eitaa logo
ذاکرین آل الله
281 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ای قبله‌گاه اهل ولا سامرای تو بالاترین عبادت شیعه ولای تو هم نور داده بر همه درس هدایتت هم رهنمای ماست سراج‌الهدایِ تو آئینه‌ی رسول خدایی و دیده‌اند روی خدا به روی محمّدنمای تو بیگانه با خداست به حقّ خدا قسم آن‌کو در این جهان نبود آشنای تو نزدیک‌تر ز جان منی ای عزیز دل هرچند دورم از حرم با صفای تو وقتی قدم به برکه‌ی شیران گذاشتی صورت گذاشت شیر درنده به پای تو دستی ز دل برآر و دعا کن به جان ما ای جان گرفته جانِ دعا با دعای تو حتّی اگر به گِرد حرم آورم طواف باشد دلم به جانب صحن و سرای تو بیمار کن مرا که شفا یابم از دمت ای چشم صد مسیح به دارالشّفای تو کوری، بِه از ندیدن روی خدا نما لالی، بِه از نگفتن مدح و ثنای تو بالاتری از این که بگویند سیدی باشد هزار حاتم طایی گدای تو ای از ازل به عالم و آدم امامتت ما را گدای سامره کن از کرامتت ✍ 🔻
●تا هستم من اسیر تو ندارم میل آزادی نوشته روی قلب من مدد یا حضرت هادی ■تو رگات خون علی رو داری مقتدای همه عاشقایی واسه نوکرای تو همین بس پاره ی دل امام رضایی ★فلک مجنونته دلم مدیونته دعای حضرت زهرا بلا گردونته امیر سامرا شه ارض و سما یه روزی جونمو میدم زیر پای شما ♢یا هادی مدد یا هادی.. ❣❣❣❣❣❣❣ ●قسم که خون تو رگ هام به عشقت داره میجوشه شبیه حرم ارباب ضریحت شده شیش گوشه ■سامرای تو برام بهشته آسمون دور سرت میگرده این دعای جامعت آقاجون کار تیغه ی حیدر و کرده ‌★چشمام دریای نیل دلم گشته دخیل غلام حلقه به گوش تو شده جبرئیل تویی آرامشم به عشقت دلخوشم گدای سامره هستم تا نفس میکِشَم ♢یا هادی مدد یا هادی... ❣❣❣❣❣❣❣ ●میدونی دوست دارم آقا،میون نوکرات جاشم خودت یه کاری کن واسم، محرم کربلا باشم ■رو بروی حرم علمدار آرزومه که بازم بشینم توی بارون چشام دوباره گنبد حرمشو ببینم ‌★حسین تاب و تبم همینه مذهبم که من دیوونه ی سالار بی بی زینبم فدای کربلات شدم مست نگات دلم تنگه برای دیدن صحن و سرات ♢اربابم حسین اربابم... ❣❣❣❣❣❣❣
.👆 به آوای جلی میخونیم از اوصاف علی میخونیم هر چی میگیم ما نمیشه حتی نمی ازین دریا ۲ با یه نظر زر کرده ابوذر رو کی میدونه جایگاه قنبر رو میثم شد شُهره به عشق مولا سلمان شد قطره توی این دریا اذون گفت بلال باشور و باحال بلند و رسا علی ولی الله قبوله اعمال فاطمه خوشحال وقتی میگیم ما علی ولی الله علی ولی الله ع ازاین شور و شعف سرشارم من از شوق نجف سرشارم باپای دلم به سمت حرم قدم برمیدارم شیرین بود روزو شبی که شد سپری تو شهر نجف تو خونه ی پدری حس و حال زائرا چه دیدنی بود اونجا ذکر یاعلی شنیدنی بود صدای اذون زمین و زمون میگن یک صدا علی ولی الله رو به رو ایوون زیره آسمون میگن عاشقا علی ولی الله علی ولی الله ع مثل شیر شجاع میجنگه برا دین خدا میجنگه توی کارو زار یمین و یسار توی مشت کرار حماسه یعنی هر حمله‌ی حیدر پیغمبر قرصه دلش به این یاور خیبر شاهده که خشم مولا چیکار کرد با قلعه‌ی یهودی ها عدو پشیمون لرزون و گریون میکنه غوغا علی ولی الله جاری شد خون میون میدون محشر کبری علی ولی الله علی ولی الله ع
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. جشن و سرور شیعیان آمده عید امیر مؤمنان آمده وه چه دلپذیر است موسم غدیر است دمیده انوار هدایت علی شده شاه ولایت یا علی و یا علی و یا علی غدیر خم وادی سینا شده نور الهی متجلی شده چنین گفته احمد به فرمان سرمد علی امیر و جانشین است به خاتم نبی نگین است یا علی و یا علی و یا علی شکر خدا که من حلال زاده ام دل به تولای علی داده ام زلطف داوری من شدم حیدری علی که چون بدر تمام است در دو جهان مرا امام است یا علی یا علی و یا علی .
. قرائت کن قاری نمیشه تکراری میجوشه این چشمه تو قرآنِ جاری الیوم  اکملت لکم دینکم وحیُ   آیه ای برای مردم گفتن  اینو برا بار چندم علی مولاست روشنه مثل روز   دشمنه کینه توز نمیتونه با امر حق مقابله کنه نور حق آشکار    کافیه که یه بار آدم نگاه به آیه ی مباهله کنه یاعلی یاعلی ع دادن این دلهارو به دست دلدارو خداهم دوست داره محب مولا رو سجده  ها داره شکر این نعمت نعمت   یعنی این عشق و ولایت مولا    شاهه ما هممون رعیت امام ماست در فراز و فرود  درقیام و قعود ذکر دلارام لب عاشقا یاعلی مدیون مادریم  کرد دعا نوکریم فقط ما میتونیم بگیم یااباناعلی یاعلی یاعلی ع ذوالفقار سرمسته سر میزد پیوسته تو همین حال یکی در میرفت آهسته لرزید   تن دشمن با فریادش دشمن  به غلط کردن افتادش هیچ وقت  تاریخ نمیره از یادش علی یکتاست حافظ دین علی  یار مسکین علی نبود و نیست کسی شبیه علی توجهان توی میدون دلیر   همنشین با فقیر میمونه اسمش تا ابد جاودان تو اذان یاعلی یاعلی ع ..
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مهم اینه محب مولاییم کار نداریم با دشمن غاصب عنوان صحیفه المؤمن حب علی ابن ابی طالب این محبت باعث فلاح و رستگاریه ما گداشیم  بالاتر ازاین چه افتخاریه مثل مولا  مقام شیعه شم انحصاریه هر چی به مولا منتسب باشه میشه باارزش سنگ میشه دُرّو ابرو دار دو عالم عبدش هر کسی دل داد به علی نشد دچار لغزش یاعلی مولا قیمتیه این عشق پاک و ناب نمیشه که نصیب اجانب عنوان صحیفه المؤمن حب علی ابن ابیطالب بهره منده از تو کرامتت حتی عدو واسه عاشق مردنِ برای تو شد ارزو مطمئنیم  وقت مردن باتو میشیم روبرو ماکه میدونیم شامل عنایت خاص تو ایم هرچیکه باشیم هرجایی بریم بازم واسه توایم میدونی خیلی عاشق حسین و عباس توایم یاعلی مولا عصاره فضائل حیدر سلام برتو ای عبد صالح عموی مهربون خیامو میون میدون قمره فاتح یا ابولفضل ذکر روی لب هر پیرو جوون زائریم باز ازمسیر دور قبول کن ازمون هر کی واست بمیره نمیشه هیچوقت پشیمون با دم و ذکرت شده غوغایی تو هیات برپا تشنه ی عشقیم  کیه بهتراز تو آقا سقا ارادتمندن جور دیگه ای به تو نوکر ها یاابوفاضل .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. سرود عیدغدیر باکمک ازیک مثنوی مرحوم عباس خوش عمل وابیاتی ازاستادسازگار🌸🌸 ای شرف عالم وآدم علی یاعلی مردخداشاه مکرم علی یاعلی تابه ابدازتوزنم دم علی یاعلی وارث پیغمبرخاتم علی یاعلی مست تولای توام یاعلی خاک کف پای توام یاعلی یاعلی مولاعلی مولاعلی 🌸🌸🌸🌸 ای که به عالمی توهستی امیر یاعلی ای که تویی صاحب خم غدیر یاعلی مثل نبی وفاطمه بی نظیر یاعلی نام دل آرای شمادلپذیر یاعلی به به ازاین مرحمت مادری حیدری ام حیدری ام حیدری یاعلی مولاعلی مولا علی 🌸🌸🌸🌸 برشرف وقدرشماآفرین یاعلی ذکرعلی علی بوددلنشین یاعلی نیست به غیرازتونبی راقرین یاعلی منتخب ومنتصب وجانشین یاعلی فارغ ازاین بی هدفی کن مرا مثل امینی نجفی کن مرا یاعلی مولاعلی مولاعلی 🌸🌸🌸🌸 گوش فلک غرق صدای توبود یاعلی خلقت عالم زبرای توبود یاعلی دردل هرکس که ولای توبود یاعلی شامل الطاف خدای توبودیاعلی من به تولای علی زیستم شکرخدا راعمری نیستم یاعلی مولاعلی مولاعلی 🌸🌸🌸🌸🌸 ماهمه نابودوتوبودی علی یاعلی رازخدارمزوجودی علی یاعلی روح عبادات وسجودی علی یاعلی خلق خداراتوشهودی علی یاعلی روزوشبم رابه توسرمی کنم لعن ابوبکروعمرمیکنم یاعلی مولا علی مولاعلی 🌸🌸🌸🌸🌸 کیست بغیرازتومرادهمه یاعلی یاکه رسدجزتوبه دادهمه یاعلی زدشمنان نمی کنم واهمه یاعلی لعن کنم به قاتل فاطمه یاعلی بودبه روزوشبم این زمزمه لعن علی عدوکِ فاطمه یاعلی مولا علی مولا علی .
. اظهر و من الشمس فضائلِ علی حقیقتا افضل الافاضل علی نور دل و زینت محافل علی تعظیم کرده عالم مقابل علی ما سر در نمیاریم کی بوده مولای ما شده مشق ملائک نوشتن از این آقا از اول علی برگزیده بوده نورش رو خدا آفریده بوده چهره ای زیبا خدا تا حالا مثل این آقا نکشیده بوده الحمدلله که مولامی بحث نداریم سره برتریه علی مبرهنه روشنه رهبریه علی برای خدا عجب مظهریه علی ثابت شد تو غدیر سروریه علی نمیده تشخیص حقُ چشم کور منافق نداریم کار با بقیه خلائق هر چی لایق جاداره سر از سجده بر نداریم با حب علی ما که رستگاریم واسه ما لذت. داره این نعمت نمیخوایم جنت ما علی رو داریم الحمدلله که مولامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 😭 باز هم جمعه رسیده است کجایی آقا کاش می شد که تو امروز بیایی آقا یک نشانی بده از خیمه ی خود، دلتنگم حق بده، خسته ام از درد جدایی آقا هم نشد محرم چشمم، رخ زیبای تو هم به گوشم نرسید از تو صدایی آقا تو بیا دیدن من، چون که شکسته بالم مرغ قلبم شده سمت تو هوایی آقا درد هجران تو را نیست طبیبی لازم تو فقط مرهم زخم دل مایی آقا از تو ای قبله ی حاجات  ِهمه می خواهم که دعا بر فرج خود بنمایی آقا شده ای خاک نشین؛ بین کدامین صحرا من نبینم که چنین غرق جفایی آقا من نبینم پسر فاطمه خون گریه کنی خسته از روضه ی هر صبح و مسایی آقا همه ی عمر  ِتو در غربت  ِجانکاه گذشت بی امان، خون جگر از صبر و رضایی آقا روز جمعه ست،دوباره دل تو عاشوراست باز هم قلب تو شد کربوبلایی آقا روز جمعه شده و باز تو یاد داغ  ِ غارت پیرهن و کهنه عبایی آقا من بمیرم که تو هر صبح و مساء دل خون از روضه ی بزم می  ِشام بلایی آقا گفت زینب: لب  ِ زخم تو نمی خواهد چوب من نبینم که تو در طشت طلایی آقا ✍
گفت: «سُرّ من رَأی»، ترجمان «سامرا»ست من ولی دلم گرفت... این حرم چه آشناست چون نجف شکوهمند؛ چون مدینه رازدار داستان آن ولی، داستان کربلاست... ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام! ذکر ما علی‌الدّوام، گریه‌های بی‌صداست آنچه بر زبان ماست، نام مهربان توست آنچه بر زبان توست، اسم اعظم خداست از زمان کودکی، در پی‌ات دویده‌ایم از همه شنیده‌ایم، گَرد راه تو شفاست باغ‌هایی از بهشت، گوشه‌ی عبای توست این عبای مصطفی، این عبای مرتضی‌ست ای هدایت نجیب! آسمانیِ غریب! مضطریم و منتظر، یادگار تو کجاست...؟ ✍
به نگاه تو، خدای تو، اشارت می‌کرد نور را، سوی دو چشم تو، هدایت می‌کرد ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را، داشت زیارت می‌کرد دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود  چارمین بار، علی بود، امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو، شفا می‌بخشید عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت می‌کرد «و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و آه! آه! از آن شهر، که بی‌قبله، عبادت می‌کرد  متوکل، به تماشای شرابت آورد به دل مست تو، از بس که حسادت می‌کرد و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت با نگاه تو، به هر ذره سرایت می‌کرد «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر» وقتی از پنجره‌‌ی شوق، صدایت می‌کرد  کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی می‌‌داد ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت می‌کرد خاک ایران من از عطر تو، پر شد وقتی سید عارف ری، از تو روایت می‌کرد مهدی‌ات، حضرت هادی! سفرش طول کشید کاش می‌آمد و با عشق، قیامت می‌کرد کاش می‌آمد و با صوت تو، با لحن علی خط به خط، «جامعه» را، باز تلاوت می‌کرد ✍
باید چه گفت مدحت شاهی عظیم را؟ کو شعرتر که وصف کند این حریم را؟ کو یک گره که باز نگردد به دست او؟ کو حاجتی که خسته کند این کریم را؟ کوکوکنان نشسته به بامش، مگر کریم با دست خویش دانه دهد یاکریم را هوهوی پرچمش به تقرب کشانده است تا سامرا به روی دو زانو نسیم را یک جرعه از کناره‌ی دریای حکمتش پرورده است حضرت عبدالعظیم را با تیغ آبدیده‌ی نور هدایتش سرکوب کرده خدعه‌ی قوم رجیم را هرگز به پادشاهی عالم نمی‌دهیم حظّی که از گدایی او می‌بریم را مدیون اوست مکتب قرآن و دین حق، در فتنه‌ها صراط چنین مستقیم را ✍
خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعله‌ی کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی فزای جان و دل عاشقان تویی جدت امام هشتم و سلطان دین رضاست جد امام عصر و ولیّ زمان تویی با "جامعه کبیره" سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی ✍
خوشا سَری که شود خاکِ پای حضرتِ هادی خوشا دلی که پَرد در هوای حضرتِ هادی به چشمِ بسته خدا را به روی باز ببیند به دیده هر که نَهد خاکِ پای حضرتِ هادی زِ قبر و برزخ و فردای محشرش نَبُود غم کسی که زادِ رَهش شد وِلای حضرتِ هادی به سیم و زَر نَکُند اِعتنا کسی که به عالَم طَلب کُند نظرِ کیمیای حضرتِ هادی به سعی بنده نیاید به دست، قُربِ خداوند مگر که درک کُند دل، صَفای حضرتِ هادی :: کسی که جانِ جهان بود، داد جانْ به غریبی هِزار جانِ مُقدّس فدای حضرتِ هادی ✍
ای دهم حجّت خدای ودود هادی ملک خالق معبود آفرینش یم عنایت تو هادیان بندۀ هدایت تو حلم‌ها لاله‌ای ز گلشن تو علم‌ها خوشه‌ای ز خرمن تو منجلی در تو نور کل علوم همه‌ی حُسن چارده معصوم چشم دشمن به لطف و رحمت تو متوکّل حقیر عزّت تو ابرِ بارنده، فیضی از جامت شیر درّنده در قفس رامت "جامعه" سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان، مدینه، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هرکجا که مهمانند "جامعه" با دم تو می‌خوانند ای تو ابن الرّضای دوّم ما در امامان علیّ چارم ما به مزار مطهّر تو سلام به عروس و به خواهر تو سلام زده بر سر هوای سامره‌ام خاک پای گدای سامره‌ام سامره آفتاب سینه‌ی من کربلای من و مدینه‌‌ی من سامره شهر نور، شهر شرف سامره باغی از بهشت نجف سامره در زمین بهشت اله آسمان دو آفتاب و دو ماه تو علیّ علیّ و فاطمه‌ای تو چراغ هدایت همه‌ای به دعای تو سنگ، گل آرد به ولای تو ابر می‌بارد ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما کیست میزان حق به غیر شما؟ بی دمت آدمی نمی‌ماند به خدا عالمی نمی‌ماند طایر وحی از تو دانه گرفت در ریاض تو آشیانه گرفت یم جود و فتوتید شما اهل‌بیت نبوّتید شما چشم دل بی چراغتان کور است شاهد من "کلامُکم نور" است ✍
یاد تو آیینه و نام تو نور ذکر تو خیر است و کلام تو نور آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم شعر بخوان ای نفس آسمان! «إِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَة»، بخوان شعر بخوان معجزه نازل شود آتش جانِ متوکل شود لرزه بیفتد به دلش، پیکرش مستی دنیا بپرد از سرش شعر کم و محکم تو خواندنی‌ست شعر تو در ذهن زمان ماندنی‌ست ماه تمامی و کلام تو نور ذکر تو خیر است و سلام تو نور باز از آداب زیارت بگو باز هم از شأن امامت بگو سورۀ لبخند خدا جامعه‌ست جامع اوصاف شما جامعه‌ست باز دلم نور خدایی گرفت شور «وَ کُنتُم شُفَعائی» گرفت آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم وقت زیارت شد و یوم الغدیر وصف غدیریه و ذکر امیر سیر کن آیات و روایات را وصف کن آن پاک‌ترین ذات را از جلواتی ازلی گفته‌ای از صد و ده وصف علی گفته‌ای در شب ظلمت‌زدگان ماه اوست «أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله» اوست هر چه بر اوضاع جهان بگذرد در دو جهان هر چه زمان بگذرد آنچه تغیر نپذیرد علی‌ست وآن‌که نمرده‌ست و نمیرد علی‌ست آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم کاش به آیین تو شاعر شوم با نظر لطف تو زائر شوم باز دلم تشنۀ ایوانِ اوست باز هوای حرمش آرزوست ✍
فرازی از یک گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی... دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی... ✍
دلم امشب گدای سامرّاست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیَّ النَّقیّ و یا هادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاکبوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مَهْبِطَ الْوَحْی» و «مَعْدِنَ الرَّحْمَة» دل دریایی و زلال شماست ذرّه با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «مَن عَصاکُم فَقَد عَصَی الله» است که مطیع شما، مطیع خداست... «قَد نَشَرتُم شَرایِعَ الاَحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولُکُم صِدق، فِعلُکُم حَقٌّ اَمرُکُم مُتَّبَع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نَفَس جاری تو عین دعاست... مشعل جامعه کبیرۀ تو به یقین رهگشای اهل ولاست... و خدا در طلیعۀ خلقت عرش خود را به نورتان آراست... ✍
باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن «جامعه‌»‌ی پر شده از عشق! خالی‌ست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی:«فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی:«و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه‌شب از ذکر تو روشن شده عالم مَستَند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند این‌گونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون‌هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه‌َست، گدایت «اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت ✍
سیاهی زینت‌ شب نیست، شب‌را زینت از ماه است اگر هادیِ او باشی خوشا هرکس که گمراه است من از آیینه‌ی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است هزاران ابن‌اَکثَم از حضورت فیض می‌بردند که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است تویی بالاتر از بالا و ما پایین‌تر از پایین میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است نخواهد رفت تا معراجِ درک تو خیال ما که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است تمام گوش‌ها را تشنه‌ی جام سخن کردی که‌ در دنیا هرآن‌چیزی‌که شیرین‌است دلخواه‌است به هر تصویر از آیینه‌های "جامعه" خواندیم که هر معصوم یک آیینه‌ی شفافِ الله است روایات شما آنقدر دل‌برده از این شاعر که تنها از مضامین شما دم می‌زند تا هست ✍
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست مقصد عالم امکان به امامت ختم است همه نورید، همه هادی أمّت هستید پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا جاده‌ی جامعه‌ی ما به شفاعت ختم است از گناهان کبیره‌ست دل جامعه پُر کار این جامعه اما به زیارت ختم است «مَن أتاکُم»، چه نجاتی است سر راه بشر! با تو پایان حوائج به سعادت ختم است چیست در حکمت «فَالرّاغبُ عَنکم مارق»؟! راه، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است ولی آنکس که در این سِیر، «لَکُم لاحِق» شد راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است :: یا علیِ بنِ محمّد! چه غریبی! اصلاً قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است تو چه مقتول و چه مسموم، جهان می‌داند که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است ✍
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم نیمه شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم صبح شد از رویتان از فالق الإصباح گفتم آسمان چشم‌هایم را کمی ابری کشیدم زیر باران قطره قطره از شما آنگاه گفتم خاک‌های صحنتان مرطوب شد مانند ساحل رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم خانه‌ات آباد ای مرد غریب، ای مرد تنها خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد سمت خورشید خراسان جمله‌ای کوتاه گفتم گفتم از شمس الشموس و تو همان شمس الشموسی من ندانسته شما را تو، شما را ماه گفتم... ✍