حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است
خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است
بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکرخدا
حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است
خانه را جارو زدی، از بسترت برخاستی
از نگاهت می توان فهمید روزهای آخر است
ای ستون خانه ی من، حرفی از رفتن مزن
بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است
این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند
بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است
موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است
فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است
از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت
جای بال زخمی و خاکی تو روی در است
چند ماهی می شود، حیدر شده خانه نشین
چند ماهی می شود زهرا میان بستر است
دستهایی را که می بوسید پیغمبر، شکست
راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست
دست در دست حسن می رفت زهرا، ناگهان
روی خاک افتاد قرآن، سوره ی کوثر شکست
دستهای بسته ی مولا گواهی می دهد
بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست
یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت
لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهــرا_جــان💔
بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان
تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله
روزتون معطر بنام ارباب بیکفن
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
صاحبا یک نظری کن به گدا عیبی نیست
رحم بر اشک دو چشم فقرا عیبی نیست
دل ویرانه ی ما و نظر لطف شما
نظرت گر برسد بر دل ما عیبی نیست
کوری من اثر بردگی شیطان است
چشم بیمار بگیرد چو شفا عیبی نیست
"روزها فکر من این است و همه شب سخنم"
من ندیدم رخ محبوب... چرا عیبی نیست؟
حال افتاده ام از پا...به تو رو آوردم
تو بگیری ز کرم، دستِ مرا عیبی نیست
بارها اشک تو از فعل بدم جاری شد
گر بمیرم ز غم اشک شما عیبی نیست
درکثافات عمل غرق شدم کاری کن
دست خود را تو بگیری به دعا عیبی نیست
ما که مردیم و ندیدیم جمالت آقا
ما شنیدیم فقط وصف تو را یا مولا
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان💔
هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم
آقا بگو که خیمه زهراییات کجاست؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
تو آن ابری که سمتِ آسمان بیوقفه میباری
ولی در خشکسالِ این کویرستان گرفتاری
سرِ تابیدنت شمعِ وجودت آب شد هر شب
زمانی که همه خوابند، جای ماه بیداری
به خاکِ سجدهات جاریست، سیلِ دانههای اشک
به باغِ تربتِ اعلای خود تسبیح میکاری
تو آن یاسِ پُر از زخمی، که در پیراهنی گلدار
گلابِ سرخ، از گلبرگهایت میشود جاری
شکایت میکند از بانی #الجار_ثم_الدار
به جرمِ گریه و زاری، عجب همسایهای داری
چه میخواهند از جانت قماشِ کاتبان وحی؟
به این کوثرکُشان انگار، جانت را بدهکاری
تو را کشتند، اما دردهایت همچنان زندهست
تو را کشتند اما نه؛ هنوز انگار بیماری
هزاروچارصدسال است، زخمت همچنان تازهست
هنوز انگار بین آتشی؛ نزدیکِ مسماری
هزاروچارصدسال است، نامت شیعه میسازد
تو آن نوری که در آیینهها در حال تکراری
تو را کشتند اما نه؛ حکایت همچنان باقیست
تو آغاز لهوفی مطلع خونینِ اشعاری
#نـوكـر_نـوشـت:
#فاطمه_جـان
جای تمام شهر خودم گریه می کنم
از بس که خالیست در این خانه جای تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
چشم من در پی دیدار تو سرگردان است
و سرا پای وجودم ز غمت حیران است
خبر از حال تو آقا كه ندارم هرگز
لااقل از تب تو دیده ی من گریان است
به كجا خیمه زدی یوسف گم گشته ی من
بنگر از دوری تو حال دلم ویران است
گوشه چشمی كن و این سائل خود را دریاب
كه نگاه تو به این قلب سروسامان است
خوش به حال شهدا، یک شبه ره را رفتند
هركه شد همسفر تو، سفرش آسان است
روضه هایی كه به هر شام و سحر میخوانی
چون شرر بر جگر عالمیان سوزان است
#نـوكــر_نـوشــت:
بخوان دعای فرج را، زِ پشت پرده ی اشک
کـه یـار، چشم عنایت بـه چشم تر دارد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
خودم اینجا و دلم مسافر مشهد تو
آقا جون دلم شده کبوتر گنبد تو
تو دلم آرزوی صحن عتیقه آقاجون
دل من به این خوشِ با تو رفیقه آقاجون
دل من مثل کبوترای تو هواییه
دل من یه پارچه مجنون و امام رضاییه
دل من با این دلا که هر کدوم یه کفتره
به هوای حرمت از تو محله میپره
دفه ی آخری که پابوست آقا اومدم
به امانتداریات دله دیوونمو دادم
بی تو یاامام رضا زندگی لذت نداره
اگه از تو دور بشم چیزی حلاوت نداره
اونقده در میزنم تا که تو خادمم کنی
بکشی دست رو سرم تا آخر آدمم کنی
آقاجون اسم تو رو همیشه فریاد میزنم
دلمو گره به اون پنجره فولاد میزنم
از تردد ملائک حرمت پر از صفاست
از نوای زائرات هرصحن تو یه نینواست
من اگه پابوس تو نیام آقا کجا برم
اگه من حاجتمو به تو نگم به کی بگم
با تو یا امام رضا دلم پر از صفا میشه
آخرش بهم میدی برات قبر شش گوشه
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور
سلام می دهد اینجا مسافری از دور
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#شب_جمعه ست بیا چشم دلت باز نما
پرگشا تا حـرم عشـق، تو پرواز نما
مرغ دل را بنشان داخل بین الحرمین
به حسین بن علی عشق خود ابراز نما
#تل_زینب برو و یاد غـم #زینب کن
تو زیارت به دلـی غـم زده آغاز نما
شب جمعه ست یقین فاطمه هم کرببلاست
دل خود با دل پر از غمش همـراز نما
سر به #شش_گوشه ی مولا بنه و زاری کن
اوست #اربـاب،تو هم نوکـری احراز نما
تا بگـیری تو بـرات نظـر بر حـرمـش
اشکـهـا ریز و نیاز خودت ابـراز نمـا
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
واجب تر از نماز شبم روضة الحسین
جالب تر از بهشت برین جنة الحسین
باشد قرار و وعـده ی عشـاق کــربلا
شبهای جمعه نیمه ی شب قبة الحسین
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
غلامهای تو ارباب زاده اند همه
به جز شما به کسی دل نداده اند همه
فقیر و تاجر و پیر و جوان، گداهایت
به عشقتان مَثَل خانواده اند همه
چقدر زائرتان پر بهاست، ثروتمند
اگرچه مخلص و دلصاف و ساده اند همه
نمای صحن تو زیبا ولی نفس گیر است
سواره ها دم ایوان فتاده اند همه
دهان کنارِ ضریح تو آب میافتد
که سنگ و چوب و طلای تو باده اند همه
#مدینه #کرببلا #کاظمین #سامرا
به احترامِ #نجف، ایستاده اند همه
مسیرها به شما ختم می شود آخر
کنشت و معبد و محراب جاده اند همه
#نـوكــر_نـوشــت:
#جانـم_علـی♥️
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است
میگریزم به هوایی که پر از زیستن است
میگریزم به جهانی که پر از یکرنگیست
به جهانی که پر از گریهکن و سینهزن است
به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد
اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است
چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق
هر کجا پرچم روضهست همانجا وطن است
دم مـن زندگـی و بازدمـم زندگی است
تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است
قلب آن است که لبریز محبت باشد
تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است
#نـوكــر_نـوشـت:
دوشنبه ها #حسنی_ام به لُطف حضرت عِشق
#حـسین خـواست کـه دوروبَرِ #حـسن باشم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی
تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی
آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن
مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنی
اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط
می شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی
من خودم رسوای این وآن شدم با معصیت
پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی
افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر
اصلا اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی
واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که
آنقدر میکوبم این در را که آخر وا کنی
گریه از نان شبی که میخورم واجبتر است
کاشکی بر چشم خشکم نهر کوثر وا کنی
من گرفتاری خود را میبرم امشب نجف
تا گره های مرا با دست حیدر وا کنی
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یـاعـلـی_جـان
به اذن عالی اعلی، به احترام علی...
شروع می کنم این ماه را به نام علی
#صلي_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است
یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟
یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سروسامان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه #ایها_العزیز؟
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟ بس است
خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت
گفتی برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول میروم امّا دعای تو
در حقّ من برای مسلمان شدن بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است
اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
دلمردگی و این همه ویران شدن بس است
آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
#نـوكـــر_نـوشـت:
#عـلـی_جـان
میروی و چاه هم از درد تو آگاه نیست
این همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت #امام_علی (علیه السلام) تسلیت باد🏴
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_وحید_نومی_گلزار
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.@navaye_asheghaan
هرکه دارد چشمهای تر پناهش میدهند
بنده وقتی میشود مضطر پناهش میدهند
هرکه خورده سیلی از مردم به دادش میرسند
چون ندارد آبرو دیگر پناهش میدهند
غالباً مهمان اگر ناخوانده باشد میخرند
غالباً درمانده را آخر پناهش میدهند
بد نشد افتاده ام از چشم صاحب کارهام
پادو وقتی دَربِدَر شد سر پناهش میدهند
تاسحر باید سِمِج باشد گدا این دور و بر
چونکه هرجور است پشت در پناهش میدهند
بنده ی سلطان که باشی پادشاهی میکنی
اسم هرکس میشود نوکر پناهش میدهند
خوش بحال آن کبوتر که اسیر مشهد است
لااقل وقتی ندارد پر، پناهش میدهند
لنگ دیدار خدا بودم که دیدم در حرم
هرکه میگوید رضا بهتر پناهش میدهند
من خودم اهل نجف، اجداد من اهل نجف
نوکر را در خانه ی حیدر پناهش میدهند
زیر پای زائران #کـربلا هرکس که مُرد
بچه های #فاطمه محشر پناهش میدهند
هیچ کس اطراف گودال بلا سیلی نخورد
هرکسی که مانده بی معجر پناهش میدهند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسیـن_جـان
در سراشیبی ماه رمضانیم، دعایی دارم
در سراشیبی قبرم تو برس بر دادم😭
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير
روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم
در حرم بودم و ای وای، که مَحرم نشدم
بارها بسته شد و قافله رفت و رفت و...
منِ جا مانده ی بد، باز فراهم نشدم
بدتر از هرچه که میشد، به سرم آمده است
چشمه ام خشک شد و وصل، به زمزم نشدم
سیل شد چشمه ی چشمان ترِ بعضی ها
برهوتم که نَمی از نَمِ شبنم نشدم
متزلزل تر از آنم که نیفتم بر خاک
ریشه ام در دلِ آب است، که محکم نشدم
کِبر و خودخواهی من باز به جانم افتاد
زحمت خویش شدم، از سر خود کم نشدم
عده ای خوب رسیدند، در این ماه، به جاه
منِ آواره ی بیچاره گـدا هم نشدم
عده ای مثل شرابِ ازلـی ناب شدند
چای خوش رنگ که نه، آخرِ سر دَم نشدم
ظاهرا سجده کنانم به نمازم اما...
باطنا پیش خداوند، کمی خم نشدم
این همه غصه خلاصه شده در یک مصرع...
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسیـن_جان💔
در بین خلق شهره شدم من به نام تو
شرمنده ام که موجب بد نامیت شدم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
.
اینچنین احساس کردم بین رؤیا بارها
میزنم بوسه به دست و پایت آقا بارها
خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب
سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها
با چنین وضع وخیم و رو به قبلهبودنم
حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها
ای طبیبی که به دنبال مریضت میروی
با وجودی که مرا کردی مداوا بارها...
کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است
شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها
این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش
من ولیکن کردهام امروز و فردا بارها
چشمپوشی از گناهان معنیاش این است که
با تغافل میکنی با من مدارا بارها
کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد
ریخته بار مرا در قعر دریا بارها
جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب میشود
آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها»
بارهایم را خریدی ای خریدار کریم
مادرت بس که سفارش کرد من را بارها
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهـدی_جـان
روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
ای قرار قلبهای بیقرار اهل بیت
ای طلوع صبح، در شبهای تار اهلبیت
میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور
میرسد روزی به پایان انتظار اهلبیت
قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»
بوده در این غیبت کبری شعار اهلبیت
ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی میکنی
اشک چشم نازنینت را نثار اهلبیت؟
سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین
تا به دست آید دوباره اقتدار اهلبیت
سیزده معصوم را کشتند از راه جفا
یوسف زهرا تویی دار و ندار اهلبیت
تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن
با ظهورت میشود عالم بهار اهلبیت
قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست
عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهــدی_جـان
درمان درد ما بخدا در #ظهور توست
تنها مراد ما همه فیض حضور توست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله
آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگار بی معناست
تمام زنده دلی ها ز اشک نیمه شب است
بدون فیض سحر درک یار بی معناست
دگـر به دوری آقا نموده ایم عادت
وگرنه بر دل مجنون قرار بی معناست
خزان عمر رسید و بهار ما نرسید
بدون تو گل نرگس بهار بی معناست
بهای زندگی ما رضایت یار است
وگرنه گردش لیل و نهار بی معناست
برای مستی دل می کشیم ناز تو را
میان میکده داد و هوار بی معناست
پیاله ام شده خالی ولی یقین دارم
گلایه در حرم سفره دار بی معناست
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتند
برای عاشق زهرا مزار بی معناست
بیا و خرج زیارت به ما بده آقا
برات دیدن کـرب و بلا بده آقا
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهـدی_جـانـم❤️
می آید آن صباح که با یار سر کنیم
یک جمعه صبح زود، عیان می شود فرج
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
گل از گلم وا میشود در هر شب جمعه
غم از دلم پا میشود در هر شب جمعه
گلهای اشکم با سلام گریهداری باز
تقدیم آقا می شود در هر شب جمعه
زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور
کمکم مداوا میشود در هر شب جمعه
وقتی خدا از عرش میآید به دیدارت
صحن تو غوغا میشود در هر شب جمعه
با نالههای " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز
خون بر دل ما میشود در هر شب جمعه
تا روضهخوان میگوید از شرحِ وداعِ تو
غم تا کمر تا میشود در هر شب جمعه
جمعه تو را کشتند پس " عَجّل فرج " گفتن
با گریه معنا میشود در هر شب جمعه
پیراهن خونین و صد چاکت که با مهدیست
تحویل زهرا میشود در هر شب جمعه
میراثی از چشم کبود حضرت یاس است
چشمی که دریا میشود در هر شب جمعه
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
شب جمعه شده و باز سلامي از دور
كاش فطرس خبر پاسخ آن را بدهد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
جهم
بی تو هر جا میروم احساس غربت می کنم
راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم
بی تـو آرام و قـراری نیست در دنیای ما
دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم
نامه ی اعمـال من حـال تو را بد می کند
جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند
غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل
بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم
روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه
حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم
من که باری بر نمیدارم ز روی شانه ات
با چه رویـی بر تو اظهـار ارادت می کنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهــدی_جـان
ای دیدنت بهانهترین خواهش دلم
فکری بکن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینهی بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله
#آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
گیرم ای شاه کسی نیست، خودم نوکر تو
لحظه ای فکر کنی پیر شدم، مدیونی
در سرم هست همان شوق علی اکبر تو
من خودم یک تنه از کرببلا می برمت
چه کسی گفته که پاشیده شده لشگر تو
تو برایم نگرانی که چه آید سر من
من برایت نگرانم که چه آید سر تو
همه را بدرقه کردی و به میدان بردی
می روی هیچ کسی نیست به دور و بر تو
بده پیراهن خود را که خودم پاره کنم
نمی ارزد سر این کهنه شده... پیکر تو
وای از معجر من، معجر من، معجر من
وای از حنجر تو، حنجر تو، حنجر تو
سعی ام این است ببینم بدنت را، اما
چه کنم، شمر نشسته جلوی خواهر تو
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان💔😭
سنگها...هلهلهها...پیکـر تو...یک لشگـر
وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن #عاشورای_حسینی و شهادت مظلومانه ی #اباعبدالله_الحسین (ع) و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان😭😭
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_تمام_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده
چه تند میرود، این ساربانِ وا مانده
خدا به خیر کند، باز گم شدم بابا
بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده
بگو چه کار کنم، تا به عمه ام برسم؟
توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده
خودت که داخلِ گودال گیر افتادی
عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟
به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم
دوباره چادر من دستِ خارها مانده
بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد
سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده
کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟
به جان سپردن من چند ربنا مانده؟
به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست
پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟
بابا بغل کن باز هم این دخترت را
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم
آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم
سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما
از گناهان زیادم بخدا خسته شدم
خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد
دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم
اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش
یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم
ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری
وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم
شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من
دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم
تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم
یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم
باز هم جا نشدم بین گـدایانِ حـرم
پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم
این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و
راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
این روزها غمِ حرم و غربت و فراق
افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
یک اربعین ز داغ، دل مضطرم شکست
یک اربعین، سرشک به چشم ترم شکست
یک اربعین مدام به ما خنده کرده اند
با رفتن تو حرمت اهل حرم شکست
در کل عمر بال و پرم بودی ای حسین
در زیر اسب ماندی و بال و پرم شکست
وقتی که روی پیکر تو پا گذاشتند
دیدم که استخوان تنت در برم شکست
با دیدن تو یاد از آن کوچه کرده ام
آنجا که از لگد، کمر مادرم شکست
ای یار از خرابه مپرسی ز خواهرت
آندم که قلب طفل، به دور و برم شکست
من دست بسته بودم و از روی بام ها
سنگم زدند و مثل سر تو سرم شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_ملایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست
قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست
تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من
در سفره ام هر آنچه که دارم غذای توست
اول تو یاد می کنی و یاد می کنم
هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست
تنها نه در حرم که به هر جای این زمین
هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست
اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت
عبد جواد بودن من از دعای توست
هک شد به هر رواق بیاید گناهکار
اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست
هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی
بر کودک مریض محبت دوای توست
مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم
الحق جواز کرببلا با رضای توست
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضا
از هرچه هست دور و برم خستهام فقط
صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
1.83M
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن #علی بوی #فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش، گریه بر غم #زهراست
به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف
قرار ما همه #باب_الرضا همان جایی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی #حسین میدهد پگاه نجف
#نـوكـر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
دستِ خودم که نیست #نجف دلربا شده
دل شب به شب برای تو تنگ است #یاعلی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم #حسین_جان امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضا
تاج شاهی مال مردم، خاک پایت مال من
حسرت این پای بوسی را سلیمان میکشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
آقا اجازه هست از #مــادر بگویم
از مـادرت از لشکـر #حیدر بگویم
از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره
از دختـری با چشمـهـای تر بگویم
آقا زبانـم لال دستـی رفت بالا
خون میچکد از گوش اگر بهتر بگویم
آقا نمی آیی؟ ببین #در شعله ور شد
از آتش و موی سر و معجر بگویم
آقا زبانم سوخت، مـادر سوخت آقا
می خواستم در پشت در مادر بگویم
از ازدحـام و چِـل نفـر نامرد و مـادر
از سینه ی #زهـرا و میخ در بگویم
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از
درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد
یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم
گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه همدست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من، دست زتو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد، انداخت زپایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد
می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا می کرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
یک کوچه و یک نگاه تار و کم سو
مسمـارِ در و غـلاف و تیغ و بازو
حق دارد، اگر که مـادرم میگیرد
یک دست به دیوار و یکی بر پهلو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
آقا به ما هم سر بزن ما هم گدائیم
در این بیابان گم شدیم اصلاً کجائیم؟
نوری بده در این شب تار جهنم
تا پا برهنه، سینه زن، پیشت بیائیم
در روضه ها گرچه به دنبال تو هستیم
اما پس از گریه فراموشت نمائیم
قطعاً اگر اینجا نمی آیی دلیلش
این است که ما مثل کاهی بی بهائیم
ما را به جرم عشقبازی دست بستند
آقا خدایی جان تو ما بی حیائیم؟
اصلاً کنار تو نشستن کار ما نیست
اما به راه دوستانت خاک پائیم
فردا به روی سینه های ما نوشته:
ما سینه زنهای عموجان شمائیم
آقا بگو تا زیر پای تو بیافتیم
با روسیاهی باز اما بی ریائیم
هرشب میان خواب و رؤیا با پَر دل
از زائران سرزمین کربلائیم
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهــدی_جـان
هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه میکنند:
میآید او که منتقم و دادخواهِ ماست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم و رحمة الله،
#آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
شاعر برای از تو سرودن زبان نداشت
حتی قلم برای نوشتن توان نداشت
مولای من اگر تو نبودی بدون شک
قرآن حق برای ولایت نشان نداشت
از زور بازویت به همه گفته ام، علی
دنیا به غیرِ تو که یلی پهلوان نداشت
طوری به روی دشمن خود تیغ میکشی
انگار دشمن از دم اول امان نداشت
تنها علی بدون زره رفته در نبرد
ترسی میان معرکه از این و آن نداشت
رزق زمینیان همه در دست مرتضاست
حیدر اگر نبود کسی آب و نان نداشت
زهراست مادر بشریت بنابراین
آدم به جز علی پدری مهربان نداشت
#نـوكــر_نـوشــت:
#جانـم_علـی♥️
در جهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است
هرکه مولایش شود غیر علی، دیوانه است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عوض_رحمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
1.28M
داستان کوچه را هرکس شنید
آه از عمق وجودش بر کشید
لمس کن اوج مصیبت را کمی
سر کش از دریایی از ماتم نمی
تاکنون بغض شکسته دیده ای؟
مادری از پا نشسته دیده ای؟
تاکنون سر نهفته داشتی؟
ماجراهای نگفته داشتی؟
تاکنون دریای ماتم دیده ای؟
مادرت را با قد خم دیده ای؟
داشتی در سینه آهی دردناک؟
مادرت را دیده ای بر روی خاک؟
دیده ها از اشک خون تر دیده ای؟
خاک کوچه روی چادر دیده ای؟
تاکنون لا جرعه از غم خورده ای؟
تاکنون سیلی محکم خورده ای؟
تاکنون بودی عصای مادرت؟
از مصیبت خاک ریزی بر سرت؟
گوشواره دانه دانه برده ای؟
مادرت را سمت خانه برده ای؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
یا رب نصیب هیچ غریب دگر مکن
داغی که گیسوان حسن را سپید کرد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم
غلامحسین_دهقان
نگاهم کن، دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد
کبوتروار آمد روی گنبد، دانه می خواهد
عطش دارم، تو در جریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد
ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو
برای بستنِ پیمان، دلم پیمانه می خواهد
فدای آن گلایلـهایِ بالایِ ضریحت که
ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد
گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو
سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد
سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم
که غمهایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد
به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی
کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد
به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و
براتِ کربلا از دستِ صاحبخانه می خواهد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضا
عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا
و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ذوالفقار_محمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم