#واحد بسیار زیبا
#شب_هشتم محرم
حضرت علی اکبر علیه السلام
خاکت به سر دنیا که دنیامو گرفتی
باشه دنیا
خاکت به سر که سرور هامو گرفتی
باشه دنیا
باشه دنیا میفتم از پا باشهدنیا(۲)
دشمنا کنن تماشا باشهدنیا(۲)
پسرم شد ارباََ اِربا باشهدنیا(۲)
کشتنش گرگای صحرا باشهدنیا(۲)
باشه ببین میپیچه اکبر تویخونش(۲)
باشه ببین داره یه بابا میبینه داغ جوونش
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
از داغ تو دارم علی از پا میشینم
پاشو بابا
من باورم نمیشه چی دارم میبینم
پاشو بابا
.
.
.
پا نکش به روی خاکا
پاشو بابا(۲)
کوریه چشمای دنیا
پاشو بابا(۲)
آخ وای من بیچاره لیلا
پاشو بابا(۲)
اومدن کمک جوونا
پاشو بابا(۲)
پاشو علی بریم به خیمه نازنینم نازنینم
پاشو علی یه بار دیگه قد و بالاتو ببینم
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
انقدر نزن تو پرپر
علی اکبر(۲)
میکشی منو تو آخر
علی اکبر(۲)
زدنت تموم لشکر
علی اکبر(۲)
پاره تن پاشیده پیکر
علی اکبر(۲)
انقدر نزن تو پر پر
علی اکبر(۲)
پاشیدیو پاشیده از هم جیگر من
خاکت به سر دنیای نامرد چی آوردی به سر من
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه....
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_هشتم
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اول قلم گریست، سپس دفترم گریست
هرچند باعث همهی گریهها غم است
اما همین که داغ تو را دید، غم گریست
اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه
آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است پیش تو و مادرت حسین
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد
خوشبختتر کسی که میان حرم گریست
گوشهبهگوشه کرببلا روضههای توست
اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست
یک قطرهاش شفاعت یومالورود ماست
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
در روز حشر حسرت بسیار میخورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
::
فرموده است: مرهم زخم دل من است
چشمی که در عزای علیاکبرم گریست...
✍ #مجتبی_خرسندی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#شب_هشتم
سالها در طلب سیم و زر دنیاییم
که خجالت زده از گل پسر زهراییم
"به عمل کار برآید، به سخندانی نیست"
مانع آمدن حضرت حجت ماییم
او حسینیست ولی بی علی اکبر مانده
غافل از فلسفهی مکتب عاشوراییم
حالمان حال یتیمیست که از بی مهری
همه محتاج نوازشگری باباییم
عصر غیبت بهخدا کثرت ما وحدت ماست
تا نیاید خبر از صاحبمان تنهاییم
وعدهی آمدن منجی عالم حتمیست
چشم بر راه، همه منتظر فرداییم
آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست
ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم
کاش همراه خود این قافله را هم ببرد
همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم
::
شب هشتم شد و در راه به خود میگفتیم
مجلس ختم حسین بن علی میآییم
منتقم مُطَّلع از ترجمهی "مقراض" است
جهل محضایم همه؛ بی خبر از معناییم
روضهی " لشگر جراحه " پر از ابهام است
سالها منتظر حل معماهاییم
✍ #علیرضا_خاکساری
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی کن؛ نگاهی کن؛ نگاهی
خالیه دستم؛ تسلیمت هستم
به رحمت تو خدا دلبستم
یا ربّی العفو روی لبامه
تنها سلاح من خدایا گریههامه
خجالت میکشم؛ خیلی بد کردم
برای بندگی، راهو سد کردم
جز تو خدایا، یاری ندارم
چشم امیدم به توئه؛ چشمانتظارم
شنیدم مهربونی و میبخشی
شنیدم بندهی بد رو میبخشی
چشمام بارونی از درد سرشارم
میبخشی منو که بیچارم
من رو نسوزون؛ من بیپناهم
رحمی بکن به نالهها و اشک و آهم
#شب_هشتم
#مناجات
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حاج محمود کریمی6621616981080.mp3
زمان:
حجم:
10.75M
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی کن؛ نگاهی کن؛ نگاهی
خالیه دستم؛ تسلیمت هستم
به رحمت تو خدا دلبستم
یا ربّی العفو روی لبامه
تنها سلاح من خدایا گریههامه
خجالت میکشم؛ خیلی بد کردم
برای بندگی، راهو سد کردم
جز تو خدایا، یاری ندارم
چشم امیدم به توئه؛ چشمانتظارم
شنیدم مهربونی و میبخشی
شنیدم بندهی بد رو میبخشی
چشمام بارونی از درد سرشارم
میبخشی منو که بیچارم
من رو نسوزون؛ من بیپناهم
رحمی بکن به نالهها و اشک و آهم
#شب_هشتم
#محرم_۱۴۴۷
#شب_هشتم
#مناجات_با_امام_حسین_سلام_الله_علیه
#حضرت_علی_اکبر_سلام_الله_علیه
#محرم_۱۴۰۴
بر شهیدی چنان تو گریه سزاست
گریه بر داغ اعظم تو رواست
نه سزا و روا که دین خدا
بر مدار غم تو پابرجاست
هر که گریان کربلای تو نیست
روز محشر در آن میان تنهاست
کار هر کس که متصل به تو شد
گر گدا زاده هم بود آقاست
خرج حزن تو میکنیم از دم
هر چه داریم جمله بی کم و کاست
روز محشر بیا بگو به همه
این همان شاعر شکسته ی ماست
دست از من بگیر و زود مرو
از تو اینگونه التفات بجاست
ای که از نیزه سر زدی به فلک
که ز داغ تو عالمی به عزاست....
....سر برآرم ز آستانه ی عرش
قامتم گر شود به دست تو راست
اشک دارد برایت آن چشمی
که فقط چشمهای پاک تو خواست
در جهان سیر کردم و دیدم
جز غمت هر چه هست باد هواست
وجه رب ... کُلُّ مَن عَلَیها فان
هر کسی با تو هست نامیراست
در بساط عزای محترمت
هر چه هست از عنایت زهراست
از یدالله میرسد ارزاق
پس غذاهای روضه از مولاست
از همان دم که تشنه جان دادی
عرق شرم بر رخ دریاست
من که میگویم از غم سر تو
کمر کوه ها همیشه دو تاست
امتش را نبی سفارش کرد
به مودت پس این چگونه جزاست؟
که تو را داغ بر جگر بنهند؟
حق آل رسول را چه اداست ؟
تو علی اکبری چنان داری
که به نام خدای بی همتاست
مصطفایی است در حرم آری
مرتضایی به قامت زهراست
منطق و خَلق و خُلق چون احمد
از جمیع جهات ، خود ، طاهاست
ابرویش تیره ، گونه اش روشن
خط و خال یگانه اش خواناست
تا قدم میزند ، کنار قدش
سرو بالا بلند ناخواناست
نزد او سرو ، خارِ پای گل است
پس قیاسش به اکبر تو جفاست
اَوَلَسنا عَلَی الحَق...این حرفش
رهنمایی برای اهل وفاست
از صدایش خلوص میبارد
کاش لب وا کند که روح افزاست
هر اذانش به عرش جان بدهد
دستهایش عروج روح دعاست
زخمش او را نمیبرد ز حضور
بس که ممسوس و محو ذات خداست
اوست اول قتیل نسل خلیل
پسر پادشاه ملک بلاست
تو خلیلی و اکبر اسماعیل
کربلای تو نیز دشت مناست
برسان بر تن علی خود را
که در آن بین بر سرش دعواست
یک تن و یک سپاه واویلا
سر تقسیم پیکرش غوغاست
چیست گودال ؟ از غم اکبر
روحت از جسم ، شرحه شرحه جداست
نیشخند سپاه کشته تو را
کشته ی تیغ خواندن تو خطاست
جگر پاره پاره ات ز غمش
اربا اربا تر از گل لیلاست
غُصه ی قِصه ی علی اکبر
التماس تکلم باباست.........
از چه رو نشنوند ضجه ی تو
تا در این داغ شیونت اعلاست
او علی اکبر است و داغش عظیم
چه بسا این مصیبت عظماست
اربا اربا شده است حق داری
در تنش مغز استخوان پیداست
سنگهایش نما عوض کردند
اَبرویش زیر و چشم او بالاست
آن تنی را که برده اند به تیغ
زخم بستن هماره بی معناست
خون اکبر کنار خون خدا
در دل رمل ماریه پایاست
زخم داغ علی اکبر توست
زخم بازی که بر تنت ماناست
آه باید چه کرد این غم را
زینبت آمده است نوحه سراست
این غم این غُصه را فقط کم داشت
درد ناموس حق به شانه که راست؟
شعر کامل شد و تن اکبر
همچنان قطعه قطعه ناپیداست
شعر کامل شد و دلت ای شاه
همچنان قطعه قطعه ناپیداست
#محمد_علی_بقایی
#مقطعات
#شب_هشتم_محرم
.
#محرم_۱۴۴۷
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر_سلام_الله_علیه
#محرم_۱۴۰۴
داغ تو تمام جگرم را پوشاند
در هلهله اما خبرم را پوشاند
شاید به عبا تن تو را جمع کنم
چون شیر خدا که مادرم را پوشاند
ابروی شکسته ات قد تای من است
خون در دهن تو نه که در نای من است
یک لحظه فقط نگاه کن حال مرا
افتاده تر از تن تو پاهای من است
بابا تن تو جدا جدا جمع کند
یعنی ز تمام کربلا جمع کند
قبل از به سوی خیمه روان کردن تو
باید اول یکی مرا جمع کند
همنام علی و مثل زهرا هستی
پیر تو شدم جوان بابا هستی
حق دارم اگر تکلمم سخت شود
از بس که تو اربا اربا اربا هستی
ممسوس ترین شهید در ذات خدا
توحید مجسمی تو اربا اربا
در پاسخ شرک کوفه هر زخم تنت
فریاد برآورده که لا لا لا لا
شیشه چو فتد شکستنش بی ثمر است
گل برگ که ریخت خستنش بی ثمر است
من در رمضان کوفه باور کردم
این فرق شکسته بستنش بی ثمر است
خون از بصرم چکیده برخیز علی
جانم به لبم رسیده برخیز علی
در مرکز انظار به سوی تن تو
ناموس خدا دویده بر خیز علی
#محمد_علی_بقایی
#مقطعات
#شب_هشتم_محرم