ما چه می دانیم؛
خدا می داند که بعضی ابتلائات،
شرط بعضی اِفاضات است،
شخصی می گفت:
به فلان مشکل مبتلا شدم،
خیلی بر معلوماتم افزوده شد...
آیت الله بهجَت(ره)
#درس_اخلاق
من عبد و مرید، تو بابِ مراد
گدای توأم امام جواد
دلم زده پر تو صحن و سرات
امیدِ منه به گوشه نگات
من تو رو دارم ای همه دار و ندارم
ای همهی کس و کارم
ای دل و دلبر و یارم
«جواد یا مولا .. »
تو حجره غم تو تاب و تبی
صدا میزدی که تشنه لبی
شبیه حسن بدون حبیب
شبیه حسین شدی تو غریب
تو روضهی تو میباره چشام
تن تو کشیده شده روی بام
بی کس و یاری ای همه دار و ندارم
ای همه ی کس و کارم
ای دل و دلبر و یارم
«جواد یا مولا .. »
ای عرش، خاک پای تو یا حضرت جواد
جود و کرم گدای تو یا حضرت جواد
دل مهبط ولای تو یا حضرت جواد
قرآن پر از ثنای تو یا حضرت جواد
مدّاح تو خدای تو یا حضرت جواد
جان جهان فدای تو یا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
در حُسن تو فروغ خدا موج می زند
آیات جود و لطف و عطا موج می زند
در خُلق با صفات، صفا موج می زند
در طلعت جمال رضا موج می زند
راز و نیار و ذکر و دعا موج می زند
در صحن با صفای تو یا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
تو کيستي؟ فروغ خداوند سرمدي
فرزند فاطمه ثمر قلب احمدي
جان مجسّم استي و روح مجردي
دين را مؤيِّدي و خدا را مؤيَّدي
ابن الرضاي اول و سوم محمدي
ايمان بود رضاي تو يا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
جود و کرم دو سائل باب کرامتت
بر نه فلک حکومت و در دل اقامتت
در روز حشر چشم قيامت به قامتت
از کودکي به دست، لواي امامتت
بر ملک بي حدود الهي زعامتت
خود چيست اقتضاي تو يا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
علم تو فوق علم تماميّ عالم است
در شرح علم و دانش تو وصف ما کم است
عاجز به پيش نطق تو صد پور اکثم است
گفتار تو تمام چو آيات محکم است
هر جمله ات حيات دو صد پور مريم است
اي حرز جان، دعاي تو يا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
پایت به فرش و زینت عرش معظّمی
در کودکیت پیر اساتید عالمی
احیاگر هزار مسیحا به هر دمی
آری نهم وصیِّ رسول مکرّمی
ابن الرّضای اشرف اولاد آدمی
خلقت بود برای تو یا حضرت جواد
«یاحضرت جواد یا حضرت جواد .. »
غربیم و دلم گرفته از همه
آخه قاتلم مَحرم تو خونمه
به کی بگم خستم، کسی کنارم نیست
به کی بگم خونهم، جای نامحرم نیست
گریهم گرفته، کسی نیستم همدمم تو گریه ها
گریهم گرفته، چرا بهم میخندی بی حیا
گریهم گرفته، میبینی این زهر با من چه کرده ای خدا
«غریب آقام ابن الرضا ..»
رویِ خاک حجره دارم دست میکشم
ولی اینا کِل میکشن جلو چشم
به ناله های من، محل نمیذارن
حتی یه جرعه آب، واسم نمیارن
دارم میسوزم، یکی بیاد به دادم برسه
دارم میسوزم، بابا ببین جوادت بی کسِ
دارم میسوزم، دارم میمیرم آزار و اذیت بسه
«غریب آقام ابن الرضا ..»
همه برا عذابِ من همدستنُ
پشت بوم خونه رو آزین بستنُ
این جماعت انگار باهم قرار دارن
سه روز زیر آفتاب منو نگهدارن
یادم میوفته، روضه هایی که رو که گفتن به من
یادم میوفته، همه جده غریبم بی کفن
یادم میوفته، رحمی نکردن حتی به کهنه پیروهن
«غریب آقام ابن الرضا ..»
پر میزنم در میزنم پشت دره باب المراد
ابن الکریم ابن الرئوف ابن الرضا انت الجواد
منم منم گدای تو، گریه کنه عزای تو
شکر خدا که اومدم نوحه کنم برای تو
مظلوم وا اماما جوادالائمه
مسموم وا اماما جوادالائمه
کف میزنن دف میزنن رقاصه ها دور و برت
اینقدر نکش پاتو زمین چیزی نخواه از همسرت
میبینه پیچ و تابتو میشنوه آب آبتو
حتی نمیزاره کسی بیاد بده جوابتو
درها رو میبندن الهی بمیرم
میسوزی میخندن الهی بمیرم
کشتن تو رو بردن تو رو خاکی شده پیراهنت
بالای بام جای تو نیست تو پله ها نندازنت
فدای تنها شدنت نخورده آفتاب بدنت
بال و پره کبوترا سایه کشید روی تنت
عریان روی خاکا حسین وای
تو گرمای صحرا حسین وای
از امام جواد(ع) نقل شده است:
در قيامت، بلا ديده ها و رنج كشيده ها مقاماتى دارند عالى و ارجمند. اين ها كسانى هستند كه "تسليم مشيت" حق تعالى بوده اند و صبر داشته اند.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام
كعبه حيرانِ تو شد، بَه كه چه حيران شدني
تو مُراد همه ائي، قبله ي هر سينه زني
حجره در بسته ولي، روضه در اينجا باز است
دست و پا ميزدي و هلهله ميكرد زني
*هی پشتِ دَرِ حجره داد میزد، می گفت: جگرم میسوزه...ولی کسی به دادش نمی رسید... میگه: یکی از این کنیزا تا صدایِ حضرت رو شنید، یه ظرف آبی برداشت تا برا حضرت آب ببره، اون نانجیبه تا ظرف آب رو دید، از کنیز ظرف رو گرفت، زد زمین ظرف رو، گفت: کی بهت گفت آب ببری؟ کنیز گفت: این آقا که داره جون میده، لااقل یه قطره آب بهش بدید...*
از عطش گوشه ي حجره به خودت پيچيدي
پس به هم ريختم از غم،چه به هم ريختني
كسي آن لحظه نبود از غم تو گريه كند
من بميرم كه تو هم كشته ي دور از وطني
داد بغداد در آمد كه شهيدت كردند
هم شباهت به حسين است تو را هم حسني
ناله كردي به غرورِ سُخَنَت دست نخورد
زلف خاكي شده و پُرشِكنت دست نخورد
هلهله روضه ي سختي ست، بله ميدانم
حرفم اين است به تركيبِ تنت دست نخورد
جگرت آب شد از زهر و لبت خورد ترك
خواستي آب ولي بر دهنت دست نخورد
#شاعر محسن صرامی
*همچین که صدایِ حسین بلند شد:"یا غیاث المستغیثین" تویِ گودال داره دست و پا میزنه، بچه هاش دارن نگاه میکنن، خواهرش هم از بالای تَل داره نگاه میکنه، راوی میگه: یه مرتبه دیدم سنان یه نیزه برداشت...*
دو سه روزي بدنت ماند روي بام،بله
غارت اما نشدي،پيرهنت دست نخورد
بعد قتلت بدنت مُثله نشد، سالم ماند
شكر و ِلله به عقيقِ يمنت دست نخورد
*"سیدمهدی قوام میگه: یه نفر یه بار رفته باشه کربلا، دیگه وقتی مُهرِ تربت جلوش میذارن زود تشخیص میده"، اصلاً کربلا هم نرفته باشی یه بار مُهر تربت جلوت بذارن دیگه سریع از رنگش از بوش تشخیص میدی، نمی دونم چه جوری خواهری که پنجاه سال با حسینش بود، چیکار با بدنِ داداشش کرده بودن، هی صدا میزد:" اَ اَنتَ اَخی؟" آیا تویی برادرم؟...*
غریب گیر آوُردنت
با لبِ تشنه کشتنت
به زورِ نیزه بردنت
مثل شب های قدرِ بس که امشب مهمه
بی قرارا بخونید یا جوادالائمه ..
خسته دل از غمُ با زهرِ جفا حاجت روا شد
عطش به جونش اُفتاد حال و هوا کربلا شد
سه روز شبیه جدش ابن الرضا جسمش رها شد
امشب از عطش می خونن
روضه خونا تو کاظمین
می خونه ضریح جواد
السلام علی الحسین
ــــــــــــــــــ
نیت دشمن این بود بشکنه حرمتش رو
آسمونا شنیدن قصۀ غربتش رو
قصۀ غربتش رو گفت پیکری که رویِ بامه
قصۀ غربتش از کربُبَلا داره ادامه
حرمتِ پیکرِ عشق بالاتر از بیت الحرامه
از غم جسم بی کفن
خونه چشمایِ عالمین
بوریا آوردن براش
السلام علی الحسین
ــــــــــــــــــ
یا جوادِ کلید رزق و روزی عالم
ما از این در می گیریم رزق اشک محرم
خدا می بخشه امشب رزق دل سینه زنا رو
خدا نگیره از ما این شور و این حال و هوا رو
عزت نوکری تو مجلس خون خدا رو
ای تمام دنیای ما
عهد روز ازل حسین
السلام علی الغریب
السلام علی الحسین
..
#سینه_زنی و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام
بنده ام بندۀ ولای توام
عاشق صحن با صفای توام
تو جوادی و من گدای توام
یا جواد الائمه ادرکنی ..
قامتم خم شده زبار بلا
حاجتم باشد از تو یا مولا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
یا جواد الائمه ادرکنی ..
ای که از زهر، خون شده جگرت
به تو و جدّ و مادر و پدرت
من بیچاره را مران ز درت
یا جواد الائمه ادرکنی ..
سائلم سائلم جوابم ده
تشنۀ جام وصلم آبم ده
چشم گریان، دل کبابم ده
یا جواد الائمه ادرکنی ..
به علی و به مادرت زهرا
به امامان، به حرمت شهدا
دست خالی نمی روم ابدا
یا جواد الائمه ادرکنی ..
ای تو را یار بی وفا کشته
با لب تشنه از جفا کشته
با چنان پاکی و صفا کشته
یا جواد الائمه ادرکنی ..
بسته با دست فتنه راه تو شد
همه جا پر زسوز و آه تو شد
حجرۀ بسته قتلگاه تو شد
یا جواد الائمه ادرکنی ..
.
خیلی توی فکر بود
آمد و غمگین گفت:
اگر برای شُما اتفاقی بیاُفتد،
ما پيش چه كسی باید برویم؟!
+پاسخ داد :
پيش فرزندم، #جواد 💕
-دوباره پیش خودش فکر کرد:
"بچه" كه نميتواند #امام شود!
+امام هم با لبخندگفت:
#عيسی كه "پيامبر" شد؛
از این کودک كوچكتر بود
#ابن_الرضا
#روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام
هرچه جوان از دست و پا اُفتاده باشد
زشت است پیشِ چشها اُفتاده باشد
ای کاش با اُفتادنش طَشتی نکوبند
رویِ زمین بی سر صدا اُفتاده باشد
سخت است شوهر، زهرِ همسر را بنوشد
مردی زِ ظلم آشنا اُفتاده باشد
انصاف اصلاً نیست در بیرون برقصند
در حجره اش آقای ما اُفتاده باشد
در راه پشتِ بام می بیند مصیبت
پیکر که بین پله ها اُفتاده باشد
هر جا بیفتد روزگارش کربلاییست
فرقی ندارد که کجا اُفتاده باشد
ای وای اگر در ازدحام سختِ گودال
روی تنی سَر نیزه ها اُفتاده باشد
این آبرودار قبیله است ، روا نیست
عریان در این صحرا رها اُفتاده باشد
*آبرو دار قبیله بمیرم برات .. صدایِ العَطشِت اون کنیزُ به خودش آورد .. گفت هرچی بادا باد می برم آبُ براش .. اومد وارد حجره بشه، جلوی آمد اُمُ الفَضل، کجا داری میری؟ مگه نمی بینی نانجیب، صدای العَطشِ جوادُ الائمه رو .. آبُ گرفت به زمین ریخت ، دستور داد همه کنیزای دیگه بیان طَشت بزنید .. پای کوبی کنید .. دیگه کسی صدایِ جوادُالائمه رو نَشنوه .. بمیرم برات.. دیگه صدا خاموش شد یکی اومد گفت؛ اُمُ الفَضل خدا لعنتت کنه .. کار جوادُ الائمه تموم شد .. رو این خاکها می غلطید ..*
شبیهِ فاطمه دستی گرفته بر دیوار
خمیده می شود آخر کمر که می سوزد
بلند شد نه" به صورت رویِ زمین افتاد
چه می کشد تن مسموم ، سَر که می سوزد
لباسِ خاکیِ او ارث چادرِ خاکی است
مدینه رفت دلش حلقه در که می سوزد ..
زنی قنوت گرفته است بینِ آتش و دود
امان زِ غربتِ انسیه در که می سوزد
دورِ حضرت جواد خیلی مصیبتِ .. یه مصیبتش اینه که این زن، همسرش ببین چه بلایی به سرش آورد ..بمیرم برا اون همسری که وقتی دید چوب بر لبِ ابی عبدالله می زَنن .. راوی میگه دیدم این زن دوید از تویِ تشت سَر بریده رو برداشت .. لبهای حسین رو می بوسه ..
همه می آمدن مدینه خدمت زینب و دیگرِ زنها عرض ادب و تسلیت می گفتن .. بعد هم اطعام می دادن .. این اطعام دادنِ بعدِ روضه رو اهل بیت به ما یاد دادن .. یه وقت دیدن زنی که اومده عیادتِ زینب و تسلیت گفت ؛ قدری غذا برداشت .. آورد بیرون، کجا می بری؟ گفت ؛ یه کنیز سیه چهره رو دیدم تو آفتاب .. لاغر .. داره گریه میکنه برا اون غذا می برم ..
فرمود به خدا اون عروسِ ما ربابِ .. از روزی که بدنِ حسین میانِ آفتاب دیده دیگه نشده از میانِ آفتاب کنار بره ..
حسین ..
.
ما تصمیم داریم که
دینِ خُدا را یاری کنیم
نه اینکه خودمان از دین خدا خارج شویم!
#فضای_مجازی
#محرم_و_نامحرم
#تقوا
#روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لب تشنه بودُ تشنۀ یک جرعه آب بود
مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود
*هی صدا می زد ؛ امُ الفَضل جگرم داره می سوزه ..
کنیزکِ دلُ زد به دریا ، گفت هر چه بادا باد .. آب رو می برم ، این آقای منه عمری بهم محبت کرده.. ظرف آب رو برداشت .. جلوش رو گرفت ، کجا داری میری؟ امُ الفَضل مگه نمی بینی پسر پیغمبر داره میگه جگرم .. گفت آب رو بده خودم می برم .. آخه من همسرشم ..
آب رو آورد تو حجره ، گفت ببین آب هست ..*
پا می کشید گوشۀ حجره به روی خاک
فریاد استغاثۀ او بی جواب بود
اما فدای بی کفن دشتِ کربلا
آن کس که زخمِ تنش بی حساب بود
* شمشیردار با شمشیر می زد .. نیزه دار با نیزه می زد ..
هم نعل تازه بر بدنش ردِّ پا گذاشت
هم داغديدۀ شرر آفتاب بود ..
شاعر: يوسف رحيمی
#سینه_زنی و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یا جوادالائمه .. یا جواد الائمه ..
ای شورِ شیرین، دادی به بادم
امشب دخیل بابُ المرادم
من ریزه خوارِ حضرت جوادم
سینه زن، گریه کن، گوشۀ کاظمین
ذکرِ دل یا جواد، یا رضا، یا حسین
من دخیلِ دست ابنُ الرضایم
بی قرارم عاشقِ کربلایم
«یا حبیبی یا جوادَالائمه ..»
لب تشنه ماندی، محزون و خسته
قاتل به رویت، در را که بسته
چشم انتظار مرگ تو نشسته
دم به دم اشکِ غم، می چکد بر رُخت
ناله ها داری و، هلهله ست پاسخت
در کنارت، مادر و خواهری نیست
یک نفر هم تا کُند نوکری نیست
«یا حبیبی یا جوادَالائمه ..»
بالایِ بامی، تنها غریبی
رویت به خاک است، خَدِّ التَّریبِی
شکر خدا زِ نیزه بی نصیبی
بال و پرها شده، سایه بان روی تو
یک نفر هم نزد، پنجه در روی تو
پیکر تو، لا اَقل در امان است
در امان از مرکب دشمنان است
واحسینا، واحسینا ..
ارثِ قبیله است که هر کس جوانتر است
مویش سفید گشته وقدش کمانتر است ..
•|محسن ناصحی|•
سینه_زنی و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
جوون بودی، پُر از درد و پُر از ماتم
جوون بودی، واسه زخمات نبود مرهم
جوون بودی، جوون بودی ..
ای بی وفا زمونه، چی سر تو آورد تو خونه
نفرین به بی وفایی، که تنِ آقا نیمه جونه
نفس نفس زدی، به یادِ مادرت
کسی پیشت نبود دَمای آخرت
«غریب آقام ، آقام ...»
دلت خونه، که تنهایی تو این خونت
دلت خونه، غم و غصه رویِ شونت
دلت خونه، دلت خونه ..
کف می زنن کنیزا، سرتُ رو خاک میزاری
با یادِ مادرت با چِشای گریون، خون میباری
میون هلهله، زدی تو دست و پا
رو خاکِ حجره ای، مثلِ امام رضا
«غریب آقام ، آقام ...»
غریب موندی، تو غُرفَت بی کس و تنها
غریب موندی، مثلِ جَدت تو هم آقا
غریب موندی، غریب موندی ..
اشکِ چشات دوباره، تو غریبی داره میباره
به یادِ اون تنی که میون گودال، سَر نداره
به روی نیزه ها، سَر تو بی بدن
فدایِ غربتت، غریب بی کفن
غریب حسینِ من ..