۱
(کوفه)
کوفیان بی وفا،از ره جور و جفا
اهل بیت مصطفی،کرده اند غرق بلا۲
کوفیان بر دل شان مهر جفا ننگ زدند
جای گل بر سر زینب به خدا سنگ زدند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
اهل بیت مصطفی،دختران مرتضی
گشته بر کوفی اسیر،محرم آل عبا۲
کوفیان بر اسرا چنگ و نی و دف زده اند
در کنار سر ببریده خدا کف زده اند
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
بر سر نی یا حسین،سر پاکت یا حسین
بهر زینب قرآن،کن تلاوت یا حسین۲
یا که خم شو تا ببوسد سر تو دختر تو
یا عقب رو که نبینند رخ انور تو
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
من فدای سر تو،آن مه انور تو
سر زینب سالم،شد شکسته سر تو۲
سوزد از دیدن رأس تو حسینم دل من
بین شکسته سر زینب ز وفا ای گل من
ای برادر یا حسین جان یا حسین جان یا حسین۲
#
۵
(کوفه)
من که در شور و شینم،بر علی نور عینم
کوفیان من سفیر،گل زهرا حسینم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه دور از خدایید،سنگدل و بی حیایید
مردم شهر کوفه،همگی بی وفایید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
همه رذلید و پستید،همه بی غیرت هستید
با حسین پور زهرا،همه بیعت شکستید
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
آن سر روی نیزه،کوفیان نور عین است
گل زهرا و حیدر،جان زینب حسین است
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
گل خوشرنگ و بویم،با تو در گفت و گویم
از ستم های دشمن،یا حسین چه بگویم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای برادر حسین جان،آمدم بر اسیری
بر روی خواهر خود،بنگر گرد پیری
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای که بودی حبیبم،بنگر من غریبم
شده ای نور دیده،غم عالم نصیبم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
روی محمل نشستم،من که روح عفافم
سر تو روی نی من،دور تو در طوافم
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای مه بی قرینه،گل باغ مدینه
کن تکلم حسین با،دختر خود سکینه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
دشمنت زد پس از تو،آتش کین به خیمه
کودکانت بدیدند،سر تو روی نیزه
ای عزیز زینب یا حسین
شده جانم بر لب یا حسین
یا حسین مولی مولی مولی۲
.
۶
(کوفه)
من اسیر کوفیانم
جان رسیده بر لبانم
بر فلک می رسد سوز آهم
بر سران بریده نگاهم
ای برادر حسین جان حسین جان۲
ای امان از شهر کوفه
غنچه ی غم زد شکوفه
کوفیان جمله نامرد و پستند
قلب ما را ز کینه شکستند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
کوفی از ما کینه دارد
کینه ای دیرینه دارد
کوفیان مردمی بی حیایند
اهل تزویر نیرنگ ریایند
ای برادر حسین جان حسین جان۲
یوسف کنعان زینب
قاری قرآن زینب
رو به رویم تویی در تجلی
داده صوت تو بر من تسلی
ای برادر حسین جان حسین جان۲
چشم زینب سوی نیزه
کن نظر از روی نیزه
کن نظر تو به حال سکینه
می زنند کودکان را ز کینه
ای برادر حسین جان حسین جان۲
بر سر نیزه سر تو
پیش چشم خواهر تو
تا که دیدم سرت در مقابل
ای برادر زدم سر به محمل
ای برادر حسین جان حسین جان۲
.
Rozeh 1.Shab 13.Beytozahra97 (1).mp3
5.68M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین
.
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله،
داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین ، امام زمانشون، عزیز برادرم،چه خبره؟
فرمود بچه هارو شمارش کن،
به نظر یه بچه جا مانده، شمارش کردن دیدن بله یه دختری از قافله جا مانده ،
ان شاء الله دسته جمع بریم با نابودی آل صعود و قاطبه و اربابانشون، اون حرم بی بی رو جوری بسازیم که از حرم زینب کبری تا حرم حضرت رقیه یه بین الحرمین دیگری ، درست کنیم،
اون حرمی که هر کی مشرف میشد یکی از هدایایی که میبرد عروسک یا اسباب بازی بود ،
میخاست به مردم شام، یاد بده، نانجیبا، دختر اگه بی قراری کنه با اسباب بازی ساکتش می کنند نه با رأسُ الحُسین
بچه ها رو شمارش کرد دید یه دختر جا مانده، تو بعضی نقلها داره که نیزه ای که سر ابی عبدالله روش بود یه مرتبه در زمین فرورفت هر کاری کردم نتونستم بیارنش بیرون،
امیر قافله گفت اینجا اُتراق میکنیم
اُتراق کردند
زینب کبری میداند که اگر کسی همراهی این قافله رو نکنه کتک میخوره،
از گودال اینا رو دارند میزنند،
تعبیر امام سجاد اینه،
فرمود
اِندَمَعَت مِن اَحَدِنا عَینٌ
فَقُرِعَت رَاسُه بِالرُّبح
اگه یک نفر از ما در این قافله گریه میکرد نیزه دار ها با نیزه به سرش میزدند،
لذا عقیله ی بنی هاشم میداند که اگر زودتر از عمال به این دختر نرسه جان دختر در خطره،
قافله که اتراق کرد زینب تو اون تاریکی شب، دوان دوان ، آمد عقب قافله بلکه بتونه این نازدانه رو پیدا کنه،
آمد به نور مهتاب.
دید یه سایه ای رو زمین افتاده،
خوشحال شد که جلوتر از دیگران این دخترو پیدا کرده
همين طور که به این سایه نزدیکتر میشد خیالش راحتتر میشد آمد دید این همون دختر حسینه،
اما جلوتر از زینب یه بانوی دیگری آمده، ایندختر رو توی این خاک بیابان بغل گرفته،
تعجب کرد همين که نزدیک شد دید اون بانو مادرش فاطمه ست،
جلوتر از زینب کبری آمده
زینب کبری دختر رو فراموش کرد تا مادر رو دید درد دلش تازه شد
مادر کجا بودی علی اکبرم رو اربا اربا کردن ،
مادر کجا بودی علمدار قافله مونو دم علقمه زمینگیر کردن،
دونه دونه گلایه ها رو گفت درد دلا رو گفت
صدیقه ی طاهره فرمودند دخترم،
در تمام این مصائب، من با تو و در کنار تو بودم یه جلوه اش رو گفت بی بی،
بنا به این نقل، فرمود دخترم میخای بگم تو گودال چجوری سرش رو جدا کرد اون لحظه سر حسین تو بغل من بود نا نجیب نشست رو سینه...
====================
1_1148601108.mp3
35.5M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
====================
.
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب
بدترین بنده ات اومده در خونه ات
ای بهترین خدا
عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک
فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
به نیابت از همه ی اونایی که فراموش کردند باهاش حرف بزنند، استغفار کن
به نیابت از اونایی که در ابتلائات این دوره ، دچار خدا فراموشی و خود فراموشی شدند ،
تو اسغفار کن
حالا که شب جمعه راهت دادند
به خدا اگه ما هم استغفار نکنیم ، این فیض رو از ما می گیرند
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
ببین سالی که با ابی عبدالله شروع بشه ، چقدر سال خوبیه
با لباس احرام عزا ، سال قمری رو شروع کردی
ان شاء الله « خِتامُه مِسک» بشه
با ظهور فرزندش...
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
دو تا دستاش رو قطع کردند
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ
فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة
به لحظه حضور مادرش فاطمه کنار گودال ،
به لحظه ساعت زینب در زندان کوفه ،
به لحظه ساعت سر بریده توی تشت طلا
الهی العفو....
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست
▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری
▪️هر چند سود این گدا ، غیر از ضرر نیست
عبارات دعای عرفه
إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ
بنده ای که حتی خوبی هاش بدیه
سودش هم ضرره
حالا ببین بدی هاش چیه کت در خونه ات آوردم
▪️با یک ندامت ....
نه توبه وا
▪️با یک ندامت بنده ات را میخری تو
▪️چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن...
خیلیا باهات قهر کردند
خیلیا ازت بریده اند
▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن
▪️حالی که در آن از شما دیگر اثر نیست
من از تو دور شدم که حالم اینقدر بده
▪️ بیچاره آنکس که ز تو دور است مولی
▪️ بیچاره تر آنکه دنبال سحر نیست
▪️از چشم زهرا و علی حتما می افتد
▪️شبهای جمعه ،هر گدایی در به در نیست
ازت ممنونیم
شب های جمعه ، ما رو حواله خودت کردی
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم...
هر کی هر چی می خواد بگه بگه
▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم
▪️در کسب و کار نوکری اصلا ضرر نیست
همیشه نوکریت پُر رونقه آقا
▪️یک «اَلسّلام ارباب» می گویم ز هیئت
▪️روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست
آقا جان
یه کربلا ما رو روزی کن
نشمه بمیرم و حرمت رو نبینم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد...
به خدا تا یک روز باید برای این یه بیت گریه کنیم
▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد
▪️از آن تن بر خاک افتاده ، اثر نیست
حنجره هاتون رو خرج کنید برای ابی عبدالله
هنوز توی عزاشی ها
▪️دنبال نیزه میروند اشرار کوفه
▪️دیگر کسی در کربلا دنبال سر نیست
▪️از بس کریمی ، ساربان هم دست پُر رفت....
تا قیامت ما نمی تونیم روضه ی ساربان رو بخونیم
فقط برو ببین برای چی دستان ابی عبدالله رو بریدند
رد شم....
▪️تنهاست زینب با رباب و با سکینه
▪️یک زن حریف طعنه های صد نفر نیست
همیشه روضه های شام ،
توی ملأ عام ، توی ازدحام ، شلوغیه دروازه ، توی نظر همتون بوده
اما توی کوفه
نمی دونم چه اتفاقی افتاد
یه وقت دید اُمّ کلثوم صدا زد
یا أهلَ الکوفَة
أَما تَستَحیُونَ مِن الله وَ رَسُوله ..
حیا نمیکنید اینجوری خیره خیره دارید نگاه می کنید
▪️از نان و خرما دادنِ مردم بدانید
▪️اصلا مسلمانی در این کوی و گذر نیست
فریاد می زد
اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام
مگه شما کِه هستید که صدقه براتون حرامه؟!
نَحنُ أُساریٰ مِن آلِ مُحَمَّد
تا بی بی خودش رو معرفی کرد
اُمّ حَبیبه پرسید
+از کدوم بلادید؟!
_فرمود اهل مدینه ایم
+از کدوم محله؟!
_ بنی هاشم...
اُمّ حَبیبه گفت اگه اهل محله ی بنی هاشمید ، بانوی من ، زینب رو باید بشناسید
آی روزگار أُف بر تو باد
این اُمّ حَبیبه کنیز زینب بوده
حالا کنیز با خَدَم و حَشمش اومده
دختر علی اینجوری اومده
یه نگاه به خواهرش اُمّ کلثوم کرد
خواهرم میشناسی این زن رو یا نه
این همون کنیز ماست
اگه تو بانوی من زینبی ،
جواب سوال من رو بده
نوحه واحدوسنگین امام سجاد(شاهمندی).mp3
2.93M
#نوحه_واحد_سنگین_امام_سجاد_ع
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری
چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری
با ما بگو تو از ، نامَردمان شام
از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام
آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲)
واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی
شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی
بر خواهر امام ، خون گریه می کنی
از کربلا به شام خون گریه می کنی
آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام
میخوردی ، سنگ کینه از روی بام
در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت
از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت
آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
255.8K
#نوحه_عبور_از_قتلگاه
یا ثارَالله وَبنَ ثارِه
ای پیکرِ پاره پاره
ای کشتهی بیسرِمن، ای بیکفن
حسینمن، حسینمن، حسینمن
ای یادگار مادرم
آیا تویی برادرم
تاجِ سرم، ای امامِ پاره بدن
حسینمن، حسینمن، حسینمن
جای سالم نمانده بر
این گلوی خورده خنجر
بر این حنجر، مانده جای پای دشمن
حسینمن، حسینمن، حسینمن
حاج محمودژولیده
1.59M
(بسم رب الحسین)
#زمینه
#اسارت_حضرت_زینب_علیهاسلام
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
تو قـــوت دلِ ، شـکســــته یا حسین
تو سایهٔ سَرَمی حتی از روی نیزه ها حسین
تویی که آبرو دادی با خونت به کربلا حسین
(پــای عشـقــت تا ابـد می مـــانم حسین)(۲)
.
1_1148600678.mp3
17.61M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
====================
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
▪️یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
▪️در طول آن مسیر رکابی که داشتم
▪️در زیر سایه تو حجابی که داشتم
▪️دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
▪️دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
▪️یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
▪️یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
▪️هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
▪️از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
▪️داغت هنوز هم نبوَد باورم حسین
▪️گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
▪️گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
▪️یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
▪️پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
▪️تو دست و پا زدی و من زدم بر سرم حسین
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
یا صاحب الزمان
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
▪️بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
▪️شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
▪️با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
▪️ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیگه روضه ها سنگین تره، ساکت باشی جفا کردی
▪️دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
▪️ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
▪️ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
▪️گویا غریب بودی و مادر نداشتی
▪️قربان غربتت پسر مادرم حسین
▪️نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
▪️نگذاشتند سایه ای بر آن بدن کنم
▪️نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
▪️نگذاشتند کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
▪️میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
حالا از گودال بیا کوفه،
ببرم روضه رو همونجا که باید ببرم
▪️ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
▪️بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
▪️نان علی مگر که نخوردند کوفیان
▪️از من چه آبرو که نبردند کوفیان
▪️دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
▪️دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
▪️وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
▪️صبر و قرار از دل زین العباد رفت
▪️کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
▪️چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
تا رسیدن تو مجلس ابن زیاد،
نانجیب شروع کرد طعنه زدن
الحمدْللهِ فَضَحَکُم وَ قَتَلَکُمْ
فَرَقَّتْ زَیْنَبُ وَ بَکَتْ
اشک چشم زینب رو درآورد
شراب میخورد با اون حالت مستی، خوشحال بود غرور دختر علی رو شکسته، یه وقت دیدن رباب بلندشد،
دوان دوان به سمت طشت طلا رفت،
همه حواسها رو از زینب به سمت خودش برگردوند،
سر بریده رو از میان طشت برداشت چسباند به سینه،
فَوَللّه لا نَسیتُ حُسَیْناً،
اَقصَدَتْهُ اَسنَّةُ الْاَدْعِیاءِ
به خدا یادم نمیره نیزهدارها چجوری با نیزه میزدنت....
حسین...
====================
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
ما برای دفن شاه کربلا آمادهایم
رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهادهایم
یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است
این گل دامان لیلا یا علی اکبر است
یک بدن بیدست و سر مانده کنار علقمه
مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه
سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون
از حنای خون شده سر تا به پایش لالهگون
لالهها پیداست اما غنچهی پرپر کجاست
پیکر سرباز ششماهه علی اصغر کجاست
جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک
از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک چاک
از کنار علقمه آید صدای زمزمه
میچکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه
✍ #غلامرضا_سازگار
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
کانال نوحه مجمع الذاکرین.mp3
949K
❣﷽❣
🏴 #سینه_زنی_امام_سجاد_ع
🏴 #دشتی #آقای_سلطانی
خودم دیدم به نی راس بریده
ز سیلی رنگ رخسار پریده
🏴غریبم من غریبم من غریبم
علمدارم به خون غلطیده دیدم
فغان و ناله ی طفلان شنیدم
ز بی آبی خزان گلهای زهرا
همه بار مصیبت را کشیدم
🏴غریبم من غریبم من غریبم
خرابه کودکی در پیچ و تاب است
تمام گریه اش بهر رباب است
شنیدم عمه ام با طفل میگفت
کنون مهمان سر خونین باب است
🏴غریبم من غریبم من غریبم
(مرتضی محمودپور)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5976765416964360056.mp3
463.2K
نوحه شهادت امام سجاد(ع)
زهر کین زده شرر، بر جان وبه پیکرم، ای وای، ای وای
باقرم بیا ببین، آمده چه بر سرم، ای وای ای وای
یادگار کربلایم، می روم سوی خدایم
من علی بن الحسین، من علی بن الحسینم2
______________________
تا پایان عمر خود، با یاد کرببلا، گریان بودم
بهر تشنه کامیِ، بابای غریب خود، نالان بودم
پدرم تشنه فدا شد، سر او زتن جدا شد
من علی بن.....
_______________________
در کرببلا شدم، بیمار وبه بستر، خود افتادم
زار وناتوان شدن، جز اشک دیده نکرد، استمدادم
چیده شد گلهای زهرا، غرق خون گردید صحرا
من علی بن...
_________________________
دستان عموی من، شد از پیکرش جدا، تشنه جان داد
پیکر برادرم، ارباًاربا شده و، بر خاک افتاد
پدرم شد زار وتنها، عمه شد مادر غمها
من علی بن....
___________________----
ای وای از جسارت و، سختی اسارت، الشام الشام
کوچه گردانی ما، در اوج قصاوت، الشام الشام
خواهرم آنجا فدا شد،کودکان را مقتدا شد
من علی بن...
.
4_5913717023635932966.mp3
2.72M
سینه زنی شور شهادت امام سجاد (ع)
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
شده وقت سفر
بیا ای همسفر
منو با خد ببر
بیا ای همسفر
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
بعد تو روز خوش ندیدم
ببین محاسن سفیدم
شبیه عمه ام خمیدم
تنم رو دنبالت کشیدم
تا اینکه امشب
به آرزوم رسیدم
این نماز آخر من
که اومده برادر من
اومده باز عموم اباالفضل
نشته روبروم اباالفضل
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
کجایی یار من
ببین دلدار من
تموم کار من
کجایی یار من
آخر شده غربت من، بابا بابا حسین
بیا ببین غربت من، بابا بابا حسین
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
فدا خون تو
لب گلگون تو
اومده مهمون تو
فدای خون تو
تو کربلا کشته شدم، بابا بابا حسین
به خونت آغشته شدم، بابا بابا حسین
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#واحد_امام سجاد(ع)
#به سبک کربلاکربلا اللهم الرزقنا حاج #سید مجیدبنی فاطمه
بی حرم مدینه ای
مسموم زهرکینه ای
خون به دل شماولی
فکرغمی دیرینه ای
جای غل وزنجیرکین
باشونه هات بوده عجین
کاش بمیرم برای تو
سیدی زین العابدین(ع)
گریه کن آل عبا
روضه خون کرببلا
نوحه توازباباو
ازکوفیای بی وفا
کربلا کربلا ای وای ازکربلا
جونت همش روی لبه
به یادتوروزوشبه
خاطره های کربلا
طنابی که به زینبه
زیرلبات داشتی گله
ازساربان وقافله
ازداغی که روی دلت
یه روزگذاشته حرمله
سه تیرزدی توکربلا
یکی وبه قلب آقا
یکی وبه چشم عمو
یکی وبه طفل بابا
کربلا کربلا ای وای ازکربلا
تودیده ای به کربلا
تشنگی آل عبا
اوج غم وآوارگی
آتیش زدن به خیمه ها
تودیده ای غرق به خون
جسم گلای مصطفی(ص)
به چشم توشده عیان
هجده تاسربه نیزه ها
تودیده ای به شهرشام
شلوغی واون ازدحام
زینب نبودجون میدادی
تومجلس کفروحرام
کربلا کربلاای وای ازکربلا
#روضه #امام_سجاد علیه السلام 😭
.
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
.
⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین .........
.
4_5834694568896891363.mp3
1.54M
امام_حسین_علیه_السلام
لب تشنه سر بریدند
( سلطان کربلا را ) 2
همه برا لب تشنه ی امام حسین (ع) گریه کردند ، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) وقتی روضه میخونه ، زبان حالش اینه : بُنَیَّ ، بُنَیَّ ، ...
بُنَیَّ ، پسرم ، قَتَلوک
مادر ، مادر ، مادر
وَ ما عَرَفوک
مادر ، نشناختنت ، حسین
این جمله ی آخرش جگر و میسوزونه ...
دیدی مادر داغ جوان دیده ، چه جوری ناله میزنه :
وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک
آبت ندادند ، حسین ...
لب تشنه سر بریدند
سلطانِ کربلا را
در خاک و خون کشیدند
عطشانِ نینوا را ...
⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚫️
⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ......
حسین .....
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین .....
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت .......
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین .....