eitaa logo
ذاکرین آل الله
295 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
*بخونین قشنگه* 🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام🌔 🌗--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند 🌗--تنها امامی که ازهیچ بانویی‌شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته اسـت . 🌗--تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند 🌗--تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدنـد . 🌗--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید)یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند. 🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند علی اکبر(ع) و علی اصغر (ع ) 🌗— تنها امامی‌که‌اربعین وزیارت‌اربعین‌دارند. 🌗— تنها امامی‌که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تااثری ازآن باقی نمانَد! اما همچنان پابرجاسـت . 🌗— تنها امامی‌که بدون‌غسل وکفن‌دفن شدند 🌗— تنها امامی‌که‌سرمبارکش ازبدن‌جدا شد. 🌗--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه وشمشیر وسنگ بربَدن به‌شهادت رسیدند. 🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند. 🌗— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند. 🌗--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیسـت . 🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد . 🌗--تنها امامی‌که دعاتحت‌قبه‌ایشان به‌اجابت می رسـد . 🌗--تنها امامی‌که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند! 🌗--تنهاامامی‌که‌سرعت‌ووُسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر اسـت . 🌗--تنها امامی که یک درِ بهشت به نام اوست: باب الحسین اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى‌سَلامُ‌اللَّهِ[اَبَداً]ما بَقیتُ وَبَقِىَ‌ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ‌اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ (ع) .
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم هرچه بادا باد اما عشق باد عشق بادا عشق بادا عشق باد جوهر این عاشقی‌ها عشق باد کارِ دنیا کارِ فردا عشق باد عقل رفت و گفت تنها عشق باد عین و شین و قاف یعنی جان حسین عشق یعنی جان سَنَ قربان حسین عشق حِسی زیرِ باران خداست "عشق اسطرلاب مردان خداست"۱ اولین ابیاتِ دیوانِ خداست عشق آری شورِ طوفانِ خداست حا و سین و یا و نونِ جان خداست ای ظهورِ ذاتِ بی پایان حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین "عشق یعنی جلوه‌ای در آبگین"۲ عشق یعنی دستِ حق در آستین عشق یعنی عقل اما با یقین عشق یعنی نیست غیر از او همین عشق یعنی یا امیرالمومنین یا علی گفتیم و بعد از آن حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین اینهمه غارتگری‌ها را ببین از دلِ ما دلبری‌ها را ببین زیر پایَت پادری‌ها را ببین شور و شوقِ نوکری‌ها را ببین یا حسینِ آذری‌ها را ببین سالدی قَلبیم دَ عجب طوفان حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین ما خرابیم و شراب آلوده‌ایم تربتت خورده تُراب آلوده‌ایم خوابِ تو دیدیم و خواب آلوده‌ایم ما به این احساسِ ناب آلوده‌ایم ما به نورِ آفتاب آلوده‌ایم دست ما بادا بر آن دامان حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین روزِ اول که دلم را ساختند با همین دلها حرم را ساختند بعدِ آن شادی و غم را ساختند از نوکِ مژگان قلم را ساختند نقش شد نامت عَلَم را ساختند نعره زد میرِ علمداران حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین تو حسینی و سلامت شد حسن خوش بحالت که امامت شد حسن آمدی و هم‌کلامت شد حسن آفتابِ رویِ بامت شد حسن استلامت احترامت شد حسن "شد حسن با هیبتت حیران حسین"۳ جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین نامِ آقازاده هایت تا علی است با همین سه کارهامان با علی است یادمان دادی فقط آقا علی است با شما شیرینی دنیا علی است یاعلی و یاعلی و یاعلی است گفت ایوان نجف : سلطان حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین مادرم من را به دستش تا گرفت ماجرایِ ما همانجا پا گرفت کربلایت در دلِ ما جا گرفت کارِ عشق و عاشقی بالا گرفت دستِ ما را حضرت زهرا گرفت درحرم گفتیم آقا جان حسین جانِ ما ای جان سَنَ قربان حسین ای دل از این زخم پنهانی بخوان چند بیت عمان سامانی بخوان یاد زینب از پریشانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخوان رفت پیراهن ، زِ عریانی بخوان من کی‌اَم عمان بی سامان حسین جانِ من ای جان سَنَ قربان حسین "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان در قفای شاه رفتی هر زمان بانگِ مَهلاً مَهلَنَش بر آسمان اهل دل را آتش اندر جان زنان"۴ بی تو ای وایِ من و طفلان حسین صبر کن ای جان سَنَ قربان حسین ۱.تضمینی از مولوی ۲.اشاره ای به آیه مبارکه نور ۳.حدیثی از امام مجتبی علیه السلام ۴.ابیاتی از گنجینه ی اسرار عمان سامانی (حسن لطفی)
در وقت شادی ، لحظهٔ غم گریه کردم با تو به شعبان و محرم گریه کردم توکشتهٔ اشکی و من هم مردهٔ اشک عمری بگریم برغمت ، کم گریه کردم دستِ مرا این اشک ها بی شک گرفته آدم شدم با آه و با دم گریه کردم در چشمهایم بادهٔ چل ساله دارم مردم اگر دیدند مستم! گریه کردم ابرم که بارانم به هر جایی نبارد شادم فقط در زیر پرچم گریه کردم وقتی شنیدم حرمله خندید بر تو با واژه شرمندگی هم گریه کردم 🔸شاعر: =================================
بی شک نفوذِ عشقِ تو هر دَم نبوده است آن دم به غیرِ غصه و ماتم نبوده است گفتند راه عشقِ تو همواره پُر غم است اما حکایتِ غمِ تو، غم نبوده است زینب درست گفت که در کربلای تو جز بهترین مناظرِ عالم نبوده است اصلا وجودِ عشق تو ایجادِ شادی است غم بوده هر زمان که مُحَرم نبوده است بر روی زخم های همه مرهمی و آه بر روی زخم های تو مرهم نبوده است تو ، مادرت عصاره ای از ذاتِ کبریاست حتی شبیهِ فاطمه، مریم ، نبوده است ای تکیه گاه عالمِ هستی تکیه ای مانندِ تکیه گاهِ تو محکم نبوده است خرج و مخارجِ همه عالم به دستِ توست لطف و عنایتت به جهان کم نبوده است آن آدمی که از تو شنید و تو را نخواست از نسلِ پاکِ حضرتِ آدم نبوده است وصفِ مقام و منزلتت کار من که هیچ کار شهیدِ راهِ شما هم نبوده است 🔸شاعر: =================================
دیگر برای زندگی ام علت آمده است امشب به دوش کل جهان منت آمده است خورشید بعد این همه سال از تولدش فهمیده تازه دور زمین حرکت آمده است دنیا اگر مشبهِ دریا شود بدان از گوشه چشم سید ما رخصت آمده است قطعاً برای گسترش فکر و فهم ما از جانب خدای احد فرصت آمده است اندیشه ای‌ جدید که تعریف های آن جنبش ، قیام ، حرکت و یا نهضت آمده است حتی زمان خواندن اسم «حسین» هم سمت زبان لشکریان لکنت آمده است اما گذشت تا که بفهمند کوفیان مظلوم ما برای فقط بیعت آمده است 🔸شاعر: =================================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی به برگ_ سوم شعبان سررسید_ نام تو را نوشت خدا، غم به سر رسید "اُدعونی أَستَجِب لَکُم" ازعرش خوانده شد از بخشش گناه خلایق خبر رسید روح خدا دمیده به جسم ثواب شد از هرگناه ناله‌ی "أین المفر؟" رسید مصراع آخرین مخمّس سروده شد شعر بلند عشق به اوج هنر رسید هم نور پرفروغ مسیر هدایت و هم ناخدای کشتی خیرِ بشر رسید شش‌ماه خورد از دل کوثر شراب ناب حالا درخت سیب نبی را ثمر رسید چشم نبی همین که به رویش گشوده شد گویا جمال روی خودش در نظر رسید از جوهر وجودی خود، کاتب‌الرسول والشمس را نوشت و سر والقمر رسید هر شعر من به مرحمتش چندبیت هم از آنچه بود در نظرم بیشتر رسید فطرس به لطف یک پر قنداقه‌ی حسین بعد از هزارسال دوباره به پر رسید نام حسین آمد و قلب قلم شکست بی‌اختیار شعر به جایی دگر رسید "افتاده بود زینت دوش نبی به خاک" باخنجری به قصد سرش یک‌نفر رسید وقتی که کار غارت خیمه تمام شد با کاروان نیزه زمان سفر رسید آقا ببخش! روضه اگر ناتمام ماند... قصه گذشت از تن و حالا به "سر" رسید 🔸شاعر: =================================
صدای پای خدا می‌رسد به گوش بیا سبو به دست و غزلخوان و باده نوش بیا بگیر بیرق میخانه را به دوش بیا به بزم آمدن پیر می فروش بیا دوباره صحبت هل من مزید آمده است خدای عشق در انسان پدید آمده است صدای پای بهار است، عید می‌آید به قفل بستهٔ دلها کلید می‌آید کسی که دل به هوایش تپید می‌آید خبر دهید به فطرس امید می‌آید بیا که یأس مرام خدا فروخته‌هاست شب رسیدن آقای بال سوخته‌هاست به تشنه‌ای که به دام سراب افتاده‌ست بگو که کشتی رحمت به آب افتاده‌ست فقط نه از سر فطرس عذاب افتاده‌ست دهان هرچه گنهکار، آب افتاده‌ست پیاله‌ها همه از این شراب پر شده است به هر کسی که نظر کرده است حر شده است حسین آمده تا خلق، رستگار شوند به یمن گریه به او فصل‌ها بهار شوند حسین آمده تا قلب‌ها شکار شوند به محض بردن این نام، بیقرار شوند حسین آمده با یک نگاه دل ببرد وگرنه کیست از این روسیاه دل ببرد ز عرش گفت خداوند قادر منان خموش باش جهنم! که سوم شعبان بجای آتش تو کرده رحمتم طغیان حسین مانَد و بس کل من علیها فان بگو رسول به این خلق تا ابد گمراه که من احب حسیناً فقد احب الله اگر چه شیر ز انگشت وحی می‌نوشد و جبرئیل به جسمش لباس می‌پوشد شهنشه است ولی با غلام می‌جوشد مرا بخاطر روی سیاه نفروشد کسی که رو_ به روی بنده‌اش گذاشته است هوای نوکر خود را همیشه داشته است خدا کند که مرا عاقبت بخیر کند فدایی وهب و مسلم و بریر کند مرا نگاه، چو راهب میان دیر کند به خیمه‌اش بکشاند مرا، زهیر کند چنان حبیب در این خانه موسپید شوم شبیه جون در آغوش او شهید شوم اگر نبود حسینیه ما کجا بودیم چنان کبوتر صد بام و صد هوا بودیم هزار شکر که با او از ابتدا بودیم شب ولادتش ای کاش کربلا بودیم نشد کنار تو باشیم، از بد اقبالی‌ست دم ضریح تو صد حیف جایمان خالی‌ست دم ضریح تو اما دلی پریشان است به روی سینه زند مادری که گریان است هنوز هم پسرم روی خاک، عریان است هنوز بین دو تا نهر آب عطشان است چه کربلاست که آدم به هوش می‌آید هنوز نالهٔ زینب به گوش می‌آید 🔸شاعر: =================================
غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند جز نام دلربای تو بر لب نمی رود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی به عرش بر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین تنها خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را 🔸شاعر: =================================
در کام جهان عشق خوشایند حسین است آنکس که دل از سینه ی ما کند حسین است گفتیم که کوتاهترین راه به الله ذرات جهان زمزمه کردند حسین است آنکس که به خاک وگل ما روح دوانید با گوشه نگاهی و به لبخند حسین است در مذهب ما جز قسم راست نباشد معصوم ترین آیه ی سوگند حسین است چون دانه ی تسبیح جداییم و کسی که مارا به خدایش زده پیوند حسین است عباس و علی اکبر و سجاد و عقیله این دایره، مجموعه ای از چند حسین است در باغچه ها شاخه ی خشکیده زیاد است در باغ خدا سرو تنومند حسین است ما با احدی غیر خودش کار نداریم چون خاصترین لطف خداوند حسین است 🔸شاعر: =================================
ای عشق آمدی و تسلای ما شدی روح و روان و راحت جان های ما شدی پایان ترسِ روزِ مبادای ما شدی از عرش نور آمدی آقای ما شدی حبل المتین اهل ولایت، خوش آمدی سر سلسله، به خط شفاعت خوش آمدی قلب بهشت با تو تپیدن گرفته است فطرس دوباره بال پریدن گرفته است جبریل وحی نوبت دیدن گرفته است در شهر، شور عشق وزیدن گرفته است از روشنای نام تو جنت سراج داشت دنیا فقط به چون تو کسی احتیاج داشت تازه شده هوای بهشت و ترنّمش افتاده است آتش دوزخ تلاطمش زیباست روی صورت زهرا تبسمش حالا کسا شناخته خورشید پنجمش بر طاق عرش نام تو در اهتزاز شد پرونده ی شفاعت از این لحظه باز شد شب بودم و به مهر تو اکنون سپیده ام حالا که آمدی قدمت روی دیده ام حُسن حسین بوده هر آنچه شنیده ام عمری فقط به سمت حرم پر کشیده ام پروانه ایم و حضرت خورشید آمده است جان دوباره ای به مأذن امید آمده است عاشق تر است آنکه به تو مبتلا تر است چشمش به هر چه غیر تو بی اعتنا تر است هر کفتری به گنبد تو باوفا تر است در آسمان کرببلایت رها تر است جنت زمینی است به پاسِ ضریح تو من زنده می شوم به تماسِ ضریح تو ای تربتت شراب ترین باده از ازل کار دلم به دست تو افتاده از ازل حتی خدا به نور تو دل داده از ازل ما بوده ایم کرببلا زاده از ازل دردی دوا نکرده کسی غیر تو ز ما ما را دوباره پر بده در راه کربلا بگذر ز کوچه های دلم جان من فدات تا گل دهد کویر تنم زیر ردِّ پات اردیبهشت می وزد از پشت پلک هات با من چه کرده ای تو به دوری ز کربلات این لطف توست مثل منی از تو دم زده این شعر را نگاه تو بی شک رقم زده چشمم ز هر کسی به ضریحت دخیل تر نام تو هست از همه عالم جمیل تر باران بزن به آتش نفسم، خلیل تر دلتنگ کربلام، ز اشکم دلیل تر؟ خوشبخت آنکه پلک دلش خیس روضه هاست چشمان او تجسم تندیس روضه هاست نشنیده است جز تو کسی التماس ما وقف تو بوده است تمام حواس ما از تو جدا شدن شده تنها هراس ما بوی حسین می دهد عطر لباس ما نوکر شدم که رو نزنم من به هر کسی غیر از تو من نگفته ام ارباب بر کسی گهواره ات که منبر پیدای روضه شد... لب های تشنه ات که الفبای روضه شد... میلاد تو تولد زیبای روضه شد چشمان خیس فاطمه امضای روضه شد ای دانه دانه اشک غمت بی بدل ترین حی علی العزای تو خیرالعمل ترین ای که ذبیح کرببلایی حسین جان جسمِ مُرَمَّلٌ البِدمایی حسین جان زخمی سنگ و چوب و عصایی حسین جان زیبای سر جدا ز قفایی حسین جان ای کشته ی فتاده به هامون عزیز دل ای صید دست و پا زده در خون عزیز دل 🔸شاعر: =================================