eitaa logo
ذاکرین آل الله
302 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
339 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست وپا میزد به زیرتیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن 🔸شاعر: _______________
هنگامِ وداع آمده دل در تب و تاب است وقتی تو نباشی همه جا مثلِ سراب است از خاطره ی شهر کجا می روی ای ماه آهسته برو از برِ ما این چه شتاب است!
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم در حَرم بودم و افسوس، که مَحرَم نشدم چتر، برداشتم از رحمتِ باران گفتم زحمتِ خویش شدم؛ از سرِ خود کم نشدم رود شد چشمه‌ی چشمانِ سحربیداران خواب ماندم که نَمی وصل، به زمزم نشدم همه با دستِ تهی آمده و شاه شدند منِ بیچاره‌ی مغرور، گدا هم نشدم با نسیمی همه‌ی برگ و برم می‌ریزد ریشه‌ام بند، به آب است که محکم نشدم در بهاری که همه فکرِ زمستان بودند ذره‌ای عاقبت‌اندیشِ جهنم نشدم همه در سجده گرفتند، سرافرازی را سر به زیرم؛ که به درگاه خدا خم نشدم روزه‌دارانِ عطش؛ روضه‌نشینِ حرم‌اند من ولی مُحرمِ احرامِ مُحرّم نشدم 🔸شاعر: ______________________________
به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست دوباره من تهی دستم ندامت همچنان باقیست . اگر چه سفره ی ماه مبارک جمع می گردد در توبه ولی بازست ، اجابت همچنان باقیست . الهی حسرت "العفو" به دل ها مانده و اما محرم میرسد از ره ، شفاعت همچنان باقیست . به هر عبد مسلمانی در این سی شب عطا کردی حسینی های عالم را عطایت همچنان باقیست . خدایا اربعین ما را بیا و کربلایی کن به زهرا در دلم شوق زیارت همچنان باقیست 🔸شاعر: __________________________
خداحافظ ای ماه خوب دلم خداحافظ ای آبرویِ گِلم مرا برده ایی تا کنار خدا خداحافظ ای کعبهٔ حاصلم گرسنه ولی غرق نعمت شدیم خداحافظ ای سفرهٔ کاملم تو نور خدا را نشان می دهی ولی حائلم حائلم حائلم تو ماهِ بلندی بلندی بلند من آن ذرهٔ ناقص و نازلم بدونِ تولای مولا علی به حق بندگیِ به کل باطلم اجازه ندارد به یأس این دلم که شد با حسن لطف حق شاملم خروجم نکردی تو از شهر خود که با اشک بر بی کفن داخلم محرم که شد از تو خواهم گرفت بماند امانت کنارت دلم 🔸شاعر: ____
روبه پایان مے رود این روز و شب ها حیف حیف مانده ام در گوشه اے تنهاے تنها حیف حیف مضطرب هستم که بخشیده شدم اے مهربان!! گرنبخشی..میشوم رسواے رسوا حیف حیف کاش مے شد لحظه ها را قدر مے دانستم خدا لحظه ها طے شد،شدم مغبونِ دنیا حیف حیف ماهِ تو یارب..چه ماهے بود ماهِ مغفرت .. رفت ازدستانِ من این ماهِ زیبا حیف حیف توبه کردم ..می پذیرےتوبه هاے ناقصم.. دائمااےکاشمے گفتم خدایا حیف حیف خسته ام از خویشتن از سستے و از التهاب واے از بے حالے ام اے حیّ یکتا حیف حیف من براے فاطمه ناله زدم شب هاے قدر کے نگاهم مے کنے خلاّق ِ والا حیف حیف 🔸شاعر: ____
به پایان آمداین ماه وعبادت همچنان باقیست دوباره من تهیدستم ندامت همچنان باقیست اگر چه سفره ی ماه مبارک جمع می گردد در توبه ولی بازست ، اجابت همچنان باقیست
ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ لحظاتِ نابِ أدعیه خوانی خداحافظ ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت شب زنده داری هایِ طولانی خداحافظ ای سفرهٔ افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه ای چشم های خیس ِ بارانی خداحافظ ای جنّتِ جوشن کبیر ای ذکرِ خَلّصنا شبهای قدر ای حالِ عرفانی خداحافظ خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ ای فرصتِ انفاق در پس-کوچهٔ اخلاص ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ ای روضهٔ فزتُ و ربّ العکبه در محراب ای فرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ * میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ! 🔸شاعر:
ای کاش نشانی از هلالم بدهند روزی خبرِ خوبِ وصالم بدهند از رؤیت روی ماهِ مهدی چه خبر؟ ای کاش جوابی به سؤالم بدهند 🔸شاعر: شجاع
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت 🔸شاعر: خادم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگامِ وداع آمده دل در تب و تاب است وقتی تو نباشی همه جا مثلِ سراب است از خاطره ی شهر کجا می روی ای ماه آهسته برو از برِ ما این چه شتاب است!