.
با این ابیات در حال و هوای روضه دل مان را همنشین دل #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کنیم
فرازی از زیارت #زیارت_ناحیه
روضه از زبان بقیت الله الاعظم
من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم
بی تابِ سربریدة ماهِ محرمم
با گریه هر غروب من از حال می روم
با هر فرازِ ناحیه گودال می روم
صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم
این روضه را به مادرمان هدیه می کنم
برنیزه تکیه داد وز جایش بلند شد
دردش گرفته بود صدایش بلند شد
فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید
نامردها به خیمه چرا حمله می کنید
کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!!
اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان
با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح
با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح
اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد
اینجا به بعد شیون زنها شروع شد
دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای
بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای
دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه
با عمه آمدند به بالای قتلگاه
جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه
دیدم چگونه عمه ما می کند نگاه
هرکس رسید نیزة خود را شکست ورفت
یک استخوان ز سینة آقا شکست و رفت
یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند
یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند
در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست
وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست
از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد
هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد
تا که زرویِ پیکرِ بی سر بلند شد
فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد
اینجا به بعد گریة من رنگِ خون شود
گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود
اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند
باور کنید عمة مارا کتک زدند
راه فرار از حرم آنروز بسته شد
با چوبّ نیزه پهلوی زنها شکسته شد
آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند
آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند
#قاسم_نعمتى ✍
#ناحیه #ناحیه_مقدسه
#زیارت_ناحیه_مقدسه
.
🌟
گریز روضه امام حسین علیه السلام
#گریز_روضه_امام_حسین_ع
#امام_حسین_ع
#امام_زمان_عج #ناحیه_مقدسه
📜 چند جمله نورانى از امام زمان عج در خصوص امام حسين عليه السلام
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند :
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ ، وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَک َ الْعَداوَةَ مُناصِباً ، فَلاََ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ، حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ،
يعنى
اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت، و نبودم تاباآنانکه باتو جنگیدند بجنگم، و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردند خصومت نمایم،درعوض صبح و شام برتو مویِه میکنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم، ازروى حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت هائى که بر تو وارد شد، تاجائى که از فرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم.
👆 جا دارد عرض كنيم يا امام زمان عج ، شما كه كربلا نبوديد اينطور شب و روز براي جد غريب خود ناله مي زنيد ، اما خدا مي داند به دل اهل بيت چه گذشت آن زمانى كه زنان ديدند كه اسب بى صاحب است و زين واژگون شده از خيمهها بيرون آمدند در حالى كه موها پريشان و بر صورت خود مى زدند و صداى شيون آنها بلند بود، به سوى قتلگاه حسين عليه السّلام حركت كردند زينب بانوى قريش فرياد مى زند:
وا محمّداه، وا أبتاه، وا عليّاه، وا جعفراه، وا حمزتاه، اين حسين است كه در بيابان افتاده و كشته كربلاست.آنگاه فرياد زد: اى كاش آسمان بر زمين مى افتاد و كوهها بر بيابانها فرو مى ريختند، آنگاه به سوى حسين عليه السّلام آمد در حالى كه عمر بن سعد با گروهى از اصحابش كنار امام عليه السّلام بودند و حسين عليه السّلام در حال جان دادن بود.زينب عليها السّلام فرياد زد: اى عمر! آيا ابو عبد اللّه كشته مى شود و تو نگاه مى كنى؟! عمر بن سعد روى خود را برمى گرداند در حالى كه اشك او فرو مى ريخت.
زينب عليها السّلام مى فرمايد: واى بر شما آيا يك نفر مسلمان در ميان شما نيست؟ احدى پاسخ نمى دهد، ابن سعد فرياد مى زند: فرود آئيد و او را راحت كنيد.شمر نزديك مى رود، بر سينه امام عليه السّلام مى نشيند محاسن مقدّس را به دست مى گيرد و دوازده ضربه شمشير مى زند تا آنكه سر مقدّس را جدا مى سازد(٢). يا حسين
📚 منبع
١- زیارت ناحیه مقدسه
٢- ترجمه مقتل مرحوم مقرم صفحات ٢٥١-٢٥٢
.