babolharam_mirdamad_1580977370.mp3
1.52M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#واحد_سنگین
ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲
ام البنین دلش به شورُ شِینِ
ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ
می گفت به عباس پسر ارباب تو حسینِ
تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲
یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲
براش خبر آوردن از کربلا
از علقمه ، از ماهِ نخلستونا
از سرایی که رفت روی نیزه ها
میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم
میگفت به زینب عزیزم بگو کجاست حسینم
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲
با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر
(غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن
ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن
پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲
پیشونیِ حسینمُ با سنگاشون شکستن...
سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن .....
اِی حسین ...........
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
4_5915798214463717461.mp3
5M
#شور_حضرت_ام_البنين_س
گفتن ندارد
نشسته کنج بقیع و غیر از محن ندارد
ای وای مردم
حسین من مانده بین صحرا کفن ندارد
حسین حسین حسین
واست بمیره مادر
ضیاء هر دوعین حسین
واست بمیره مادر
(ام البنین وای مادر )4
گفتن ندارد
آلاله ای که پژمرده دیگه چیدن ندارد
در بین کوفه
کسی شبیه حرمله دست بزن ندارد
رباب رباب رباب
عباسمو حلال کن
اگه علی نخورده آب
عباسمو حلال کن
(ام البنین وای مادر )4
گفتن ندارد
بیچاره زینب که جای سالم به تن ندارد
از کوچه ای که
با گریه میگفت ظالمان زن زدن ندارد
یه وقتایی دلگیری
یه وقتایی دلخونی
برا خودت میخونی
وای زینب وای زینب
خدا خدا خدا
زینب و کوچه بازار
که بیشتر از کرببلا
زینب و داده آزار
کرببلا واآآآآ واآآآآ
.
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد...
رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟
یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو....
ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین....
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
vafat_hazrate_ommolbanin.mp3
1.81M
◈ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید، رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
.
#مناجات_امام_زمان_عج
ای امید دل بی تاب همه رعیتها
چشم ما پُر شده از اشک پر از حسرتها
باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند
بر سر سفرهی روضه، همهی هیات ها
ما سیهپوش غم مادر مظلومه شدیم
و در این روضه گرفتیم بسی عزتها
تو حواست به من نوکر نالایق هست
بارها دست گرفتی وسط غفلتها
بارها مرحمتت شامل حالم شده است
بارها دادهام آقا به تو من زحمتها
(تا نیایی گره از کار بشر وا نشود)
همگان منتظرت؛ امتها ... دولتها
تو بیا تا که به زیر قدم فاطمیات
بشکند سیطرهی کل ابرقدرتها
پسر مادری هستی که به مسجد فرمود
بارها جملهی "هیهات من الذلت" ها...
#رضا_تاجیک
1_15441342402.mp3
22.85M
ای به حیدر دلبر و دلدار یا ام البنین
مادر آزادی و ایثار یا ام البنین
ای پس از زهرا علی را یار یا ام البنین
*به روضه ی ام البنین خیلی حواستون باشه..شخص قمر بنی هاشم داره ویژه، نگاهت میکنه عرض می کنم آقاجان، بیش از سه ماهه دارن میگن وای مادرم این چند روزم که ویژه ی مادر شما، قربونت برم..*
گلشن زیبای تو گلهای احساس آورد
شأن تو این بس که دامان تو عباس آورد
حضرت عشق حضرت عباس
تسلیت گویمت عزیز خدا
جان به قربان قلب پر خونت
مادر از دست داده ای آقا
*سرت سلامت آقا،
مادر از دست داده ای اما
بازویش زخمدار و خسته نشد
پشت در هیچکس نزد او را
دل و پهلوی او شکسته نشد
مادر از دست داده ای اما
ماه رخسار او نشد نیلی
یک حرامی نبست راهش را
پیش چِشمت نزد به او سیلی
جان به قربان آن غریبی که
دید لبریز درد جانش را
هر که با هر چه داشت در دستش
می زند مادر جوانش را
«وای مادرم.....»
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه گه بین خانه میزد
*خانم ام البنین سلام الله علیها گریه می کرد شعر می سرود روضه میخوند به نحوی که دشمن رو به گریه مینداخت. اما دوباره تاکید می کرد عباس جان! من برا تو گریه نمی کنم. به من اومدن گفتن عمود به فرقت زدن، گفتم مگه میشه ، اصلا مگه کسی میتونه مگه قدش می رسه کسی به عباس من؟؟!گفتن چشماتو پاره کردن ، باور نکردم مگه کسی میتونه چشم تو چشم تو عباس من! اما وقتی گفتن اول دستاتو به نامردی بریدن گفتم حالا ممکنه، عباسم دست نداشته..با اینهمه به تو گریه نمی کنم من به آقایی گریه میکنم که مادر نداره براش گریه کنه..به اون آقایی که ریختن سرش، نیزه دار با نیزه، حسین.....*
#روضه_حضرت_ام_البنين
باغِ گُل یاس سلامٌ علیک
مادرِ عباس سلامٌ علیک
ای همه از خود سفرت تا حسین
*میدونی اِذن دخول حرم اُم البنین چیه؟ میدونی چی باید بگی وارد بشی؟*
ای همه از خود سفرت تا حسین
اِذن دخول حرمت یا حسین
سایهنشینِ حرمِ آفتاب
غرق شده در کرمِ آفتاب
فاطمهی دوم حیدر شدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبی، طوبی لَکَ زین احترام
دختر زهرا به تو گوید سلام
قدر تو گوی شرف از ناس بُرد
ارث ادب را ز تو عباس بُرد
جز تو که بر شیر خدا شیر زاد؟
جز تو که بر شیر علی شیر داد؟
*کی میتونه عباس به دنیا بیاره؟ کی میتونه صلابت و اُبهت و محبت و معرفت رو همه ی جهات رو توی یک وجود جمع کنه؟ کی می تونه؟فقط کار،کارِ اُم البنین ِ و بس...
وقتی بچه اش رو داد دست امیرالمؤمنین،فقط تو چشمای علی نگاه می کرد،اولین پسر اُم البنینِ،اولین بچه ی علیِ،تصور کن خونه ای که داغ دیده،ماتم دیده،خونه ای که درِ سوخته دیده، خونه ای که ماتم بی مادری کشیده،از همه بالاتر،اولین اتفاق خوشایند،اولین خبر خوب برا بچه ها اینه،خدا بهشون برادر داده،دیدن بابا بغلش کرد، اول از همه بندای قنداقه رو باز کرد، دیدن دارن دستای این بچه رو در میاره، هی به بازوهاش نگاه کرد،هی بوسه زد،هی گریه کرد،کی دلش میاد اینارو جدا کنه،شادی مبدل به عزا و روضه شد....*
جز تو که در کرب و بلای حسین
چار پسر کرده فدای حسین؟
*نه یه شهید،نه دو شهید،مادر چهار شهیدِ*
چار پسر دادی و زین افتخار
شد حرم چار امامت مزار
پاسخ آن وفا و احساس تو
فاطمه شد مادرِ عباس تو
چار پسر داشتی ای جان پاک
رفت غریبانه تنت زیر خاک
*معمولاً اگر یه مادری از دنیا برِ،اگه تشییع جنازه اش خلوت باشه،میگن:پسر نداشته،پسر ِ که ارتباط عمومیِ،دوست،فامیل میان،وقتی می بینند تشییع جنازه شلوغِ،میگن:برا پسرش اومد سر سلامتی بگن....میخوام بگم:فردا میخوان بدن این مادر رو زیر خاک کنند،ای کاش یکی از پسراش زنده بود،ای کاش لااقل یکی از بچه هاش زیر تابوت رو می گرفتند*
دیده ی اوتاد برایت گریست
حضرت سجاد برایت گریست
نیست عجب اینکه به ترفیع تو
فاطمه آید پی تشییع تو
باز هم ای ماه شهادت فروز
مراسم دفن تو میبود روز
*باز جای شکرش باقیِ،اگه پسرات نبودن،لااقل تو روز بدنت رو برداشتن،بی بی جان!جای شکرش باقیِ...*
بر دَرِ بیت تو شرارت نشد
بر گُل روی تو جسارت نشد
ضربه به بازوت نزد هیچکس
لگد به پهلوت نزد هیچکس
*اما زهرا بین در و دیوار قرار گرفت،فاطمه رو توی کوچه ها زدن،مادر مارو تنهایی،نه یک نفر،نه دو نفر..بی بی جان!کسی به شما جسارت نکرد،ولی مادر مارو جلو چشم علی زدن...سیلی زدن...تازیانه زدن...وای....
چند تا صحنه تو تاریخ بوجود اومد،باورش سخت بود،توی همه ی تاریخ اگه ورق بزنی خصوصاً تو حادثه ی کربلا،همه با تحیُّر و تعجب از این صحنه ها نقل می کنند...دیدی وقتی خبری بهت میرسه،با تعجب برخورد می کنی،میگی:دروغِ،این حرفا نیست...اما خبر حقیقتِ، من سه چهارتاش رو بگم:
یکی از اون صحنه هایی که ابی عبدالله نتونست باور کنه،نوشتن:" فنظر الیه نظراً مُتحیرا " اونجایی بود که رسید بالا سر علی اکبرش،دید یه بدن تیکه تیکه داره دست و پا میزنه،دید این بچه پاهاش رو داره رو زمین میکشه،هر کاری کرد باور کنه این جوون خودشِ،اگه علی اکبر منی،پاشو بابا!...پاشو یه بار دیگه برام اذون بگو بابا...حسین....
یه جای دیگه رو برات بگم،برا سکینه اتفاق افتاد،نتونست باور کنه،اومد تو گودال،دید عمه اش یه بدن رو بغل کردِ،عمه این بدن کیه داره می بوسی؟ تا گفت:این بدن بابات حسینِ،این بچه یه خوردرفت عقب،اگه بابامِ،چرا لباس تنش نیست؟چرا سر نداره؟کی رگاش رو پاره کرده؟بگو:حسین....
دو تا از کربلا گفتم یکی تا از شام بگم،دوتا کربلا رو میتونی تحمل کنی،اما شام رو نمیدونم،یه صحنه ای که زینب دید و نتونست باور کنه،اونجایی که دید دارن با چوب خیزران میزنن به لب و دندان برادر...، کی دلش میاد؟باور نمیکنم جلو چشم زینب،با چوب خیزران بزنن،حسین...
صحنه ی آخر مالِ امشبِ،وقتی بشیر اومد مدینه، یکی یکی روضه خوند،همه حرفاش رو که زد،همه روضه هارو خوند،برا اُم البنین روضه خوند،چی گفت؟گفت: اُم البنین شیرت حلالِ پسرت..یه حرفی زد بشیر که این مادر باورش نشد،کشیدش کنار،گفت: لابه لای حرفات یه جمله ای گفتی،دوباره بگو، چی گفتم؟ گفتی به سر بچه ام عمود زدن،آیا این حرف درستِ؟ گفت:آره درستِ..گفت:باور نمیکنم،کسی که جرأت نمی کرد به سر عباس من عمود بزنه..گفت باور کن،میخوای بگم چرا؟ قبل از اینکه عمود بزنن،اول دستاش رو جدا کردن،بعد تیر به چشمش زدن،سرش رو خم کرد، با دوتا زانوهاش تیررو در بیاره، کلاه خود از سرش افتاد.. نانجیب اومد با دو تا دستش عمود....بگو:حسین...
.
#مناجات_امام_زمان_عج
اگرچه زود؛ میآید، اگرچه دیر؛ میآید
سوار سبزپوش ما به هر تقدیر میآید
همان خورشید موعودی که در روز طلوع او
حدیث صبح صادق میشود تفسیر، میآید
زمین آبیتر از این آسمانها میشود وقتی
که آن آیینۀ سبز «خدا تصویر» میآید
شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی
به روی سنگها هم میکند تأثیر، میآید
در اعماق نگاهش میتوان خشمی مقدس دید
دلش لبریز از مِهر است و با شمشیر میآید
چنان با ضربههای حیدری اعجاز خواهد کرد
که از دیوار هم، گلنغمۀ تکبیر میآید
دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است
نه قدری زودتر از آن، نه با تأخیر میآید
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
#سوریه
🥀 حرم آه حرم ...
اضطرابِ دل زارم ، نگران حرمم
غزلی بر سَرِ دارم ، نگران حرمم
خبر آشفته رسیده به غزلهای دلم
خسته از شعر و شعارم ، نگران حرمم
گرچه خشکیده به لبها رجز غیرتها
من که لبریز هوارم ، نگران حرمم
چشم ما بر لب مولای زمانه باشد
شیعه ی صبرِ نگارم ، نگران حرمم
درد مردم همه نان و پی آسایش خود ...
منکه فکر غم یارم ، نگران حرمم
ای زبانم بشود لال بقیعش کافیست
آه بر غصه دچارم ، نگران حرمم
نه مرا رخصت رفتن نه مرا طاقت غم
گره افتاده به کارم ، نگران حرمم
یادم از بیتِ حزن آمدو از ویرانی...
روضه ها را بِشُمارم ، نگران حرمم
✍حسین_رحمانی
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
راه زهرا.mp3
1.15M
#شور_حماسی
راهی که انتخاب کردیم
غریبی و تنهاییه
مثل علی غریب بودن
تهش پر از زیباییه
سخته تنهایی ، وسط غم ها
باید علم به دوش باشی ، یکه و تنها
جرمت این باشه ، پای حق موندی
شهید بشی پشت در ، شبیه زهرا
میمونیم مثل زهرا
پای علی تو خطر ها
درسته تاوانی داره
پای امام و دین موندن
چی بهتر از این تاوانه
تو راه فاطمه مردن
پای حق موندن ، آره آسون نیست
هرکسی هم توی این راه ، مرد میدون نیست
مثل مایی که ، یار مولاییم
توی این دنیا شیعه ، که فراوون نیست
میمونیم مثل زهرا
پای علی تو خطر ها
#سید_سامین_حسینی
48865_1397122100922_3721321.mp3
3.72M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی
حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی
حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم
روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم
اُم البنین قمرامُ و کشتن
اُم البنین قمراتُ و کشتن
اُم البنین پسرامُ و کشتن
اُم البنین پسراتُ و کشتن
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، تنها شدم تنها
کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا
مادر نبودی که ، آب و صدا میزد
پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد
اُم البنین بی پر و بال رفتم
اُم البنین دیگه از حال رفتم
ام البنین هر جوری که میشد
از خیمه تا ته گودال رفتم ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو
غوغای غارت رو ، حد جسارت رو
مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم
از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم
اُم البنین اشکامون و دیدن
اُم البنین همه میخندیدن
ام البنین نبودی تویِ شام
دور سر داداشم رقصیدن ...
#اُمالبنین_آه_یا _اُم_البنین
61876_13981115170114_415995.mp3
510K
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین
بعد عباس و بنینم
گشته ام تنهای تنها
گر که مرگم سویم آید
می شوم راحت ز غمها
سر شود دوران هجران
میروم سوی شهیدان
میروم سوی شهیدان
وا حسینا وا اباالفضل...
افتخارم اینکه بودم
خانه دار بیت حیدر
بر یتیمان بعد زهرا
بوده ام مانند مادر
من کنیز زینبینم
حسنین نور دوعینم
حسنین نور دوعینم
وا حسینا وا اباالفضل...
در مدینه مانده بودم
کربلا را من ندیدم
شرح آن درد وبلا را
بعداً از زینب شنیدم
دست عباسم جدا شد
بر امام خود فدا شد
بر امام خود فدا شد
وا حسینا وا اباالفضل...
ظاهرا امّ ببینم
لیک اینک بی بنینم
با دلی خون چشم گریان
بر سر راهی نشینم
دل غمین با شور و احساس
نوحه خوانم بهر عباس
نوحه خوانم بهر عباس
وا حسینا وا اباالفضل...
همدم من زینبم شد
مونس روز و شبم شد
رفتن زینب ز دنیا
باعث تاب و تبم شد
ذاکر عجّل وفاتم
خسته دل از این حیاتم
خسته دل از این حیاتم
وا حسینا وا اباالفضل...
✍اسماعیل تقوایی
20231225_084027-AudioConverter.mp3
929.6K
#حضرت_ام_البنین_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
🎙سبک: همه جا کربلا
همسر بوتراب
مادر مشک و آب
ای ادیب ادب
مادر آفتاب
مدد ام البنین...
کردهای زمزمه
گفتهای با همه
که به بیت علی
من شدم خادمه
مدد امالبنین...
ای شه عالمِین
من تو را زیر دِین
پسر ارشدم
شد غلام حسین
مدد امالبنین...
✍مرتضی محمودپور
.
#تصنیف
#زمینه
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
از روضه ی بشیر تا با خبر شدم
بشکسته بودم و بشکسته تر شدم
دنیا به حال من خون گریه میکند
هم بی حسین شدم هم بی پسر شدم
جسم عزیزان مرا در خون کشیدند
گلهای یاسم را همه از ساقه چیدند
دست علمدار مرا از تن بریدند
خیلی حزینم_ام البنینم ۲
از سرشب تا صبح،گریه شده کارم
این غم دل آشوب،می دهد آزارم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
.........
خیلی دلم شکست،از دیدن رباب
اشک دو دیده اش،من را کند عذاب
بغض سکینه را،دیدم به چشم خود
میسوزم از غم ِ، طفل نخورده آب
گفتند شرمنده شده ساقی طفلان
گفتند مشک آب او شد تیرُباران
طفل رباب از تشنگی گردیده بی جان
با غم عجینم،ام البنینم ۲
داروندارم را،نذر حسین کردم
روضه گرفتم با،این دل پر دردم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
......
باور نمیکنم این زینب من است
باور نمیکنم پیشانیش شکست
آتش به جان زند،قد خمیده ش
بند دلم ازین،درد و بلا گسست
گفتند رفته زینبم راه اسارت
گفتند که دارایی او رفته غارت
ای وای من ای وای من از این جسارت
زارو غمینم،ام البنینم ۲
وِیلی عَلی شِبلی،ناله ی جان سوزم
گریه به عباسم، روضه ی هر روزم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم
#وفات_حضرت_ام_البنین
👇👇👇
Karimi-ShahadatImamBagher1401[01].mp3
7.65M
#مناجات_با_امام_زمان_عج
حرفی که دارم با شما گفتن ندارد
این حرف های بی صدا گفتن ندارد
این دردها درمان ندارد غیر وصلت
این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد
چشم گنهکار من و دیدار رویت
دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد
هر بار توبه کردم و هر بار ... بگذر
این ماجرای توبه ها گفتن ندارد
آقا اگر کاری برایت کرده باشم
باشم اگر بی ادعا، گفتن ندارد
هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم
حال دل این بی وفا گفتن ندارد
آقا خودت یک کربلا روزی من کن
اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد
یاصاحب الزمان...
.
1_8682531920.mp3
1.49M
#حضرت_ام_البنین
#سنگین ، واحد ، شور
سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین
یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین
سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب
بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب
تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین
بی بی یا ام البنین (۴)
یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت
بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت
گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست
کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست
بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت
بی بی یا ام البنین (۴)
تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا
گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا
تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین
صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین
بند دلت پاره شد زینبش آواره شد
بی بی یا ام البنین (۴)
.
روضه_حضرت_ام_البنین🥀
گریز حضرت رقیه (ع)🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد اما می خوام دلتو از مدینه ببرم خرابه شام هرکس
با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه و مناجات امام زمان(عج)
روضه دفتری امام زمان(عج) و حضرت زینب (س)(سوریه)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده
🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده
🔸هواي ديدن روي تو يک عمر
🔸مرا در کوچه ها آواره کرده
يابن الحسن ، يابن الحسن
🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي
🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي
🔸سراپا از غم هجر تو دردم
🔸بيا اي نازنين دورت بگردم
⬅️آقاجان کجای عالم از غم عمه جانت زینب کبری اشک می ریزی این روز عمه جانت منتظر شماست
🔸با بارگاه زینب کبری چه می کنید
🔸با قلب پاره پاره زهرا چه می کنید
🔸کفتارهای شوم پر از کینه از علی
🔸گرد حریم دختر مولا چه می کنید
🔸زاییده از درون کدامین تجاوزید
🔸با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید
🔸دنیایتان خراب و قیامت خراب تر
🔸در دادگاه ویژه فردا چه می کنید
🔸ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما
🔸با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید
⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد آقاجان امشب کدام گوشه دنیا ازغم عمه جانت زینب اشک می ریزی آقا امشب به داد عمه جانت زینب برس این شب ها حرم عمه جانت زینب در خطره چشم انتظار شماست آقاجان امید همه شمایید خود شما فرموده اید به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند امشب شما رو به جان عمه ات. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.قسم میدم خودت حافظ حرمین شریفه سوریه باش انشاالله خود امام زمان دستهای کسی روکه به سوی حرم عمه جانش دازبشه قطع کنه ازاین به بعد عزیزان حرم بی بی زینب (س) وحضرت رقیه بی زائر میشه آروز زیارت به دلمان می مانه عزیزان خیلی ما شهید مدافع حرم داریم که به عشق دفاع از حرم بی بی زینب به سوریه رفتند نگذاشتند کوچکترین جسارتی به حرم بشه جانشان رو فدا کردند حاج قاسم عزیز کجای که نگذارید به حرم نزدیک بشن حالا هم زیاد داریم عزیزانی که ازحرم بی بی دفاع کنند اما حالا خیلی برامان سخته که نتوانیم اگر احیانا جسارتی بشه بتونیم بریم جانمان رو فدا کنیم
امان از دل زینب😭😭
نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب انشاالله بی بی همان طوری که درخرابه شام پرستار رقیه امام حسین بوده این جاهم خودش ازحرم دوردانه حسینش دربرابر این گروه ازخدابی خبر محافظت کنه، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت.
صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است.
عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند.
خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟
صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه...
حسین...
♦️او می دوید و من میدویدم
♦️او سوی مقتل من سوی قاتل
♦️او می نشست و من میدویدم نشستم
♦️او دوی سینه من در مقابل
♦️او می برید و من میبردیم
♦️او از حسین سر من از حسین دل
اماجمله آخرو التماس دعا
🔸شیعه بنگربه زینبش حساس است
🔸او دختر زهراست و عطرِ یاس است
🔸ای دشمن اسلام به جایت بنشین
🔸حافظ به حریم حرمش عباس است
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
.
babolharam_mirdamad_1580977370.mp3
1.52M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#واحد_سنگین
ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲
ام البنین دلش به شورُ شِینِ
ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ
می گفت به عباس پسر ارباب تو حسینِ
تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲
یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲
براش خبر آوردن از کربلا
از علقمه ، از ماهِ نخلستونا
از سرایی که رفت روی نیزه ها
میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم
میگفت به زینب عزیزم بگو کجاست حسینم
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا
ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲
زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲
با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر
(غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن
ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن
پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲
پیشونیِ حسینمُ با سنگاشون شکستن...
سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن .....
اِی حسین ...........
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#روضه و توسل ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاج محمود کریمی•✾•
آتش قلب من از یاد حسینِ فاطمه است
همچو آبی روی آتش، یادِ دست و علقمه است
*وقتی میفهمم بچه ام برا حسین کشته شد دلم آروم میشه...
اصلا چرا حسین رو برادر صدا زد؟ همه جا رسمه، همه این طوری هستن، دردی میاد، گرفتاری میاد، زمین میخورن، میگن: آی مادر! اما آقای ما اباالفضل، اربابمون حسین رو خیلی بیشتر از مادرش اُم البنین دوست داشت،او مادرش رو صدا نزد تا زمین خورد گفت: آی داداش!
اُم البنین! بالاخره عباست حسینم رو داداش صدازد، اما منو خواهر صدا نزد...*
"برا فرزندِ خود تا خواند مادر
صداکردمحسینم را برادر
تمام قوتم راجمع کردم
که خواهر جان بگویم بر تو خواهر"
آتش قلب من از یاد حسینِ فاطمه است
همچو آبی روی آتش، یادِ دست و علقمه است
رشتهکوهی بود از اولادِ زهرا دور من
باهاشون بیرون میرفتم اصلا من معلوم نبودم، تومدینه همه شروع میکردن حرف زدن دیدی ام البنین رو؟ شونزده، هفده تا جوون همه رشید، همه زیبا...*
رشتهکوهی بود از اولادِ زهرا دور من
اینکه اکنون در برم مَحرمندارم ماتم است
*الان اگه علی اصغربود چندسالش بود؟ زبون باز کردنش رو ندیدم .. یادممیاد انگار همین دیروز بود علی اکبر زبون باز کرد بهم گفت: مادر! اونجا گفتم حالا تازه اُم البنین ش، یادم میاد قاسم بهم گفت مادر! یادم میاد آقام امام سجاد بهم گفت: مادر! .. یادم میاد امام باقر بهمگفت مادر! یادم میاد عبدالله بهم گفت: مادر!... یادم میاد سکینه بهممیگفت :مادر جان! آخه اینا فاطمه روندیده بودن .. یادممیاد رقیه صدام میزد: مادر!... خیلی دوست داشتم الان علی اصغر صداممیکرد: مادر! اون همه جوونداشتم الان یه کدومشون نیست*
دیده ام گاهی برای اکبر و قاسم فرات
گاه بر داغ رباب و شیر خوارش زمزم است
دستهای ذوالفقار و چشمهای پرنفوذ
فرق ماه و ضرب آهن داستانی مبهم است
*آخه اول بهش نگفتن عباست کشته شد، تا قافله رسید گفت: حسینمکو ؟ ام البنین حسین رو کشتن .. مگه عباسم مرده بود که حسين وکشتن؟ عباست نبود...*
جسم آقایم هزار و نهصد و پنجاه زخم
*اومد تو خیمه، خیمه ای که بیرون مدینه عَلَمکرده بودن، گفتن: خانوم! ام البنین داره میاد، خانوم تشریف آوردن همه ی خانوما از جا بلند شدن یه نگاه به همه خانوما کرد
همه از سفر اومدن چه سفری، صورتا همه آفتاب خورده، دو سه بار نگاه کرد، سؤال کرد خانومم زینب کجاست؟جلو اومد مادر! روضه ای براش خوندن از کربلا، از خیمه بیرون رفت روی این خاکا نشست، اینقدر خاک روسرش ریخت ... *
جسم آقایم هزار و نهصد و پنجاه زخم
زخمهای عالم بر قد و بالای عباسم کم است
پاره های پیکر عباس من از هم جداست
جسمِ بی سرِ آقای عالم درهم است
*ای حسین...*
14001026eheyat-karimi-roze2.mp3
3.07M
مادری کرده برای بچه های فاطمه
خویش را پای امیرالمومنین انداخته
چار فرزند او فدای پنج تن آورده است
سفره نذریست که ام البنین انداخته
.
#سینه_زنی وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
باور ندارم بی دست و بی مشک نقش زمین شی
باور ندارم سرو رشیدم با خاک عجین شی
سخته برا من باور کنم که بی بال و پر شی
دستت رو دادی تا افتخارِ ام البنین شی
با عطشِ خیمه ها بی تاب شدی، عباسم!
ساقی بچه های ارباب شدی، عباسم!
اما خبر رسیده که مشکت رو تیر زدن
تو علقمه از خجالت آب شدی، عباسم!
آه! مِن بعد با غصه هم نشینم
من امُّ البنینِ بی بنینم
«وَیلی وَیلی... وَیلی عَلی شِبْلی»
بعد از تو عباس، یک شب نشد که راحت بخوابم
فکرِ عمود و فرقِ تو مادر میده عذابم
شمعم که ذرّه ذرّه غم تو میکنه آبم
تا روز محشر من شرمسار از روی ربابم
به دنیا اومدی علمدار بشی، ای رودُم!
برا حسین یارِ وفادار بشی، ای رودُم!
ای شیر مرتضی ندارم باور یک روزی
زخمی جنگ گرگ و کفتار بشی، ای رودُم!
آه! میسوزم با آهِ حزینم
من امُّ البنین بی بنینم
«وَیلی وَیلی... وَیلی عَلی شِبْلی»
.
003 Bavar Nadaram.mp3
6.22M
از آیت الله سید علی قاضی نقل شده است که فرموده اند:
سریان فیوضات(سرچشمه فیض ها) و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهد است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم، اباالفضل العباس علیه السلام است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مدح وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیهابه نفس حاج عباس حیدر زاده •✾•
قسمت این بود که تو مَحرم حیدر باشی
به علی مونس و هم خانه و همسر باشی
قسمت این بودکه در زندگی مشترکت
به عزیزانِ دلِ فاطمه مادر باشی
آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی
آمدی خادمه یِ خانۀ کوثر باشی
قسمت این بود که در بین تمامیِ زنان
تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی ..
قمرت یک نفره لشگرِ انصارِ خداست
پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی
خاک این خانه تو را قبله ی حاجات کند
متعجب نشوگر شافع محشر باشی ..
غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد ..
سعی کن، مَرهمِ زخمِ دلِ دختر باشی
این یتیمان همه به واژه ی در حساسند
نکند در بزنند و تو پسِ در باشی
چار تا بچه ی این خانه همه مادریاند
نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی
#شاعر: مهدی نظری
.
1. قسمت این بود.mp3
8.56M
«ام البنیـن» یعنی؛
«عبـاس» داشته بـاشی و بگـویی:
از «حسـین» چه خبر؟!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج