تو چشم عباسم نبینم اشکِ غم باشه
بی تو حسین تنها ست باور کن
*آخه وقتی میخواست بره میدان صدا زد: "يا أَخِي إِذَا مَضَيْتَ فَتَفَرَّقَ عَسْكَرِي " تو بری لشگرم از هم پاشیده ميشه...*
دریا تو دستاته اباالفضل
ممنون دستاتم اباالفضل
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگِ چشماتم ابالفضل
*دخترا و زنهای اهل حرم همه منتظر بودن هی سرک میکشیدن خدایا! چرا از علقمه خبری نمیشه نه امام حسین اومد نه علمدار اومد. همینجور که نگاه میکردن یوقت دیدن"وَ رَجَعَ الحُسَین الی المُخَیَّم" دیدن آقا داره تنها برمیگرده "منکسِراََ حزیناََ باکیا"دیدن کمرش شکسته داره گریه میکنه"یُکَفکِفُ الدُّموعَهُ بِکُمِّه."با این آستین پیراهن هی اشکها رو پاک میکنه...*
دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من
اونچه نباید عاقبت، دیدی سرم اومد
تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم
یک لحظه بوی مادرم اومد
دیدی بهت گفتم کبوده صورت مادر
دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره
دیدی چقدر سخته ببینی مادرت هر بار
دستش رو به پهلوش میگیره
دریا تو دستاته ابالفضل
ممنون دستاتم ابالفضل
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگ چشماتم ابالفضل
↫.
سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاج محمود کریمی •✾•
عرشِ حق را قائمه ای حکم عدلِ محکمه ای
وصف تو این هست که فقط فاطمه ای ،فاطمه ای، فاطمه ای...
ای نور، ای نور علی نور ای نورِ فوق نور
مادر، شأن تو سراسر في کتابِ مستور
ای مادر بت شکنم، ای روح عاشق شدنم
دخیل چادرت منم تا مردنم
ای ولی بر هر چه ولی اولین نورِ ازلی
عِطر نامت میرسه با نادِ علی، ناد علی، نادعلی، نادعلی....
والله بودی تو مَعَ الله قبلِ ما سوی الله
بوده، اسم تو سرودِ رهروان این راه
ای رهبرِ نهضت ما ای علّت عزّت ما
سایه ی تو بالاترین نعمت ما
تو محل معرفتی سِرِّ حُسن عاقبتی
دل به امرت میتپه یا سَیدتی سَیدتی
روحِ صومی و صَلاتی منبعِ حیاتی
جان سَرسپردگانِ کشتی نجاتی
فرمانروای نشأتین ای بانی ذکرِ حسین
حسین حسین برای ماست شهادتین
ثانی زهرای بتول عشق ارباب همه ای
عمه جانت گفته که تو فاطمه ای فاطمه ای
با پای پُر ورمم، دردسرِ حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
روی زهرای سه ساله باغِ یاس و لاله
بوی مادرش که پیچید لحظه ی وصاله
دوری به آخر می رسه، بابا به دختر می رسه
یه شب برای بردنش، سر می رسه
حسین!..
ابو نعیم اصفهانی [در کتاب حلیة الاولیاء]می نویسد:
از جمله پرهیزکارترین برگزیدگان و برگزیده ترین پرهیزکاران، فاطمه(سلام الله علیها)، سیده بتول، پاره ی تن رسول است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
گلِ نوبهارم جات توی بهشته
بی تو بی قرارم با یه دل نوشته
طبیبم رفتی و بیمارم کردی
تو دام غمها گرفتارم کردی
علمدار بودم یتیم دارم کردی ای وای..
برگرد حسن منتظره
برگرد حسین خون جگره
زینب نگاهش به دره برگرد
«عزیزَ الحیدر یا زهرا ..یازهرا...»
می زدی تو هر شب، حرف بی کفن رو
دادی دست زینب، کهنه پیروهن رو
بگو ای دلبر بگو به این دنیا
چی میشه آخر غروبِ عاشورا
خِطاب روضه عوض میشه اونجا ای وای ..
برگرد برو سمت حرم
برگرد نبینی خواهرم از تن
جدا میشه سرم برگرد
«اباعبدالله حسین یا ثارالله ..»
.
فاطمه (س) یک زن بود، آنچنان که اسلام میخواهد. مظهر یک دختر در برابر پدرش، مظهر یک همسر برابر شویش، مظهر یک مادر برابر فرزندانش و مظهر یک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش.
علی شریعتی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
به نفس حاجمحمدرضا طاهری •✾•
حضور سبز نگاهِ تو جان دهد ما را
در این دیارِ غریبی امان دهد ما را
ترنُّم سرِ گیسوی رفته بر بادت
برای نغمه سُرایی زبان دهد ما را
ببین چه زود زِ هجران تو شکسته شدیم
کسی جفاست که نام جوان دهد ما را
میان گریه زِ پروردگار میخواهیم
هر آنچه تو بپسندی همان دهد ما را
نگاه نافذ تو گر شبی بما افتد
دلی به وسعت هفت آسمان دهد ما را
اجازه از دلِ غمدیده ی تو می خواهیم
که اِذن گریه به قدّی کمان دهد ما را
دوباره چَشمه ی اشکم به جوش می آید
صدای ناله ی مادر، به گوش می آید
.
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس سید رضا نریمانی •✾•
سرو خمیده..
زخمیه مظلومه ی سختی کشیده
عمرتو کم شد..
از حالا باید بهت بگم شهیده
صدات عوض شد..
بس که گریه کردی ای نفس بریده
کاشکی لبخندِ تو برگرده به خونه
کاشکی از دستت نیفته دیگه شونه
کاش به موی زینبت گره نیفته
آینه ات از لبِ پنجره نیفته
کاشکی هیچ کسی داغِ عزیز نبینه
دختری مادرشو مریض نبینه
زهرای من، زهرای من
شکستی ای دنیای من
قلبت جواب کرد...
اینا مرد خونه رو خونه خراب کرد
دردات زیادن...
این همه گریه فقط تنت رو آب کرد
بشکنه دستی که
توی این کوچه زن زدن رو باب کرد
روزی که هر چی زدن پیش چشام بود
روز همدستیه اون دوتا غلام بود
روزی که مغیره با قنفذ شریک شد
روزی که علی جلو همه کوچیک شد
اون دوشنبه موقعه زهرا زدن بود
روزِ مرگِ اول ابالحسن بود
خانوم خونه...
راه بیا باز با علی شونه به شونه
تشنه نمونی پا به پای تو حسین تشنه نمونه
از دستت افتادکاسه ی آب داره روضه میخونه
زینبت خسته شد از کفن شمردن..
*این یکی مال مادره اینم مال باباست اینم مال حسنه، ....مادر جان! من اشتباه میشمرم؟...*
زینبت خسته شداز کفن شمردن
میگه چهارمی رو پس به کی سپردن
چاره ای بجز راضی شدن نداره
با خودش میگه حسین کفن نداره
شایدم کفن به کربلا سپردن
چاره ی کار و به بوریا سپردن
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت
حالا روی چادرمه خاکِ دست و پا زدنت
من سر قراراومدم توی نیزه زار اومدم
از تو دل نَکندم حسین با خودم کنار اومدم
تا چشمم کار میکنه نیزه نیزه،نیزه می بینم
داره باتو چیکار میکنه نیزه نیزه نیزه می بینم
گریه چشمامو تار میکنه نیزه نیزه نیزه می بینم
کی دلش اومد بزنه،کی اومد لگدبزنه
یه نفر یه حرفی به این شمر نابلد بزنه
زندگی همینه حسین رسم دنیا اینه حسین
کاشکی حال و روز تو رو مادرت نبینه حسین
رو خاک داغِ کربلا..کشته کشته کشته می بینم
مَن دَفَنه اَهلَ الغُری..کشته کشته کشته می بینم
حتی بالای نیزه ها کشته کشته کشته می بینم
با قدکمون اومدم
عشق من بمون اومدم
من فقط به عشق خودت
بین خاک و خون اومدم
من برم کجا چه کنم؟
بعد کربلا چه کنم؟
پیکر تو جا بمونه
زیر نیزه ها چه کنم؟
از تشنگی دور و برو تیره تیره تیره می بینم
این ساعتای آخرو تیره تیره تیره می بینم
توی مقتل برادر و تیره تیره تیره می بینم
ای حسین......!
.
.
🕯سبک #واحد ایام فاطمیه حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام
#واحد_فاطمیه
#واحد_حضرت_زهرا
#واحد_امام_حسین
#با_غبار_چادر_تو
بند🕯
با غبار،چادر تو،دلِ مرده،میشه زنده
با نگاهِ،نافذ تو،پادشاهم،میشه بنده
با دعای،تو همیشه،دست نوکر،پُرِ رزقه
اینکه رزقِ،کل سالو،میگیریم از،مادر عشقه
فاطمه جان فاطمه جان فاطمه جان مادر جان
بند🕯🕯
بی قراره،بی قرارم،که قرارم،تویی مادر
مطمئنم،منو تنها،نمیذاری،روز محشر
در هوای،روضه ی تو،نفس من،میشه تازه
یه نگاهه،فضه ی تو،از گنهکار،حر میسازه
فاطمه جان فاطمه جان فاطمه جان مادر جان
بند🕯🕯🕯امام حسین ع
هر کی عشقِِ،تورو داره،هیچی والله،کم نداره
هر کی دیده،کربلاتو،پای عشقت،موندگاره
هر کی تربت،خورده کامش،شده شیرین،با دم تو
دل هوایی،میشه ارباب،با نسیم و،پرچم تو
فاطمه جان فاطمه جان فاطمه جان مادر جان
📗مناسبت:ایام فاطمیه اول ۱۴۰۲/۹/۵
🎤با نوای گرم حاج غلام حسین مردانی
.
#امام_حسین_ع_مناجات
حلّال جمیع مشکلات است حسین
شویندهی لوح سیئات است حسین
ای شیعه! تو را چه غم ز طوفان بلا!
جایی که سفینة النّجاة است حسین
✍مرحوم #صغیر_اصفهانی
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#مثنوی
ای گهر دُرج حیا، فاطمه!
فاطمه! یا فاطمه! یا فاطمه!
جان من از مهر تو، لبریز شد
دیده به یاد تو، گُهَرریز شد
شمعصفت، مهر تو آموختم
وز غم تو آب شدم، سوختم...
رفتی و تاریک شده خانهام
با همه - جز یاد تو - بیگانهام...
خیز! که جان همه بر لب رسید
این همه غم، ارث به زینب رسید!...
خیز و، نماز شب خود را بخوان
قصّۀ تاب و تب خود را بخوان
ای که خدا نور یقین دادهات
خود بنشین بر سر سجّادهات
ای به رهت دیدۀ بیدار ما
کن قدمی رنجه به دیدار ما
ای به سفر رفته! دل از ما مگیر
سایۀ لطف از سر ما، وا مگیر
من که نگه داشتهام پاس تو
دوختهام دیده به دستاس تو
دوختهام، با جگر سوخته
دیده به دیوار و درِ سوخته
بر دل من، جز اثر داغ نیست
لالۀ بیداغ، در این باغ نیست!
#محمدجواد_غفورزاده✍
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#مثنوی
ای آتش سینه، وای بر تو
ای شهر مدینه، وای بر تو!
ای دیده ببار خون، هماره
ای ناله برآ ز دل، دوباره
پاداش رسول، خوش ادا شد
یک آیه ز کوثرش جدا شد
آن آیه، دُر نهفتهاش بود
محسن، گل ناشکفتهاش بود
محسن که شد اوّلین فدایی
در خطّ ولایت خدایی
محسن که به سینه ماند آهش
آغوش بتول قتلگاهش
نایافته در جهان ولادت
گردیده نصیب او شهادت
گردیده خزان، بهار عترت
غم آمده در دیار عترت
تا چند نشستهاید خاموش؟
انگار که رفتهاید از هوش
غافل ز تمام دردهایید
نامرد و، شبیه مردهایید
خیزید، که دود رفته بالا
بر چرخ، ز بیتِ حق تعالی
دشمن به درِ سرای زهراست
ای وای من این صدای زهراست!...
📝 #غلامرضا_سازگار
اولین فدایی؛ زمینه.mp3
1.9M
🎙 نغمه پیشنهادی در قالب #زمینه
وزن: مفعولُ مفاعلن فعولن
#امام_حسین_ع_مناجات
چِقَدر خیر دیدهایم از محبّت حسین
به روی شانههای ماست دست رحمت حسین
زبانزدِ تمام عالم است مهربانیاش
دل مرا که بُرده است این عطوفت حسین
روایت است این که هر سحر فرشته میبَرد
سلام صبحگاهی مرا به خدمت حسین
شفیعِ روز محشر است، آجُرِ «حُسینیه»
به این بهانه که در آن شدهست صحبت حسین
چه بهتر است با وضو، میان روضه گریه کرد
عبادت است گریههای بر مصیبت حسین
رفیق! روضهخانه سنگرِ ولایت علیست
هزینه داده است شیعه پایِ هیئت حسین
رضایت حسین باطناً رضایت خداست
رضایت خداست باطناً رضایت حسین
به یک نظر دلِ خراب را درست میکند
خدا کند شویم شامل عنایت حسین
نترس! ظرفیت برای حُر شدن هنوز هست
رسول ترک، حُر شده است با هدایت حسین
گناهکار تا دو قطره اشک، حِین روضه ریخت
خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین
«حسین» بانی قبولِ توبههای «آدم» است
همین هزار و چند ساله نیست قِدمَت حسین
به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم
برای دردهای ما دواست تربت حسین
* *
به حشر هم قدم که مینَهَد هنوز بی سر است
قیامتیست لحظهی ورودِ حضرتِ حسین
✍ #بردیا_محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤یا حضرت مـــــادر 🖤
▪️خبر از یک زن بیمار
▪️شود میمیرم
▪️مادری دست به دیوار
▪️شود میمیرم
▪️با زمین خوردن تو
▪️بال و پرم میریزد
▪️چادرت را نتکان
▪️عرش بهم میریزد
|✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ|
فاطمه (س) یک زن بود، آنچنان که اسلام میخواهد. مظهر یک دختر در برابر پدرش، مظهر یک همسر برابر شویش، مظهر یک مادر برابر فرزندانش و مظهر یک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش.
علی شریعتی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام در کنار بستر
السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟
ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن
پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن
چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری
مثل من لبریز از درد دل و درد سری
گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری
با علی حرفی بزن این روزهای آخری
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم
خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم
چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست
گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست
باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست
فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است
کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است
آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است
تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است
هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت
فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت
بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه،
چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه
زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه
از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه
*زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان*
این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد
دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد
سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد
این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد
چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش
باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش
محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود
ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود
با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود
پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود
استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند
کارهای خانه را امروز زینب می کند
با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم
با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم
من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم
تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم
تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان
جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان
بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه
غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه
میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه
"هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه
"خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من
"بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من
وحید محمدی
مناجات با امام زمان عج و
گریز به روضه ی حضرت زهرا س
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر
همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر
آی آقای عزیز ما بیا برگرد که...
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر
از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر
دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر
یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر
هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر
قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر
دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر
آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر
وحید محمدی