#روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم .
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین
بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین
بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم
بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم
السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام
السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین
تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد
در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد
ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام
شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام
آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم
آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم
تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست
گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست
هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین
بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین
واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست
کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست
می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار
برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار
چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست
بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست
ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب
سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب
فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار
گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار
*امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...*
گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است
روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است
#شاعر : علی ذوالقدر
*اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد...
شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو...
حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا...
اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.*
تو اين شهرِ غربت كسي رو ندارم
رو خاكِ غريبي اگه سر ميذارم
نبودي ببيني چه سنگِ دلاشون
من و راه ندادن تويِ خونه هاشون
غريب و پريشون و بي هم نفس
دارم بي تو فكرِ اَجَل مي كنم
يه گوشه تو اين شهرِ پستِ دو رو
بي تو زانوهامُ بغل مي كنم
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
چه قلباي سنگي، چه چشماي هيزي
آخه دخترِ تو، كجا و كنيزي
حالا كه ميآيي، نيار دخترات رو
بكش رويِ اصغر، حسين جان عبات رو
مي بينم گوشايِ بي گوشواره رو
رويِ نيزه ها رأسِ شيرخواره رو
بميرم ربابت رو اين ميكُشه
ببينه تو بازار گهواره رو
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
كجايي ببيني كه دستامُ بستن
تويِ كوچه هاشون سرم رو شكستن
من و تشنه بردن رو دارالاماره
تنم رو كشيدن به ميخِ قناره
قرارِ ما باشه وروديِ شهر
همونجا رويِ مركبِ نيزه ها
همونجا كه خواهرِ تو مياد
ميونِ نظرهايِ نامحرما
*آيت الله فاطمي نيا مي فرمايند: خانم ها بايد برا حضرتِ مسلم داد بزنن، چون هر كسي تويِ كربلا رو زمين افتاد، زنها از تو خيمه ها بيرون اومدن، برا اون شهيد ناله و عزاداري به پا كردن، اما وقتي حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره پايين افتاد زنهاي كوفه لياقت نداشتن براش گريه كنن...
شهادت شهدايِ كربلا خيلي شباهت به امام حسين داشت، اما شهادت حضرت مسلم يه شباهتي به امام حسين داشت، كه بين بقيه شهدايِ كربلا نبود، همه ي شهدايِ كربلا تشنه شهيد شدن، ارباب ما هم تشنه شهيد شد، حضرت مسلم هم تشنه شهيد شد، خوب اين شباهت بين همه بود، اگه حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره افتاد، شهدايِ كربلا هم از رويِ مركب افتادن، اما يه شباهت بود فقط بين حضرت مسلم و ارباب بي كفن بود، حضرت مسلم كه افتاد رو زمين هيچكي نبود بياد سرش رو به دامن بگيره، تو كربلا هر شهيدي رويِ زمين افتاد ارباب اومد بالا سرش، برا اون غلام سياه هم اومد، غلام سياه تعجب كرد، ديد يه نفر داره سر رو به زانو ميذاره، چشماش رو باز كرد ديد پسرِ پيغمبرِ،حُر وقتي رويِ زمين افتاد فكرش رو هم نميكرد وقتي چشماش رو باز ميكنه سرش تو بغلِ امام حسين باشه، اما اربابِ ما وقتي رويِ زمين افتاد، هيچكي نبود بياد سَرِ اربابِ مارو به دامن بگيره، يه نفر اومد كاش نيومده بود...*
او مي نشست و من مي نشستم
او رويِ سينه من در مقابل
او مي بُريد و من مي بُريدم
او از حسين سر ، من از حسين دل
*ناله بزن بگو: حسين!....*
.
...
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم
محرم شد
بازم تو کوفه مسلمِ تو تنها شد
خیمههای غریبی تو برپا شد
بازم سر انگشتر تو دعوا شد
محرم شد
دوباره میشه دختر تو جون بر لب
دوباره قصهی اسارت زینب
دوباره آه و گریه از غمت هر شب
گدا مگه جز تو کیو داره؟
یا ثارالله وابن ثاره...
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره...
*حالا مسلم داره میگه..*
ازت دورم
نمیدونم کجای این بیابونی
شاید داری نامه ی من رو می خونی
حالِ دلِ مسلمتو نمی دونی
ازت دورم
به جاده ی اومدنت نگاه کردم
از این بلندی هی تو رو صدا کردم
برای بچههای تو دعا کردم
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله وابن ثاره...
مگه بگم نیا، اثر داره؟
یا ثارالله وابن ثاره....
*این شبا اومدیم فقط بگیم دوست داریم...همین...دوست داریم...*
هراسونم...
از کوفیا از راه و رسمِ فرداشون
بویِ خدا نداره دیگه درداشون
چه میکنی تو با نگاهِ مرداشون..؟!
هراسونم...
نگه ندارن احترام زینب رو
هر ناکسی بیاره نام زینب رو
جواب نده کسی سلامِ زینب رو
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله وابن ثاره....
مگه بگم نیا، اثر داره؟
یا ثارالله وابن ثاره....
*خب روضه ی ما تمامِ...شب اولِ...نیتامون رو خالص کنیم...از خدا کمک بخوایم...*
سلام بی بی...
به روضه ی حسین، تو راهمون دادی
برای گریه به چشا توون دادی
راه بهشتی شدنو نشون دادی
سلام بی بی....
می بینمت تو کوچه ی عزاداری...
شده رو صورت کبودت اشک جاری...
با قدِ خم چه نوحه ای به لب داری
با تیر و تیغ و سنگ، توی گودال
یا ثارالله و ابن ثاره....
داره میره زینب دیگه از حال
یا ثارالله و ابن ثاره....
*بی بی سلام! ماه محرم شروع شد...*
سلام بی بی...
به روضه ی حسین، تو راهمون دادی
برای گریه به چشا توون دادی
راه بهشتی شدنو نشون دادی
سلام بی بی....
می بینمت تو کوچه ی عزاداری...
شده رو صورت کبودت اشک جاری...
با قدِ خم چه نوحه ای به لب داری
با تیر و تیغ و سنگ، توی گودال
یا ثارالله و ابن ثاره....
داره میره زینب دیگه از حال
یا ثارالله و ابن ثاره....
#شاعران: رضا يزدانی و سيد مهدی سرخان
.
دیروز
#شمر و #حرمله و #خولی
برای لشگر #یزید کار میکردند!!
امروز هم
#مدیران_نالایق،
#مفسدان_اقتصادی،
#محتکرین و...
.
#سینه_زنی و توسل به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ویژه محرم .
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
شروع کنید عزایِ بچهمُ
که ناله های من از امشبِ
صدای گریه هاشو میشنوی
صدایِ گریه های زینبِ
بسم الله عزادارا
بسم الله میون دارا
بسم الله بخون نوحه رو نوحه خوان
بسم الله علمدارا
بسم الله گرفتارا
بسم الله بگو تا آخرش بمون
به سختی اومدم
من قدم به قدم
با پهلویِ شکسته هیأتُ جارو زدم
گریه ها رو دیدم
روضه رو شنیدم
منم مثل شما تو روضه ها آه کشیدم
نوحوا علیالحسین، پسرم پسرم پسرم ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه"
"یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه"
هزار و سيصد و هشتاد و چند سالِ تمام
براي ماتمِ تو گريه كرده ايم مُدام
هزار و سيصد و هشتاد سال،سينه زني
هزار و سيصد و هشتاد سالِ ناآرام
هزار و سيصد و هشتاد سال، مي گذرد
كسي نديده به حزن و عزايِ تو اتمام
هزار سال ندیده و هرگز کسی نمیبیند
غمی فراتر از این ماتمِ تو در اسلام
هنوز هم که هنوز است ما عزاداریم
و هست پرچمِ سرخِ تو بر سَرِ هر بام
*گفتيم هر جور شده سر دَرِ خونه هامون رو پرچمِ تو مي زنيم،ملائكه شاهد باشيد ما دست از حسين بر نمي داريم...*
که گفته است حسینیهها شود تعطیل؟!
که گفته روضه و غم را دگر کنید تمام؟!
تمامِ دلخوشی ما همین مُحرمِ توست
بدونِ بزمِ عزا خوب نیست این ایام
به شرط این که بهانه به مُغرضان ندهیم
به وقتِ روضه و گریه و یا دَمِ اطعام
به لطف مادر سادات گریه خواهیم کرد
دوباره یاد غریبیِ اهلِ بیتِ امام
به یاد غربتِ جسمی که بود روی زمین
رسید خواهر مظلومهاش در آن هنگام
و داد زد که مگر یک نفر مسلمان نیست
میانِ این همه بیغیرتِ نمک به حرام
جواب دخترِ خیر النساء که هلهله نیست
حیا کنید نگویید این همه دشنام
*اي حسين..الحمدالله شبِ اول رو ديدم،حسين جان! خيلي دلم برات تنگ شده بود،همه حتي بچه هاي كوچيك هم دل نگرونِ محرم بودن،ميگفتن: ما محُرم چه كنيم؟حسين جان! ما جوري تربيت شديم نمي تونيم از شما جدا بشيم، خدا اون روزي رو نياره،شب بشه يا شبي صبح بشه،من اسمِ تو رو نيارم،چقدر دلواپس بودم،مي گفتم:خدايا! آيا من مُحرم زنده ام؟
امشب همه ي ما بدون استرس نشستيم اينجا روضه گوش ميديم، همه چيز فراهمه برامون، اما من برا بچه هات بميرم حسين،كه هي استرس داشتن،هي ميگفتن:بابا! مگه قرار نبود بريم كوفه مهماني؟ بابا! اين لشكري كه جلويِ مارو گرفته چرا هي نيزه هاشون رو به هم نشون ميدن؟
*يا مسلم بن عقيل!
گفت: هر موقع كارد به استخون رسيد بريد دَرِ خونه اش،خدا نياره آدم به يكي وعده بده بگه: بيا، اما كارها رديف نباشه، مسلم تو كوچه پس كوچه هاي كوفه مي گشت، هي دست رو دست ميگذاشت،هي مي گفت: مسلم كاش دستت مي شكست نامه به حسين نمي نوشتي بگي بيا..*
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نورِ ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ، آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر، جانت سلامت
دندان من افتاد، دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتماً
ای یوسف من! پیرُهن بردار حتماً
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
اینجا برای خیزران، لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گُل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی، دختر من را بگیرند
#شاعر: علي اكبر لطيفيان
*ريختن مسلم رو گرفتن، همچين كه گرفته بودن،ديدن حضرت آروم،آروم داره گريه ميكنه،گفتن:مسلم! تو يه مرد جنگي هستي،بالاخره اشكت رو ديديم،گفت: گريه ام برا خودم نيست،گريه ام، برا اون آقايي است كه براش نامه نوشتم، گفتم:بيا...گريه ام برا اون آقايي است كه با زن و بچه اش مياد،چه به روز زينب ميارييد؟
لبش بُريده،بدن زخمي،آوردن بالا دارلاماره،گفت:جگرم داره از تشنگي ميسوزه. كاسه ي آب جلو داهنش گرفتن،دستش بسته بود،همچين كه خم شده آب بخوره،خونِ دهانش با آب آميخته شد،نتونست آب بخوره،چه سرّي است بين عاشق و معشوق؟ از همون بالايِ دارالاماره صدا زد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ"
آي مَردم! شما هم از هيمنجا بگيد:" صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ" مگه حسين جوابِ سلام نميده؟ هر كي تو اين عالم سلام بده،جوابش رو ميده،ميدوني جوابِ مسلم رو كي داد؟ وقتي تو گودال افتاد،همچين كه اين تيرها تو بدنش بود،مي غَلتيد رويِ خاك، تيرها تو بدنش مي شكست، دست ها ميلرزه،نيزه ي غريبي رو زمين زد،آروم آروم خودش رو بالا آورد،ديد كسي نيست ياري و كمكش كنه،همونجا صدا زد: كجايي مسلم؟كجايي عباس؟ از همين جا تو هم صدا بزن، دستت بياد بالا، بلند صدا بزن: ياحسين
.