eitaa logo
ذاکرین آل الله
281 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
302 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ای چراغ خانه ام سو سو نزن مرغ حقّم ناله ی کو کو نزن حال که دستت شکسته لا اقل چند روزی خانه را جارو نزن ای جوان نیمه جان پیرم نکن زیر چادر دست بر پهلو نزن چند روزی هم اگر شد دست بر زخم های گوشه ی ابرو نزن یا دگر در پیش پایم پا نشو یا دگر پیش علی زانو نزن خواستی برخیزی از بستر بگو یا که بر دیوار خانه رو نزن ای همه دار و ندار بو تراب ای چراغ خانه ام سو سو نزن وحید محمدی
. بعد از سه ماه امروز کار خانه کردی گیسوی زینب را به زحمت شانه کردی بانو کمر بستی به کار و بار خانه کمتر برو زهرا سوی دیوار خانه دیدم خودم تا دست خود جارو گرفتی از زیر چادر دست بر پهلو گرفتی دستت به دستاس است اما درد داری از ناله ات پیداست که پا درد داری با ناله ات بند دلم را پاره کردی زهرا بیا بس کن، مرا بیچاره کردی بد جور عادت داده ای شیر خدا را خیلی خجالت داده ای شیر خدا را این درد بدتر می شود وقتی نباشی داغت مکرر می شود وقتی نباشی نشکن مرا، ویران نکن کاشانه ام را زهرا بمان، از نو بساز این خانه ام را کار در و دیوار با من فاطمه جان کج کردن مسمار با من فاطمه جان زهرای من بارت شدم این چند ساله خیلی بدهکارت شدم این چند ساله ای کاش من جای گلم بیمار بودم جای تو بین آن در و دیوار بودم زهرا، چه در بین در و دیوار کردی خوردی زمین و چشم من را تار کردی دیدم میان بسترت افتاده بودی دیدم کفن ها را به زینب داده بودی عیبی ندارد می روی زهرایم، اما ظهر دهم باشد قرار بعدی ما آنجا که خنجر روی حنجر می نشیند بر سینه اش شمر ستمگر می نشیند آنجا که افتاده گره در کار زینب رفته است روی نی سر سالار زینب وحید محمدی
علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت دری شکست در آن دم، فتاد بر رویت شرار آتش ظلم زمان زبانه کشید رسید آتش نمرودیان به گیسویت جراحتی است به روی پرت از آن ایام نشانه ای ز ملاقات میخ و پهلویت "هوا ز جور مخاف چو قیرگون گردید" نشست سایه ی دستی سیاه بر رویت سه ماه روی گرفتی درون خانه ی خود ندید دیده ی مولا جمال دلجویت ... وحید محمدی
چه کرده ایم که آن آشنا نمی آید پیامی از سر کویش به ما نمی آید چه کرده ایم، گره خورده کارمان اینقدر چه کرده ایم که مشکل گشا نمی آید چه کرده ایم که خورشید را نمی بینیم چه کرده ایم که آن رهنما نمی آید چه کرده ایم که اینگونه مبتلا شده ایم چه کرده ایم که دیگر دوا نمی آید چه قدر ندبه این الحسین را خواندیم چه کرده ایم جواب دعا نمی آید چه کرده ایم که بر ما بهشت گشته حرام نسیمی از طرف کربلا نمی آید به دست بسته حیدر قسم، نمی دانم جواب ناله زهرا چرا نمی آید؟ وحید محمدی
تو که در سینه خود سوره کوثر داری بوسه بر دست خود از لعل پیمبر داری تو همان سیب بهشتی که پیمبر بوئید دامنی چون گل ریحانه معطر داری تو شب قدری و قَدرت همه جا نامعلوم قدری از عالم امکان تو فراتر داری ای فدای تو و آن چادر خاکی شده ات ای فدای تو و آن تاج که بر سر داری سپر شیر خدا، سینه مجروح تو شد بازهم شرم ز ماهِ رخِ حیدر داری؟ چِقَدَر زار شدی، آب شدی فاطمه جان این چه حالیست که در گوشه بستر داری؟ مرگ را هِی نَطلب، زینب تو می شنود تو خودت تازه جوان هستی و دختر داری وحید محمدی
سخت است پیش چشم تو مادر بیفتد مادر بیفتد ، سوره ی کوثر بیفتد لنگ است کار خانه وقتی که نود روز خانومِ خانه گوشه ی بستر بیفتد از هُرم آتش هم اگر پلکی بسوزد سخت است اشک از چشم های تر بیفتد شیر خدا باشی و بند غم به دستت شرمنده خواهی شد اگر همسر بیفتد اصلا تصوّر کن خودت را جایِ مولا پیشّ نگاهت یاسِ پیغمبر بیفتد یا نه تصوّر کن خودت را جایِ بی بی روی زمین افتاده باشی، ... دَر بیفتد پائین گرفته صورتش را که مبادا چشمش به چشمانِ تَرِ حیدر بیفتد ..... دختر به مادر می رود، پس این طبیعی است یک روز هم در کوچه ای دختر بیفتد وحید محمدی
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد وحید محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از دست هجر دلهره دارم چه میشود؟ آقا بگو که آخر کارم چه میشود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی اگر پایان دهی بر این شب تارم چه میشود؟ چیز زیادی از تو نمیخواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم چه میشود؟ بی ارزشم، قبول ولی لطف کن بیا هنگام مرگ سوی مزارم چه میشود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط قول و قرارم چه میشود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنت الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه میشود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه میشود؟ جانم فدای دلهره ی زینب غریب می گفت جسم بی سر یارم چی میشود؟ : ... بی‌خود دلم خوش است به اشعار انتظار ايـن حـرفهـا بــراي مــن آقــا نـمـی‌شـود سلام عليكم آدینتون معطر بنام منتقم_خون_اباعبدالله . https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم آیت الله بهجت می فرمود: تکان می‌ خورید ، می‌ نشینید ، بلند می‌ شوید بگویید: یا صاحب الزمان صبح‌‌ها که از خواب بیدار می‌شوید مؤدب بایستید و صبح را ، با سلام به امام زمان شروع کنید. بگویید آقاجان دستمان به دامانت ، خودت یاری‌مان کن ... شب و روزتان را به‌ یاد محبوب سر کنید، که اگر این طوری شد: شیطان دیگر در زندگی شما جایگاه ندارد و دیگر نمی توانید گناه‌ کنید ، دیگر همیشه بیمه‌ امام‌ زمان هستید https://eitaa.com/Arbabhosyn
. یا شرمنده اگر دعای من کار نکرد آنجور که باید دلم اصرار نکرد عجل لولیک الفرج گفت لبم اما دل من درست رفتار نکرد ********** گریه‌های حضرت زهرا علیها السلام عرش را به لرزه می‌ انداخت. ولی مردم غافل و در خواب شهر را بیدار نکرد بی بی جان زخم‌هایی که بر پیکرت زدند، کمترین رنجی بود ، که‌ در این دنیا کشیدى. درد و غم تو از زخم دیگری بود. شهادت شما آغاز شهادت‌های پی در پی تاریخ بود. حضرت فاطمه علیهاالسلام رایحه‌‌ی بهشتی است‌ که مشام کفر، هرگز او را حس نخواهد کرد‌. مادر جان: هرگز شما را رها نخواهم کرد ، وگرنه گمراه خواهم شد ... https://eitaa.com/Arbabhosyn .
مراسم سالگرد پدر ذاکر الحسین کربلایی سید مهدی هادیان فر... شادی روحش الفاتحه مع الصلوات
سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• چه فرقی میکنه برای ما کجای این زمین مزارته هرجای دنیام که باشی دلِ یه عده سینه زن کنارته تو اشکایی که مال روضته یه عطر و بوی آسمونیه گریه برای تو یکی از اون لحظه های خوبِ جوونیه از بس برات ناله میزنم صدام گرفته مثِ صدات هر جایی که اسمِ تو میاد بلند گریه میکنم برات زندگی شیعه ی مرتضی هر نَفسش برای مادره اگه یه دنیا روبروش باشه پشت سرش دعای مادره کارِ منه نوکری شما کارِ تو مادری عالمه از تو به ما خیلی چیزا رسید بهترینش نوکری حسین نمیمونه، شیعه آخرش تو حسرتِ گنبدِ طلات کنار شیش گوشه ی حسین من بلند گریه می کنم برات .
عاقبٺ این شبِ تاریك سحر خواهد شد به رخِ حضرٺ خورشید نظر خواهد شد مےرسد نوبٺ آن روز ڪه با وعده حق پسرے منتقمِ خون پدر خواهد شد 💔 💚
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۱۰ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Friday - 01 December 2023 قمری: الجمعة، 17 جماد أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️16 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️26 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️33 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️42 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️43 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
مداحی آنلاین - نماهنگ کاش - محمد ابراهیمی اصل.mp3
4.28M
(عج) 🍃کاش یه کاری از ما بر میومد 🍃کاش دارو بودیم درد نبودیم 🎙 👌بسیار دلنشین 💔 🌷
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۱ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Saturday - 02 December 2023 قمری: السبت، 18 جماد أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️15 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️25 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️32 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️41 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️42 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
4_5933885683251810478.mp3
8.87M
📻 بشنوید| من گرچه سیه روی وبدم یا زهرا مسکین درت بوده وهستم زهرا ای رشته ی چادرت مرا دست آویز دامن مکش از کرم زدستم زهرا ......................... چادرت را بتکان روزی ما را بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو۲ یکی بیاد تو این کوچه به مادرم کمک کنه دست حسین و وا کنه به خواهرم کمک کنه فضه داره با ناله هاش قلبمو از جا میکنه هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه .......... دلم گرفته برای مادر رسیده فصل عزای مادر بالا نمیاد صدای مادر با اون صدای خسته با دستِ پینه بسته برا ماها دعا کرد با اون دست شکسته واویلتا آه و واویلا کنار خونه با تازیونه افتاده یاسی که غرق خونه الهی بمیرم خیلی جوونه کسی / ز حال مادر دیگه / خبر نداره همش / روضه میخونه... حسین / مادر نداره واویلتا آه و واویلا .
در حمایت از علی، زهرا گذشت از هرچه داشت محسنِ شش ماهه‌اش را پشتِ «در» تقدیم کرد!
سوزِ دلِ آن قِصه را دیوار می‌داند عُمقِ مصیبت را فقط مسمار می‌داند
دری که بوسه‌گهِ انبیایِ عُظمی شد چگونه بود که با ضربه‌ی لگد وا شد؟! ✍
مداحی_آنلاین_مادر_یعنی_فاطمه_سیدرضا_نریمانی.mp3
8.07M
🔳 🌴مادر یعنی فاطمه یعنی مظهر عشق 🌴مادر یعنی فاطمه یعنی آخر عشق 🎙 تو همه آقاها، یکی باید حیدر باشه تو همه دریاها، ها یکی باید کوثر باشه تپشای قلبم، میزنه با سینه‌زنی همه عالم جمع شَن، کی می‌تونه مادر باشه مادر یعنی فاطمه، یعنی آسمونی مادر یعنی فاطمه، یعنی بی‌کرونی مادر یعنی فاطمه، یعنی اوج مهربونی مادر یعنی فاطمه، یعنی ماه شبها مادر یعنی فاطمه، یعنی عشق مولا مادر یعنی فاطمه، یعنی آبی مثل دریا "دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4 * همه عالم پیشِ، کَرَمت زانو میزنن ملائک با نیت، خونه‌شو جارو میزنن همه‌ی رؤیامه، که بشم مشمول دعاش آخه پیغمبرها، به قنوتش رو میزنن مادر یعنی فاطمه، یعنی استجابت مادر یعنی فاطمه، یعنی اوج عصمت مادر یعنی فاطمه، یعنی موندن با ولایت مادر یعنی فاطمه، یعنی مظهر عشق مادر یعنی فاطمه، یعنی آخر عشق مادر یعنی فاطمه، یعنی باشی مادر عشق "دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4 * کی به غیر مادر، زیر پاش داره جنتو کی به غیر مادر، می‌دونه سرّ گریه‌تو کی به غیر مادر، می‌تونه آرومت کنه کی به غیر مادر، داره یکجا این عزتو مادر یعنی فاطمه، یعنی نور خونه مادر یعنی فاطمه، یعنی عاشقونه مادر یعنی فاطمه، یعنی دردت رو بدونه مادر یعنی فاطمه، یعنی بی‌قراری مادر یعنی فاطمه، یعنی اشک جاری مادر یعنی فاطمه، یعنی سر به پاش بزاری "دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4 .
میرزا یونس مشهور به میرزاكوچک خان جنگلی ، در سال ۱۲۹۸ هجری قمری در محله استادسرای رشت، و در خانواده ای مذهبی دنیا آمد. جنبش جنگل به رهبری میرزاكوچک خان جنگلی بعد از نهضت مشروطه خواهی یكی از مردمی‌ ترین نهضت های ایران بود ، كه خواستار قطع دست بیگانگان از كشور و استقلال ایران بود. میرزا كوچک جنگلی، پس از چندین سال مبارزه‌و جنگ وگریز علیه نظام مستبد شاهنشاهی با عده اندكی از یاران خود ، برای جمع‌آوری قوا به طرف خلخال حركت كرد، كه در كوه های تالش در برف و بوران به شهادت رسید ... یازدهم آذر ماه ، روز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی‌ست. شادی روح میرزا و همرزمان او صلوات .
با سلام و ارادت ویژه خدمت همه ی ذاکرین عزیز اهلبیت علیهم السلام عزاداریها مقبول درگاه احدیت انشاءالله با توجه به اهمیت ایام فاطمیه؛ ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ... و با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای عزیز (( مدظله‌العالی )) مبنی بر رعایت دقیق اصول مداحی و ذکر منابع متقن و دارای سند صحیح از کتب مرجع در شرح و چگونگی شهادت حضرت زهرا(س) ؛ متون روضه و بیان مصیبت های ائمه ی معصومین (ع) ... خواهشمند است حتما یکبار متن زیر را که اشاره به چگونگی هجوم مهاجمین به خانه حضرت فاطمه (س) و نحوه ضربت خوردن ایشان دارد را مطالعه بفرمایید و انشاءالله در این ایام فاطمیه مورد توجه شما عزیزان ذاکر قرار بگیرد... التماس دعا.. سالار گروه ذاکرین آل الله
مراحل هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا س و شرح جزییات آن در جریان هجوم مهاجمین و غاصبین به خانه امام علی(ع)، آنان در سه مرحله هجوم خود را عملی ساختند. 1 هجوم اول: شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران از خانه امام علی(ع)! 2 هجوم دوم: تهدید اهل خانه و ارعاب مردم توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها! 3 هجوم سوم: آتش کشیدن درب خانه حضرت فاطمه (س) توسط مهاجمین و ضرب و جرح حضرت فاطمه(س) و صدمات و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و سقط حضرت محسن(ع) و بیرون کشاندن اجباری حضرت علی(ع) از خانه توسط مهاجمین و تهدید ایشان به قتل! اما هجوم اول چگونه اتفاق افتاد؟ 1- پی ریزی نقشه هجوم اول: اصحاب سقیفه در طی این هجوم، درصدد شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از خانه امام علی(ع) بودند. در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی(ع) نشده است، ولی در روایتی، مخالفین ابوبکر به تعداد دوازده نفر نام برده شده اند. شیخ صدوق می نویسد: «کانَ اَلَّذِینَ أَنْکرُوا عَلَی أَبِی بَکرٍ جُلُوسَهُ فِی اَلْخِلاَفَةِ وَ تَقَدُّمَهُ عَلَی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) اِثْنَی عَشَرَ رَجُلاً مِنَ اَلْمُهَاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ کانَ مِنَ اَلْمُهَاجِرِینَ: خَالِدُ بْنُ سَعِیدِ بْنِ اَلْعَاصِ وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أُبَی بْنُ کعْبٍ وَ عَمَّارُ بْنُ یاسِرٍ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِی وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِی وَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ وَ بُرَیدَةُ اَلْأَسْلَمِی وَ کانَ مِنَ اَلْأَنْصَارِ: خُزَیمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو اَلشَّهَادَتَینِ وَ سَهْلُ بْنُ حُنَیفٍ وَ أَبُو أَیوبَ اَلْأَنْصَارِی وَ أَبُو اَلْهَیثَمِ بْنُ اَلتَّیهَانِ وَ غَیرُهُمْ» کسانی که با عمل أبوبکر و نشستن او در مسند خلافت مخالفت نمودند و او را انکار کردند، و به جانشینی امام علی(ع) اقرار و تصریح نمودند، دوازده نفر از مهاجرین و انصار بودند. از مهاجرین: خالد بن سعید و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن یاسر و أبوذر غفاری و سلمان فارسی و عبدالله بن مسعود و بریده اسلمی. و از انصار: خزیمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهیثم بن التّیهان بودند.(۱) اما در شمار این افراد، کسانی که در خانه حضرت فاطمه(س) حضور داشتند، سلمان فارسی، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و زبیر بن عوام بودند. ابوبکر و عمر مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار علی(ع) باشند، توانایی غلبه بر علی(ع) و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت. البته پیشتر عمر بن خطاب به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود: «اَیمُ اَللَّهِ مَا ذَاک بِمَانِعِی إِنِ اِجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ اَلنَّفَرُ عِنْدَک أَنْ آمُرَ بِتَحْرِیقِ اَلْبَیتِ عَلَیهِم» به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا خانه را بر آنها آتش بکشند.(۲) پس بدین ترتیب ابوبکر به عمر دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد. «وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ» و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.(۳) در پی این دستور، عمر بن خطاب به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسید بن حضیر و سلمة بن أسلم به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمدند. عمر اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید: «وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیهِ» قسم به کسی که جان عمر در دست اوست یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم!(۴) طبری می نویسد: عمر بن خطاب گفت: «وَ اَللَّهِ لَأُحْرِقَنَّ عَلَیکمْ اَلْبَیتَ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَی اَلْبَیعَةِ» به خدا قسم! خانه را بر شما به آتش می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید.(۵) در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند. زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت: «یَا مَعشَرَ بَنِی عَبدِالمُطلّبِ(ع)! أ یَفعَلُ هَذَا بِعَلِیِِ(ع) وَ اَنتُم أَحیَاءُ؟» ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟! ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. و عمر شمشیر را برداشت و شکست.(۶) مهاجمین حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند.
سپس حضرت فاطمه(س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد. پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد. حضرت فاطمه(س) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان(ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود: «فَانْصَرِفُوا عَنَّا رَاشِدِینَ» به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید. متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه(س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعیت اجباری نزد ابابکر بردند.(۷) اما اهل سقیفه همچنان دنبال بیعت از امام علی(ع) بود. 2- پی ریزی نقشه هجوم دوم: مهاجمین و اصحاب سقیفه در پی اولین هجوم دسته جمعی، موفق شدند حصر را بشکنند و یاران و متحصنین پیرامون امام علی(ع) در خانه حضرت فاطمه(س) را به نوعی فراری دهند. پس در صدد اجرای دومین هجوم بودند و آن باز تهدید اهل خانه و ارعاب مردم توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها بود. از آنجایی که خیال مهاجمین از باب یاران متحصن راحت بود و تقریبا با فراری دادن آنها و گرفتن بیعت اجباری از آنان، نیمی از راه را رفته بودند، این بار ترس آنها از این بود که مردم مدینه از آنجایی که از نزدیک شاهد جریان هستند، شورش نکنند و در دفاع از اهل بیت رسول اکرم(ص) اقدامی انجام ندهند. پس ثمره هجوم دوم، منصرف کردن مردم نظاره گر مدینه از این اقدام بود. چون تجربه برای مهاجمین نشان داده بود که در هجوم اول وقتی عمر بن خطاب برای آتش زدن خانه اقدام کرد، و اهل خانه را به سوزاندن تهدید نمود، در این هنگام مردم مدینه خطاب به او گفتند: «إِنَّ فِیهِ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ وُلْدَ رَسُولِ اَللَّه(ص) وَ آثَارَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)!» تو قصد آتش زدن خانه فاطمه(س) را داری در حالی که در این خانه دختر و فرزندان و آثار و یادگاران حضرت رسول اکرم(ص) هستند؟ تا جایی که عمر در مقابل اعتراض مردم قدری عقب نشینی کرد و در مقابل مخالفت مردم گفت: «أَ تَرَوْنِی فَعَلْتُ ذَلِک؟ إِنَّمَا أَرَدْتُ اَلتَّهْوِیلَ!» آیا پنداشتید که من این کار را انجام می دهم؟ خواستم فقط با این عمل اهل خانه را بترسانم!(8) مهاجمین می خواستند این حرف مردم و اعتراضشان دیگر در هجوم نهایی تکرار نشود و این هجوم صرفا برای هم رای کردن مردم با خود و یا حداقل مانع از تحریک شدن و شورش آنان بود که این هم به ثمر نشست. تا جایی که در تاریخ نقل نشده که در مقابل عربده کشی ها و قدرت نمایی های عمر بن خطاب در مقابل خانه حضرت فاطمه(س) کسی مخالفت کرده باشد. وقتی میدان کاملا از حامیان امام علی(ع) خالی شد، پس اهل سقیفه توانست با قلدری تمام شروع به عربده کشی و قدرت نمایی کنند که این عمل به نوعی باعث رعب مردمانی شد که در آن روز در آنجا تجمع کرده بودند ولی جرئت مخالفت نداشتند. 3- پایه گذاری هجوم سوم و نهایی: در این یورش عمر بن خطاب به همراه بسیاری از مهاجمین بر در خانه حضرت فاطمه(س) تجمع کردند. علامه مجلسی می نویسد: «أَقْبَلَ عُمَرُ فِی جَمْعٍ کثِیرٍ إِلَی مَنْزِلِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبِِ(ع) فَطَالَبَهُ بِالْخُرُوجِ فَأَبَی فَدَعَا عُمَرُ بِحَطَبٍ وَ نَارٍ» عمر با جمع کثیری از افراد خود، به منزل امام علی(ع) آمد و از علی(ع) در خواست کرد که از خانه خارج شود، که امام علی(ع) از خروج اباء کرد و عمر در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد.(9) در این هجوم نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه! شهرستانی می نویسد: «وَ مَا کانَ فِی الدَّارِ غَیرُ عَلِی(ع) وَ فَاطِمَةَ(س) وَ الحَسَنِ(ع) وَ الحُسَینِ(ع)» در آن روز غیر از علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) کسی در خانه نبود.(10) در این هنگام عمر فریاد زد: «واللهِ لأَحرُقَنَّ عَلَیکم» به خدا قسم آتش را بر شما مسلط می کنم.(11) پس در این هنگام؛ «خَرَجَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) إِلَیهِمْ فَوَقَفَتْ عَلَی اَلْبَابِ» حضرت فاطمه(س) بر آنها خارج شد و در پشت در ایستاد و خطاب به عمر فرمود: «لاَ عَهْدَ لِی بِقَوْمٍ أَسْوَأَ مَحْضَراً مِنْکمْ تَرَکتُمْ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) جِنَازَةً بَینَ أَیدِینَا وَ قَطَعْتُمْ أَمْرَکمْ فِیمَا بَینَکمْ فَلَمْ تُؤَمِّرُونَا وَ لَمْ تَرَوْا لَنَا حَقَّنَا کأَنَّکمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ وَ اَللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ یوْمَئِذٍ اَلْوَلاَءَ لِیقْطَعَ مِنْکمْ بِذَلِک مِنْهَا اَلرَّجَاءَ وَ لَکنَّکمْ قَطَعْتُمُ اَلْأَسْبَابَ بَینَکمْ وَ بَینَ نَبِیکمْ وَ اَللَّهُ حَسِیبٌ بَینَنَا وَ بَینَکمْ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ»