eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم..غبارى زِ خيابان نجف بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف   وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف   آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست...   كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف   حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد و اگر كعبه دَرَد سينه‌ى خود ،جا دارد   سرِ ما ذبح كنيد بر سرِ ايوان نجف   زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ريزد تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مى‌ريزد گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مى‌ريزد   جانِ عالم به فداى شه مردان نجف   من على را به خدا رازِ خدا ميدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم   بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف   خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلميحَش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحَش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش   بنويسيد على بانىِ ايمان نجف   جلوه‌ى ديگرى از جلوه‌ى مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست   غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف   تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد... چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد....   چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف   تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى   بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف   صائمى
بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف "گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف   می ‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف"   مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای "سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای   عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف"   تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست "دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست   می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف"     بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت "آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌وقت   من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف"   می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه "نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه   هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف"   در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را "به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا   می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف"   در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم سالیانی هست سربار بتول و حیدریم شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم "ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم   سر به قربان مدینه جان به قربان نجف"   هستی الله در هست حسین است و علی خلقت عالم همه پست حسین است و علی هر دل آزاده ای مست حسین است و علی "رزق آب ‌و نان ما دست حسین است و علی   سال‌ها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف"   از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد "نیمه ی ماه رجب از راه دارد می‌رسد   کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف"   جواد_ شیرازی  
|⇦•سلام ای جواب سلام خدا.. و توسل ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و مناسبت روز پدر نَادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوَائِبِ .. سلام ای جواب سلام خدا ظهورت طلوع تمام خدا تویی آفتاب بلند زمین تویی سایۀ مستدام خدا تویی که به تعظیم تو ابر کرد تویی صاحب احترام خدا تو نهجُ البلاغه تو قرآنِ وحی کلامی بگو هم کلام خدا صدایت صدایش به معراج بود حدیثت حدیثِ مدام خدا برای تو کعبه جگر چاکم زد بیا مردِ بیت الاحرام خدا مرا کعبه ی سینه چاکم کنید فقط پای حیدر هلاکم کنید علی ابتدا و علی انتهاست علی مصطفی و علی مرتضی ست علی اول است و علی آخر است علی در ظهور و ولی در خفاست علی ظاهر است و علی باطن است علی لا اله علی لافتاست علی در معارج علی در بُراق علی اِنَّما و علی وَالضُحی ست علی با حق است علی بر حق است علی کعبه است و علی در حَراست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جداست علی نه خداست علی را بگو هرچه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه ست اگر تیغ تو سایه گستر شود همان ابتدا کار یکسر شود غلط گفتم آقا ندارد نیاز که تیغ شما خرج لشگر شود نیازی ندارد که میدان چو خاک به یک ضربۀ مالکش تر شود محال است جمع تمام سپاه که با قنبر تو برابر شود زمانِ شروعِ رجز خوانی ات زمین کَر شود آسمان کَر شود خدا دوست دارد تماشا کند کمی ذوالفقارِ علی تر شود ببندد اگر دستمال نبرد نباشد کسی را خیال نبرد به کعبه بگو راز تنزیل را بگو بشکند قلب قندیل را تو و مادر و مصطفی و خدا ببین دور خود جمع فامیل را کمی گَرد نعلینِ خود را بریز تفقّد نما بالِ جبریل را برای یتیمان کمی کار کُن بکن چاهِ آب و بزن بیل را بکِش طعنه های زن پیر را ببر روزها بار زنبیل را تویی صاحب پینه های قدیم تویی مرکب کودکان یتیم نگهدار ما را برای خودت فقط بین مهمان سرای خودت مرا آینه کُن به دردی خورم در آغوش ایوان طلای خودت برای پدر مادرم کافی است نخی ، ریشه ای از عبای خودت اگر پا گذارم به جا پایِ تو مرا می بری تا خدای خودت مرا می برد گوشه ای از بقیع فقط ردِ پا ردِ پای خودت سرت مانده بر شانه ی نخل ها بگو با من از ماجرای خودت چرا استخوان در گلو مانده ای که با روضه هایی مگو مانده ای شاعر: حسن لطفی
با سلام خدمت دوستان عزیزم روح پدر مرحومم و همه‌ی پدران آسمانی را با قرائت فاتحه ای شاد کنید. التماس دعا
با سلام و ارادت ویژه خدمت دوستان عزیز متن اشعار و نوحه های سالروز وفات حضرت زینب (س) مصادف با 15 رجب تقدیم حضور ذاکرین عزیز 👇👇👇👇
تاریخ وفات حضرت زینب (س) نظر معروف این است که آن حضرت پس از شهادت امام حسین (ع) بیش از یک سال و نیم زندگی نکرد و در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری، در ۵۶ سالگی از دنیا رفت و مرقد مطهر ایشان در سوریه است. مسلمه بن مخلّد از صحابه بود و از طرف معاویه در سال ۴۷ هجرى بـه عنوان حاکم مصر منصوب شد و در سال ۶۲ هجرى وفات یافت. عبیدلى تصریح مى کند که او بر بدن زینب (س) نماز خوانده، لذا مـعـلوم مـى‌شود که وى بعد از وفات بانوى عصمت وفات کرده و این سخن ثابت مى‌کند که وفـات زیـنـب (س) در سال ۶۲ بوده است. این که برخى از مـورّخین وفات آن حضرت را سال ۶۵ ذکر کرده‌اند درست نیست. تاریخ وفات حضرت زینب ۱۴۰۱ برابر با روز دوشنبه ۱۷ بهمن ماه است.
🔳 اولین تصویر از شهید پلیس امنیت شهید سرهنگ دوم شهرام حیدری که در درگیری با قاچاقچیان مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید . 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
|⇦•صاحب عزای خون خدا .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها وقتی که هست چشم تر تو مطاف اشک گم می‌شود دوباره دلم در طواف اشک چشمان بی‌قرار من و اعتکاف اشک آقا بخر مرا به همین دو کلاف اشک این اشک‌ها شده همه‌ آبروی من چشمی گشا به روی من ای آرزوی من ای طلعه الرشیدۀ من ایها العزیز ای غره الحمیدۀ من ایها العزیز ای نورِ هر دو دیدۀ من ایها العزیز خورشیدِ من سپیدۀ من ایها العزیز امشب بیا که روضه بخوانی برایمان صاحب عزای خون خدا صاحب‌الزمان امشب بیا و با دل خونین جگر بخوان از ماه خون گرفته و شق‌القمر بخوان از شام بی‌کسی و شب بی‌سحر بخوان از روضه‌های عمه‌تان بیشتر بخوان وقتی که چشم‌های تو از غم لبالب است آئینه غریبی و غم‌های زینب است این خاک غرق ندبه و آه است العجل هر صبح جمعه چشم به راه است العجل آل عبا بدون پناه است العجل بر روی نیزه‌ها سر ماه است العجل یا این دل شکسته‌‌ی ما را صبور کن یا از برای زینب کبری ظهور کن شاعر : یوسف رحیمی
|⇦•زینب که بود .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها زینب که بود ؟ واژه برایش نیامده‌ زینب که هست ؟ وقت ادایش نیامده‌ زینب چه کرد کار فقط کار مرتضاست زینب چه گفت خطبه به پایش نیامده زینب نه بلکه شیر اُحُد بانگ میزند آری صدا شبیهِ صدایش نیامده‌ تفسیری از حماسۀ شامش نگفته‌اند شرحی برای کرببلایش نیامده‌است از خواهش حسین گرفتیم تا ابد دستی به روی دستّ دعایش نیامده‌ در بِینِ روضه گریۀ عباس را ببین باور مکن برای عزایش نیامده‌است پیراهن حسین در آغوش دارد و با گریه گفت حیف عبایش نیامده‌است اُمِ‌وَهَب نشسته پَرَش را گرفته است بالاسرش رُباب سرش را گرفته است در فکرِ آب مانده و سایه نمی‌رود در آفتاب مانده و سایه نمی‌رود این لحظه‌های آخر و او رو به کربلاست او رو به قبله است بگو رو به کربلاست افسوس سایه‌ها سرِ خواهر نیامدند از شش برادرش یکی از در نیامدند عباس راکه داشت کسی سایه‌اش ندید سی سال قامتش زن همسایه‌اش ندید عباس راکه داشت به محمل حجاب بود گهواره ای کنار عروسش رباب بود یادش نرفته بغضِ پریشانی‌اش شکست سر را که دید گوشۀ پیشانی‌اش شکست اینجا شراب پُر شده در کاسه‌ها چرا؟ اینجا پُر است از همه رقاصه‌ها چرا؟ ای کاش سر به طشتِ طلایش نمی‌رسید این ضربه‌هایِ چوب صدایش نمی‌رسید در پیشِ عمه دخترکی ناتوان شکست آنقدر زد که آخر سر خیزران شکست ای خوشی ندیده زینب .. شاعر : حسن لطفی
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ‌سه گروه را هرگز فراموش نکنیم: آنهایی که ما را در شرایطِ دشوار، کمک کردند. آنهایی که ما را در شرایطِ دشوار، رها کردند. آنهایی که ما را در شرایطِ دشوار، قرار دادند. 🆔 @Arbabhosyn
یک شعر زیبا در وصف حضرت فاطمه بنت اسد مادر گرامی امیرالمؤمنین علی علیه السلام 👇👇👇 من از کنیزان حریم کبریا ایم از بهترین زن های درگاه خدایم من خانه دار سفره دار مکه هستم من همسر عمران همان مرد خدایم مریم ترین زن در دیارکعبه هستم حوا  ترین از حیث تقوا و حیایم من فاطمه بنت اسد  ام الیقینم من مادر حیدر امیرالمومنینم من در طواف کعبه بودم ناله کردم تا که خداوند مبین بخشد امانم ثقل عظیمی بود همراهم که گفتم یارب مدد کن با بر منزل رسانم گویا که   کعبه دور من می گشت آن روز تا که بگیرد از محبت در میانم  بشکست دیوار و من از بالا شنیدم میگفت با من اود خولی آن میزبانم من شکر گوی لطف رب العالمینم من مادر حیدر امیرالمومنینم تا که خدا نور علی را جلوه گر کرد بر دامنم مبهوت  روی ماه بودم دیدم که بتها بر عزیزم سجده کردند ت جلال او در این درگاه بودم چشم انتظار دیدن او مصطفی بود بابای او همراه ختم الانبیا بود وقتی که از کعبه قدم بیرون نهادم آغوش احمد بحرین دوردانه وا بود   با اذن پیغمبر لبش را باز فرمود ذکر لب فرزند من وحی خدا بود لبریز از آیا ت ناب مومنون شد قد افلح  سرچشمه راه خدا بود من مست قران خواندن این نازنینم من مادر حیدر امیرالمومنینم دیدم تمام وجه الله الصمدرا ام الاسد فرمود حق بنت اسد را در مدح او پیغمبر اعظم بیان کرد حق رو نموده قل هو الله احد را یعسوب دین میزان اعمال است حیدر با او مشخص کرده حق هر خوب و بد را در پیروی  از راه و رسم مرتضایم باید بگیردشیعه اش از بیست، صد را من مادرش هستم ولی لحظه به لحظه برلب سرودم ذکر یاحیدر مدد را من خود دخیل محض این حبل المتینم من مادر حیدر امیرالمو منینم فرمود احمد وصف او پایان ندارد حیدر که تعریفی به جز قرآن ندارد جز از زبان مصطفی و وحی منزل توصیف شاه لافتی امکان ندارد حیدرکه تنها حاضر لیل المبیت است وصفی به جز یارب و یاسبحان ندارد توحید بی رکن ولایت شرک محض است چون جسم دین بی نام حیدر جان ندارد صد بار در قرآن اگر نیکوببینید   فرموده حق خصم علی ایمان ندارد من از ولایت پیشگان اولینم من مادر حیدر امیرالمومنینم باید علی را نیمه ی شب ها ببینید در سجده ای طولانی و زیبا ببینید او مونس مستوحشین در قبر باشد آید میان قبر مولا را ببینید من خود میان قبر گفتم مستکینم من مادر حیدر امیرالمومنینم ای شیعیان باحب او عصیان بشویید ذکر علی را مثل قرآن پاک گویید گویید با هر که دچار فتنه گشته تنها مدداز حضرت حیدر بجویید تا ازشما راضی شود شاه ولایت با یادمن درعید میلادش بگویید من فاطمه بنت اسد ام الیقینم من مادر حیدر امیرالمومنینم
|⇦•یک سال و نیم گریه کردم... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک سال و نیم گریه کردم یک سال و نیم غرق آهم یک سال و نیمِ هنوزم تو گودی قتلگاهم هنوز یادمِ که گلوتو بریدن هنوز یادمِ پیرهنت رو دریدن هنوز یادمِ رو تنت میدویدن هنوز یادمِ رو تنت میدویدن بعد تو رنگِ خوشی رو ندیدم از دست دنیایِ بی تو بریدم امشب منم به وصالت رسیدم ای وای، حسینم! حسینم! حسینم! مثلِ تنت قلب زینب، پرپر شده غرق خونه بعد یه سال دوری تو، زینب دیگه قدکمونه هنوز یادم‌ِ پیش من دست و پا زد هنوز یادمِ مادرم رو صدا زد هنوز یادمِ خنجر و‌ از قفا زد قلبم به یادِ لب تو کبابه هر روزِ زینب بدونت عذابه زینب کجا و شراب و خرابه ای وای، حسینم! حسینم! حسینم! روز و شبم سخت شده باز، دلگیری و آه و ناله یادم‌ نرفته هنوزم، اون گریه های سه ساله تو رفتی و قلبم‌ کنار تو‌ جا موند چی شد که یه‌عاشق از عشقش جدا موند نبودی که زینب زیر دست و پا موند خسته ام، بریدم‌، شکستم‌،خمیدم امشب دیگه به‌ وصالت رسیدم‌ یک‌ و سال ونیمِ تورو من‌ ندیدم ای وای، حسینم! حسینم! حسینم!
|⇦•پس از تو آب اگر خوردم... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها پس از تو آب اگر خوردم از این چشمان تر خوردم گلی هستم که از هر شش جهت به خار برخوردم برای دلخوشی دختران نیمه جانت بود در این یکسال و اَندی لقمه نانی هم اگر خوردم چه کارى برمى آمد از برادر مُرده اى چون من فقط زانو بغل کردم، فقط خون جگر خوردم منی که سایه ام را مَردم کوچه نمی دیدند منی که شش برادر داشتم، حالا نظرخوردم به نان کوچه و خرمای مَردم لب نزد زینب میان کوفه هر چه خوردم از دست پدر خوردم نمی دانم تو می بینی که جایی را نمی بینم؟ غروبی داشتم میرفتم از خانه به در خوردم شب شام غریبانت از این خیمه‌ به آن خیمه برای هر یتیمی که سپر گشتم سپر خوردم من پرده نشین را محمل بى پرده اى دادند به هر جا که گذر کردم چقدر از رهگذر خوردم تو و پیراهن پاره، من و این چادر پاره تو سنگ از صد نفر خوردى، من از صدها نفر خوردم علی اکبر لطیفیان یا مَظلوم! یا غَریب! یا عَطشان! رَحِمَ اللّه مَن نادَاه یا حُسین روضه ندارد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد من بی وضو‌ موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم خوبان روزگار مسلمانِ زینب اند دیوانه ی حسین و پریشان زینبند آنان که خاک را به نظرکیمیا کنند حتما کنیز و پیر غلامانِ زینبند *امام زمان فرموده اند: برا عمه ام‌گریه کنید و بعد برا فَرجم‌دعا کنید، من هم دعاتون‌میکنم... گفت: آقا! این همه مصیبت، چرا برا مصیبت عمه‌جانت خون‌گریه میکنی؟ فرمود:شهادت ارث ماست اما دیگه رسم‌نبود دست زنامون رو ببندن و تو‌ بازار ببرن ....* خبر داری سر بازار رفتم میان مجلس اغیار رفتم‌ عقیق تو به دستِ ساربان شد طلایِ من نصیب کوفیان شد
|⇦•خمیده خمیده رسیدم... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها سَیِّدَنَا العَطشان! حسین جان! خمیده خمیده رسیدم به تو شکستم شکستم دَمِ جسم تو عزیزم عزیزم شبیه تنت بریده بریده میگم اسمتو بریده بریده نفس میزنی فقط مادرت رو صدا میزنی نزن دست و پا که میوفتم حسین دَمِ قتلگاه دست و پا میزنی سَیِّدَنَا العَطشان! حسین جان! اجازه بده تا جلوتر بیام که از زیر نیزه خلاصت کنم بیا صورتت رو نکش روی خاک اصلاً اومدم التماست کنم بمیرم بمیرم که غارت شدی میرم خواهش از دشمنت میکنم میرم پس میگیرم لباس تو رو خودم پیرهنت رو تنت میکنم سَیِّدَنَا العَطشان! حسین جان! غریبم غریبم یه کاری بکن جلو بچه ها حرف بد میزنن منو مثل بابا کشیدن رو خاک تو رو مثل مادر لگد میزنن سلامٌ عَلَی یا حسین شهید الهی کمی آب بهت میرسید سَیِّدَنَا العَطشان! حسین جان! یکی داره پیرهن رو‌ میدزده پیرُهن‌ که نه کفن‌میدزده یکی داره با یه کهنه خنجر سر واز روی بدن میدزده یه سپاه داره سرت میریزه خستگی از بدنت میریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت میریزه *ای حسینم،ای حسینم...ناله بزن بگو‌: حسین!...*
. روزنامه نگار مصری رانيا العسال: 《مهم نیست ازچه مذهبی است و عمامه اش چه رنگی دارد ؛ همین که آمریکا زیر پاهاش در حال نابود شدن است است و کرامت اسلام زنده شده است،کفایت میکند》 .
❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله) فرمودند: هرکس که خداوند محبت ائمه اهل بیت (علیه السّلام) را روزی اش نموده باشد، همانا به خیر دنیا و آخرت نائل شده است. .
|⇦•چشمام و به این در... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها چشمام و به این در دوختم بیا از غصه ی دوری سوختم بیا حال و روزمو ببین دیگه زینب داره میمیره پیرهنِ تو بغلم داره باز جون من و میگیره از این پیرهنت معلومه چقدر زخم‌داشتی، تو روی تنت تشنه بودی و تنها بودی و دوره کردنت غریبِ مادرم‌ حسین... کشته من و این بغضِ تو‌ گلوم تو بودی روی نیزه رو به روم میدیدم زخمِ سَرِ تو‌ رو سنگا بوسه میزنن زینب اون‌موقع شکست که دیدم‌چوب رو لبت میبرن آه از دخترت وقتی که بغل گرفت وبوسه زد به سرت صورتش کبود قدش شد کمون مثل مادرت غریبِ مادرم‌ حسین... گریه میکنم با چشم ترم یادم نمیره چی اومد سرم مثل دستای بابام روی دستم جای طناب قلبم و میسوزنه صدای لالاییِ رباب ناچار بردنم دست بسته من رو‌ مجلس اغیار بردنم پیش چشمایِ سقای حرم‌ بازار بردنم غریبِ مادرم‌ حسین...
|⇦•حسین‌جان به یاد لبت... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها حسین‌جان! به یاد لبت یک شبم‌خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسۀ آب گذاشتم واویلا حسین‌جان! تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیرِ نیزه خدا حافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا *بمیرم برا خواهرش که خاطره هاش دست شمر افتاد... ببین چی کار کردن با بی بی زینب هیجده تا خاطره هاش بالای نیزه است...* صدا میزدم‌ مادرت رو یا مظلوم به‌ دامن بگیره سرت رو یا مظلوم صدا میزدم‌مادرت رو ای بی کسی به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم تا حالا از این خونواده زنی رو‌ نبردن اسارت الهی می مُردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم خبر آن نیست که اموال به غارت رفته خبر آن است که زینب به اسارت رفته