#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
روزی که خدای حی و سرمد
از روح خودش دمید مارا
بر دامن دل به دست قدرت
بنهاد محبت رضا را
آن را که بود به سر خیال
فردوس برین و باغ رضوان
یا آنکه وراست شوق و ذوق
خلوتکده حریم جانان
گو از سر صدق رو گذارد
بر درگه خسرو خراسان
نومید نکرده ز آستانش
بالله زکرم شه و گدارا
شاهی که شهنشهان عالم
سایند جبین بر آستانش
ماهی که چراغ عالم افروز
قندیل بود در آسمانش
راهی که تمام شاهره ها
وصلند به راه جاودانش
با غمزه چشم مرتضایی
تسخیر نموده ماسوا را
جبریل و ملائک مقرب
جاروب کش حریم پاکش
صد حاتم طی گدای کویش
صد یوسف مصریش هلاکش
دلباخته جمالش عیسی
موسی و خلیل سینه چاکش
بخشیده یقین به حضرت خضر
یک جرعه زچشمه بقارا
ای معنی رافت الهی
وی مظهر لطف کبریایی
سرمنشا جود و بخشش حق
سرمطلع شعر ارتضایی
راضی به رضای ذات یکتا
معروف به حضرت رضایی
جانها به فدای تو که هستی
مرآت کرم نما خدارا
ای بارگهت مطاف دل ها
وی قبله اهل عشق و عرفان
در روضه پرمنور تو
محسوس صفای خلد رضوان
نی نی غلط اوفتاد شاها
فردوس کجا و صحن سلطان
الحق که غبار آستانت
بخشیده به عدن حق صفارا
ای پرتو نور حی دادار
وی بارقه امید داور
امیدتمام ناامیدان
آرامش قلب های مضطر
آفاق به زیر منت تو
ذرات به عشق تو مخمّر
در حضرت تو عیان توان دید
آیات جلال کبریا را
ای غایت رحمت الهی
رحمی بنما که مستجیرم
دستی زکرم رسان خدارا
مسکین و فتاده و فقیرم
سرخم نکنم به پیش هرکس
بالله که تویی فقط امیرم
دیریست غلام خانه زادم
سلطان سریر ارتضا را
عمریست نهاده #یاسر از عجز
سر بر درت ای همه نیازم
گوید اگر از درت برانی
آخر چکنم چه چاره سازم
تاسایه نشین کویت هستم
بر جمله شهان همی بنازم
ای آنکه ز درگهت نکردی
مایوس غریب و آشنا را
🔸شاعر:
#یاسر_رستگار
===========================
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
امشب قرار ، یار دل بی قرار شد
یعنی که باب میل همه ، روزگار شد
نور ِدو چشم ِحضرت ِ باب الحوائجی
واکرد چشم و خاک ، خزانش بهار شد
سلطان رسید و قاعده ها گشت زیر و رو
رعیت شدن، میان جهان افتخار شد
وقت نجات مردم ایران رسیده است
شکر خدا که کشورمان ، کعبه دار شد
کرده طلوع باز علی جان و این جهان
سر زنده از مسیح ِ دم ِذوالفقار شد
ای عزت ِ بدون ِ کرانه خوش آمدی
ای سومین علی ِ زمانه خوش آمدی
ای خوش ترین ترانه ی لب های من سلام
نعم الرفیق ، عشق من ، آقای من سلام
ای زندگی من ، شب و روزم ، عزیز من
ای از قدیم در دل ِ شیدای من سلام
مجنون تر از همیشه به پابوس آمدم
جانان و جان و حضرت لیلای من سلام
ای آبروی من ،کس و کارم ، پناه من
سرمایه ایم ، تمامی ِ دنیای من سلام
ای دین من ، قیامت من ،ای بهشت من
ای عاقبت بخیری ِ فردای من سلام
هر جا دلم شکست ، رسیدی به داد من
من غافل از تو بودم و بودی تو یاد من
اصلا بعید نیست که نامه سیاه ها
گردند تحت قبه ات از بی گناه ها
ای کربلای من ،نجف من ، بقیع من
ای مشهد تو جمع همه بارگاه ها
قربان کیمیای دو چشمان مست تو
آقا مرا نگاه کن از آن نگاه ها
در کوی تو شکسته دلی می خرند و بس
ذکر خداست پای ضریح تو آه ها
تو زیر سایه ات همه را راه می دهی
یا ایهاالعزیز ِ همه بی پناه ها
تو سایه ات شبیه ِ خدا بر سر همه است
مهمان نوازی ات چه قَدَر عین فاطمه است
غیر از در ِ تو این همه لطف و کرم کجاست
اصلا پناه اولم و آخرم کجاست
یادش بخیر خاطره ی اولین سلام
آن روزهای گم شدنم در حرم کجاست
لطف تو آن چنان بغلم کرده بود که
یادم نبود گم شده ام ، مادرم کجاست
خیلی عوض شدم ، عوضم کن به یک نگاه
گردیده ام وبال تو ، بال و پرم کجاست؟
گردید قطره قطره چرا سیل اشک من
حال و هوای سابق چشم ترم کجاست
خیلی هوایی ِ حرمم باز ، بی گمان
آقا سوال کرده که این نوکرم کجاست
خیلی دلم گرفته مرا رو به راه کن
مثل همیشه کوه غمم را تو کاه کن
این درد ها بدون تو درمان نداشتند
این ابرها بدون تو باران نداشتند
بود آخرالزمان چه قَدَر هولناک اگر
ایرانیان امام رضا جان نداشتند
مشهد اگر نبود که این گونه پنج تن
لحظه به لحظه لطف به ایران نداشتند
این ملت امام حسینی بدون تو
در فتنه ها که جرات طوفان نداشتند
جانم فدات ! دست گرفتی چه قدر از
آنانکه ذره ای به تو ایمان نداشتند
ای بهترین پناه ، برای همه سلام
ای مهربان امام رضای همه سلام
سوگند می خورم به سلیمان کربلا
در مشهدت شدیم مسلمان کربلا
مدیون لطف پنجره فولاد مشهد است
هر کس که بین ما شده مهمان کربلا
جان جواد ! قسمت ما کن ابالجواد !
تنگ غروب ، نم نم باران کربلا
این جا بُوَد حسینیه یا که حرم چه قدر
هستند زائران تو گریان کربلا
این کاسه های زرد خودش روضه گشته با
تمثال ِ دست ِ ساقی ِ عطشان ِ کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
ای کشته فتاده به هامون حسین من
ای صید دست و پا زده در خون حسین من
#محمد_حسین_رحیمیان
.
#سرود زیبای ولادت امام رضا علیه السلام
#خرداد ۱۴۰۲
از بیت ولایت آمد یک ماه درخشان
مژده به همه عالم آمد شاه خراسان
نور کاظم کرده ظهور
قلب نجمه غرقِ سُرور
چشمان دشمن شده کور
از مَقدمِ آقا
ضامن آهو مدد نغمه ی یاهو مدد
ای گل خوشبو مدد ای گل زهرا
[ یا علی موسی الرضا (۳) ای گل زهرا ] ۲
شهر مدینه امشب شد مثل عرش بَرین
از شوق رضا هر مَلَکی اومد روی زمین
شد بیت ولایت گُلشن
روئیده گلی چون سوسن
چشم همه ی ما روشن
از آمدن او
در شب میلاد او گشته دلها شاد او
هر کسی با یاد او میزنه فریاد
[ یا علی موسی الرضا (۳) ای گل زهرا ] ۲
گشته همه عالم مجنون اما تویی لیلا
حضرتِ موسی بن جعفر بَه بَه شده بابا
از عشق تو سرگردونم
حاجت دارم و میخونم
من تشنه ی سقاخونم
ای آرزوی من
دین و ایمانم رضا شاه و سلطانم رضا
ماه تابانم رضا حجت هشتم
[ یا علی موسی الرضا (۳) ای گل زهرا ] ۲
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
❣﷽❣
🌺 #مولودی_امام_رضا_ع
#سبک : بال ملائک وا شده
دریای رحمت خدا، پارهٔ تن احمد
میگم با چشم ترم، عشق مارضا اومد
مژده که آقا رسید غنچهٔ زهرا دمید
شادی کنید امشبواین ذکرو بامن بگید
🌸🌺یا علی موسی الرضا ع
نگاه قیمتی میخوام، لطفی کن تو ای آقا
غذای حضرتی میخوام، مهمونم کن ای آقا
تاب و تبم یا رضاست روی لبم یا رضاست
با افتخار من میگم نان شبم یا رضاست
🌸🌺یا علی موسی الرضا ع
بی سر و سامونتم، ای امیرو ای مولا
سائل درگاهتم، دستمو بگیر آقا
حج فقیران تویی، شاه خراسان تویی
شاه خراسان که هیچ، صاحب ایران تویی
🌸🌺یا علی موسی الرضا ع
#ولادت _امام_ رضا_ علیه_ السلام
باید به عشق گنبد تو یاکریم شد
روی مناره های الهی مقیم شد
حیف است پا به صحن و سرای شما نهم
باید سوار بال ملک یا نسیم شد
هرکس دخیل پنجره فولاد میشود
تا روز حشر خانه اش آباد میشود
صحن و سرای خانه ات آباد یا رضا
صید توییم گر تویی صیاد یا رضا
روزی سفره های شب ما زیاد شد
وقتی که راهمان به تو افتاد یا رضا
مهر تو را به آب و گل ما گذاشتند
نام تو را شفاعت عالم نگاشتند
بال و پر فرشته گلیم سرای تو
آقا شود کنار تو آقا، گدای تو
آنقدر وسعت حرمت کبریایی است
جا شد بهشت گوشه صحن و سرای تو
حالا بهشت، هم نفس زایرت شده
در کوچه های دور حرم عابرت شده
باید برای درک تو پر در بیاورم
غیر از رئوف، واژه بهتر بیاورم
باید برای منقبت بی کرانه ات
یک صفحه ای به وسعت محشر بیاورم
محشر به شانه های تو مثل کبوتر است،
وصف تو از خیال و شعورم فراتر است
در مشهد آفتاب به دردی نمیخورد
بی عطر تو گلاب به دردی نمیخورد
بوسه، مرا ز پای تو سیراب میکند
با این حساب، آب، به دردی نمیخورد
یک ذره از تلولوی تو آفتاب شد
خورشید هم کنار تو خانه خراب شد
صحن عتیق هرچه مسلمان درست کرد
از برکت تو بوذر و سلمان درست کرد
شبهای جمعه از نفس زائران تو
دور ضریح، چند سلیمان درست کرد
بیهوده نیست عاشق تو بی قرار تو
اینگونه بود مور شدن در جوار تو
خوب است در حریم شما استخاره ها
هیچند در برابر نورت ستاره ها
سوگند میخورم به جلال تو یا رضا
عرش خداست بر سر دوش مناره ها
پیش تو استخاره گرفتیم و بد نشد
گلدسته حریم تو آقا رصد نشد
هرجا کریم هست، کرمخانه میشود
بالم فقط به گرد تو پروانه میشود
کنج حرم نشسته ام و داد میزنم
( هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود )
آقا کرامت تو در اینجا زبان زد است
کرببلای دیگر من شهر مشهد است
دست تو خاک را به نظر کیمیا کند
ظرف مس وجود مرا هم طلا کند
حس میکنم کنار تو نام حسین را
نام حسین در حرم تو چه ها کند
پابوسی تو پاره گریبانمان کند
راهی به سوی شهر حسین جانمان کند
آن سایلی که دامن لطف تو را گرفت
یادم نرفته نیمه شبی که شفا گرفت
جان جواد را که قسم داد پیش تو
یک اربعین، از حرمت کربلا گرفت
دارالشفاست کوی تو یا ثامن الحجج
وجه خداست روی تو یا ثامن الحجج
#رضا _باقریان
#ولادت_ امام_ رضا _علیه_ السلام
امشب دوباره شور تغزل گرفته ام
حس شروع نغمه بلبل گرفته ام
مثل نسیم روی چمن ها دویده ام
هر جا رسیده ام خبر از گل گرفته ام
بر دامن همیشه بهاری و سبز تو
با نور اشک دست توسل گرفته ام
از آسمان برای همه ناز می کنم
تا گنبد طلای تو پرواز می کنم
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
این زائران خسته، به عشق ولادتت
با عرض تهنیت به حضورت رسیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا چه قدر ریسه برایت کشیده اند!
بوی غذای حضرتی و این همه گدا
مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند
ای کاش در ضیافت تو دعوتم کند
امشب خدا نگاه تو را قسمتم کند
من با تو از حصار غم آزاد می شوم
با خواندن سرود تو دل شاد می شوم
یک بار از خرابه ی دل بگذر و ببین
از برکت قدوم تو آباد می شوم
تا آن زمان که بیشه پر از رد پای توست
آهوی دل سپرده ی صیاد می شوم
از سنگ هم گذشتم و آهن شدم ولی!
دارم ز جنس پنجره فولاد می شوم!
عمریست زیر سایه ی دستت نشسته ام
جز تو رضا به هیچ کسی دل نبسته ام
هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی
محتاج بنده های خدایم نمی کنی
گفتی سه بار دیدن زوار می رسی
یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی
دل تنگ روضه های حسین و محرمم
راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟
این حرف آخریست که من با تو می زنم
مهمان سفرۀ شهدایم نمی کنی؟
خورشید من بتاب و دلم را سفید کن
وقت زیارت است مرا هم شهید کن
#علی_ صالحی
#ولادت_امام_رضا_علیه_السلام
آهوان در حرمت منتظر تضمینند
حرم آرامگه و قبله گه خوبانست
کربلاییست برای خودش این صحن وسرا
یا مدینست که در دور و برش ایوانست
وصف شأن تو که سر چشمه ی توحید شدی
سوره ی نور ، تبارک ، حج و الرحمن است
شرط ایمانی و یک سلسله این را گفتند
عشق تو شرط بلاغست و خود قرآنست
از شما گفتن اگر قافیه ها جور شود
شعر سر بسته ی من آتش یک دیوانست
بارگاهش حرم امن کبوترها شد
آن طبیبی که خودش دردو خودش درمانست
در میان دو حرم مانده غزلها چه کنم؟
یک طرف فاطمه یک سو حرم سلطانست
چه بگویم که نفس سوخته از عشق شما
این دهه از سر لطف تو غزل بندانست
بی گمان چشم شما ضامن این شاعر شد
شهر شعرست نگاهی که پر از بارانست
شاعر از وصف کرامات شما عاجز شد
شعر من بی نظر لطف شما ویرانست
دست تو ضامن این شاعر سائل صفتست
نظر لطف شما هم نمک و هم نانست
آن غریبی که سرش با غم دوران گرمست
گم ترین نام که خود یوسف این کنعانست
دل عجب نیست که در عشق شما افتاده
سهم الارثسیست که از ذریه ی سلمانست
#حاج_مهدی_ایروانی
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
خوشا مشهد وَ شاه بی مثالش
خوشا آن صاحبِ ، صاحبْ کمالش
خوشا صحنِ پُر از جاه و جلالش
خوشا هر کس که روزی شد وصالش
"امیرالمؤمنین یا شاه مردان"
نصیبم یک سفر «مشهد» بگردان
که در مشهد رئوفی خانه دارد
که خانه َش صحن و سقاخانه دارد
و مهمانخانه ای شاهانه دارد
گدا در سفره اش کاشانه دارد
درِ رحمت در آنجا باز باز است
عجیب آن پادشَه مِسکین نواز است
کرامت کرده او بر حسب عادت
نه "یک ذره دو ذره" بی نهایت
کسی که کرده بر آهو عطوفت
چه خواهد کرد بر اهل محبت
محبت دیده ایم خواهی نخواهی
به حُکم قِصّه ی "شیخ بهائی"
ورودیه حرم وقتی رسیدی
در آن حال امید و ناامیدی!
بگو ؛ ای آنکه اینجایم کشیدی!
تو "غیر از معصیت چیزی ندیدی"
چه دیدی که مرا هم راه دادی؟
جواب آید تو در باب الجوادی!!
عجب هنگامه ای باب الجوادست
هجوم زائران آنجا زیادست
یکی که ظاهراً هم بیسوادست
صدا میزد رضا "باب المراد"ست
یکی سر از حیا در سینه دارد
یکی دست ادب بر سینه دارد
کسیکه با خودش آورده دردی
کشید از سینه ی خود آه سردی
که آقا "آهو" را آزاد کردی
شفا ده ؛ جان «زهرا» ، پیرمردی
هنوز اِستاده بود در آستانه
صدا برخاست از نقاره خانه
یکی او را به رأفت می شناسد
یکی باب شفاعت می شناسد
یکی "شرط ولایت" می شناسد
یکی هم به کرامت می شناسد
ولیکن اکثراً هنگام پابوس
صدایش می زنند شاهنشه طوس
خلاصه هر عزیزی رفته مشهد
سلامی عرض کرده سمت گنبد
و چرخی هم زده در زیر مرقد
نبات و زعفران بر دست دارد
نگو در فرش دیدار رضا کرد
بگو در عرش دیدار خدا کرد
به تحقیق از روایت در میآید
کسی که نیت قرب تو دارد
برای هر سفر که رفته باید
سه جا چشم انتظار تو بماند
"خداوندا مرا آن ده که آن به"
زیارت های مشهد ضرب در سه
مجاور بودنت هر کس چشیده
شنیده ها به چشم خویش دیده
اگر "رهبر" به این منصب رسیده
به زیر سایه ی تو قد کشیده
که دائم او به زیر نور بوده
مقیم کوچه ی "سرشور" بوده
ولیِ نعمت ایرانیانی
تو هم مهمان ما ، هم میزبانی
تو شاهی با گدایان همزبانی
غریبِ آشنا جان جهانی
عجب لطفی به ایران کرده مولا
عجب رزقی به ایران داده زهرا
حرم رفتم عجب حال و هوایی
عجب صحنی چه شوری کفترایی
در اینجا دل شود کرب و بلایی
خصوصاً صحنِ اسماعیل طلایی
نشستم تا بگیرم از تو آقا
برات کربلای اربعین را
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
===========================
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
درویش بینوای توام یاابالحسن
چون کمترین گدای توام یاابالحسن
من حلقه کوب درگه میخانهات شدم
مست از خم ولای توام یاابالحسن
ذیقعده است ماه طلوع جمال تو
شادم که در ثنای توام یاابالحسن
سلطان تویی وحکم توبرجزء وکل روان
خاک در سرای توام یاابالحسن
شاهی بود غلامی دربارت ای رضا
من بنده رضای توام یاابالحسن
زانو زنان پنجره فولاد تو منم
افکنده سر به پای توام یاابالحسن
خواندی مرابه سفره احسان خودمدام
شرمنده عطای توام یاابالحسن
زهرجفا چو بردل وجانت شرر فکند
سوزان دل از برای توام یاابالحسن
عنقا به قاف فقرتوباشد شکستهبال
پران کجا به سرسرای توام یاابالحسن
🔸شاعر:
#عباس_عنقا
===========================
سرود (جونُم عُمرُم بی تابُم بَری دیدارت) - حاج محمود کریمی.mp3
20.15M
۩ مداحی
۩ میــلاد آقــا امــام رضا
۩ دهه کرامت
۩ حـاج محمــود کـریمی
┄𑁍┄┄┄┄┄┄┄
اکنون رستاخیز عشق است. زمین ، به مهمانی آسمان می رود.
اهالی ملکوت کجاوهی هدایت را به دوش گرفته اند.
دسته دسته ستاره، پشت درب خانه موسی بن جعفر علیه السلام ، صف کشیدهاند تا رضایالهی را در رضای تو بجویند ...
شما آبروی شیعه ای و آبروی اسلام. شیوایی سخنت ،
اهل کتاب را به تردید می اندازد ...
یا علی ابن موسی الرضا قدم که بر می داری، ترس از دو راهی ها محو می شود ،
و گردنههای پیچدر پیچ، بزرگراهی میشوند مستقیم ،
بدون هیچ بیمی از سقوط ...
.