🔴 عضو ستاد استهلال: چهارشنبه عید فطر است
🔹«قاضی میرسعید» پژوهشگر هلال ماه و عضو ستاد استهلال دفتر رهبر معظم انقلاب: هلال ماه در غروب سهشنبه با چشم غیرمسلح قابل رویت است، بنابراین چهارشنبه ۲۳ فروردینماه مصادف با اول شوال خواهد بود.
#عید_فطر
در غروب آفتاب رمضان
به پایان می رسد ماه خدا آهسته آهسته
شود طی موسم لطف و عطا آهسته آهسته
دل اهل نیاز از رفتن این ماه چون شمعی
میان شعله سوزد منتها آهسته آهسته
ندانستیم قدر پر بهای لَیْلَةُ الْقَدرش
چه شبهایی که شد از ما جدا آهسته آهسته
در این درگاه جای ناامیدی نیست می دانم
به جایی می رسد هر بی نوا آهسته آهسته
فقط باید شکیبا بود در این آستان یاران
که می بخشند هر جرم و خطا آهسته آهسته
مباش از آستان عشق حتّی یک نفس غافل
که مستغنی شود آنجا گدا آهسته آهسته
دل شب زنده دارانی که زخم از تیغ هجران است
به دست دوست می گیرد شفا آهسته آهسته
مهیّای سفر کن از همین امشب دل خود را
که گردد رهسپار کربلا آهسته آهسته
غروب روز عاشورا میان قتلگه ای دل
جدا شد رأس خورشید از قفا آهسته آهسته
بسوز از این عزا چون خیمه های سوخته "یاسر"
بنال از این نوا تا نینوا آهسته آهسته
،،،،،،،،،،،
محمود تاری «یاسر»
#مناجات_با_خدا
بدم؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله!
به اشک دیدهی حیدر، ببخش یا الله!
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سورهی کوثر، ببخش یا الله!
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر، ببخش یا الله!
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله!
ببر به کرب و بلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر، ببخش یا الله!
به دستهای علمدار کربلا سوگند
به حرمت علی اکبر، ببخش یا الله!
به بانگ العطش نازدانههای حسین
به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله!
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر، ببخش یا الله!
به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب،
سر حسین برابر، ببخش یا الله !
به خون میثم تمّار، جرم "میثم" را
به روی او تو نیاور؛ ببـخش یا الله!
✍ #غلامرضا_سازگار
#وداع_حسرت_ماه_مبارک_و_انتظار_مُحرم
گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره
زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره
چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی
سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی
خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود
به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود
سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش
کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش
فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود
میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود
گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟
بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟
اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی
دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی
اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد
دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
#کربلایی_مرتضی_شاهم─┅
#مناجات_با_خدا
من روسيهم، اگر سحر آمدهام
از شرم گناه، خونجگر آمدهام
خواندی تو مرا به خوان رحمت، امّا
اينبار، شكستهبالتر آمـدهام
✍ #سیدهاشم_وفایی
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#غزل
مرگم فرا رسیده و باید بایستم
محکوم به اطاعتِ فرمانِ "ایستم"
من یک گناهکارِ زمینگیرم ای خدا
من جز شکست خوردهٔ بیچاره کیستم؟!
حالا که غیرِ زحمتِ دائم نداشتم
راضی به رحمتی که مدام است؛ نیستم
گفتند میرسد دم ِ جان دادنم علی(ع)
عمری فقط به شوقِ همین لحظه زیستم
در فکرِ کفْنِ و دفنِ خودم بارها غروب
کنج حرم نشستم و نم نم گریستم
حالا که آخرِ همهٔ گریه ها؛ خوشی ست
غیر از امیدواری و جز عشق؛ چیستم؟!
در قید و بندِ بندِ کفن نیست پیکرم
چونکه علی(ع) رسیده و باید بایستم!
#مرضیه_عاطفی
#حدیث_نفس
#اخلاقی_و_اندرز
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
در عرش، صدای ارجعی پیچیدهست
یا ایتهاالنفس! بیا برگردیم
✍ #میلاد_عرفان_پور
#مناجات_با_خدا
کفریم، تو زنده کن به ایمان ما را
عیبیم، تو رحم کن بپوشان ما را
صبر تو کشاندهست به عصیان ما را
اینقدر مخواه نامسلمان ما را
کی میشود از مهر تو، شرمنده نشد
یا بندهنوازیِ تو را بنده نشد؟
از خشم تو بندۀ گنهکار گریخت
اما به کسی جز تو پناهنده نشد
آن محرم چشمههای تسنیم، کجاست؟!
آن سینۀ خالی از غم و بیم، کجاست؟!
گیریم که بگذرد خداوند از ما
ذوقی که بهشت را بفهمیم کجاست؟!
✍ #میلاد_عرفان_پور
دوبیتی
رباعی
بیست و هفتم رمضان
هفتم مولای عالم حیدر است
خانه ی مولا چو روز محشر است
خون بگرید از غم بابا حسین
دیده گریان بهر بابا دختر است
◾️
هفتم حیدر عزیز مصطفاست
خون جگر از داغ بابا مجتباست
خون بگرید از غم بابا حسین
خانه ی مولا به پا بزم عزاست
◾️
هفت روزه، مجتبی تنها شده
کوفه از داغ علی غوغا شده
خون جگر گشته حسین و زینبش
بزم غم در خانه اش بر پا شده
◾️
امام مجتبی قلب شکسته
درون سینه اش غم حجله بسته
به اشک دیده و قد خمیده
کنار قبر بابایش نشسته
◾️
کسی چون مجتبی ماتم ندیده
ز غم گردیده او قامت خمیده
کنار قبر بابای غریبش
بریزد از بصر اشک دو دیده
◾️
به شهر کوفه بی حیدر صفا نیست
به محراب دعا شیر خدا نیست
کنار خانه مظلوم عالم
به غیر از ناله طفلان نوا است
◾️
نمی آید چرا حیدر صدایش
به کوفه شد بپا بزم عزایش
کنار سفره ی افطار، زینب
شده خون جگرقوت و غذایش
◾️
عزای مقتدای عالمین است
حسن درماتمش درشوروشین است
بنالدزینب کبرا ز داغش
کنار قبر او گریان حسین است
◾️
همه ذره علی چون آفتاب است
به بحر دین یزدان در ناب است
حسن نور دل زهرای اطهر
کنار قبر او در اضطراب است
◾️
ز دنیا معنی صبر و رضا رفت
به سوی حق علی شیر خدا رفت
شده از داغ او دنیا پر از غم
امید اهل این عالم کجا رفت
◾️
از این عالم ابر مرد جهان رفت
به سوی فاطمه قامت کمان رفت
حسن گرید حسین می نالد از غم
علی مرتضی سوی جنان رفت
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
🔻
بیست و هفتم رمضان
هفت روز است در جهان غوغا به پاست
هر کجا را بنگری ماتمسراست
هفت روز است دیدهها گریان شده
بر پیمبر مرتضی مهمان شده
هفت روز است بی پدر عالم شده
عالم هستی پر از ماتم شده
هفت روز است دیده دریا گشته است
مرتضی مهمان زهرا گشته است
هفت روز است که گلی پرپر شده
سوی جنت رهسپر حیدر شده
هفت روز است غم فزون گردیده است
هر دل غمدیده خون گردیده است
هفت روز است مرتضی شدرستگار
رفته سوی حضرت پروردگار
هفت روز است گشته دلها بی قرار
مسجد و منبر بود چشم انتظار
هفت روز است دل عزادار علی است
دیده گریان یاد رخسار علی است
هفت روز است جمله دل ها خون شده
ازغم داغ علی محزون شده
هفت روز است کوفه دیگر بی صفاست
مسجد کوفه بگو حیدر کجاست
هفت روز است گل زخانه برده اند
غنچههای باغ دین پژمرده اند
هفت روز است مرتضی گشته خموش
صوت قرآنش نمی آید به گوش
هفت روز است کوفه گشته بی شکیب
بی علی شد مسجد کوفه غریب
هفت روز است مرتضی گشته شهید
قامت زینب از این ماتم خمید
هفت روز است دختران بوتراب
ریزد اشک چشمشان همچون گلاب
هفت روز است دل پریشان علی است
زینب غمدیده گریان علی است
هفت روز است سینه لبریز محن
سوزد از داغ پدر مولا حسن
هفت روز است دل بود در شور و شین
زین مصیبت سوزد و نالد حسین
هفت روز است کشته خیرالناس شد
دیده گریان پدر عباس شد
هفت روز است جان عالم بر لب است
سوگوار داغ بابا زینب است
هفت روزاست سوزداز داغش (رضا)
گرید و نالد به یاد مرتضی
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
🔻
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#ماه_مبارک_رمضان
#غزل
شکایت از من عنایت از او ، قنوت از من اجابت از او
گناه و عصیان همیشه از من ، همیشه عفو و حمایت از او
مرا فراخواند و من نرفتم ، بغل گشود و محل ندادم
که بوده دائم فرار از من ، که بوده همواره دعوت از او
عجب خدایی چه باوفایی ، چه مهربانی چه آشنایی
که من گنه کردم و به جایم ، مدام بوده خجالت از او
گناهکاری است عادت من ، گناه پوشی است عادت او
ندیده جز ناسپاسی از من ، ندیده ام جز محبت از او
مگر چه می خواست غیر طاعت ، چه خواست از من به جز اطاعت
نکردم از او اطاعت اما ، همیشه دیدم اطاعت از او
رسیده ام با دو بال بسته ، رسیده ام خسته و شکسته
حسین را صدا زدم تا ، مگر بگیرم شفاعت از او
حسین از سنگ دُر بسازد ، ز من هم ایکاش حُر بسازد
امید دارم بغل بگیرد ، مرا که بوده رفاقت از او
عجب رئوفی عجب رحیمی ، عجب بزرگی عجب کریمی
که ساربان نیز سائلش شد ، گرفت او نیز حاجت از او
به تیغ ، اذن حضور داد و به دشنه اذن عبور داد و
درون گودال بود و خنجر ، گرفت اذن زیارت از او
حسین در خاک و خون پر از تب ، به خیمه در آه و ناله زینب
برادری ماند و خواهری رفت اسارت از این شهادت از او
#محسن_ناصحی
🔻
#امام_زمان_عج
ای بر فراز چرخ، رسیده خروشتان
بر طوفان نوح کرده به پا، جنب و جوشتان
پیوسته بود بار ولایت به دوشتان
من مهدی ام که ناله ام آید به گوشتان
بیش از هزار سال گذشته زغربتم
جانم به لب رسیده از این طول غیبتم
یک خلق با منند و ندانند کیستم
قومی شدند منکر و گویند نیستم
بیش از هزار سال غریبانه زیستم
چون مادرم به کوه و بیابان گریستم
من وارث غریب غریب مدینه ام
فریاد بی صداست نفس ها به سینه ام
نسل جوان که دیده ی مهدی است سویتان
ای کوثر ولایت ما در سبویتان
با ماست در عیان و نهان گفتگویتان
در هر نفس ظهور من است آرزویتان
دست دعا بلند به سوی خدا کنید
ریزید اشک و بر فرج من دعا کنید
دشمن حقیر عزّت و مجد و غرورتان
فریاد ماست زمزمه ی سوز و شورتان
فتح و ظفر تجلّی فیض حضورتان
تابیده در سراسر اسلام نورتان
قرآن غریب و در طلب یاری شماست
مهدی در انتظار وفاداری شماست
من کشتی نجاتم و در گل نشسته ام
من یوسف و ز دوری یعقوب خسته ام
من داغدار مادر پهلو شکسته ام
در طول غیبتم به شما چشم بسته ام
عمری به سینه حبس شده دادهای من
داد شماست پاسخ فریادهای من
روزی که چشم آل محمّد به خون نشست
روزی که دست جدّ مرا دست فتنه بست
روزی که دست مادر مظلومه ام شکست
روزی که رفت محسن شش ماهه اش زدست
در اوج گریه گرم دعا بود مادرم
بالله قسم به یاد شما بود مادرم
آماده تا که روز ظهورم فرا رسد
فریاد من زکعبه به خلق خدا رسد
پیغامم از مدینه به اهل ولا رسد
در سامرا و در نجف و کربلا رسد
آنجا نوید وصل به خلق جهان دهم
بر شیعه قبر مادر خود را نشان دهم
آماده، ای تمام جوانان پاک جان
آماده، ای همه سپه صاحب الزّمان
آماده، ای سرشک من از چشم تان روان
آماده، ای به مکتب ما داده امتحان
ترک گناه و پیروزی از ما عبادت است
این بهترین مسیر جهاد و شهادت است
لبّیک ای به سینه ی یاران خروش تو
لبّیک ای تمام نداها به گوش تو
لبّیک ای حیات بشر جرعه نوش تو
لبّیک ای لوای حسینی به دوش تو
ای قطره قطره خون دل ما جواب تو
ایثار ماست منتظر انقلاب تو
تو دادخواه خون خدایی بیا بیا
تو آخرین چراغ هدایی بیا بیا
تو زنگ غم زسینه زدایی بیا بیا
تو نجل سیّد الشّهدایی بیا بیا
عالم دهد ندات که الغوث و الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزّمان
استاد حاج غلامرضا سازگار
#امام_زمان_عج
چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست
تمام عمر نشیند کنار معبر دوست
بخواند از غم هجران روی انور دوست:
"صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحهای از گیسوی معنبر دوست"
بدون یار، سراپا زیان و خسرانم
نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم
فراق، حق من بی وفاست می دانم
"به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست"
بگو برای نگار از ارادت بسیار
سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار
بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار
"و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست"
من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات
رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات
از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات
"من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست"
سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است
همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است
که گفته است فراق نگار آسان است؟!
"دل صنوبری ام همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست"
نمی دهند به مجنون وصال لیلا را
نمی دهند به او رخصت تماشا را
به سرورش نرسانند عبد رسوا را
"اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست"
محمدجواد شیرازی
🔻
#امام_زمان_عج
به تماشای تو ای باغ بهار آمده است
آسمان ها همه بر گَشت و گُذار آمده است
شوق دیدار تو را بلبل شیدا دارد
گل زیبا به تمنای نگار آمده است
حسرت وصل تو عمری است به دل ها مانده
دیده این بار به امید قرار آمده است
آن چه در سینه ی ما می تپد و پَر گیرد
مرغ جان است کنون از پی یار آمده است
آهوان سر به کف آیند به قربانگاهت
همه گویند خوشا وقت شکار آمده است
آن که جان می دهد از هجر تو ای مهر نهان
خسته جانی است که با حال نزار آمده است
قلب ها بی تو شکستَه ست بیا ای گل من
غصه بر سینه نشستَه ست بیا ای گل من
چشم های همه از روز ازل سوی تواند
مهر و مه سیر کنان از پی سوسوی تواند
عرشیان در طلب خیمه ی تو در صحرا
قدسیان بوسه زن خاک کف کویِ تواند
لحظه هایی که پر از نور به شام تارند
چون ستاره به میان شب گیسوی تواند
ذکر لا حَولَ و لا قوَّةَ اِلا بالله
ذکر توحید و همه ، نغمه ای از هوی تواند
هر چه محراب بُوَد خَم شده بر خاک رهت
عقل ها معتکفان خَم ابروی تواند
نه فقط ما و همه اهل جهان بی تابیم
اهل بیت اند که مشتاق گل روی تواند
همره جمع رسل هر که بیامد به وجود
هر امامی به لبش ذکر اباصالح بود
دیده ها چشم به راه است بیا مهدی جان
زندگی بی تو گناه است بیا مهدی جان
چشم هایی که به سوی تو بُوَد هر لحظه
منتظر بهر نگاه است بیا مهدی جان
ما همه غافل و تو حاضر ناپیدایی
روی ما گر چه سیاه است بیا مهدی جان
گر امید تو نباشد همگی می میریم
بودن بی تو تباه است بیا مهدی جان
لحظه لحظه دل ما ذکر تو را می گوید
تپش سینه گواه است بیا مهدی جان
بشنو این گونه که بانوی مدینه گوید
مادرت چشم به راه است بیا مهدی جان
در شب تار فراق تو همه دلگیریم
گر نیایی به خدا از غم تو می میریم
آخر ای حاضر پنهان ز کجا می آیی
از فراسوی زمان جانب ما می آیی
ما که دوریم ز درگاه خدا امّا تو
سمت ما ای همه ی عشق خدا می آیی
جمله بیمار فراق تو و هجران توایم
سوی بیماری ما بهر شفا می آیی
سر دهی بر همگان بانگ انا المهدی را
فصل رجعت رسد و با شهدا می آیی
بر تقاص حرمِ چادر آغشته به خاک
یا به خونخواهیِ آن دستِ جدا می آیی
تکیه بر کعبه زنی ، منتقم خون حسین
یعنی از کعبه و از کربُبَلا می آیی
ای جگر گوشه ی زهرا به فدایت مهدی
منتظر مانده جهان بهر ندایت مهدی
محمد مبشری
🔻
#امام_زمان_عج
آنکه از هجر صحبتش کم شد
خواه و ناخواه عزتش کم شد
میخورد برزمین هرآنکس که
با کریمان رفاقتش کم شد
سفره ما به نام مهدی نیست
بی سبب نیست برکتش کم شد
ما نه کاری برای او کردیم
و نه از طول غیبتش کم شد
نه گره باز شد ز کار فرج
نه که اصلا ز غریتش کم شد
بشنو باور نکن اگر گفتند
به گدایان عنایتش کم شد
آبرویش به باد خواهد رفت
دل که شوق زیارتش کم شد
همه لطف حسین بوده اگر
نوکرش بار زحمتش کم شد
آفتاب هدایت است حسین
معنی مهدویت است حسین
سیدپوریا هاشمی
🔻
#امام_زمان_عج
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا
جبران دردهاي دل هل اتا بيا
اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت
آقا تو را به آبروي مصطفي بيا
از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو!
اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا
ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست
اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا
از غربت غريب مدينه بگو بما
اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا
سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست
اي منتقم به خامس آل کسا بيا
احياگر صحيفه ي سجاديه تويي
اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا
بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم
اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا
شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست
اي مقتداي صادق آل عبا بيا
باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است
از چاه خواند ، يوسف زهرا تو را بيا
تو نور چشم عالم آل محمدي
سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا
از كودكي جواد الائمه به ياد توست
آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا
تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند
ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا
حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت
اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا
سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز
سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا
عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل
اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا
آقا قسم به درد اسيري عمه ات
با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا
محمود ژوليده
🔻
#امام_زمان_عج
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد
شبهای آخر من و ماه صیام شد
درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی
پشت در نگاه شما ازدحام شد
سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم
دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد
بین دعای آخر سفره دعا کنید
شاید که سال، سالِ ظهور امام شد
آقا دعا کنید که شبهای آخر است
شاید که مهمانی ما هم به کام شد
رحمان نوازنی
🔻
#امام_زمان_عج
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز
گذشت ماه خدا ماه ما نیامد باز
شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت
نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز
چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه
صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز
دوباره من نشدم آنچه را که او میخواست
دوباره کرد برایم دعا نیامد باز
اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید
اگرچه شد دلش از من رضا نیامد باز
دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم
که صاحب همهٔ روضهها نیامد باز
پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم
مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز
محمدعلی بیابانی
🔻
#زمزمه_وداع_ماه_رمضان_گریز_کربلا
#فروردین۱۴۰۲
ماه خدا ، خدا نگهدارت
دارم به دل امید دیدارت
یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار)
تا کرده ای عَزم سفر اِی وای
دل از فِراقت خونجگر اِی وای
ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار)
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
سی شب کنار سفره ات بودم
مونس وقتِ سحرت بودم
همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله)
خوشا بحال اون که فهمیده
درشب قدر لطف خدا دیده
خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش)
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
از بار معصیت ببین خستم
دل به امید کرمت بستم
بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران)
وقت وداع با تو چقدر سخته
ولی دلم از همه بُگسَسته
چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله)
اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو
اسم وداع اومد دلم خون شد
هر دیده با این روضه گریون شد
نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا)
صبری نما حسین کس و کارم
رحمی نما به این دل زارم
بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من)
حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
Shab 18 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.82M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_منصور_ارضی
خدایا خدایا اگرچه بدم
دوباره درِ خانه ات آمدم
رساندم خودم را به مهمانی ات
درِ رحمتت را به گریه زدم
خدایا خدایا گدایم گدا
به رویم نزن که کجا بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
جدا از تو دلواپسم در عوض
در آغوش گرم تو آسوده ام
خدایا خدایا گدایم گدا
به سنگ گناهم شکسته پرم
بگو با چه رویی بیایم حرم
بگیرم پر چادر فاطمه
وساطت کند پیش تو مادرم
شده حال و روزم خرابِ خراب
شده بی محلی به حالم عذاب
اجازه بده صورتم را کشم
به خاک درِ خانه ی بوتراب
علیً علیً علی یا علی
هوایی شده دل برای نجف
دهد بوی زهرا فضای نجف
شدم مست انگور روی ضریح
گدایم گدایم گدای نجف
علیً علیً علی یا علی
وبالم شده کوله بار گناه
نظر کن به حال منه رو سیاه
بده دست من را به دست حسین
به سمت حرم کن مرا سر به راه
حسین جان حسین جان حسین
شب جمعه مادر به قدی کمان
می آید حرم میشود روضه خوان
به یاد لب تشنه ی حسین
شده اشک مادر ز دیده روان
بُنَیَ بُنَیَ حسین جان حسین
بمیرم عزیزم غریب کشتنت
جلو چشمم زیر و رو کردنت
کلافه شدم بسکه چیدم تو را
چرا پس مرتب نمیشه تنت
بُنَیَ بُنَیَ حسین جان حسین
.