eitaa logo
ذاکرین آل الله
272 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
شور2.mp3
3.46M
امیرالمومنین علیه السلام مماتم، صراتم سلام الله علی آب حیاتم فخر عرب علیِ ذات رطب علیِ کار خلقت دنیا در هر وجب علیِ چه مرگ شیرینی داره نوکرت آقا به عزت و و شرف لا اله الا الله اگر بپرسن از اول امام در قبرم بلند میشم و میگم علی ولی الله .
شور4.mp3
8.69M
امیرالمومنین علیه السلام [بند اول] از دو چشم سیهت نگاه می‌تابد نور پیشانی تو به ماه می تابد نرخ یوسف شکنت جمال حیدر شیر حیرت زده از اتاب حیدر معشوق ابد حیدر مولای مدد حیدر مینابی به ما فیها از برج عسل حیدر ایلیا علی کیمیا علی منجی همهانبیا علی در تورات هستی ارمیا علی مست مستم کن ساقی یا علی یا مولا علی [بند دوم مثل او نمی شدند تلاش می کردند پسر بنت اسد صداش میکردند وسط معرکه ها که تیغ می گرداند کشته های ذوالفقار فرار می‌کردند ای کوه وقار حیدر ای شیر شکار حیدر بر گردن باریکم خنجر بگذار حیدر ای جانا علی سلطانا علی شاه بیت کل دیوانا علی ای مرد کل دورانا علی خواجه قنبر مولانا علی
شور5.mp3
15.84M
حضرت امیرالمومنین (ع) [بند اول] پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم خودم نمیدونم بدون تو زندگی نمیتونم حسین جونم درگیر فراقم در مونم وصال دوری از تو سخته یک لحظه اش یه سال رویا هام گرفتنش یه کربلا دلم برات تنگه کربلا آدم اگه تو مسیر تو بمیره قشنگ کربلا دل گیرم از همه الا خود حسین دلم برات تنگ شده حسین [بند دوم] گرفتارم خبر داری از تموم اسرارم طبیبم میشی حالا که بیمارم مگه من کی جز ام البنین دارم دوست دارم اربابم غمینه با ابرو خمیده ذکر بی قراریم یا ام البنین خیلی دوست داری منو باور من ام البنین مادر من هر کی برا تو گریه می‌کنه انگار برادر من سایه اش تو زندگی رو سر من ام البنین مادر من سفر اولم یادته یا نه ورودی حرم یادته یا نه وقتی راهی شدم از در خونه گریه ی مادرم یادته یا نه
🩸حکایت بسیار لطیف و جانسوزِ «بینوای‌نابینایی» که مولا علی علیه‌السلام از او سرپرستی می‌نمود ... {طولانی؛ امّا خواندنی} در نَقلی آمده است: 🥀 هنگامى كه امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از دفن پیکر مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام باز مى‌گشتند، نزديك دروازه شهر كوفه كنار ويرانه‌اى، بينواى بيمار و نابينايى را ديدند كه خشتى زير سر نهاده و ناله مى‌كند. 🥀از او پرسيدند: كيستى و چرا اين گونه گريه و ناله مى‌كنى؟ او گفت : غريبى بينوا و نابينا هستم ، نه مونسى دارم و نه غم خوارى ، يك سال است كه من در اين شهر هستم، هر روز مردى مهربان ، و غمخوارى دلسوز نزد من مى آمد و احوال مرا مى گ‌پرسيد و غذا به من مى‌رسانيد و مونس مهربانى بود، ولى اكنون سه روز است او نزد من نيامده است و از حال من جويا نشده است. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا نام او را مى‌دانى‌؟ گفت : نه. فرمودند: آيا از او نپرسيدى كه نامش چيست؟ گفت : پرسيدم، ولى فرمود: تو را با نام من چه كار، من به خاطر خدا از تو سرپرستى مى‌كنم. 🥀 حسنین علیهماالسلام فرمودند: آيا هيچ نشانى از گفتار و كردار او دارى؟ گفت: پيوسته زبان او به ذكر خدا مشغول بود، وقتى كه او تسبيح و تهليل مى‌گفت، زمين و زمان و در و ديوار با او هم صدا و هم نوا مى‌شدند. وقتى كه كنار من مى‌نشست مى‌فرمود: 📋 مِسكينٌ جٰالَسَ مِسكينًا؛ غَريبٌ جَالسَ غَريباً ▪️مسکینی که با مسکینی دیگر نشسته؛ غريبى که هم‌نشين غريبى شده است! 🥀 حسنین علیهماالسلام آن مهربان ناشناخته را شناختند، به روى هم نگريستند و فرمودند: اى مرد! اين نشانه ها كه بر شمردى ، نشانه هاى باباى ما اميرمؤمنان على علیه‌السلام است. 🥀 آن بينوا گفت: پس او چه شده كه در اين سه روز نزد من نيامده؟ گفتند: اى غريب بينوا! ظالم‌ جفاکاری ضربتى بر آن حضرت زد، و او به دار باقى شتافت و ما هم اكنون از كنار قبر او مى‌آييم. 📋 فَلمّا سَمِعَ الرّجلُ ذٰلکَ جَعلَ یَضرِبُ رَأسَهُ بِالأرضِ و یَحثُو الترابَ و یَصرخُ صُراخَ الثَکلیٰ ▪️آن بینوای نابینا، وقتى كه از جريان آگاه شد، سر خود را بر زمين مى‌زد و خاك زمين را بر روى خود مى‌پاشيد و مثل مادر بچه‌مُرده گریه می‌کرد. 🥀 مى‌گفت: مرا چه لياقت كه اميرمؤمنان علیه‌السلام از من سرپرستى كند؟! چرا او را كشتند؟ حسنین علیهماالسلام هر چه او را دلدارى مى‌دادند آرام نمى‌گرفت. آن پير بینوا به دامن حسنین علیهماالسلام افتاد و گفت: شما را به جدّتان سوگند، شما را به روح پدر عالى قدرتان ، مرا كنار قبر او ببريد! 🥀 امام حسن علیه‌السلام دست راست او را، و امام حسين علیه‌السلام دست چپ او را گرفتند و او را كنار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام آوردند. او خود را به روى قبر افكند و زارى بسيار كرد و گفت: خدايا من طاقت فراق اين پدر مهربان را ندارم تو را به حق صاحب اين قبر جان مرا بستان‍! 🥀 دعاى او به اجابت رسيد و همان دم در همان جا جان سپرد. امام حسن و امام حسين علیهماالسلام از اين حادثه جانسوز، بسيار گريستند، و شخصاً جنازه آن بينوای سوخته دل را غسل داده و كفن كرده و نماز بر آن خواندند و او را در حوالى همان روضه پاك ، به خاك سپردند. 📚روضة الشهداء،واعظ‌کاشانی(قرن‌۱۰)، ص۳۵۸ 📚العبرة الساکتة، ج۱ ص۹۸ ✍ خوشا به حال آن کسی که پیر را شناخته میان ظلمت جهان مسیر را شناخته از آستان چشم او غدیر را شناخته کسی که ذره ای فقط امیر را شناخته شناخته بدون شک خدای ذوالجلال را به من نگاه می‌کند و آفتاب می‌شوم اگر چه در حضور او ز شرم آب می‌شوم هنوز غرق ظلمتم که نور ناب می‌شوم همین که مست باده‌ی ابوتراب می‌شوم به شور در می‌آورم زبان شعر لال را در نفس یتیم ها رایحه‌ی تبسمی گم است در تو کهکشان ولی تو در خدا گمی در دل خاک هستی و در آسمان هفتمی دَمی به عرش می‌روی، دَمی میان مردمی ای دو دمت شکافته دایره‌ی محال را من آن یتیم کوفی‌ام که بی توأم یتیم‌تر... از حسن و حسین تو ندیده‌ام کریم‌تر از ازل عاشق توأم نه از ازل، قدیم‌تر کجاست جاده‌ای از این طریق مستقیم‌تر؟ رها کنید بعد از این حدیث خط و خال را
🩸عبارت‌هایی که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند... در چند روایت با تعابیر مختلفی آمده است که رسولان معظّم و ملائکه مقرّب، در غسل و تشییع و دفن امیرالمؤمنین علیه‌السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را یاری می‌کردند‌... 🥀 طبق یکی از این روایات، امام حسـین علیه‌السلام، هنگام غسل امیرالمؤمنین علیه‌السلام رو به برادر بزرگوارش امام حسن علیه‌السلام کرد و فرمود: برادرجان! آیا سـبُکی بدن مطهر پدرمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام را نمی‌بینی؟!  🥀 امام حسن علیه‌السلام فرمودند: 📋 يَاأَبَاعَبْدِ اللَّهِ! إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا ▪️اي اباعبدالله! همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند. 📚المناقب، ج۵ ص۴۹۹ ✍ گریز نیست... بلکه این عبارت‌هاست که دلِ یک «دلسوخته» را به این‌ سو و آن سو می‌کشاند... در اینجا امام حسن علیه‌السلام فرمود: 📜 «إِنَّ مَعَنَا قَوْماً يُعِينُونَنَا» ▪️همراه ما کسانی هستند که ما را در این امر کمک می‌کنند... 🥀 مثل این عبارت هم در یک جای دیگر از تاریخ‌ آمده است: ... مردان بني اسد پیش آمدند تا امام سجاد علیه‌السلام را کمک کنند... اما امام علیه‌السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: 📜 أنا أكِفيكُم أمرَه! ▪️من به تنهایی کفایت می‌کنم. 🥀 به امام علیه‌السلام گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می‌توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ... 📜 فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً ▪️در این هنگام امام علیه‌السلام به شدت گریه کردند. 🥀 سپس رو به بنی اسد نموده و فرمودند: 📜 «إنَّ مَعِیَ مَنْ یُعِینُنی عَلَیه» ▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند... 🥀 سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را بلند کردند و فرمودند: بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و على ملّة رسول اللّه... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۱ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶
🩸وقتی‌که تابوتِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام، از کوچه‌ها و نخلستان‌ها می‌گذشت، همه آن‌ها از روی خشوع، خَم می‌شدند... محمد‌بن‌حنیفه گوید: 📜 وَاللهِ لَقَد نَظرتُ إلٰى السَّريرِ و إنّهُ لَيَمُرُّ بِالحِيطانِ و النَّخلِ فَتَنحَنّٰي لَه خُشوعاً ▪️به خدا سوگند من به تابوت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نگاه می‌کردم که از کنار دیوارها و نخلستان ها می‌گذشت، تمام آن ها از روي خشوع، در مقابل تابوت خم می‌شدند. 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۴
🩸عزاداری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، به هنگام دفن پیکر مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام ... امیر المؤمنین علیه‌السلام به امام‌حسن و امام‌حسـین علیهماالسلام فرمود: 🥀 هنگامی که مرا در قبر گذاشتید، قبل از اینکه روي من خاك بریزیـد دو رکعت نمـاز بخوانیـد و ببینیـد چه می‌شود. هنگـامی که حضـرت را در قـبر گذاشـتند آنچه را که امـام علیه‌السلام فرموده بود، انجام دادنـد و نگاه کردنـد و ناگهان دیدنـد که قبر با جامه‌اي از ابریشم ظریف پوشـیده شـده است. 🥀 آن‌گاه امام حسـن علیه‌السلام آنچه را در زیر صورت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود، کنار زد و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و آدم و ابراهیم را دید که با امیرالمؤمنین علیه‌السلام صحبت می‌کردند. 📋 وَ کَشَفَ الحُسَینُ مِمّا یَلِی رِجلَیه فَوَجدَ الزّهراءَ و حَوّاء و مَریمَ و آسیةَ «عَلیهنّ السلامُ یَنُحنَ عَلٰی أمیرِالمؤمنین علیه‌‌السلام و یَندُبنَهُ ▪️امام حسین علیه‌السلام نیز آنچه کنار پاهاي مبارك حضـرت بود را کنار زد و حضـرت زهرا سلام‌الله‌علیها و حوا و مریم و آسـیه را دید که براي او نوحه سر می‌دادند و عزا گرفته بودند. 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۳۰۱ ✍ گویا هنوز منتظرِ من نشسته‌ای من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته‌ای یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است از سینهٔ شکستهٔ تو سینه‌اَم پُر است از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است آری شنیدنیست، غم اینچنینی‌اَم طولانی است قصهٔ خانه نشینی‌اَم می‌آیم و نگفتنی‌اَت را به‌من بگو آن قصهٔ شنیدنی‌اَت را به‌من بگو من مانده‌ام هنوز، از آن رو گرفتنَت وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت ای‌کاش حرفی از در و دیوار می‌زدی یکذّره حرف، از نوک مسمار می‌زدی یادم نرفته آخرِ خط، گفتی یاعلی بودی به‌خون و خاک و فقط، گفتی یاعلی حالا علی بسوی تو پرواز می‌کند عقده ز استخوانِ گلو باز می‌کند...
🩸اثرات «ضربتِ إبن‌ملجم ملعون» در عوالم هستی ... {حدیثی که جز برای اهلش، نباید گفت} به روایت امام صادق علیه‌السلام، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🔹 در شب معراج چون به آسمان پنجم رسیدم، صورت علی بن ابی طالب علیه‌السلام را در آنجا مشاهده کردم. گفتم: ای جبرئیل؛ این چه صورتی است؟ جبرئیل عرض کرد: 📋 يَا مُحَمَّدُ اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ عَلَیهِ‌السّلٰام 🔻یا محمد! فرشتگان خواهش کردند که از مشاهده جمال مولا علی علیه‌السلام بهره ببرند. 🔹ملائکه عرض کردند: خداوندا! فرزندان آدم در دنیا هر صبح و شب به مشاهدهٔ جمال علی علیه‌السلام، خلیفه و وصیّ و امین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مشغول هستند، پس ما را نیز به زیارت و دیدن چهر‌ ی ایشان، به مقداری که اهل دنیا به این سعادت دسترسی دارند، بهره مند فرما. پس حق تعالی صورت آن حضرت را از نور مقدس خود آفرید. 📋 فَعَلِيٌّ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً 🔻پس تمثال مولا علی علیه‌السلام نزد ایشان است که در هر شب و روز او را زیارت می‌کنند و هر بامداد از مشاهده‌ی چهره ایشان متمتع و بهره‌مند می‌گردند. 📌 آنگاه امام صادق عليه‌السلام فرمود: 📜 فَلَمَّا ضَرَبَهُ اللَّعِینُ ابْنُ مُلْجَمٍ عَلَی رَأْسِهِ صَارَتْ تِلْکَ الضَّرْبَةُ فِی صُورَتِهِ الَّتِی فِی السَّمَاءِ ▪️هنگامی که ابن ملجم ملعون، ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود، نقش بست. 📜 فَالْمَلَائِکَةُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ غُدْوَةً وَ عَشِیَّةَ یَلْعَنُونَ قَاتِلَهُ ابْنَ مُلْجَمٍ ▪️و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت می‌نمودند، بر ابن ملجم لعنت می‌فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد. 📌 و وقتی‌که امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند، ملائکه آمدند و صورت سیدالشهداء علیه‌السلام را مقابل صورت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار دادند و هر وقت که ملائکه هبوط می‌کنند، یا از زمین به آسمان صعود می‌کنند، برای زیارت تمثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام و سیدالشهداء علیه‌السلام در آسمان پنجم توقف می‌کنند؛ 📜 و إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ لَعَنُوا یَزِیدَ وَ ابْنَ زِیَادٍ وَ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ▪️و وقتی‌که می‌بینند که تمثال مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام غرقه به خون است، یزید و ابن زیاد و قاتلان سیدالشهداء علیه‌السلام را لعنت می‌کنند تا روز قیامت. 📌 راوی گوید: امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: 📋 هَذَا مِنْ مَكْنُونِ الْعِلْمِ وَ مَخْزُونِهِ- لَا تُخْرِجْهُ إِلَّا إِلَى أَهْلِهِ‏. 🔻 این از مکنونات و گنجینه‌های علم است؛ جز به اهلش نگو. 📚المُحتضر،حلّی، ص۱۴۶ 📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۲۹
سبک ببار ای بارون ببار ز هجرونت دلگیرم از تمومی دنیا سیرم ذکر تو به لبم می گیرم بعد تو بمونم ، می میرم ، وای حیدر شب چشمم بارونه ناله کن ای دل دیوونه حال منو خدا می دونه این شبا شبای هجرونه ، وای ای دل ز هجرون روی یار از غمم گریه کن ای بهار خون دل های منو ببار ناله کن ای دلِ بی قرا ، وای ای دل بیا به خونه بیا خونه شده ویرونه بیا زینب پریشونه بیا بر تو روضه می خونه بیا ، وای حیدر از غمم لبالب بیا بی تو روزم شده شب بیا بی تو شد جونم به لب بیا هستیِ دلِ زینب بیا ، وای حیدر بعد تو من به کربلا با حسین میشم غرق غم ها بی کس و بی یاور و تنها ناله می زنم واغربتا ، واویلا با صدای استاد حاج محمود کریمی
بسم الله الرحمن الرحیم منم و این شب میقات الهی العفو تویی و اینهمه حاجات الهی العفو شب قدر است الهی به رسول‌الله ات شب عفو است و ملاقات الهی العفو به صحیفه به مفاتیح به قرآن عظیم به زُمر ، غافر و صافات الهی العفو به ابوحمزه ، کمیل و به دعاهای سحر به شب اهل خرابات الهی العفو مَسَّنا الضُّر فَتَصَدَّق به علیٍ به علی آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او به دلِ مادرِ سادات الهی العفو به کریمی به غریبی به یتیمیِ حسن به کَرَمخانه‌ی حاجات الهی العفو به حُسینت به حُسینت به حُسینت به حسین زیر رگبارِ جراحات الهی العفو به دو دستان گره خورده‌ی سجاد میان زنجیر به اهالی مناجات الهی العفو به غم خاطره‌ی کرببلای باقر توبه از اینهمه آفات الهی العفو عمرِ من رفت الهی به امام صادق خط بکش بر همه مافات الهی العفو من و زندان خطاهام به موسی‌الکاظم من و زنجیرِ مجازات  الهی العفو به همین پنجره‌فولاد به زوارِ رضا به تمامیِ زیارات الهی العفو هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد جان این کعبه‌ی خیرات الهی العفو به دل محترم حضرت هادی یارب که نکردند مراعات الهی العفو و الهی به حسن از همه کوتاهی‌ها یا که از اینهمه افراط الهی العفو همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث به همین صاحب اوقات الهی العفو آه بر گریه‌ی صبح و شبِ او بر زینب پشتِ دروازه‌ی ساعات الهی العفو به رُباب و به سکینه به غم گهواره موقع غارت و سوغات الهی العفو به زمین خوردن بی دست علمدار حرم وای از خیمه‌ی سادات الهی العفو به شهیدان حرم‌ها به سلیمانی‌ها می‌رسد روز مکافات الهی العفو .
. دنیا رو میخوام چه کار دنیامه علی خوشبختی همینه که مولامه علی زیباتر ندیدم از ایوون نجف شیرین تر ندیده ام از نامِ علی نورالله علی ، کنزالله علی واللهِ قسم دوسِت دارم یاعلی ماها کی باشیم ، نوکرت باشیم انبیا بِهِت میگن مولانا علی مولانا علی علی مولانا علی مولانا علی علی مولانا علی ......... عبد حیدرم به عالم ناز میکنم با اسمش هر گرهی رو باز میکنم تا کور شه هر کی نمیتونه بشنوه وقتی یاعلی میگم پرواز میکنم هم ماهه علی ، هم شاهه علی نقطه باءِ بسم‌اللهِ علی اهل آسمون ، خاطرخواهشن ای لعنت به دشمن و بدخواهِ علی مولانا علی علی مولانا علی مولانا علی علی مولانا علی ✍ .
. کوفه رو غم گرفته/خیلی دلم گرفته بغضی توی گلومه/چشامو نم گرفته پاشو ببین، یتیما رو چشم انتظاری می‌کِشن چه جور دلت، میاد بری این بچه ها تنها بشن ... کنار بسترت بابا هیِ میخونم اَمَن یُجیب معلومه از، چهره‌ی تو انگار درد داری عجیب (علی علی، مظلوم علی) تا وقتی که نگاهت/خیره میشه به دیوار زنده میشه برات باز/قِصه‌ی میخ و مسمار کسی نبود، یاری کنه ریحانه‌ی پیغمبروُ مُغیره قلبمو شکست تا وقتی که، شکست دروُ .. بازوی مادرم رو با غلافِ شمشیر میزدن با ضرب سیلی انگاری به قلب من تیر میزدن (علی علی، مظلوم علی)
. شکر خدا دعوتیم امشب توو مجلس عزای مولا سینه زن حیدر کرار نجف ببینمت ایشالله شبای یتیمیه ، گرفته دل همه گریه کن برا علی، با فاطمه مثل محرم بزار سنگ تموم این شبا یاد قدیما بگو یاد پدر مادرا کوفه شده کربلا قد قتل المرتضی شب شب درده ، شب گریه است زمین و اسمونه بی تاب سر ابوتراب شکسته میباره خون چشای محراب از غریبی علی ، جبرئیل ناله کشید مرتضی به آرزوش ، دیگه رسید از غم بابا قده زینب کبری دو تا خون شده قلب حسین می کشه آه مجتبی کوفه شده کربلا قد قتل المرتضی
. ذکر تسبیحات جن و ملک  حیدر حیدر بر روی قلب زهرا شده حک  حیدر حیدر دشمنش کافره بدون شک   حیدر حیدر السلام علیک یاعلی جانم  فدای مرتضی علی این شبا هرچی از خدا میخوای صدا بزن خدا رو با علی حیدر.... صاحب قیامت و صراطه حیدر.... باعث خلقت کائناته حیدر .... میتونه فقط بگه سلونی حیدر.... با خدا همش در ارتباطه یاحیدر علی مولا... ای جانم صاحب ذوالفقار   حیدر  حیدر وقتیکه میجنگه با اقتدار  حیدر حیدر فریاد دشمنشه الفرار  حیدر حیدر دعای زهراس جوشنه علی وقتی به میدون میزنه علی اون دوتا ترسو در حال فرار اما میجنگه یک تنه علی حیدر...... به خدا قسم که بی نظیره حیدر..... اسداللهِ  چقدر دلیره حیدر .... اومده برای فتح خیبر حیدر..... کی میتونه جلوشو بگیره یاحیدر علی مولا... ✍ .
. ای دستگیر انبیاء و اولیاء ، حیدر حیدر یا مظهر العجائب یا مولا ، حیدر حیدر کی به غیر از تو توی جنگ تیغ به دشمنا میده تو نماز خاتم به گدا میده حتی به قاتلشم غذا میده تفسیر آیه إنما علی عالم قطره و تویی دریا علی توی اون دنیا آقایی می‌کنه هر کی این دنیا گداته یاعلی علی جانم علی جانم علی جانم علی یا اَوَّلُ مـَن آمـَنَ بـِالله‌ ، حیدر حیدر وصی برحق رسول الله ، حیدر حیدر کی به غیر از تو بعد مصطفی امام اوله حب شم معنی خیرالعمله از تمام قرآن هم افضله عشقت با گلم سرشته یاعلی نجفت برام بهشته یاعلی قیامت هر کس امامی داره من روی پیشونیم نوشته یاعلی علی جانم علی جانم علی جانم علی تو صاحب ذوالفقاری مولا ، حیدر حیدر کرار غیر فراری مولا ، حیدر حیدر کی به غیر از تو میسره تو دستشه تا میمنه حریف هزار تا مرده یه تنه تیغشو میچرخونه سر نمیزنه دست خداونده دستت یاعلی روح الأمینه پا بستت یاعلی یک ضربه زدی مرحب دو نیمه شد ای جانم به ناز شصتت یاعلی علی جانم علی جانم علی جانم علی یا قائدُ الغُرِّ المُحَجَّلین ، حیدر حیدر بابُ حِکْمَة ربّ العالمین ، حیدر حیدر کی به غیر از ما قسیم الجنة والنار و داره نعمت ولای مولا رو داره پشت سر دعای زهرا رو داره بهترین ذکر رو لبهامه علی دیروز و امروز و فردامه علی أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّة یعنی که تو دنیا و عقبا بابامه علی علی جانم علی جانم علی جانم علی
. جا داره از غصه و غم ، امشب تا صبح بنالم عالَمی واسَت بمیره ، اوّل مظلوم عالَم آسمون گریون شده از ، داغِ مولای اُمّت بخدا از شهر کوفه ، رفت دیگه خیر و بَرْکت زمین چه غمگینه ، هوا چه غمباره بارونِ غربت باز ، دوباره می‌باره خدا هم از داغِ ، علی عزاداره دفنِ نیمه شب دُرُست عینِ زهرا... آه از غربت و غریبیِ مولا...(۲) یامولاعلی ، علی مولا حیدر مهمون پهلو شکسته ، شد با فرقِ شکسته مَردی که از بی وفایی ، خیلی بود دیگه خسته قدرشو هیشکی ندونست ، توو این دنیای فانی خنجری بود توی قلبش ، لبخند نحس ثانی! ملائکه ذکرِ ، علی علی بر لب از داغِ هجرونش ، کوفه به تاب و تب گرسنگی سهمِ ، یتیماس از امشب می‌سوزه جنان ، از این داغ عُظمیٰ آه از غربت و غریبیِ مولا...(۲) یامولاعلی ، علی مولا حیدر وای از اون روزی که پیچید ، دود و آتیش توو کوچه بخدا کُشتن علی رو ، سی سالِ پیش توو کوچه بخدا که زخم شمشیر ، واسه اون بی ثمر بود مقتل حیدر توو خونه ، بین دیوار و در بود اونجایی که نامرد ، شعله ی بُغض افروخت همونجا که یارش ، میون آتیش سوخت اونجا که میخ داغ ، در و به سینه دوخت! محسن پُشتِ در زیر دست و پاها آه از غربت و غریبیِ مولا...(۲) یامولاعلی ، علی مولا حیدر
متن نوحه شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی باغم که بی شکوفه شد سینه چاه کوفه شد!! محرم رمزو رازم… کعبه ولادت گاه من مسجد شهادت گاه من…. کی میگه بی نمازم جانم شده بر لب بیا ای دخترم زینب در برابرم بهر دل بابا به سر کن چادر زهرا من مسافرم رسم عدو نقض گل و آیینه است… زخم سرم همرنگ زخم سینه است فزت و رب الکعبه ام باشد گواه شمشیر کوفه از دل مدینه است. اثر زهر جفا از سر گرفته هوش من هل أتی گریه کند ؛ به پینه های دوش من ای یتیمان حیدر از روی شما شرمنده است رو به سردی می گراید؛ گرمیه آغوش من حیدرم، حیدرم، اول غریب عالم! حیدرم، حیدرم ، بر لب رسیده جانم باغم که بی شکوفه شد سینه چاه کوفه شد… محرم رمزو رازم کعبه ولادت گاه من مسجد شهادت گاه من کی میگه بی نمازم من شمع بی پروانه ام ساقی بی پیمانه ام… خلوت نشین دردم من پهلوانِ خیبرم، کز اشک خون زخم سرم گرید به رویِ زردم من شاهِ شب گردم ، حدیث غربت و دردم نا گفتنی است… من سرِّ یا هویم ، ‌فقط سربسته می گویم حرمتم شکست از بعد زهرایم دریغ از دلخوشی هر دم أجل خواند برایم چاوشی من کشته شمشیر زهر آگین نیم! کشته علی را صحنه همسر کشی به خدا بعد نبی سبک شده قبر امام!! ذوالفقار گریه به صبرم می کنه کنج نیام… توی شهری که جواب سلامم و کسی نداد روزی چند دفعه؛ مغیره به علی میگه سلام حیدرم ، حیدرم ، اول غریب عالم… حیدرم، حیدرم ، بر لب رسیده جانم .