو دیگه خوشحالم بازی میکنی تو کوچه با رقیه ی هفت سالم بمیرم شیرین زبونی نکردی دیدم که خشکی و زردی گرمه هوا ولی سردی بمیرم شبیه گل شدی پر پر با گریه هات دم آخر منو صدا زدی مادر لالایی گلم تشنه ی یه جرعه آب علی لالایی گلم بیا بغلم بخواب علی لالایی علی لالایی علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثلا عمو برگشته شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی عزیزم پیرهنتو روی چشمام میذارمو توی رویام نگاه نازت ومیخوام عزیزم هرجا که شیرخواره دیدم زیر گلوشو بوسیدم خدا میدونه بریدم لالایی علی توی بغل بابا علی لالایی علی میزدی تو دست و پا علی لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمدرضا بذری ✍شاعر:محمد اسداللهی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نیمه شب های مهتابی توی لحظه ی بی تابی میدیدم بخدا مادر که توی بغلم خوابی بودی اما خیالی بود نمیدونی چه حال بود لالایی امو میخوندم من بغلم ولی خالی بود یه مادر وقتی لالایی نخونه میمیمره گوشه ی خونه حال منو کی میدونه یه مادر که زیر سایه نمیره میخواد که تنشنه بمیره لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا سه چهار ساله شدیو دیگه خوشحالم بازی میکنی تو کوچه با رقیه ی هفت سالم بمیرم شیرین زبونی نکردی دیدم که خشکی و زردی گرمه هوا ولی سردی بمیرم شبیه گل شدی پر پر با گریه هات دم آخر منو صدا زدی مادر لالایی گلم تشنه ی یه جرعه آب علی لالایی گلم بیا بغلم بخواب علی لالایی علی لالایی علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثلا عمو برگشته شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی عزیزم پیرهنتو روی چشمام میذارمو توی رویام نگاه نازت ومیخوام عزیزم هرجا که شیرخواره دیدم زیر گلوشو بوسیدم خدا میدونه بریدم لالایی علی توی بغل بابا علی لالایی علی میزدی تو دست و پا علی لالایی گلم الهی فدای خنده هات لالایی گلم دل منو میبره صدات لالایی علی لالایی علی @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین عینی فرد ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اللهی که رباب بشه فدای تو. فدای تو ترک ترک شده علی لبای تو. فدای تو تشنه ای و اب ندارم برای تو فدای تو تار شده از سوز عطش چشای تو فدا تو فدای تو. فدای خشکیه لبات فدای تو. علی فدای گریه هات لای لای علی لای لای علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گریه نکن اروم اروم بخواب علی. بخواب علی گرفته مادر تو اضطراب علی بخواب علی کمتر بده رباب و تو عذاب علی بخواب علی نه شیر دارم برات نه حتی اب علی بخواب علی بخواب علی. ببند چشاتو نازنین بخواب علی جای تو نیست روی زمین لای لای علی لای لای علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حرمله وقتی که کمون شو کشید بابات می دید به سمت تو تیر سه شعبه تا رسید بابات می دید گوش تا به گوش سرتورو اصغر برید بابات می دید از سینه مادرتو اهی میکشید بابات میدید ‌بابات میدید. وقتی شدی غرق به خون بابات میدید خونه گلوت که شد روون لای لای علی لای لای علی لای لای علی
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین عینی فرد ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اللهی که رباب بشه فدای تو. فدای تو ترک ترک شده علی لبای تو. فدای تو تشنه ای و اب ندارم برای تو فدای تو تار شده از سوز عطش چشای تو فدا تو فدای تو. فدای خشکیه لبات فدای تو. علی فدای گریه هات لای لای علی لای لای علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گریه نکن اروم اروم بخواب علی. بخواب علی گرفته مادر تو اضطراب علی بخواب علی کمتر بده رباب و تو عذاب علی بخواب علی نه شیر دارم برات نه حتی اب علی بخواب علی بخواب علی. ببند چشاتو نازنین بخواب علی جای تو نیست روی زمین لای لای علی لای لای علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حرمله وقتی که کمون شو کشید بابات می دید به سمت تو تیر سه شعبه تا رسید بابات می دید گوش تا به گوش سرتورو اصغر برید بابات می دید از سینه مادرتو اهی میکشید بابات میدید ‌بابات میدید. وقتی شدی غرق به خون بابات میدید خونه گلوت که شد روون لای لای علی لای لای علی لای لای علی
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لالایی گلم دیگه بخواب کبوتر منخ الهی به جای تو رونیزه بود سر من من اولین بارم بود دیدم براتوکه، لالایی میگم دیگه علی، چشماتو نمی‌بندی میدونی که، از دنیا خستم به خنده هات، خیلی وابستم چرا دیگه، مادر تو نمی‌خندی لالایی میگم صدام میلرزه تنت زیر خاک سرت رو نیزه حــسـیـن ای جـانـم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (بخواب رفته علی اصغرم در این گلزار کسی بلند نگرید که می‌شود بیدار کسی بلند نگرید که این ستم دیده ز سوز تشنه لبی مدتی نخوابیده) به خواهش من تو دست رد نزن پسرم یادت باشه که بیای به خواب من پسرم کارم شده هی اشک و زاری که برنیومد از من کاری به خاطر این روزا حلالم کن حالا که رو نیزه خوابیدی بگو منو مادر بخشیدی دعا برا بی‌تابی حالم کن به این نامردا رسید فریادم سرت افتاد و منم افتادم حـسـیـن ای جـانـم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ( بی‌هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته‌ است زبانم پسرم خون من گردن آن کس که گلوی تو برید حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم صبر کن تا پر قنداقه ی تو باز کنم سخت جان می‌دهی ای راحت جانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد کشته‌ ی طعنه‌ی این زخم زبانم پسرم داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم؟) حـســیـن
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لالایی گلم دیگه بخواب کبوتر منخ الهی به جای تو رونیزه بود سر من من اولین بارم بود دیدم براتوکه، لالایی میگم دیگه علی، چشماتو نمی‌بندی میدونی که، از دنیا خستم به خنده هات، خیلی وابستم چرا دیگه، مادر تو نمی‌خندی لالایی میگم صدام میلرزه تنت زیر خاک سرت رو نیزه حــسـیـن ای جـانـم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (بخواب رفته علی اصغرم در این گلزار کسی بلند نگرید که می‌شود بیدار کسی بلند نگرید که این ستم دیده ز سوز تشنه لبی مدتی نخوابیده) به خواهش من تو دست رد نزن پسرم یادت باشه که بیای به خواب من پسرم کارم شده هی اشک و زاری که برنیومد از من کاری به خاطر این روزا حلالم کن حالا که رو نیزه خوابیدی بگو منو مادر بخشیدی دعا برا بی‌تابی حالم کن به این نامردا رسید فریادم سرت افتاد و منم افتادم حـسـیـن ای جـانـم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ( بی‌هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته‌ است زبانم پسرم خون من گردن آن کس که گلوی تو برید حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم صبر کن تا پر قنداقه ی تو باز کنم سخت جان می‌دهی ای راحت جانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد کشته‌ ی طعنه‌ی این زخم زبانم پسرم داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم؟) حـســیـن
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی امیر برومند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند اول لالایی ای گل پرپرم آروم بخواب علی اصغرم به روی دستای بابا تو خنده میکنی و منم داره میلرزه همه تنم میمیرم از غم اینجا بابایی بمیرم و نبینم این لحظه رو بابایی نباشم و ببینم این حنجرو غم نخور عشق من طفل دردی کشم من خودم بابا تیرو ازحنجرت میکشم علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند دوم چشات هنوز نیمه بازه و میره ازت خون تازه و میخنده حرمله ای وای تویی و هق هق بی صدا منم و رقص حرومیا صدای هله هله ای وای لالایی چجوری گلوتو بریدن علی لالایی حنجرتو به خون کشیدن علی نفسم بند اومد گل من از غمت الهی این حنجرتو نبینه مادرت علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند سوم ببین چجور علی اصغرم تورو با این حال مظزرم به خیمه ها میبرم من پر از غم و اظطرابمو همش تو فکر ربابمو شکسته بال و پرم بابایی زیر عبامیگیرم این جسمتو بابایی زدنت اخه علی بود اسمتو میکنم قبرتو پشت این خیمه ها مادرت اومده پاشو باباجون بیا علی لای لای علی @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی امیر برومند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند اول لالایی ای گل پرپرم آروم بخواب علی اصغرم به روی دستای بابا تو خنده میکنی و منم داره میلرزه همه تنم میمیرم از غم اینجا بابایی بمیرم و نبینم این لحظه رو بابایی نباشم و ببینم این حنجرو غم نخور عشق من طفل دردی کشم من خودم بابا تیرو ازحنجرت میکشم علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند دوم چشات هنوز نیمه بازه و میره ازت خون تازه و میخنده حرمله ای وای تویی و هق هق بی صدا منم و رقص حرومیا صدای هله هله ای وای لالایی چجوری گلوتو بریدن علی لالایی حنجرتو به خون کشیدن علی نفسم بند اومد گل من از غمت الهی این حنجرتو نبینه مادرت علی لای لای علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند سوم ببین چجور علی اصغرم تورو با این حال مظزرم به خیمه ها میبرم من پر از غم و اظطرابمو همش تو فکر ربابمو شکسته بال و پرم بابایی زیر عبامیگیرم این جسمتو بابایی زدنت اخه علی بود اسمتو میکنم قبرتو پشت این خیمه ها مادرت اومده پاشو باباجون بیا علی لای لای علی
🩸 ای برادرم! این طفل شش‌ماهه، سه روز است که آب نخورده … در نقل‌ها آمده است: حضرت‌ ام کلثوم سلام‌الله‌علیها (و یا در برخی از نقل‌ها حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها)، قنداقه علی‌اصغر علیه‌السلام را برداشت و به نزد سید الشهدا آورد و عرض کرد: 📋 یا اَخی! اَدْرِکْ اِبنَکَ الصَّغیرَ قَد مَاتَ مِنَ الْعَطَشِ ▪️ای برادر من! این طفل کوچکت را دریاب! که از تشنگی نزدیک است جان بدهد! 📋 یا اَخِی! مُنْذُ ثَلاثَةِ اَیَّامٍ هُوَ فی عَطَشٍ و مَا شَرِبَ الْمَاءَ ▪️ای برادر! سه روز است این طفل تشنه است و قطره آبی هم نچشیده است. 📚بحرالمصائب ج۴ص٣۴١ 📚ینابیع الموده ج۳ ص۷۸ (با اندکی تفاوت) ✍ بعد از سه شب گرسنگی و گریه و عطش جانی نمانده بود در اندام لاغرش گهواره جایگاه سخنرانی‌اش نبود دست حسین گشت بلندای منبرش وقت رجز، گلوش دهن باز کرده بود با ذکر یابن فاطمه و یابن حیدرش تشویق کرد حرمله را لشگر یزید وقتی علی به سمت عقب پرت شد سرش
🩸 سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه بعد از شهادت علی‌اصغر علیه‌السلام هم فرمود: «خاک بر سر دنیا بعد از تو ای علی‌جان» در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام دید تیر سه‌شعبه حرمله، گوش تا گوش علی اصغر علیه‌السلام را بریده است، زار زار گریست و سپس و فرمود: 📋 قَتَلَ اللهُ قَوْمَاً قَتَلُوكَ يَا بُنَيَّ! ▪️ای فرزند من! خدا بکشد قومی را که تو را کشتند. 📋 ما أجرَأهُم عَلَی انتهاکِ حُرمَة الرّسول! ▪️چه بسیار جرأت کردند بر هتک حرمت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله! 🥀 بعد فرمود: 📋 عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاءِ ▪️خاک بر سر این دنیا بعد از تو ای پسرم! 📚المنتخب، ص ۳۸ ✍ هُرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم قصه‌ی آب برای تو بخوانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد؟! کشته‌ی طعنه ی این زخم زبانم پسرم داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه رویی تن تو خیمه رسانم پسرم بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم خون من گردن آنکس که گلوی تو برید حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم صبر کن تا پر قنداقه‌ی تو پاره کنم سخت جان می‌دهی ای راحت جانم پسرم ز ترک های لبت بوسه گرفتن سخت است خندۀ آخر تو برده توانم پسرم می کَنم قبر تو را دور ز چشم مادر پدرم داده ره چاره نشانم پسرم با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک باز هم جان تو بابا نگرانم پسرم
🩸چرا از بین تمام شهدای کربلا، سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، فقط بدن مبارک علی‌اصغر علیه‌السلام را به خاک سپرد؟! عالم ربانی مرحوم واعظ قزوینی در مقتل شریف «ریاض ‌القدس» می‌نویسد: 📝 اینکه سیدالشهداء علیه‌السلام طفل رضیع را دفن کرد و سایر شهدا را دفن ننمود، چند جهت می‌تواند داشته باشد: 🥀 اول: به جهت آنکه به تنهایی امکان داشت آن طفل را به خاک بسپارد (اما پیکر دیگر شهدا را تنها نمی‌توانست) 🥀 دوم: آن که مبادا سر آن طفل را مثل سایر سرها بِبُرند. 🥀 سوم: دفن کرد تا بدن وی مثل سایر ابدان سه شبانه روز برهنه نماند. 🥀 چهارم: دفن کرد که مبادا بدن نازک او زیر سم اسبها نابود شود. 🥀 پنجم: دفن کرد تا مبادا دفعه دیگر چشم خود آن حضرت و دیگر مخدّرات به قنداقه پر خون او بیفتد و داغ دلشان تازه شود. 📚ریاض القدس ج۴ ص۱۹۵ ✍ رفته تابِ شیرخواره وای بیچاره رباب نیست وقتِ استخاره وای بیچاره رباب برد آقا تا که سیرابش کند، با ناله کرد... بر لب خشکش اشاره وای بیچاره رباب تا که فرمود: "...إرحموا هذا الرضیع" تیری رسید حرف او شد نیمه کاره وای بیچاره رباب حرمله با تیِر مرد افکن علی را ذبح کرد هنجرش شد پاره پاره وای بیچاره رباب پیکرش را برد بابا تا که پنهانش کند قلبِ مادر زد شراره، وای بیچاره رباب عاقبت در پشت خیمه قبرِ مخفی شد عیان نیست دیگر راه چاره وای بیچاره رباب رأسِ او را روی نی بستند، این بی رحم ها کرد با حسرت نظاره وای بیچاره رباب همسر ارباب ما دیگر شبی راحت نخفت هر شبش شد پر ستاره وای بیچاره رباب جای چنگ آخرش روی گلویش سوخت باز خیره شد بر گاهواره وای بیچاره رباب بیتِ آخر را فقط فهمید هرکس مادر است شیر در سینه دوباره... وای بیچاره رباب
🩸«عطش» و «گرما» چه به روز شش‌ماهه علی‌اصغر علیه‌السلام آورده بود؟! گزارشاتی در رابطه با این مصیبت عظیم به ما رسیده است که چند نمونه را ذکر می‌کنیم: 📋 هو يَتَلَظَّىٰ عَطَشَاً ▪️ از عطش مانند ماهی دست و پا می‌زد.(۱) 📋 عَينَيه غائرتَين في رَأسِه مِن شدّةِ العطش، ▪️از شدت تشنگی چشمانش در سرش فرو رفته بود.(۲) 📋 بَطنُه لازِقةٌ بِظَهرِه مِن شدّة الجوع ، ▪️از شدت گرسنگی شکمش به پشتش چسبیده بود.(۳) 📋 يُغشىٰ عليه ساعةً بعدَ ساعةٍ مِن الحَرّ والظَمَأ ▪️از شدت گرما و عطش ساعتی از هوش می‌رفت و ساعتی به هوش می‌آمد‌.(۴) 📋 قَدِ احتَضَرَ مِن شِدَّةِ العَطَشِ ▪️از اوج تشنگی در حال جان دادن بود!(۵) 📚(۱)مقتل ابو مخنف ص٨۴؛ و معالي السّبطين ج١ص۴٢۴ 📚(۲)(۳)(۴) امواج البکاء ص۱۲۲ 📚(۵)خصائص الطفل الرضیع،ص ۱۹ ✍ آنقدر توان در بدن مختصرت نیست آنقدر که حال زدن بال و پرت نیست بر شانه بینداز خودت را که نیفتی حالا که توانایی از این بیشترت نیست فرمود: «حسینم» ... به خدا مسخره کردند گفتند: مگر صاحب کوثر پدرت نیست گفتی که مکِش منت این حرمله ها را حیف از تو و دریای غرور پسرت نیست آنقدر در آن لحظه سرت گرم خدا بود که هیج خبر دار نگشتی که سرت نیست این بار نگه دار سرت را که نیفتد حالا که توانایی از این بیشترت نیست