eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. تا وقتی یه نفر تو گروه‌های خانوادگی استیکر گل و صبح‌ بخیر میذاره؛ هنوز به این دنیا امیدوار باش .
|⇦•کیست این معنی اشراق .. و شور ویژه عیدالله الاکبر عید غدیر خم کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلیٌ بَشرٌ کیفَ بَشَر در غدیر آمد ندا قُل یا نبی لا امیرالمومنین اِلا علی عرشیان گویند با صوت جلی لا امیرالمومنین اِلا علی «علی علی مولا علی علی مولا علی علی، مولا علی علی» عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می‌چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر در غدیر آمد ندا قُل یا نبی لا امیرالمومنین اِلا علی عالم ذَر معنی قالو بَلیٰ لا امیرالمومنین اِلا علی حق علی، احمد علی، زهرا علی لا امیرالمومنین اِلا علی «علی علی مولا علی علی مولا علی علی، مولا علی علی» بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر حق علی، احمد علی، زهرا علی لا امیرالمومنین اِلا علی بس شَهنشاه امیر آمد ولی لا امیرالمومنین اِلا علی «علی علی مولا علی علی مولا علی علی، مولا علی علی» شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر فاش گوید شافعی و حَنبلی لا امیرالمومنین اِلا علی «علی علی مولا علی علی مولا علی علی، مولا علی علی» لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر با تو عشق آغاز می‌گردد علی لا امیرالمومنین اِلا علی در شب تاریخ تنها مشعلی لا امیرالمومنین اِلا علی «علی علی مولا علی علی مولا علی علی، مولا علی علی» شاعر: .
سرود هیئتی/مسجدی – عید غدیر   مولانا علی علی جان... موسم ناب رحمت آمد/عید ولایت آمد ایام حُزن دشمن و بدخواه دین است جشن تولای امیر المؤمنین است بگو تو با صوت جلی/علی علی علی علی مولانا علی علی جان...   دل به عشقش اسیر آمده/عید غدیر آمده پیچیده در هر جا نوای عشق حیدر گیریم صله امشب ز دستان پیمبر ای به همه عالم ولی/علی علی علی علی مولانا علی علی جان...   بده بر ما ای نور دلها/برات کرببلا درد دل بشکسته ی ما را دوا کن رزق محرّم را به مشتاقان عطا کن جلوه ی حیّ ازلی/علی علی علی علی مولانا علی علی جان...  
سرود عید غدیر *عید تکمیل دین    عید حقّ الیقین عید نورالمبین تهنیت باد که شده در غدیر     بر دو عالم امیر سروری بی قرین تهنیت باد مولای من یا علی مولا   ابالحسن یا علی مولا مولا مولا یا علی مولا *دست حق بر رویِ دست پیغمبر و                                  ذکر عالم شده یا علی جان      نغمه عاشقان    با سرشکِ روان ای به قربانشان هستی و جان عیان گوید حضرت طاها      من کنت مولا علی مولا      مولا مولا یا علی مولا *هم قدر هم قضا     تا به روز جزا آری از مرتضی خواهد امداد روح پاک همه کشتگان منا می شود از دم یا علی شاد یار دیرین یا علی مولا یعسوب الدین یا علی مولا مولا مولا یا علی مولا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ بسیار زیبای ابوذر روحی به مناسبت عیدغدیر خم و مهمانی ده کیلومتری 🥳 تا آزادی قدس مونده یک یاعلی✋
متن عربی سرود (( ها علی بشر کیف بشر )) بهمراه ترجمه فارسی بسیار زیبا 👇👇👇 ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ عِلَّةُ الْکوْنِ وَ لَوْ لاهُلَما کانَ لِلْعالَمِ عَینٌ وَ أَثَر وَ لَهُ اُبدِعُ مَا تَعقِلُه مِن عُقُول وَ نُفُوس وَ صُوَر فَلَک فی فَلَک فیهِ نُجُوم صَدَفٌ فی صَدَف فیهِ دُرَر ما رَمی رَمْیةً اِلاّ وَ کفی ما غَزی غَزْوَةً اِلاّ وَ ظَفَر أَغمَدَ السَّیفَ مَتی قابَلَه کلُّ مَن جَرَّدَ سَیفًا وَ شَهَر أَسَدُ اللّهِ إِذا صالَ وَ صاح أَبُوالاَْیتامِ إِذا جاءَ وَ بَرّ حُبُّهُ مَبْدَءُ خُلْد وَ نَعیم بُغْضُهُ مَنشَاءُ نار وَ سَقَر هُوَ فِی الکلِّ اِمامُ الکلّ مَنْ أَبابَکر وَ مَن کانَ عُمَر لَیسَ مَنْ أَذْنَبَ یوْمًا بِاِمام کیفَ مَنْ أَشْرَک دَهْرًا وَ کفَر کلُّ مَن ماتَ وَ لَمْ یعرِفه مَوْتُهُ مَوْتُ حِمار وَ بَقَر خَصْمُهُ أَبْغَضَهُ اللّهُ وَ لَو حَمِدَ اللّهَ وَ أَثْنی وَ شَکر خُلُّهُ بَشَّرَهُ اللّهُ وَ لَو شَرِبَ الخَمْرَ وَ غَنَّی وَ فَجَر مَن لَهُ صاحِبَةٌ کالزَّهْراء اَوْ سَلیلٌ کشُبَیر وَ شَبَر عَنهُ دیوانُ عُلُوم وَ حِکم فیهِ طُومارُ عِظاتِ وَ عِبَر بُوتُراب وَ کنُوزُ العالَم عِندَهُ نَحُْو سُفال وَ مَدَر وَ هُوَ النُّورُ وَ اَمَّا الشُّرَکا فَظُلامٌ وَ دُخانٌ وَ شَرَر أَیهَا الْخَصْمُ تَذَکرْ سَنَدا مَتْنُهُ صَحَّ بِنَصٍّ وَ خَبَر إِذْ أَتی أَحْمَدُ فی خُمِّ غَدیر بِعَلی وَ عَلَی الرَّحْلِ نَبَر قالَ مَن کنتُ أَنَا مَوْلاه فَعَلی لَهُ مَوْلی وَ مَفَر قَبْلَ تَعْیینِ وَصی وَ وَزیر مَن رَأی ماتَ نَبی وَ هَجَر مَنْ أَتی فیهِ نُصُوصٌ بِخُصُوص هَلْ بِإِجْماعِ عَوام ینْکر آیةُ اللّهِ وَ هَلْ یجحَدُ مَن خَصَّهُ اللّهُ بِای وَ سُوَر وُدُّهُ أَوْجُبُ ما فِی الْقُران أَوجَبَ اللّهُ عَلَینا وَ أَمَر مُدَّعی حُبِّ عَلی وَ عَداه مِثْلُ مَنْ أَنکرَ حَقًّا وَ أَقَرّ ـــــــــــــــــ ترجمه  بدان كه على بشر است،اما چگونه بشرى است؟بشرى است كه آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشكار و نمايان شده است. آن حضرت علت غائى آفرينش است كه اگر او نبود براى عالم واقعيت و اثرى نبود(خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است( و آنچه را كه تو از عالم عقول و نفوس و صور(عوالم سه گانه خلقت كه در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و انديشه كنى براى وجود او ابداع شده‏اند. فلكى است در داخل فلكى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است(آن حضرت محاط در اوصاف پيغمبر اكرم است و ائمه ديگر هم از وجود او پديد آمده‏اند( . تيرى نينداخت جز اينكه آن تير براى هلاك دشمن كافى شد و بجنگى وارد نشد جز اينكه از آن پيروز در آمد. تمام شمشير كشان موقع مقابله با او(براى اينكه عرض اندام نكنند از ترس وى) شمشير خود را غلاف ميكردند. موقعي كه حمله ميكرد و صيحه ميزد شير خدا بود و در موقع بخشش و احسان پدر يتيمان بود. محبت و دوستى آن حضرت سر چشمه بهشت و نعمتهاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است. او در تمام عالم پيشواى همه پس از رسول اكرم صلى الله عليه و آله است ابو بكر و عمر كيستند كه با او لاف برابرى زنند؟ كسى كه يكروز هم مرتكب گناه شود شايسته امامت نيست پس چگونه شايسته آن مقام باشد كسى كه يك عمر در شرك و كفر بوده است(امام بايد معصوم و منتخب از جانب خدا باشد( . هر كسى كه مرد و او را نشناخت مرگ او مانند مرگ خر و گاو است(مانند زمان جاهليت مرده و اين سخن اشاره است ‏بحديث من مات و لم يعرف امام زمانه( دشمن آن حضرت مبغوض خدا است اگر چه خدا را ستايش كند و ثنا گويد و سپاسگزار باشد. دوست و محب او را از خداوند مژده بهشت داده اگر چه شرب خمر كرده و آواز خوانده و مرتكب فجور باشد.(البته اين مطلب احتياج بتوضيح دارد ( جز على كيست كه زوجه‏اى چون زهرا عليها السلام يا فرزندانى مانند حسين عليهما السلام داشته باشد؟ ديوان علوم و حكمتها از آنحضرت است و طومار موعظه‏ها و پندها در نزد اوست. آنجناب خاك نشين بود و(اعتنائى بدنيا نداشت‏بطوريكه) گنجهاى عالم(شمش‏هاى طلا) در نزد او بمنزله سفال و كلوخ بود. و او نور خالص است و اما شركاى خلافت او مانند ظلمت و دود و شرر ميباشند. اي كه مخالف امامت او هستى بياد آر،سند آن روايتى را(در غدير خم) كه متن آن بنابروايات و اخبار شما هم صحيح است. موقعيكه در غدير خم پيغمبر صلى الله عليه و آله على را آورد بر جهاز شتران(عوض منبر) بالا رفت. و فرمود من بر هر كس از نفس او اولى بتصرف هستم اين على بر او اولى بتصرف و پناهگاه است. هيچ پيغمبرى را ديده‏اى كه پيش از تعيين وصى و جانشين وفات يابد و يا هجرت كند؟
كسى كه در شان او نص‏ها و روايات مخصوصى آمده باشد آيا ميتوان با اجماع مشتى عوام الناس منكر او شد؟ على عليه السلام آيت عظماى خدا است آيا انكار كرده ميشود كسى كه خداوندبراى او آيه‏ها و سوره‏هائى اختصاص داده است؟ دوستى آنحضرت واجب‏ترين امرى است كه در قرآن آمده و خداوند او را بما واجب فرموده است. كسيكه ادعاى دوستى آنحضرت و مخالفين او را دارد مانند كسى است كه حقى را انكار كند و هم بدان اقرار نمايد.
سرود عربی زیبا در وصف امیرالمؤمنین علی علیه السلام بهمراه ترجمه فارسی بسیار زیبا 👇👇👇 ها عَلی بَشَرٌ کیفَ بَشر رَبُّهُ فِیهِ تَجَلّی وَ ظَهَرَ عِلَّةُ الْکوْنِ وَ لَوْ لاهُلَما کانَ لِلْعالَمِ عَینٌ وَ أَثَر وَ لَهُ اُبدِعُ مَا تَعقِلُه مِن عُقُول وَ نُفُوس وَ صُوَر فَلَک فی فَلَک فیهِ نُجُوم صَدَفٌ فی صَدَف فیهِ دُرَر ما رَمی رَمْیةً اِلاّ وَ کفی ما غَزی غَزْوَةً اِلاّ وَ ظَفَر أَغمَدَ السَّیفَ مَتی قابَلَه کلُّ مَن جَرَّدَ سَیفًا وَ شَهَر أَسَدُ اللّهِ إِذا صالَ وَ صاح أَبُوالاَْیتامِ إِذا جاءَ وَ بَرّ حُبُّهُ مَبْدَءُ خُلْد وَ نَعیم بُغْضُهُ مَنشَاءُ نار وَ سَقَر هُوَ فِی الکلِّ اِمامُ الکلّ مَنْ أَبابَکر وَ مَن کانَ عُمَر لَیسَ مَنْ أَذْنَبَ یوْمًا بِاِمام کیفَ مَنْ أَشْرَک دَهْرًا وَ کفَر کلُّ مَن ماتَ وَ لَمْ یعرِفه مَوْتُهُ مَوْتُ حِمار وَ بَقَر خَصْمُهُ أَبْغَضَهُ اللّهُ وَ لَو حَمِدَ اللّهَ وَ أَثْنی وَ شَکر خُلُّهُ بَشَّرَهُ اللّهُ وَ لَو شَرِبَ الخَمْرَ وَ غَنَّی وَ فَجَر مَن لَهُ صاحِبَةٌ کالزَّهْراء اَوْ سَلیلٌ کشُبَیر وَ شَبَر عَنهُ دیوانُ عُلُوم وَ حِکم فیهِ طُومارُ عِظاتِ وَ عِبَر بُوتُراب وَ کنُوزُ العالَم عِندَهُ نَحُْو سُفال وَ مَدَر وَ هُوَ النُّورُ وَ اَمَّا الشُّرَکا فَظُلامٌ وَ دُخانٌ وَ شَرَر أَیهَا الْخَصْمُ تَذَکرْ سَنَدا مَتْنُهُ صَحَّ بِنَصٍّ وَ خَبَر إِذْ أَتی أَحْمَدُ فی خُمِّ غَدیر بِعَلی وَ عَلَی الرَّحْلِ نَبَر قالَ مَن کنتُ أَنَا مَوْلاه فَعَلی لَهُ مَوْلی وَ مَفَر قَبْلَ تَعْیینِ وَصی وَ وَزیر مَن رَأی ماتَ نَبی وَ هَجَر مَنْ أَتی فیهِ نُصُوصٌ بِخُصُوص هَلْ بِإِجْماعِ عَوام ینْکر آیةُ اللّهِ وَ هَلْ یجحَدُ مَن خَصَّهُ اللّهُ بِای وَ سُوَر وُدُّهُ أَوْجُبُ ما فِی الْقُران أَوجَبَ اللّهُ عَلَینا وَ أَمَر مُدَّعی حُبِّ عَلی وَ عَداه مِثْلُ مَنْ أَنکرَ حَقًّا وَ أَقَرّ ـــــــــــــــــ ترجمه  بدان كه على بشر است،اما چگونه بشرى است؟بشرى است كه آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشكار و نمايان شده است. آن حضرت علت غائى آفرينش است كه اگر او نبود براى عالم واقعيت و اثرى نبود(خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است( و آنچه را كه تو از عالم عقول و نفوس و صور(عوالم سه گانه خلقت كه در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و انديشه كنى براى وجود او ابداع شده‏اند. فلكى است در داخل فلكى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است(آن حضرت محاط در اوصاف پيغمبر اكرم است و ائمه ديگر هم از وجود او پديد آمده‏اند( . تيرى نينداخت جز اينكه آن تير براى هلاك دشمن كافى شد و بجنگى وارد نشد جز اينكه از آن پيروز در آمد. تمام شمشير كشان موقع مقابله با او(براى اينكه عرض اندام نكنند از ترس وى) شمشير خود را غلاف ميكردند. موقعي كه حمله ميكرد و صيحه ميزد شير خدا بود و در موقع بخشش و احسان پدر يتيمان بود. محبت و دوستى آن حضرت سر چشمه بهشت و نعمتهاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است. او در تمام عالم پيشواى همه پس از رسول اكرم صلى الله عليه و آله است ابو بكر و عمر كيستند كه با او لاف برابرى زنند؟ كسى كه يكروز هم مرتكب گناه شود شايسته امامت نيست پس چگونه شايسته آن مقام باشد كسى كه يك عمر در شرك و كفر بوده است(امام بايد معصوم و منتخب از جانب خدا باشد( . هر كسى كه مرد و او را نشناخت مرگ او مانند مرگ خر و گاو است(مانند زمان جاهليت مرده و اين سخن اشاره است ‏بحديث من مات و لم يعرف امام زمانه( دشمن آن حضرت مبغوض خدا است اگر چه خدا را ستايش كند و ثنا گويد و سپاسگزار باشد. دوست و محب او را از خداوند مژده بهشت داده اگر چه شرب خمر كرده و آواز خوانده و مرتكب فجور باشد.(البته اين مطلب احتياج بتوضيح دارد ( جز على كيست كه زوجه‏اى چون زهرا عليها السلام يا فرزندانى مانند حسين عليهما السلام داشته باشد؟ ديوان علوم و حكمتها از آنحضرت است و طومار موعظه‏ها و پندها در نزد اوست. آنجناب خاك نشين بود و(اعتنائى بدنيا نداشت‏بطوريكه) گنجهاى عالم(شمش‏هاى طلا) در نزد او بمنزله سفال و كلوخ بود. و او نور خالص است و اما شركاى خلافت او مانند ظلمت و دود و شرر ميباشند. اي كه مخالف امامت او هستى بياد آر،سند آن روايتى را(در غدير خم) كه متن آن بنابروايات و اخبار شما هم صحيح است. موقعيكه در غدير خم پيغمبر صلى الله عليه و آله على را آورد بر جهاز شتران(عوض منبر) بالا رفت. و فرمود من بر هر كس از نفس او اولى بتصرف هستم اين على بر او اولى بتصرف و پناهگاه است. هيچ پيغمبرى را ديده‏اى كه پيش از تعيين وصى و جانشين وفات يابد و يا هجرت كند؟ كسى كه در شان او نص‏ها و روايات مخصوصى آمده باشد آيا ميتوان با اجماع مشتى عوام الناس منكر او شد؟
على عليه السلام آيت عظماى خدا است آيا انكار كرده ميشود كسى كه خداوندبراى او آيه‏ها و سوره‏هائى اختصاص داده است؟ دوستى آنحضرت واجب‏ترين امرى است كه در قرآن آمده و خداوند او را بما واجب فرموده است. كسيكه ادعاى دوستى آنحضرت و مخالفين او را دارد مانند كسى است كه حقى را انكار كند و هم بدان اقرار نمايد.
آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)! 🔸شاعر: __
می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین ای امام انبیا ای آبروی اولیا آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود حضرت جبریل در عرش معلای خدا می برد نام تو را تا کار مشکل می شود فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو جان به لب آمد ز دوری تو و‌ایوان تو وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد می خورد کل فلک از سفره و از نان تو ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف تا که بنویسند من را ابر باران نجف میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف در روایات آمده کار فلک دست علیست مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا آخرش هم می روم یک روز قربان نجف در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست 🔸شاعر : _______________
زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟ علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود بَرو ظلم و ستم اندر حیاتش دشمنان افزود علی صبر مجسّم بود همچون کوه مستحکم علی بر قلّه ی مردانگی الحق زده پرچم علی را جز رسول الله نشناسد یقین دانم رسول الله را کس جز علی نشناخت در عالم علی پوشاند کسوت قامت اخلاص و ایمان را علی سر تا به پا آگه بُود اسرار قرآن را همین بس لافتیٰ الّا علی در شأن او آمد بنفسی انت گفتش بارها در حق او احمد علی بگذشت«عینی فرد» جانش در ره اسلام بود رسوا به اسلام ار کسانی که گذارد دام 🔸شاعر : _______________
به نام نامی حیدر قلم کند پرواز به روی دفتر شعرم مخمسم آغاز که با وجود علی کوک می شود هر ساز وهردری بشود بر محب حیدر باز شروع میکنم هر کار را به نام علی علی کسی که نشان داده معنی ایمان برای علت دنیا علی بود برهان علی کسی که کُند پایه های دین بنیان وخال روی لب او خلاصه ی قرآن نشسته مرغ دل من به روی بام علی وحب حیدر کرار دُر درون صدف رسیدن به علی می شود تمام هدف برا اینکه شوم عبد مخلصی و خلف نماز‌خوانده ام هربار من به سمت نجف که بند گشته قیامت به یک قیام علی علی که بود به معنای واقعی حیدر علی که بود همان یار غار پیغمبر علی که بود کسی که بَرد دل از کوثر علی که بود همان شیر غزوه ی خیبر من ایستاده بمیرم به احترام علی علی کسی که به میدان جنگ شیر و دلیر علی کسی که گرفته همیشه دست فقیر علی کسی که پیامبر به او بگفته امیر ویک دهه همه شادیم برای عید غدیر که جانشین پیمبر فقط امام علی علی همان که قمر رو گرفته با نورش تمام عالم بالا شدند محسورش تمام جن و ملک پا رکاب و مامورش و شیعیان همه مست ضریح و انگورش خمار باده ی عشقم خمار جام علی من آن کسی که شده عبد آن مرام علی که صبر و غیرت و مردانگی پیام علی همیشه شامل من لطف مستدام علی منم محب و غلام علی الدوام علی علی امام من است و منم غلام علی 🔸شاعر : _______________
غدیر آیت عظمای حی لم یزلی ست غدیر روز خدا و نبی و روز علیست غدیر محور توحید و اصل ایمان است که روی دست نبی دست کردگار ولی ست علیست آینه ی حق نمای رب جلی علی به مثل محمد، محمد است علی علیست قبله نمای تمامی عالم علی ظهور خداوند حی لم یزلی علی ز قبل رسولان همیشه بوده و هست علی کنار نبی پیش کردگار نشست علی به امر خدا در کلام وحی آمد علیست ساقی کوثر علیست باده پرست به روی دست نبی دست مرتضی بالاست علی حقیقت سبحان ربی الاعلاست ولای حیدر کرار بر همه واجب تمام فخر علی اینکه همسرش زهراست علیست نقطه بسم آله کتاب خدا علیست صاحب عصمت علیست اصل ولا علی معلم جبریل، امین وحی خداست لوای حیدریش در دو عالم است بالا علیست ساقی و من جرعه نوش جام علی کبوترم که نشستم به روی بام علی فدای مصرع این بیت با وقار و بلند که گفته شاعرِ باعشق در مقام علی (علی امام من است و منم غلام علی) هزار جان گرامی فدای نام علی 🔸شاعر : _______________
به هر زمان که طبع ما شود به عز وجا بلند دم مسیح میشود ز نطق و کلک ما بلند ردیف مست میدود کنار محتوا بلند ببین صدای عاشقان شود به مرحبا بلند بیا و مرحمت نما که گردد این ثنا بلند اگر ز قرص ماه خود بیفکنی نقاب را زچهره خدایی ات خجل کنی صواب را بساط را به هم زنی به پا کنی کباب را قدح قدح ،سبو سبو بیاوری شراب را به پیش خلق میکنم زبان به ادعا بلند بیا و پر کن این سبو زمهر بی معطلی که رفته است گردنم به زیر تیغ صیقلی به عشق تو گرفته ام دوباره ذکر منجلی که مستی من است با سرودن علی علی شد از عنایت شما برای من قبا بلند به ساحتی که میشوند تمام انبیا دخیل امیدوار میدوم به آن سرای بی بدیل به التفات شاهی ات اگر کنی مرا ذلیل ز جمع چاکران تو به این بهانه و دلیل نوای یاعلی شود ز جان انبیا بلند بیاد دارم آن شبی که دیدمت نگار من شعیب و هود آمدند به چاره در کنار من زکف ربوده شد دگر قرار و اختیار من بگفتمت که تو شدی خدای باوقار من هوار کفر گشته شد ز شرح انما بلند نه غالی ام به شان تو نه منکر خدا شدم فقط ز شوق لحظه ای به جانب خطا شدم ذلیل وار متصل دخیل این سرا شدم تو آن امیر لایقی که بر درش گدا شدم ببین که بخت ما شده به قامت دعا بلند اگر دوباره سمت ما به لحظه ای نظر کنی وسکه ی سیاهِ دل به یک اشاره زر کنی مرا برای دیدن خود عازم سفر کنی به پاسبانی درت مرا چو مفتخر کنی شود ز بند بند من سرور این سخا بلند منم همان که گشته ام سگ سیاه کوی تو نرفته ام به هیچ راه و آمدم به سوی تو که مست مست گشتم از طراوت سبوی تو امید دارم عاقبت شوم فدای روی تو ببین که بخت خفته ام شدست در کجا بلند تویی که در مصاف آن مبارزان خیبری چو شیر شرزه پا زدی به یاری پیمبری به یک اشاره کندی از حصار کفر چمبری دری که نیست تا ابد مثال ان دگر دری و گشت نام مرحب از کنار ماجرا بلند به غزوه اُحد بخوان مدام لافتی علی نمیشود در این جهان کسی قیاس باعلی خلیفه همچو بز به سمت کوه رفته یاعلی؟ پیمبر است زنده در کنار مرتضی علی سرود لافتی شدست ز اوج ماسوا بلند زمین ز حب مرتضی که لایق کویر نیست گدای قنبراش ببین به چشم دل فقیر نیست حلال زاده در دلش که منکر غدیر نیست بجز علی مرتضی کسی به ما امیر نیست به دست مصطفی ببین دست خدای را بلند به ذره گر نظر کند به لطف کیمیا کند وذره را ز مرحمت چو شمس در فضا کند نه کار من که مدح او پیمبر و خدا کند کسی به قدر من کجا که قدر او ادا کند شدست مدح تو ز من ببین ز انتها بلند دل رمیده مرا به مرحمت جلا بده به بزم ما بیا و این بساط را صفا بده فقیر کوی تو منم نگویمت طلا بده به مزد شعر من بیا برات کربلا بده به خواب میروم شوم به دشت نینوا بلند به خیمه گاه عترتت بیا که انقلاب شد و روضه خوان بزم غم سکینه و رباب شد دل به خون تپیده حسین هم کباب شد ز آب آب خیمه ساقی از خجالت آب شد ببین که نای العطش شده ز خیمه ها بلند 🔸شاعر : _______________
باز شور علیست در جانم باز با عشق او غزلخوانم من همینم همین که میبینید مومنم؟کافرم؟نمیدانم هر چه هستم همین قَدَر دانم غیر مدح علی نمی خوانم آن خدایی که می پرستیدش عشق او را سرشته در جانم نه خدا نه جدا ،نمیدانم بشری که خداست؟حیرانم دین من واضح است ای مردم حب حیدر تمام ایمانم از خدای بدون او بیزار من به عشق علی مسلمانم ها علیٌ بشر ولی چه بشر؟ با علی در شهود یزدانم هو نحن و نحن هو آری این روایت دلیل و برهانم انا صنع علی ولی الله و علی صنع دست یزدانم رازق و خالقم امیر نجف فارغ از طعنه ی حریفانم دست مقداد را بگیر و ببر یا علی تا نجف ، پریشانم 🔸شاعر : _______________
عید غدیر مبدا امر امامت است روز پیام قاطع ختم رسالت است امر خدا به ختم رسل بلّغ آمده ما اُنزلَ اِلیک، نشان هدایت است تاکید امر جمله ی لم تفعل است و بس تحکیم حکم مصدر عز و جلالت است ابلاغ با پیمبر و دستور از خدای تفویض امر دین به مقام ولایت است در آن هوای گرم منادی ندا بداد حکم رسول بر همه رحلِ اقامت است در حیرتند قافله ی حجة الوداع این وقفه بر چه امر مهمی دلالت است؟ دست نبی به دست علی، خلق ناظرند آیا در این فضا چه پیام بشارت است؟ مردم در انتظار بیانات حضرتند اجمال آن بیانِ بلاغ این عبارت است فرمود: ای مهاجر و انصار مسلمین امر خدا به غرسِ نهال وصایت است من هر که را پیمبر و مولا و رهبرم مولای او علی ست که رکن عدالت است یا رب عزیز دار هر آنکس محب اوست دشمن بدار آنکه عدوی امامت است آمد یکی پس از دگری آن منافقین با چهره ی نفاق که در مکر عادت است گفتند مرحبا بکَ بخٍّ بخٍ علی! شایسته امامت حق همچو قامت است از انتصاب پر ثمرت یا ابالحسن بر ما ز سوی خالق اکبر کرامت است شمشیر تیز دست توانای حیدری بر دشمنان هراس و ز قرآن حراست است لکن چو نور پاک پیمبر خموش گشت دیدند اولی به خیال امارت است عهد غدیر و بیعت کاذب شکسته شد پیمان فدای نقشه غصب خلافت است شد آنچه ضدِّ قول خدا و رسول بود کردند ظلم‌ها که بنای عداوت است آثار ظلم و تفرقه زان غصب شد پدید بنیان ظلم و جور و ستم آن جنایت است تعریف ماجرا نتوان کرد هاشمی آن مکر و حیله باب هزاران حکایت است... 🔸شاعر : _______________
تا که این شور را شعور کنم میروم از نجف عبور کنم لحظه ای از زمین جدا بشوم آسمان را کمی مرور کنم از سلیمان اجازه می گیرم که خودم را شبیه مور کنم گریه ها کرده ام برایش تا شعر را غرق در سرور کنم من که از شوق مَنْ یَمُتْ یَرَنی زندگی با خیال گور کنم آنقدر میزنم صدایش تا خلوتم را پر از «حضور» کنم گفته‌ام «اوریا» که مدحش را گاهی اوقات از زبور کنم حرفی از معجزات او بزنم یادی از نور کوه طور کنم شرحی از دردهای او بدهم تا که ایوب را صبور کنم دل و جان شستشو دهم با اشک قلب را شیشه ی بلور کنم با عنایات او وجودم را خالی از هرچه غیر نور کنم "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" تشنه ام تشنه ی شراب توام من خرابم اگر خراب توام مایه ی افتخار من هستی گرچه من مایه ی عذاب توام با همه جز تو بی حساب شدم به امیدی که در حساب توام باز هم می دهم سلام به تو باز هم سر خوش از جواب توام از ازل تو ابوتراب منی تا ابد ذره ای تراب توام خطبه های توخط به خط اعجاز عاجزم عاجز از خطاب توام واژه ای دست پا شکسته ام خط خطی هایی از کتاب توام "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" نه فقط شاه و سرور است علی نور خورشید محشر است علی من نمی گویم او خداست ولی با چه چیزی برابر است علی عشق از روز اول است علی عشق تا روز آخر است علی فاتح جنگ خندق است علی فاتح جنگ خیبر است علی در حقیقت علی ست پیغمبر در حقیقت پیمبر است علی نام او مست می کند مارا ساقی حوض کوثر است علی "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" آفرینش گدای ثروت او پادشاهان غلام همت او تربت کربلا شفاست ولی مستی ماست دست تربت او کُشته های بدون زخم نبرد چشمه ای از شکوه قدرت او روز مشغول کار و شب بیدار چه زمانی ست استراحت او ؟؟ گِل بد بو کجا و ...نور خدا طینت ما کجا و ...طینت او همه عالم گواه ذلت ما همه عالم گواه عزت او بار ما مانده بود روی زمین جور ما را کشید رأفت او عاشق از حرف لغو بیزار است همه جا می کنیم صحبت او در دو عالم فقیر نیست کسی که خریده کمی محبت او تا نجف می رویم قبل از مرگ که مبادا دهیم زحمت او "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" عاشقانش فراتر از عددند ازلی بوده والی العبد ند تا نجف پا برهنه می آیند مست ها راه خویش را بلدند ذره ها در کنار ایوانش بی قرار اند و تشنه ی مددند عارفان غرق در خیال وصال عالمان نیز طالب خردند عاشقان مست جام کوثر او زاهدان هم به فکر خوب و بدند به الست و به ربکم سوگند عده ای امتحان نداده ردند وحده لا اله الا هو اهل این خانواده هم احدند او اگر شمع آستان باشد همه پروانه اند در صددند "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" در نجف ذکر باد،هوست فقط شرح اذکار موبه موست فقط خواهش مست های ایوانش قطره ای باده از سبوست فقط گرچه آب از سرم گذشته ولی درد من درد آبروست فقط اشک های مرا زیاد کنید که طهارت درین وضوست فقط گوش گوش است وقف او باشد حرف خوب است حرف دوست فقط کی! ازین عشق می شویم آگاه جان که در گودی گلوست فقط عشقانه ترین غزل هایم درخورجایگاه اوست فقط "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سر خوش از ولای علی" 🔸شاعر : _______________
اگر ما با علی باشیم در دنیا علی با ماست نه تنها اندر این دنیا که در عقبا علی با ماست علی با حق و حق با او گواهم پنج دم یا هو به ابجد سیر کن تا بنگری معنا، علی با ماست مسیح از مرتضی پرسید راه آسما نها را بگو بر پیروان مکتب عیسی علی با ماست ز لطفش نامه‌ی اعمال شیعه می شود اصلاح علی پرونده ها را می کند امضا، علی با ماست خروشان موج در پیش است از طوفان چه میترسی بگو یک یا علی و بگذر از دریا علی با ماست تعال الله ولایت بر سر ما سایه گسترده تو بنشین مدّعی در سایه ی طوبا علی با ماست شهیدان بر در و دیوار این کاشانه بنوشتند قسم بر همت مردانه ی زهرا علی با ماست به عالم تا قیامت کشور ما ناز خواهد کرد وبر این ناز می نازیم چون مولا علی با ماست دل اهل ولا را گر هزاران بار بشکافی در او بینی نوشته با خط خوانا علی با ماست به شیطان بزرگ و کوچک دوران بگو ما را هراسی نیست از تهدید آمریکا علی با ماست به کعبه زاده شد تا قبله دلها شود حیدر قسم بر احترام مسجد الاقصی علی با ماست دعای اعتکاف مادرش شد مستجاب آن شب شنید از هاتف غیبی، مکن پروا علی با ماست شب معراج طاها مرتضی را در فلک می جست ندا آمد حبیب ما بیا بالا علی با ماست "کلامی" با علی بودن به محشر عالمی دارد بگو ای دل مکن اندیشه ی فردا علی با ماست 🔸شاعر : _______________
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را که داد از خم کوثر، میِ غدیر تو را امیر! دست تو را دست عشق بالا برد که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را جهان به سجده در افتاد و عرشیانِ خدای به احترام نشاندند بر سریر تو را کلید سلطنت و گنج عافیت با توست که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را پناه پیری و نان‌آور یتیمانی چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا به خوابگاه، یکی بافۀ حصیر، تو را... یقین که تا به ابد پای‌بند مهر تو شد چگونه بود مگر، رَحم بر اسیر، تو را؟ ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت کسی که دید در آیینۀ غدیر تو را 🔸شاعر : ___________________
. علی را ،از همه سر میشناسند همانهایی که گوهر میشناسند خدا را شکر در این روزگاران مرا با نام حیدر میشناسند https://eitaa.com/Arbabhosyn
. کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست  او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می شود اینگونه مگر* ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک  نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ از لبِ پیر و جوان بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا ، تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عقل مبهوت از آن جاه و جلال چشم کور است و زبان الکن و لال درکِ او بیشتر از حد خلیل فهم او دورتر از صید خیال کیست او مغبض هر صُلبِ حرام کیست او معنی هر نان حلال م‌ی‌شود عینِ علی آید‌؟ خیر مثل او نیز؟ نه با فرض محال ما شرابیم از انگور ضریح ما گدائیم  گدایِ سرِ سال از ازل روح قُدُس درگیر است تا ابد هست چنین غرق سوال که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر به شکوهِ جبروتش سوگند  به کلامش به سکوتش سوگند به رکوعش که گدا فیض گرفت به نماز و به قنوتش سوگند پدر خاک به خاک نجفش به بلندی هبوطش سوگند به همان تکه‌ی نان خشکش به همین برکت قوتش سوگند به عرقهای جبینش در کار به نسیم ملکوتش سوگند به همان مُصحف نوری که نوشت به کتابش به خطوطش سوگند که بشر می شود اینگو نه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر آنکه در شرح مقامش قرآن آنکه از فرط ظهور است نهان خلوتی داشت خدا با او که بود از چشمِ دو عالم پنهان جای آدم اگر او را می‌دید سجده می‌کرد به پایش شیطان تیغ او بود برای اسلام شانه‌اش بود برای طفلان از مناجات ، علی را بی جان  دید سلمان دلِ یک نخلستان رفت حیران و به زهرا فرمود  پاسخش داد چنین بی‌بی جان : که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر چه خیالیست که دشمن داریم ما که این نام مُطَنطن داریم خط سرخ من و تو نامِ علی‌است پای او یک رگِ گردن داریم حرز زهراست برای این خاک شُکر از فاطمه جوشن داریم خاک ما از نجف ، آباد شده باز هم حسرت رفتن داریم اربعین آرزوی ماست ببین شعله‌ایم و همه خرمن داریم باید او مدح خودش را گوید به علی دست به دامن داریم که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر... *مصرح اول تضمین ازسلیمان امینی تبریزی مصرع دوم از ملا مهرعلی خویی 🔸شاعر : ___________________