eitaa logo
ذاکرین آل الله
293 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نمونده هیچ‌ چیزی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاج محمد طاهری •✾• نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن علی پس تو با گریه هات منو آتیش نزن علی حالا که این روزا بهت سلام نمی کنن دیگه چه فایده ای داره موندن من علی بهتره که برم.. آخه نمیتونم کاری کنم برای شوهرم * یه جای دیگه رو هم می بینه...* بغل نکردمش.. ناراحتی معلومه از چشای دخترم بهتره که برم بهتره که برم علی جان! اسباب زحمتم سخته پرستاری از این زخم و جراحتم * شرمنده اتم علی جان...* سرفه که میکنم خونی میشه پیراهنم میده خجالتم اسباب زحمتم اسباب زحمتم عشق من، شده وقت رفتن از زهرا، جونِ من دل بکن *حضرت زهرا اینطوری میگه، امیرالمومنین التماس میکرد...* ممنونم اگر نروی می میرم اگر بروی زهرا مرو مرو * حالا بعضیام برا این گریه میکنن...* دیگه داره تموم میشه دوختن این لباس این شب آخری دلم به فکر کربلاس خدا میدونه کلی حرف تو سینه ی منه صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاست؟ * زینب آروم آروم اومد کنار بستر، جانم مادر...* قربونِ دخترم میدونی فردا از خونه جمع میشه بَسترم پس دیگه بعد از این خانم این خونه تویی وقتی که من برم قربون دخترم *عزیز دلم غصه نخور تنهات نمیگذارم...* بازم پیشت میام اون روزی که گیر میکنی میون ازدحام لحظه آخرش.. باید سر حسینمو بگیرمش رو پام بازم پیشت میام.. پیشِ من، توی روزِ روشن لب تشنه، گلوشو می بُرَّن * اومد حضرت زهرا...* لب گودال؛ مادر افتاده ته گودال؛ بی سر افتاده .
1_13583922837_۱۱۰۹۲۰۲۴.mp3
7.51M
رسول الله درباره حضرت زهرا می فرمایند: به ازای هر نخ چادر دخترم فاطمه گروه گروه مسلمان وارد بهشت خواهد شد اما افسوس که مردم قدر نشناس مدینه این چادر را خاکی کردند.
|⇦•تا حرف کوچه میشه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾• امروز چه ساکتی حسن جان چه شده مادر به خدا حسین هستم نه حسن *این کوچه ها ادامه داشت..* تا حرف کوچه میشه روحِ عاشق پر میگیره خیال عاشقا تا کوچه های شام میره غزالای حرم رو با بی مهری و آزار به هم زنجیر کردند کشوندن توی بازار تو اون همهمه توی ازدهام کبوتر بچه ترسید زیر دست و پا یه دستی زد و پرهای تازه شو چید چشام تاره، ولی بوی بابا جونم پیچیده کمک کن عمه جان، امشب برام مهمون رسیده سلام بابای نازم، سلام عشق و امیدم نمی دونی که بی تو چقدر سختی کشیدم به اینا بگو نباید آخه به بچه حرف بد زد اگه دختری باباش و بخواد نباید با لگد زد جون به لبم بسه دیگه بابا عروسکت سوخته دیگه حالا دلم میخواد الان پیشم باشی خلوتِ دختر بابایی، تنها بمیره دخترت بابای تشنه لب بریده حنجرت بابای تشنه لب شنیدم رفتی تنور خولی و سوخته موهات بابای شهیدم بخدا یه تار موی سوخته اتو من به همه‌ی دنیاشون نمیدم خدا مرگم بده تو کجا و تشت طلا اونجا بود خمیدم خوب شدش نبودی و ندیدی که آدم بدا خندیدن به ما ماها رو بسته بودن به هم دیگه صبح تا غروب از بازار تا اینجا خرابه نشین شده فرشتهٔ تو قصه هات خوابیده رو خاکها عمه جای همه کتک خورد هزار دفعه زنده شد و مرد وقتی که دید پیرهنت رو برد سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی سیرم کردن هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه است اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه ی نگفته داری، وای سلام خانم ایتها الصدیقه الشهیده ای نوه ی مادر قد خمیده گنبدت هم مثل موهات سفیده .
روضه3 (1).mp3
12.7M
فاطمه (س) یک زن بود، آنچنان که اسلام می‌خواهد. مظهر یک دختر در برابر پدرش، مظهر یک همسر برابر شویش، مظهر یک مادر برابر فرزندانش و مظهر یک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش. علی شریعتی .
|⇦•بغض آسمون ..... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها •✾• "صلی الله علیک ایتها الصدیقه الشهیده المظلومه بعلها، المقتول ولدها، المغصوبته حقها، المکسورةَ ضلعها ..." آه یا زهرا..آه یا زهرا..! بغض آسمون نشسته تو گلوم غمِ عالم تو چشای ترمه گریه ام، غمم، خودِ شکستنم آخه وقته ماتم مادرمه *آی مادر روضه ت شروع شد..* همه سختیای دنیا یه طرف سختیای بابا حیدر یه طرف همه غصه های عالم یه طرف غصه ی رفتن مادر یه طرف وقتی که می‌خوای برای مادرت پیراهن سیاهتو به تن کنی مثل این میمونه با دست خودت کلِّ آرزوهاتو کفن کنی برای هر کسی که اهل خدا ست شیرینیه زندگیش مادرشه به خدا سخته بفهمی مادرت دیگه کم کم روزای آخرشه قبل از اینکه سیلیِ سردت اگر بهاره باغمونو خزون کنه قبل از اینکه سنگ نامردی و غم شیشه‌ی عمرمونو نشون کنه خونه امون پر از گل و جوونه بود خوش بودیم با خواهرا برادرم یه طرف حضور امن پدر و یه طرف حضور سبزه مادرم تا دمی که فصل غصه‌ها رسید دست کینه دستای بابامو بست توی کوچه جلوی چشمای من مادرم شکستو رو زمین نشست « آی یارلی نه نه، جوان نه‌ نه» ↫
روضه1.mp3
12.27M
. امام صادق(ع می فرمایند: هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است. .
/ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفس حاج حسن خلج ✾• السلام علیک یا سیدتی و مولاتی یا اُماه .. یا فاطمه الزهرا .. ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود بهترین گوهرِ دریایِ وجود لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود اگر روضه ای خواندم شما گریه میکنید ، ناله میزنید .. بزرگ نشانه‌ی مظلومیت مادرِ ما همینه که قبری نداره .. چرا باید قبرش پنهان بشه؟! چه وحشیایی بودن این جماعت که قبرِ مادرِ ما هم رحم نمیکردن ؟!! .. گمان میکنم اصلا شاید نیاز نباشه خیلی از مصائب رو بگیم! همین که دورِ هم بنشینیم بگیم مادرِ ما قبرش گمه .. همین که دور هم بشینیم و بگیم بابامون علی از خوفِ این کردم چهل صورتِ قبر کند که قبرِ خانوم رو پیدا نکنند .. بمیرم برات علی جانم .. لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود از تو انوار نبوت ظاهر وز تو آثار ولایت مشهود ای به تعظیم تو خم پشتِ فلک وی به تشریف تو عالم به سجود عالم نه فقط کره‌ی زمین و کرات آسمان ها ، عالم وجود یعنی آنچه ماسوالله هست غیر از خاتم الانبیا و ائمه اطهار , افتخار انبیأ و اولیأست که سجده کنن به خاک پای مادرِ هجده ساله‌ی جوان مرگِ ما .. شب تشییع تو ای آیت قدس به علی حضرت احمد فرمود می سپارم به تو زهرایم را همه‌ی دار و ندارم این بود .. سال هاست به لطف بی بی مرثیه سرای آستان اهل بیتم ولی الان گیر افتادم نمیدونم کجای روضه و مصیبتُ برات بیان کنم .. ای بشه یه روز خبرش بپیچه یه عده بچه شیعه ها دورِ هم جمع شدن از مادرشون گفتن همه با هم دق کردن .. ای مادرم .. ای مادرم .. لحظه گاهی به طول یک عمر است «قربون آدم خِبره و روضه بلد ..» لحظه گاهی به طول یک عمر است لحظه گاهی هزار شب یلداست لحظه گاهی کتاب‌ها حرف است لحظه گاهی به طول یک عمر است مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. .
خلج1.mp3
31.93M
امام علی علیه‌السلام: مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلاَوَةُ الاْخِرَةِ، وَحَلاَوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الاْخِرَةِ «تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت است» حکمت ۲۵۱ .
|⇦ ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود .. ای مادرم .. مثل مادر از دست داده ها باید گریه کنیا .. مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. چشم در چشم هم شدیم چقدر مادر از دیدنم خجالت کشید لحظه ای که سه ماه بعد از آن چشم در چشم هم دگر نشدیم لحظه ای که گذشت و بعد از آن ما دگر مادر و پسر نشدیم دست با دست فرق دارد پس ضربه با ضربه هم به همین منوال آن چنان زد که گوشواره شکست .. یه مدتی گذشته بود از شهادت بی‌بی ، خانم زینب دید همه رو می‌تونه آرام کنه اما حسن آرام نمیشه .. یه روز بی تاب شد رفت بغل دستش نشست ، صدا زد داداش جان چرا آنقدر داری بی تابی می‌کنی اگر بی مادر شدی منم شدم ، اگه مادرتُ کشتن مادر منم کشتن .. چرا آنقدر بی تابی می‌کنی ، چرا هی میای کز می‌کنی یه گوشه .. سرشُ بلند کرد گفت زینب دست از سرم بردار .. گفت اون روزی که میخواست بره فدک رو بگیره، به من گفت حسن ، مادر تو با من بیا، یه مرد با من همراه باشه .. مادرم رو من حساب کرده بود .. صید دام درد هستم دانه را گم کرده‌ام طایر بشکسته بالم لانه را گم کرده‌ام ﺑﺮ ﺭُﺥِ ﺯﺭﺩﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﺛﺎﻧﯽ ﺍﺯ ستم ﺯﺩﭼﻨﺎﻥ ﺳﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ زینب ، رفتم جلو .. هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی در کوچه فراهم بشود ، حیف نشد زینب جان ، هر چی من رفتم جلو اونم اومد جلو .. زینب جان من قامتم کوتاه بود .. زینب جان دستش رو باند کرد .. اجازه بدید برم کربلا .. حسن جان یه ضربه سیلی دیدی هی یه گوشه کز میکردی اما .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. الهی به سوز دل زهرا .. الهی به غربت زینب ده مرتبه یا الله .. غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند غبار و گرد و اسيری نشست روی سرم ز تند باد حوادث شكست بال و پرم ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشگر چو بی كسم ديدند به اشك بی كسب ام ناكسانه خنديدند شاعر : حاج علي انساني اللهم عجل لولیک الفرج .. .
خلج 2.mp3
29.83M
انتقاد از خویشتن‌ را‌ جز‌ برنامه‌‌های‌ اصلی‌ خود‌ قرار‌ دهید. «شهید بهشتی‌» .
|⇦•نشست و بست.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاج محمود کریمی •✾• نشست و بست نگاهی به چشمهای کبود بر آن شکسته، شکسته نظاره ای فرمود و ریخت اشک، غریبی، کنار مهتابی که رفته بود رخش در خسوف آتش و دود نگاه، آه؛ سپس گریه، بعد هق هق شد *بچه هاش امشب نمیتونن گریه کنن، شما امشب گریه کنین، بیاین بجای اربابتون امشب بلند بلند گریه کنین* نگاه، آه، سپس گریه، بعد هق هق شد ندیده بود چنینش شکسته چَشم وجود *آخه نگفته بود چیشده، به سلمان گفته بود: سلمان! گریه میکنم از جای زخم میخ در خون جاری میشه..* برای حرف زدن، زار التماسش کرد تمام بی کسی اش را به کار برد و سرود دو دیده باز کن ای نور دیده های علی چرا ز خانه سفر کردی ای عزیزم زود «آی جوونِ علی...» به اشک خویش، امیرِ فَمَن یَمُت یَرَنی عزیزِ رفته سفر را دوباره زنده نمود *همچین که گفت من علی ام چشماش رو باز کرد، دیدی رو کسی که از هوش رفته آب میریزن چشماشو باز میکنه.. فاطمه از دنیا رفته، با آب ریختن به صورت که کسی که از دنیا رفته برنمیگرده، مگه اشک علی یه کاری کنه، هر جوری صداش زد، فاطمه جان! ای دختر رسول خدا! ای دختر کسی که زکات رو با عباش می‌برد درِ خونه ی بیچاره ها، دید جواب نمیده، مادرِ حسن! فاطمه رفته، مادرِ حسین! فاطمه رفته، چی بگم؟ زهرا جان من علی ام، های های شروع کرد گریه کردن..* شکفت بر لبِ زهرا دمِ غریبم وای به روی چِشم خدا دیده ی کبود گشود گرفت اشک علی، به دست زخمی و گفت شنیدم از پدرم نیمه ی شبی فرمود: که عرش لرزه بگیرد ز گریه ی مظلوم *چقدر مظلومیت غزه رو دیدی؟ بچه ها رو دیدی، خانواده ها، زن و بچه، اونایی که دستشون به هیچ جا نمیرسید، چقدر وجودت آزرده شد؟ همه‌ ی عالم اگه اینطوری مظلوم بشن، به اندازه ی یه ساعتِ مظلومیت علی نمیشه، ببین اربابت چی بود که علی می‌فرمود: لا یوم کیومک یا اباعبدالله..* به عرش لرزه بیفتد ز گریه ی مظلوم بساز با غم زهرا بخاطر معبود سپرده ام به همه فاطمیه دم گیرند *شما رو بی بی صدا میزنه، شخصا دعوت میکنه، محرم هم بی بی صدات میزنه، اصلا تا حالا کجا دیدی بری خونه ی مادرت، داداشت دعوت کنه؟ مادرت میگه فلان شب بیا، آخ مادر، کاش برای تشییع پیکرت ما رو هم صدا میزدی..* علی جان! سپرده ام به همه فاطمیه دم گیرند فداییِ تو شدن عشق قلبیِ من بود *مَن ماتَ علی حُبِّ علی ماتَ شَهیدا، ببین حالا اگه کسی برای علی شهید بشه چی میشه..* کجاست آنکه بگوید به مادر سادات دو جمله روضه ی جانانه ی شررآلود *علی کنار پشت و پناهش نشست، آروم گریه میکرد..* کنار ساقی و در پیش آن همه دشمن چقدر خسته و تنها حسین گریه نمود حجاب قامت زینب به خاک افتاد عمود خیمه ی سلطان عرش خورده عمود شنیده ایم سرش را به روی نِی بستند چه کرده با سرِ سردار عشق، ضرب عمود همین که از کفِ شیرِ علی عَلم افتاد برای غارت خیمه، شغال پنجه گشود بگو به گوشِ دلیرِ غیورِ آلِ علی چقدر دشمن از این خیمه گوشواره ربود اباالفضل! چه خوب شد که ندیدی چه حال سختی داشت کبوتری که اسیر شرار آتش بود به گوش می‌رسد از عرش آهِ امّ بنین زمین زده قمرم را نگاه های حسود گریز آخر این روضه باز مادری است که با شکسته دلی با غلام خود فرمود: بخوان به آهِ جگرسوزِ روضه خوانِ حسین تنور خانه ی خولی که جای شاه نبود ↫
روضه (نشست و بست نگاهی به چشم‌های کبود) - حاج محمود کریمی.mp3
37.22M
مهمترین و اساسی ترین نعمت پروردگار در این عالم نعمت ولایت است، خداوند متعال هدف از خلقت جمیع موجودات را رسیدن احسن موجودات که انسان است به مقام ولایت و عبودیت محضه قرار داده است . .