eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی بیم دارم به اسارت برود خواهر تو بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو مثل تسبیح پاره شود ازهم آقا ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو قصد دارند بخندند به زانو زدنت قصدشان است ببینند دوچشم تر تو خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو محمود اسدی
... ای صاحب چشم بارونی، روز وشب تو میگذره با آه سینه هیشکی توی خیمه ی تو نیس تا که به پای روضه های تو بشینه بازم آقای غریب ما خون جگری با روضه ی غریب کوفه می بینی سفیر جدّ تو میگرده دنبال وفا کوچه به کوچه العجل الامان به حق مسلمی که‌ شد سرش از تن جدا العجل الامان تنش از روی بام افتاده بین کوچه ها العجل بحقّ مسلم العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت مسلم علیه السلام: با دستای بسته روی بام نوشتم ای حسین نیا به شهر کوفه همراه علی ِ اصغر واکبر و زینبین نیا به شهر کوفه به دختر شیرین زبونت بگو که همراه خودش نیاره زیور در عوض بگو که همراهش بیاره توی کربلا اضافه معجر ای گل فاطمه کوفه نیا که توی این دیار قحط وفاست خواهرت رو نیار کوفه پر از سنان و شمر و زجر بی حیاست العجل بحقّ مسلم العجل 🌸🌸🌸🌸🌸 چند لحظه ی دیگه پیکرم حنا میشه به روی بام با خون حنجر میشه سر من جدا ولی نمیره روی نیزه ها جلوی خواهر اینجا تن من نمیره زیر دست و پای مرکب دشمن کافر اینجا کسی با تازیونه نمیزنه به دخترم‌ کنار پیکر می بینم روزی که توی همین کوفه سرت میره رو نیزه ها روبه رو خواهرت جسارت میشه به سر جدات با یک عصا العجل بحقّ مسلم العجل .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباهله ،روزی است که زبان مدعیان بسته شد و خداوند آشکار ساخت‌ که اهل‌بیت علیهم‌السلام از همه تقرب‌جویان به او ، از راه اطاعت و عبادت ، نزدیک و گرامی تر هستند امام رضا علیه السلام فرمودند روز مباهله مزیتی است که هیچکس در آن بر اهل‌ بیت علیهم السلام پیشی نگرفته بحارالانوار ، جلد ۳۵ ، صفحه ۲۵۷ روز مباهله ، روز حقانیت اسلام ، و اهلبیت علیهم‌ السلام مبارک .
💕 روز مباهله💕 🌹مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام است. مباهله، روز عزت اسلام است. 🌹محمد بود و حسین در آغوشش می خندید ... برق چشمان حسین از همان دور، در دل مسیحیان اثر کرد «حسینُ مِنّی و انا من حسین!» 🌹فاطمه، علی، حسن و حسین؛ چهار غیور آسمانی. «خدایا! اینها اهل بیت من هستند!» 🌹مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی(ع). مباهله، برافرازنده پرچم ولایت علی(ع) بر مدار هستی است. 🌹مباهله، نمایشگر جایگاه والای اهل بیت(ع) است. اگر محمد(ص) دعا می کرد، اگر اهل بیتش آمین می گفتند ... 🌹پیشاپیش روز مباهله، روز عزت و افتخار شیعه مبارک باد! روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک! 💐التماس دعای فرج💐 
روز مباهله ، روز نزول آیه‌ی تطهیر، روز نزول آیه‌ولایت، روزی‌که پیامبر صَلَّی‌اللَّهِ عَلِیهِ‌وَآله با نصارای نجران مُباهله کرد است. پیش از آن‌ که مُباهله کند ، عبا را بر دوش گرفت‌ و امیرمومنان و فاطمه وحسن وحسین علیهم‌ السلام را زیر عبا نمود ، و عرض‌ کرد: خداوندا هر پیغمبری را اهل‌ بیتی بوده، که مخصوص‌ ترین خلق بوده‌ اند به‌ او ، خدایا اینها اهل‌ بیت من هستند جبرئیل نازل شد و آیه‌ ی تطهیر در شأن ایشان آورد: إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ‌ الرِّجْسَ أَهْلَ‌ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا خداوند می‌ خواهد پلیدی را از شما دور کند ، و شما را چنانکه باید پاک دارد. سوره‌ مبارکه احزاب ، آیه ۳۳ پیامبر صل الله علیه و آله آن چهار عزیز را برای مباهله بیرون برد. تا نگاه نصاری به پیامبر و اهل‌ بیت پاک و مطهرش افتاد وحقّیّت و آثار نزول عذاب‌را مشاهده کردند جرأت مُباهله نکردند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای مباهله چیست؟ 📺 انیمیشن مباهله پيامبر اسلام با مسيحيان نجران 🔻باید داستان مباهله را به کودکان و نوجوانان خود بیاموزیم. 🔅امام رضاعلیه السلام به مأمون فرمودند: بالاترین فضیلت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام، آیۀ مباهله است. 💠فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدعُ أَبناءَنا وَأَبناءَكُم وَنِساءَنا وَنِساءَكُم وَأَنفُسَنا وَأَنفُسَكُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتَ اللَّهِ عَلَى الكاذِبينَ(آل‌عمران/۶۱) در این آیه امیرالمؤمنین نفس اعلام شده است.
از زبان اسقف اعظم مسیحیان نجران: الا یاران به نام یکه فرزند خدا عیسی قسم بر عهد و پیمانی که ما داریم با عیسی مبادا شرمگین باشد میان انبیا عیسی دل ابلیس را باید به دست آریم یا عیسی نباید گوش بسپاریم بر آوای شیطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی که دیده بهتر از این پنج تن را در زمین آیا؟ تقابل می کند انجیل ما با مؤمنین آیا؟ نمی ترسید از اوصاف ختم المرسلین آیا؟ مصاف مور با شیران! خریت بیش از این آیا؟ ندارد ترسی از نفرین ما این جمع نورانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی چرا در ابتدای کار آخر را نمی بینید؟ چرا آن سوی میدان کوه باور را نمی بینید؟ مگر همراه احمد شیر خیبر را نمی بینید؟ مگر خشم عیان در چشم حیدر را نمی بینید؟ به چنگ شیر می افتیم ای یاران به آسانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی زنی همراه احمد آمده عالم به او محتاج برای توبه کردن حضرت آدم به او محتاج به هنگام شفاعت نا مسلمان هم به او محتاج نه تنها ما که حتی حضرت مریم به او محتاج نصیبت شعله نار است اگر او را برنجانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی 🔸شاعر: _____________________
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 🔸شاعر: _____________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر مستند فدائیان امنیت روایت شهید علی بیگلری- مجری طرح و کارگردان : سید جواد میری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید  🔸شاعر: ____
روز ازل که قصه ی عشق تو پا گرفت دل خون‌شد و بهانه ی کرببلا گرفت نان حلال و شیر پر از اشک مادرم این گونه بود در دلم این عشق جا گرفت یک قطره اشک موجب دریای رحمت است وقتی که دل ز ماتم خون خدا گرفت اعجاز میکند به خدا ذکر «یا حسین» هر جا که عاشق تو به یادت نوا گرفت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» باز آمده محرم و باید عزا گرفت با اذن مادر تو سیه پوش می شوم این مهر مادری است که دست مرا گرفت یاد تمام پیر غلامان به خیر باد این روضه ها به همت آنان بقا گرفت شد موسفید هر که در خانه ی شما امضای نوکری ز شه لافتی گرفت سر میزند به رسم وفا شاه تشنه لب هر جا که رنگ روضه و‌اشک و بکا گرفت پروانه های گلشن هیئت ملائکند وقتی ز شمع یاد شهیدان صفا گرفت ای لاله ی خزان شده از زخم تیغ ها باید سراغ آن سر و تن را جدا گرفت پشت زمین ز پیکر بر خاک تو شکست قلب زمان از آن سر بر نیزه ها گرفت  🔸شاعر: ____
تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین مستی مِی میپرد آخر ز جان مِیگسار من همیشه مست جام کوثرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین از همان اول مرا مادر سپرده بر شما از همان روزاست که دوروبرت هستم حسین با چه حالی بر در خیمه رسیدی از فرات اشک ریزِ آن وداع آخرت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین خنجر کندی شنیدم ذبح را دشوار کرد اشک ریزِ پاره های حنجرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین من به دنیا آمدم تا اشک ریزم در غمت “زائری” با دست خالی بردرت هستم حسین  🔸شاعر: ____
ای چاره ساز مردم عالم حسین جان آرام قلب‌های پر از غم حسین جان باب نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه ی آدم حسین جان خواندیم آیه آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره ی مریم حسین جان فرصت کم است روزی چشم مرا بده آقای گریه های دمادم حسین جان جان تمام مرثیه خوانان فدای تو ای شور روضه های محرم حسین جان در پای روضه های تو جان نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم حسین جان افتاده ای میانه ی گودال روی خاک تسبیح دانه دانه ی درهم حسین جان بر روی نیزه های غریبی چه می کنی خورشید نسل های مکرم حسین جان  🔸شاعر: ____________________________
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏ باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع مى‏كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامى ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست‏ این رستخیز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است جن و ملك بر آدمیان نوحه مى‏كنند گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏  🔸شاعر: ____________________________
آمد محرم بوی غم جان را مکدر می کند زینب میانِ قتلگه لب را به خون تر می کند در عرشِ اعلا روضه ی شش ماهه بر پا می شود داغش زمین و آسمان را شورِ محشر می کند! 🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شستشو و غبار روبی حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام در آستانه محرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با وفا از سائلانت نوحه و دم را نگیر هرچه میخواهی بگیر از ما و ماتم را نگیر حال خوب نوکران تنها میان روضه است حال خوب ما غم است از ما تو این غم را نگیر عمر خود را بیشتر در زیر پرچم بوده ایم از سر ما سایه سار امن پرچم را نگیر روضه به روضه ، ز روضه فیض دارم میبرم ای عزیز الله این فیض دمادم را نگیر سنگ هم روزی ببارد روضه ات تعطیل نیست روضه قدری کم شده دیگر همین کم را نگیر اربعین امسال باید زائرت باشم حسین بی حرم دق میکنم ، اینگونه حالم را نگیر ما به تو بد کرده ایم آقا ولی بد نیستیم جان زهرا از گدای خود محرم را نگیر عمه از تل آمد و فریاد زد برخیز شمر بی وضو گیسوی آقای دو عالم را نگیر 🔸شاعر: ________________________
به پایان آمد آخر اضطراب بی امان ما رسید از راه ، ماه گریه های بی کران ما دوباره شد حسینیه مسیر انتهای ما پناه روزهای سخت و ایام خزان ما دوباره باز شد دارالشفای عالم و آدم بیایید ای جهان سوی امام مهربان ما که خاک فرش صحن تکیه ما هم شفادارد غلط گفته هر آنکس ناروا گفت از مکان ما دوای دردهای لاعلاج ما حسینیه ست ضرر کرده هر آنکس دور شد از آشیان ما حریم خانه حق هم گَهی شد باز و گه بسته ولی هرگز نشد بسته ورودی جنان ما چه یارانی که رفتند و ندیدند این محرم را خدا رحمت کند اموات و جمله رفتگان ما نمی گردد ادا حق عزایت هرگز آقا جان اگر خون جای اشک آید ز چشم و دیدگان ما دوسالی میشود گشتیم اسیر ابتلائاتی خودت یاری نما آخر شود این امتحان ما شروع سال ما با ذکر زیبای حسین جان است چه خوشبو میشود با نام زیبایت دهان ما برای بردن نام حسینت داد باید زد شبیه مادران داغدیده از جوان ما شبیه خواهری کز روی تل فریاد ها میزد رها کن جسم بی جانِ بزرگِ خاندان ما جسارت کرد بر انگشت و بر انگشتری تو عجب داغی نشانده بر دل ما ساربان ما 🔸شاعر: ________________________
حالا که داری میخری آماده ام کن آقا برای نوکری آماده ام کن از مادر خود رزق اشکم را بگیر و با یک دعای مادری آماده ام کن سنگم! مرا با دست خود از خاک بردار مانند زیبا گوهری آماده ام کن نگذار باشم کمتر از حرّ و زهیرت با نیّت یاریگری آماده ام کن تا بر تنِ باطل فرود آیم به شدّت برّنده ام کن، خنجری آماده ام کن بگذار از عشق تو در خونم بغلطتم با گوشه-چشم ِ محشری آماده ام کن لطفا شهیدم کن! به آن نحوی که از من اصلا نماند پیکری...آماده ام کن تا که مرا عاشق تر از سابق بسازی با داغِ ویرانگرتری آماده ام کن باید بمیرم سوم ماه محرم نذر سه ساله دختری آماده ام کن بر روی تل می ایستم حیران، برای- گریان شدن با خواهری آماده ام کن بر سینهٔ عطشانِ تو؛ «ألشمرُ جالسْ»... با روضهٔ شعله وری آماده ام کن! 🔸شاعر: ________________________