eitaa logo
ذاکرین آل الله
293 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام_الله_علیها (مادرم‌ حضرت فاطمه ) اسم تو غم ز دل می بره نام‌ تو رو لب حیدره مشکی پوش عزای تو ام قلب من وقف این مادره مادرم‌ حضرت فاطمه روضه هات جنت عالمه برترین رزق ما این غمه مادر مهربان منی عصمت ذات حق فاطمه مادرم‌ حضرت فاطمه فاطمیه به سر میزنم باز دوباره کبوده تنم افتخارم اینه نوکر و مبتلای در محسنم مادرم‌ حضرت فاطمه خیلی بیزارم از دشمنات من رفیقم با این نوکرات تو جدام کردی واسه حسین هرچی دارم ز سوز دعات مادرم‌ حضرت فاطمه دودمانش رو میدم به باد هرکسی بد برا تو بخواد میرسه روزی که ما میگیم منتقم داره از راه میاده العجل مهدی فاطمه
4_5805176001700828023.mp3
4.63M
🏴 روضه‌ای که حضرت زهرا سلام الله علیها خریدارش شد... 🎧 عجیبی از حضور حضرت زهرا در مجالس سید‌الشهداء علیهما السلام
34351-attachment-1_2564493884.mp3
6.38M
حسین ستوده شبیه تو زهرایی گریه میکنم از این به بعد تنهایی گریه میکنم  مثل آدمی که هیچکی رو نداره تو رو بردنت شبونه از تو خونه …!! همه خاطره هامو خاک کردم خداحافظ زندگی عاشقونه   باور نمیکنم خون آبه میشستم امشب از رو پیرهنت   باور نمیکنم این تو بودی که این همه آب شده بود تنت   باور نمیکنم تو یاس خونه ام بودی و از ریشه چیدنت !! باور نمیکنم من با همین دست ریختم خاکو روی تنت    شبیه تو زهرایی گریه میکنم  از این به بعد تنهایی گریه میکنم  تو رو از دستت دادم توی یه لحظه …!! دیگه هیچی واسه من نمیارزه  کجا رفت اون علی فاتح خیبر  پاشو نیستی داره زانو هام میلرزه باور نمیکنم چند روزه که حسن دیگه غذا نمیخوره  باور نمیکنم در یه جوری کنده شده که جا نمیخوره  باور نمیکنم همسایه ها هم واسه تسلیت نیومدن  باور نمیکنم مغیره و قنفذ تو رو دو تایی میزدن شبیه تو، روز و شب گریه میکنم …!! از این به بعد، با زینب گریه میکنم تو که نیستی یه گوشه افتاده زینب  با چه سختی روی پاش وایستاده زینب …!! میبینه تو روز عاشورا بلایا  خدا اون روز برسه به داد زینب  باور نمیکنه وقتی میبینه نیزه ها رو تو تن حسین  باور نمیکنه وقتی میبینه رو زمین بی کفنه حسین  باور نمیکنه دست میزنه رو دست میگه این چه بساطیه .
. خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد فضه مادر شد برای مادرم در پشت در مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف... حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد
‌ ‌‌ بسم الله الرحمن الرحیم نوحه مسیر شهادت حضرت فاطمه زهرا س ۱۴۰۲ هیئت عزاداران حسینیه امام رضا ع دزفول هیئت عاشقان غریب مدینه ص شاعر:حاج محمد رضا احسانی نسب با نوای برادر طیب رضا کلاهچی این من و این بار امانت این تو و زهرای جوانت یا رسول الله (2) * یا محمد این امانت را بگیر یادگار خسته جانت را بگیر یا محمد این تو این زهرای تو گر چه بشکسته گل حمرای تو یا رسول الله (2) * یا محمد بین به سوز و آتشم از تو و زهرا خجالت می کشم دختر تو چهره اش نیلی نبود روی او پژمرده از سیلی نبود یا رسول الله (2) * یا محمد نیلی از کین یاس تو شد ز اعداءِ نمک نشناس تو آسمان رنگ شب یلدا گرفت درد و غم در سینه ی من جا گرفت یا رسول الله (2) * یا محمد درد من ناگفتنی ست رفته زهرا و علی هم رفتنی است یا محمد لشکر غم را ببین مرتضی را ، قامت خم را ببین یا رسول الله (2) * یا محمد روی زهرا شد کبود جرم و تقصیرش نمی دانم چه بود دست خود دائم به پهلو می گرفت فاطمه از من ولی رو می گرفت یا رسول الله (2) یا ارحم الراحمین
‌‌ بسم الله الرحمن الرحیم نوحه دوم مسیر شهادت حضرت فاطمه زهرا س هیئت عزاداران حسینیه امام رضا ع دزفول هیئت عاشقان غریب مدینه ص واي ازغريبي ، واي از غريبي ، مولا پس از من تنها تريني از حق تمنا ، بنما شكيبي ، مولا پس از من تنها تريني **** پُر بي‌وفايي اين سرزمين شد يارِ پيمبر خانه نشين شد من غصه ها را در دل نهفتم جز با خدايم دردم نگفتم وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** در كوچه‌هايِ شهرِ مدينه دستِ تو بستند با بَندِ كينه آن صحنه ديدم شد طاقتم طاق در سينه‌ي من غم كرده اُتراق وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** زخمِ دلت را دشمن نمك زد آتش به جانِ هر قاصدك زد تا شعله ور شد اين دربِ خانه در قلبِ من زد آتش زبانه وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** اي آنكه عالم نازَد به نامت كَس داده آيا پاسخ سلامت مظلوميِ تو قلبم شكسته نيشِ سكوتت بر دل نشسته وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** زينب فراقم طاقت ندارد بر سينه‌ي تو سر مي‌گذارد از غربتِ تو در شور و شينم جانِ تو مولا جانِ حسينم وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** ديگر ندارم تاب و تواني آمد خزان بر اين زندگاني تشييعِ من كن مولا شبانه تا كس نيابد از من نشانه وای از غریبی ، وای از غریبی . . . **** یا ارحم الراحمین
4_6012820232895205943.mp3
7.13M
ای یوسف گمگشته داد از این جدایی مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی امیر بی قرینه عجل علی ظهورک دوای زخم سینه عجل علی ظهورک ▪️آجرک الله بقیة الله بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده فَقْدِ النَّبی ظُلمِ الوصی چه ها کشیده اهل سقیفه ای وای دست علی رو بستن بازوی همسرش رو تو کوچه ها شکستن ▪️آجرک الله بقیة الله در بین آن دیوار و در نقش زمين شد با ضربه‌ی لگد به در سقط جنین شد از مرتضی حیا کرد زد ناله‌ی حزینی به جای یاعلی گفت یافضة خذینی ▪️آجرک الله بقیة الله در کوچه ها دنبال حیدر می دویده با هر قدم از سینه اش خون می چکیده یا منتقم کمک کن جد مطهرت را در زیر تازیانه دریاب مادرت را ▪️آجرک الله بقیة الله روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد از خیمه تا به گودال به سر زنان دویده راس حسین به نیزه جسمش به خاک دیده ▪️آجرک الله بقیة الله .
1_14991320056.mp3
11.89M
چشماتو روی هم نذار میمیره بی تو زینبت مادر مرو قلبم رو از جا میکَنه این ناله های هر شبه مادر مرو درسته سختته ولی نفس نفس بزن بمون بالا سرت نشستم و میریزه اشک من بمون چه بیقرارته ببین به خاطر حسن بمون توو بسترت بی جونی ابر چشات بارونی میگی همین چند روزو توو خونمون مهمونی ... نرو نرو ای مادر ... روی زمین افتادی و با تازیانه شد کبود بازوی تو دردت به جونم مادرم یه لحظه هم آروم نشد پهلوی تو همینکه هستی پیشمون چراغ خونه روشنه نماز نشسته خوندنت تموم غصه ی منه پاشو کمی قدم بزن نگو که وقت رفتنه بی رمق و تب داری زخم تنت شد کاری پهلو به پهلو میشی شب تا سحر بیداری ... نرو نرو ای مادر ... توو لحظه های آخرت میگی غریب مادرو تنها نذار میگی برای زینبت از پیکر بی جونشو از نیزه دار یه روزی میرسیم به هم دوباره توی قتلگاه آتیش میگیره خیمه ها میون سوز و اشک و آه سر از تنش جدا میشه حسینمون چی بی گناه تشنه لب و بی حاله توو گودیِ گوداله پیکر بی سر روو خاک زخمیه و پاماله ... حسین غریب مادر ... شاعر :
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سفره حضرت اباالفضل (ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای بانوی محترمی که حاجت داشتی برای آقا اباالفضل سفر پهن نمودی انشالله به هرنیتی این کار رو ا انجام دادی به حق مادرش حضرت ام البنین حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی ازدر خونه اش رد نمی کنه شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند الخصوص اموات بانوی محترم این مجلس ومحفل حالا دلت اماده شد بریم کربلا 🔸دلم تنگ است و غم بسیاردارم 🔸من امشب با ابوالفضل کاردارم 🔸من امشب از ابوالفضل توشه گیرم 🔸زیارت کردن شش گوشه گیرم 🔸در اینجا عطر بوی یاس گیرم 🔸من امشب دامن عباس گیرم 🔸غریق منتم کرده ابوالفضل 🔸که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل 🔸دراینجا با دلی محزون و خسته 🔸نشسته بانوی پهلوی شکسته 🔸بدستش شاخه های یاس دارد 🔸به لب هم ذکر یا عباس دارد السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین - ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل برا مرد جنگی مثل عباس خیلی سخته بینه اصحاب رفتن علی اکبر و قاسم رفتن اومد محضر برادر سینم سنگینی میکنه اجازه بده منم جونمو فدات کنم فرمود عباس جان برادر تو علمدار منی صاحب لوایی میخوای بری برو قدری آب برای این بچه‌ها بیار - حسین خوب برادر را می‌شناسه همین که خواست سوار بر مرکب بشه فرمود ارکب بنفسی انت یعنی سوار بر مرکب شو فدات بشم داره شعر میگه به این این جمله به ذهنش رسید - روز عاشورا روزی بود یوم استجاره به الهدی - یعنی روزی که امام حسین هم تکیه به عباسش داد پناه به ابوالفضل برد از حرفی که زد پشیمان شد - رها کرد در عالم رویا ابی عبدالله رو دید حضرت فرمود چرا نوشتی چرا ادامه ندادی بله درسته روز عاشورا من به عباسم پناه بردم 🔸تو به دریایی ولایت گوهری یا عباس 🔸تو به خورشید امامت قمری یا عباس 🔸از اخا گفتنت ای جان اخا فهمیدم 🔸تو به زهرا به حقیقت پسری یا عباس یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر کسانی که دربین من تو بودند حالا جایشان خالی ازاین مجلس محفل فیض ببرند اما می خواهی امشب(روز) بریم درخانه ام البنین بگید خانم جان(امروز( امشب) به عشق پسرت این سفره رو پهن نمودیم امدیم حاجت دادشتیم توی این مجلس، دیگه اقاجان دست خالی ردمان نکنید اما کدوم مادر رو میگم. همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد😭 (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برای ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. (مادر دیدی جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه) انشاالله توی مجلس ما کسی نباشه داغ جوان دیده باشه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.😭.... ای مادر ...ای مادر ..ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر .. مادر نبودم کربلا مادر..😭. اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر..😭. (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر. مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر . (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.. (دشتی ) 🔸مسلمانان حسین مادر ندارد 🔸غریب است و کسی بر سر ندارد 🔸ز جور ساربان بی مروت 🔸دگر انگشت و انگشتر ندارد حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون.
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه شب آخر ایام فاطمیه ۱۴۰۲ از کنارم به کجا در دلِ شب ، می بری سنگِ صبورم بابا می بری همرهِ خود هستیُ من ، میشود دیده زینب دریا **** من که از غصه و غم سرشارم من دعاگویِ تنی بیمارم دل به امیدِ شفایش دارم گردعایم به اجابت برسد،نرودمادرِمن از دنیا **** لب فرو بسته ز صحبت مادر با سکوتش زده بر دل آذر رفتنش را نکنم من باور سینه زن خیل ملک ناله کنان ،فاطمه فاطمه جان یازهرا **** از کفن کردن برون دستانش تا نوازش کند این طفلانش من فدایِ دلِ سرگردانش می بری مادرم از خانه چرا، می شوم با غمِ غربت تنها **** من که با غصه و غم مأنوسم دست و بازوی کبودش بوسم دیگر از ماندن او مأیوسم جبرئیل آمده تسکین بدهد ، بر دلِ غمزده من بابا **** موجُ غم برده قرار و تابم من گرفتارِ در این گردابم می بری از شبِ من مهتابم می کِشم همرهِ خودبارِدگر، کوله باری زغم ومحنت ها **** می بری از سرِ زینب سایه روی دوشت همه سرمایه مخفی از دیده هر همسایه داغِ تشییع غریبانه او می زند شعله غم بر دلها **** می بری عشق و بهشتِ قلبم می بری خشت به خشتِ قلبم می بری روح و سرشتِ قلبم می بری همره خود هستی من ، میشود دیده زینب دریا