Fatemie 45 Roz 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
3.26M
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#سید_مهدی_حسینی🎤
ماهم قرار بود بمونی همراهم
بمون که من اول راهم
بمون بزرگ کنیم بچه هامونو با هم
برای من نفس بکش
به جای تو میمیرم به جای من نفس بکش
از نفس افتاده مجتبای من نفس بکش
مادر مظلوم بچه های من نفس بکش
لا به لای نفسم لخته ی خون میبینم
از همان روز که بر سینه ام آزار رسید
شعله ای حلقه زد و چادر من را سوزاند
ناله ای تا که زدم خنده ی انظار رسید
****
زوده علی و التماس بیهوده
هنوز حیاط خونمون دوده
خیال میکردم حال و روزت رو به بهبوده
به جون من نفس بکش
فاطمه ی پوست و استخون من نفس بکش
کجا داری میری تو بدون من نفس بکش
داغ تو پیرم کرده جوون من نفس بکش
جان علی زهرا زهرا زهرا
****
درده علی بمیره دست و پات سرده
آخه برا چی صورتت زرده
گفتن علی بیا که فاطمه تموم کرده
تو رو خدا نفس بکش
پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا نفس بکش
با صورت افتادم توی کوچه ها نفس بکش
نرو که تنهاتر میشه مرتضی نفس بکش
جان علی زهرا زهرا زهرا
.
#مناجات_با_خدا
بدم؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله!
به اشک دیدهی حیدر، ببخش یا الله!
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سورهی کوثر، ببخش یا الله!
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر، ببخش یا الله!
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله!
ببر به کرب و بلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر، ببخش یا الله!
به دستهای علمدار کربلا سوگند
به حرمت علی اکبر، ببخش یا الله!
به بانگ العطش نازدانههای حسین
به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله!
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر، ببخش یا الله!
به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب،
سر حسین برابر، ببخش یا الله !
به خون میثم تمّار، جرم "میثم" را
به روی او تو نیاور؛ ببـخش یا الله!
✍ #غلامرضا_سازگار
.
#زمینه_احساسی
#فاطمیه ۱۴۰۳
نوکری توئه میراثم
گذشتی از همه چی واسم
هزار دفعه برات میمیرم
فکر نکنی نمک نشناسم
کشته مردتم
فدایی داریا
میدونم بدم
به روم نیاریا
روز محشرم
تنهام نزاریا
کاش بشم یه روزی خاک پات مادر
عاقبت بخیر شم از دعات مادر
بچه هام فدای بچه هات مادر
یا فاطمه
حبیبه ء علی
#امیرحسین_الفت ✍
#زمینه_حضرت_زهرا
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#بستر
#لحظات_آخر
#گریز_به_گودال
یارب امان بده که دگر شیعه مضطر است
عمریست از نبود امامش مکدّر است
از لحظه ای که حضرت مهدی شده طرید
دنیا به کام مردم پست و ستمگر است
هر شنبه تا به جمعه رسد زجر می کشیم
بعد از غروب جمعه،به هر سینه آذر است
دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی
یارب کدام جمعه ظهورش مقدّر است
دیگر بگو که نیست نیازی به آفتاب
با ماه روی خود به جهان، نورگستر است
یارب بس است دربه دری ِامام ما
تا کی غریب و خائف و بی یار ویاور است
او وارث تمامی غم های مرتضاست
یک عمر دیده، دشمن او روی منبر است
برچین بساط ظلم و جفا را به حرمت ِ
زهرای داغدیده که در بین بستر است
آمد دم شهادت و مهدیست خون جگر
در سینه ی شکسته او داغ مادر است
در بستر است حوریه ای که به نور او
عرش خدا و جنّت اعلیٰ، منوّر است
در بستر است قوّت بازوی مرتضی
نام نکوی او رجز شیر خیبر است
در بستر است فاطمه سرّ تمام خَلق
مصداق قدر و آیه ی تطهیر و کوثر است
در بستر است عالمه ی بی معلّمه
آن بانویی که حجّت آل پیمبر است
دارد میان بستر خود درد می کشد
اما به فکر درد غریبی ِ حیدر است
از داغ روی داغ شده چون شَـبَح ولی
تنها به فکر سینه ی پُرداغ همسر است
حیدر کنار بستر او ناله می زند
عمر ِ بهار زندگی اش رو به آخر است
یک گوشه ی نگاه علی سمت فاطمه
گوشه نگاه دیگر او سمت آن در است
با یک نگاه بر قد و بالای فاطمه
گوید به ناله؛ آه ، گل من چه پرپر است
چیزی نمانده است از او غیر استخوان
یارم چقدر خسته و رنجور و لاغر است
گاهی شده ست ذکر لبش فاطمه و گاه
لعن مغیره، قنفذ و ثانی کافر است
حالا که رو به قبله شده قبله ی علی
در قلب خون فاطمه یک درد دیگر است
گوید: علی به فکر حسینم زمان مرگ
بنگر به یاد کربوبلا دیده ام تر است
من در میان بستر خود سر گذاشتم
اما حسین من به روی خاک، بی سر است
زخمی شده ست گردن آسیب دیده ام
اما به روی حنجر او ردّ خنجر است
در زیر دست و پای عدو رفته ام درست
در زیر نعل تازه گلم پاره پیکر است
#امام_زمان
#فاطمیه
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#قبر
دوباره درد ِهجرت، بر لب جوهر نشسته
و اشک نوکرت بر صفحه ی دفتر نشسته
ببین که نوکرت عمریست با دستان خالی
سر ِ راه وصالت، با دو چشم تر نشسته
برای مردن هر شیعه ای این جمله کافیست
امامش بین صحرا بی کس و یاور نشسته
تو آن شاه غریبی که هزار و چندسال است
به امّید فراهم گشتن لشکر نشسته
بیا که حسرت ما شد حکومت کردن تو
چرا جای تو دشمن روی هر منبر نشسته
شبیه قبر تاریک است دنیا بی حضورت
که در آن دل به دنبال مه و اختر نشسته
دوباره روضه ی مادر، دلم در زیر خیمه
به امّید شفاعت در صف محشر نشسته
ظهورت را همیشه خواستم وقتی که اشکم
کنار قبرهای آل پیغمبر نشسته
بیا بنگر کنار قبر مادر نیمه شبها
که با قدّ کمانی، فاتح خیبر نشسته
شده شرح غم ِسی سال ِ حیدر اینکه هرشب
کنار قبر کوثر، ساقی کوثر نشسته
پس از غسل تن مجروح، حق دارد علی که
کنار قبر جانش با دل مضطر نشسته
دوباره روضه خواند وگفت زهرا پیش قبرت
ببین با استخوانی در گلو، حیدر نشسته
همیشه روبه رویم بین دیوار و دری تو
چرا که خون تو بر روی میخ در نشسته
زمان غسل تو فهمیده ام که ردّ پای
چهل تا بی حیا بر روی بال و پر نشسته
چه دیدم، آه ؛ هنگام وداعت بین این قبر
به روی حور، دست ثانی کافر نشسته
به نوبت دیده ام، گاهی مغیره، گاه قنفذ
اگر اشکم میان کوچه و معبر نشسته
قرار بعدی ما کربلا و پیش گودال
ببینی زینبت پیش تنی بی سر نشسته
به جای تو زند بوسه به رگهای بریده
به روی حنجری که از قفا خنجر نشسته
سکینه، اربعین گوید کنار قبر سقا
عمو بعد تو صدها زخم بر پیکر نشسته
چه قبر کوچکی داری، یکی گفته: سکینه
کنار پیکر عباس یا اصغر نشسته؟
✍.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#حسین_طاهری 🎤
برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها
دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم
بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها
یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها
شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
برگرد ای توسل شب زنده دارها
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایها العزیز تمام ندارها
شاعر: علی اکبر لطیفیان✍
#امام_زمان
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#حسین_طاهری 🎤
ای روی تو ماه تمام
مادر سلام سلام ای مادر
یا فاطمه از این غلام
بر تو سلام سلام ای مادر
من از تو فاطمیه ها ، رزق یه سالم و میگیرم ای مادر
پیراهن مشکی برات میپوشم
بار غمت رو دوشم ای مادر
فاطمیه ها منم مثل بچه سیدا
اسم تو رو میزنم صدا یا زهرا
از غم تو من هر چی که بگم بازم کمه
فاطمیه ها میشه مثل عاشورا
👇
🍀🍀
چه با دل زار تو کردن مادر… مادر وای مادر
چه حرفها بار تو کردن مادر… مادر وای مادر
تو رو عزادار علی کردند… مادر وای مادر
مارو عزا دار تو کردن مادر… مادر وای مادر
♥️مادر وای مادر مادر وای مادر
♥️مادر وای مادر مادر وای مادر
به یاد سینه ی شکستت، شد سینه زنی
حسینی ها تو فاطمیه، میشن حسنی
من الذی ایتمنی ، ای مادر تنی
تو عشق منی تو عشق منی
حقیقت کعبه علی و تو بت شکنی
مردونگی کردی به حقش، چون شیر زنی
خودت نهان شدی که باشه، حیدر علنی
تو عشق منی تو عشق منی تو عشق منی
جان علی، برق چشمان علی، سر و سامان علی
نمک حق علی است و تو نمکدان علی
جان علی طرح ایوان علی، یاس گلدان علی
ای سه آیه کوثرت، بضعه قرآن علی
جان علی، یل میدان علی، تحت فرمان علی
جان ما چیست که شد جان تو قربان علی
جان علی، دست به دامان علی، پای پیمان علی
ای تو مرجع تقلید جان نثاران علی
♥️مادر وای مادر مادر وای مادر
♥️مادر وای مادر مادر وای مادر
پای علی فقط تو هستی مادر…مادر وای مادر
پای اَجَل چرا نشستی مادر… مادر وای مادر
دستاشو واکردی یه بار این دفعه
بِری خودت دستاشو بستی مادر
کُفو علی نگو کنیزی، باش سروری کن
شاه و بیا مات رخت کن ، باز دلبری کن
چهار تا غنچه داری ای یار، گل پروری کن
باش مادری کن ،،، باش مادری کن
یه دنیا دشمنای حیدر، پس یاوری کن
شکل پرستو شدی اما، باز کفتری کن
بمون به کوریه اَبترها، باز کوثری کن
باش مادری کن، باش مادری کن
یارعلی، یار هوشیار علی، چشم بیدار علی
چشماتو وا کن و وا کن گره از کار علی
یار علی، گل بی خار علی، یکه سالار علی
طرف حقی همش، یعنی طرفدار علی
یار علی، جنگ افزار علی، تیغ پیکار علی
در هجوم فتنه ها، میر و علمدار علی
یار علی، کل آثار علی، تویی تکرار علی
پس یقیناً شده زوّار تو زوّار علی
🍀