eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
115 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی با همدم نااهل، جان فرسودن است من چنین زندانی‌ام با خویش در یک پیرهن - فاضل‌ نظری
‌مثل قَلبی شده‌ ام از تَپش افتاده، ولی به هر ایمایِ‌ تو از نو ضربان می‌گیرم
من از روزِ اَزَل یک تکّه‌ام پیشِ تو جا مانده بیا تکمیل کن این قسمتِ خالیِ پازل را
کمان کشیدی و شک کردی و رها کردی به قصد کارِ چنین خیر، استخاره چه بود...؟
چو گل دروقت پیری می‌کشی خمیازهٔ حسرت مکن ای غنچه صرف خواب شب‌های جوانی را
صبح آنست که با یاد تو من برخیزم ورنه هر صبح مثال شب تاری دگر است
ما از آن یوسف به بویی قانعیم ای باد صبح بوی پیراهن چو آوردی... ز اندامش مگو
چه می پرسی ز من ای باغبان وصف قد اورا به آب چشم تر پرورده ام،نازک نهال است این
تمام مردم دنیا به دین خود باشند برای من که مقدس‌تر از تو دینی نیست
آغوش گرمت را به دنیایم بدهکاری گفتم نماند گردنت بیهوده حق الناس
دل بیمش از این نیست که در بند تو افتاد ترسد که کنی روزی از این بند، رهایش
‌صد کوچه به دنبال تو راه آمده‌ام کاش در کوچه‌ی بعدی برسم با تو به بن‌بست
ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود
دوستت دارمِ من شکل مضارع دارد هر زمانم نگری من به تو مشغولم و بس
باخبر باش از رَه و بیراهه ها هر به چاه افتاده ای یوسف نشد!
لایق لیلی نباشد دیده ی هر بی بصر گوهر ناياب دیدن، چشم مجنون بایدت
هر که تهدید به رفتن بکند، می گویم شیر از این بیشه سفر کرده، تو که جای خودت
نرگسش چشم و لبش غنچه و خندان لب و مست نازم آن دست که این دسته‌ی گل بست به هم
به تاب گیسوان تا کمر افتاده ات سوگند که دست عقل از تفسیر این تصویر کوتاه است
جهان با خنده هایت صورت زیباتری دارد بخند این خنده های «ماه»، کلی مشتری دارد
خاطرات تلخ را از یاد بردن ساده نیست میخ کج را از دل دیوار کندن مشکل است
‌صد کوچه به دنبال تو راه آمده‌ام کاش در کوچه‌ی بعدی برسم با تو به بن‌بست
گفتم از گریه مگر باز شود عقدهٔ دل آن هم از طالع برگشته گره شد به گلوی - فروغی بسطامی
از جان چه خبر گیری و از چشم چه پرسی آن‌ بی‌تو پر از آتش و این بی‌تو پر آب است
کوه صبرم من ولی از غصه می دانم شبی بی گمان این غم مرا آخر ز دنیا می برد - ناشناس
ميان‌‌ این‌ همه‌ فرياد‌ بى‌كسى‌ تنها سكوت‌ واژه‌ غمگين‌ روزهاى‌ من‌ است - سیدتقی سیدی
غم نیز ز بی‌تابیِ ما روی نهان کرد صائب به چه تسکینِ دلِ زار توان کرد - صائب تبریزی
بر سردرِ بازارچه‌ی‌ عمر نوشتند: اینجا خبری نیست، اگر هست هیاهوست. - فاضل نظری
تمامِ شب به خیال تو رفت و می‌دیدم که پشتِ پرده‌ی اشکم سپیده سر می‌زد - هوشنگ‌ ابتهاج
نیم به هجر تو تنها، دو همنشین دارم دل شکسته یکی، جان بی‌قرار یکی - حزین‌ لاهیجی