eitaa logo
ذاکرین آل الله
281 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
توسل به امام زمان عجل الله و شب اول محرم به نفس سید مهدی میرداماد •✾• "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ" * دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه ....* هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" "یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة" "یا رب الحجه بحق الحجه اشف صدر الحجه بظهور الحجه...." مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست *اینقدر این فراق بین‌ما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت آقا...."عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری" خدا نکنه این فراق عادی بشه عادت‌کنم به نبودنت ..آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش ..از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو‌... مسلم‌ هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد ..* خودت بخواه که دست از گناه بردارم *از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم ... آقا جان!* خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست *هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان! میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره ....آقا جان! ..* هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست *اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو شستشو بدم‌، واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاک‌بشه باید شستشه بشه ...من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشک‌برحسین برای شستشه شدن ...؟ آقا جان هیچ‌جا بهتر از روضه پیدا نکردم ..حرف دلت هست یا نه ؟* خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست *یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم....* حوائجم همه در بین روضه یادم رفت *کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه ..خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میام‌کلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت * حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست احسان نرگسی رضا پور *خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم‌ خودش یادش نیاد .. شهدای کربلا این‌جوری بودن از غم‌وغصه خودشون هیچ‌وقت گریه نکردن وحرف نزدن ..فدای اون آقایی بشم‌که تو‌کوفه خیلی غم‌داشت خیلی بلا داشت خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غم‌خودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد ..فدات بشم آقاجان ..چه‌چوری مسلم تو‌کوفه اسیرشد ..چه‌جوری غریب شد ..یه بار برا غم‌خودش گریه نکرد ...فقط میزدتو سینه اش میگفت: حسین نیا کوفه .. اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد* سرم رو شکستند فدا سرت اینا نقشه دارند برا سرت میترسم که رو نیزه ها سرت قرآن بخونه...قرآن بخونه .. میترسم بازم مثله مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینکه خواهرت غریب بمونه..... فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکنند، بد جور میزنند حتی زنا شونم، از دور میزنند *یه جوری زدنش، گفت: منو‌ اینجور میزنید با حسینم چه میکنید؟...* یه گودال برام کندن و زدن یه عده میخندیدن و زدند غریب گیرم آوردن و زدن همه دور گودال نشستنُ زدند دندونم رو شکستنُ توی کوچه دستم رو بستنُ *من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن؟..* سیلی که میزدن از پا میوفتادم یاد مدینه و زهرا میوفتادم .
و توسل به حضرت مسلم علیه السلام شب اول محرم به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• *روضه شب اول شروع شد، امشب شب اولین فدایی حسینِ، میخوام اسم یه فدایی دیگه رو ببرم، دونفر اولین فدایی امام شدن ..‌قرآن میگه: "السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ" این دونفر السابقون السابقونن.... روضه ،روضۀ این دو نفره، هر دو نفر تنهایی چشیدن ، هر دو نفر غربت چشیدن، هر دو نفر رفتن در خونه هارو زدن اما کسی در رو وا نکرد، هر دو نفر پشت در بسته افتادن، هر دو نفر واسۀ خودشون گریه نکردن، هر دو نفر برا امامشون‌گریه کردن ..یه کلمه هایی توی روضه هر دو نفر مشترکه این کلمه ها خودش یه روضه است...... اولیش کوچه است، دومیش آتیشه.... سومیش تازیانه است ... یا صاحب الزمان! یه چیز دیگه ام تو‌روضه این دونفر مشترکه، تو‌ روضه این دونفر چند نفر ریختن سر یه نفر ... مدینه هم‌چند نفر ریختن سر یه مادر، میخوام‌بگم اگه ریختن سر مُسلم، مُسلم‌ مرد بود، شجاع بود، دلیر بود، فرمانده بود.. جنگجوبود، سردار بود، کسی بود جنگهای زیاد دیده بود، اگه ریختن سرش چهارتا زدن چهارتا خوردن، جنگه مَرد با مَرد.اما مادرِ ما یه خانم هجده ساله بود، مادر ما خانومی بود دفاع نداشت، مدافعی نداشت، مادر ما بارشیشه داشت، یکی نیومد بگه این خانوم نباید بین در و دیوار باشه ..‌ نانجیب تا فهمید فاطمه است خودش نوشته چند قدم اومدم‌ عقب، یا صاحب الزمان! وقتی مسلم تو‌خونۀ طوعه گیر افتاد فهمید خونه محاصره شده ریختن دور خونه، تا دید آتیش آوردن خونه محاصره شد، زد از خونه بیرون، میدونی چرا از خونه زد بیرون؟ فهمید یه زن تو خونه است .. گفت اینا مرد و زن نمیفهمن یادش افتاد .. گفت یه زن تو‌ مدینه تو‌خونه گیر کرد .. دیگه نمیخوام تکرار بشه... توی مدینه، نانجیب میگه برگشتم یادِ علی افتادم هرچی کینه داشتم چنان لگدی به در زدم .‌‌.... .
01 - Seyed Mehdi Mirdamad - Shabe 1 Moharram 1400.mp3
5.95M
↻ حاج آقا مرتضی تهرانی می‌گفتند: نزدیک به دو هزار نفر همراه امام حسین علیه‌السلام به کربلا می‌آیند ولی تنها سی ‌و هفت‌هشت نفر تا آخر باقی می‌مانند‌... تا آخر موندن خیلی سخته! .
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه شبِ اول محرم به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• بگو حسین کجایی؟ بگو چه کار کنم؟ برای اینکه نیایی؛ بگو چکار کنم؟ به هر دری زدم اما نشد پیام دهم به دستِ بسته از اینجا به تو سلام دهم تمام شب سَرِ بازار راه رفتم من غریب و بی کس و بی یار راه رفتم من *مسلم آوراه بود توي اين كوچه ها، يه نفر نمي اومد در رو باز كنه، چند تا شباهت داره روضه ي حضرت مسلم به حضرت زهرا سلام الله عليها، مسلم اين آوارگي رو از حضرت زهرا به ارث برده بود، بي بي نيمه هاي شب مي اومد دَرِ خونه ي مهاجر و انصار رو ميزد، وقتي صاحب خونه ميگفت كيه؟ علي ميگفت: تو خودت رو معرفي كن، اگه من بگم علي هستم تا دَم در هم نميآيي... كوفه مسلم ميخواست بيعت برا حسين بگيره، فاطمه ميخواست مدينه بيعت برا علي بگيره...* اگر که نامه نوشتم: بیا حلالم کن نشد پیام رسانم؛ نیا... حلالم کن قسم به حولهٔ احرام تو امیرِ حرم تمام شهر به یکباره ریختند سرم *مسلم رو محاصره كردن، از هر طرف ميزدن، مسلم مردانه ميجنگيد، اما مدينه فاطمه بدونه هيچ سلاحي، چهل نفر دوره اش كردن، هر چي كمك ميخواست يه نفر نبود به دادش برسه...* «گرديده بود همدست قنفذ با مغيره او با غلافِ شمشير؛ او تازيانه ميزد» به دور بازوی من ریسمان که پیچیدند شبیه شهر مدینه بلند خندیدند بگو به خواهر خود کوفه با مدینه یکیست اگر اسیر شوی چادرِ تو هم خاکیست بگو که نیزهٔ کوفی شبیه مسمار است مسیر قافله آخر به سوی بازار است ز چشمِ بی ادبِ کوفیان خبرداری؟ خداکند که تو چادر اضافه برداری مسیر قافله را از عراق برگردان خداکند نشوی بین کوفه سرگردان سرم شکسته فدای سرت فقط برگرد قسم به بی کسی مادرت فقط برگرد خداکند که صدایم به کاروان برسد وگرنه زیورِ زنها به ساربان برسد * مسلم رو وقتي كه گرفتن، بردن درالاماره، قبل مرگش اجازه گرفت دو ركعت نماز بخونه، بعد از نماز، از همون بالاي دارالاماره دست رو سينه گذشت به سمتِ ابي عبدالله "السلام عليكَ يا اباعبدالله" يه نانجيبي گفت: به تو هم ميگن سفيرِ حسين؟ نماينده ي حسين؟ حالا موقع مرگ اينجور داري از ترس اشك ميريزي؟ گفت: نه! من برا خودم گريه نميكنم "أبْكِي لِلْحُسَيْنِ وَ آلِ الْحُسَيْن" گريه ي من برا حسين و بچه هاي حسينِ، داره شيرخواره ميآره كربلا، داره رقيه رو ميآره...* خبر رسید اگر مسلمت زدنیا رفت حمیده را بغلش کن بگو که بابا رفت بجای من پدری کن برای دخترمن خداکند که نبیند به نیزه ها سرمن قاسم نعمتی *وقتي خبر رو رسوندن به آقا كه مسلم به شهادت رسيده، ابي عبدالله خيلي گريه كرد، فرمود: بگيد دخترِ مسلم بياد، داييش ميشه حسين، دختر رو روي زانوش گذاشت، همه دارن اين صحنه رو ميبينن، مخصوصاً دختراي خودش دارن ميبينن، ديدن دست نوازش روي سرش داره ميكِشه، گذشت تا اينكه ظهر عاشورا از همه خداحافظي كرد ابي عبدالله، از اهلِ حرم، يه وقت ديد ذوالجناح حركت نميكنه، نگاه كرد ديد دخترش دستاي اسب رو گرفته، بابا! به جانِ خودت تا از اسب پياده نشي نميذارم بري... ابي عبدالله دخترش رو روي زانو گذاشت صدا زد:" لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى" دلم رو نسوزون، اينجوري اشك نريز عزيزم، بذار برم ميدان، عرضه داشت: ميخواي بري برو بابا! اما يه شرطي دارم، بايد همون طوري كه دستِ نوازش و يتيمي به سر حميده كشيدي به سر دخترت هم بكشي، من كه ميدونم ديگه بر نمي گردي بابا!... مسلم لحظه هاي آخر طلبِ آب كرد، دندان شكسته و لب پاره پاره، هر چي آب رو بالا آوُرد ظرف آب خون آلود شد، تا سه مرتبه، نتونست آب بخوره، خوب به اربابش اقتدا كرد، اما برا مسلم آب آوُردن، اما حسين هر چي ميگفت: آه جگرم ميسوزه، آب هارو دورِ گودال رو زمين مي ريختن...حسين...* .
taheri_shab1-1_1401.mp3
5.71M
نام حسین علیه السلام را مشعل راهمان می کنیم تا در بیراهه های پرپیچ و خم گمراهی، گم نشویم
روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه شبِ اول محرم به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• محرم اومده، داره صدا مياد گمونم اين صدا، از كربلا مياد صدايي كه داره، دلا ميبره شايد كه اين صدا، صدايِ مادره شايد هم اين صدا، از تنِ بي سره يه پاره حنجره، شايد يه خواهره كه توي قتلگاه، پيِ برادره داره ميگه: برادرم كجايي؟ اي كه به خون محاسنت خضابه گريه كنيد برا اون لبي كه تشنه ي ما بينِ دو نهرِ آبه پيرهنِ پارتو، تو عرش تكون ميدن شايد يه لحظه هم، سر و نشون ميدن فرشته ها همه لَاطِماتُ الْخُدُود فاطمه ميزنه به صورتِ كبود فرشته ها همه دست ميذارن رو سر به يادِ خواهرت ملائكه ديدن كه زخميِ هنوز پاهايِ دخترت حوريه لطمه ميزنه براتو ميگه برا چي بريدن لباتو جبرئيل هم ميگه ديدم چه جوري آتيش زدن با خيمه بچه هاتو .
taheri_shab1-2_1401.mp3
2.18M
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ رحمه الله ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﺭﺍ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﻨﺪ
پایانی وتوسل به باب الحوائج مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• دلواپسم برای النگوی دخترش دلواپسِ ربودن انگشترِ حسین سَرم رو شکستن فدا سرت اینا نقشه دارن برا سَرت می ترسم‌ که رو نیزه ها سرت قرآن بخونه میترسم بازم‌ مثل مادرت بلند شه یه دستی رو دخترت همه ترسم از اینه خواهرت غریب بمونه فرقی نمی کنه تو‌ کوفه مرد و زن دیدم با این چِشام اینا غریب کُشن گودال میکنن، آتیش میزنن حتی زَناشونَم از دور میزنن *همه ی اصحاب نگران بودن، نگرانی فقط برا امام بود این‌ جمله خیلی تکرار شد"أوصیکَ بِهذا الغریب" داشت دست و پا میزد نمی گفت: خودم‌، زن وبچه ام، اهل و عیالم ،میگفت این آقا غریب نمونه.. امام رضا فرمود: جدّ ما هم‌ نگران بود"قُتِلَ مَکروبا" اما نگرانی امام با اصحاب فرق داشت. اصحاب نگرانِ حسین بودن اما حسین نگران زن و بچه اش بود امام زمان تو‌ ناحیه میگه: "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" دید دارن به خیمه هاش حمله می کنن... یه نگاه کرد صدا زد من زنده ام کار من رو‌ تموم‌ کنید." أنَا أُقاتِلوکُم‌ وَ أنْتُم‌ تُقاتِلونَنی" من با شما می‌جنگم، شما با من می جنگید با زن وبچه ام‌ چیکار دارید؟ من هنوز زنده ام ... نانجیب گفت‌: حسین راست میگه بیاین اول کار خودش رو‌تموم‌ کنیم‌ اومدن سراغ ابی عبدالله. اما مدینه باباش علی ایستاده بود دید فاطمه اش رو‌ تو‌ کوچه ها مغیره یه طرف، قنفذ یه طرف دور فاطمه اش رو گرفتن یه جوری زدن زهرارو، چشماش دیگه تا آخر عمرش درست ندید...آخ مادر ... .
Seyed Mehdi Mirdamad - Muharram 1401 Shab 1 - 1.mp3
8.22M
ماجراى حسین‌بن‌على(ع)، حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامى در جهت تفکرات صحیح اسلامى بوده است. بیانات مقام‌معظم رهبری ۱۳۷۰/۰۴/۲۰ .
|⇦•سلام آقا دلم خیلی گرفته.... مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا و باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَالْزَّمَان .. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ،سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً... سلام آقا دلم خیلی گرفته یه دنیا بغضِ سنگین، دارم امشب می‌دونم که شما هم داغ‌ داری پریشونی مثل احوالِ زینب سَلامت می‌کنم ای مهربونم عزیزِ من صدامو داری آقا؟ به امیّد جواب این‌ جا نشستم می‌دونم که هوامو داری آقا سلام ای دلبر صحرا نشینم دلت خونه برا اولاد زهرا سلام ای داغ‌دار جسمِ بی‌سر که عُریان مونده روی خاکِ صحرا یه ساله فکر و ذکر ما همین بود مُحرم شِه با هم روضه بگیریم یه ساله روز و شب‌‌ها رو شُمردیم الهی که شبِ سوم بمیریم *الان پیراهن خونین ابی عبدالله تو عرش آویزانه...همه ملائکه هم امشب دور این پیراهن هروله میکنن به صورت میزنن، هی میگن حسین..* مُحرم شد شما هم گریه دارید خدا صبرت بده دورت بگردم می‌دونستم اگه امشب کجایی خودم اشکِ چشاتو پاک می‌کردم کجایی تو کدوم خیمه نشستی کجا گریونِ داغِ کربلایی؟! ما واسه جدّتون روضه گرفتیم میشه تو مجلس ما هم بیایی؟ الهی قربون پیرهن سیاهت بمیرم واسه اون اشکای چِشمت شدم بدجور اسیرِ خشک‌ سالی چِشامو تَر کُن از دریای چشمت بدم اما به من هم اِذن دادی برا جَدِّ شما مشکی بپوشم آخه من لایق این حرفا نیستم شما پرچم گذاشتین روی دوشم من آلوده ام بیا پاکم کن اول ببین بار گناه آوردُم امشب امیدم رو به این یک ماه بستم قدر یک‌ سال آه آوردم امشب حسین آواره‌ی صحرا شد ای وای مگه می‌شه که ما آروم بگیریم شما که روضه رو با چِشم دیدی بیا روضه بخون تا ما بمیریم بمیرم که شما دیدی چه‌ جوری با یه نیزه زمین زد آسمون رو خدا صبرت بده تو این مصیبت به قتل صَبر کشتن جَدّتون رو سرِ فرصت حسینو دوره کردن یکی نیزه یکی با سنگ می‌زد به موهایی که زهرا شونه می‌زد سَنان با دست خونی چنگ می‌زد *مسلم ابن عقیل خیلی غریبه ..تا به خودش اومد دید نامه نوشته آقا بیا. ولی دیگه دیر شده نمی تونه خبر بده..فلذا با خودش زمزمه میکرد. میدونید چی میگفت.‌‌...* این‌جا هزار حرمله در انتظار توست آقا برای آمدنت کم ‌شتاب کن رحمی به روز من، نه! به روزِ رقیه کن فکری به حال من، نه! به حالِ رباب کن رحمی نمی‌کنند عزیزم به هیچ‌کس حتی به تشنه‌ای که فقط شیرخواره است در کوفه‌ای که وعده‌ی ثبات مردمش تنها برای دخترکان گوشواره است *از همین الان دارم زمزمه هاش رو‌ میشنوم، دارن به زناشون قول میدن، دارن به بچه ها شون قول میدن، اجازه بدید ما بریم کربلا براتون سوغات میاریم..دست سر دخترش میکشه...میگه بابا! گوشواره برات بیارم؟ شنیدم حسین داره با بچه هاش میاد.. اون یکی میگه بابا! گردن بند میخوای؟ اون یکی میگه خلخلال میخوای؟...* این‌جا نیا، که آخر سر چِشم می‌زنند این‌ چِشم‌ها به قامت آب‌آورت حسین این دست‌ها که دیده‌اند از کینه می‌بُرند انگشت را به خاطر انگشترت حسین .
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• همچین‌ که مسلم رو‌ بردن بالای دارالاماره یه نگاهی از بالای دارالاماره به سمت صحرا کرد و گفت....* برگرد جان من که نبینی زِ با‌م‌ها آتش کشیده‌اند سر و دست و شانه را یا از فراز نیزه نبینی که می‌زنند بر پیکرِ سه‌ساله‌ی تو تازیانه را می‌ترسم از دَمی که بیایند دختران با گونه‌های زخمی و نیلوفری، نیا این شهر بی‌حیاست به جانِ سکینه‌ات می‌ترسم از حرامی‌ و بی‌معجری، نیا برا مسلم این غم خیلی بده که اون دستی که بهش سیلی زده به استقبال زینب اومده، دلش خونه تا اون نامرد دستشو بست گفت: حسین جان! خواهرت رو برگردون سیلی که خورد ناله زد گفت: دخترت رو برگردون تشنه موند و گفت: رباب و اصغرت رو برگردون اینا از آلِ علی بیزارن داغِ علی، رو دلت می‌ذارن خولی و شمر و سَنانِ مَلعون نقشه برای سر تو دارن شنیده مسلم درد حیدرو خودش زود رفت وا کرد اون دَرو نزد هیچ‌کس پشت در طوعه رو، بمیرم من! حمله کردن مردِ جنگِ کم نیاورد رو به روی اون لشکر اما مسلم رو زمین زد یاد اون روزِ حیدر اون روزی که تو مدینه، حیدرو کشت میخِ در غربت حیدر که مادَرو کشت سیلی به مادر زد حیدَرو کشت تیر سه‌شعبه، میخ دره که علی و زهرا و بچه رو کشت خبرِ مسلم اومد محضرش تا که گفتن چی اومد به سرش حسین پرسید از حالِ دخترش، بمیرم من! گریه کرد و شد فراموش داغِ بابا روی پای ثارَاللّه من بمیرم! واسه حالِ دخترای ثاراللّه گریه کردن، سیلی خوردن، تو عزای ثاراللّه چی بگم از این رسم زمونه غمِ رقیه دل می‌سوزونه یتیم ارباب مونده و رسمِ یتیم‌ نوازی با تازیونه ای حسین...ای حسین.... *آقا! همین شب اولی اربعین ما رو‌ یادت نره..هرکی کربلا میخواد همین شب اول بگه ...ای حسین ...* .
narimani_shab1_1401.mp3
10.82M
↻ آنتوان بارا (دانشمند مسیحی سوری): اگر بگویم حسین (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگویم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترین جمله ای که می توانم بگویم این است که او وجدان تمام ادیان در تمام تاریخ است. .
قسمت_اول و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها شبِ اول محرم به نفس حاج میثم مطیعی •✾• السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمِّ السِّبْطَین الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ،.السَّلامُ عَلَيْكِ یَا فاطِمَةُ الزَّهْراء... بی بی سلام، ماه محرم شروع شد بازاین چه شورش است و چه ماتم شروع شد شکست عهد من و گفت: هر چه بود گذشت به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت سر زهرا رو به دامن گرفت...صدا زد: "یا فاطِمَه! يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ..فَلَم تُکَلِّمُه"جوابش رو نداد...چشا رو باز نکرد..."یا بِنتَ مَن حَمَلَ الزَّکاتْ بِطَرفِی الرِّدائه،فَلَمْ تُکَلِّمُه..."جواب نداد...یه وقت صدا زد:"یا فاطِمَه! کَلِّمینی؛فَأَنا اِبنُ عَمِّکَ علی..."من علیِ مظلومم..." فَفَتَحَت عَینَیها.."چشما رو باز کرد..."وَ بَکَت وَ بَکی..." *مدینه ،بعضی حاجی ها گریه می کردند،این جور می گفتند:مادر! اگه پا روی قبرت گذاشتم و نفهمیدم،من رو ببخش...اگه دارم مدینه راه میرم، پا روی تربتت میگذارم،بی ادبی میشه،من رو ببخش...* زهرای من! خورشیدِ خانه ی من! بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت... *یه وقت بچه هاش رو صدا کرد،گفت بلند بشید،الان مردم مدینه بیدار میشن...این دو سه تا بچه دور و برش می دویدند... اومد وارد کوچه بنی هاشم شد... ↫
Shab01Moharram1401[01].mp3
6.88M
حجت‌الاسلام بنیانیان: توفیق شرکت در مجالس اهل بیت(ع) به اجازه حضرت زهرا(س) انجام می‌گیرد .
قسمت_پایانی و توسل به باب الحوائج حصرت مسلم ابن عقیل علیه السلام شبِ اول محرم به نفس حاج میثم مطیعی •✾• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین.. بشنو از نِی ناله هایی سوخته ماجرای نینوایی سوخته بشنو از نی رسمِ خاکستر شدن همسفر با یک گلِ پرپر شدن باید از نو بنگری در کارِ نِی باید از سَر بشنوی اسرارِ نِی آه، یارب نِی کجا و سر کجا؟ ای خدا حنجر کجا خنجر کجا؟ بر سر نِی زلف او دل می برد تا خدا منزل به منزل می برد تا قیامت دلربایی می کند سالکان را رهنمایی می کند برلبش آیاتِ قرآن کریم هر خَم مویش صِراطُ المُستَقیم شست و شو کن دیده و دل را به اشک نیست ره در این حرم الّا به اشک *شب اولِ محرم بیا به چشات التماس کن؛بگو یه عمری من به حرف شما گوش کردم،هر صحنه حرامی رو دیدم..امشب شما بیاید به حرف من گوش کنید.ای خدا به خون قلب اباعبدالله:الهی العفو....* گوش کن این بانگ هَلْ مِنْ ناصِر است بار بربندد هر آن کس حاضر است من که می دانم می آید پیکِ تو می دمد از هر رگم لبیکِ تو من که می دانم مرا هم می خری می بری تا کربلایت، می بری... یک نگاهِ تو شهیدم می کند گر شَقی باشم سعیدم می کند *سفیر امام حسین آمد کوفه راوی نوشته از مسجد کوفه بیرون آمد یه نگاه به پشت سرش کرد،دیدکسی نیست..."فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ" همین جور سرگردان تو این کوچه ها می چرخید."لایَدری أیْنَ یَتَوجَّه..."نمی دونست باید کجا بره... مسلم باب امام حسینه.یکی از ویژگی های مسلم اینه که گریه کنِ امام حسینه... در اوج سختی،در اوج خطر گریه کنِ امام حسینه یکی بهش گفت:مسلم گریه نکن گفت:ملعون! "واللهِ ما بِنَفْسی بَکَیتُ"من برای خودم گریه نمی کنم. "وَ لَا لَهَا مِنَ القَتْلِ أرْثِي" من برای خودم مرثیه نمیخونم..."وَ لَکِن أبکِی لِلحُسَینِ وَ آلِ الحُسَینِ"من دارم برای حسین گریه می کنم. "وَ لَکِن أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ"من دارم برای خانواده و دخترها و زن ها و اهل حرمی که دارند میان سمت کوفه گریه می کنم. مسلم ابن عقیل از بالای دارُالاماره بر روی زمین افتاد. اندکی گذشت...راوی میگه:نگاه می کردم به حسین بن علی؛وقایع رو می نوشت این جمله رو برکاغذ جاری کرد" وَبقِیَ الحُسَینُ فَردًا وَحیِدًا"میگه دیدم حسین تنهایِ تنها شد میدونی چی کار کرد؟"فنَظَرَ یمیناً و شِمالا" یه نگاهی به راست وچپ کرد "فَلَمْ یرَی مِنْ أصحابِه اَحَداً»دیگه کسی رو ندید.اینجا شروع کرد صدا زدن... "یا مسلمَ بنَ عقیل...یا هانی بنَ عُروه...یا حبیب بنَ مَظاهر..."دونه دونه همه رو صدا کرد بعد فرمود:"فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرام"از این خواب ابدی بلند شید.، "وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ"مگه نمی بینید دارند به خیمه های من نگاه می کنند؟صدای غریبی اینجا بلند کرد"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّنی"راوی میگه هر چی دور و برم رو نگاه کردم صدایی از لشگر عمرسعد بلند نشد...کسی نگفت من یاریت می کنم...یه وقت شنیدم یه صدا از پشتِ سرش شنیده شد..."فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ وَ الْبُکاء"زن ها شروع کردند داد زدن دخترا شروع کردند گریه کردن... .
Shab01Moharram1401[02].mp3
12.62M
ㅤㅤ در واقعه بیعت شکنی مردم کوفه و شهادت مسلم آن چه بیش از همه چشم گیر است، ایثار و از خود گذشتگی مسلم است تا آن جا که در سخت ترین لحظات در فکر حمایت از امام حسین (ع) بود. تفاوت عمیق مسلم با بقیه بزرگان عرب در نوع نگرش آنان به دنیا است. .
سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام شبِ اول محرم به نفس سیدرضا نریمانی •✾• ماه‌ محرم اومد قراره قلب زارم اومد، چه شوری باز تو عالم اومد! دوای هر چی دردم اومد… دعوتیه امسالم دارم بازم به خود میبالم، که فاطمه منو دعوت کرد خوشا به حالم! ممنونم ازت که دوباره منو توی روضه آوردی، شرمندتونم چقدَر تو یه ساله تو غصمو خوردی… راستی بی بی ممنون که منو تو کربلا بردی، همه زندگیمو تو دادی منو دست هیچکس ندادی! قیامت که چشم انتظارم، همونجا بکن از ما یادی «امون ای دل از این غریبی» سیاه زدیم شهرارو بیا ببین چشه دریارو، دم ورودی هیئت ها دیدیم همه بی بی زهرارو… نفس تو سینه حبسه دیگه فراق و دوری بسه، خدا میدونه آقا جونم برام یه نعمته این غصه! تو عرش خدا زده میشه یه پرچم خونی دوباره، پیراهنیه یادگاری اون قوم نیزه داره زینب اونو برا سوغاتی، توی مدینه میاره! همون که تو گودال تنش بود کار دستای مادرش بود! همونم دیگه رفت به غارت ولی دنبالش خواهرش بود… «امون ای دل از این غریبی» «حسین جانم حسین جانم حسین جانم» حسین آقا حسین مولا حسین تا به ابد پرچم تو بالا .
1_1116917950.mp3
2.31M
مرحوم حاج اسماعیل دولابی می‌فرمودند: سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک و تمیز و زیبا می‌کند تا جایی که عکس خوبان خدا در آن پیدا می‌شود.
سینه_زنی و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام شبِ اول محرم به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• نیا نیا، نیا منو از این خجالت آب نکن این همه شهر کوفه رو انتخاب نکن تا اینجا شرمنده شدم از این به بعد دیگه منو شرمندهٔ رباب نکن اگه داری میاری اصغرت رو شِبح پیمبر علی اکبرت رو دیگه نیار سه ساله دخترت رو داری کجا میاری خواهرت رو بیا ولی نیار انگشتـرت رو داشته باشی اینجا هوای سرت رو «حسین‌ من‌ حسین ضیاء هر دو عین‌ من» کوفه نگو یه درد بی دوا بگو از مردم بی خبر از خدا بگو از شمر بگو سنان بگو خولی بگو از حرملـــه از زُجر بی حیا بگو اینا میخـوان صبرتو سر بیارن لشگر سی هزار نفر بیارن برا گلهات تیغ و تبر بیـارن کاشکی میـشد برات خبر بیارن بگی زَنـا گوشواره در بیارن معجرها رو اضافه تر بیارن «حسین‌ من حسین من..» .
YEKNET_IR_vahed_shabe_avval_moharram1399_mehdi_mirdamad.mp3
2.23M
ㅤㅤ ↻ امام خمینی (ره)فرموده‌اند: عزاداری و سینه‌زنی برای سید مظلومان از افضل اعمال است. 📚پیام عاشورا ص 48 و 49 🆔
و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾• رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد سوخت دل‌ها دود اسپند محرم پخش شد تا ابد باز این چه شورت را بنازم محتشم این چه شعری بود که در خلق عالم پخش شد؟! منبری یا نوحه‌خوان، یا سینه‌زن یا گریه‌کن هر چه منصب بود یکجا زیر پرچم جمع شد چای تلخ روضه زخم قلب ما را خوب کرد حبه‌ی قندی به ما دادند و مرهم جمع شد هرچه که ما برده‌ایم از سهم هیئت برده‌ایم در حسینیه، کَرم، هم جمع شد هم پخش شد از محرم می‌توان فهمید روزی دست کیست؟ فاطمه آهی کشید و بین ما غم پخش شد هرکس آمد بی‌نصیب از قتلگاهت برنگشت نامنظم شد تنش اما منظم پخش شد حق مطلب بر زمین می‌ماند اگر زینب نبود خون دل‌ها خورده شد تا این‌که کم‌کم پخش شد دل آشفته اگه حسین میگه درد داره که اینقده حسین میگه پَر پروانه میخواد بسوزه که پای شمع تا به سحر حسین میگه گرچه نخ‌نماس ولی خیلی ساله پرچمه سر گذر حسین میگه روز محشر چندقدم جلوتره نوکری که بیشتر حسین میگه کار استجابت دعاش یقینیه هرکسی با چشم تَر حسین میگه این چه رسمیه پدر که میمیره جلو تابوتش پسر حسین میگه این چه عشقیه پسر که جون میده پشت تابوتش پدر حسین میگه ما توی سینه‌زنی حسین میگیم مادرش هم دم در حسین میگه ماها دست به سینه اسمش و میگیم مادرش دست به کمر حسین میگه خواهرش نفس نفس نفس زنان داره روبه‌روی سر حسین میگه : محمد جواد پرچمی
Fadaeian_Shab01Moharam1402_01.mp3
41.15M
ㅤㅤ ↻ آیت الله قاضی(ره): در عزاداری و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) مسامحه ننمایید.روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر هفتگی هم نشد دهه اول محرم ترک نشود. .
وتوسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفس سیدرضا نریمانی •✾• شاید امسال به این بادیه باران برود شاید امسال به این دشت، بهاران برود شاید امسال خدا را تو چه دیدی، شاید یوسف گمشده اینبار به کنعان برود شاید امسال حسین از سفر کرب‌وبلا منصرف گردد و شاید به خراسان برود شاید امسال کسی آب نبندد به کسی یا اگر بست، از این کرده پشیمان برود شاید امسال اذان علی‌اکبر در شهر تکیه در تکیه، شبستان به شبستان برود شاید امسال علی‌اصغر آغوش حسین سوی گهواره‌ی خود با لب خندان برود شاید امسال حبیب و وهب و جون و زهیر نگذارند که آتش سوی طفلان برود شاید امسال نه از گوش کسی خون آید و نه در پای کسی خار مغیلان برود شاید این قافله تا کوفه و از کوفه به شام تازیانه نخورد دیگر و آسان برود خیزران شرم کند از همه شاید امسال چه رسد اینکه بسوی لب و دندان برود روضه‌خوان از دَم دروازه‌ی ساعات نرو دختر شیرِ خدا از چه پریشان برود *شاعر: *مسلم وقتی اومد توو کوفه آنقدر دورش شلوغ شد، همه اومدن باهاش بیعت کردن. آنقدر شلوغ شد، اصلا نمی‌دونست خونه‌ی کی بره؟!یکی این طرف، یکی اون طرف، خونه‌ی ما بیا آقا. سریع نامه نوشت برای ابی عبدالله:« آقا جان بیا! اینا همه منتظرند. ولی دیری نگذشت که همه مسلم و یکی یکی تنها گذاشتن و رفتن. کار به جایی رسید که وقتی دورش نگاه کرد؛ دید کسی دیگه نمونده، همه رفتن تنهاش گذاشتن...توو این کوچه پس کوچه‌های شهر می‌چرخید، هی دست رو دست میزد، عجب کاری کردم نامه نوشتم! چرا اینا اینجوری کردن با من؟!چرا منو تنها گذاشتن؟!نه جای خوابی، نه غذایی، نه آبی..همین جور که توو این کوچه پس کوچه‌ها می‌چرخید، راه می‌رفت. نشست در یه خونه‌ای، تکیه داد سرش و گرفت. یهو دید یه خانمی در و باز کرد:چی می‌خوای؟! اینجا چرا نشستی؟! گفت:« من توو این شهر غریبم. کسی و ندارم، میشه من و راه بدی توو خونه‌ت؟! این زن در و باز کرد، مسلم اومد توو خونه‌ش. تا فهمید سفیرِ حسینه، آنقدر احترامش کرد. همه‌چی بهش داد؛ جای خوابی براش درست کرد، آب و غذایی بهش داد. ولی خبر رسید به قصر دارالاماره، مسلم توو فلان خونه ست.ریختن، خونه رو محاصره کردند. داد می‌زدند دم در خونه؛ میای بیرون یا نه، پناه بردی به یه زن؟!همچین که داد میزدند، در خونه رو محاصره کردند؛ داد و هوار می‌کشند، عربده کشی می‌کنند:« یا میای بیرون یا میریزیم توو خونه؟!مسلم سریع از خونه بیرون اومد، گفت بَده این زن من و راه داده حالا بریزن توو خونه‌ش. هم خونه‌ش و آتیش می‌زنند هم خدایی ناکرده جسارتی بشه به این زن. دیگه من مسلم خودم و نمی‌بخشم... آخه یه بار امیرالمومنین، توو مدینه یه صحنه‌ای دیده؛ دیگه همینجوری هی فقط می‌گفت:« علی رو حلال کن، علی رو حلال کن...‌».*
وتوسل به باب الحوائج مسلم ابن عقیل علیه السلام به نفس سیدرضا نریمانی •✾• اینقدر جنگید روایت میگه خسته شد، یه تنه همه لشکر و مقابلشون ایستاده... "وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ"انقدر این زخمش بزرگ شد، اینقدر این خونا توو این زخمای بدنش لخته شده بود، بزرگ شده بود دیگه نمی‌تونست بجنگه "وضَعُفَ عَنِ القِتالِ" ضعف وجودش و گرفته بود، "وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا" دورش و گرفتند حلقه زدند "يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ" هم تیرش میزند هم سنگش میزدند، کار به جایی رسید مسلم داد میزد، صداش و بلند کرد: "فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم!" وای بر شما! "ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ" مگه دارید با کفار میجنگید که دارید اینجوری سنگ بارونش می‌کنید، "وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟!" مگه من و نمیشناسید من از خاندان پیامبرتونم "وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ؟" از پیامبر خجالت نمی‌کشی دارید اینجوری من و میزنید. اینجا مسلم خسته شد، شروع کرد اینجوری حرف بزنه.....* یه جاییم من سراغ دارم اربابمون خسته شد. روایت میگه: صدا زد..."وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ، فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ"؛ یه مرتبه ابی عبدالله ایستاد، آنقدر زخم به بدنشه، نفس که می‌کشه از لابه‌لای این زره خون جاری میشه، "أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها" یه نفری سنگی برداشت به پیشانی ارباب ما زد "ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ" همچین که این خونا جاری شد ابی عبدالله این دامن عربی و بالا زد خون پیشانی رو بگیره؛ همچین که این دامن و بالا زد سفیدیه سینه‌ی حسین نمایان شد.‌ اون نامرد تیر سه شعبه‌ی زهرآلودی برداشت... "فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ" به سینه‌ی حسین....* *یه سینه‌ی مجروح دیگه رو هم سراغ دارم، مدینه هم همینجور شد. "وَ نَبَتَ مِسْمارُ الْبابِ فی صَدْرِها" مسمار و می‌دونی چه شکلیه؟! این که میگه "وَ نَبَتَ" یعنی فرو رفته یعنی خراش ننداخته. مسمار یه میخهایی هست توو درای قدیمی می‌زدند. آه...این میخ توو سینه‌ی مادر ما رفت...* ای حسین... گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی کاشکی میشد بی‌معطلی برگردی آقا، تا نشی تنها وفا نداره کوفه دروغه بیعتاشون یه چیزایی شنیدم من بین صحبتاشون حرف از اینه که آب و به روت ببندند به گریه‌هات بخندند خواهشم اینه که با اشک و آه و زاری همراهت آب بیاری اصغرت و نیاری خیلی بدن این کوفیا بویی نبردن از حیا با زن و بچه‌هات نیا نامهربونند، تشنه‌ی خونند بازارِ نیزه سازا شلوغه و غم‌افروز خرما فروش دیروزخنجر فروش امروز ترسم اینه که تنِ حرم بلرزه سرت بره رو نیزه وای از چشای هرزه بعد از تو میشه به خیمه‌هات جسارت حرم میره به غارت زینب میره اسارت .
Fadaeian_Shab01Moharam1402_02.mp3
50.13M
↻ آیت اله بهجت(ره): گریه بر سید الشهدا(ع) از نماز شب بالاتر است .
سینه_زنی وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾• من ماندم و غم فقط غم تو من ماندم و داغ ماتم تو من ماندم و شورشی که دیدم افتاده به خلقِ عالم تو کارم به غمِ تو اشک و آه است مجنونم و کار من نگاه است دیوانه‌ام این مگر گناه است بگذار بمیرم از غمِ تو من نوکر غیرِ تو نبودم پُر شد فقط از خودت وجودم من را نده دست دیگران و بگذار که باشم آدمِ تو سخت است حسین را ندیدن بین الحرمین را ندیدن سخت است بمیرم و نباشم در خیمه‌ی هر محرم تو مگذار که بی‌پناه باشم بگذار که غرق آه باشم بسپار که اربعین بیایم بگذار که گَرد راه باشم «مظلوم یا اباعبدالله... » عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد از لطمه‌ی روضه‌ی غم تو عشق است تنم سیاه باشد از بس‌ که مرا همیشه مادر از کودکیم سیاه پوشاند پایان وصیتم نوشته م حتی کفنم سیاه باشد من کیسه‌ای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم گفتی که بیا ، چه عیب دارد؟ گر سینه‌زنم سیاه باشد انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد در روضه‌ی چوب خیزرانت از بس‌ که گزیده‌ام لب از غم دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد. «مظلوم یا اباعبدالله... » : محسن ناصحی .
Fadaeian_Shab01Moharam1402_06.mp3
16.12M
↻ دکتر سنگری عجیب حکایتی است! "عزیز” ترین ها – حسین(ع) و یوسف(ع) از "گودال” و "چاه” به آسمان عزت رسیده اند
سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾• "عَجَّلُوا بِالحُسَینِ، عَجَّلُوا بالبُکاءِ عَجَّلُوا بِالحَرَم، عَجَّلُوا بِکَربَلا" وقت نماز عشقه، جا نمونین عاشقا با نغمه‌‌ی یا حسین، شهر و کنید کربلا برای برپایی روضه‌ها خود بی‌بی زهراست که بانیه توو این شبها حتی ملائکه میان می‌شینن توو حسینیه "بِسْمِ اللَّهِ با زهرا، عزا به پا کنیم برا ثارَ اللّٰه بِسْمِ اللَّه، بِسْمِ اللَّه، خُدّام الحسین ماشاءاللّٰه" «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ...» "عَجَّلُوا بِالحُسَینِ، عَجَّلُوا بالبُکاءِ عَجَّلُوا بِالحَرَم، عَجَّلُوا بِکَربَلا" گلدسته‌های حرم، دارن میگن یک صدا بازه دَرای حرم، رو به همه این شبا سوا نکرده می‌خره حسین تموم ما رو با یه نیم نگاه با اشک چشم و با یه اَلسَّلام می‌ره دلامون سمت کربلا "بِسْمِ اللَّهِ با زهرا، بریم زیارت اباعبداللّٰه بِسْمِ اللَّه، بِسْمِ اللَّه، خُدّام الحسین ماشاءاللّٰه" «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ..» : مرتضی سراوانی .
Fadaeian_Shab01Moharam1402_07.mp3
10.09M
حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد. .
|⇦•وَسارِعُوا.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وَ سارِعُوا إِلى‌ الحسین، قافله‌ی غم اومده وَ سارِعُوا إِلى‌ الحسین، که ماه ماتم اومده وَ سارِعُوا إِلى‌الحسین، جا نمونین همه بیاین ماه مُحرم اومده، ماه محرم اومده تموم کوچه‌های شهر، گرفته بوی جَنَّت کار خودش کرده باز، گلاب و عود هیئت زنده شده توو هر دلی، شور و حال زیارت هرکه به سرش شور و نوا، بِسْمِ اللَّه هرکه دارد سرِ همراهی ما، بِسْمِ اللَّه آمده ماه عزاداریِ محبوب خدا هرکه دارد هوس کرب و بلا، بِسْمِ اللَّه «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن» وَ سارِعُوا إِلى‌ العَزٰا، روضه پناه آدمه وَ سارِعُوا إِلى‌ العَزٰا، راهِ نجاتِ آدمه وَ سارِعُوا إِلى‌ العَزٰا، که رزق و روزیِ جهان از کَرَم مُحرمه، از کرم محرمه ملائکه مُعتَکِفَند، این شبا توی هیئت به روضه‌خون و گریه‌کن، داره حسین عنایت میشه با چندتا قطره اشک، این شبا رفت زیارت هرکه دارد هوس بَحرِ کَرَم، بِسْمِ اللَّه در سرش فکرِ جدایی‌ست زِ غم، بِسْمِ اللَّه گوهرِ گریه‌ کند معجزه در این دریا هرکه دارد به دلش عشقِ حَرم، بِسْمِ اللَّه «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن» .