🥇 تا اسم مدال میآد
همه ما به فکر مدال طلا میافتیم
همیشه مدالها از جنس طلا نیست!
بعضی وقت ها از جنسِ
خون جگر است و داغِ دل ...
📷 تصویر آقای حسنعلی ضرغام پور پدر ۵ شهید که عکس فرزندان ش رو مثل مدال به سینه چسبانده...
#مدال_افتخار
#پدر_پنج_شهید
#حسنعلی_ضرغامپور
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاجمیثممطیعی •✾•
بیا و ببین دختر تو، چه شبها که خوابش نبرده
چه شبها كه جاي ستاره، فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سيلی، كه رنگی نمانده به رويش
كسي هم نزد بعد تو آه،بجز شعله شانه به مويش
امان از يتيمی، امان از اسيری
قيامت شد و من، رسيدم به پيری
«دل تنگم، آه ای بابا...»
بماند چه ها كه نديدم، بماند چه ها كه شنيدم
چه گويم از اين روی نيلی،چه گويم ز موی سپيدم
بگو مادرت را كه من هم،كمی از غمش را كشيدم
كه من ضرب دست عدو را، چشيدم چشيدم چشيدم
ببر با خود امشب، مرا هم از اينجا
ببر با خود آری،به ديدار زهرا
«دل تنگم، آه ای بابا...»
خدايا به عشق و به سوز غم مادران شهيدان
به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهيدان
كه يك دم مگير از دل ما، ره مهر و رسم وفا را
مبادا كسي بشكند آه، دل پاك آلاله ها را
كه خون شهيدان، به ما آبرو داد
كه ياد شهيدان ، به دل رنگ و بو داد
«ياحسين يابن الزهرا...»
#شاعر: مهدي سيار و ميلاد عرفان پور
Shab3Moharram1392[05] (1)(1).mp3
9.83M
امان از يتيمی، امان از اسيری
قيامت شد و من، رسيدم به پيری
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾•
روشنه روزای تاریکم با نور گنبد ماهِ تو
دوست دارم سه ساله بانو جان جونمو بدم تو راه تو
اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه
خونه کردی تو دلم رقیه
هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه
حل مشکلی ای جانم
شور هر دلی ای جانم
نور منجلی ای جانم
نوه ی علی ای جانم
بابای تو خود قرآنه
تو خودت سوره ی یاسینی
شک ندارم که الان داری
دونه دونه ما رو میبینی
راز ناز اهل بیت، بهاره ی حسین رقیه
همه کاره ی حسین رقیه
ای ستاره ی حسین رقیه، رقیه، رقیه
مثل حیدری ای بانو
گرچه دختری ای بانو
از همه سری ای بانو
دل رو میبری ای بانو
همه ی هستی امو میدم تا
یه نفس هم نفست باشم
واسه رفتن تو دل زهرا
کافیه تو دل تو جا شم
زهرای سه ساله ای جونم فدای تو رقیه
میمیرم برای تو رقیه
سر میدم به پای تو رقیه، رقیه، رقیه
من از عشق تو مجنونم پای عشق تو میمونم
تا ابد ازت میخونم جونمو بهت مدیونم
.
شور(1).mp3
12.36M
↻
اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه
خونه کردی تو دلم رقیه
هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها
هر کی که اسممو بیاره
اسمشو میگم به بابایی
کار شما سینه زدن شد
کار منم گره گشایی
من نوه ی فاطمه هستم
کی گفته دختری اسیرم
من خودم از بابام براتون
کرب و بلاتونو میگیرم
زائر من میشید کنار
گنبد عین قرص ماهم
برای دیدن شماها منم
خدایی چشم به راهم
بابایی! بابایی!
باید زائرامو ببینی
خودت کارشون رو بچینی
بشن زائر اربعینی...
دلم میخواد مث قدیما
رو زانوی بابا بشینم
بابا که موهامو میبافه
صورت ماهشو ببینم
رو شونه ی عموم اباالفضل
تمام دنیا زیر پام بود
دلخوشیِ تمام عالم
توی دل و توی چشام بود
اما تمام این سه سالو
تو این شبا ازم گرفتن
دلخوشیای روزگارم
رنگ سیاه غم گرفتن
بابایی! بابایی!
نبودی ببینی پرم سوخت
نبودی ببینی حرم سوخت
نبودی ببینی سرم سوخت
بابا ببین یاس سفیدت
حالا دیگه یاس کبوده
تنها گناه من تو دنیا
عشق و محبت تو بوده
از روی نیزه هم میشه دید
غمی که تو چشام نشسته
سنگی که خورد به صورت تو
شیشه ی عمرمو شکسته
نپرس ازم باهام چه کردن
که یک شبه موهام سفید شد
مثل برادر و پسرهات
دخترت هم برات شهید شد
بابایی! بابایی!
چه خوبه امیدت شدم من
آره رو سفیدت شدم من
نمردم شهیدت شدم من
.
زمینه.mp3
10.23M
هر کی که اسممو بیاره
اسمشو میگم به بابایی
کار شما سینه زدن شد
کار منم گره گشایی
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
من آن شمعم که آتش بس که آبم کرد خاموشم
همه کردند غیر از چند پروانه فراموشم
اگر بیمار شد کَس گل برایش میبرند و
به جای دسته گل باشد سر بابا در آغوشم
پس از قتل تو ای لب تشنه آب آزاد شد بر ما
شراره آتش است این آب بر کامم نمینوشم
تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد
به جان مادرت هرگز کفن بر تن نمی پوشم
ز زهرا مادر خود یاد دارم رازداری را
از آن رو صورت خود را ز چشم عمه میپوشم
دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد
که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش
اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم
فِراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن
من آخر کودکم این کوه سنگین است بر دوشم
سپر میکرد عمه خویش را بر حفظ جان من
نگردد مهربانی های او هرگز فراموشم
دو چشم نیمه بازت میکند با هستی ام بازی
هم از تن میستاند جان هم از سر میبرد هوشم
جان به قربان سیدالشهدا
دیده گریان سیدالشهدا
ما که عمری نشسته ایم سرِ
خوان احسان سیدالشهدا
.
03041811-1.mp3
11.92M
دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد
که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش
اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها
بازم تنها تو خرابه
نشستم حالم خرابه
چقدر سرده کجاست خورشید
که به ویرونه بتابه
نمیدونی که من بی تو
چه شب هایی بی قرارم
دلم میخواد سرم رو باز
رو زانوی تو بذارم
بارون، روی گونه ام میشینه
قلبم از این دوری غمینه
سیلی، یه کاری کرد
چشام دیگه نبینه
«بابا!.. بابا حسین.. بابا!..»
نگم موهامو کشیدن
نگم گوشم رو دریدن
نمیدونی چقدر سخته
همش رو خارا دویدم
تنم کردم غریبونه
لباسای پاره پاره
دو تا چشمام مث ابره
همیشه بارون میباره
ولی بابا چشای من
بازم میل گریه داره
«بابا!.. بابا حسین.. بابا!..»
.
واحد1 شب سوم.mp3
4.21M
↻
بازم تنها تو خرابه
نشستم حالم خرابه
چقدر سرده کجاست خورشید
که به ویرونه بتابه
.
#مدح وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها
به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
من آن مجاهد نَستوه و خردسال و اسیرم
که شمع محفل آزادگی ست روی مُنیرم
پیام خون خدا خیزد از زبان خموشم
که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم
رخم کبود ز سیلی، به چشم دوست چراغم
قدم کمان ز فراق و به قلب خصم چو تیرم
پناه هفت سپهرم، که گفته دختِ یتیمم؟
شفیعه ی دو سرایم، که خوانده طفل صغیرم
عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم
اگرچه در دل شب گوشه ی خرابه بمیرم
مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت
که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم
پیام آور خون شهید تا صف حشرم
ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم
عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم
خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم
یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه
ز زعم آنکه شمارد میان خلق حقیرم
کجاست تا نِگرد در همین خرابه ز عزت
پناه طفل صغیر و مَطاف شیخ کبیرم
به سن کوچک من منگرید کآمدم اینجا
نه دست زائر خود بلکه دست خلق بگیرم
اگرچه آمده مشهور نام من به رقیه
به سان فاطمه در عزت و جلال شهیرم
قسم به دامن پاک حسین پرور زهرا
که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم
خدا گواست کتک خوردم التماس نکردم
مگر نه دختر ناموس کردگار غدیرم
ز سوز سینه ی من گل کند کلام تو میثم
سروده های تو باشد ترانه های ضمیرم
.
03041805-1.mp3
14.1M
↻
مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت
که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم
پیام آور خون شهید تا صف حشرم
ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم
.
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾•
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه ی نگفته داری
سلام خانم!
شرمنده اتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خوردم
ای بی کفن برات کفن آوردم
*هشتاد و چهار زن و بچه با زین العابدین و حضرت زینب رفتن کوفه، چهل منزل اسیر بودن، برگشتن مدینه چند تا بچه ی قد و نیم قد بیشتر باقی نمونده بود، حالا تو این همه هشتاد و چهار نفر رقیه یه چیز دیگه ست... سند اسارت آل الله حضرت رقیه سلام الله علیهاست..*
با تمام این اسیران فرق داری قصه چیست
هر کسی آمد به احوالت بخندد گریه کرد
ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت هم زد گریه کرد
موقع غسلت به زخم تو نمک پاشيده شد
آن زن غساله هم وقتی که آمد گریه کرد
*کجاست بدنی که میگفتین؟ دل شب منو از خواب بیدار کردین، تا بدن نحیفشو دید.. گفت این بدن که شستنش زمان نمیبره، تا لباس اسیری رو داد بالا برگردوند سر جاش، گفت بگید ببینم مادر یا پدر این دختر کیه؟ یه وقت زینب کبری اومد جلو گفت: زن شامی چرا غسلش نمیدی؟ مگه نمیبینی خواهراش دارن خیره خیره به بدن بی جانش نگاه میکنن؟ گفت خانم شما کی هستی؟ گفت من عمه اشم همه کس و کارشم.. این دختر یتیمه بوده چرا غسلش نمیدی؟ گفت به من بگو ببینم به چه مریضیی از دنیا رفته؟ خواستم از هر جای بدن آب بریزم دیدم کبود و سیاهه، یه وقت گفت: زن شامی برو کنار اینا جای مریضی نیست، چهل منزل هر جا گفت: بابا..زدنش...
اونایی که دختر دارن میدونن بیدار کردن دختر با پسر فرق میکنه، یه وقت دختر خودشو به خواب میزنه دنبال بهونه است بابا بیاد بوسش کنه از خواب بیدار بشه..*
گفت بابا!
عوض بوسه ی تو حرمله بیدارم کرد
با همان ضربه ی پا، دست به دیوارم کرد
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دنیا نباشد
بگو به عمو بعد مردنم باید
برای غسل من آبی بیاورد
* زین العابدین دید چند شبیه عمه اش نشسته نماز میخونه، گفت: عمه جان نشسته نماز نافله رو میخونی، گفت: غذایی که بین ما میدن کفاف یتیما رو نمیکنه، سهم خودمو به بچه های حسین دادم...*
گفت بابا !
ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
* دستاتو بیار بالا، درِ خونه ی باب الحوائج حسینو در زدی، اهل بیت نیاز به واسطه ندارن، اما برا تقریب به ذهن میگم، درِ خونه ی هر کیو میزنی اگه چیزی نداشته باشه، دختر درو باز کنه واسطه بشه بابا نه نمیگه، خیلی حسین دوست داره این دخترو، بگو رقیه جان! شنیدم اربعین کربلا نبودی، امسال اربعین هر کی آرزو داره هنوز کربلا نرفته براش بنویس...*
* ابا عبدالله رحمة الله الواسعه است.. وقتی شمر ملعون رو سینه ش نشست گفت اگه پا شی خودم شفاعتتو میکنم، حسین جان لحظه ی آخر هم به فکر دستگیری بودی، ببین این دستا برا رقیه ت به سر و سینه زدن...*
.
شور2 شب سوم.mp3
9.63M
سلام خانم!
شرمنده اتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خوردم
ای بی کفن برات کفن آوردم
.
شور حضرت رقیه .س.
ثابت شده به نوکر بهامیده رقیه
بادستای کوچیکش شفامیده رقیه
رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه
ناامیدی حرومه نه بشنوی محاله
جواب میگیری حتما ازبی بی سه ساله
رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه
مسلمونا میدونن یتیم زدن نداره
آی اهل گریه ،گریه بی بی کفن نداره
رقیه جان رقیه ...رقیه جان رقیه
سخته برا یتیمی اشکشو دربیارن
بگه بابامو میخوام واسش یه سربیارن
رقیه جان رقیه ..رقیه جان رقیه
علی آقامحمدی (ایلیا) قم المقدسه ۱۴۰۳/۵/۱۸
Mehdi Ranaie - Chand Vaghte Ke Nadidamet.mp3
6.68M
چند وقته که ندیدمت دلم هواتو کرده ༝♫༝ عمه میگه غصه نخور بابایی برمیگرده ༝♫༝
به یاد تو چشمام هر دم میباره ༝♫༝ داغ دوریت غم رو غم هام میزاره ༝♫༝
بی تو روزام تاریکه و غمباره کی از دلم خبر داره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره یتیمی درد سر داره یتیمی درد سر داره ༝♫༝
از بس رو خارها دویدم حسی نداره پاهام ༝♫༝ر سه سالمه ولی بابام شبیه پیر زن هام ༝♫༝
جای زنجیر روی شونم میسوزه جای سیلی روی گونم میسوزه ༝♫༝ به جون تو همه جونم میسوزه نه گوش دارم نه گوشواره
یتیمی درد سر داره کی از دلم خبر داره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره واسه ی دیدنت دلم ༝♫༝
لبریز اشتیاقه ༝♫༝ خوب شد نبودی ندیدی ༝♫༝ افتادم از رو ناقه ༝♫༝
واسه مجنون هیچ کی لیلی نمیشه ༝♫༝ بی تو عقده از این دل وا نمیشه ༝♫༝
واسه دختر هیچکی بابا نمیشه بیا رقیه بیداره ༝♫༝ یتیمی درد سر داره کی از دلم خبر داره یتیمی درد سر داره ༝♫༝
🎤 مهدی رعنایی
#حضرت_رقیه
4_5870740300971904941.ogg
2.56M
.
#زمینه
#مناجات با #امام_زمان عج
من ازت بی خبرم - تو که از حال دلم با خبری
چی میشه تاج سرم - منو تا خیمه سبزت ببری
به نگاه تو قسم - آرزومه به وصالت برسم
ای به آه تو قسم - آقاجون فقط تویی همه کسم
بی تو لحظه ها ، محکومِ غَمَن
شد ذکر لبهای ما ؛ یابن الحسن
حتی یاد تو ، احلی من عسل
ای منجی عالم مولا العجل
العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
از کدوم جاده میای - با عبا و شال سبزِ نبوی
از کدوم جاده میای - با شکوه بی نظیر علوی
تو بیای بهار میشه - حال و روز همه روبرا میشه
تو بیای بهار میشه - دل شیعه با تو هم صدا میشه
ای صاحب زمان ، مولا الامان
داری از علی و از زهرا نشان
قربونت برم ، سایه ی سرم
من دردت رو آقا به جون میخرم
العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
تو برام روضه بخون - پا به پات گریه کنم صبح و مسا
بخون از اون قتلگاه - از سنان و سنگ و شمشیر و عصا
روی سینه ی حسین - مونده جای چکمه ی یه بی حیا
تو بگو که عمه جان - داره با قد کمان میره کجا ؟
غربت رو ببین - که ناموس دین
رو زد به شمرو ، او روشو زد زمین
افتاده رها - زیر دست و پا
پیکر بی سر شاه اولیا
العجل یا مهدی یا مهدی یا مهدی
#زمینه_امام_زمان
#حسین_رحمانی ✍
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یامولای یا صاحب الزمان(عج)
در کار عشق دوری و هجران به ما رسید!
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
*#نوحه_واحد*
*#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها*
*#سبک: صلی الله علیک یا فاطمه،،،*
شد خرابه
قــتـلگـاه نوگـــل زهـــــــرا
دخــتر ســــه ســـــاله مولا
با ســــــر بریـــــــده بابا
الله اکبر زین همــــــه بلا
الله اکبر زین ظلـــم وجــفا
الله اکبر با جـســــم کـبــود
دختری سه ساله شــده فدا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دختری که
قامتــش خمـیــده از مـاتم
رزق و رزویش شداشک غم
خورده از عدو کتک هـر دم
الله اکبر از طفل حـــــزیـن
الله اکبر از زجـر لعــــــیـن
الله اکبر زآن لحـظـه ای که
می کشید اونوبر روی زمین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می زنم بر
از داغـش به سینه و بر سر
خــون ریـــزد ز دیـدگان تر
که گشــتـه بســـان گل پرپر
الله اکـبر کـــه اربابــمــــــه
الله اکـبر تاب و تـبـمـــــــه
الله اکـبر نام خــوشـگلـش
ذکر جـاری بـر روی لبمــــه
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
*شعر:طاهر کاشانی*
─┅═࿇༅ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ࿇༅ ═┅─