eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نام تو را هرجا شنیدم.... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نام تو را هر جا شنیدم گریه کردم هر وقت دختربچه دیدم گریه کردم دلسنگی ام شهره است اما ناخودآگاه تا ماجرایت را شنیدم گریه، گریه کردم پیش تو در رؤیا برایت روضه خواندم وقتی به پهلویت رسیدم گریه کردم از خواب خوش با تازیانه می‌پریدیم اسفندوار از جا پریدم گریه کردم در مقتلی خواندم لباست پاره بوده ست پیراهن خود را دریدم گریه کردم آتش گرفتم تا شنیدم گیسویت سوخت آه جگرسوزی کشیدم گریه کردم *بدونید این خونواده رو چجور وارد کردن، مثل اسیرای رومی وارد کردن، یعنی غل و زنجیر به گردن همه اشون انداخته بودن. برا همین بود گریه میکرد میگفت: بابا شترا آروم میرفتن ما رو میزدن، بابا دنبال بهونه بودن فقط ما رو میزدن بابا...گفت بابا ازت یه سوال دارم مگه تو چیکار کرده بودی، هر جا اسمتو میاوردم انقد کتکم میزدن..؟* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
|⇦•شبا که ناله میزدم... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شبا که ناله میزدم نبودی دارم منم میام پیشت به زودی بابا بگو برای تو عجیب نیست رو پیکر من این همه کبودی از چادرم نبودی یک کمش رفت گوشواره هام النگوهام همش رفت دیگه چیزی نمونده که ببافی تو کوچه ها موهام یه عالمه رفت *آی قربون این گریه هات، تازه گریه ها داره شروع میشه، نکنه یه وقت خسته بشی از گریه، خدا عاشق چشای گریونه، خوش بحال اونی که میتونه براش گریه کنه.. امام صادق فرمود مادر ما تا اجازه نده کسی نمیتونه گریه کنه...* ابی عبدالله دو نفرو به زینب خیلی سفارش کرد، یکی عبدالله بن الحسن بود یکی رقیه بود، اما دوتاشون طاقت نیاوردن، عبدالله که وقتی دید عمو غریبانه تو گودال افتاده دست عمه رو رها کرد، تو مجلس یزید هم همینطور بود وقتی یزید داشت چوب به لبای اباعبدالله میزد، یه مرتبه دیدن یه دختری دستشو از عمه جدا کرد، گفت نزن! بابای منه، نزن نامرد دندون بابامو شکستی، همچین که سرو آوردن خرابه یه نگاه کرد گفت: بابا!صورتت زخمیه منم صورتم زخمیه، بابا! تشنه کشتنت منم هنوز تشنه ام، بابا !چشمات ورم کرده چشم دخترت هم ورم کرده، اما بابا تو با من فرق میکنی تو چوب به لبات زدن، لب رقیه ات سالمه..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
|⇦•من آن شمعم که... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من آن شمعم که آتش بس که آبم کرد خاموشم همه کردند غیر از چند پروانه فراموشم اگر بیمار شد کَس گل برایش می‌برند و به جای دسته گل باشد سر بابا در آغوشم پس از قتل تو ای لب تشنه آب آزاد شد بر ما شراره آتش است این آب بر کامم نمی‌نوشم تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد به جان مادرت هرگز کفن بر تن نمی پوشم ز زهرا مادر خود یاد دارم رازداری را از آن رو صورت خود را ز چشم عمه میپوشم دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد گوش اگر گاهی رها میشد ز حبس سینه فریادم به ضرب تازیانه قاتلت میکرد خاموشم فِراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن من آخر کودکم این کوه سنگین است بر دوشم سپر میکرد عمه خویش را بر حفظ جان من نگردد مهربانی های او هرگز فراموشم دو چشم نیمه بازت می‌کند با هستی ام بازی هم از تن میستاند جان هم از سر میبرد هوشم جان به قربان سیدالشهدا دیده گریان سیدالشهدا ما که عمری نشسته ایم سرِ خوان احسان سیدالشهدا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
|⇦•مرغ اسیر... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرغ اسیر هم وطنش فرق می‌کند هم اینکه نوع پر زدنش فرق می‌کند شیرین زبان تو شده لکنت زبان پدر طرز تکلم و سخنش فرق می‌کند وقتی که بی هوا به کسی ضربه می‌زنند حتما کبودی بدنش فرق می‌کند خیلی مرا زدند ولی بین این همه این شمر لعنتی زدنش فرق می‌کند *گفت: بابا پاهام درد میکنه، همه ی دخترای عالم وقتی بابا میاد اول میرن خودشونو مرتب میکنن، موهاشونو شونه میکنن، بهترین لباسشونو میپوشن، گفت: بابا موهام سوخته..* آتش رسید و موی سرم را به باد داد عاشق همیشه سوختنش فرق می‌کند گفتم به عمه روی زمین، زیر نیزه ها بابا چقدر شکل تنش فرق می‌کند وقتی تمام دشت پر از بوی او شده حتما مساحت کفنش فرق می‌کند با تازیانه های سنان راه میروم حتی شبیه مادرمان راه میروم *گفت: بابا من یه لحظه از عمه جدا نشدم، همش دامن عمه رو گرفته بودم، اما نیمه شب بود، خسته بودم، تشنه بودم، دستام بسته بود، یه مرتبه از ناقه افتادم. تا زین العابدین فرمود: به من بگید سر بریده ی بابام کدوم طرفو نگاه میکنه گفتن چرا حرکت نمیکنه این نیزه؟ فرمود:حتما یکی از خواهرام افتاده، من نمیدونم زجر چطور سراغش رفت، همچین که سرو آوردن گفت: بابا، مگه جدت پیغمبر نفرمود: اگه پسربچه زمین خورد کمکش کنید؟ بگید تو مَردی باید بلند شی، اما اگه دختربچه زمین خورد برید زود بلندش کنید، نازش کنید، بابا همچین که نشسته بودم، تا رسید به من گفت: دختر تویی که کاروانو معطل کردی؟ یه سیلی زد، رو این بوته ها غَلت میخوردم، همچین که برگردوندن نه سمت عمه رفت نه سمت رباب رفت، دیدن اومد لابلای نیزه ها، همه ی سرهای شهدایی که بالای نیزه بود تیغ شمشیر خورده بود، فقط یه سر بود عمود خورده بود، اومد جلو گفت: عمو عباس چشمت روشن، نامحرم سیلی تو صورتم زد..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•نام تو را ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نام تو را هر جا شنیدم گریه کردم هر وقت دختربچه دیدم گریه کردم دلسنگی ام شهره ست اما ناخودآگاه تا ماجرایت را شنیدم گریه کردم پیش تو در رؤیا برایت روضه خواندم وقتی به پهلویت رسیدم گریه کردم از خواب خوش با تازیانه می‌پریدم اسفندوار از جا پریدم گریه کردم در مقتلی خواندم لباست پاره بوده ست پیراهن خود را دریدم گریه کردم آتش گرفتم تا شنیدم گیسویت سوخت آه جگرسوزی کشیدم گریه کردم *فقط یه جمله بگم، بدونید این خونواده رو چجوری وارد کردن، مثل اسیرهای رومی وارد کردن، یعنی غل و زنجیر به گردن همه اشون انداختن، برا همین بود گریه میکرد میگفت: بابا شترها آروم میرفتن ما رو میزدن، بابا دنبال بهونه بودن فقط ما رو میزدن، فیض ببرن اون مادرا و پدرهایی که تا بچه شون گرفتار میشد میگفتن برو غصه نخور یه سفره ی حضرت رقیه پهن میکنیم، گفت: بابا ازت یه سوال دارم، مگه تو چیکار کرده بودی هر جا اسمتو میاوردم کتکم میزدن؟...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•شبا که ناله میزدم ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شبا که ناله میزدم نبودی دارم منم میام پیشت بزودی بابا بگو برای تو عجیب نیست رو پیکر من این همه کبودی از چادرم نبودی یک کمش رفت گوشواره هام النگوهام همش رفت دیگه چیزی نمونده که ببافی تو کوچه ها موهام یه عالمه اش رفت قربون گریه هات، نکنه یه وقت خسته بشی از گریه، خدا عاشق چشای گریونه، خوشبحال اونی که میتونه براش گریه کنه، امام صادق فرمود: مادر ما تا اجازه نده کسی نمیتونه گریه کنه، امشب بگو مادر جان شب رقیه است. ابی عبدالله دو نفر رو خیلی به زینب سفارش کرد، یکی عبدالله بن الحسن بود یکی رقیه بود، اما دوتاشون طاقت نیاوردن، عبدالله که وقتی دید عمو غریبانه تو گودال افتاده دست عمه رو رها کرد، تو مجلس یزید هم همینطور بود، وقتی یزید داشت چوب به لباش میزد، یه مرتبه دیدن یه دختری دستشو از عمه جدا کرد، گفت: نزن، بابای من، نزن نامرد دندون بابامو شکستی، همچین که سر و آوردن خرابه یه نگاه کرد گفت: بابا صورتت زخمیه منم صورتم زخمیه، بابا تشنه کشتنت منم هنوز تشنه ام، بابا چشمات ورم کرده چشم دخترت هم ورم کرده، اما بابا تو با من فرق میکنی، تو با چوب به لبات زدن لب رقیه ات سالمه، تاریخ میگه انقدر زد به دهنش...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•من آن مجاهد نستوه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من آن مجاهد نستوه و خردسال و اسیرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که شمع محفل آزادگی ست روی منیرم پیام خون خدا خیزد از زبان خموشم که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم رخم کبود ز سیلی، به چشم دوست چراغم قدم کمان ز فراق و، به قلب خصم چو تیرم پناه هفت سپهرم، که گفته دخت یتیمم؟ شفیعه ی دو سرایم، که خوانده طفل صغیرم؟ عزیز فاطمه هستم، ز عزتم نشود کم اگرچه در دل شب گوشه ی خرابه بمیرم مرا به شام نبینید در لباس اسارت که تا خدا خداست بر تمام خلق امیرم پیام آور خون شهید تا صف حشرم ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم خبر نداشت که حتی فرشته هم نیست نظیرم یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه ز زعم آنکه شمارد میان خلق حقیرم کجاست تا نگرد در همین خرابه ز عزت پناه طفل صغیر و مَطاف شیخ کبیرم به سنّ کوچک من منگرید که آمدم اینجا نه دست زائر خود بلکه دست خلق بگیرم اگر چه آمده مشهور نام من به رقیه به سان فاطمه در عزت و جلال، شَهیرم قسم به دامن پاک حسین پرور زهرا که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم خدا گواست کتک خوردم التماس نکردم مگر نه دختر ناموس کردگار غدیرم ز سوز سینه ی من پُر کند کلام تو میثم سروده های تو باشد ترانه های ضمیرم :استاد سازگار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•او‌ میدوید و... و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجراشده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اول شهید علی اکبره، گفتن آقا شما صبر کن، فرمود من مثل جدم علی ام، برا پیغمبر چطور بود؟ اول نفر به امر او وارد میدان میشد، و پدرم هم تبعیت از جدش میکنه، اول علی رو میفرسته، وقتی علی اکبر رو کشتن، انقدر گریه کردن، زینب به بچه هاش گفت: بیاین ببینم، میرین الان جلوی دایی رو میگیرین، میگین به ما اجازه بده، بعد هم بگین مادرمون زینب فرستاده. دوتایی شون اومدن مؤدب، سرشونو پایین انداختن، دایی جان اجازه میدی بریم میدان؟ فرمود: نه، اون دو تا گریون شدن اما زینب یه لبخندی اومد رو لبش، گفت: من میدونم با حسین چه کنم، حسینو به چه کسی قسم بدم نه نمیگه، زودی اومد جلو خیمه ی برادر، حسین جان نکنه بچه هام رو قابل نمیدونی..حسین جان اجازه بده اینا برن میدان.. حسین جان مادر پهلو شکسته، گفت: باباشون هم پیغام داده گفته زینب هر جا دیدی سخت گرفتن بر حسین، کار به جنگ کشید، اول بچه های من برن جونشونو فدا کنن، دو تا آقازاده ها زدن به دل لشکر، یکی گفت این دو تا کی ان که انقدر با قدرت و هیبت اومدن وسط میدان؟ یکی صدا زد..اینا بچه های زینبن، گفت: بابا این زینب چقدر عاشق حسینه که حالا بچه هاش رو فرستاده؟ یه نامردی گفت: الان داغشونو به دل مادرشون میذارم. یا اباعبدالله، هر کی رو زمین افتاد زینب اومد جلو خیمه، برا علی اکبر هم زینب اومد وسط میدان گفت: داداش خدا صبرت بده، اما هر چی نگاه کردن دیدن زینب نیومد. یا اباعبدالله...روضه رو ببرم مدینه، کاروان رسید مدینه، عبداللهِ جعفر اومده، دونه دونه محمل ها رو داره نگاه میکنه، عاقبت رسید به یه محملی دید یه پیرزنی نشسته، صدا زد خانم تو کربلا کسی از زن ها هم شهید شده یا نه؟ من دنبال خانمم زینب میگردم، ناله ی زینب بلند شد. صدا زد عبدالله حق داری زینب رو نشناسی، خانم جان چرا انقدر پیر شدی بی بی جان؟ فرمود: عبدالله اگه اون چیزی که من دیدم تو میدیدی میمردی عبدالله ..* او می‌دوید و من می‌دویدم او می‌نشست و من مینشستم *روضه رو خوند گریه کردن، اما گفت: خانم ازت یه گِله گی دارم، شنیدم هر کی رو زمین افتاد شما با عجله بیرون اومدی، اما بچه هام رو زمین افتادن از خيمه بیرون نیومدی. صدا زد عبدالله درست شنیدی، من اگه اونوقت میرفتم برا این میرفتم که حسینو یاری کنم دلداری بدم، اما بچه هام افتادن ترسیدم حسین منو ببینه خجالت بکشه، زینب نیومد بیرون می‌گفت:نکنه داداشم خجالت بکشه، اما یه آقایی که دست نداشت گفت: آقا منو سمت خیمه نبر، چرا عباسم؟ آخه از روی بچه ها خجالت میکشم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•از ازل خورشید انور... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از ازل خورشید انور زینب است حافظ الله اکبر زینب است پیکر اسلام‌ را سر زینب است حیدر کرارِ دیگر زینب است بعد زهرا روح کوثر زینب است پیش پایش آسمان خم می‌شود مرجع تقلید مریم زینب است کعبه ی غمهای عالم‌ می‌شود آیت الله معظم زینب است «محشر صحرای محشر زینب است» یک‌ زن اما لشگری را صف شکن یک‌تنه باب المراد پنج تن تکیه بر این شانه ها دارد حسن ذوالفقاری دارد از جنس سخن «منبری ها!جان‌ِ منبر زینب است» *بی بی جان تو کی هستی که شب عاشورا امام زمانت وقتی داره با تو حرف میزنه میگه خواهر یه قولی به من بده توی نمازات برای من دعا کن ..امام معصوم فرمود.زین العابدین میگه شب یازدهم دیدم بین خیمه های نیم سوخته عمه م نشسته نماز شب میخونه..آخ زینب * از امام خود حمایت می کند از گنهکاران شفاعت می کند گاه در میدان قیامت‌ می‌کند «مادری از جنس‌ خواهر زینب است » در خطر ها بال و پر را می‌دهد میرود خون جگر را می دهد موقع پیکار سر را می‌دهد پای عشقش دو پسر را می‌دهد «فانی عشق برادر زینب است» ای غریب کربلا جانم فدات نه پسر! دو نوکر آوردم برات این دوتا خاکند خاکِ زیر پات سهم‌ من‌ را هم‌ بده از کربلات «بین‌خیمه زار و مضطر زینب است» *قربونت برم خانم که بابات و داداشات طاقت گریه هات رو نداشتند..گفت خواهر چرا اینقدر بیتابی می کنی ؟ گفت : داداش! چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرم رو کشتند دلم خوش بود بابام و داداشام هستند ..اما همه رفتند..خدا سایه تو رو از سرم کم نکنه ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•درخت های امیدیم... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجراشده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ درخت های امیدیم از دیار حسن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پر از شکوفه ی عشقیم در بهار حسن به سلسبیل به زمزم که احتیاجی نیست رسیده است لب ما به جویبار حسن به دخل کاسبی ام برکتی فراوان داد از آن زمان که شدم خادم تبار حسن همین دو لقمه نان را حسن به ما بخشید گرفته سفره ی ما رنگ اعتبار حسن کریم بودن او قابل محاسبه نیست کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن کدام شاه نشسته است با جذامی ها بلند میشوم از جا به احترام حسن شنیده ام که به سگ هم غذا تعارف کرد هنوز ماتم از این لطف بیشمار حسن *خوب گفت اون بزرگی که فرمود: یک ماه دو ماه برا حسین گریه میکنی تازه اجازه میدن برا امام حسن گریه کنی. قربونت برم که هر کدوم از اینا امشب هزار آرزو دارن، اگه بخوان برا خودشون روضه بخونن میگن یا امام حسن ما تو دُهاتامون امامزاده هامون حرم دارن، اما یه سایبون بالا قبرت نیست آقاجان، اصلا اسم امام حسن میاد جلسه رو غربت میگیره..* بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت چه کرد در دل آن فتنه ذوالفقار حسن من از طفولیتم عاشق دو تا شاهم منم دچار حسین و منم دچار حسن در اربعین حسینی، حسن جلودار است قدم زدم همه ی جاده را کنار حسن عمود یکصد و هجده بهشت مشایه ست خدا رسانده خودش را سر قرار حسن حسین با همه ی دلربائی اش حسنی ست ببین دل از همه بردن شده ست کار حسن خیالبافی من صحن سازیِ حسن است شبیه مشهد ما می‌شود مزار حسن *طرف پولی از امام حسین قرض گرفت، گفت: آقاجان پولی رو که مقدار زیادی هم بود جایی دفن کردم، یادم رفته، طلبکارها اومدن، حضرت قرضشو ادا کرد، اما با ادب بود، مدتی بعد برگشت، به امام حسین عرض کرد آقاجان اون پول رو پیدا کردم براتون آوردم، حضرت فرمود: برو ما چیزی که ببخشیم دیگه پس نمیگیریم، گفت آقاجان شما چقدر کریمی، فرمود:کریم ندیدی، داداش حسنم انقدر کریم بود..* میان معبری از نور ناگهان شب شد چه دید در دل آن کوچه چشم تار حسن *روضه ی امام حسن اینه:...* حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد سیاه شد پس از آن کل روزگار حسن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•غرور کودکی ام... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام اجراشده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید سرش شکست، بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش به زور بر تن صدپاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمانان گرفته روی لبش ذکر ربّنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است به خاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیشمرگ او باشد مرا نکشته به او تیر بی هوا نزنید *امشب یاد اون شهیدایی کن که سن و سالشون خیلی کم بود، شناسنامه هاشونو دستکاری میکردن می‌گفتن هر جور شده باید بریم از این قافله عقب نیفتیم، عبدالله هم می‌گفت همه رفتن من جا موندم، حسین می‌گفت: نیا... اما تو گودال باباش می‌گفت: پسرم بیا.. ای حسین،* * اون لحظه ای که یه بچه ای تو اون شلوغیا دوید پشت سرش هم زینب دوید، اون هم همون لحظه ای بود که و الشّمر جالس...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•نه ذوالجناح دگر... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شب امام حسنه، همه امام حسنی ها فیض ببرن، چقدر خوبه بین عزادارهای امام حسین برا امام حسن گریه میکنی، مادرش هم همینجور بود، یه نگاه کرد گفت: بابا جان همه میگن حسین، تو میگی حسن، گفت دیدم ملائکه هم میگن حسین. دیدم حسنم غریبه، فرمود: هر کی برا حسنم گریه کنه قیامت گریان نمیشه، آخ قربون خودت برم، قربون قد و بالای بچه هات برم، انقدر امام حسین حساس بود رو بچه های امام حسن، مخصوصا عبدالله بن الحسن. هم براش عمو بود هم براش مثل بابا بود. هر جا میشِست بلند میشد عبدالله بن الحسن کنارش بود، وقتی خواست ابی عبدالله وداع کنه، همه رو سپرد اما سفارش دو نفر رو زیاد کرد، یکی رقیه بود، سفارش عبدالله رو کرد گفت: عزیزم حواست به این باشه، این تنها یادگار برادرمه، این غیرتیه، این پسر شیر جمله، زینب دستشو سفت بگیر، اگه رهاش کنی یه تنه میزنه وسط دل دشمن، به قد و بالاش نگاه نکن، عمه هم میشناسه اینو، کنار عمه دستش به دست عمه ست، نگاه کرد..* نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت *خون داره از سر ابی عبدالله میاد، دستشو انداخت گردن ذوالجناح تا نیفته..* هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد *صدا زد دخترم یه وقت غصه نخوری عزیز دلم.. یه عده ای میان آخرالزمان مردهاشون برا حسینت مثل زن جوون مرده گریه میکنن، دستش به دست عمه ست دید عمو افتاد، آدم باباش زمین بخوره... همچین که افتاد تو گودال این تیرها تو بدنش میشکنه، همچین که جمع شدن هلهله کنن، یه وقت گفت: عمه! رهام کن، گفت: عمه! قاسم رفت علی اکبر رفت، من طاقت ندارم ببینم به عموم اینجور اهانت میکنن، دوید سمت گودی قتلگاه، یه وقت رسید دید عمو افتاده، گرد و خاک بلند شده، صدا نفس های عمو میاد، خودشو زودی انداخت بغل عمو، عمو مگه من مرده باشم تو رو اینجوری غریب گیر آورده باشن، میدونی چیشد؟ یه وقت نگاه کرد دید یه نامردی شمشیر بالا آورد، خواست بزنه به ابی عبدالله، گفت نزن نامرد..دستشو بالا برد، فقط بهت بگم ابی عبدالله یه نگاه کرد دید دست عبدالله به پوست آویزانه، ابی عبدالله بغلش گرفت، دست نداره، یه مرتبه یه نانجیبی صدا زد حرمله... یادت باشه تو بغل امام حسین دو نفر جون دادن، یکی علی اصغر بود، تاریخ میگه یه تیر حرمله زد به حلقوم عبدالله، این بچه رو سینه ی امام حسین دوخته شد.* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net