#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى...
راوي گوید:
وقتی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش فرق امیرالمؤمنین علیهالسلام را شکافت،
📋 فَاصْطَفَقَتْ أَبْوَابُ الْجَامِعِ وَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاءِ بِالدُّعَاءِ وَ هَبَّتْ رِيحٌ عَاصِفٌ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ
▪️درهاي مسـجد تکان خورد و فرشـتگان در آسمان ندا سر دادند و طوفان سیاه و تندي شروع به وزیدن کرد.
📋 وَ نَادَى جَبْرَئِيلُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ كُلُّ مُسْتَيْقِظٍ
▪️ جبرئیل بین آسـمان و زمین با صـدایی که هر انسان بیـداري میشـنید ندا برآوردکه:
📋تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى
▪️ به خدا سوگند پایههاي هـدایت و سـتارگان آسـمان و پرچم هـاي تقوا ویران و نابود گشت و ریسـمان محکم پاره شـد.
📋 قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِيُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ
▪️پسـر عموي محمـد مصـطفی صلیالله علیه وآله، جانشـین و وصـیّ برگزیده ، علی مرتضـی، سـید اوصـیا کشته شد. او را شقی ترین اشقیاء کشت.
📚بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۲
✍ فرقش شکافت، رُکنِ زمین و زمان شکست
یک ضربه زد ولی کمرِ آسمان شکست
نالید فاطمه که نزن نانجیب! زد
از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست
راحت علی به خاک نمیخورْد، میخ در...
شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست
تا خورد بر زمین، دلِ زهرا دو نیم شد
قلب حسین، قلب حسن توأمان شکست
فریادِ جبرئیل که پیچید، دخترش
بی اختیار در وسط آستان شکست
خون پاک میکند زِ روی خویش مرتضی
زینب دمِ در است؛ ولی بی گمان شکست
اینبار روضه خوانْد علی پیشِ دخترش
از تشنهای که داغِ لبانش جهان شکست
از تشنهای که داغِ جوان، داغِ طفل دید
در حلقههای هلهلهی این و آن شکست
از تشنهای که در وسط جمع گیر کرد
با سنگِ بی مُروّتِ این کوفیان شکست
وقتی رسید نیزهی خود را دوباره زد
وقتی که رفت نیزهی خود را سنان شکست
انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن
انگشت مانده بود؛ ولی ساربان شکست...
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸دُختِ سهساله کجا، دخترِ رشیده کجا / فرق شکافته کجا و سر بریده کجا ...
به نقل مرحوم علامه مجلسی:
📋 فَلَمَّا سَمِعَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ نَعْيَ جَبْرَئِيلَ فَلَطَمَتْ عَلَى وَجْهِهَا وَ خَدِّهَا وَ شَقَّتْ جَيْبَهَا وَ صَاحَتْ
▪️ هنگامی که حضرت امکلثوم علیهاالسلام ندای آسمانی جبرئیل (تهدّمت والله ارکانُ الهُدی) را شنید، بر صورت و گونه هایش سیلی زده و گریبان درید و فریاد زد:
وَا أَبَتَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا مُحَمَّدَاهْ وَا سَيِّدَاهْ.
📚 بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۲
➖ در نقلی دیگر نیز آمده است:
🥀 ... حسنین علیهماالسلام زیر بغلهای امیرالمؤمنین علیهالسلام را گرفته بودند و به سمت خانه میآوردند. دختران فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تا که وضع مولا را اینگونه دیدند، گریبان ها را چاکزده و معجرها را بر روی سر انداختند و نوحه سر دادند.
🥀 زینب کبری علیهاالسلام از همه بیشتر بیقراری میکرد؛ سیدالشهداء علیهالسلام آنقدر گریه کردند بود که از شدت گریه چشمانش مجروح شده بود؛ حضرت امّکلثوم علیهاالسلام نیز پیش آمد و عرضه داشت:
📋 یٰا أبَتاه! حُزنی عَلیکَ طویلٌ وَ عَبرَتنا لاتَرقٰی
▪️ای پدرجان! اندوه من بر شما طولانی و اشک چشم من قطع نخواهدشد.
📋 یا أبتاه! مَن لِلصّغارِ حتّی یَکبُروا و مَن لِلکِبارِ بَینَ المَلأء
▪️ای پدرجان! یتیمان را بعد تو از شما چه کسی بزرگ خواهد کرد و بزرگان را چه کسی از شرّ دشمنان محافظت خواهد نمود؟
📚ریاض الشهادة ج۳ ص۶۰۳
✍ یا حضرت امّکلثوم! شما در سن جوانی وقتی فرق شکافته پدرتان را دیدید، این جملات را فرمودید...
اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن دختر سهسالهای که وقتی سر پر خونِ پدر را در آغوش گرفت ، فرمود:
📜 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟
▪️ای پدرجان!چه كسي مرا در اين خردسالي يتيم كرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟
▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟
▪️چه كسي بانوان را در پناه خود ميگيرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟
▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟
▪️چه كسي اشك از چشمهاي اشك بار پاك ميكند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟
▪️چه كسي زنان آواره را مأوا ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟
▪️چه كسي موهاي پريشان مان را ميپوشاند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ!
▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور ميشدم!
📜 يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَري شَيبَكَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ
▪️كاش چهره در خاك ميبردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم.
📚نفس المهموم، ص۴۵۶
📚أسرار الشّهادة، ص ۵۱۵
🌹امام صادق علیهالسلام میفرماید:
👌هرگاه شب قدر میشود
ملائکه و روح و کاتبان به آسمان دنیا
میآیند و آنچه از مقدرات خدای تعالی
در این سال هست را مینویسند
📚تفسیر قمی، جلد۱،صفحه۳۶۶
✅ قدر به معناى اندازه و تعیین است
✍در این شب امور خیر و شر مردم
ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه
و خلاصه هر حادثهاى که در طول سال
واقع میشود مقدر میگردد عبادت در
شبهای قدر فضیلت فراوان دارد و در
نیکوئی سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است
https://eitaa.com/Arbabhosyn
.
1.05M
«شب قَدر شب ضربَت خوردن حَضرَت علی علیه السلام
🏴🥀🏴🥀
امشَب غَمی در سینهٔ اَهل زَمین اَست
امشَب.شب قدراَست قَدرمومنین است
سَرلوحهٔ پَرونَدهٔ هَرشَخص مُومن
روز جَزا حُبّ اَمیرَالمومنین اَست
قُرآن به سَر گیرید که قُرآن ناطق
امشَب سَرَش بشکَسته اَزشمشیرکین است
محراب مَسجدغَرق خون گَردیده امشَب
اَزغَم گَریبان چاک هَم روحُ الاَمین اَست
آئینه ای بشکَست که مانَندی نَدارَد
عالَم عَزادار غَم این نازَنین اَست
سَنگ اَجل برشیشهٔ عُمرَش رسیده
قاتل چوخُفاشی نشسته درکَمین است
ای وای اَگَر زینَب ببینَد زخم سَر را
چشم وچراغ خانه زخمی این چنین است
گویَدبه اشک دیده زینَب با حُسینَش
اَزچه چنین زَخمی سَربابای دین است
#تسلیت_یابن_الحسن🏴🥀
#استوری | به خداوند کعبه رستگار شدم...
╭┅───────────┅╮
🕌 https://eitaa.com/Arbabhosyn
╰┅───────────┅╯
توسل و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر
#شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
قرآن هارو مقابل صورت باز کنید...
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ.
*همین جور که نگاهت به خطوطِ نورانیِ قرآنِ، حاجتت رو بخواه، صدر حاجتِ همه ی ماها فرجِ امام زمان باشه، این شب ها برای ظهور امام زمان زیاد باید دعا کرد، ان شاء الله امسال ظهور آقامون رقم بخوره، برا سلامتی رهبرمون، برا مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هم دعا کنید، حالا قرآن هارو روی سر بگیرید، با من زمزمه کنید:
"اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ"
صدای همه بلند شه، پیر و جوان، زن و مرد، همه با من زمزمه کنند:
"ده مرتبه: بِکَ یا الله..."
"ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ..."
"ده مرتبه: بِعلیٍّ..."
به نام آقامون علی رسیدیم، وقت گریه است، وقت ناله است، امشب شبِ ضربت خوردنِ علی بن ابی طالبِ، برا مولامون آماده ای ناله بزنی؟ بسم الله...*
خیره به آسمان شده این دیده ی ترم
مظلومِ بی قرینه ی تاریخ حیدرم
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطارِ تلخِ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شده است مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اَشهَدِ حیدر بلند شد
یارب گواه باش که پُر گشته ساغرم
فزت و ربّ کعبه! سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دَمِ خانه دخترم
*تا نزدیکای منزل رسیدن، فرمود: رهام کنید، بقیه ی راه رو خودم میرم، گفتن: آقاجان! نمیشه، این ضربه ای که به سر شما خورده، خیلی سنگین بوده، مگه میشه بقیه ی راه رو خودتون برید؟ فرمود: زینبم دَمِ در ایستاده، دوست ندارم دخترم منو اینطور ببینه...*
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روزِ کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا وای معجرم
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
#شاعر سید پوریا هاشمی
*مولا فرمود: "اَلدَّهْرُ اَنْزَلَنِی ثُمَّ اَنْزَلَنِی، ثم اَنْزَلَنِی حَتَّى یُقال معاویة وَ عَلى!" روزگار علی رو پایین آوُرد، تا اونجا که اسمِ من رو کنارِ اسمِ معاویه بردن...
شب نوزدهمِ، میخوام بگم: مولاجان! اسم شما رو با اسم معاویه بردن فرمودید: روزگار علی رو پایین آوُرد... اما آقا جان! یه تیکه مقتل بخونم، اما یه روزی هم رسید" وَ سُبِيَ اَهلُكَ كَالعَبِيدِ وَ صُفِدُوا بِالحَديِدِ" با غل و زنجیر اهل و عیالِ ابی عبدالله رو به هم بسته بودن"يُطافُ بِهِم فِي الاَسواقِ" اینا رو تو بازارهای شام و کوفه می گردوندن...*
*ده مرتبه: بِفاطِمَةَ...*
یا فاطمه!
هوامو داشته باش تو این شبا
ز بندِ معصیت بشم رها
یا فاطمه!
سفارشم رو کن به بچه هات
بشم فدای تو، تو روضه هات
یا فاطمه!
شب قدر ازت میخوام
بذاری که نوکرت باشم
تا عُمر دارم بی بی!
منم غلامِ حیدرت باشم
*حالا یه بند روضه هم بخونم:...*
تو کوچه ها
تو صورتِ تو بی هوا زدن
جلو نگاه بچه ها زدن
تو کوچه ها
تو رو جلو چشِ حسن زدن
با التماس میگفت: نزن! ولی زدن
بمیرم پَرت شکست
دلِ خونِ دخترت شکست
اونقده تو رو زدن
تا غرورِ شوهرت شکست
"ده مرتبه: بِالحَسَنِ...*
یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن
داغی که گیسوانِ حسن را سفید کرد
"ده مرتبه: بِالحُسَینِ..."
افطارها به کام دلم زهر می شود
اربابِ ما گرسنه و تشنه شهید شد
*امشب شبِ قدرِ، تقدیر مینویسن، بگو: خدایا! امشب برا من گریه ی زیاد بر حسین بنویس، من مثل امامِ زمانم هر روز برا اربابم گریه کنم...*
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبرِ تو صبرم تمام شد
ای احترام واجبِ زینب دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه می خورد