eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد خیال کن هدف سنگ‌های کوفه و شام به روی نیزه سر دو برادرت باشد فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست و جمله‌های "حواست به معجرت باشد" خیال کن حرمت بی‌پناه مانده و بعد به روی نی سر سردار لشگرت باشد کنار عمه‌ی سادات، یک‌طرف شمر و سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد خیال کن که علی باشی و به مثل علی دو دست بسته کماکان مقدرت باشد خیال کن همه‌اینها که گفته‌ام هستند علاوه بر همه توهین به مادرت باشد یزید باشد و بزم شراب باشد و وای به تشت زر سر بابا برابرت باشد و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد و باز از همه بدتر که مدت سی‌سال تمام آن جلوی دیده‌ی ترت باشد به اشک حضرت سجاد می‌خورم سوگند که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد 🔸شاعر: ==========================
@shere_aeini خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد خیال کن هدف سنگ‌های کوفه و شام به روی نیزه سر دو برادرت باشد فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست و جمله‌های "حواست به معجرت باشد" خیال کن حرمت بی‌پناه مانده و بعد به روی نی سر سردار لشگرت باشد کنار عمه‌ی سادات، یک‌طرف شمر و سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد خیال کن که علی باشی و به مثل علی دو دست بسته کماکان مقدرت باشد خیال کن همه‌اینها که گفته‌ام هستند علاوه بر همه توهین به مادرت باشد یزید باشد و بزم شراب باشد و وای به تشت زر سر بابا برابرت باشد و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد و باز از همه بدتر که مدت سی‌سال تمام آن جلوی دیده‌ی ترت باشد به اشک حضرت سجاد می‌خورم سوگند که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
. بسم الله الرحمن الرحيم ✍ ای کربلا سلام پرچم به شانه ام من رهسپارِ جاده ام ای کربلا سلام خسته نمی شوم این بار هم پیاده ام ای کربلا سلام در پای هر عمود رو به تو ایستاده ام ای کربلا سلام ای کربلا سلام نزدیکِ اربعین غیر از زیارتِ تو نداریم دغدغه لطف امام رضا شد شاملم که آرزوی من محققه زائر روایته که با فرشته های خدا می شه بدرقه ای کربلا سلام در سینه ام حسین صدها کتابِ مرثیه شیرازه می کنم در طولِ این مسیر با گرد و خاکها نفسی تازه می کنم در پای هر عمود اشکی روانه بی حد و اندازه می کنم ای کربلا سلام می گن تو این مسیر بر پای زائرای شما بوسه می زنن می گن به التماس زوارتو برای پذیرایی می برن جون می کنن فدا در پای زائرِ حرمِ شاه بی کفن ای کربلا سلام هر کس پیاده رفت یک آبِله به یاد سه ساله نشونَشه دیدم جوونی رو کُلِّ مسیر ، مادر پیرش رو شونَشه تا می گی یا حسین بی اختیار قطرهء اشکی رو گونَشه ای کربلا سلام .
|⇦•سیدنا الدخیل یاحسن العسکری .. ویژه ولادت اباالمهدی امام حسن عسکری سلام الله علیه به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ای که رُخت از خدا کرده حکایت گری هست برازنده ات رهبری و سروری چهرهء ماهِ تو را ماه بُود مشتری من نزدم هیچ وقت غیر دَرِ تو دری جلوه گهِ ساحتِ حضرت پیغمبری سیدنا اَلدَّخیل، یا حسن العسکری نور دل فاطمه آینه ی بوتراب پیش تو زانو زند صبح و غروب آفتاب بر دل بی تابِ ما بیشتر از این بتاب هر چه که دادم سلام از تو گرفتم جواب بر همه دلها مقیم از همه عالم سری سیدنا اَلدَّخیل، یا حَسَنِ العسکری زنده و جاوید شد تا ابد آثار تو کرده به دلها اثر نرمیِ گفتار تو مهدیِ صاحب زمان دلبر و دلدار تو تا به ابد کعبه سوخت در تبِ دیدار تو سعی و صفا مروه ای کعبه منا مشعری سیدنا اَلدَّخیل، یا حَسَنِ العسکری در همه ی آسمان تو قمرت مهدی است تاجِ سرِ عالمی تاجِ سرت مهدی است باعث فخرت شده که ثمرت مهدی است تو پدرت هادی و تو پسرت مهدی است فاطمه کوثر شما آیه ای از کوثری سیدنا اَلدَّخیل، یا حَسَنِ العسکری هم حرمت دلرباست هم حرمت با صفاست یک حرمِ ساده نیست جلوه گر کبریاست معتقدم تا ابد قبله ی دل سامراست زائر تو در حرم زائر عرش خداست تو پسر فاطمه تو پسر حیدری سیدنا اَلدَّخیل، یا حَسَنِ العسکری شاعر :
درون سینه دارد جا ابالفضل حضور عشق در دلها ابالفضل عجب گفتند  " یکفی بالاشاره " در این دنیا و آن دنیا ابالفضل ابالفضل است پا تا سر حسین و حسین اوست سر تا پا ابالفضل سلام ای وسعتت ، دریا ابالفضل سلام الله علیکَ یا ابالفضل زمانی که تو را دارم کمم چیست کنار سفره ات اصلاً غمم چیست تو و بابای تو ساقی که باشید فرات و دجله ، نیل و زمزمم چیست تو هستی التیام درد عالم به غیر از ذکر نامت مرهمم چیست همیشه بیمه هستم با ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل همیشه فاتح پیکارها تو توئی آسانیِ دشوارها تو خدا داند که هستی رمز و رازِ گشایش در تمام کارها تو مسیحا درس ، پس داده به پیشت که مُرده زنده کردی بارها تو مسیحِ حضرت عیسی ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل مرا کردند حیرانت از اول نوشتند از غلامانت از اول چه دستان عجیبی داشتی تو علی بوسید دستانت از اول به دنیا آمدم با دست مادر شدم من نذر چشمانت از اول کنار سفرهء آقا ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل تمام انبیا چلّه نشینت امامان، عاشقِ ماه جبینت خودِ ارباب لذت بُرد هر بار صدا می زد یل ام البنینت تمام کائنات و ممکناتند گرفتار جمال نازنینت همه دیروز تا فردا ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل خدا وقتی که او را بر جهان داد به زیبائیش ، دنیا را تکان داد فقط یک درصد از زیبائی اش را به شکل یوسف کنعان نشان داد عجب سر مشق شیرینی نوشتیم همان اول معلم یادمان داد به جای آب ، نان ، بابا ، ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل شما را یک تنه لشگر نوشتند کُپی از فاتح خیبر نوشتند تو را از اول ای باب الحوائج نمک ، در روضه و منبر نوشتند نوشت الله ، حیدر را یدالله تو را اما یدالحیدر نوشتند پس از او لا فتی الّا ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل تو را مافوق دنیا می پسندم تو را فرزند زهرا می پسندم ببینم راستی آقا نگفتم ... ! ضریح تازه ات را می پسندم لقبهای تو بسیارند اما تو را با این لقبها می پسندم علمدار و یل و سقا ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل کشیدی عشق را یک عمر در بند به لبخند تو زینب داشت لبخند سخاوت را تو اصلاً بخش کردی نداری در سخاوت مثل و مانند تمام آرزویت شد اجابت که زهرا هم خطابت کرد فرزند صدا زد حضرت زهرا ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل شبیه حیدری ، شیری علمدار خودت بُرّنده شمشیری علمدار به قصد تربت زینب بگو کِی ؟ علم در دست می گیری علمدار که گیری انتقام خواهرت را ز نامردان تکفیری علمدار پناه زینب کبری ابالفضل سلام الله علیک یا ابالفضل 🔸شاعر:
در حوالیِّ نیمه شعبان بود عطرِ یاسی عجیب می‌آمد سامرا بود و خانۀ پدری باز طفلی نجیب می آمد باید اسپند، دود می‌کردند نوهء ماه، می‌رسید از راه حاملِ پرچم ابالفضل و ذوالفقارِ علی ولی الله گل نرگس که زیرِ پاهایش باغِ گل فرش شد همان اول مثلِ جدَّش حسین، قنداقش شرفِ عرش شد همان اول بر غمِ اهل بیت در حُکمِ جرعه‌ای آب بود بر آتش از همان کودکی به دوشش بود پرچمِ سرخِ یالثاراتش وَ ورق خورد صفحۀ تقویم تا که هنگامِ غیبتش آمد آسمانِ وجود، ابری شد دوری از ماه، نوبتش آمد بیشتر از هزار و صد سال است جمعه‌ها را شمرده‌ایم آقا دردش اینجاست بعدِ این مدت از فراقت نمرده‌ایم آقا ظاهراً زخمیِ فراقیم و منتظرهای یازده صده‌ایم شَرم داریم این همه جمعه ندبه‌ات را فقط ورق زده‌ایم در سخن، عهد خوانده‌ایم و فرج در عمل، کم صداقتیم آقا مثلِ بحرالعلوم‌ها کم بود غالباً بی لیاقتیم آقا از تو غافل شدیم از بس که ماتِ غربیم و خیره‌ی شرقیم یادمان می‌رود که تو هستی بس که در روزمَرِّگی غرقیم مثل حیدر برای پیغمبر مردِ بدر و اُحُد نداری تو سیصد و سیزده نفر، حتی دور و اطرافِ خود نداری تو من بمیرم، غریب یعنی تو ... تو که تنها شدیّ و بی لشگر نه کنارِ تو زینبی هست و نه ابالفضل و نه علی اکبر نکند پایِ سفره‌های ظهور میهمانِ اضافی‌ات باشیم پسر فاطمه دعایی کن مثلِ مرحوم کافی‌ات باشیم باز هم غیرتِ قدیمی‌ها... اندکی از گناه، پرهیزی عصرِ جمعه، و یا سه‌شنبه غروب یک سَماتی، توسلی، چیزی الغرض، سهله، کوفه یا عرفات یا که خلوت نشینِ سردابی هر کجایی خدا نگهدارت غایبِ قصه‌های بی تابی دلِ ما تنگِ این دو تا رنگ است دلِ ما را تو کهکشانی کن گنبد زرد، گنبد آبی کربلاییّ و جمکرانی کن شاه بیتِ همه غزل‌هایم همه کار و کسم بیا برگرد به بدیِّ دلم نگاه نکن جان زهرا قسم بیا برگرد 🔸شاعر:
. در حوالیِّ نیمه شعبان بود عطرِ یاسی عجیب می‌آمد سامرا بود و خانۀ پدری باز طفلی نجیب می آمد باید اسپند، دود می‌کردند نوهء ماه، می‌رسید از راه حاملِ پرچم ابالفضل و ذوالفقارِ علی ولی الله گل نرگس که زیرِ پاهایش باغِ گل فرش شد همان اول مثلِ جدَّش حسین، قنداقش شرفِ عرش شد همان اول بر غمِ اهل بیت در حُکمِ جرعه‌ای آب بود بر آتش از همان کودکی به دوشش بود پرچمِ سرخِ یالثاراتش وَ ورق خورد صفحۀ تقویم تا که هنگامِ غیبتش آمد آسمانِ وجود، ابری شد دوری از ماه، نوبتش آمد بیشتر از هزار و صد سال است جمعه‌ها را شمرده‌ایم آقا دردش اینجاست بعدِ این مدت از فراقت نمرده‌ایم آقا ظاهراً زخمیِ فراقیم و منتظرهای یازده صده‌ایم شَرم داریم این همه جمعه ندبه‌ات را فقط ورق زده‌ایم در سخن، عهد خوانده‌ایم و فرج در عمل، کم صداقتیم آقا مثلِ بحرالعلوم‌ها کم بود غالباً بی لیاقتیم آقا از تو غافل شدیم از بس که ماتِ غربیم و خیره‌ی شرقیم یادمان می‌رود که تو هستی بس که در روزمَرِّگی غرقیم مثل حیدر برای پیغمبر مردِ بدر و اُحُد نداری تو سیصد و سیزده نفر، حتی دور و اطرافِ خود نداری تو من بمیرم، غریب یعنی تو ... تو که تنها شدیّ و بی لشگر نه کنارِ تو زینبی هست و نه ابالفضل و نه علی اکبر نکند پایِ سفره‌های ظهور میهمانِ اضافی‌ات باشیم پسر فاطمه دعایی کن مثلِ مرحوم کافی‌ات باشیم باز هم غیرتِ قدیمی‌ها... اندکی از گناه، پرهیزی عصرِ جمعه، و یا سه‌شنبه غروب یک سَماتی، توسلی، چیزی الغرض، سهله، کوفه یا عرفات یا که خلوت نشینِ سردابی هر کجایی خدا نگهدارت غایبِ قصه‌های بی تابی دلِ ما تنگِ این دو تا رنگ است دلِ ما را تو کهکشانی کن گنبد زرد، گنبد آبی کربلاییّ و جمکرانی کن شاه بیتِ همه غزل‌هایم همه کار و کسم بیا برگرد به بدیِّ دلم نگاه نکن جان زهرا قسم بیا برگرد .
از دور، دونور، خوش خبر می‌آیند مانند ستاره‌ی سحر می‌آیند دست علی و فاطمه در دستِ هم است این دو چِقَدَر به یکدگر می‌آیند @navaye_asheghaan
حلقه زدن به خیمه‌ی ماتم شروع شد یا صاحب الزمان! غم عالم شروع شد در مجلس عزای حسینم خوش آمدید این را که گفت فاطمه، این غم شروع شد شکر خدا که با گذر از روزهای سخت ما زنده مانده‌ایم و محرم شروع شد این خیمه‌ی عزاست که آرام پا گرفت این اشکِ نم نم است که کم کم شروع شد در کوچه روی سردرِ هر خانه پرچمی‌ست یعنی صفای روضه‌ی ما هم شروع شد در پای دسته‌ها به لبِ پیرمردها "باز این چه شورش است و چه ماتم " شروع شد ماه محرم آمد و وقت گریستن با مخزنُ البُکاء و مقرَّم شروع شد ای مستمع! بیا به عزا دیر می‌رسی مداح روضه خوانده، بیا، دم شروع شد یک قطره هم ز مهریه‌ی مادرش نخورد اشک فرات و دجله و زمزم شروع شد ** کارِ بریدنِ سرِ حضرت تمام شد دعوا ولی برای دو دِرهم شروع شد... ✍
طفل بودم که شدم من با محرم آشنا من اگر اینجا نشستم مادرم کرده دعا لقمۀ پاک پدر بوده اگر شکر خدا رشتۀ عمرم گره‌ خورده به زلف روضه‌ها بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا شد محرم! آتشی در سینۀ ما ریختند در دل ما نور و شور عشق را آمیختند بلکه در عرش خدا پیراهنی آویختند کاین چنین هر جای عالم شور محشر شد به پا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا باز می‌بینی به رنگ خون، هلال ماه را در میان هر محله چند خیمه‌گاه را پرچم سبز و سیاه و سرخ ثارالله را راه افتادند با شوری دوباره دسته‌ها بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا جای دارد سردرِ هر خانه باشد پرچمی خیس گردد گونۀ دنیا به اشک نم نمی آید از هر گوشه‌ای بر گوش آوای غمی در عزای جان‌گداز خامس آل عبا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا کربلا بسیار ابعاد وسیعی داشته در مقام درس کُرسیِّ رفیعی داشته در اطاعت از ولی جمع مطیعی داشته عون و جون و سعد و عامر، ذوب در خون خدا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا می‌شود درس وفا از ساقی لشگر گرفت درس غیرت از جوانی چون علی‌اکبر گرفت درس عفت را ز شخص دختر حیدر گرفت درس تقوا را ز اولاد امام مجتبی بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا باید احیا کرد فصلِ روضه‌های خانگی روضه بر پا کرد حتی باوجود سادگی کرد تبیین معنی زن زندگی آزادگی زینبش الگوی دوران است در حجب و حیا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا صوت " هَل مِن ناصرت" وقتی طنین‌انداز شد پای نامحرم که کم‌کم سمت خیمه باز شد گریۀ اهل حرم بر غربتت آغاز شد از حرم برخاست آنجا نالۀ واغربتا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا بر تمام روضه‌ها و سفره‌ها برکت بده مثل حُرّ و عابس و مسلم مرا عزت بده تشنۀ آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید نینوا بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا ✍️
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ذرات دو عالم همه موقوفِ حسین است چشم همگان یکسره معطوفِ حسین است بیداریِ اسلامیِ سر تا سردنیا بی شک اثرِ امرِ به معروفِ حسین است ⏭ در راه خدا همیشه باید کوشید از کوثر و زمزمِ ولایت نوشید تا دین خدا زنده بماند باید مانند حسین ، چشم از جان پوشید .
بسم‌الله الرحمن الرحیم این داستان زهر و جگر مستمر شده چشم پسر برای پدر باز، تر شده تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟ یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده این تازگی نداشت که با یاد مادری در کوچه، قاتل پسری میخ در شده آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟ که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده خنجر نمی‌برید گلوی حسین را اما به روی گردن او کارگر شده خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود! دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟ ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده اوج مصیبت تو همین است خواهرت با کاروان شمر و سنان همسفر شده .