🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_زمینه ..#زمزمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هی دست به پهلو میزنم شبیه زهرا
همش بلنده ناله هام از درد و زخما
نمیدونی چیا گذشت به آل طه
دخترت و نظر زدن خیلی شکسته ام
جای النگوهام ببین زنجیره دستم
یتیمم و بین یه مشت خراب و مستم
میخوام واسم تو غیرتی شی
موهام و برده چه آتیشی
دیگه رقیه ی تو خوشگل نیس
نبودی و کتک میزدن
به زخم من نمک میزدن
نصیب من شده چشای خیس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گیر افتادم نموند برام راه گریزی
خواستن یه عده ببرن منو کنیزی
تو این سفر دیگه ازم نمونده چیزی
یه پوست و استخوون شدم خیلی مریضم
دلم پره دلم میخواد هی اشک بریزم
حالا میخوام به قربونت برم عزیزم
کو دست و پا و کو بدنت
شبیه من بابا زدنت
شبیه من نه انگاری بدتر
شکسته گونه و پیشونیت
فدای این لبای خونیت
مثه سر تو نیست دیگه این سر
🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🏴#روضه
🎤مداح :حاج احمد صفاری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من آن شمع سرآپا آتشم کز ناله خاموشم
سرشکم سرخ و اندامم کبود و خود سیه پوشم
همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر دارد
من ویران نشین باشد سر بابا در آغوشم
لبان تشنه ات رابوسه دادم سوخت لبهایم
ازاین پس غیراشک چشم خود آبی نمی نوشم
درآن روزی که زیورهای ما راخصم غارت کرد
نمی گویم چه شد آن قدر گویم پاره شد گوشم
ز زهرا مادرخود یاد دارم راز داری را
از آن رو صورت خود را ز چشم عمه می پوشم
اگر گاهی رها می شد ز حبس سینه فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت می کرد خاموشم
فراق باب و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن
من آخر کودکم این بار سنگینی است بر دوشم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
❁﷽❁
#هفتم_صفر
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#سبک:دامن کشان رفتی....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زینب فـــدای تــو ، (غریب مدینه۳)
می سوزه لبهات از (تبِ زهر کینه۳)
از این نامردمان خیــلی جفــا دیدی
چه نامردی از همــسر بی وفا دیدی
حسن جانم (۲)
می ریزه پارهٔ جگر (جلو چشم خواهر۲)
زده به جان من شرر (می سوزم برادر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بودی تمــومِ عمـــر ، ( عزادارِ مادر۳)
می سوختی از داغِ (گل یاس پرپر۳)
شدی پیــــر از غـــمِ غربت کوچه
رو دوشِت بوده بارِ محنت کوچه
حسن جانم (۲)
تموم شد این فراق تو (میری پیش مادر۲)
سـلام ما رو برسـون (به سـاقــیِ کـوثـر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
داداش ! خداحافظ( پریشــونه زینب۳)
بالا سرت داداش ! (دلش خونه زینب۳)
حسینت اومــده بالا ســـرت امشب
رســیده لحظه های آخـــرت امشب
(حسن جانم۲)
از این دیار بی وفـــا (غریبـــانه میری۲)
تو هم شبیه مادرم (از این دنیا سیری۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای وای از این طشتِ(پر از خون ، برادر۲)
صدها امان از شام و (یک طشـت دیگر۲)
آه از لب خونین و ضرب خیزران دارم
داد از همه ، بیداد و ظلم شامیان دارم
(حسین جانم۲)
بریده میشه طاقتــــم( کنار سر تو۲)
خمیده میشه قامتـــم (کنار سر تو۲)
مظلوم حسین جانم ، حسین جان حسین جان(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زمزمه شهادت امام مجتبی(ع)
بیا بیا به برم،پاره شده جگرم
بیا توخواهر،ببین، حال برادر
دیگر حسن تو شده آماده ی رفتن
درمن نبود بیش از این طاقت ماندن
مظلوم حسن وای حسن وای حسن جان۲
_
ببین تو خواهر من،چه کرده همسر من
به زهر کینه،زده، شرر به سینه
مظلومم وحتی به سرای خود غریبم
رنجیده ز یاران و ز اصحاب فریبم
مظلوم حسن...
____
کنون که محتضرم،حسین بیا به برم
شنو بهارم،وصییتی که دارم
ای جان حسن،جان تو و جان یتیمان
بسپردمشان بر تو وبر زینب نالان
مظلوم حسن...
___
کنون فدا شده ام،زغم رها شده ام
غم مدینه،هجوم و زخم سینه
از کودکیم ، خون دلم از،کوچه ونامرد
با سیلیِ بر مادر من خون به دلم کرد
مظلوم حسن...
شعر:اسماعیل تقوایی
4_5782730335108206570.mp3
2.1M
اونقدر گریه برات میکنم تموم شه اشکام
اونقدر دستمو بلند میکنم دعام بگیره
اونقدر سینه برات میزنم کبود شه سینم
اونقدر اسمتو صدا میزنم صدام بگیره
مگه سرم غیر بیرق تو جایی دیگه خم میشه
خدا رو شکر داره با غمت موهای سیام کم میشه
من عالمی دارم با غمت
سفید میشه مو هام با غمت
من یا از دوریت میمیرم یا غمت
ما رو بخر درهم مذبوح محرم
جا داری تو قلبم مظلوم محرم
.
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازه ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچه ای از آل علی بد گفتند
وسط اینهمه خنده شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
این جماعت که همه راهزن و دزد رهند
زشت باشد که تو باشی و مرا هل بدهند
سوره ناس بخوانید که شر کم بشود
چشم ها خیره نماند سرشان خم بشود
ای حسین از تو چه پنهان به خودم لرزیدم
معجرم را به سر یک زن شامی دیدم
اول ماه صفر بدسفری بود حسین
ساربان من عجب بدنظری بود حسین
از سر نیزه ببین رد کبودی هارا
لال کن جان ابالفضل یهودی هارا
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه می افتاد بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادب تر ز همه دوروبرم حرمله بود
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین
وسط اینهمه روضه فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
.
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
#مرثیه_حضرت_زینب
آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده
بارها پشت سرت خواهر تو افتاده
زیر سنگینی بار غم عظمای رباب
خم به ابروی علی اصغر تو افتاده
میدهد بوی تو را چکمه شمر ملعون
بسکه با چکمه روی پیکر تو افتاده
هیچکس مثل رقیه بخدا زجر ندید
آنقدر زجر پی دختر تو افتاده
آب آزاد شد و هیچکسی آب نخورد
هر کسی یاد لب و حنجر تو افتاده
چه گذشته به تو در کنج تنور خولی
چه شده مژه چشم تر تو افتاده
ما دو تا مثل هم انگار که غارت شده ایم
گوشواره ز من انگشتر تو افتاده
پای هر نیزه و شمشیر و تنور و گودال
حرف از آمدن مادر تو افتاده