eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•دلم مرغِ لبِ... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم مرغ لبِ بام تو باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وجودم تشنه ی جام تو باشد سر و جانم فدای قاصدی باد که در لب هاش پیغام تو باشد در این عالم به هر کس هرچه دادند همه از رحمت عام تو باشد چنان کن با دلم کاین مرغ وحشی قفس را بشکند رام تو باشد «حسین جانم..» تو حرف اولم بودی چنان کن که حرف آخرم نام تو باشد عدو لب تشنه ات کشت و ندانست که دریا تشنه ی کام تو باشد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•ای عمو فتح... بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ای عمو فتح نمایان کرده ام دشمنان را همه حیران کرده ام تو که جای پدر من بودی تو که چون تاج سر من بودی بشتاب و تن من پیدا کن برگ سربازی من امضا کن تن بیتاب مرا تاب بده جگرم سوخت به من آب بده پا میکشم بر خاک آخر نا ندارم باید که برخیزم توانش را ندارم یک یک تمام دنده هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•به نام نامی شیر جمل... بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── به نام نامی شیر جمل به نام حسن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قیام کرده شجاعت به احترام حسن رسیده پرتو نوری ز اوج بامِ حسن کشیده باده ی خود را به سمت جام حسن در این پیاله شرافت به جوش می آید صدای غیرت قاسم به گوش می آید زره به پیکر ابن الکرم عبایش شد طنین سبز حسن جان نوای نایش شد خروش رزم علی بانگ ربّنایش شد بلای ازرق شامی و بچه هایش شد دوباره زنده نموده است یاد حیدر را به چهار ضربه به هم ریخت چهار پيکر را ز هُرم غرّش قاسم گلو به وجد آمد ز آب چشم تر او وضو به وجد آمد ز شربت عسل او سبو به وجد آمد ز رزم بی مثل او عمو به وجد آمد همان دمی که دم تیغ او به ازرق خورد حسین وقت تماشای او چه حظّی برد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•عمو‌جان به دادم برس... حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── شب قاسم بن الحسنه، به یاد اون بچه هایی که سیزده، چهارده، پونزده ساله بودن، گفتن میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم، مادره گفت پسر کجا داری میری؟ تو یکی یدونه ی منی، من تو این دنیا فقط یه پسر دارم، چرا میخوای مادرتو تنها بذاری؟ یه نگاه کرد گفت: مادر چقدر کربلا رو دوست داری؟ خیلی عزیز دلم،گفت مادر میرم راه کربلا رو باز کنم، رفت و دیگه نیومد، یاد کنیم همه اشون رو، پدر مادرای شهدا رو هم یاد کنیم. اومد جلو خیمه، صدا زد عموجان اجازه میدی برم میدان؟ یادتون باشه تنها کسی که ابی عبدالله زودی فرمود برو میدان فقط علی اکبر بود. وقتی قاسم گفت: عموجان اجازه میدی؟ حضرت فرمود: تو یادگار برادر منی عزیزم، برگرد قربونت برم. حسین جان! امروز هم ما اومدیم بگیم حسین جان ما هم هستیم. حضرت وقتی اجازه نداد دلش گرفت اومد تو خیمه، زانوها رو بغل گرفت، یه مرتبه مادرش نجمه خاتون صدا زد.. عزیزم سرتو بالا بیار، بابات حسن فکر این شب ها و روزها رو کرده، نامه ای نوشته، فرمود: همچین روزی بده دست قاسم ببره خدمت برادرم، انقدر خوشحال شد نامه رو گرفت، «تو غربت دیدی یه بچه محل رو از دور میبینی اصلا زنده میشی» همچین که اومد مقابل عمو گفت عموجان این نامه ی بابامه، ابی عبدالله همچین که باز کرد دید دستخط داداش حسنشه انقدر گریه کرد. حسن جان دلم برات تنگ شده داداش، کجایی ببینی حسینتو غریب گیر آوردن، تو اونجا سفارش کرده، امامه امام حسینه، حسین جان روز عاشورا من نیستم یاریت کنم، بذار قاسمم عوض من شمشیر بزنه، لباس رزم تنش نشد، با کفن، عمه ها دورشو گرفتن، سوار شد رفت زد تو دل دشمن، گفتن این کیه؟ شروع کرد خودشو معرفی کردن، من نوه ی علی ام، من نوه ی فاطمه ام، من پسر امام حسنم، یه نانجیبی گفت: داغشو به دل مادرش میذارم.اما نتونستن، یک جوری شمشیر زد همه متحیر شدن، برا همین بود یه وقت دیدن ابی عبدالله جلو خیمه دست رو سر گذاشت. آخ دور قاسمو گرفتن، انقدر شمشیر به بدنش زدن، یه وقت دیدن این آقازاده رو زمین افتاد، همونجا صدا زد عموجان! به دادم برس. فقط همینقدر بهتون بگم پاهای قاسم به رکاب نمیرسید. ابی عبدالله وقتی اومد کنار بدن قاسم، دید یه نانجیبی کاکلشو گرفته، حضرت با ضربه ای انداختش کنار، قاسمشو بغل گرفت. شیخ جعفر شوشتری روحش شاد فیض ببره از این روضه، یه گریزی داره، شیخ جعفر شوشتری میگه: پاهاش به رکاب نمی‌رسید اما ابی عبدالله هر کی رو زمین افتاد بغلش کرد، آورد سمت خیمه، وقتی قاسمو بغل کرد بچه ای که پاش به رکاب نمی‌رسید پاهاش رو زمین کشیده میشد، شیخ جعفر میگه: دو تا حالت داره، یا انقدر مصیبت سنگین بود امام حسین با قد خمیده قاسمو برگردوند، یا انقدر بدن زیر سم اسب ها بود....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•دلم مرغِ لبِ... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید ●━━━━━━─────── دلم مرغ لبِ بام تو باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وجودم تشنه ی جام تو باشد سر و جانم فدای قاصدی باد که در لب هاش پیغام تو باشد در این عالم به هر کس هرچه دادند همه از رحمت عام تو باشد چنان کن با دلم کاین مرغ وحشی قفس را بشکند رام تو باشد «حسین جانم..» تو حرف اولم بودی چنان کن که حرف آخرم نام تو باشد عدو لب تشنه ات کشت و ندانست که دریا تشنه ی کام تو باشد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•دعای زنده دلان.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و موی سپید با حسن است مَبین ز نسل حسن هیچکس امام نشد به حُسن بینی اگر هر امام را حسن است حسین می‌شنوم هر چه یا حسن گویم دو کوه است ولی کوهِ بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه ی شیر خدا اَبا حسن است *روایت میگه فردای محشر بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها مث مرغی که دانه های خوب و بد رو جدا میکنه، دونه دونه گریه کنای حسینُ سوا میکنه، این چند شب باقی مانده یک کاری کنین به چشم بی بی بیاین..، تا میتونی حسین بگو...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•قوامِ دولتِ اسلام.... و توسل به کریم‌ اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قَوامِ دولتِ اسلام با دمِ حسن است که امرِ صبح همان حکم محکم حسن است جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است حسن به گریه کنان حسین اشک دهد بَلی که چشم عزادار زمزم حسن است * بی بی فاطمه زهرا سلام الله به اون شاعر گرانقدر «وصال شیرازی» فرمود: چرا برا پسرم شعر نمیگی؟ عرض کرد.. بی بی جان! همه ی شعرام برا حسینته، فرمود: مگه حسن پسر من نیست..؟* سه بار زندگی اش را به این و آن داده بگو به اهل کرم تازه این کمِ حسن است حسین نائب او بود در مقام کرم درون کیسه ی ارباب، درهمِ حسن است شِفا به دست حسین و اجازه دستِ حسن به زخمِ فُطرس خوشبخت مرهمِ حسن است سرِ حسین و دلِ پاره ی حسن در تشت اگر درست بگویم حسین هم حسن است غم حسین و حسن چیست؟ پهلوی زهرا رَبیع نیز گُمانم مُحرّمِ حسن است آخر یه روز شیعه برات حرم می‌سازه حرم برای تو شَه کرم می‌سازه *روزى مردى از شام، تو كوچه هاى مدينه به امام‌ حسن علیه السلام رسيد هر چی از دهنش در اومد همینجور ناسزا به امام مجتبی گفت.. حضرت فرمود: چهره ات آشنا نیست.. تو غریبی تو این شهر؟ گرسنه ای؟ سیرت کنم.. جا نداری؟ منزل ما متعلق به توست.. رفیق نداری؟ رفیقت بشم... یا امام حسن ما همه نوکرای بچه های شماییم، میشه یه نگاهی به ما کنی، جان قاسمت امشب یه نگاه ویژه به ما کن....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای دل سرمست... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای دلِ سرمست از لبیک عشق از چه راهی آمدی ای پیک عشق از مسیرت اندکی تعریف کن هر چه را که دیده ای توصیف کن ردّی از خون خدا را دیده‌ ای نور مصباح الهدی را دیده‌ ای بین راهت پیکری افتاده بود خیمه ای در انتهای جاده بود خیمه گاهی که ستونش محکم است وسعتش قدر تمام عالم است خیمه ی وصل حبیب، آن پیر دِیر خیمه ای که شد زهیر آنجا زهیر خیمه ای که در شب و روز دهم شد تجلی گاه "اکملتُ لکم" حق و باطل، هیچکس آن شب نخفت صاحب این خیمه با یاران چه گفت شرح سرّ عشق با اصحاب کرد بعد از آن تاریخ را بی تاب کرد هم از آن شب عاشقی آغاز شد هم درِ باغ شهادت باز شد جاودان شد تا ابد در عالمین خيمه ی سردار بی سر ها حسین در رکاب خود مُلازم ساخته خیمه ی او حاج قاسم ساخته ای عاشق ها حرم در خیمه است صاحب این عکس هم در خیمه است شد شهید او هم ز خوش اقبالی اش از رئیسی مانده جای خالی اش هر کجا هستی دل دریا کنی خیمه گاه عشق را پیدا کنی خیمه ی حق در میان غزه است بی قرار کودکان غزه است غزه در خون خودش یاقوت شد سقف بالای سرش تابوت شد من دلم این روزها ویرانه است زیر آوار کدامین خانه است ایستاده غزه اما مثل کوه زخمی اما سربلند و با شکوه آخر این راه غیر از نور نیست صبح پیروزی غزه دور نیست جُورها از دست دوران دیده ایم گرچه ما داغ فراوان دیده ایم *شب هشتم محرمه، شب جوونا، ببینم برا جوون حسین چه میکنی..* آه از داغ دل افروز حسین هیچ روزی نیست چون روز حسین * اما چه کردن با ابی عبدالله، تا اومد کنار بدن علی اکبر انقدر هلهله کردن، بگو حسین..* ای دل امشب بیشتر بی تاب باش محو آقازاده ی ارباب باش عزم میدان کرد، آقا نه نگفت هستی اش میرفت اما نه نگفت چند گامی پیش بابا راه رفت از حرم مَمسوسِ ذاتُ الله رفت *همچین که وداع کرد داشت میرفت، ابی عبدالله صدا زد اول چند قدم جلو من راه برو، یخورده قد و بالاتو ببینم* ای داغ او صبر از مقاتل می‌برد از حرم یک کاروان دل می‌برد در بیان گوهری نایاب خواست ساحلی آمد ز دریا آب خواست *اینجا همون نقطه ی طلایی روضه ست، علی اکبر رفت جنگ نمایانی کرد، یخورده وقتی جنگید برگشت سمت خیمه ها، رسید مقابل ابی عبدالله، "العطشُ قَد قُتِلَنی"، بابا تشنگی امون منو بریده.. ابی عبدالله اومد جلو لب هاش رو رو لبهای علی گذاشت، یعنی میخواست دو تا کار رو بکنه، یکی یبار دیگه لب پسرشو ببوسه، دوم اینکه میخواست بگه علی جان من از تو تشنه ترم..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•آمد از بابا بگیرد... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آمد از بابا بگیرد توشه را رفت تا بر پا کند شش گوشه را در دل میدان پیمبر آمده یا جوانی های حیدر آمده چشم در چشم خدا تکبیر زد زیر شمشیر غمش شمشیر زد از رکاب حق، نگین افتاد، وای زاده ی لیلا زمین افتاد، وای موج خون بر تارک افلاک ریخت تکّه تکّه آسمان بر خاک ریخت داغ لیلا را نمیفهمیم ما ارباً اربا را نمیفهمیم ما صحنه ها رد می‌شود از خاطرم روضه خوانِ بیتِ شعرِ نیّرم این بیابان جای خواب ناز نیست ایمن از صیاد تیرانداز نیست *آی نوکرا، حسینیا، همچین که علی اکبر روی زمین افتاد،" اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِ الله" یوقت دیدن ابی عبدالله از جلو خیمه هی میخوره زمین بلند میشه میگه ولدی علی! صدا زد دخترم غصه نخور یه عده ای میان آخرالزمان برا حسینت مثل زن جوون مرده گریه میکنن، شب علی اکبره، چه کردن با ارباب؟ هر چه کرد کنار بدن پاره پاره ی علی دلش آروم نشد، عاقبت دیدن صورت به صورت علی گذاشت، یا اباعبدالله! زینبی که همسایه اش میگه صداشو نشنیدیم، حتی سایه ی زینبو ندیدیم، روزگار یه کاری کرد یوقت دیدن زینب اومد وسط میدان، دست گذاشت رو شونه ی حسین، صدا زد.. داداش خدا صبرت بده، فریاد بزن بگو یاحسین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
👆روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم تو را آورده ام این جا، که مهمانِ خودم باشی شبِ آخر رویِ زلفِ پریشانِ خودم باشی *بچه هارو ديديد، وقتي ميان تويِ تاريكي، ميگن: بابا! من از تاريكي مي ترسم...زود بغلش ميكني...* من از تاریکیِ شب هایِ این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشیدِ تابانِ خودم باشی فِراقت گر چه نابینام کرده، باز می ارزد که یوسف باشی و در راه کنعانِ خودم باشی پدر! نزدیک بود امشب کنیزِ خانه ای باشم به تو حق می دهم، پاره گریبانِ خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامانِ خودم باشی *بابا! هميشه تو من رو تويِ بغلت مي گرفتي، امشب من ميخوام تو رو بغل بگيرم...بابا! چرا اندازه ي علي اصغر شدي برام!؟ هي بغل گرفته بود، مي گفت: قربونت برم بابا.* از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد *باباها دوست دارن، عروسيِ دختراشون رو ببينن، قد كشيدن هاشون رو ببينن، نوه هاشون رو ببينن...* از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد یک امشب را نمی خواهی پدر جانِ خودم باشی؟ *كاش دختراي شام كه مي گفتن من بابا ندارم الان مي اومدن، ديديد من هم بابا دارم؟ ديديد بابام مهربونه به دخترش سر ميزنه؟ همه باباها وقتي ميخوان پيش دختراشون بيان با پا ميان، اما بابايِ من تنها بابايي است كه با سر اومده...فرياد بزن بگو:حسين...در و ديوار گواهي ميدن فرداي قيامت چه جوري برا حسين گريه كردي، حسين....* سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمانِ کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند *يزيد گفته بود اينا خارجي هستن، وقتي سر رو آوُردن، سر شروع كرد قرآن خوندن، يزيد عصباني شد...* سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند تو باید بعد از این قاریِ قرآن خودم باشی : استاد علی اکبر لطیفیان *جدِّت فرمود: قرآن بخون، بابات علي گفت: قرآن بخون، مادرت زهرا بهت قرآن خوندن و لحن رو ياد داد، خودت مظهر قرآني، خودت باطنِ قرآني، اما دخترت ازت يه خواهش داره، ديگه قرآن نخون، آخه وقتي قرآن ميخوني، يا چوبت ميزنن، يا سنگت ميزنن...حسين!...*
|⇦•از امشب یتیم است،طفلِ اُمتِ تو... و توسل به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ رسیدم به شبهایِ تو سَرِ من کفِ پایِ تو رسولِ خدایی تو بابایِ مایی از امشب یتیم است،طفلِ اُمتِ تو می میرم برایِ روزِ غربتِ تو فاطمه شد زار و حزین یا رحمةَ لِلعالمین به اشک دو چشمِ ترش به خاکستر بر سرش شد آماجِ غربت برایِ هدایت مولا زار و گریان،زهرا پایِ بستر آغوشِ شریفش،جایِ سبطِ اکبر به پایِ تو،حسین غمین یا رحمةَ لِلعالمین فاطمه شد زار و حزین یا رحمةَ لِلعالمین شده سبط اکبر فدا مدینه شده کربلا دلم پُر شرر شد حسن خون جگر شد غم از سینه ی تو، آمد تا دهانت خون شد حرفت آخر،راحت گشته جانت گریه ی بی صدا، حسن گُشته ی کوچه ها، حسن ↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
4_5911051811745171031.mp3
زمان: حجم: 2.12M
مسموم وا اماما ... شهید وا اماما ... مولا امام عسکری ، آقا امام عسکری ... مثل امام مجتبی ، تنها امام عسکری ... غریب سامرا ، حبیب آشنا برای تو زبون گرفته امشب آسمون عزیز فاطمه ، عزیز مصطفی چرا بهار عمر تو دیگه شده خزون امام عسکری،امام عسکری،امام عسکری ... مولا امام عسکری ، آقا امام عسکری ... مثل امام مجتبی ، تنها امام عسکری ... مظلوم امام عسکری ، مسموم امام عسکری میره از این دیار غم ، مغموم امام عسکری بیاد مادرش ، دمای آخرش میخونه نوحه زیر لب به یاد کوچه ها ... که مادر و زدن ، یه عده بی حیا خزونی شد شکوفه ی تموم غنچه ها ... به یاد کوچه ها،به یاد کوچه ها،به یاد کوچه ها ... مولا امام عسکری ، آقا امام عسکری ... مثل امام مجتبی ، تنها امام عسکری ... بارون امام عسکری ، محزون امام عسکری مثل حسین و بچه هاش ، دلخون امام عسکری سیه شده هوا ، شبیه کربلا ... ببین که تشنه پر زده رو خاک حجره ها ... نه زیر دست و پا ، نه روی نیزه ها نمیشه روضه ای مثه شهید سر جدا به روی نیزه ها،به روی نیزه ها،به روی نیزه ها ... مولا امام عسکری ، آقا امام عسکری ... مثل امام مجتبی ، تنها امام عسکری